فهرست مطالب

فصلنامه علوم زراعی ایران
سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 52، زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/12/27
  • تعداد عناوین: 11
|
  • فرید لطفی ماوی، جهانفر دانشیان، محمدعلی باغستانی، علی فرامرزی، علیرضا شایسته نیا صفحه 596
    به منظور بررسی اثر استفاده از علف کش و وجین بر عملکرد سورگوم جارویی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1387 در شهرستان میانه استان آذربایجان شرقی طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل نوع علف کش در سه سطح (فورام سولفورون، توفوردی+ ام سی پی آو بروموکسنیل+ ام-سی پی آ)، غلظت علف کش در سه سطح (غلظت توصیه شده برای مزارع ذرت، 25 درصد بیشتر و 25 درصد کمتر از غلظت توصیه شده) و وجین در دو سطح (وجین و عدم انجام وجین) بودند. نتایج نشان داد که همه تیمارهای آزمایشی اثر بسیار معنی داری در افزایش عملکرد بیولوژیکی سورگوم داشتند و عملکرد دانه نیز در تیمارهای نوع علفکش و وجین معنی دار بود، ولی اثر غلظت علف کش معنی دار نگردید. علف کش فورام سولفورن با 57/42 درصد و 73/37 درصد، به ترتیب بیشترین میزان افزایش عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه را در بین علف کش های آزمایشی داشت. تیمار وجین نیز تاثیر معنی داری در افزایش میزان عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه داشت. نتایج ارزیابی صفات شاخص برداشت و شاخص بهره وری خوشه نیز حاکی از معنی دار بودن اثر تیمارهای آزمایشی بود. علف کش فورام سولفورون بیشترین تاثیر را در کنترل علف های هرز داشت و اجرای وجین در مقایسه با عدم اجرای آن، باعث افزایش صفات شاخص برداشت و شاخص بهره وری خوشه گردید. بیشترین تعداد خوشه چه، تعداد دانه و وزن خوشه در متر مربع (به ترتیب 3270 خوشه چه، 117500 دانه و 2990 گرم) از تیمار علف کش فورام سولفورن به دست آمد. تیمار اعمال وجین نیز با3030 خوشه چه، 118900 دانه و 3090 گرم در متر مربع برای صفات مذکور نسبت به تیمار عدم وجین، برتری معنی داری داشت. بر اساس نتایج این آزمایش، استفاده از علف کش فورام سولفورون با 4/61 سانتی متر و 3/66 گرم، به ترتیب بیشترین طول خوشه و وزن ساقه را که از صفات مهم گیاهی در تولید سورگوم جارویی محسوب می شوند، تولید کرد. تیمار اعمال وجین نیز در افزایش صفت طول خوشه با 3/58 سانتی متر، بهتر از عدم وجین بود.
    کلیدواژگان: سورگوم جارویی، علف های هرز، کنترل تلفیقی، کنترل شیمیایی و کنترل مکانیکی
  • هویزه کریمی، داریوش مظاهری، سیدعلی پیغمبری، مجتبی میرآب زاده اردکانی صفحه 611
    به منظور بررسی اثر مصرف کمپوست زباله شهری، ورمی کمپوست و کودهای شیمیایی NPK بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت هیبرید سینگل کراس 704، آزمایشی در مزرعه آموزشی- پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، در سال 1387 به صورت کرت های خرد شده نواری و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح مصرف کودهای کمپوست شامل شاهد (بدون کود آلی)، 15 تن ورمی کمپوست، 25 تن کمپوست و 15 تن کمپوست +10 تن ورمی کمپوست در هکتار و پنج سطح مصرف کود NPK شامل شاهد (بدون مصرف کود شیمیایی)، N80P40K40، N120P60K60، N160P80K80، N200P100K100 کیلوگرم در هکتار بودند. بر پایه نتایج بدست آمده، سطوح مختلف مصرف کودهای NPK بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، عملکرد بلال، طول و قطر بلال، وزن بلال، تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه تاثیر معنی داری داشت. همچنین اثر تیمارهای کود آلی بر همه صفات یاد شده به جز شاخص برداشت معنی دار بود. بررسی اثر متقابل تیمارها نیز نشان داد که بیشترین مصرف دانه به میزان 9623 کیلوگرم در هکتار با مصرف توام کمپوست و ورمی کمپوست به همراه N200P100K100 بدست آمد که با سایر تیمارها اختلافی معنی داری داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که مصرف تلفیقی کودهای شیمیایی و کمپوست ها به ویژه ورمی کمپوست، نسبت به مصرف جداگانه آن ها می تواند در افزایش عملکرد ذرت نقش موثرتری را ایفا نماید.
