فهرست مطالب

پژوهش در پزشکی - سال سی و پنجم شماره 4 (پیاپی 140، زمستان 1390)

نشریه پژوهش در پزشکی
سال سی و پنجم شماره 4 (پیاپی 140، زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/02/09
  • تعداد عناوین: 9
|
  • غلامحسن واعظی، ریحانه پوزش، محمدرضا خواجه دلویی صفحه 189
    سابقه و هدف
    ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس بیمارگونه مدت ها با فرد باقی می ماند. با توجه به سوابق تاثیر مثبت گیاه هل بر ترس، در این پژوهش تاثیر دانه گیاه هل بر رفتار ترس در موش صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    در این تحقیق تجربی حیوانات تحت آزمایش به 3 گروه کلی تقسیم گردیدند: گروه کنترل (سالین) (6n=) که 1میکرولیتر سرم فیریولوژی را به صورت تزریق درون بطن-مغزی(i.c.v) دریافت کردند؛ گروه دوم که پنتیلن تترازول (PTZ) را به میزان 20 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت تزریق درون صفاقی (i.p) دریافت کردند و گروه سوم که عصاره متانولی دانه گیاه هل را در دوزهای 3، 10 و 30 میکروگرم برای هر موش به صورت تزریق i.c.v و به دنبال آن 20 میلی گرم بر کیلوگرم PTZ را به صورت تزریق i.p دریافت کردند. دستگاه استریوتاکس برای جراحی و دستگاه plus-maze برای بررسی رفتار ترس استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش واریانس یک طرفه و تست تعقیبی Tukey انجام گردید.
    یافته ها
    دوزهای تزریق شده از عصاره، درصد زمان حضور موش ها در بازوی باز (%OAT) و درصد دفعات ورود به بازوی باز (%OAE) را نسبت به گروه کنترل افزایش داد. دوز 30 میکروگرم برای هر موش، این افزایش را به طور معنی داری در %OAT و %OAE نشان داد (01/0>p).
    نتیجه گیری به نظر می رسد که ترکیبات عصاره دانه گیاه هل می تواند رفتار ترس القا شده ناشی از PTZ را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: عصاره متانولی، دانه هل، ترس، پنتیلن تترازول، تزریق درون بطن، مغزی، موش صحرایی
  • محمدرضا یوسفی، نصور احمدی، محمدرضا عباس زاده، سینا رخصتی صفحه 195
    سابقه و هدف
    هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات ایزومتریک بر جلوگیری از کاهش تراکم استخوان در اندام های آسیب دیده در طول دوره بی حرکتی بود.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی، تعداد 60 نفر از افراد آسیب دیده در ناحیه استخوان ران که نیاز به حداقل یک ماه بی حرکتی پس از آسیب داشتند و جهت انجام مراحل درمانی به مراکز پزشکی تخصصی ایلام مراجعه کرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند. میزان تراکم مواد معدنی نمونه ها با استفاده از دستگاه DEXA اندازه گیری شد. از آزمون t مستقل برای تحلیل استنباطی داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که تمرینات ایزومتریک باعث جلوگیری از کاهش تراکم مواد معدنی گردن و تروکانتر استخوان ران بعد از آسیب دیدگی شده و نیز باعث افزایش معنی دار تراکم مواد معدنی گردن و تروکانتر استخوان ران می شود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که تمرینات ایزومتریک نه تنها در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان آسیب دیده موثر است، بلکه احتمالا باعث افزایش تراکم استخوان آسیب دیده نسبت به قبل از آسیب دیدگی نیز می شود. بنابراین، تحقیقات بیشتر را توصیه می-نماید.
    کلیدواژگان: آسیب دیدگی، اندام تحتانی، دوره بی حرکتی، استخوان ران
  • مهشید الهی، مریم کبیرسلمانی *، عبدالحسین شیروی صفحه 200
    سابقه و هدف

    با توجه به موانع کاربرد بالینی سلول های بنیادی جنینی در پزشکی ترمیمی و امکان استفاده از سلول های بنیادی بزرگسالان به ویژه سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی، بافت چربی به عنوان منبع سلولی مناسبی جهت سلول درمانی مطرح شده است. نظر به هزینه بالای استخراج متداول این سلول ها از بافت چربی با استفاده از کلاژناز نوع 1 و 4، هدف از انجام این مطالعه بررسی امکان استفاده از آنزیم های مقرون به صرفه با بازدهی مناسب به عنوان جایگزینی برای این آنزیم بود.

