فهرست مطالب

علوم حرکتی و ورزش - پیاپی 15 (بهار و تابستان 1389)

نشریه علوم حرکتی و ورزش
پیاپی 15 (بهار و تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • علی شجاعی، عباسعلی گائینی صفحه 1
    محققان و مربیان به طور مستمر در پی معیار و مبنای معتبر در زمینه اندازه گیری و ارزشیابی حداکثر اکسیژن مصرفی بوده و هستند. در این بین، آزمون هایی که بر روی نوارگردان اجرا می شوند به دلایل مختلف از استقبال بیشتری برخوردار شده اند.
    شایع ترین این آزمون ها، آزمون های بروس و بالک هستند. هرچند روایی هر دو آزمون در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی مورد تایید قرار گرفته است، اما طولانی تر بودن مدت زمان آزمون بالک باعث شده است برخی تصور کنند که فشار فیزیولوژیکی دو آزمون متفاوت است. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی های فیزیولوژیکی دو آزمون و بررسی رابطه بین شاخصهای فیزیولوژیک و اجرایی دو آزمون اجرا گردید. 23 نفر از کاراته کاهای پسر 14 تا 20 ساله شهر تهران که دارای یکی از عناوین قهرمانی جهان، آسیا، کشور یا استان بودند به صورت تصادفی برای این تحقیق انتخاب شدند. از آزمودنی ها در شرایط آزمایشگاهی کاملا یکسان، در هفته اول آزمون بیشینه بروس و در هفته دوم آزمون بیشینه بالک به عمل آمد. از آزمون تی گروه های همبسته جهت مقایسه ویژگی های فیزیولوژیک و اجرایی دو آزمون و از آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین ویژگی های فیزیولوژیک و اجرایی دو آزمون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین اکسیژن مصرفی آزمون بروس و آزمون بالک اختلاف معنی داری مشاهده نشد(62/50 =بروس، 96/50 = بالک میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه). بین مسافت طی شده (متر 1233 = بروس، متر 2282 = بالک،00/0= p)، زمان فعالیت(دقیقه 94/13 = بروس، دقیقه 48/24 = بالک،00/0= p)در دو آزمون، اختلاف معنی داری مشاهده شد. همچنین داده های حاصل از برآورد اکسیژن مصرفی بیشینه از طریق آزمون بروس و بالک دارای همبستگی معنی داری (61/0 r =، 05/0>p) بودند. بنابراین با توجه به مقادیر مشابه میزان برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی دو آزمون می توان گفت مسافت و زمان طی شده بیشتر در آزمون بالک نسبت به آزمون بروس، فشار تدریجی تر آزمون بالک و ضریب همبستگی نسبتا بالا بین برآورد اکسیژن مصرفی بیشینه دو آزمون، آزمون بالک در صورت نیاز می تواند به عنوان یک گزینه مناسب مورد استفاده قرار گیرد و مزایای بیشتری نسبت به آزمون بروس داشته باشد. بطور وقتی محدودیت زمانی برای اجرای آزمون وجود داشته باشد،آزمون بروس نسبت به آزمون بالک دارای برتری است.
    کلیدواژگان: حداکثر اکسیژن مصرفی، پروتکل بروس، پروتکل بالک، کاراته
  • مریم عرب اسدی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی صفحه 13
    هدف این پژوهش تعیین تاثیر تمرین ویبریشن (WBV) بر عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با مهارت دختران دانشجوی ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه تهران می باشد. با این هدف 40 دانشجوی داوطلب(20 ورزشکار و 20 غیر ورزشکار)، با میانگین سنی 53/1±62/21 کیلوگرم، قد 54/5±33/165 سانتی متر، وزن 55/5±36/59 کیلوگرم و BMI 42/1±33/21 کیلوگرم بر متر مربع دانشگاه تهران به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. گروه ورزشکار و غیر ورزشکار هر کدام به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تجربی(10n=) و کنترل(10n=) تقسیم شدند. برنامه تمرین WBV شامل سه هفته(3 جلسه در هفته) بود که جلسات با 5 وهله یک دقیقه ای(یک دقیقه تمرین WBV و یک دقیقه استراحت) آغاز و تا 8 وهله افزایش پیدا کرد. شدت این تمرین با فرکانس HZ40 و دامنه mm 10 تنظیم گردید. به منظور بررسی تاثیر تمرین WBV، 7 آزمون پرش سارجنت و مارگاریا – کالمن(برای سنجش توان بی هوازی)، سرعت 40 یارد،9×4 متر و 505(برای سنجش چابکی)، زمان عکس العمل پایین تنه و استروک (برای سنجش تعادل) در ابتدا و پس از سه هفته تمرین انجام شد. سپس داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی ANOVA، آزمون t همبسته و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد سه هفته تمرین ویبریشن تاثیر معنی داری بر عوامل پرش عمودی(03/0=P)، توان بی هوازی آزمون مارگاریا(005/0=P)، سرعت عکس العمل(03/0=P) در ورزشکاران و همچنین ارتفاع پرش(009/0=P)، سرعت(003/0=P) و تست چابکی 505(016/0=P) در غیر ورزشکاران داشته است و در گروه های کنترل ورزشکار و غیر ورزشکار تغییر معنی داری در عوامل مورد مطالعه حاصل نشد.
    کلیدواژگان: تمرینات ویبریشن، آمادگی جسمانی مرتبط با مهارت، دختران دانشجو، ورزشکار و غیر ورزشکار
  • محسن اکبرپوربنی، مقصود پیری، محمد علی آذربایجانی، حمید آقا علی نژاد صفحه 24
    هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر 6 ماه تمرین دوی هوازی با شدت متوسط بر حداکثر اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از عوامل سیستم ایمنی مردان سالمند بود. 40 نفر از مردان سالمند سالم و غیر ورزشکار با میانگین سنی 2±65 سال و وزن 12±64 کیلوگرم که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و تجربی(20 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی در هفته اول شامل دویدن با شدت 35 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 20 دقیقه بودکه تا هفته 32 به تدریج به 60 درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 40 دقیقه رسید و این برنامه سه روز در هفته انجام گرفت. از آزمودنی ها قبل از شروع برنامه تمرینی، 3و 6 ماه پس از شروع برنامه تمرینی به ترتیب آزمون مقدماتی، میانی و نهائی گرفته شد. نمونه های خونی گرفته شده برای اندازه گیری تعداد سلولهای و و نسبت به در سه نوبت مراحل مقدماتی، میانی و نهایی در آزمایشگاه از طریق روش فلوسایتومتری مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از روش آماری آزمون T مستقل برای ارزیابی بین گروهی وآنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر(ANOVA) برای ارزیابی درون گروهی با در نظر گرفتن سطح معنی داری پنج درصد(5%=α) و آزمون T زوج های همبسته برای بررسی اختلاف میانگین های درون گروهی استفاده گردید. کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار رایانه ای SPSS انجام شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که: تمرین هوازی موجب افزایش VO2maxبه میزان74/26 درصد و تعداد سلولهای و به ترتیب به میزان 5/28و95/33 درصد در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل گردید(5%P<). همچنین نسبت سلولهای به دو گروه با هم اختلاف معنی داری را نشان داد(5%P<)به نحوی که نسبت سلولهای به در گروه تجربی به میزان 8 درصد کمتر از گروه کنترل بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین دوی هوازی با شدت متوسط باعث افزایش VO2maxو بهبود شاخصهای ایمنی در افراد سالمند می گردد. لذا بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می گردد که انجام تمرینات هوازی با شدت متوسط در مردان سالمند موجب بهبود آمادگی قلبی عروقی شده و همچنین از افت عوامل سیستم ایمنی ناشی از سالمندی جلوگیری می نماید.
