فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 164 (هفته چهارم دی 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • زهرا سید بنکدار، سیاوش نصیری، منصور کریمی فر*، هادی کریم زاده، منصور ثالثی، پیمان متقی صفحه 1
    مقدمه

    لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری التهابی با علت ناشناخته است که می تواند ارگان های مختلف بدن را درگیر کند. با توجه به تفاوت هایی که چهره ی بیماری در جوامع مختلف دارد، بر آن شدیم بیماران مبتلا به لوپوس شهر اصفهان را مورد مطالعه قرار دهیم.

    روش ها

    200 بیمار مبتلا به لوپوس طی سال های 84-1383 در درمانگاه روماتولوژی بیمارستان الزهرا (س) اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    بیماران در زمان مراجعه مبتلا به علایم عضلانی استخوانی (65 درصد)، خونی (57 درصد)، پوستی– مخاطی (52 درصد)، عمومی شامل تب، خستگی، ضعف و بی حالی (41 درصد)، کلیوی (28 درصد)، عروقی (14 درصد)، تظاهرات عصبی (12 درصد)، قلبی ریوی (11 درصد) و گوارشی (3 درصد) بودند. آنتی بادی ضد هسته در 92 درصد، آنتی بادی ضد DNA دو رشته ای در 81 درصد، CRP (C-reactive protein) در 25 درصد، آنتی کواگولانت لوپوسی در 5/72 درصد، آنتی کاردیولیپین IgM و IgG به ترتیب در 2/24 و 2/31 درصد از بیماران مشاهده شد. همچنین آنمی با هموگلوبین کمتر از 10 میلی گرم در دسی لیتر در 5/24 درصد (49 بیمار)، لکوپنی با گلبول سفید کمتر از 4000 سلول در میلی متر مکعب در 19 درصد (38 بیمار) و ترمبوسیتوپنی با پلاکت کمتر از 150000 سلول در میلی متر مکعب در 9 درصد (18 بیمار) بیماران مشاهده گردید. ESR (Erythrocyte sedimentation rate) بالای 30 میلی متر مکعب در ساعت نیز در 55 درصد از بیماران دیده شد. 5/51 درصد بیماران هموگلوبین کمتر از 5/11 میلی گرم در دسی لیتر داشتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به تنوع علایم در بیماران مبتلا به لوپوس و تاثیر آن ها بر پیش آگهی بیماری زمینه ای، انجام معاینات دقیق به طور معمول و به محض تشخیص لوپوس در این افراد ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: لوپوس اریتماتوز سیستمیک، علایم بالینی، علایم آزمایشگاهی
  • محمدرضا سید میر، حمیدرضا سلطانی، هدایت آخوندی میبدی، عباس مرشدی، سید احسان فخری صفحه 2
    مقدمه
    امروزه برای استریل نمودن پانسمان و کاهش خطر عفونت زخم هزینه های زیادی صرف می گردد. نانو نقره یکی از محصولات نانو تکنولوژی است که خصلت آنتی میکروبیال دارد. نانو نقره می تواند موجب بهبود کارایی، کاهش هزینه های آنتی میکروبیال و افزایش دوام و کارایی منسوجات گردد. این مطالعه با هدف بررسی اثر پانسمان نانو نقره در زخم ایجاد شده در موش سفید آزمایشگاهی انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی تجربی، از 10 عدد موش سفید آزمایشگاهی نر در 2 گروه 5 تایی استفاده شد. پس از بیهوشی و تراشیدن قسمت پشت حیوان، زخمی مساوی و سطحی در همه ی حیوانات ایجاد شد. گروه اول توسط پارچه های پنبه ای تکمیل شده با نانو ذرات نقره و گروه دوم از همان جنس، ولی بدون تکمیل با نانو نقره پانسمان شدند. سپس مساحت زخم هر 2 روز یک بار به مدت 12 روز اندازه گیری شد. داده ها با آزمون آماری ANOVA آنالیز شد.
    یافته ها
    برای هر 2 گروه در مدت 12 روز، مساحت و دوره ی بهبودی زخم در موش هایی که با پارچه ی تکمیل شده با نانو ذرات نقره پانسمان شده بودند، به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0 > P). همچنین در پانسمان نانو ذرات نقره نسبت به پانسمان معمولی عوارض کمتری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    بنا بر یافته های این مطالعه استفاده از پانسمان نانو نقره می تواند در کنترل عفونت زخم های سطحی موثر واقع گردد. همچنین به نظر می رسد که پانسمان های نانونقره می توانند در بهبودی عفونت های عمقی ناشی از سوختگی های حرارتی، شیمیایی و الکتریکی تا حد قابل قبولی موثر باشند.
    کلیدواژگان: پانسمان نانو نقره، زخم
  • مرتضی آبدار اصفهانی، حمید فرزام نیا صفحه 3
    مقدمه