    روش بررسی

    فاز اول مطالعه به صورت اکتشافی انجام گرفت و در مرحله دوم، برای افتراق سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسانی مطالعه تجربی صورت گرفت. بافت چربی گرفته شده از جراحی لیپوساکشن در شرایط استریل به آزمایشگاه انتقال و مقدار مشابهی از بافت در گروه های مختلف تحت تاثیر آنزیم های مختلف در شرایط یکسان از نظر دمایی و زمانی قرار داده شد. سلول های حاصل از نظر مورفولوژی، تراکم و سرعت رشد، بیان مارکرهای سطحی ویژه و توانایی تمایز پذیری بررسی شدند.

    یافته ها

    در کشت اولیه مقدار سلول استخراج شده در بین گروه ها تفاوت هایی را نشان داد، اما پس از اولین پاساژ، تفاوتی از نظر رشد و یا قابلیت سلول ها در بیان مارکرهای سطحی و تمایز پذیری مشاهده نشد. در آنالیز فلوسیتومتری، بیش از 95 درصد سلول ها نسبت به بیان مارکرهای مزانشیمی C D105، CD90، CD73 مثبت بودند. در تمامی گروه ها سلول ها قابلیت تمایز به رده های سلولی چربی و استخوانی را داشتند.

    نتیجه گیری

    در این تحقیق برای اولین بار نشان دادیم که استخراج سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسان بدون نیاز به آنزیم کلاژناز خالص و با استفاده از آنزیم کلاژناز ترکیبی به اضافه تریپسین که به مراتب در دسترس تر و مقرون به صرفه تر است، امکان پذیر می باشد و توان تمایزی و کیفیت رشد سلول های حاصله مشابه با سلول های استخراج شده با استفاده از آنزیم های خالص است.

    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی، بافت چربی، آنزیم کلاژناز، هضم آنزیم
  • مرجان خزان، مهدی هدایتی، سحر عسکری، فریدون عزیزی صفحه 209
    سابقه و هدف
    قرص و کپسول های گیاهی برای کاهش وزن در ایران و سایر کشورها رایج می باشد. با توجه به اهمیت این داروهای گیاهی و تمایل به مصرف آنها در مقابل داروهای سنتتیک و نگرانی از ترکیبات احتمالی غیرمجاز و عدم اطلاعات دراین مورد، هدف این تحقیق بررسی ترکیبات غیر مجاز موجود در تعدادی از داروهای مذکور در بازار تهران در سال 1389 بود.
    روش بررسی
    تحقیق به روش توصیفی انجام گرفت. در این مطالعه، 9 نوع از قرص ها و کپسول های لاغری گیاهی، با بررسی از مصرف کنندگان از عطاری ها تهیه شد و از نظر کمی مورد بررسی قرار گرفت. از روش ایمونوکروماتوگرافی برای وجود مورفین، حشیش، آمفتامین، مت آمفتامین، بنزودیازپین، اکستازی، پی سی پی، کوکائین، و روش رادیوایمونواسی برای وجود و تعیین هورمون های تیروییدی شامل تیروکسین (T4) و تری یدوتیرونین(T3) استفاده شد. وجود هر مقدار از مواد فوق به عنوان ترکیبات غیرمجاز تلقی شد.
    یافته ها
    شش مورد از داروهای لاغری گیاهی حاوی تری یدوتیرونین بودند. Magic Slim و 100%Original Super Slim حاوی تیروکسین به میزان10 و 63 میکروگرم در هر کپسول بودند. Herbaceous Essence، Fat lossوGreen Lean Super Slim حاوی مواد روان گردان پی سی پی بودند. در کشور سازنده، هیچ سابقه ای از محل تولید یافت نشد.
    نتیجه گیری
    وجود ترکیبات غیرمجاز در کپسول و قرص های گیاهی مورد بررسی جای نگرانی دارد. بررسی سایر ترکیبات محصولات گیاهی و اقدامات لازم برای کاهش مشکل ضروری به نظر می رسد. تولیدات باید دارای مجوز از سازمان بازرسی باشند و طی فرآیند تولیدی خوبی ساخته شوند.
    کلیدواژگان: داروهای گیاهی چینی، ایمونوکروماتوگرافی، تیروکسین، تری یدوتیرونین، فن سیکلیدین، کاهش وزن
  • زهرا بهادران، پروین میرمیران*، مریم توحیدی، مهیا مهران، فریدون عزیزی صفحه 215
    سابقه و هدف