    کلیدواژگان: ذرت، کمپوست، کودهای شیمیایی و ورمی کمپوست
  • علیرضا عیوضی، ابوالحسن فجری، محمود رضازاد، مقصود سلیمانپور، محمد رضایی صفحه 627
    در این آزمایش توانایی تثبیت نیتروژن سویه های ریزوبیوم جمع آوری شده از 10 شهرستان استان آذربایجان غربی شامل ارومیه، خوی، ماکو، سلماس، مهاباد، میاندوآب، تکاب، سردشت، شاهیندژ و پیرانشهر در همزیستی با گیاهان یونجه، نخود، شبدر و لوبیا، در اتاقک رشد مورد بررسی قرار گرفت. گیاهچه های تلقیح شده با باکتری های همزیست همراه با گیاهچه های شاهد (تلقیح نشده) در گلدان های حاوی پرلیت ضدعفونی شده در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار کشت شدند. نتایج نشان داد که گیاه شبدر در تیمار تلقیح از بیشترین تعداد گره و حداقل وزن گره برخوردار بود. گیاه لوبیا حداقل تعداد و بیشترین وزن گره را داشت. همزیستی سویه ریزوبیوم جدا سازی شده از میاندوآب با یونجه، مهاباد با شبدر و ارومیه با لوبیا، بیشترین مقادیر را برای اکثر صفات گیاهی نشان داد. ضرایب همبستگی صفات نشان داد که میزان نیتروژن تثبیت شده با وزن اندام هوایی همبستگی مثبت و معنی داری داشته و این صفت می تواند به عنوان معیار غیرمستقیم از میزان تثبیت نیتروژن مورد استفاده قرار گیرد. به نظر می رسد که نیتروژن تثبیت شده توسط ریزوبیوم های برتر می تواند جایگزین مناسبی برای مصرف کود نیتروژن محسوب شود.
    کلیدواژگان: تثبیت زیستی نیتروژن، شبدر، لوبیا، نخود، یونجه و همزیستی
  • اسماعیل بخشنده، افشین سلطانی، ابراهیم زینلی، مهدی کلاته عربی، رحمن غدیریان صفحه 642
    این آزمایش به منظور شناخت روابط آلومتریک سطح برگ (سانتی متر مربع در بوته) با تعداد برگ در ساقه اصلی، وزن خشک برگ سبز (گرم در بوته)، وزن خشک کل اجزای رویشی (گرم در بوته) و ارتفاع بوته (سانتی متر) در ارقام گندم نان و دوروم انجام شد. بدین منظور آزمایشی با استفاده از هفت رقم گندم، شامل دو رقم گندم دوروم (آریا و دنا) و پنج رقم گندم نان (دریا، کوهدشت، شیرودی، تجن و زاگرس) در دو شرایط کشت آبی و دیم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. نمونه برداری از مراحل ابتدای رشد (شروع پنجه زنی) تا پایان دوره رشد گیاه انجام شد. در هر نمونه برداری سطح برگ، تعداد برگ در ساقه اصلی، وزن خشک برگ سبز، وزن خشک کل اجزای رویشی و ارتفاع بوته اندازه گیری شدند. برای توصیف روابط آلومتریک بین سطح برگ و صفات ذکر شده از یک مدل رگرسیون غیرخطی دوتکه ای استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ارقام و دو محیط کشت از نظر ضرایب معادله اختلاف معنی داری وجود نداشت، بنابراین یک معادله توانست به خوبی روابط بین سطح برگ و سایر صفات را در کلیه ارقام و در هر دو شرایط کشت توجیه کند. سطح برگ در بوته با تعداد برگ در ساقه اصلی (92/0=R2)، وزن خشک برگ سبز (96/0=R2)، وزن خشک کل اجزای رویشی (95/0=R2) و ارتفاع بوته (91/0=R2) رابطه معنی داری داشت که از این روابط می توان در مدل های شبیه سازی گندم و همچنین برای برآورد سریع و آسان سطح برگ در مواقعی که دستگاه های اندازه گیری سطح برگ در دسترس نیستند، استفاده کرد.
    کلیدواژگان: ارتفاع بوته، تعداد برگ، روابط آلومتریک، سطح برگ، گندم
  • مهدی دهمرده، احمد قنبری، براتعلی سیاه سر، محمود رمرودی صفحه 658
    به منظور بررسی عملکرد و میزان پروتئین علوفه در کشت مخلوط ذرت(Zea mays L.) رقم سینگل کراس 704 و لوبیا چشم بلبلی ((Vigna unguiculata L. رقم 29005، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل در سال زراعی 1387 اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی، نسبت های مختلف کشت مخلوط شامل (100 درصد ذرت + 100 درصد لوبیا چشم بلبلی، 100 درصد ذرت +50 درصد لوبیا چشم بلبلی،50 درصد ذرت + 100 درصد لوبیا چشم بلبلی،50 درصد ذرت + 50 درصد لوبیا چشم بلبلی، 25 درصد ذرت + 75 درصد لوبیا چشم بلبلی، 75 درصد ذرت + 25 درصد لوبیا چشم بلبلی و کشت خالص ذرت و لوبیا چشم بلبلی) و دو زمان برداشت (برداشت در مرحله شیری و خمیری شدن دانه ذرت) بودند. نتایج نشان داد که اثر نسبت های مختلف کاشت بر عملکرد ماده خشک، تر و میزان پروتئین علوفه معنی دار بود. بیشترین و کمترین مقدار علوفه خشک از تیمارهای 100 درصد ذرت + 100 درصد لوبیا چشم بلبلی در مرحله خمیری و کشت خالص لوبیا چشم بلبلی در مرحله شیری شدن دانه (به ترتیب 32140 و 9030 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. تیمار100 درصد ذرت + 100 درصد لوبیا چشم بلبلی با نسبت برابری زمین 4/2، بالاترین مقدار را داشت که نشان دهنده سودمندی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص این دو گیاه بود. برداشت در مرحله خمیری شدن دانه دارای بالاترین عملکرد پروتئین بود. با توجه به نتایج حاصل، امکان حصول عملکرد علوفه و پروتئین بالا در کشت مخلوط نسبت به تک کشتی آنها فراهم بوده و بهترین تیمار کشت مخلوط جهت حصول حداکثر عملکرد کمی و کیفی، نسبت کاشت 100 درصد ذرت + 100 درصد لوبیا چشم بلبلی و برداشت در مرحله خمیری دانه ذرت می باشد.
