فهرست مطالب

نشریه روابط خاک و گیاه
پیاپی 8 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/01/27
  • تعداد عناوین: 9
|
  • شیده شمس، سیدمحمدجعفر ناظم سادات، علی اکبر کامگار حقیقی، شاهرخ زند پارسا صفحه 1
    افزایش غلظت دی اکسید کربن (CO2) اتمسفری اثر مستقیمی بر فعالیت های گیاهی دارد. به منظور بررسی اثر افزایش غلظت CO2، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز صورت پذیرفت. در این تحقیق، به بررسی آثار افزایش غلظت دی اکسید کربن از 350 به 750 میلی گرم بر لیتر بر رشد و عملکرد گیاه لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris) (رقم ناز) تحت چهار تیمار آبیاری (FC2/1، FC، FC8/0 و FC6/0) پرداخته شد. به منظور کنترل غلظت CO2، با آغاز دوره 4 برگی گیاهان، گلدان ها به محفظه هایی چوبی با پوشش پلاستیک منتقل گردیدند. نتایج حاصل به طور متوسط نشانگر 15% کاهش تبخیر- تعرق در اثر افزایش غلظت CO2 در کلیه تیمارها بود. هم چنین نتایج نشان دهنده اثر افزایشی غلظت CO2 بر رشد و عملکرد گیاه لوبیا می باشد. کاهش میزان آب آبیاری به حد FC6/0 باعث گردید افزایش غلظت CO2 اثر معنی داری (در سطح 5%) بر رشد و عملکرد لوبیا نداشته باشد. تعداد دانه های موجود در هر بوته تحت آبیاری های FC و FC8/0 در اثر افزایش غلظت CO2 به ترتیب به اندازه 13 و 11 درصد افزایش پیدا کرد. علاوه بر آن، افزایش غلظت CO2 باعث افزایش 20 درصدی عملکرد دانه گردید. وزن کل ماده خشک نیز به طور متوسط 15% در اثر بالا رفتن غلظت CO2 افزایش یافت. نتیجه گیری کلی تحقیق این بود که افزایش غلظت CO2 اثر معنی داری بر افزایش محصول به دست آمده و کاهش تبخیر- تعرق گیاه لوبیا قرمز دارد.
    کلیدواژگان: دی اکسید کربن، کم آبیاری، لوبیا، تبخیر، تعرق
  • محمد کوشافر، امیرحسین خوشگفتارمنش، عبدالامیر معزی، مصطفی مبلی صفحه 11
    یکی از مشکلات توزیع غیریک نواخت املاح در محیط ریشه، سمیت سدیم و کاهش جذب برخی عناصر، به ویژه کلسیم و پتاسیم، توسط بخشی از ریشه است که در محیط شور رشد می کند. این فرضیه وجود دارد که در این سیستم ها، افزودن پتاسیم و کلسیم به محلول شور می تواند خسارت شوری را کاهش دهد. بر همین اساس، این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیر کاربرد کلسیم و پتاسیم بر عملکرد میوه، مصرف آب و محصول بر قطره (CPD) گوجه فرنگی رقم فالکاتو (Lycopersicon esculentum var. Falcato F1) در سیستم هیدروپونیک با توزیع دینامیک و غیر یک نواخت نمک در محیط ریشه انجام شد. در این پژوهش، ریشه های گوجه فرنگی به دو قسمت تقریبا مساوی تقسیم شدند و نیمی از آنها در محلول غذایی قرار گرفتند. در نیمه دوم سیستم ریشه، محلول 40 میلی مولار کلرید سدیم به تنهایی (N) یا همراه با کلرید پتاسیم 6 میلی مولار (Nk)، کلرید کلسیم 4 میلی مولار (Nc)، ترکیب نمک های کلرید کلسیم و کلرید پتاسیم (به ترتیب 2 و 3 میلی مولار) (Nck) و محلول غذایی نیم جانسون (Nj/2) قرار داشت. در تیمار شاهد، دو طرف ریشه در محلول غذایی جانسون کامل (C) قرار گرفت. در کلیه