    کلیدواژگان: VO2max، فعالیت هوازی، نسبت به مردان سالمند
  • فریبرز هوانلو، سجاد احمدی زاد، رستم علی زاده، محمد پورکیانی، علی شریف نژاد صفحه 35
    اساسی ترین شرط موفقیت در بیشتر ورزشهای تیمی اجراهای انفجاری است. به همین دلیل دانشمندان علوم ورزشی معتقدند که توانایی اجرای فعالیت های تناوبی شدید با بازیافت کوتاه مدت و حداقل افت سرعت در ورزشهایی چون فوتبال با ماهیتی تناوبی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این مطالعه تعیین رابطه بین توان هوازی با توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان نخبه بود. بدین منظورتعداد 23 نفر با میانگین قد43/4±21/175 سانتی متر، وزن25/5±30/68 کیلوگرم، سن 73/0± 52/17 سال و حداکثر اکسیژن مصرفی 86/3±67/49 میلی لیتر/ کیلو گرم/ دقیقه ازبین 6 تیم لیگ دسته اول جوانان شهر تهران که به قید قرعه و به صورت خوشه ایانتخاب شده بودند به صورت در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) از پروتکل ورزشی فزاینده تا سر حد خستگی روی تردمیل و با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی استفاده شد و توانایی تکرارهای سرعتی(RSA) نیز بوسیله آزمون میدانی RAST اندازه گیری شد. میزان تجمع لاکتات قبل و بلافاصله بعد از پروتکلRSA نیز اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. نتایج نشان داد که بینVo2max با شاخص افت سرعت (75/0p=، 068/0=r)، زمان کل فعالیت های سرعتی (909/ p=، 025/0- =r) و ضربان قلب ریکاوری (301/0، p=225 /0- =r) و همچنین بین تجمع لاکتات با شاخص افت سرعت (458/0، p=163/0=r) رابطه معنی داری وجود ندارد. به طور کلی نتایج این تحقیق بیانگر این مسئله است که Vo2max و تجمع لاکتات تنها شاخص ملاک برای پیش بینی توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان نخبه نیست و عوامل دیگری چون خاصیت بافری یون هیدروژن، میزان گلیکوژن عضله، دانسیته مویرگی، حجم و تعداد میتوکندری و آنزیم های اکسیداتیو نیز می توانند در تکرار فعالیت های سرعتی نقش داشته باشند.
    کلیدواژگان: توان هوازی، RSA، لاکتات، فوتبال
  • پژمان معتمدی، حمید رجبی، اسماعیل ابراهیمی صفحه 46
    موفقیت در عملکرد ورزشی با عوامل متعددی در ارتباط است که تمرین یک بخش اصلی آن محسوب می شود. با توجه به این که نوع تمرین یکی از عوامل اصلی موفقیت دررشته های ورزشی می باشد و از آن جایی که نقش تمرینات مقاومتی به ویژه روش تناوبی بر عملکرد استقامتی تا حدی ناشناخته است هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر برنامه های تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی بر کارآیی حرکتی دوندگان تمرین کرده استقامتی بود. برای این منظور بیست و چهار دونده(1 تا 3 سال سابقه تمرین استقامتی) که زمان اجرای دوی 3000 متر آن ها بین 07: 9 تا 39: 9 دقیقه بود به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. قبل از پیش آزمون، آزمودنی ها برای آشنایی با محیط آزمایشگاه، روش کار با گاز آنالایزر، دویدن روی تردمیل و تمرین مقاومتی به روش دایره ای به آزمایشگاه و سالن وزنه مراجعه کردند. از آزمودنی ها خواسته شد حداقل دو روز پیش از انجام پیش آزمون از هر گونه فعالیت بدنی شدید خودداری و رژیم غذایی خود را در فرم های یادآمد غذایی ثبت کنند تا به هنگام پس آزمون تکرار شود. آزمودنی ها به منظور اندازه گیری vVO2max، Tmax، اندازه گیری یک تکرار بیشینه، سطح فعالیت الکتریکی عضله دو قلو و زمان اجرای 3000 متر در آزمون ها شرکت کردند. آزمودنی ها بر اساس رکورد دوی 3000 متر به گروه های قوی تا ضعیف تقسیم بندی شدند و بصورت تصادفی در چهار گروه تمرینی قرار گرفتند. برنامه تمرینی ورزشکاران بر اساس روش های تمرینی موجود به چهار گروه تمرینات تداومی و تناوبی، هوازی(درصدی از vVO2max و Tmax) و مقاومتی(درصدی از یک تکرار بیشینه و سرعت اجرا) تقسیم بندی گردید. ورزشکاران، پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته در تمرینات حضور یافتند. در انتهای چهار هفته، میان آزمون و پس از هشت هفته، پس آزمون به عمل آمد. از آزمون کالموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس مولتی فاکتوریال وهمچنین آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. سطح معنی داری آزمون های آماری نیز 05 / 0 p < در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اگر چه تمام برنامه های تمرینی تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی سبب کاهش عملکرد 3000 متر، افزایش فراخوانی واحدهای حرکتی(EMGvVO2max وEMGMVC) و بهبود کارآیی حرکتی(نسبتEMGvVO2max به EMGMVC) در مدت زمان چهار هفته و در مجموع هشت هفته تمرین گردیدند ولی تمرینات تناوبی هوازی- تناوبی مقاومتی پیشرفت بیشتری را در این متغیرها به نسبت سایر روش های تمرینی ایجاد کرد. با توجه به اینکه این تحقیق اولین تحقیقی است که به بررسی اثر تمرینات مقاومتی تناوبی پرداخته و تحقیق مشابه با آن یافت نگردید اما نتایج در مقایسه با سایر تحقیقات صورت گرفته نشان داد که تمرینات مقاومتی و هوازی تناوبی احتمالا از طریق تنظیم دخالت متابولیسم هوازی و غیر هوازی، بهبود ظرفیت هوازی، افزایشVO2max، افزایش ظهور تارهای کند انقباض، افزایش دانسیته مویرگی و میتوکندریایی، افزایش فعالیت آنزیم های اکسیداتیو، افزایش آستانه بی هوازی، بهبود در کارآیی حرکتی، افزایش در زمان رسیدن به خستگی و فراخوانی واحد های حرکتی بزرگتر و بیشتر سبب بهبود عملکرد استقامتی می گردند که در این تحقیق بهبود کارآیی حرکتی(کاهش نسبت EMGvVO2max به EMGMVC)و فراخوانی واحد های حرکتی بزرگتر و بیشتر(EMGvVO2max وEMGMVC) و متعاقب آن بهبود زمان عملکرد 3000 متر دوندگان از طریق چهار و هشت هفته تمرین تناوبی هوازی و مقاومتی نشان داده شد.