    در بررسی بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونر، برخی عوامل ناشناخته وجود دارند که باعث بروز علایم انسداد عروق کرونر و آنژین صدری در بیماران می گردند؛ در حالی که در بررسی های پاراکلینیک بیماران، یافته ی مثبتی دال بر استنوز عروق کرونر به دست نمی آید. یکی از این عوامل که گمان می رود در ایجاد علایم مذکور نقش داشته باشد، تورتوزیتی عروق کرونر است. در این مطالعه به بررسی نقش تورتوزیتی در ایجاد علایم بالینی گرفتاری عروق کرونر پرداختیم.
    روش ها
    این مطالعه یک پژوهش مورد شاهدی بود که در سال های 1389 و 1390 در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید. جامعه ی آماری مورد مطالعه بیماران دارای علایم بالینی بیماری قلبی عروقی کاندید آنژیوگرافی عروق کرونر بودند. با انجام آنژیوگرافی، بیمارانی که مبتلا به تورتوزیتی عروق کرونر بودند به عنوان گروه مورد و بیماران فاقد تورتوزیتی به عنوان گروه شاهد، وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک، بالینی، عوامل خطر و همچنین یافته های آنژیوگرافی در دو گروه با استفاده از روش و شاخص Gensini بررسی گردید. در هر کدام از گروه ها 100 بیمار مورد مطالعه قرارگرفت. اطلاعات به دست آمده از آنان پس از ورود به رایانه به وسیله ی نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های آماری Student-t و 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    15 درصد بیماران بررسی شده دارای تورتوزیتی بودند. از نظر علایم بالینی بین دو گروه، بر اساس تقسیم بندی کلاس انجمن قلب کانادا (CCS یا Canadian cardiovascular society) و Functional class تفاوت معنی داری وجود داشت. علایم بالینی در بیماران مبتلا به تورتوزیتی دارای شیوع بالاتری بودند، ولی فراوانی PND (Paroxysmal nocturnal dyspnea) و ارتوپنه بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. میانگین شاخص Gensini در گروه مورد به طور واضح پایین تر بود و بیماران گروه مورد با وجود تنگی کمتر عروق کرونر، شدت بیشتری از علایم بالینی را نشان دادند. در بررسی یافته های آنژیوگرافی در گروه مبتلا به تورتوزیتی، با وجود این که میانگین شاخص Gensini در شریان های LAD (Left anterior descending artery)، OM (Obtuse marginal) و LCX (Left circumflex) پایین تر بود، اما این شریان ها به طور معنی داری بیشتر گرفتار تنگی شده بودند؛ ولی در گروه شاهد بیشتر شریان های RCA (Right coronary artery) و diagonal دچار تنگی بودند. در بقیه ی شریان ها تنگی عروق کرونر بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه در تعداد قابل توجهی از یافته های بالینی، دموگرافیک و آنژیوگرافیک دو گروه تفاوت معنی دار به دست آمد. بنابراین به نظر می رسد که تورتوزیتی عروق کرونر می تواند باعث ایجاد علایم و نشانه های ایسکمی میوکارد در بیماران گردد. ایجاد این علایم مستقل از شدت تنگی آنژیوگرافیک عروق کرونر اپی کاردیال است.
    کلیدواژگان: تورتوزیتی عروق کرونر، آنژین صدری پایدار، تنگی عروق کرونر
  • عبدالله سیف، معصومه رشیدی، رضا روزبهانی، نغمه سادات دهدشتی، پریناز پورصفا صفحه 4
    مقدمه
    سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographical information system یا GIS) نرم افزاری است بسیار آسان که به کاربران این امکان، را می دهد که به سادگی اطلاعات مکانی و داده های توصیفی را برای ایجاد نقشه ها، جداول و نمودارها به کار گیرند. این نرم افزار ابزارهای لازم برای جستجو، تحلیل داده ها و نمایش نتایج را با کیفیت مناسب در اختیار کاربران قرار می دهد. قابلیت های عمده ی این نرم افزار عبارت از ایجاد یک پایگاه داده های اطلاعاتی، محیط کاری و گرافیکی آسان می باشد.
    روش ها
    این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی و امور تجربی نویسنده است و به دنبال آن است تا این نرم افزار را جهت کاربردهای آن در علوم پزشکی به منظور پهنه بندی بیماری ها معرفی نماید.
    یافته ها
    نرم افزار GIS نرم افزاری کاربردی است و می توان با ارایه ی الگوی توزیع فضایی برخی از بیماری ها به صورت نقشه، به بررسی علل ایجاد بیماری پرداخت و توزیع فضایی هر بیماری را به صورت کمی و کیفی به تصویر کشید. با توجه به این که همه ی بیماری ها منشا عفونی و یا ژنتیک ندارند و عوامل محیطی نیز می توانند سبب ایجاد بعضی بیماری ها شوند این نرم افزار می تواند ارتباط برخی بیماری ها را با بعضی عوامل محیطی بررسی نماید.