تیمارها، هر هفت روز یکبار، دو قسمت ریشه هر گیاه بین دو طرف محیط کشت جابجا می شد. نتایج نشان داد که اعمال شوری 40 میلی مولار در یک طرف ریشه باعث کاهش وزن تر و خشک ریشه و شاخساره، ارتفاع شاخساره، قطر ساقه، تعداد برگ و عملکرد میوه در مقایسه با شاهد شد. با افزودن کلسیم، کلسیم+پتاسیم و نیز محلول غذایی نیم جانسون به محیط نیمه شور ریشه، رشد شاخساره، ریشه و عملکرد میوه نسبت به تیماری که یک طرف ریشه در معرض شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم بود به طور معنی داری افزایش یافت. در مقابل، افزودن پتاسیم به محیط نیمه شور ریشه در این سیستم نتوانست آثار زیان بار شوری بر گیاه را کاهش دهد و حتی باعث کاهش جزئی عملکرد میوه شد. اعمال شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم در یک طرف محیط ریشه باعث کاهش معنی دار مصرف آب گیاه شد. افزودن کلسیم، کلسیم+پتاسیم و محلول غذایی نیم جانسون باعث افزایش معنی دار CPD شد. افزودن کلسیم، کلسیم+پتاسیم و هم چنین محلول غذایی نیم جانسون در سیستم توزیع دینامیک و غیریک نواخت نمک در محیط ریشه به ترتیب باعث جایگزینی 48، 43 و 43 درصد آب شور به جای محلول غذایی شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، در سیستم توزیع دینامیک و غیریک نواخت املاح در محیط ریشه، در صورت کاربرد کلسیم در محلول شور، می توان حدود نیمی از آب مصرفی گیاه را با آب شور جایگزین نمود بدون آن که عملکرد میوه کاهش معنی داری نسبت به شاهد داشته باشد.
    کلیدواژگان: شوری موضعی، گوجه فرنگی، هیدروپونیک، کلسیم، پتاسیم
  • شهرام کیانی صفحه 25
    زردی بین رگبرگی ناشی از کمبود آهن یکی از مشکلات گلخانه های تولید کننده گل رز در سراسر جهان می باشد. این پژوهش به منظور بررسی کارایی روش تصویر برداری کلروفیل فلورسنس در تشخیص زودهنگام کمبود آهن و مطالعه روابط همبستگی بین غلظت آهن برگ با شاخص میزان کلروفیل و کارایی فتوشیمیایی سیستم فتوسنتزی II برگ گل رز (Rosa hybrida L.) رقم First Red انجام شد. آزمایش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار شامل مقادیر 5/1، 3، 6، 12 و 24 میکرومولار آهن در محلول غذایی و با 4 تکرار در گلخانه آبکشت دانشگاه واگنینگن هلند اجرا شد. نتایج نشان داد که افزایش میزان آهن در محلول غذایی از 5/1 به 24 میکرومولار منجر به افزایش معنی دار (01/0>P) میانگین کارایی فتوشیمیایی سیستم فتوسنتزی II برگ رز از 062/0 به 59/0 شد که این امر به طور واضح در نقشه عملکرد فتوشیمیایی سیستم فتوسنتزی II برگ مشهود بود. هم چنین همبستگی های مثبت و معنی داری (05/0>P) بین غلظت آهن برگ رز با شاخص میزان کلروفیل برگ (91/0=r) و کارایی فتوشیمیایی سیستم فتوسنتزی II برگ (85/0=r) و بین شاخص میزان کلروفیل برگ رز با کارایی فتوشیمیایی سیستم فتوسنتزی II برگ (86/0=r) مشاهده شد. بر اساس نتایج، تشخیص زودهنگام گرسنگی پنهان آهن در گل رز با استفاده از روش تصویر برداری کلروفیل فلورسنس و به تبع آن افزایش عملکرد و کیفیت گل رز در گلخانه ها امکان پذیر است.