    مطالعات آزمایشگاهی و بررسی مدل های حیوانی نشان داده اند جوانه بروکلی موجب بهبود استرس اکسیداتیو در شرایط هیپرگلیسمی می گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر پودر جوانه بروکلی با غلظت بالای سولفورفان بر پراکسیداسیون لیپیدی و شاخص استرس اکسیداتیو در مبتلایان به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت و درمانگاه غدد بیمارستان طالقانی در سال 1389 طراحی و اجرا شد.

    روش بررسی

    تحقیق حاضر با طراحی کارآزمایی بالینی شاهد دار بر روی 81 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. بیماران به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند: 1) 10 گرم در روز پودر جوانه بروکلی (26نفر)، 2) 5 گرم در روز پودر جوانه بروکلی (29 نفر) و 3) شاهد با مصرف 5 گرم در روز دارونما (26 نفر). غلظت سرمی مالون دی آلدئید، LDL-C اکسید شده، غلظت کل اکسیدان های سرم، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم، و شاخص استرس اکسیداتیو در ابتدای مطالعه و در پایان هفته چهارم مداخله اندازه گیری شد.

    یافته ها

    میانگین غلظت سرمی مالون دی آلدئید و LDL-C اکسید شده در گروه 1، در پایان هفته چهارم نسبت به پایه به ترتیب، 9/8 درصد و 9/4 درصد کاهش معنی داری داشت. در گروه 1 و 2، پس از 4 هفته مکمل یاری با پودر جوانه بروکلی، میانگین ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم به ترتیب 9/15 درصد و 3/10 درصد افزایش معنی دار، و شاخص استرس اکسیداتیو به ترتیب، 7/13درصد و 3/8 درصد کاهش معنی داری داشت. غلظت کل اکسیدان های سرم در مدت مداخله تغییر معنی داری نداشت. همچنین تغییر معنی داری در شاخص های استرس اکسیداتیو در گروه دارونما مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد پودر جوانه بروکلی به واسطه غلظت بالای سولفورفان می تواند در کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود تعادل اکسیدانی آنتی اکسیدانی در بیماران دیابتی تاثیر مثبت داشته باشد.

    کلیدواژگان: دیابت نوع دو، پراکسیداسیون لیپیدی، استرس اکسیداتیو، جوانه بروکلی، سولفورفان
  • مرتضی صافی، عبدالکریم الحذیفی، حسین وکیلی، حبیب الله سعادت، محمدحسن نمازی، حامد فریدنیا صفحه 221
    سابقه و هدف
    با توجه به مراجعه بیماران STEMI (انفارکتوس قلبی حاد با صعود قطعه ST) و نگرانی در مورد سر انجام این بیماران در مراجعه شبانه و اینکه واقعا مراجعه در شب یا روز نقشی در سرانجام این بیماران دارد یا خیر و وجود خلاء اطلاعاتی در این قسمت و به منظور بررسی نقش آنژیو پلاستی اولیه PPCI شبانه روزی سرانجام بیماران، این تحقیق در سال 1389– 1390 انجام گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق به روش همگروهی (cohort) انجام گرفت. گروه مورد کسانی بودند که شبانه با تشخیص STEMI تحت PPCI قرار گرفته و گروه شاهد کسانی بودند که با همین بیماری و همین درمان در طی روز مراجعه کرده بودند. افراد دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، اجتماعی، زمان و مکان مراجعه و همچنین خصوصیات جنس، سابقه دیابت، فشار خون، سکته قلبی، وسعت درگیری عروق کرونری، محدودیت انقباضی بطن چپ و فاصله زمانی از ورود به بیمارستان تا انجام آنژیوپلاستی مشابه سازی شدند و سرانجام بیماران دو گروه را از لحاظ شاخص های مرگ و میر و موربیدیتی و موفقیت آنژیوپلاستی بررسی و با آزمون فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحقیق روی تعداد 31 نفر شاهد و 42 نفر مورد انجام گرفت. افراد در دو گروه از نظر تعهدات مشابه سازی مشابه بودند. میزان مورتالیتی در مراجعین شیفت روز 1/16 درصد و در شیفت شب 8/4 درصد (2/0>p) و موربیدتی به ترتیب 2/3 و 4/2 درصد بود (9/0>p). موفقیت آنژیو پلاستی در هر دو گروه صد در صد بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد زمان مراجعه برای انجام PPCI در بیماران STEMI نقشی روی سرانجام درمان ندارد.
    کلیدواژگان: MI، STEMI، PPCI، مورتالینی، موربیدتی، موفقیت آنژیوپلاستی
  • سمیه حسین پور نیازی، پروین میرمیران*، زهرا نادری، محبوبه صادقی، فریدون عزیزی صفحه 225
    سابقه و هدف