    کلیدواژگان: EMGvVO2max، EMGMVC، نسبت EMGvVO2max به EMGMVC، عملکرد 3000 متر، دوندگان تمرین کرده استقامتی
  • خاطره جماعت، محمد احسانی، سید عماد حسینی صفحه 60
    هدف از انجام این تحقیق مقایسه دیدگاه روسای فدراسیون های ورزشی و مدیران شرکت های حامی در خصوص اهداف عمومی حمایت مالی از ورزش می باشد. تحقیق حاضر تحلیلی و از انواع تحقیقات کاربردی می باشد که برای انجام آن از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 87/0 استفاده شده است. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، همه جامعه مورد بررسی قرار گرفت و نمونه گیری انجام نشد. از میان 60 پرسشنامه ای که توسط کارگزاران صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور در بین مدیران شرکت های حامی توزیع گردیده بود، 42 پرسشنامه و از میان 45 پرسشنامه توزیع شده از طریق محقق در بین روسای فدراسیون های ورزشی 34 مورد تکمیل و عودت داده شد و پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار آماری spss و آزمون های لوین، کالموگراف-اسمیرنف، تی مستقل و یومن ویتنی، به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. در میان عناصر اهداف عمومی، از دیدگاه روسای فدراسیون ها افزایش آگاهی عمومی از شرکت و از دیدگاه مدیران شرکت های حامی ایجاد تصویر مثبت از شرکت در اذهان عمومی دارای بالاترین میانگین می باشد. همچنین ملاحظه می شود که بیشترین اختلاف بین دیدگاه دو گروه، بترتیب در بهره گیری از مزایای معافیت های مالیاتی ناشی از تبلیغات ورزشی و هدف قرار دادن شنوندگان خاص می باشد که میانگین فدراسیون ها بطور قابل ملاحظه ای بالاتر است.بنابراین بین دیدگاه روسای فدراسیون های ورزشی و مدیران شرکت های حامی در خصوص اهداف عمومی حمایت مالی از ورزش تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به طوری که اهمیت اهداف عمومی حمایت مالی از ورزش از دیدگاه روسای فدراسیون ها بیشتر از مدیران شرکت های حامی می باشد.
    کلیدواژگان: فدراسیون های ورزشی، شرکت های حامی مالی
  • آیت الله دهقان، فرزاد غفوری، فریده اشرف گنجویی صفحه 71
    هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی مدیران با خلاقیت معلمان تربیت بدنی بود. نمونه آماری شامل 160 نفر معلم تربیت بدنی بود. ابزار اندازه گیری این تحقیق شامل پرسشنامه ارزیابی فرهنگ سازمانی(OCAQ) و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ بود.نتایج نشان داد که میانگین نمره فرهنگ سازمانی 62(از حداکثر نمره ممکن 100) و میانگین نمرات زیر مجموعه های هماهنگی با تغییر 63/12، همسویی اهداف فردی و گروهی 16/13کار گروهی هماهنگ 5/11 مشتری گرایی 28/9 و قدرت فرهنگ سازمانی 8/12 از حداکثر نمره 20 بود. نمرات فوق نشان می دهد که فرهنگ سازمانی مدیران در سطحی متوسط قرار دارد. میزان خلاقیت معلمان تربیت بدنی نیز با میانگین 118(از حداکثر نمره ممکن250) در حد متوسط و پایین بود. نتایج آزمون فرضیات تحقیق نشان داد که همبستگی بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت 37/0 بود که در سطح(P=0/01) معنی دار بود.همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که زیر مجموعه های قدرت فرهنگ سازمانی(t=1/309، p=<0/026)، هماهنگی با تغییر(t= 6/34، p<0/007) و همسویی اهداف فردی و گروهی(t=-3/7، p= 0/002)، دارای رابطه خطی با متغیر معیار بوده و واجد شرایط پیش بینی خلاقیت هستند.. نتایج ضریب معیاری بتا نشان می دهد که مهمترین عوامل پیش بینی کننده خلاقیت به ترتیب هماهنگی با تغییر 41/0و قدرت فرهنگ سازمانی 26/0و همسویی اهداف فردی و گروه 170/0- هستند. نتایج به دست آمده در این تحقیق ضرورت ارایه راهکارهایی مانند ارائه تسهیلات تحقیقاتی آموزش و پرورش برای مدیران و معلمان و پذیرش هزینه های تحقیقات به عنوان سرمایه گذاری، برقراری ارتباط مناسب با کارکنان، سعی در ایجاد محیط کاری که همراه با افزایش حمایت از ایده های خلاق باشد، استفاده از الگوهای متفاوت تعامل با دیگران در مواقع مورد نیاز، برقراری روش های آموزش مهارت های حل خلاقانه مسائل و افزایش هرچه بیشتر جو تفاهم و همکاری متقابل با مدیریت را ایجاب می کند.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، خلاقیت، تربیت بدنی
  • علیرضا امیدی، قاسم زارع، سمیه صفری صفحه 82
    هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای توانمند سازی روانشناختی در ارتباط بین رهبری تحول گرا و تعهد سازمانی کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی می باشد. جامعه آماری تحقیق را 320 نفر از کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی تشکیل می دهند که تعداد 160 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه های استاندارد شده رهبری چند عاملی(MLQ) باس(1996)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1994) و تعهد سازمانی میر و آلن(1990) با تجدید نظر دوباره اساتید و متخصصین جمع آوری شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که توانمند سازی روانشناختی نقش واسطه ای در ارتباط بین رهبری تحول گرا و تعهد سازمانی دارد. بین رهبری تحول گرا، تعهد سازمانی و توانمند سازی روانشناختی ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد و در نتیجه بخش زیادی از واریانس توانمند سازی روانشناختی(44/0) و تعهد سازمانی(41/0) ناشی از رهبری تحول گرا است. بر طبق نتایج این تحقیق برای ایجاد تعهد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی نیاز است که رهبران تحول گرا با طرح شیوه های مناسب توانمند سازی کارکنان و درگیری مستقیم خود در این امور، تعهد سازمانی کارشناسان را از این طریق بهبود بخشند.