    نتیجه گیری
    GIS نرم افزاری مفید به منظور پهنه بندی بیماری ها به شمار می رود و با توزیع فضایی برخی بیماری ها می توان به نتایج قابل توجهی رسید. نتایجی نظیر این که برخی از بیماری ها با عوامل محیطی در ارتباط هستند. تشخیص عوامل محیطی در جهت درمان، پیش گیری و کاهش هزینه های بهداشتی و درمانی راهی در جهت توسعه سلامت می باشد.
    کلیدواژگان: GIS، سلامت، بیماری های محیطی، نقشه
  • جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی، معصومه شکرگزار * صفحه 5
  • آلاله قیصری، زیبا فرج زادگان، محمد امین مزروعی صفحه 7
    مقدمه
    در بیماران دیالیزی، اختلالات مواد معدنی، تاثیری قابل توجه بر کیفیت زندگی و مرگ و میر بیماران دارد. مطالعات انجام شده تاثیر طیف تغییرات فسفر، بخصوص افزایش ضریب تولید فسفر * کلسیم را با پیشرفت هیپرپاراتیروئیدی ثانویه و افزایش فاکتورهای مواجهه دهنده با کلسیفیکاسیون های متاستاتیک و کلسیم و هومورن PTH نشان داده اند که این اختلالات، علت اصلی مرگ و میر و کاهش کیفیت زندگی در بیماران ESRD و همچنین ارتباط آنها با بیماری های قلبی عروقی وافزایش ریسک شکستگی است. و با توجه به رشد سریع مطالعات جدید در زمینه بررسی کیفیت زندگی در رابطه با وضعیت سلامت با متد HRQOL، در این مطالعه کیفیت زندگی در بیماران ESRD و کودکان گیرنده پیوند کلیه توسط پرسشنامه های مذکور ارزیابی و مقایسه شده است. هدف اصلی از انجام این مطالعه تعیین نتیجه اقدامات درمانی بر بهبود کیفیت زندگی کودکان مبتلا به ESRD و بررسی تاثیر تصحیح سطح کلسیم در HRQOLدر کودکان ESRD زیر 18 سال از طریق متد مذکور و با استفاده از پرسشنامه های PedsQL TM End stage renal disease و PedsQL Tm4.0 generic core scales در شهر اصفهان بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام گرفته یک مطالعه توصیفی تحلیلی است و روش نمونه گیری به شکل سرشماری بود و تمام بیماران زیر 18 سال مبتلا به ESRD که شرایط ورود به مطالعه داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتدا سطح ماکرهای خونی اعم از کلسیم فسفر در این بیماران تعیین شده و وضعیت کیفیت زندگی آنها با ا استفاده از پرسشنامه PedsQL برررسی گردید. سپس مداخله درمانی به منظور اصلاح سطح کلسیم سرم در این بیماران انجام گرفته و بعد از طی مدت درمان، توسط پرسشنامه مذکور، مجددا سطح کیفیت زندگی بیماران تعیین گردید. اطلاعات بدست آمده در نهایت وارد رایانه شده و بوسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین نمره کیفیت زندگی در کل کودکان مورد مطالعه در قبل از درمان هیپوکلسیمی 24 ± 8/34و در بعد از درمان 23 ± 3/53 بود و طبق آزمون T paired نمره کیفیت زندگی در قبل و بعد ازدرمان تفاوت معنی دار نداشت (p=0.48).
    نتیجه گیری
    هر چند که دستورالعمل HRQOL برای بهبود کیفیت زندگی بیماران و افزایش طول عمر آنها ابزاری تایید شده و سودمند می باشد ولی در صورتی که سایر مولفه های کیفیت زندگی از جمله اوضاع اقتصادی خانواده، میزان آگاهی وشرایط بهداشتی لازم، فراهم نباشد، امکان دسترسی به یک سطح زندگی با کیفیت و مطاابق استانداردهای تعیین شده در HRQOL امکان پذیر نخواهد بود. همچنین پیوند کلیه که به عنوان درمان قطعی فعلی برای این دسته از بیماران جز درمانهای پیشنهادی می باشد، دسترسی به آن برای همه بیماران امکانپذیر نیست و این امر می تواند در کاهش پیشرونده کیفیت زندگی این کودکان عامل مهمی باشد. لذا پیشنهاد می گردد کیفیت زندگی بیماران ESRD از زوایای مختلف و به عنوان مقوله ای که متغیرهای متعددی در آن دخالت دارند مورد بررسی قرار گرفته و سعی گردد علاوه بر ارتقاء سطح آگاهی خانواده ها، نسبت به تامین حداقل های مورد نیاز جهت ارتقا کیفیت زندگی این قبیل بیماران اقدام گردد.
    کلیدواژگان: نارسایی مزمن کلیه، هیپر کلسمیک، کیفیت زندگی
  • مقاله مروری
  • سمیه سادات رجایی، احمد اسماعیل زاده * صفحه 10
    مقدمه