    تاکنون مطالعات محدودی ارتباط بین دریافت این اسیدهای چرب را با سندرم متابولیک مورد بررسی قرار داده اند. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه شامل اسیدهای چرب امگا-3 (شامل آلفا لینولنیک اسید، ایکوزاپنتاانوئیک اسید و دوکوزاهگزاانوئیک اسید) و اسیدهای چرب امگا-6، برهم کنش و نسبت این دو اسید چرب را با سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن می باشد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بر پایه جمعیت در قالب مطالعه قند و لیپید تهران بود که بر روی 2457 فرد با سنین 4/13±1/39 انجام گرفت. اطلاعات تغذیه ای با استفاده از پرسش نامه بسامد خوراک جمع آوری شد. گلوکز ناشتای خون، فشار خون، غلظت تری گلیسرید و HDL کلسترول سرم اندازه گیری شد. سندرم متابولیک بر طبق معیارهای پانل درمانی بزرگسالان تعریف شد.

    یافته ها

    پس از تعدیل خصوصیات فردی، اجتماعی و تغذیه ای، در مقایسه با افراد در پایین ترین چارک دریافت، هایپرتری گلیسریدمی در افراد در بالاترین چارک دریافت اسیدهای چرب امگا-6 و اسیدهای چرب امگا-3 شامل آلفا لینولنیک اسید و ایکوزاپنتاانوئیک اسید و دوکوزاهگزاانوئیک اسید کاهش یافت. ارتباط معکوسی بین دریافت آلفا لینولنیک اسید و اسیدهای چرب امگا-3 با چاقی شکمی وجود داشت. افزایش دریافت اسید چرب امگا-6 و آلفا لینولنیک اسید با کاهش سندرم متابولیک ارتباط داشت. دریافت آلفا لینولنیک اسید بیشتر از میانه دریافت، مستقل از دریافت اسید چرب امگا-6، شیوع سندرم متابولیک را 28 درصد کاهش داد.

    نتیجه گیری

    دریافت آلفا لینولنیک اسید مستقل از دریافت اسید چرب امگا-6، با سندرم متابولیک رابطه معکوس دارد. انجام مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط بین دریافت رژیم غذایی این اسیدهای چرب با سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن توصیه می شود.