    کلیدواژگان: ذرت، زمان برداشت، عملکرد پروتئین، لوبیا چشم بلبلی، نسبت برابری زمین و نسبت کاشت
  • عظیم خزایی، محمد مقدم، سعید نورمحمدی صفحه 671
    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی در جوهای پاییزه غرب ایران، 32 توده بومی و چهار ژنوتیپ شاهد (EBYTC74-2، EBYTC74-10، EBYTC74-12 و ماکویی) در یک آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 80-1379 در مرکز تحقیقات کشاورزی لرستان مورد ارزیابی قرار گرفته وتعداد 23 صفت زراعی براساس دستورالعمل موسسه بین المللی ذخایر توارثی (IPGRI) اندازه گیری شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که توده های مورد مطالعه از نظر اکثر صفات اختلاف معنی داری داشتند. این موضوع نشان دهنده وجود اختلاف ژنتیکی قابل ملاحظه در ژرم پلاسم مورد مطالعه است. توده بومی جو دو ردیفه گیلان غرب با عملکرد دانه 6054 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را داشته و با میانگین هر چهار رقم شاهد و میانگین کل توده ها اختلاف معنی داری نشان داد گروه بندی این توده ها با روش تجزیه خوشه ایانجام و سه خوشه حاصل شد. توزیع توده ها در درون خوشه ها الگوی نسبی از نقاط جمع آوری شده در مناطق غرب کشور را نشان داد. عدم مطابقت کامل توده ها از محل های جمع آوری آنها در تجزیه خوشه ایمی تواند به علت تبادل ژرم پلاسم بین مناطق مختلف غرب کشور و یا مشخص نبودن مبدا دقیق آن ها باشد. وراثت پذیری عمومی عملکرد دانه و اجزای آن، یعنی تعداد پنجه های بارور، طول سنبله اصلی، تعداد دانه در سنبله اصلی و وزن هزار دانه، به ترتیب 79/0، 82/0، 98/0، 93/0 و 93/0 برآورد شد. با توجه به بالا بودن وراثت پذیری عمومی، ضریب تغییرات ژنتیکی و میزان بازده ژنتیکی در بین توده ها برای عملکرد دانه و اجزای آن، می توان اظهار داشت که امکان گزینش ژنوتیپ های مطلوب و استفاده از آن ها در دورگ گیری برای تولید لاین های اصلاح شده وجود دارد.
    کلیدواژگان: تجزیه خوشه ای، تنوع ژنتیکی، توده های بومی و جو
  • محمود ملکی، محمدرضا نقوی، هوشنگ علیزاده، کاظم پوستینی، سیروس عبد میشانی صفحه 684
    به منظور ارزیابی اثر شوری بر پروفایل پروتئینی گیاهچه های گندم نان رقم روشن، آزمایش گلخانه ای در سال 1388 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران به اجرا گذاشته شد. در این تحقیق گیاهچه های گندم رقم متحمل روشن، به مدت 17 روز تحت تاثیر شوری 200 میلی مولار قرار داده شدند. به منظور مقایسه تغییرات پروفایل پروتئینی برگی در تیمار شوری و شاهد از روش پروتئومیکس استفاده گردید. پروتئین های برگ با استفاده از روش TCA-استون استخراج و با استفاده از الکتروفورز ژل دوبعدی در محدوده pH 4-7 جداسازی شدند. تعداد 200 لکه پروتئینی به طور تکرار پذیر در ژل ها شناسایی و مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. تعداد 23 لکه با استفاده از طیف سنج جرمی MALDI-TOF-TOF شناسایی شدند. از بین این لکه ها، 4 لکه کاهش بیان و 19 لکه افزایش بیان داشتند. از جمله پروتئین هایی که بیان آنها افزایش یافت، گلوتامین سنتتاز، آسکوربات پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز، رابیسکو اکتیواز بوده و از جمله پروتئین-هایی که بیان آنها کاهش یافت، فروکتوز بیس فسفات آلدولاز و oxygen-evolving enhancer protein 2 بودند. بسیاری از این پروتئین ها در تنظیم متابولیسم کربوهیدرات، نیتروژن و حذف رادیکال های فعال اکسیژن نقش اساسی دارند. این تحقیق تا حدودی توانست پروتئین های دخیل در تحمل گیاهچه های گندم رقم روشن به تنش شوری را شناسایی کند.