    کلیدواژگان: آهن، سیستم فتوسنتزی II، کارایی فتوشیمیایی، کلروفیل فلورسنس، گل رز
  • مجید طالبی، فروغ اعتصام، بدرالدین ابراهیم سیدطباطبایی صفحه 35
    پروانش Catharanthus roeus L.)) گیاهی است از خانواده آپوسیناسه و حاوی بیش از 130 نوع آلکالوئید ایندولی ترپنوئیدی (TIAs) ازجمله دو آلکالوئید دایمری وین بلاستین و وین کریستین که دارای خاصیت ضد تومور بوده و برای درمان بسیاری از سرطان ها به کار می روند. به همین دلیل، تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه تولید این داروها از طریق کشت بافت گیاهی صورت گرفته است. در این پژوهش، با هدف تعیین بهترین ترکیب هورمونی در محیط کشت آزمایشگاهی برای باززایی غیرمسقیم گیاه پروانش، 25 ترکیب هورمونی برای تولید کالوس از ریزنمونه برگ و هفت تیمار برای باززایی کالوس ها در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای هورمونی مختلف در تولید کالوس از ریزنمونه برگ در سطح 1% معنی دار است. تیمارهای 1/0 و 5 میلی گرم در لیتر BAP و NAA به ترتیب علاوه بر تولید کالوس فراوان، ریشه زیادی نیز تولید کردند. در بین تیمارها، محیط های غذایی حاوی زغال فعال برای تولید کالوس و محیط های بدون زغال برای باززایی مناسب تشخیص داده شدند. به طور کلی، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که باززایی غیر مستقیم ریزنمونه برگ، به دلیل دشواری در باززایی کالوس ها، احتمال وقوع جهش سوماکلونال و تولید شاخه های کمتر، برای ریزازدیادی گیاه پروانش روشی مناسب نمی باشد، اما از این روش می توان برای تولید برخی متابولیت های ثانویه بهره جست.
    کلیدواژگان: پروانش، ریزازدیادی، باززایی غیرمستقیم، کالوس، ریزنمونه برگ، تنظیم کننده های رشد
  • محمد علی خلج، مینا امیری صفحه 47
    برای بررسی تاثیر بسترهای مختلف کشت بر رشد و عملکرد گل ژربرا، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 14 تیمار و 3 تکرار در ایستگاه ملی تحقیقات گل و گیاهان زینتی محلات انجام گرفت. تیمارها شامل موارد زیر بودند: ماسه، پیت + ماسه (25٪ + 75٪)، پیت + ماسه (50٪ + 50٪)، پرلیت + پیت (75٪ + 25٪)، پرلیت + پیت (50٪ + 50٪)، پرلیت + پیت (25٪ + 75٪)، پرلیت + پیت + پوکه صنعتی (25٪ + 70٪ + 5٪)، پرلیت + پیت + پوکه صنعتی (50٪ + 25٪ + 25٪)، پرلیت + پیت + پوکه صنعتی (25٪ + 50٪ + 25٪)، پیت + پوکه صنعتی (50٪ + 50٪)، کوکوپیت خالص، کوکوپیت + پرلیت (75٪ + 25٪)، کوکوپیت + پرلیت (50٪ + 50٪) و کوکوپیت + پرلیت + پوکه صنعتی (50٪ + 25٪ + 25٪). نتایج نشان داد که استفاده از بستر پرلیت + پیت + پوکه صنعتی (25٪ + 70٪ + 5٪) تفاوت معنی داری از لحاظ آماری در تعداد گل، قطر دیسک گل، قطر ساقه، قطر گردن ساقه، ارتفاع گل و عمر پس از برداشت گل نسبت به سایر بستر های کشت دارد. در این بستر، تعداد گل، قطر دیسک گل، قطر ساقه، قطر گردن ساقه، ارتفاع گل و عمر پس از برداشت گل به ترتیب 207 عدد در متر مربع در سال، 4/12 سانتی متر، 8/0 سانتی متر، 58/0 سانتی متر، 5/54 سانتی متر و 6/11 روز به دست آمد. با توجه به خصوصیات کمی و کیفی گل ژربرا، از بین بسترهای مختلف مورد استفاده در این پژوهش، مخلوط پرلیت + پیت + پوکه صنعتی (25٪ + 70٪ + 5٪) مناسب ترین بستر شناخته شد و می تواند به تولید کنندگان معرفی شود.