    افزایش سطح بیومارکرهای التهابی پس از جذب غذا، محرکی در جهت شروع و پیشروی فرایندهای التهابی سیستمیک در بیماری های مزمن می باشد. به نظر می رسد فرایندهای التهابی مستقل از سطح لیپیدهای خونی موجب افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی و سندرم متابولیک می گردند. ترکیب درشت مغذی های رژیم غذایی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی موفقیت در کنترل فرایندهای التهابی در سندرم متابولیک مطرح شده است. هدف از بررسی حاضر، مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه ی درشت مغذی ها و پاسخ های التهابی پس از جذب غذا در سندرم متابولیک بود.

    روش ها

    برای این منظور از جستجو در PubMed/Medline بین سال های 1970 تا 2011 با کلید واژه های Macronutrient، High/low-carbohydrate، Fat، Protein meal، postprandial/acute Inflammation، Endothelial function، Metabolic syndrome و هر یک از بیومارکرهای التهابی استفاده شد. مطالعات حیوانی و انسانی که به صورت مقطعی، آینده نگر و کارآزمایی های بالینی انجام شده بودند، در این مطالعه وارد شدند.

    یافته ها

    دریافت درشت مغذی ها به ویژه دریافت کربوهیدرات در وعده ی غذایی منجر به افزایش سطح شاخص های التهابی پس از جذب غذا در افراد سالم و بیماران می گردد. در این میان به نظر می رسد بیشترین شدت و پایداری اثر بر فرایندهای استرس اکسیداتیو و پاسخ التهابی پس از جذب در میان درشت مغذی ها به کربوهیدرات رژیم غذایی اختصاص داشته باشد. پس از کربوهیدرات ها، چربی ها نیز بیش از پروتئین منجر به القای پاسخ التهابی پس از جذب غذا می شوند. در بین انواع چربی ها، مصرف ω3 در دوز بالا و MUFA (Monounsaturated fatty acid) با کاهش سطح سرمی بیومارکرهای التهابی و آدیپوسیتوکین های پس از مصرف غذا همراه بود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد از میان درشت مغذی های رژیم غذایی، کربوهیدرات بیشترین نقش را در پیشروی عوامل خطر سنتی سندرم متابولیک و فرایندهای التهابی پس از غذا ایفا می نماید. با این وجود انجام تحقیقات بیشتر و نیز تعدیل نقایص طراحی مطالعات موجود، موید نتایج نهایی خواهد بود.

