فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 172 (1390)

  • ویژه نامه بیماری های پوستی و سالک
  • تاریخ انتشار: 1390/12/01
  • تعداد عناوین: 28
|
  • مقاله پژوهشی
  • محمدعلی نیلفروش زاده، فریبا جعفری، هاجر زرکوب صفحه 1
    مقدمه
    رادیوفرکوئنسی تکنیک جدیدی است که برای درمان چروکهای صورت به کار می رود. در این مطالعه تاثیر یکی از انواع رادیوفرکوئنسی یعنی accent در بهبودی چروک های نواحی مختلف صورت مورد بررسی قرار می گیرد.
    روش ها
    بیماران دارای چروک های ناحیه صورت از خفیف تا شدید تحت درمان با رادیوفرکوئنسی با انرژی بین 35 تا 145 وات قرار گرفتند و متوسط انرژی به کار رفته در این مطالعه 11/83 وات بود. بیماران 4 جلسه درمان را با فاصله 4 هفته دریافت کردند. میزان بهبودی چروک، توسط 2 پزشک blind، با مقایسه عکس های گرفته شده قبل از درمان و 6 ماه بعد از درمان تعیین می گردید. علاوه بر این میزان رضایت مندی بیماران 1و6 ماه بعد ازدرمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    45 بیمار در این مطالعه شرکت داشتند.میزان رضایتمندی بیماران 1 ماه بعد از درمان بدین صورت می باشد که %9/8 بیماران عدم رضایت خود را اعلام کردند. %3/53 تا حدی راضی بودند. %3/33 راضی بودند و %4/4 خیلی راضی بودند.
    میزان رضایت مندی بیماران 6 ماه بعد از درمان بدین صورت می باشد که %4/4 از بیماران از درمان خود رضایت نداشتند، %1/31 تا حدی راضی بودند، %7/46 راضی بودند و %8/17 خیلی راضی بودند. میزان رضایت مندی بیماران بعد از 6 ماه بصورت معنی داری بیشتر از میزان رضایت مندی آنها بعد از یک ماه از درمان بوده است. در هیچ یکازنواحیتحتدرمانبهبودیبالای 75% مشاهدهنگردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به مقایسه نتایج بدست آمدهو پارامترهای به کار رفته به وسیله دستگاه accent در این مطالعه با مطالعات پیشین، تعداد جلسات بیشتر و انرژی بالاتر جهت دستیابی به نتایج بهتر برای بهبود چین و چروک های صورت به وسیله این تکنولوژی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: رادیوفرکوئنسی، چروک، Accent
  • ثمر اصغر زاده مقدم، فریبا جعفری، محمد علی نیلفروش زاده *، ماه رخسار نظریان صفحه 2
    مقدمه

    ویتیلیگو یک بیماری پوستی است که با از دست دادن رنگدانه پوست و فقدان ملانوسیت در اپیدرم از نظر بافت شناسی مشخص می شود. شیوع این بیماری در سطح جهان 1/0 تا 2 درصد تخمین زده شده است و در تمام سنین و هر دو جنس دیده شده است. علت این بیماری مشخص نمی باشد ولی تئوری خودایمن بودن بیماری قویا مطرح است که به علت همراهی این بیماری با دیگر بیماری های خودایمن از جمله اختلالات تیروئید می باشد. در حال حاضر به طور معمول این بیماران از جهت بیماری های تیروئید غربالگری نمی شوند لذا این مطالعه اهمیت تست های عملکرد تیروئید و آنتی بادی های ضد تیروئید را در بیماران ویتیلیگویی نشان می-دهد.

    روش ها

    این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهدی است. تعداد نمونه های مورد بررسی 63 بیمار مبتلا به ویتیلیگو و 63 فرد غیر مبتلا به ویتیلیگو به عنوان گروه شاهد بود. بیماران مبتلایان به ویتیلیگو بعداز مراجعه به بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان و مرکز تحقیقات پوست اصفهان در سال 1389-1388 توسط پزشک متخصص پوست تایید و بعد از داشتن شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. مبتلایان به ویتیلیگو در گروه شاهد تحت آزمایشات تیروئید اعم از TSH، T3، T4، Anti TPO و Anti Tg قرار گرفته و اطلاعات بدست آمده پس از ورود به رایانه، با استفاده از نرم افزار SPSS و (18 th edition) و آزمون های آماری کای اسکویروآزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق بین دو گروه مورد و شاهد از نظر سن و جنس تفاوت معنی داری وجود نداشت و از این روسوگیری ناشی از این دو مورد در این مطالعه وجود ندارد.