  • نگین محسنی نیک، حمیدرضا ذبیحی*، احمد اصغر زاده صفحه 57

    گل رز (Rosa hybrida) به دلیل زیبایی، تنوع رنگ ودوره گل دهی طولانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به منظور مطالعه عکس العمل گل بریدنی رز به کاربرد کودهای زیستی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در گلخانه هیدروپونیک رز هلندی در باغ الندشت آستان قدس رضوی (مشهد) در سال 1389-1388 اجرا شد. فاکتور اول شامل شش رقم گل رز (ارقام Red ferover، Classic cezaanna، Rock feller، Rimini، Maroussia و Orange juice) و فاکتور دوم در چهار سطح شامل سه نوع کود بیولوژیک (بیوفارم، نیتراژین و نیتروکسین) و تیمار شاهد (بدون تلقیح) بودند.در این آزمایش، ویژگی های سطح برگ، تعداد گره، تعداد شاخه، زودگل دهی، عمر گل جای گیاه و درصد نیتروژن، پتاسیم و کلسیم برگ برای هر تیمار اندازه گیری و مقایسه میانگین آنها به روش آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی رقم و اثر متقابل رقم و تیمار کودی بر پارامترهای تعداد گره، تعداد شاخه، زودگل دهی، عمر گل جا، سطح برگ و غلظت نیتروژن، پتاسیم و کلسیم در برگ در سطح 5% معنی دار بود. هم چنین اثر خالص تیمارهای کودی بر غلظت عناصر غذایی در برگ و سطح برگ در سطح 5% معنی دار بود. بیشترین غلظت عناصر غذایی مورد بررسی در رقم Red ferover مشاهده شد. بررسی اثر متقابل رقم و تیمارهای کودی نشان داد که در ارقام Red ferover، Classic cezaanna و Maroussia، تیمارهای تلقیح باعث افزایش غلظت نیتروژن در برگ نسبت به شاهد بدون تلقیح شد. تیمارهای کودی بیوفارم و نیتروکسین در ارقام Red ferover و Rimini باعث افزایش غلظت کلسیم در برگ نسبت به شاهد شدند که این افزایش در سطح 5% معنی دار بود. تیمار های کودی نیتراژین و نیتروکسین در رقم Rock feller باعث کاهش معنی دار غلظت کلسیم در بافت گیاه در مقایسه با تیمار شاهد شد.

  • بهناز گنجه ای، احمد گلچین صفحه 71
    به منظور مطالعه تاثیر نیتروژن، پتاسیم و منیزیم بر عملکرد و شاخص های رشد گیاه توت فرنگی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح نیتروژن (110، 220 و 330 میلی گرم در لیتر)، سه سطح پتاسیم (120، 240 و 360 میلی گرم در لیتر) و سه سطح منیزیم (12، 24 و 48 میلی گرم در لیتر) بودند که در محیط کشت هیدروپونیک روی گیاه توت فرنگی رقم گاویتا اعمال گردیدند. عملکرد، تعداد میوه، وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه توت فرنگی در هر تیمار اندازه گیری گردید. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که نیتروژن تاثیر معنی داری بر عملکرد و شاخص های رشد توت فرنگی دارد. با افزایش مقدار نیتروژن، عملکرد میوه کاهش یافت، به طوری که بیشترین مقدار عملکرد از سطح 110 میلی گرم در لیتر نیتروژن به دست آمد. سطوح پتاسیم بر عملکرد و شاخص های مورد مطالعه، بجز تعداد میوه، تاثیر معنی داری داشت و با افزایش مقدار پتاسیم، عملکرد میوه کاهش یافت. بیشترین مقدار عملکرد میوه از مصرف 120 میلی گرم در لیتر پتاسیم به دست آمد. سطوح منیزیم تاثیر معنی داری بر عملکرد میوه و وزن تر و خشک اندام هوایی داشت، به طوری که بیشترین عملکرد از مصرف 24 میلی گرم در لیتر منیزیم به دست آمد. تمامی آثار متقابل بر عملکرد و شاخص های رشد توت فرنگی معنی دار بود و بیشترین عملکرد از مصرف توام 110 میلی گرم در لیتر نیتروژن، 120 میلی گرم در لیتر پتاسیم و 24 میلی گرم در لیتر منیزیم محلول غذایی به دست آمد. به طور کلی، این سطوح برای به دست آوردن حداکثر عملکرد توت فرنگی در محیط های هیدروپونیک توصیه می گردند.