    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، اسید های چرب غیر اشباع با چند باند دوگانه، نسبت اسید های چرب امگا، 6 به امگا، 3
  • سوفیا صبوری، مریم سفار، قاسم عظیمی، مهندس ناصر ولایی صفحه 237
    سابقه و هدف
    با توجه به گزارش مواردی از طحالفرعی در افراد و شیوع متفاوت آن در مطالعات قبلی و عدم اطلاع از میزان آن در کشور و عوارض شناخته شده عدم تشخیص آن و به منظور تعیین شیوع طحالفرعی و عوامل مرتبط با آن این تحقیق روی بیماران تحت سیتیاسکن مراجعه کننده به یک مرکز سیتیاسکن شهر تهران از سال 1387 تا 1389 انجام شد.
    روش بررسی
    تحقیق به روش مقطعی انجام گرفت. کلیه بیمارانی که با اندیکاسیونهای متفاوت تحت سیتیاسکن شکم با دستگاه سیتیمولتی دتکتور قرار گرفته بودند، در این مطالعه بررسی شدند. بر اساس یافته های سیتیاسکن شکم وجود طحالفرعی توسط همکاران مشخص و شیوع آن در داخل نمونه تعیین و میزان واقعی آن با اطمینان 95 درصد در کل جامعه برآورد شد. خصوصیات طحال فرعی از نظر سایز، دانسیته، شکل، محل مشخص شد.
    یافته ها
    شیوع طحالفرعی در 851 بیمار واجد شرایط 6/10 درصد بود. میانگین (± انحراف معیار) سن این افراد 3/13±5/55 سال بود 6/55 درصد آنان زن بودند. این 90 بیمار دارای 111 طحال بودند. در 1/90 درصد موارد اندازهطحال فرعی بیشتر از 10 میلیمتر بود. شایع ترین محل آن داخلی میانی (نافی) به میزان 60 درصد بوده و از نظر دانسیته 1/90 درصد طحال ها ایزودنس بودند.
    نتیجه گیری
    به نظر میرسد شیوع طحالفرعی در جامعه ایرانی کمتر از موارد گزارش شده غیرایرانی میباشد، ولی با توجه به عوارض شناخته شده عدم تشخیص آن، دقت در مشاهده آنرا توصیه مینماییم.
    کلیدواژگان: طحال اضافی، دانسیته طحال، اندازهطحال، موقعیت طحال، سیتیاسکن شکم و لگن
|
  • Gholamhossein Vaez, Reyhaneh Poozesh, Mohammad Reza Kh Ajeh Daloie Page 189
    Background
    Fear is an emotional response to threat or danger and is often associated with behavioral and physiological disorders. Pathological fear remains with the person for a long time. Herbal medicine is the oldest form of treatment and has long been used for combating fear. This research was performed on adult male rats to study the effect of Elettaria cardamomum seed on fear.
    Methods
    In this study, animals were divided in to 3 groups (n=6). Control, (saline) group received intra-cerebro-ventricular injection of 1UL saline. Sham group received 20 mg/kg PTZ(i.p. injection). The third group, received doses of 3, 10, or 30 Ug/rat of the cardamom seed methanolic extract (i.c.v injection) and 20 mg/kg PTZ(i.p. injection).A cannula was placed into the lateral ventricle by stereotaxic apparatus and elevated plus-maze apparatus for evaluation of the fear behavior.
    Results
    All doses of injection of cardamom seed methanolic extract (3,10,30 Ug/rat) increased open arm time percentage (%OAT), open arm entries percentage (%OAE) and locomotor activity; also doses of 30 Ug increased %OAT and %OAE significantly (p<0.01).
    Conclusion
    The results show that compounds of Elettaria cardamomum seed can decrease fear induced by PTZ injection.
  • Mohammad Reza Yousefi, Nasoor Ahmad, Mohammad Reza Abbaszadeh, Sina Rokhsati Page 195
    Background
    The aim of this study was to examine the effect of isometric training on prevention of bone density reduction of limbs during an immobilization period.
    Methods
    In this quasi-experimental study, 60 men with fractures of the femoral bone, needing at least one month immobilization period, were selected and randomly assigned in control and experimental groups, the latter undergoing isometric training. The amount of bone density was measured by DEXA set. The data were inferentially analyzed using independent t-test.
    Results
    Isometric training in immobilization period after injury prevented loss of mineral density in neck and greater trochanter of femoral bone, and also significantly increased the mineral density of femoral bone in the experimental group.
    Conclusion
    Isometric exercises not only prevent reduction of bone density, but may also increase the mineral density of the injured bone.
  • Mahshid Elahi, Maryam Kabir Salmani, Abdolhossen Shiravi Page 200
    Background

    Adipose tissue is being used word-wide as a suitable adult stem cell source; the aim of this study was to examine the possibility of using different enzymes to isolate the human mesenchymal stem cells from adipose tissue.