    کلیدواژگان: توانمند سازی روانشناختی، رهبری تحول گرا، تعهد سازمانی، سازمان تربیت بدنی
  • قاسم مهرابی، مهر علی همتی نژاد، رحیم رمضانی نژاد، رضا اندام صفحه 94
    هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین نگرش دانشجویان تربیت بدنی نسبت به محتوی شغل آینده خود و نیاز رشدی آنها است. بدین منظور 360 دانشجو بصورت طبقه ای از دانشکده های تربیت بدنی واقع در دو استان تهران و گیلان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از پرسشنامه نگرش نسبت به شغل و نیاز به رشد هاکمن و ادهام استفاده شد. میزان پایایی آن به روش آلفای کرونباخ77صدم و88صدم محاسبه شد. داده ها با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسن و آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0p< تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین نیاز به رشد دانشجویان تربیت بدنی و نگرش آنها نسبت به شغل آینده در تمام ابعاد شغل، تنوع مهارت، هویت وظیفه، اهمیت وظیفه، استقلال و پسخوراند وجود دارد(748/0= r).اختلاف معنی داری بین نگرش نسبت به شغل آینده و شدت نیاز به رشد در دانشجویان مرد و زن مشاهده نشد(05/0p>) ولی بین نگرش نسبت به شغل آینده و شدت نیاز به رشد در دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0p<). اختلاف معنی داری بین نگرش نسبت به شغل آینده در دانشجویان متاهل و مجرد مشاهده نشد (766/0p=) ولی بین نیاز به رشد دانشجویان متاهل و مجرد اختلاف معنی داری وجود داشت (016/0p=). یافته های تحقیق نشان داد نگرش دانشجویان نسبت به ابعاد اصلی شغل در حد بالایی است که نشان از نگرش مثبت آنها نسبت به این امر است و با شدت نیاز به رشدآنها همخوانی دارد. بنابراین اگر متناسب بانگرش و نیاز به رشد دانشجویان فرصتهای شغلی ایجاد شود سه حالت روانی؛ تجربه با اهمیت بودن کار، تجربه مسئولیت در کار و اطلاع از نتایج فعالیت کاری را تجربه می کنند که پیامد؛ انگیزه درونی زیاد، عملکرد کاری با کیفیت بالا، رضایت شغلی زیاد، غیبت و ترک خدمت پایین را به همراه خواهد داشت.
    کلیدواژگان: نگرش، دانشجویان تربیت بدنی، شغل آینده، نیاز به رشد
  • علی کاظمی صفحه 110
    هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی نیمرخ حالات خلقی بازیکنان تیم ملی فوتبال بزرگسالان ایران پس از یک جلسه تمرین و مقایسه آن با نیمرخ حالات خلقی فوتبالیست های برزیلی و نیمرخ های کوه یخی و اورست می باشد. در این راستا با استفاده از آزمون POMS برخی متغیرهای روانشناختی بازیکنان نظیر تنش، افسردگی، خشم، سردرگمی، خستگی، توانمندی و نمره کل اختلالات خلقی (TMD) مورد ارزیابی قرار گرفته است تا فشار تمرین، مهارت های روانی و میزان آمادگی بازیکنان در تعامل مجموعه ای از عوامل جسمانی، فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی مورد بحث و بررسی قرارگیرد. همچنین نشان داده شود که آیا فوتبالیست های تیم ملی بزرگسالان ایران در مقایسه با معیارهایی که نشان دهنده ورزشکار موفق می باشند و ورزشکارانی که دارای آمادگی و سلامت روحی بوده و از عملکرد ورزشی خوبی برخوردارند از شرایط روانشناختی مطلوبی برخوردارند یا نه. این پژوهش بر روی 25 نفر از بازیکن فوتبال مرد بزرگسال دعوت شده به اردوی تدارکاتی جهت شرکت در مسابقات جام ملت های آسیایی2007 اجرا شد و یافته های تحقیق با توجه به نتایج آزمون آماری تی تست برای یک نمونه در سطح آلفا 5% موید این است که پاسخ های روانشناختی فوتبالیست های تیم ملی ایران به تمرینات انجام شده متناسب با نتایج مورد انتظار نبوده است. تغییر، تضعیف و یا تقویت مشاهده شده در متغیرهای خلقی خستگی، توانمندی و نمره کل اختلالات خلقی دال بر تغییرات منطقی ناشی از یک برنامه تمرینی علمی و منسجم نیست لذا آنچه انتظار می رود بر اثر فشار تمرینی مطلوب ایجاد شود مشاهده نشده است. اختلافات خلقی مشاهده شده در بازیکنان تیم ملی فوتبال بزرگسالان ایران نسبت به نیمرخ حالات خلقی فوتبالیست های برزیلی و نیمرخ های کوه یخی و اورست نشان می دهد که این بازیکنان احتمالا در معرض اختلالات روانی ناشی از تنش، افسردگی، خشم و سردرگمی قرار دارند نه میزان خستگی و اساس توانمندی. بنظر می رسد علت این امر این است که تعیین فشار مطلوب تمرین و یافتن دامنه فشارهای تمرینی بیشینه و زیربیشینه بطور صحیح و منطقی با توجه به سطح آمادگی افراد در پست های مختلف بازی و ویژگی ها و فشارهای فیزیولوژیکی مطلوب این رشته ورزشی انجام نشده است لذا اختلالات خلقی یا روانی بازیکنان کمتر تحت تاثیر شدت تمرین و شرایط بدنی آنان بوده بلکه بیشتر ناشی از ضعف در عوامل آمادگی جسمانی و روانی بازیکنان بخصوص غیرلژیونرها، شرایط روانی بازیکنان و وضعیت حاکم بر اردوی تدارکاتی آنها می باشد.
    کلیدواژگان: نیمرخ حالات خلقی، فوتبالیست های نخبه
  • فرزانه داوری، حسن خلجی، عباس بهرام، انوشیروان کاظم نژاد صفحه 125
    هدف این تحقیق تعیین روائی و پایائی و هنجاریابی مهارت های درشت و ظریف آزمون غربالگری رشدی دنور 2 برای کودکان 6 – 3 سال شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق این مطالعه، توصیفی – توسعه ای است. جامعه آماری آن کلیه کودکان 6 – 3 سال شهر اصفهان بودند. 980 کودک به روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه طبقه ای نظامند از پنج منطقه جغرافیایی شهر اصفهان انتخاب شدند. آنها با استفاده از خرده آزمون های حرکتی درشت و ظریف دنور 2 آزمون شدند. روائی محتوایی با استفاده از نظر 10 متخصص رفتار حرکتی تعیین شد. دو نوع پایائی ارزیابی شد. پایائی بین ارزیاب ها با دو ارزیاب روی 28 کودک با استفاده از ضریب همبستگی درون گروهی و پایائی زمانی از روش آزمون - باز آزمون روی 140 کودک با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بدست آمد. آمار توصیفی برای تدوین جداول هنجاری استفاده شدند.