    کلیدواژگان: توت فرنگی، عملکرد، پتاسیم، منیزیم، نیتروژن
  • نیره حسینی خانمیری، کاظم هاشمی مجد*، شکرالله اصغری، شاهین اوستان، فرشاد کیوان بهجو صفحه 83

    استفاده از لجن فاضلاب به عنوان یک کود ارزان قیمت و غنی از عناصر غذایی در مناطقی از ایران رواج یافته است. اما کاربرد لجن فاضلاب در مقادیر زیاد، انباشته شدن عناصر سنگین در خاک را به دنبال دارد که می تواند منجر به آلودگی خاک و انتقال این آلودگی به زنجیره غذایی شده و سلامتی انسان ها و حیوانات را به خطر اندازد. هدف از این تحقیق، بررسی اثر لجن بیولوژیک مجتمع پتروشیمی تبریز بر غلظت برخی فلزات سنگین در گیاه جو بهاره کشت شده در خاک آهکی بعد از شش ماه انکوباسیون بود. این پژوهش در گلخانه با پنج سطح لجن فاضلاب شامل تیمار شاهد (بدون لجن)، 25، 50، 75 و 100 تن در هکتار، در سه تکرار و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. نتایج تجزیه خاک نشان داد که کلیه مقادیر مصرفی لجن بیولوژیک باعث افزایش معنی دار مقادیر قابل استخراج (به روش DTPA) آهن، روی، منگنز و کادمیم و مس (به استثنای تیمار 25 تن در هکتار) نسبت به تیمار شاهد شد. هم چنین نتایج تجزیه گیاه نشان داد که مقادیر آهن، روی و منگنز در اندام هوایی و مقادیر روی و منگنز در ریشه به طور معنی داری در کلیه تیمارها نسبت به شاهد افزایش یافت. ولی میزان افزایش آهن در ریشه معنی دار نشد. میزان مس و کادمیم در اندام هوایی و ریشه خارج از حد تشخیص دستگاه بود. نتیجه گیری تحقیق این بود که اگرچه کاربرد لجن بیولوژیک باعث افزایش غلظت عناصر سنگین در خاک شده، ولی تاثیر آن بر غلظت عناصر سمی مثل کادمیم در گیاه معنی دار نگردید.

    کلیدواژگان: لجن پتروشیمی، فلزات سنگین، خاک آهکی، جو بهاره
  • اعظم برزویی، محمد کافی، حمیدرضا خزاعی، میراحمد موسوی شلمانی صفحه 95
    به منظور مطالعه اثر شوری بر ویژگی های ریشه و عملکرد دو رقم گندم، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی، پزشکی و صنعتی کرج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل رقم حساس (تجن) و رقم مقاوم به شوری (بم) گندم و فاکتور دوم تنش شوری در چهار سطح (6، 8، 10 و 12 دسی زیمنس بر متر) بود. در هر تیمار، 10 روز پس ازگرده افشانی، تغییرات صفاتی مانند وزن خشک ریشه، وزن خشک ساقه، نسبت ریشه به اندام هوایی و حجم و سطح ریشه بررسی شد. نتایج نشان داد که تنش شوری تاثیر معنی داری بر وزن خشک ریشه و حجم و سطح ریشه داشت به نحوی که با افزایش شوری آب آبیاری، میانگین صفات مذکور کاهش یافت. میزان کاهش نسبت ریشه به اندام هوایی با افزایش شوری از 6 به 8 دسی زیمنس بر متر به ترتیب برای ارقام تجن و بم 1/35 درصد و 2/8 درصد بود. نتایج نشان داد که بخش زیادی از تغییرات عملکرد دانه مربوط به تغییرات وزن خشک ریشه در هر بوته است. لذا، همانطور که رقم بم در کلیه تیمار های شوری از وزن خشک ریشه بیشتری برخوردار بود، بیشترین عملکرد دانه نیز در همین رقم به دست آمد. هم چنین کمترین عملکرد دانه در رقم تجن و در شوری 12 دسی زیمنس بر متر مشاهده گردید که با کمترین وزن خشک ریشه همراه بود. همبستگی نزدیکی بین سطح و حجم ریشه با وزن خشک ریشه و به دنبال آن با عملکرد دانه وجود داشت. لذا، با بررسی صفات مورد مطالعه در این آزمایش می توان بخش اعظمی از صفات مرتبط با حساسیت یا تحمل به تنش شوری ارقام گندم را به ویژگی های ریشه آنها نسبت داد.