    Methods

    Adipose tissues which were obtained from liposuction surgery were transferred to the laboratory under sterile conditions. All samples obtained from different sources were treated with different enzymes under similar conditions of time and temperature. The cells were assessed for their morphology, density and rate of growth, expression of the specific surface markers, and differentiation abilities.

    Results

    Regardless of the employed enzymes, cells isolated in the primary cultures showed different morphologies. However following the next subcultures, homogenic populations of cylindrical cells were dominant. In the fourth passage, no differences were observed between different groups in growth rate and the ability of the cells in expression of specific surface markers and differentiation ability into adipose and osteocyte cells. Flow cytometry analysis showed that more than 95% of the cells were positive for the expression of CD73, CD90 and CD105 mesenchymal markers.

    Conclusion

    Results of this study have demonstrated that wild type collagenase combined with trypsin can be used to isolate the human mesenchymal stem cells from adipose tissue with the same outcome as using pure collagenase, thus reducing the high expense of enzymatic dissociation with pure collagenase.

  • Marjan Khazan, Mehdi Hedayat, Sahar Askari, Fereidoun Aziz Page 209
    Background
    Chinese herbal products for weight loss are popular in Iran and other countries of Asia. We have investigated the content of some of these products present in Iranian markets.
    Methods
    Nine different types of herbal pills used for weight loss were obtained from open market and subjected to qualitative analysis. Immuno-chromatographic assays for the detection of phencyclidine and radioimmunoassay methods for thyroid hormones (T3 & T4) were employed.
    Results
    No natural ingredient was present in the herbal slimming pills. All products except three contained triiodothyronine(T3). Magic Slim and 100% Original Super Slim carried thyroxine (T4), 10 microgram per pill and 63 microgram per pill respectively. Phencyclidine was found in herbaceous essence, Green Lean, Super Slim and Fat loss.
    Conclusion
    Chinese herbal products must be evaluated for their safety before marketing. Manufacturers should be licensed by regulatory agency and manufactured under good manufacturing practice. Proper labeling and good surveillance systems shall ensure the protection of the consumers.
  • Zahra Bahadoran, Parvin Mirmiran, Maryam Tohidi, Mahya Mehran, Fereidoun Azizi Page 215
    Background

    Increased lipid peroxidation and imbalanced oxidant-antioxidant status has a known role in development of complications in diabetic patients. In vitro and animal studies have indicated that broccoli sprouts improve oxidative stress in hyperglycemia. The present study was conducted to investigate the effect of broccoli sprouts powder (BSP) on lipid peroxidation and oxidative stress index in type 2 diabetic patients referred to Iran Diabetes Association and the endocrine clinic of Taleghani Hospital.

    Methods

    Eighty-one type 2 diabetic patients were randomized into three groups, two groups prescribed different doses of BSP (1)10g/d BSP, n=21, 2) 5g/d BSP, n=22)and the third group (n=20) was prescribed 5g/d placebo. Serum levels of malondialdehyde, oxidized low density lipoprotein, total oxidant status, total antioxidant capacity, and oxidative stress index were measured before and after 4 weeks intervention. Student's paired t test was used to compare baseline and 4-week values in each group. At the end of 4 weeks, the data of 63 patients was analyzed with analysis of covariance with adjustment of baseline values.

    Results

    Mean serum malondialdehyde and oxidized low density lipoprotein were decreased by 8.9% and 4.9% respectively in group 1 at the end of 4th week as compared with baseline. After 4 weeks BSP supplementation, in group 1 and 2, total antioxidant capacity significantly increased by 15.9% and 10.3% respectively and oxidative stress index decreased significantly by 13.7% and 8.3%. There was no significant change in total oxidant status during intervention. Also there were no significant changes in oxidative stress parameters in placebo group.

    Conclusion

    It seems that broccoli sprouts powder with high sulforaphane concentration may have beneficial effects on decreasing lipid peroxidation and improve oxidant/antioxidant balance in diabetic patients. With regard to limited data in relation to broccoli sprouts and sulforaphane in prevention of oxidative stress complications, further studies are needed to confirm these results and related mechanisms.