    نتایج
    تکالیف حرکتی درشت وظریف برای گروه های سنی مختلف مورد پذیرش 10 متخصص رفتار حرکتی قرار گرفتند. پایائی بین ارزیاب ها برای تکالیف درشت و ظریف به ترتیب برابر با 96/0=r (000/0=p) و95/0=r (000/0=p) بودند. پایائی زمانی برای تکالیف درشت و ظریف به ترتیب برابر با96/0=r (000/0=p) و 98/0=r (000/0=p)بودند. بنابراین نتایج نشان می دهند که مهارت های درشت و ظریف دارای روائی محتوایی وپایایی بالایی می باشند. هنجار مهارت های درشت و ظریف در جداول ارائه شدند.
    نتیجه گیری
    محققین و مربیان می توانند از این آزمون جهت نظارت بر رشد حرکتی و تعیین کودکان با تاخیر رشدی استفاده کنند.
    کلیدواژگان: روائی محتوایی، پایائی، رشد حرکتی، آزمون های حرکتی درشت و ظریف دنور2
  • مهدی روزبهانی، مجید وصالی ناصح، محسن شفیع زاده صفحه 140
    هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر اعمال محدودیت در بازخورد خود کنترلی و تاثیر آن بر یادگیری یک تکلیف ساده تولید نیرو بوده است. در این تحقیق 60 آزمودنی (پسر سالم غیر ورزشکار) به طور داوطلبانه شرکت کردندکه تکلیف آنها تولید یک نیروی معین به وسیله نیروسنج بود. آزمودنی ها بر حسب نوع کنترل بر بازخورد (خود کنترل/جفت شده(غیر خود کنترل)) و وضعیت فراوانی بازخورد(فراوانی بازخوردی 30 درصدی/ فراوانی بازخوردی آزاد) به چهار گروه آزمایشی 15 نفری تقسیم شدند.گروه های آزمایشی در 6 سری تمرینی 10 کوششی به تولید نیروی معینی پرداختند. آزمون های یادداری و انتقال 24 ساعت بعد از مراحل تمرینی به عمل آمد. از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد در مرحله اکتساب تنها اثر سری های تمرینی معنادار بود. در آزمون یادداری اثر معناداری مشاهده نشد. در آزمون انتقال اثر اصلی سطوح خود کنترلی و اثر اصلی سطوح فراوانی بازخورد معنادار بود اما اثر تعاملی آنها معنادار نبود(05/0< P). این پژوهش ضمن تایید مطالعات گذشته مبنی بر مزیت گروه خود کنترلی نسبت به گروه جفت شده، نشان می دهد که اعمال محدودیت در بازخورد خود کنترلی به میزان 30 درصد در تکلیف ساده تولید نیرو نه تنها اثر مخربی ندارد بلکه در بهینه شدن این شیوه بازخوردی موثر است.
    کلیدواژگان: بازخورد خود کنترل، تولید نیرو، فراوانی بازخورد، یادداری، انتقال
  • بیومکانیک حرکات اصلاحی و آسیب شناسی ورزشی
  • حیدر صادقی، علی عباسی، مهدی خالقی صفحه 152
    بیومکانیک لیگامنت متقاطع قدامی زانو از منظرهای مختلفی مطالعه شده است که شامل مشاهده آناتومیکی، مدلسازی ریاضیاتی، اندازه گیری نیروی ACL و اندازه گیری جابجایی ACL هستند. تئوری های متعددی سبب شناسی آسیب ACL را توضیح می دهند که می توان آنها را به عوامل درونی شامل فاصله کم بین دو کندیل استخوان ران، ACL ضعیف، شلی فیزیولوژیکی عمومی، اثر هورمونی و ناهنجاری اندام تحتانی و عوامل خارجی شامل تقابل غیر طبیعی عضله چهارسررانی به همسترینگ، کنترل عصبی- عضلانی تغییر یافته، سطح تقابل کفش با زمین بازی، زمین بازی و سبک بازی ورزشکار تقسیم کرد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین حداکثر گشتاور عضلات اندام تحتانی با نیروی برشی قدامی زانو در حین فرود تک پا بود. 22 نفر از دانشجویان مرد ورزشکار رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت معلم تهران با میانگین و انحراف استاندارد جرم، 22/3 ± 89/75 کیلوگرم، قد، 52/4 ± 84/177 سانتی متر و سن 3 ± 22 سال، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. حداکثر گشتاور عضلات چهارسرران، همسترینگ و نعلی آزمودنی ها توسط دستگاه ایزوکینتیک بایودکس و اطلاعات نیروی عکس العمل زمین با پرش از روی جعبه ای به ارتفاع 30 سانتی متر و با فاصله 15 سانتی متر از صفحه نیرو بر روی آن محاسبه شد. حداکثر گشتاور عضلات اندام تحتانی با تقسیم بر وزن ضرب در طول قد آزمودنی و حداکثر نیروی خلفی عکس العمل زمین با تقسیم بر وزن آزمودنی همسان سازی شد. حداکثر نیروی خلفی عکس العمل زمین معادل نیروی برشی قدامی زانو و اعمال فشار بر ACL در نظر گرفته شد. تحلیل اطلاعات با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. نتایج بدست آمده ارتباط معنی داری بین حداکثر گشتاور عضلات چهارسرران(68/0 = r)، حداکثر گشتاور عضله همسترینگ(79/0- = r) و نسبت حداکثر گشتاور عضله نعلی به عضله چهارسرران(64/0- = r) در سطح معنی داری 01/0≥α نشان داد. در تحلیل اطلاعات با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره، سه الگوی پیش بین مشخص گردید که در الگوی پیش بین سوم که مهمترین الگو بود، متغیرهای حداکثر گشتاور عضلات همسترینگ، چهارسرران و نعلی معنی دار شدند(834/0 =R2، 50/0 =Qβ، 48/0- =Hβ و 26/0- =Sβ) که این مقادیر در سطح 01/0≥α معنی دار بودند(09/30= 18و3F و 000/0= P). با توجه به نتایج تحقیق، در حین فرود تک پا، نقش عضلات همسترینگ و چهارسرران به ترتیب به عنوان عضله حمایت کننده ACL(آگونیست ACL) و عضله اعمال کننده فشار بر ACL(آنتاگونیست ACL) مشخص شد، همچنین نقش عضله نعلی به عنوان همکار با عضله همسترینگ به عنوان آگونیست ACL مشخص گردید.