    کلیدواژگان: پروتئومیکس، تنش شوری و گندم نان
  • مریم صالحی، احمد ارزانی صفحه 697
    به منظور بررسی خصوصیات مورفو - فیزیولوژیک 18 لاین تریتیکاله مشتمل بر نه لاین دابل هاپلوئید و نه لاین F8 خواهری در مقایسه با دو رقم گندم روشن (متحمل به خشکی) و کویر (متحمل به شوری) در شرایط بدون تنش و تنش شوری، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط محیطی (عدم تنش و تنش شوری) در سال زراعی 1388-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در هر دو شرایط محیطی، تا اواسط مرحله ساقه روی آبیاری با آب غیر شور انجام شده و پس از آن در آزمایش شوری آبیاری با آب شور (هدایت الکتریکی 16 دسی زیمنس بر متر) انجام گرفت. صفات اندازه گیری شده شامل مساحت برگ پرچم، زاویه برگ پرچم، میزان لوله ای شدن برگ پرچم، محتوای آب نسبی برگ، طول ریشک، وزن خشک ریشک، طول پدانکل، وزن خشک پدانکل و عملکرد دانه بودند. نتایج نشان داد که در هر دو شرایط محیطی، همبستگی مثبت و بسیار معنی داری بین عملکرد دانه با مساحت برگ پرچم، محتوای نسبی آب برگ و وزن خشک پدانکل وجود داشت. لاین های تریتیکاله از طول و وزن خشک ریشک، طول و وزن خشک پدانکل و مساحت برگ پرچم بیشتری نسبت به ارقام گندم برخوردار بودند. نتایج مقایسات متعامد نشان داد که لاین های تریتیکاله در هر دو شرایط محیطی برتر از دو گندم روشن (متحمل به خشکی) و کویر (متحمل به شوری) بوده اند.
    کلیدواژگان: تریتیکاله، تنش شوری، گندم، محتوای آب نسبی برگ، مساحت برگ پرچم، وزن خشک پدانکل و وزن خشک ریشک
  • مریم گل آبادی، احمد ارزانی، سید علی محمد میرمحمدی میبدی صفحه 712
    به منظور شناسایی نشانگرهای ریزماهواره پیوسته با ژن (های) کنترل کننده صفات تعداد روز تا تشکیل سنبله، روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک در شرایط تنش خشکی و عدم تنش، جمعیتی شامل 151 خانواده F3 و F4 حاصل از تلاقی ژنوتیپ های Oste-Gata (والد متحمل) و Massara-1 (والد حساس) به خشکی، طی دو سال زراعی (83- 1382) و در دو شرایط محیطی تنش خشکی و عدم تنش (مجموعا چهار شرایط محیطی) ارزیابی شدند. از میان 200 نشانگر ریزماهواره برای ارزیابی والدین، 30 نشانگر حالت چند شکلی داشتند که در کروموزوم های مختلف گندم دوروم به استثنای 2A، 4A و 6B توزیع شده بودند. بر اساس روش تجزیه تک نشانگری، دو نشانگر Xgwm148-2B و Xwmc405-7A بیشترین ارتباط را با صفت روز تا تشکیل سنبله در هر دو شرایط تنش خشکی و عدم تنش نشان دادند، بطوری که نشانگر Xwmc405 در حدود 19 درصد از واریانس فنوتیپی این صفت را در شرایط تنش توجیه کرد. این نشانگر همچنین بیشترین درصد تغییرات صفت روز تا گرده افشانی را در هر دو شرایط محیطی تبیین کرد. در مورد صفت روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، نشانگر Xcfa2114-6A توانست درصد بالایی از واریانس فنوتیپی این صفت را در هر دو شرایط تنش خشکی و عدم تنش توجیه نماید. وجود نشانگرهای پیوسته مشترک برای صفات مختلف مورد مطالعه در این تحقیق با میزان همبستگی بین آنها همخوانی داشت. بر اساس روش مکان یابی فاصله ای مرکب، به ترتیب 3، 2 و 2 QTL کوچک اثر برای صفات روز تا تشکیل سنبله، روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک شناسایی شدند که QTLهای صفات روز تا سنبله دهی و روز تا گرده افشانی به ترتیب روی کروموزوم های 2B و 3B، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک روی کروموزوم های 3B و 5A قرار داشتند. QTLهای مذکور در مجموع حدود 10 درصد از واریانس فنوتیپی صفات فنولوژیک را توجیه کردند.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، صفات فنولوژیک، گندم دوروم، نشانگرهای SSR، QTL
  • زهره پورفریدونی، حسین شاهسوند حسنی*، امین باقی زاده صفحه 730

    تریتی پایرم اولیه یک غله آمفی پلوئید آلوهگزاپلوئید مصنوعی جدید است که از تلاقی والدین مادری گندم دوروم و والد پدری تینوپایرم بسارابیکوم (Thinopyrum bessarabicum) تولید شده است. اگرچه لاین های اولیه تریتی پایرم متحمل به تنش شوری هستند، ولی دارای برخی صفات نامطلوب زراعی مانند شکنندگی محور سنبله و دیررسی هستند. برای رفع این معایب اقدام به تولید نسل سوم گیاهان جدید و احتمالی تریتی پایرم ثانویه از طریق تلاقی لاین تریتی پایرم اولیه(St/b) و لاین ترکیبی اولیه (Ka/b)(Cr/b) تریتی پایرم(AABBEbEb، 2n=6x=42)، به ترتیب با دو رقم گندم نان اصلاح شده امید و نوید(Triticum aestivum:AABBDD، 2n=6x=42) گردید که در نتاج F3احتمال جایگزینی برخی کروموزوم-های ژنوم D گندم با کروموزوم های Eb تریتی پایرم وجود دارد. علیرغم اینکه شباهت ژنتیکی زیاد بین دو ژنوم St و Eb وجود دارد، ولی شباهت ژنتیکی ژنوم St نسبت به ژنوم Eb با ژنوم های A،B و D گندم نان کمتر است. شناسایی کروموزوم های ژنوم Eb در نمونه های کروموزومی میتوز ژنوتیپ های احتمالی جدید تریتی پایرم ثانویه شامل نسل سوم نتاج(Omid×St/b) و [Navid×(Ka/b)(Cr/b)] با روش دو رگ گیری دی.