    کلیدواژگان: شوری، حجم ریشه، سطح ریشه، نسبت ریشه به اندام هوایی
|
  • Sh. Shams, S.M.J. Nazemosadat, A.A. Kamgar Haghighi, Sh. Zand Parsa Page 1
    Increasing atmospheric CO2 concentration affects plant activities directly. In order to investigate the effect of CO2 concentration, an experiment was conducted at Research Greenhouse of College of Agriculture, Shiraz University, Shiraz, Iran. In this research, the effects of increasing CO2 concentration from 350 to 750 mg/L were studied on growth and yield of red bean (Phaseolus vulgaris, cv. Naz) at four irrigation levels (1.2 FC, FC, 0.8 FC and 0.6 FC). In order to control CO2 concentration, at the onset of the 4-leaf stage, pots were moved to wooden chambers covered with plastic. The results showed an average 15% decrease in evapotranspiration due to increasing the CO2 concentration. Also the results indicated an increasing effect of CO2 concentration on growth and yield of bean plants. Reducing the irrigation level to 0.6 FC caused the elevated CO2 concentration not to have any significant effect (P<0.05) on growth and yield of the red bean. By increasing the CO2 concentration, number of seeds/plant at FC and 0.8 FC irrigation treatments increased by 13 and 11%, respectively. Moreover, increasing CO2 concentration caused 20% increase in total seed yield. Total dry matter increased about 15% at higher CO2 level. The conclusion of this research was that increasing CO2 concentration has significant effect on yield and reduction of evapotranspiration of red bean.
  • M. Koushafar, A.H. Khoshgoftarmanesh, A.A. Moezzi, M. Mobli Page 11
    One of the problems for unequal distribution of salts in the root media is toxicity of sodium (Na) and reduced uptake of some nutrients, particularly calcium (Ca) and potassium (K), by the roots growing in the saline section. There is a hypothesis that addition of Ca and K to these systems might alleviate salt-induced damages to plants. This study was carried out to evaluate the effect of Ca and K application on fruit yield, water use and crop per drop (CPD) of tomato (Lycopersicon esculentum var. Falcato F1) plants grown in a hydroponic system with unequal distribution of salts in the root media. Tomato roots were divided into two equal splits and one half was immersed in the full Johnson nutrient solution. In the other root half, 40 mM NaCl solution, alone or in combination with KCl (6 mM), CaCl2 (4 mM), K+Ca (3+2 mM) or half-strength Johnson nutrient solution, was applied. A control treatment was also used in which both root splits were immersed in the Johnson nutrient solution (C). The root splits were exchanged every 7 days. Results showed that addition of 40 mM NaCl in one side of the root media resulted in reduction of fresh and dry weight of root and shoot, stem diameter, shoot height, number of leaves and fruit yield of tomato in comparison with the control treatment. Addition of Ca, K+Ca and half-strength Johnson nutrient solution to the saline part of the root media increased significantly the root and shoot growth and fruit yield of tomato compared with the sole application of saline solution. In contrast, addition of K could not alleviate the adverse effects of salinity and even reduced the fruit yield. Application of 40 mM NaCl in one side of the root media reduced significantly the plant water use. Addition of Ca, K+Ca and half-strength Johnson nutrient solution to the saline part of the root media resulted in significant increase in CPD. Addition of Ca, K+Ca and half-strength Johnson nutrient solution caused replacement of 48, 43 and 43% of nutrient solution with saline water, respectively. According to the results of this study, in case of dynamic and non-uniform distribution of salts in the root media, by addition of Ca to the saline solution, it would be possible to replace about half of the crop water demand with saline water, with no significant fruit yield reduction.
  • Sh. Kiani Page 25
    Interveinal chlorosis induced by iron deficiency is considered to be one of the problems in rose production in greenhouses all over the world. This experiment was conducted to elucidate the capability of chlorophyll fluorescence imaging technique to recognize early iron deficiency and also determination of relationship between leaf iron concentration and leaf chlorophyll content index and photosystem II photochemical efficiency of rose flower (Rosa hybrida L., cv. First Red). Rose plants were grown and subjected to 5 levels of iron (1.5, 3, 6, 12 and 24 μM) based on randomized complete blocks design with 4 replicates in hydroponic greenhouse of Wageningen University, The Netherlands. The results revealed that increased concentration of iron in nutrient solution from 1.5 to 24 μM led to the meaningful increase of average photosystem II photochemical efficiency from 0.062 to 0.590 (P<0.01). This was clearly obvious in the map of photosystem II photochemical yield of rose leaves. The results indicated significant (P<0.05) correlations between leaf iron concentration and leaf chlorophyll content index (r= 0.91) and average photosystem II photochemical efficiency (r= 0.85). Also, a significant correlation (P<0.05) was found between leaf chlorophyll content index and photosystem II photochemical efficiency (r=0.86). The results clearly demonstrated that it is possible to detect early hidden hunger of iron in rose flower with the use of chlorophyll fluorescence imaging and therefore increasing the yield and quality of rose flower in greenhouses.