    کلیدواژگان: گشتاور عضلات اندام تحتانی، نیروی برشی قدامی زانو، فرود تک پا، لیگامنت متقاطع قدامی زانو
  • حسن دانشمندی، ارسلان دمیرچی، حجت باقری صفحه 164
    هدف از این تحقیق، مطالعه تاثیر وضعیت های مختلف نشستن بر روی ظرفیت حیاتی، جریان بازدمی و انرژی مصرفی در دانش آموزان بود. بدین منظور 20 دانش آموز واجد شرایط بصورت غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند. مقادیر ظرفیت حیاتی و جریان بازدمی آزمودنی ها در سه وضعیت رایج نشستن(اسلمپ، طبیعی، کایفوتیک) و وضعیت ایستاده بوسیله دستگاه اسپیرومتری و مقادیر انرژی مصرفی آنها با استفاده روش کالیمتری غیر مستقیم اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش آماری ANOVA با اندازگیری مکرر و آزمون t همبسته در سطح معنی داری 05/0 ≥ p استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد وضعیت های مختلف نشستن بر میزان ظرفیت حیاتی و جریان بازدمی دانش آموزان تاثیر معنی داری داشته است(000/0p=). همچنین نتایج کاهش معنی داری را در ظرفیت حیاتی و جریان بازدمی در وضعیت نشستن اسلمپ نسبت به وضعیت نشستن کایفوتیک و وضعیت نشستن نرمال نشان دادند(000/0p=)، اما تفاوت در مقادیر انرژی مصرفی بین وضعیت های مختلف نشستن معنی دار نبود(215/0p=). بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد سیستم تنفسی در وضعیت های مختلف نشستن تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابر این پیشنهاد می گردد که دانش آموزان از نشستن های طولانی مدت بخصوص از نشستن در وضعیت اسلمپ جدا خودداری نمایند.
    کلیدواژگان: ظرفیت حیاتی، جریان بازدمی، انرژی مصرفی، پاسچرهای نشستن
|
  • Shojaiea., Gaeni, A.A Page 1
    Researchers and coaches continuously to be wanted valid and standard criterions for measurement and evaluated Maximal O2 uptake. Treadmills Protocols for several reasons have a very welcome. Balke and Bruce are two popular Protocols. Although both Protocols had validity for estimate Maximal O2 uptake but Balke Protocol has a lengthy time. Therefore, some of Researchers believed to differences Physiological pressure between two Protocols. The purpose of the study was to Physiological and Practical Comparison of Balke and Bruce Protocols, and investigates the relationship Physiological and Practical factors between Balke and Bruce Protocols. The population under investigation included male karate doers ranging from 14 to 20 years old from Tehran having atleast one of the championship titles of World, Asia, Iran or Province. Among them, 23 were selected randomly and formed our statistical sample. They went under the Bruce maximal test in the first week and in the second week, Balk maximal test was performed in same condition. We used paired-sample T Test and Pearson Test for data analysis We founded no significant differences between Vo2max from two Protocols (Bruce=50/62 ml/kg/min and Balke=50/96 ml/kg/min), heart rate after (Bruce=171, Balke=172, p< 0/05) of two Protocols, significant differences between distance (Bruce=1233 m, Balke=2282 m, p= 0/00), time (Bruce=13/94 min, Balke=24/48 min, p= 0/00). Findings showed also significant relationship between Vo2max from Bruce and Balke Protocols(r=0/61, p<0/05). Therefore, in view of same the amount Vo2max, over distance and time in Balke protocol, gradually physiological pressure in Balke protocol and also significant relationship between Vo2max two Protocols, Balke Protocol can be used instead of Bruce Protocol and we can benefit from the advantages over Bruce Protocol.Finally, results of this research recommended use of bruce Protocol if have limited time for performance.
  • Arabasadim., Kordir., Gaeini, A.A Page 13
    This randomized controlled study was designed to investigate the effects of vibration training on health and skill related fitness of trained and untrained student girls. 40 volunteers (20 trained and 20 untrained, aged 19–24 yr) were randomized to either the vibration group (n=10) and control group (n=10). WBV was performed on a Nemes machine (40 Hz, 10 mm) with isometric squatting position (knee angle in 110 °). The vibration-intervention consisted of a 3 weeks whole body vibration training 3 times a week. Seven performance tests (Vertical jump, 4*9, 505, Margaria caleman, Reaction time and speed) were performed initially and after 3 weeks. A total of 40 trained and untrained girls completed the study properly. In the trained subjects, vibratory stimulation resulted in significant improvement of Vertical jump (P = 0.03), power (Margaria) (P = 0.005), reaction time (P = 0.03) after 3 weeks of training. In untrained subjects whole body vibration induced significant improvement in vertical jump (P = 0.009), speed (P = 0.003) and agility 505 (P = 0.016). On the other hand, the vibration-intervention showed no effect on static balance of the subjects. No significant changes were found for all the outcome measures for both the control group (n= 10). Whole-body vibration is a suitable training method to improve power in a young girl athlete and non athlete if it is properly designed.
  • Akbarpourm., Peerim., Azarbayjany, Agha Ali Nejad, H Page 24
    The purpose of this study was determining the effect of 6 months moderate aerobic training on VO2max and some selective markers of immunity system of aged sedentary men. For this aim, forty sedentary and healthy aged males (60-70 years) were selected voluntary and then randomly divided into two groups including: experimental group and control group. All subjects were taken vo2max test and blood sample (pretest). Afterward the experimental group performed moderate aerobic training three times a week for 6 months (the first 3 months with intensity 35-45%HRR and duration 20-30minutes and the second 3 months with 45-60%HRR and duration 30-40 minutes) and control group didn’t had any regular training program. Moreover, the above mentioned tests(vo2max and blood sampling) were taken at three months (midtest) and at 6 months(posttest) and number ofCD4 and CD8 cells and the CD4 / CD8 ratio were measured by flocytometry methods. Statistical analyses carried out on data by repeated measures ANOVA, & T student. The result of analysis showed that, aerobic training increase vo2max (29/5 %)(P<%5). and the amount of CD4 and CD8 in training group had increased significantly than the control group(the rate 28/5 and 33/95%)(P<%5). the CD4 /CD8 ratio in training group was significantly lower than the control group(the rate 8%)(P<%5). In conclusion, moderate aerobic running program may increase vo2max and immunity system markers in aged men.
  • Hovanluf., Ahmadizads., Alizadehr., Pourkianim., Sharifnezad, A Page 35
    Explosive performance is fundamental to success in team sports. For this reason, sport scientists believe that intensive interval performance ability with short recovery and minimum of sprint decrement in some sports such as soccer which is naturally interval is too important. The purpose of this research was to identify the relationship between aerobic power and repeated sprint ability (RSA) in young elite soccer players. Twenty three young players 17.52±0.73 years, weight 68.30±5.25 kg, height 175.21±4.43 cm, Vo2 max =49.67±3.86 ml/kg/min) were randomly selected from players who were playing in league one (Tehran) and had 3-5 training sessions per week. To determine Vo2max a graded exercise test until volitional exhaustion on treadmill was used, and also RAST was used to measure RSA. The lactate concentration was measured before and immediately after RSA protocol. Pearson's correlation was used to determine the correlation between the aerobic power and RSA. Results showed that there is no significant relationship between Vo2max and RSA (r =0.068, p = 0.75), total time (r = 0.025, p = 0.909), and recovery HR (r = -0.225, p = 0.301). In addition, there was no significant relationship between lactate concentration and RSA (r= 0.163, p = 0.458). Based on the findings of the present study it might be concluded that the Vo2max and lactate concentration are not the only predictors of RSA and some other factors might affect RSA.