ان.ای ژنومی در محل و با کاوشگر ژنومی نشانمند شده St با biotin-11-dutp انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از کاوشگر دی.ان.ای ژنومی گونه سودوجینریا استیپی-فولیا (Pseudoroegneria stipifolia) بجای کاوشگر دی.ان.ای ژنومی گونه تینوپایرم بسارابیکوم (Eb)، همپوشانی دورگ گیری بین کروموزوم های ژنوم Eb با ژنوم های A،B وD را کاهش می دهد و تمایز بین کروموزوم های ژنوم Eb با کروموزوم های A،B وD را افزایش می دهد، بنابراین علیرغم شباهت ژنتیکی زیاد بین دو ژنوم Eb و St، برای شناسایی بهتر کروموزوم های ژنومEb در نتاج احتمالی جدید تریتی پایرم ثانویه در نسل سوم، استفاده از کاوشگر ژنومی St توصیه می شود، زیرا شباهت ژنتیکی ژنوم Stنسبت به ژنوم Eb از ژنوم های A،B وD بسیار کمتر است. در نمونه های کروموزومی میتوز نتاج نسل سوم تلاقی های [امید (St/b) ×] و]نوید (Ka/b)(Cr/b) ×] تعداد یک تا شش کروموزوم Eb قابل تشخیص بود که نشان می دهد تولید ژنوتیپ های جدید تریتی پایرم ثانویه با احتمال جایگزین شدن کروموزوم های خاصی از ژنوم Eb با کروموزوم های ویژه ای از ژنوم D وجود دارد. بنابراین روش دورگ گیری دی.ان.ای ژنومی در محل (GISH) می تواند به عنوان یک روش گزینش قدرتمند در مهندسی کروموزوم نتاج بین جنسی تریتی پایرم ثانویه برای انتخاب ژنوتیپ های مطلوب هگزاپلوئید با ساختار مناسبی از کروزوم های A،B D و Eb بعنوان لاین های کروموزومی جایگزین یا نوترکیب مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تریتی پایرم، تینوپایرم بسارابیکوم، دورگ گیری دی، ان، ای ژنومی در محل و سودوجینریا استیپی فولیا
  • سمیرا هامیان، محمد مقدم*، سید ابوالقاسم محمدی، کاظم قاسمی گلعذانی، احمد حیدری، الناز فرج زاده، احمد یوسفی صفحه 743

    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی برای تحمل به سرمای زمستانی، LT50 و میزان کربوهیدرات های محلول درژنوتیپ های جو،آزمایشی در دو شرایط مزرعه ای و گلخانه ای با استفاده از 40 ژنوتیپ جو در ایستگاه تحقیقاتی و گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. ارزیابی مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو سال 1385 و 1386 اجرا و درصد بقای زمستانی ژنوتیپ ها اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس چند متغیره برای صفات مورد اندازه گیری در گلخانه و آزمایشگاه نشان داد که بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی داری وجود داشت. بر اساس تجزیه واریانس مرکب داده ها نیز از نظر درصد زنده مانی در مزرعه بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی داری وجود داشت، اما تفاوت بین سال ها و اثر متقابل ژنوتیپ × سال معنی دار نبود. برای اندازه گیری درصد زنده مانی گیاهچه ها در آزمون های انجماد، یک آزمایش گلخانه ای در قالب طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار طراحی شد. ژنوتیپ های جو به عنوان عامل فرعی و پنج سطح دما (8-، 11-، 13-، 15- و 17- درجه سانتی گراد) به عنوان عامل اصلی منظور شدند. علاوه بر محاسبه LT50ژنوتیپ ها، درصد وزن خشک گیاهچه، میزان کربوهیدرات های محلول در شرایط قبل و بعد از عادت دهی و طول و عرض برگ نیز در شرایط کنترل شده اندازه گیری شد و تجزیه واریانس این داده ها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر درصد زنده مانی در کلیه دماها، LT50، درصد وزن خشک گیاهچه، عرض برگ و میزان کربوهیدرات-های محلول در شرایط بعد از عادت دهی، اختلاف معنی داری وجود داشت. صفات درصد زنده مانی در مزرعه، LT50 و عرض برگ از وراثت پذیری بالایی برخوردار بودند. وراثت پذیری میزان کربوهیدرات های محلول در شرایط بعد از عادت-دهی و درصد وزن خشک گیاهچه در حد متوسط بود. برای درصد زنده مانی در دمای 8- درجه سانتی گراد، بیشترین و درصد زنده مانی در دمای 17- درجه سانتی گراد، کمترین میزان وراثت پذیری مشاهده شد. بیشترین مربع ضریب تغییرات ژنتیکی درصد زنده مانی مربوط به دمای 15- درجه سانتی گراد بود و برای سایر صفات، مربع ضریب تغییرات ژنتیکی پایین بود. به طور کلی نتایج حاصل از ارزیابی ژنوتیپ های مورد آزمایش نشان داد که ژنوتیپ 38 (آتنیس) حساس به سرمای زمستانی بوده و تعداد قابل توجهی از ژنوتیپ ها برخوردار از ویژگی های مطلوب از نظر تحمل به سرما بودندکه از میان آن ها ژنوتیپ های 36 (شولیر) و 15(EC83-12) با توجه به مقادیر درصد بقای زمستانی در مزرعه و LT50 به عنوان ژنوتیپ-های متحمل تر شناسایی شدند.