  • M. Talebi, F. Eatesam, B.E. Sayed-Tabatabaei Page 35
    Periwinkle (Catharanthus roseus L.) belongs to the Apocynaceae family and accumulates more than 130 terpenoid indole alkaloids (TIAs), of which two dimeric alkaloids Vinblastine and Vincristine have antineoplastic activity and are useful for treatment of various cancers. Therefore, the production of these drugs has been emphasized in plant tissue culture. In this research, 25 treatments of plant growth regulators to produce callus from leaf explants and seven treatments for regeneration of calli were considered. Analysis of variance showed that the effect of different hormonal treatments in the production of callus from leaf explants is significant (P<0.01). Application of 0.1 mg/L BAP and 5 mg/L NAA in nutrient media produced a lot of calli and roots. In addition, nutrient media containing activated charcoal and without it were found to be suitable for production of callus and regeneration, respectively. In conclusion, the results showed that indirect regeneration of leaf explants is not a suitable method for micropropagation of periwinkle due to difficult regeneration of callus, probability of mutation and lower number of produced branches. But this method can be utilized for production of secondary metabolites.
  • M.A. Khalaj, M. Amiri Page 47
    This experiment was carried out at National Research Station of Ornamental Plants, Mahallat, Iran, to investigate the effect of different substrates on growth and yield of gerbera flower. The experimental design was randomized complete blocks, using 14 treatments with 3 replications as: fine sand, peat + fine sand (25% + 75%), peat + fine sand (50% + 50%), perlite + peat (75% + 25%), perlite + peat (50% + 50%), perlite + peat (25% + 75%), perlite + peat + expanded clay (25% + 70% + 5%), perlite + peat + expanded clay (50% + 25% + 25%), perlite + peat + expanded clay (25% + 50% + 25%), perlite + expanded clay (50% + 50%), coco peat, coco peat + perlite (75% + 25%), coco peat + perlite (50% + 50%) and coco peat + perlite + expanded clay (50% + 25% + 25%). Results indicated that the medium containing perlite + peat + expanded clay (25% + 70% + 5%) had significant difference with other media in number of flowers, flower disk diameter, shoot diameter, shoot neck diameter, flower height and vase life. In this media, number of flowers, flower disk diameter, shoot diameter, shoot neck diameter, flower height and vase life were 207 per m2/year, 12.4 cm, 0.8 cm, 0.58 cm, 54.5 cm and 11.6 days, respectively. With respect to the quantitative and qualitative traits of gerbera flower, among the studied substrates in this experiment, mixture of perlite + peat + expanded clay (25% + 70% + 5%) was the best medium and could be recommended to the gerbera growers.
  • N. Mohseni Nik, H.R. Zabihi, A. Asgharzadeh Page 57

    Rose flower (Rosa hybrida) is appreciated for its beauty, fragrance and long period of flowering. To study the response of cut rose flower to bio-fertilizers, a factorial experiment was performed, with completely randomized design and four replications, in hydroponic greenhouse of Alandasht, Astane Ghods Garden, Mashhad, Iran, during 2009-2010. The first factor was six cultivars of rose flower including: Red ferover, Classic cezaanna, Rock feller, Rimini, Maroussia and Orange juice. The second factor was three biological fertilizers including biofarm, nitrajin and nitroxin and a no-inoculated treatment (control). In this experiment, traits such as leaf area, number of nodes, number of branches, first flowering occurrence, vase life and percentage of nitrogen, potassium and calcium were measured in each treatment and the means were compared by Duncan Multiple Range Test. Results showed that the effect of cultivar and compound effect of cultivar and fertilizer for number of nodes, number of branches, first flowering date, vase life, leaf area and nitrogen, potassium and calcium concentration were significant (P<0.05). The effect of bio-fertilizer treatments on leaf area and concentration of nutrients was significant (P<0.05). The highest concentration of nutrients was observed in Red ferover cultivar. Interaction effect of cultivar and bio-fertilizer treatments showed that in the Red ferover, Classic cezaanna and Maroussia cultivars, the fertilizer treatments increased nitrogen concentration in the leaves. The biofarm and nitroxin fertilizers increased leaf calcium concentration in Red ferover and Rimini cultivars significantly (P<0.05). The nitrajin and nitroxin treatments reduced calcium concentration, as compared to control, in the Rock feller cultivar.