    کلیدواژگان: شت مغذی ها، کربوهیدرات، چربی، پروتئین، التهاب، سندرم متابولیک
|
  • Zahra Sayed Bonakdar, Siavash Nasiri, Mansoor Karimifar, Hadi Karimzadeh, Mansour Salesi, Peyman Mottaghi Page 1
    Background

    Systemic lupus erythematosus is an inflammatory disease with unknown etiology which affects different organs in the body. Since lupus has different features in various ethnic groups, we decided to evaluate lupus patients in Isfahan, Iran.

    Methods

    In this study, 200 patients (183 women and 17 men) with definitive diagnosis of the disease were evaluated in the rheumatology clinic, Alzahra Hospital, Isfahan, Iran, during 2004-2005.

    Findings

    The mean age of patients was 31.6 ± 10 years. Clinical signs and symptoms due to which the patients referred to the clinic for first time referred included musculoskeletal symptoms (65%), hematological symptoms (57%), mucocutaneous signs (52%), general symptoms (fever, fatigue, weakness and lethargy) (41%), renal symptoms (28%), cardiovascular symptoms (14%), neurological signs (12%), cardiac and pulmonary defects (11%) and gastrointestinal symptoms (3%).According to the results, anti-nuclear antibodies appeared in 92% of the patients, anti-dsDNA antibodies in 81%, CRP in 25%, lupus anticoagulant in 72.5%, and IgM and IgG anti-cardiolipin in respectively 24.2% and 31.2%. Anemia with hemoglobin levels less than 10 mg/dl was seen in 49 patients (24.5%), leukopenia with white blood cell counts less than 4000/mm3 in 38 patients (19%) and thrombocytopenia with platelets less than 150,000 mm3 in 18 patients (9%). Erythrocyte sedimentation rates above 30 mm3 were also detected in 55% of the patients.

    Conclusion

    Considering the diversity of symptoms in patients with lupus and the impacts these symptoms have on the disease prognosis, accurate examinations need to be performed routinely and as soon as lupus is diagnosed.