    کلیدواژگان: تنش سرما، درصد زنده مانی در مزرعه، عادت دهی به سرما، کربوهیدرات های محلول و LT50
|
  • Farid Lotfi Mavi, Jahanfar Daneshian, Mohammad Ali Baghestani, Ali Faramarzi, Alireza Shayestehnia Page 596
    The experiment was carried out as factorial in randomized complete block design with three replications to evaluate of the best combination of weed management practices on yield and yield components of broomcorn in Mianeh region, East Azarbaijan, Iran, in the summer of 2008. Treatments included; herbicides; Foramsulfuron, Bromoxynil+MCPA and 2,4-D+MCPA, application doses; recommended dose, 25% less and 25% more than recommended dose and weeding (with or without weeding). Results indicated that all Treatments had significantly effect on biological yield and grain yield of sorghum. Effect of herbicide and weeding was also significant, Application of Foramsulfuron produced highest biological and grain yields by 42.57% and 37.73%, respectively. Biological and grain yield was higher in weeding in comparison with non-weeding. Results indicated that all treatments had significant effect on harvest index and panicle emergence. Application of Foramsulfuron had the highest harvest index and panicle emergence, and was higher in weeding.
    Keywords: Broomcorn, Chemical control, Mechanical control, Integrated control, Weed
  • Karimih., D. Mazaheri, S. A. Peyghambari, M. Mirabzadeh Ardakani Page 611
    To study effect of urban waste compost, vermicompost and NPK on grain yield and yield components of maize (Zea mays L. SC704) an experiment was conducted at research farm of the University of Tehran, Karaj, Iran in 2008 cropping season. Experimental treatments were arranged in a strip split plot design in randomized complete block design with three replications. Treatments included; four organic fertilizers levels; control, 15 ton.ha-1 vermicompost, 15 ton.ha-1 compost and 15 ton.ha-1 compost + 10 ton.ha-1 vermicompost, and five levels of chemical fertilizers; control, N80P40K40, N120P60K60, N160P80K80 and N200P100K100 kg.ha-1. Results indicated that chemical fertilizers had a significant effect on grain yield, biological yield, harvest index, ear yield, ear length, ear diameter, ear weight, number of kernels.ear-1 and 1000 grain weight. Meanwhile organic fertilizers caused significant differences on all mentioned traits except for harvest index. The interaction effects showed that integrated application of organic and chemical fertilizers were more effective on maize growth. Therefore, the highest grain yield (9623 kg.ha-1) obtained by applying compost and vemicompost mixture with N200P100K100. Generally, integrated application of chemical fertilizers and composts, especially vermicompost, could play important role in increasing maize grain yield.
    Keywords: Chemical fertilizer, Maize, Vermicompost, Waste Compost
  • Eivazi, A. R., A. Fajri, M. Rezazad, M. Soleimapour, M. Rezai Page 627
    Biological nitrogen fixation is important for supplement of nitrogen needs of host plant. Growth chamber experiments were conducted to test the nitrogen fixing abilities of isolate of Rhizobium strains collected from 10 cities (Urmieh, Khoy, Makuee, Salmas, Mahabad, Miandoab, Tekab, Sardasht, Shahindege and Piranshar) of West Azerbaijan province in symbiotic relation with alfalfa, chickpea, clover and bean cultivars. Seedlings of test plants were inoculated with proprietary Rhizobium strains. Inoculated and control seedlings of each plants were planted in pots containing sterilized perlit. The experiment was conducted using completely randomized design with three replications. The pots were irrigated with free nitrogen Hoagland solution. Results showed that the highest number of nodule and the lowest nodule dry weight was for clover and bean, respectively.. Symbiotic of Rhizobium strain of Miandoab for alfalfa, Mahabad for clover and Urmieh for bean had the highest values for most of traits. Nitrogen fixation correlated with total dry matter, and it seems this trait may be used as an indirect criterion of nitrogen fixation. This findings imply the possibility of replacing biologically fixed nitrogen with chemical fertilizers.
    Keywords: Alfalfa, Bean, Biological nitrogen fixation, Chickpea, Clover, Symbiosis
  • Bakhshandehe., A. Soltani, E. Zeinali, M. Kalateh Arabi, R. Ghadiryan Page 642
    Prediction of leaf area is essential in crop simulation models. The objective of this study was to find relationships between leaf area (LA) cm2.plant-1 and numbers of leaves on main stem (NLMS), leaf dry weight (LDW) g.plant-1, total dry weight of vegetative organs (leaf and stem) (TDWV) g.plant-1 and plant height (PH) cm, in wheat. For this purpose, an experiment was conducted using seven wheat cultivars including two durum wheat (Triticum durum) cultivars (Arya and Dena) and five bread wheat (Triticum aestivum L.) cultivars (Darya, Kuhdasht, Shiroudi, Tajan and Zagros) under irrigated and rainfed conditions at research farm of the Gorgan University of Agricultural and Natural Resources Sciences, Gorgan, Iran, in 2008-2009 cropping season. The experimental design was randomized complete block with four replications. Sampling was performed during the whole growing season. In each sampling; LA, NLMS, LDW, TDWV and PH, were measured and recorded. Segmented nonlinear regression model was used to describe allometric relationships between LA and the vegetative characteristics. Results showed that there was no significant difference between cultivars and the two conditions in respect to coefficients of allometric relationships. Therefore, one equation was used for all cultivars under both conditions. Significant relationships were found between LA and NLMS (R2 = 0.92), LDW (R2 = 0.96), TDWV (R2 = 0.95) and PH (R2 = 0.91). These equations can be used in simulation models of wheat as well as for the fast and easy estimation of leaf area, especially where there is no necessary equipments available.