    یافته ها

    توزیع فراوانی TSH در گروه بررسی شد و اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت (09/0 = P). توزیع فراوانی T4 در دو گروه بررسی شد و اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت (11/0 = P). توزیع فراوانی T3 در دو گروه بررسی شد اختلاف معناداری بین دو گروه وجود داشت (0001/0 = P). توزیع فراوانی وضعیت Anti-TPO در سرم دو گروه بررسی شد و اختلاف بین دو گروه معنادار بود. (04/0 = P). توزیع فراوانی وضعیت تیتر Anti-Tg در سرم دو گروه مورد بررسی قرار گرفت که اختلاف بین دو گروه معنادار بود. (007/0 = P).

    نتیجه گیری

    طبق نتایج این مطالعه ویتیلیگو با هیپوتیروئیدی و هیپرتیروئیدی بالینی در ارتباط نمی باشد ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر T3 – Anti TPO و Anti Tg وجود دارد لذا لازم است. مورد توجه قرار گرفته و بیمارانی که با تشخیص ویتیلیگو مراجعه می کنند از نظر Anti TPO و Anti Tg نیز بررسی و پیگیری شوند.

    کلیدواژگان: ویتیلیگو، تست های عملکرد تیروئید، آنتی بادی ضدتیروئید
  • محمدعلی نیلفروش زاده، علیرضا فیروز، لیلا شیرانی بیدآبادی، صدیقه صابری، شهرام مرادی، محسن حسینی صفحه 3
    مقدمه
    امروزه لیشمانیوز جلدی به عنوان یک معضل بهداشتی در دنیا مطرح و برای جلوگیری از شیوع آن روش های مختلف کنترل مورد نیاز است. با توجه به عدم وجود واکسن با اثربخشی بالا، شرایط اکوسیستم منطقه و حساسیت آن،این مطالعه با هدف بررسی تاثیر همزمان چند روش کنترل طراحی گردید
    روش ها
    در مطالعه حاضر با استفاده از پرسشنامه استاندارد نسبت به بیمار یابی در زائرین امامزاده آقا علی عباس (ع) اقدام کرده و سپس سه روش کنترل شامل: 1 سمپاشی با بایگون 2- طعمه گذاری با سموم ضد انعقادی 3 تغییر پوشش گیاهی منطقه 4- بهسازی محیط 5- نصب توری به درب و پنجره های مناطق مسکونی، با مقایسه تعداد زائرین مبتلا قبل و بعد از مداخلات و تاثیر عوامل محیطی نسبت به ارزشیابی اقدامات کنترلی اقدام گردید.
    یافته ها
    در جامعه آماری زائرین در مرحله قبل از مداخله 23 نفر (4/1%) و در بعد از مداخله 5 نفر (3/0%) به بیماری سالک مبتلا گردیدند. آزمون آماری کای اسکوئر اختلاف معنی داری بین فراوانی نسبی مبتلایان به لیشمانیوز جلدی روستایی حاد در دو مرحله نشان نداد (731/0=PV).
    بحث: تنها راه علمی پیشگیری و کنترل بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی تلفیق روش های کنترل (بهسازی محیط، مبارزه با مخازن و ناقلین) همراه با تغییر فلور گیاهی منطقه بود. هر اقدامی در زمینه کنترل بیماری بایست با نظر کارشناسان مربوطه و با هماهنگی سایر سازمانها و مشارکت جامعه برنامه ریزی و اجرا گردد.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی روستایی، مبارزه تلفیقی، امامزاده آقا علی عباس
  • محمدعلی نیلفروش زاده، غلامرضا اصغری، فریبا جعفری، ملیحه تیزیزچی صفحه 4
    مقدمه
    اگزما یکی از شایع ترین بیماری های پوستی است. این بیماری بعلت ظهور بالینی خاص و اتیولوژی نامشخص تاکنون درمانهای متعددی را به خود جلب کرده است که متاسفانه کارآیی لازم را نداشته اند. ارائه یک داروی مناسب موضعی که بتواند خارش و همچنین آسیب های پوستی بوجود آمده را ترمیم بخشد یک موفقیت درمانی محسوب می شود.
    استفاده از اسانسهای گیاهی که هم اکنون در غرب توجهات فراوانی را به خود جلب نموده است به عنوان یک درمان طبیعی جدید گامی در جهت احیای طب سنتی است.
    روش ها