  • Morteza Safi, Abdolkarim Hazifi, Hossein Vakili, Habibollah Saadat, Mohammad Hassan Namazi, Hamed Faridnia Page 221
    Background
    Conflicting data exist regarding the outcome of primary percutaneous coronary intervention, (PPCI) performed during the night hours. We sought to investigate this issue in a tertiary care center dealing with a high load of STEMI patients.
    Methods
    Seventy three consecutive patients presenting with STEMI were divided in 2 groups with similar baseline characteristics. In-hospital mortality and morbidity during one month between March and April 2010 was analyzed between those treated with PPCI during normal-hours, (weekdays, 7AM to 7pm) vs. those in whom PPCI was done after normal working hours, (7pm to 7am).
    Results
    Mortality was 16.1% in normal-hours group and 4.8% in off-hours group (p<0.2); morbidity was 3.2% and 2.4% respectively (p<0.9) and angioplasty success was 100% in both groups.
    Conclusion
    PPCI can be performed safely during the night.
  • Somayeh Hosseinpour-Niazi, Parvin Mirmiran, Zahra Naderi, Mahbobeh Sadeghi, Fereidoun Azizi Page 225
    Background

    Limited observational studies have investigated the association between dietary PUFAs and the metabolic syndrome. The aim of this study was to examine the association between the dietary ω-3 fatty acids including α-linolenic acid (ALA), Eicosapentaenoic acid (EPA) and Docosahexaenoic acid (DHA) and ω-6 PUFAs, the interaction and ratio of these dietary PUFAs and the metabolic syndrome and its components.

    Methods

    This was a population-based cross-sectional study within the framework of Tehran Lipid and Glucose Study, conducted on 2457 participants with mean age of 39.1 ± 13.4 years. Information about the intake of different polyunsaturated fatty acids by the participants was obtained through a 168-item food frequency questionnaire. Fasting plasma glucose (FPG), triglyceride and HDL cholesterol concentrations and blood pressure were measured. Metabolic syndrome was defined according to recommended by the Adult Treatment Panel III.

    Results

    After controlling for potential confounders, multivariate-adjusted odds ratio of hypertriglyceridemia between highest and lowest intake of dietary PUFAs were 0.58 for ω-6 fatty acids, 0.61 for ALA, and 0.51 for EPA + DHA. Inverse relationship was found between abdominal obesity and intake of ALA, (OR=0.54) and, ω-3 fatty acids, (0.52). Higher intakes of ω-6 fatty acids and ALA were associated with lower frequency of the metabolic syndrome. Higher ALA intake was associated with a 28% lower risk of the metabolic syndrome among subjects irrespective of their intake of ω-6 fatty acids.

    Conclusion

    ALA intake reduced the prevalence of metabolic syndrome, irrespective of intake of ω-6 fatty acids. More studies are needed to determine the association between dietary source of these fatty acids and the metabolic syndrome and its components.

  • Soofia Saboori, Maryam Safar, Ghasem Azimi, Naser Valaie Page 237
    Background
    Given the different prevalence of accessory spleen in previous studies and no information about its rate of detection and also its known side effects, this study was designed to determine the prevalence and associated factors of accessory spleen among patients referred to a CT scan center in Tehran between 2008 and 2010.
    Methods
    In this cross- sectional study, all patients with different indications of abdominal CT scan with the CT multidetector were studied. Frequency of accessory spleen in abdominal CT scan was evaluated and its prevalence with 95% confidence interval in the population was estimated. Characteristics of the accessory spleen, including size, density, shape and location, were evaluated.
    Result
    prevalence accessory spleen in 851 eligible patients was 10.6%. Mean (± SD) age was 55.5± 13.3 years and 55.6 percent were women. One hundred eleven spleens were detected in 90 patients. In 90.1% of cases, size of accessory spleen was more than 10 millimeter. Majority of cases which includes 60% of them were located next to hilum. Also, 90.1% of cases were isodense.
    Conclusion
    It seems that prevalence of accessory spleen in Iran is less than other countries. Although uncomplicated accessory spleens are asymptomatic and incidentally discovered, radiologists should be aware of accessory spleens and their characteristics and should consider them in the differential diagnosis of unclear perisplenic masses.