  • Motaamedip., Rajabih., Ebrahimi, E Page 46
    Many factors correlate with successful sport performance and training is the most important factor among them. The method of training describes the amount of success in all sport events and in this field the effect of interval resistance training on endurance performance is unknown. The purpose of this study was to determine the effect of interval and continues aerobic and resistance training on electromyogrophical indices in well trained athlete. For this reason twenty four runners voluntarily took part in this study with 1 to 3 years training background and with 9.07 to 9.38 minutes time for 3-km run test. Before starting training program and pre-test subjects used treadmill and gas analyzer and also took part in circuit resistance training to familiar with lab and gym programs. Subjects forbidden to take part in high intensity training two days before pre-test and asked them to memorize the diet to repeat it before post-test. vVO2max, Tmax, one repetition maximum (1RM), calf EMG and 3000 meter run test were assessed during four days. Subjects were divided into four groups randomly on the bases of time of 3-km run test. The training program was consisted of interval and continuous, aerobic and resistance training. In aerobic training program the percentage of vVO2max and Tmax and in resistance training program, 1RM and velocity of movement were used. All subjects undertook resistance and aerobic training (3 days aerobic and 2 days resistance training) for 8 weeks. for statistical analysis the kolmogroph-esmirnoph, mix Anova, and tuky test were used (p≤.05) The results shows that however all of continuous and interval, aerobic and resistance training decrease the time of 3000 meters run test, increase motor unit recruitment (EMGvVO2max, EMGMVC) and improve running economy (the ratio between EMGvVO2max and EMGMVC) during the first 4 weeks and after 8 weeks of training, but the interval aerobic – interval resistance training is the most useful training compare to other methods of training. However it’s the first research that determine the effect of interval aerobic and resistance training on endurance indices and the time of 3000 meters, we have no similar studies to compare with, but the results of other research shows that interval training probably through regulation of aerobic and anaerobic metabolism, increase lactate threshold, increaseVO2max, increase contribution of slow twitch fiber, improve running economy, increase capillary and mitochondrial density and oxidative enzyme and recruit more/ bigger motor units can improve the performance of 3000 meters during 4 and 8 weeks of interval aerobic and resistance training.
  • Jamaat, Kh, Ehsanim., Hoseini, E Page 60
    The purpose of this study is to compare viewpoint of the (PSFs) and the (SCMs), in regarded to general objectives of the sport sponsorship. The present study is descriptive – analytical and practical one, in which a researcher – made questionnaire with reliability coefficient of 0/87 was used. Since the statistical population is limited the whole statistical population was studied and sampling was not done. 42 out of 60 questionnaires, distributed among the managers of sponsor firms by Agents of Credit Fund to Support Iranian Sport Champions and Veterans and 34 out of 45 questionnaires distributed among the sport federation's presidents, by the researcher, were completed and sent back. After data collecting, they were analyzed by SPSS statistical software, kolmogorov– Smirnov, Leven test, Independent T- test and Mann Whitney U test. Results indicated that, according to (PSFs), the Increasing public awareness of the company meets the highest means whereas in accordance with (SCMs) view points the highest means go to Promoting company image in public opinions. Comparing the view points of two parties on each of the factors, we clearly come to this conclusion that the greatest difference on view points belongs to enjoying the advantages of exemption from tax on sport advertisement and Target specific audiences, in which the highest mean remarkably belong to (PSFs). there is a meaningful difference between the view point of the (PSFs) and (SCMs) in regarded to general objectives of the sport sponsorship in Iran (P≤0.05) and general objectives of the sport sponsorship are more important for (PSFs) than (SCMs).
  • Dehghan, A.A., Ghafourif., Ganjuee, F.A Page 71
    The purpose of this study was determining of manager’s organizational culture relates to creativity of physical education teachers. Subjects included 160 physical education teachers. We used organizational culture Assessment Questionnaire (OCAQ) and Randsepp creativity questionnaire. Results indicated 62(of 100) for organizational culture, 12/63 for matching personal and group goals, 11/5 for team work, 9/28 for customer ism, and 12/8 of 20, for power of organizational culture. The above mentioned scores show that organizational culture has a medium level among subjects. The score of creativity among teachers was 118 of 250 which indicates a low and medium level. There was a significant relationship(r =0.37, p = 0.01) between organizational culture and creativity. This finding shows that organizational culture acts as a stimulating factor for creativity. In addition multivariate regression, showed a linear relationship between organizational culture, acceptance of change and matching personal and group goals and index variable, therefore they can predict creativity. According to finding, organizations can promote creativity with accepting organizational values, adaptation to change and matching personal and organizational goals.
  • Omidia., Zare, Gh, Safari, S Page 82
    The purpose of this study was to survey mediating role of psychological empowerment at relationship between transformational leadership and organizational commitment of staff experts of physical education organization. 160 staff experts were selected as statistical sample. The study tool consisted of three questionnaires. Spritzer’s Standardized psychological empowerment questionnaire, Meyer and Allen’s Standardized organizational commitment questionnaire and Bass’s Multifactor Leadership Questionnaire (MLQ). For the analysis of study data used of description statistical and path analytic method. The result of study showed that psychological empowerment mediated the relationship between transformational leadership and organizational commitment. And there is a positive significant relationship between transformational leadership and organizational and empowerment psychological. The high section of variance of empowerment psychological (0/44) and organizational commitment (0/41) is result of transformational leadership.
  • Mehrabi, Gh Hemati Nejad Ramezani Nejadr., Andam, R Page 94
    The purpose of this study was to investigate the relationship between Physical Education student’s attitude toward their Job Future content and their growth need. For this purpose, 360 students had been selected to Physical Education faculties in Tehran and guilan province. The self- report scales of the job diagnostic survey and growth need hackman and Oldham (would like format & job chose format) were used to collect information. Cronbach alpha tests were used to measure reliability for each scale and 0.77 & 0.88 accounted. Data analyzed at meaningful level of p≤0.05 using Pearson correlation coefficient and independent t- test. Results showed that there is meaningful relationship between Physical Education students growth need and their attitude toward their future job in total core job characteristic; skill variety, task identity, task significance, autonomy, feedback(r=0.748). There is not meaningful difference between attitudes toward future job and growth need in male and female students (p≥0.05) but there is meaningful difference between attitudes toward future job and growth need in different education levels (p≤0.05). There is not meaningful difference between attitude toward future job in married and single students (p=0.760), But there is meaningful difference between growth need in married and single students (p=0.016). Results showed that attitude toward core job characteristic are positive that has balance with students growth need. Therefore, if job design proportional with attitude and students growth needs, they feels three emotional situations; experienced meaningfulness, experienced responsibility and knowledge of results That would influence on high internal work motivation, high quality work performance, high satisfaction, low absenteeism and turnover.