  • B. Ganjehi, A. Golchin Page 71
    To study the effects of different levels of N, K and Mg on yield and growth indices of strawberry, a factorial experiment with completely randomized design and three replications was performed. Treatments included three levels of N (110, 220 and 330 mg/L), three levels of K (120, 240 and 360 mg/L) and three levels of Mg (12, 24 and 48 mg/L) that were applied to strawberry (cv. Gavita) in a hydroponic system. The yield, number of fruits, fresh and dry weight of aerial parts and roots of strawberry were measured in each treatment. Results of ANOVA showed that the effects of different levels of N were significant on yield and growth indices of strawberry. The yield decreased as the level of N increased in the growth medium, such that the highest yield was obtained in the 110 mg/L N treatment. The effects of K levels were also significant on yield and growth indices of strawberry, except for number of fruits. The yield decreased as the level of K increased. The highest yield was observed in the 120 mg/L K treatment. The Mg levels had significant effects on yield and fresh and dry weight of aerial parts of the plants. The highest strawberry yield was obtained when 24 mg/L Mg was used in the hydroponic culture. All interactive effects of N, K and Mg were significant on yield and growth indices of strawberry, and the highest yield was obtained when the levels of N, K and Mg in the hydroponic solution were 110, 120 and 24 mg/L, respectively. In general, these levels of nutrients are recommendable to obtain maximum strawberry yield in hydroponic media.
  • N. Hosseini Khanmyry, K. Hashemimajd, Sh. Asghari, Sh. Oustan, F. Keivan Behjou Page 83

    Utilizing sewage sludge as a source of cheap fertilizer and rich in nutrients is common in some parts of Iran. But, too much application causes accumulation of heavy metals in soil, which results in soil pollution and transfer of this pollution to food chain and endangers human and animal health. The aim of this research was to investigate the effect of biological sludge of Tabriz petrochemicals complex on some heavy metals concentration in spring barley grown in a calcareous soil after 6 months of incubation. The experiment was conducted in greenhouse conditions with 5 levels of 0 (control), 25, 50, 75 and 100 ton/ha sewage sludge, in three replications, based on complete randomized blocks design. Soil analysis showed that application of biological sludge significantly increased DTPA extractable Fe, Zn, Mn, Cu and Cd (except 25 ton/ha treatment) compared to the control. The results of plant analysis showed an increase of Fe, Zn and Mn in shoots and Zn and Mn in roots, compared to the control. But elevation of root Fe content was not significant. The amount of Cu and Cd in shoots and roots was below the detection limit of the instrument. Overall, it was concluded that although the application of biological sludge increased the content of heavy metals in soil, but its effect on concentration of toxic elements, such as Cd, in plants was not significant.

  • A. Borzouei, M. Kafi, H.R. Khazaei, M.A. Mousavi Shalmani Page 95
    In order to assess the effect of salinity on root traits and yield of two wheat cultivars, an experiment was conducted in Agricultural, Medical and Industrial Research School, Nuclear Science and Technology Research Institute, Karaj, Iran, using factorial experiment based on complete randomized design with 3 replications. The first factor included sensitive wheat cv. (Tajan) and tolerant cv. (Bam) and the second factor was salinity stress at four levels (6, 8, 10 and 12 dS/ m). In each treatment, 10 days after anthesis, the variation of root dry weight, shoot dry weight, root/stem ratio, and root area and volume were analyzed. The results showed significant reduction (P≤0.01) in root dry weight, root area and root volume per plant. Root/shoot dry weight ratio decreased 35.1% and 8.2% in Tajan and Bam cultivars, respectively, at 8 dS/m compared to 6 dS/m. Results revealed that grain yield per plant was affected by root dry weight, as the highest grain yield was observed in Bam cultivar. Increased grain yield in this cultivar was due to higher root dry weight. Also, Tajan cultivar had the lowest grain yield and root dry weight in 12 dS/m treatment. There were positive correlations among root surface and volume with root dry weight and therefore with grain yield. Therefore, based on the parameters studied in this experiment, it can be stated that a large part of the traits associated with sensitivity or tolerance of wheat cultivars to salinity could be attributed to their roots’ characteristics.