    Keywords: Allometric relationships, Dry weight, Leaf area, Leaf number, Plant height, Wheat
  • Dahmardehm., A. Ghanbari, B. A. Siahsar, M. Ramroudi Page 658
    Quality and quantity of forage yield were evaluated in Sistan region in 2008. Experimental treatments were different planting ratios of maize and cowpea in row intercropping. Eight planting ratios of maize and cowpea (100:100, 100:50, 50:100, 50:50, 25:75, 75:25, 100:0 and 0:100 maize and cowpea intercropping) and two harvest times (milk stage and dough stage of maturity) were studied in factorial arrangements in randomized complete block design with four replications. Dry and fresh forage yield, Land Equivalent Ratio (LER), height of plant, protein yield of maize and cowpea were measured and analyzed. Results showed that experimental treatments had significant effect on fresh and dry forage yields. The highest and the lowest dry yield was obtained in planting ratio of 100% maize + 100% cowpea and 100% cowpea + 0% maize with 32140 kg.ha-1 and 9030 kg.ha-1, respectively. The highest LER was obtained from planting ratio of 100% maize + 100% cowpea with LER = 2.42. Protein yield in intercropping was greater than sole maize crop. Results also showed that intercropping as compared to sole cropping had the highest quantity and quality forage yield, and the best planting ratio was 100% maize + 100% cowpea and harvest at doughy stage.
    Keywords: Land Equivalent Ratio, Planting ratio, Harvest time, Protein content, Maize, Cowpea
  • Khazaeia., M. Moghaddam, S. Noormohammadi Page 671
    T‏‏‏o study the genetic variability of agronomic characteristics in winter barley landraces collected from western parts of Iran, 32 landraces and four improved cultivars/lines as checks;EBYTC74-2, EBYTC74-10, EBYTC74-12 and Makouee were examined using randomized complete block design with three replications in Agricultural Research Center of Lorestan in 2001 cropping cycle. Twenty three agronomic characters were measured according to instructions of IPGRI. Analysis of variance indicated significant differences among entries for all characters. This analysis also showed high genetic diversity within the germplasm. The two-row landrace barley from Gilan Gharb yielded 6054 kg.ha-1 which was significantly different from the yield of checks and other landraces. Grouping of landraces by cluster analysis resulted in three clusters. Most of the entries within clusters corresponded with their geographical origin. However, some discrepancies existed that could be due to exchange of germplasm between geographical regions, or because of unknown origin of some landraces. Broad sense heritability of grain yield and its components, such as umber of fertile tillers, main spike length, No. of grains per main spike and 1000-grain weight, were 0.79, 0.82, 0.98, 0.93 and 0.93, respectively. Because of high heritability, genetic coefficient of variation and genetic gain, it is possible to select superior genotypes for hybridization and developing superior lines.
    Keywords: Barley, Cluster analysis, Genetic diversity, Landraces
  • Salehim., A. Arzani Page 697
    Effects of salinity on morpho-physiological of eighteen triticale lines comprising 9 doubled haploid (DH) lines and 9 their corresponding F8 lines as well as two bread wheat cultivars ('Roshan' as a drought tolerant and 'Kavir' as a salt tolerant cultivar), were studied. A randomized complete block design with three replications was used for each of the environmental conditions (non-stressed and salt-stressed conditions) at the research farm of College of Agriculture, with a silty-clay-loam soil, Isfahan University of Technology, Isfahan, in 2008-2009 cropping season. Both salt stressed and non-stressed experiments were irrigated with water having EC of 1 dS m-1 until mid-jointing stage, and afterward salt-stressed experiment was irrigated with saline water containing 175 mM NaCl with EC= 16 dS m-1. Area of flag leaf, angle of flag leaf, rolling of flag leaf, relative water content, length of awn, dry weight of awn, length of peduncle, dry weight of peduncle and grain yield were measured and recorded. In both conditions positive and significant correlations were observed between grain yield with area of flag leaf, relative water content and dry weight of peduncle. Triticale lines possessed superior awn length and dry weight, peduncle length and dry weight and leaf area than bread wheat cultivars. Orthogonal comparison also indicated that triticale lines performed superior than bread wheat cultivars in either environmental conditions.
    Keywords: Dry weight of peduncle, Dry weight of awn, Flag leaf area, Relative water content, Salt stress, Triticale, Bread wheat
  • Golabadim., A. Arzani, S. A. M. Mirmohammadi Maibody Page 712
    In this experiment, markers linked to the gene(s) controlling days to heading, days to anthesis and days to maturity were identified in a segregating population of 151 F3 and F4 families derived from the cross between Oste-Gata as drought tolerance and Massara-1 as susceptible durum wheat genotypes. The traits were assessed in field trails in two environmental conditions in 2003 and 2004 cropping cycles. From 200 markers screened in this study, 30 markers which were polymorphic distributed on different wheat chromosomes, except 2A, 4A and 6B.. Based on single marker analysis, Xgwm148-2B and Xwmc45-7A showed association with days to heading under two environmental conditions and explained 19% of the total phenotypic variation. For days to maturity, Xcfa2114-6A closely associated with other traits under stress and non-stress conditions. The presence of markers that were exactly located at the same regions of chromosomes reflected high correlation between traits. Composite interval mapping identified 3, 2 and 2 QTLs for days to heading, days to anthesis and days to maturity, respectively. These QTLs were located on chromosome 2B and 3B for days to heading and days to antheisis and 3B and 5A for days to maturity, respectively. These QTLs could explain about 10% of phenotypic variation of phenological traits.