  • Mohammad Reza Seyyedmir, Hamid Reza Soltani, Hedayat Akhoondi Meybodi, Abbas Morshedi, Ehsan Fakhri Page 2
    Background
    Nowadays dressing sterilization and management of wound infection costs a lot. Nanosilver is a nanotechnology product with antimicrobial property. It can improve efficiency, reduce cost and increase antibacterializing durability and performance of textiles. This study was performed to determine the efficacy of nanosilver dressing in wound recovery in rats.
    Methods
    In this experimental study, 10 rats were divided into 2 groups of 5. After anesthesia, superficial wounded of equal size were made on the shaved backs of all animals. The first group was dressed by nanosilver dressing while the second group was dressed by none nanosilver dressing. Then, wound areas were measured every 2 days for 12 days. Data was analyzed using analysis of variance (ANOVA).
    Findings
    The recovery period among the rats bandaged with nanosilver dressing was significantly shorter than the other group (P < 0.05). In addition, less side effects were observed in the group treated with nanosilver dressing.
    Conclusion
    According to our findings, nanosilver dressing can be effective in controlling superficial wound infection. Nanosilver dressing can also improve deep infections caused by thermal, chemical and electrical burns.
  • Morteza Abdar Esfahani, Hamid Farzamnia Page 3
    Background
    Many factors may have an important role in coronary artery disease (CAD). These factors may lead to coronary artery stenosis. Some patients do not have any plaque or stenosis in angiography but have chest pain and angina. This problem is called X syndrome. Although the causes of X syndrome are unknown, some believe that coronary tortuosity might be responsible for angina. The aim of this study was to understand the relation between coronary tortuosity and chest pain.
    Methods
    This was a case-control study performed in Isfahan hospitals, Iran during 2010-2011. The patients candidate for coronary angiography were selected and divided into two groups based on coronary tortuosity. Demographic information, risk factors, angiographic findings and Gensini scores were collected and compared. All analyses were conducted in SPSS18.
    Findings
    Overall, 15% of all patients had coronary tortuosity. Among clinical signs, CCS class and functional class significantly differed between the two groups. The prevalence of the mentioned symptoms was also different between the groups. The mean Gensini index was lower in the case group. Stenosis in left anterior descending artery (LAD), left circumflex artery (LCX), right ventricular apex (RVA), obtuse marginal (OM), and left main coronary artery (LM) were different between the two groups.
    Conclusion
    There were many differences between tortuous and non-tortuous groups in demographic characteristics, risk factors and angiographic findings. Thus, tortuosity may lead to signs and symptoms due to epicardial coronary stenosis.
  • Abdollah Safe, Masoumeh Rashidi, Reza Rouzbahani, Naghmeh Sadat Dehdashti, Parinaz Poursafa Page 4
    Background
    Geographical information system (GIS) is a very easy-to-use software which makes simple use of descriptive and spatial data to create maps, charts and graphs possible. GIS provides necessary tools for search, data analysis and appropriate quality results. It features a database of and a great graphical user interface.
    Methods
    This was a descriptive, analytical, empirical study. It aimed to introduce medical applications of GIS by using it in disease zoning.
    Findings
    GIS is an application software through which spatial distribution pattern of some diseases can be presented. Thus, causes of each disease can be investigated and the qualitative and quantitative maps of spatial distribution pattern for each disease can be provided. Since not all diseases have infectious or genetic causes, GIS would be able to evaluate the associations between certain diseases and environmental factors.
    Conclusion
    GIS is a useful software for zone classification of diseases. Spatial distribution of the diseases, provided by GIS, reveals remarkable results. For instance, finding the relations between particular diseases and environmental factors would pave the way for preventing and treating such diseases and reducing their health care costs.
  • Javad Khalaatbari, Shohreh Ghorban Shiroodi, Masoumeh Shokrgozar Page 5
  • Minoo Movahedi, Mahdieh Saremi Page 6
  • Alaleh Gheisari, Ziba Farajzadegan, Mohammad Amin Mazrooi Page 7
    Background
    With maximum well-being and comfort being key factors for improved quality of life for individuals with end-stage renal disease (ESRD), the potential benefits of any health care provided must be weighed carefully against possible side effects or disadvantages. For those people living with the consequences of chronic disease, it must be understood that the types of medical treatment, availability of support networks and financial resources, environmental conditions, as well as personal attributes can each significantly affect quality of life.
    Material And Methods
    This is a cross sectional study that conducted in Alzahra Isfahan hospital in 2010. All under 18 years old ESRD patients were studied. At first, The level of serum calcium was measured for all patients and also quality of life was measured by pedsQL questionnaire. Then all patients were treated for calcium disorders. After intervention the level of serum calcium and quality of life was measured. Finally all data entered to computer and analyzed by SPSS soft ware.
    Results
    The mean + SD score of quality of life before and after treatment for calcium disorders was 34.8± 24 and 53.3± 23 respectively and no statistically difference before and after intervention is seen. (P=0.48).
    Conclusion
    Although HRQOL is a useful appliance for improvement of quality of life in ESRDs patients but other variables such as economic status, family awareness and family health status is very important for improvement of QOL in patients with ESRD.
  • Behnam Sanei, Mohsen Mahmudieh, Fahimeh Khademolhoseini Page 9
  • Somayeh Rajaie, Ahmad Esmaillzadeh Page 10
    Background

    Elevated postprandial inflammation accelerates the process of systemic inflammation involved in chronic diseases. It seems that inflammation promotes the risk of cardiovascular disease and metabolic syndrome (MetS) independent from the effect of blood lipids. Dietary macronutrient composition has been suggested as one of the most important determinants of inflammation in the MetS. This study aimed to review the current evidence on the effect of dietary macronutrients on postprandial inflammation in the MetS.

    Methods

    We searched PubMed/Medline from 1970 until 2011 with macronutrient, high/low-carbohydrate,-fat,-protein meal, postprandial/acute inflammation, endothelial function, metabolic syndrome and individual inflammatory biomarkers as keywords. The cross-sectional and prospective studies as well as clinical trials were included in this investigation.

    Findings

    Consumption of all dietary macronutrients, particularly dietary carbohydrates, was associated with elevated levels of postprandial inflammation in both healthy and unhealthy subjects. Carbohydrates have been consistently shown to induce postprandial inflammatory response as well as oxidative stress. Consumption of dietary fats has also been reported to result in increased levels of postprandial inflammation. However, the effects of dietary fats have been less than carbohydrates and more than dietary proteins. Of individual fatty acids, dietary intakes of MUFA (monounsaturated fatty acid) and high doses of ω3 fatty acids have been associated with reduced postprandial inflammation.

    Conclusion

    Dietary intakes of carbohydrates, followed by dietary fats, are associated with elevated levels of postprandial inflammation. Further investigations are needed to confirm these conclusions.