  • Kazemi, A Page 110
    The present study aims at studying profiles of mood state in adult Iranian national team soccer players at the end of a training program, comparing it with Brazil's soccer player's profiles of mood state, and Iceberg profiles and Everest profiles. This comparison has been done by using POMS (Profile Of Mood States: Tension, Depression, Anger, Vigor, Fatigue, and Confusion). The researcher has done the present study in order to find the answer to this basic question: "Do adult Iranian national team soccer players have optimal psychological conditions in comparing to the criteria showing a successful athlete?" To do this, the researcher has investigated the psychological variables such as tension, depression, anger, vigor, fatigue, confusion, and TMD (Total Mood Disturbance: Ten+Dep+Ang+Fat+Con-Vig+100) score in the players at the end of a training program. Afterward, the training load, fitness, psychological skills, and their level of optimal achievement in competitions could be studied. This study has been done on 25 adult male soccer players who had been invited to preparation camp in order to take part in Asia nation’s cup competitions in 2007. The research findings considering statistical test results (One-sample t-test, α=0.05) showed that the psychological responses of Iranian national team soccer players to the training programs were not suitable for the expected results. The observed change, weakness, or strength of POMS subscales of fatigue, vigor, and TMD did not represent the reasonable changes taken from a scientific and coherent training program. Therefore, what was expected to happen due to training load was not observed. The observed mood state disturbance in Iranian soccer players show that the players are subject to psychological or mood state disturbance resulted from the other POMS subscales such as tension, depression, anger, and confusion. The player's performance is simply influenced by these disturbances. Seemingly, determining optimal training load, and maximal and submaximal training intensity range have not been done properly and reasonably. Therefore, the player's psychological or mood disturbances were less influenced by training intensity and their physical conditions. Rather it was because of the player's psychological conditions and the dominant situation of the camp.
  • Davarif., Khalajih., Baharma., Kazemnejad, A Page 125
    The purpose of this study was determine validity and reliability and standardization of achievement gross and fine motor skills of Denver Development screening Test II (Denver II) for 3-6 years children of Isfahan. The methodology of this study was Descriptive – Developmental. Statistical population of that were 3-6 years children of Isfahan city. 980 children selected through systematic stratified cluster sampling method from 5 geographical regions of Isfahan city. They tested by gross and fine motor dimensions of the Denver II. Content validity was investigated with comments of 10 motor behavior experts. Two types of reliability assessed were inter-rater reliability by two raters on 28 children using interclass correlation coefficient and 7-10 day test-retest reliability on 140 children using Pearson correlation coefficient. Descriptive statistics used for percentile of achievement tables.
    Results
    gross and fine items for different age groups accepted by 10 motor behavior experts. Interrater reliability for gross and fine items respectively were r=0.96(p=0.000), r=0.95(p=0.000).Test-retest reliability for gross and fine items respectively were r=0.96(p=0.000), r=0.98(p=0.000). Thus results demonstrated that gross and fine items have high Content validity and reliability. Norm tables of gross and fine motor skills presented in tables.
    Conclusion
    The researchers or educators can use tests for surveillance of motor development and identified children with developmental delay.
  • Rozbahanim., Vesali Nasehm., Shafizadeh, M Page 140
    This study aimed at investigating the impact of limitation in self controlled feed back on learning of simple force-production task. Sixty subjects (non athlete, healthy) that participated voluntarily in this study performed the force – production task in order to reach a particular force. Subjects divided in to four groups according to the type of control on feed back (self – controlled / yoked) and frequency of feedback (30% /free). The four groups performed 6 blocks of 10 trials during the practice phase. Retention and transfer tests were conducted twenty four hours after the practice phase. The methods for data analysis were one-way ANOVA, Repeated Measure and Two-way ANOVA. In the acquisition phase only the effect of practice blokes was significant. In the retention phase there was not any significant difference and in the transfer phase it was revealed the main effect of the control feedback and the frequency of feedback were significant but interactional effect was not significant (p > 0.05). Repeating the results of the previous studies on the advantage of self – controlled groups over the yoked group, this study show that limitation of self-controlled feedback up to 30 percent, not only is destructive, but also optimizes self-controlled feedback.
  • Sadeghih., Abbasi A., Khaleghi M Page 152
    Objective
    The purpose of this study was to consider the relationship between maximum torques of lower extremity muscles with anterior knee shearing force during single leg drop landing.
    Methods
    22 male students from department of Physical Education and Sport Sciences with the mean and standard deviation of weight (75.89 ± 3.22 kg), height (177.84 ± 4.52 cm), and age (22 ± 3 years) participated in this study. Maximum torque of quadriceps, hamstring, and soleus muscles calculated using Isokinetic Biodex dynamometer. GRF data during single leg drop landing collected with Force Plate system (AMTI). Maximum PGRF assumed equivalent with anterior knee shearing force and ACL loading. Data analysis performed by means of Pearson coefficient method and multi regression at the significant level of p≤0.05.
    Results
    The results showed significant relationship between maximum torque of quadriceps(r = 0.68), hamstring (r = -0.79), and soleus to quadriceps maximum torque ratio (r = -0.68) with maximum PGRF at the significant level of α ≤ 0.01. Three predictor models have been extracted using multiple regression analysis. In third and the main predictor model, the significant variables were the maximum torque of hamstring, quadriceps and soleus muscles and the amount of this model was significant at the level of α≤ 0.01 (R2 = 0.834, βQ = 0.50, βH = -0.48, βS = -0.26), (F2, 18 = 30.09, P = 0.000).
    Conclusion
    Regarding the finding this study, the role of hamstring and quadriceps muscles determined as ACL protective muscle (ACL agonist) and ACL loading muscle (ACL antagonist) respectively. The role of soleus muscle as a synergist muscle with hamstring was also determined as the agonist of ACL.
  • Daneshmandih., Damir Chia., Bagheri, H Page 164
    The aim of this study was to investigate the effect of different sitting postures on vital capacity (VC), expiratory flow (EF), and energy expenditure (EE), in students. For this reason, 20 students were selected through non randomly sampling method, the changes in VC and EF were assessed in three common sitting positions (normal, slumped, kyphotic) and standing position by spirometer, and EE measured by indirect calorimetry. Data were analyzed by ANOVA and a paired t test (P≤ 0.05). The results showed there are significantly difference in VC and EF between different sitting postures, also, results showed slumped sitting purpose significantly reduced the VC and EF, compared with normal and kyphotic postures, but the difference in EE between different sitting postures was not significant. In conclusion, the results showed the pulmonary system function in students has affected by sitting postures, Therefore, recommend that students avoided of continues sitting postures, particularly in slumped sitting posture.