    Keywords: Durum wheat, Moisture stress, Phenological traits, QTL, SSR Marker
  • Pour Feridouniz., H. Shahsavand Hassani, A. Baghi Zadeh Page 730

    Primary Tritipyrum is a new synthetic allohexaploid amphiploid cereal which has been developed by crossing the durum wheat (Triticum durum, AABB, 2n=4x=28) and wild brackish grass (Thinopyrum bessarabicum, EbEb, 2n=2x=14). Although primary Tritipyrum lines are tolerant to salt stress but have few undesirable agronomic traits such as brittle rachis and late maturity. To overcome these problems, the new potential secondary introgressed Tritipyrum genotypes were developed from crossing the primary Tritipyrum (St/b) or combined primary Tritipyrum (Ka/b)(Cr/b) lines [AABBEbEb, 2n=6x=42] and bread wheat (Triticum aestivum:AABBDD, 2n=6x=42) cv. Omid and cv. Navid in which the various D chromosomes of bread wheat will probably be substituted with different Eb chromosomes of Tritipyrums. Identification of Eb chromosomes in chromosomal mitotic preparations of new potential secondary Tritipyrum genotypes including F3 progenies of (Omid × St/b) and [Navid × (Ka/b)(Cr/b)] by genomic DNA in situ hybridization (GISH) technique, using indirect labeling for genomic St DNA with Biotin-11-dutp as probe, was carried out. Results showed that using St genomic DNA instead of genomic DNA of Eb genome as probe made less St cross hybridization with A, B, D chromosomes and high differentiation between Eb chromosomes with A, B and D genomes chromosomes. This indicated that in spite of high genetic similarity between Eb and St (Pseudoroegneria stipifolia, StSt, 2n=2x=14) genomes, the St genomic probe is recomended for identification of Eb chromosome, because genetic similarity of St genome with A, B and D genomes is less than Eb genome with these three genomes of bread wheat. A range of 1-6 Eb chromosomes in mitotic chromosomal spreads of [Omid × St/b] and [Navid × (Ka/b)(Cr/b)] F3 progenies were detectable which indicated that producing new potential secondary Tritipyrum introgressed genotypes (NPSTIGs) with specific substituted Eb chromosomes with D chromosome was feasible. Therefore, GISH can be used as a powerful selection tool in chromosome engineering of intergeneric hybridization progenies of primary Tritipyrum lines and bread wheat cultivars combinations for selecting the favourable 42 chromosomal constitution genotypes of Eb, A, B and D as a new substituted or recombinant chromosome(s) lines.

    Keywords: Tritipyrum, Thinopyrum bessarabicum, Genomic in situ hybridization (GISH), Pseudoroegneria stipifolia
  • Hamians., M. Moghaddam, S. A. Mohammadi, K. Ghasemi Golezani, A. Heidari, E. Faraj Zadeh, A. Yousefi Page 743

    An investigation was carried out in order to study the genetic variation of barley genotypes in terms of winter survival, LT50 and leaf soluble carbohydrates under field and greenhouse conditions using 40 barley genotypes in the research station and greenhouse of Faculty of Agriculture, University of Tabriz, Iran. The field evaluation was performed in the form of randomized complete block design in two years and percentage of winter survival was estimated. Multivariate analysis of variance indicated significant differences among genotypes for the traits measured in greenhouse and laboratory. Combined analysis of variance showed significant differences among genotypes for percentage of winter survival, but the effects of year and genotype × year interaction were significant for this character. The greenhouse experiment for percentage of plant survival was carried out in the form of split plot design on the basis of randomized complete blocks with two replications. Barley genotypes were assigned in subplots and five freezing temperatures (-8, -11, -13, -15 and -17°C) were assigned in main plots. Other traits measured in the greenhouse, such as LT50, percentage of seedling dry weight, soluble carbohydrates content before and after hardening and leaf length and width were analyzes based on randomized complete block design. Significant differences were observed among barley genotypes in terms of survival percentage at temperatures -8, -11, -13, -15 and -17°C, LT50, percentage of seedlings dry weight, leaf width and the soluble carbohydrates content after hardening. The heritability of field survival percentage, LT50 and leaf width were high. The heritability of soluble carbohydrates content after hardening and the percentage of seedling dry weight were moderate. The highest and lowest heritability were observed at temperatures -8°C and -17°C, respectively. Percentage of survival at temperature -15°C had the largest squared genetic coefficient of variation and other traits had low squared genetic coefficient of variation. It can be concluded that genotype #38 (Athenise) was susceptible to cold stress and considerable number of genotypes had desirable characteristics for cold tolerance from which genotypes #36 (Schulyer) and #15 (EC83-12) can be recognized as more cold tolerant genotypes with regard to percentage of winter survival and LT50.

    Keywords: Cold acclimation, Cold stress, Field survival percentage, Leaf soluble carbohydrates, LT50