    با بهره گیری از منابع قدیم و جدید و با توجه به مواد موثر در کاهش علائم این بیماری اقدام به تهیه پمادی مرکب از اسانسهای گیاهی گردید. اسانسهای گیاهان نعناعMentha piperit))، اوکالیپتوس(Eucaliptus globules)، میخک (Eugenia caryophilatha) و دارچین (Cinnamomum ceylanicom)انتخاب شدند و همراه با غلظتهای متفاوتی از منتول و کامفر جهت افزایش نفوذ پوستی و اثر ضد خارش وارد پایه پماد گردید. از آنجایی که اسانسها در پایه های هیدروکربنی حلالیت خوب و پایداری عالی نشان می دهند و همچنین قدرت پوشانندگی بالای این مواد از این پایه در تهیه پماد استفاده شد، پماد تهیه شده از لحاظ خصوصیات فیزیکی، روانی و پایداری خوبی را ارائه داد. از بین پایه های هیدروکربنی که در ساخت پماد بکار گرفته شد ترکیبی از پارافین مایع و جامد بهترین فرم پایه را بدست داد و نهایتا ترکیب پارافین مایع 27 درصد و پارافین جامد 35 درصد بعنوان پایه بکار رفت.
    روش ها
    بررسی بالینی بر روی 110 بیمار انجام گرفت که 50 نفر از آنان بیمارانی بودند که پماد گیاهی دریافت کرده بودند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از بررسی نشان داد که پماد گیاهی توانسته است در 66 درصد موارد بهبودی کامل و 18 درصد بهبودی نسبی ایجاد کند که در مقایسه با پلاسبو با 13 درصد بهبودی کامل و درمانهای معمول با 3/43 درصد بهبودی کامل یک موفقیت محسوب می شود. از محسنات پماد گیاهی فوق کاهش سریع و پایدار خارش و همچنین طول درمان کوتاه آن است که در مواردی که پماد جواب دهی خوب داشت در اکثر موارد ظرف یک هفته و در بعضی موارد در دو هفته بهبودی کامل حاصل می شد.
    نتیجه گیری
    در راستای تهیه غلظتهای مناسب از مواد موثره گیاهی تغییراتی در جهت افزایش نفوذ پذیری، کاهش سریعتر خارش، ترمیم پوست و همچنین کاهش تحریکات ناشی از مواد محرک پوست موجود در اسانس انجام گرفت. در بررسی که بر روی بهبودی حاصل بر روی انواع اگزما انجام گرفت مشاهده شد که پماد فوق الذکر بر روی انواع مزمن اگزما بیشترین تاثیر را دارد.از سوی دیگر به نظر می رسد پماد گیاهی فوق در انواع اگزوژن اثر بخشی کمتری نسبت به اگزمای اندوژن نشان می دهد از سوی دیگر در 20 درصد افراد مصرف کننده پماد عوارض خفیفی مثل سوزش و قرمزی مشاهده شد که موقت و گذرا بود.
    کلیدواژگان: اگزمای پوستی، پماد، اسانس نعناع، اوکالیپتوس، میخک و دارچین
  • فریبا جعفری، تالیتا دووریس، محمد علی نیلفروش زاده، نوشین لطفی، هنری پاس صفحه 5
    مقدمه
    پمفیگوس فولیاسه، یکی از بیماری های پوستی اتوایمیون است که بوسیله حضور آنتی بادی های آنتی- DSG1، مشخص میگردد. تصور می شود تشکیل این آنتی بادی ها، از طریق وکتورهای بیماری های انگلی مانند لیشمانیازیس که در مناطق آندمیک پمفیگوس فولیاسه شیوع فراوانتری دارند واسطه گری میشود. از آنجا که انواع غیر پاتولوژیک این آنتی بادی در بیماران مبتلا به اینگونه بیماری های انگلی در مناطق آندمیک پمفیگوس فولیاسه یافت شده است، این نظریه می تواند توسط یافتن این آنتی بادی در بیماران مبتلابه بیماری های انگلی در مناطق غیر آندمیک پمفیگوس فولیاسه تایید گردد. بنابر این مطالعه جهت ارزیابی وجود این آنتی بادی در بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی در شهر اصفهانبه عنوان منطقه اندمیک لیشمانیوز پوستی و منطقه غیر آندمیک پمفیگوس فولیاسه طراحی گردید.
    روش ها
    سرم خون بیماران مبتلا به لیشمانیوز پوستی که توسط علائم بالینی و اسمیر مستقیم تایید شده بود، جدا شده و وجود آنتی بادی توسط تکنیک تشخیصی الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    56 بیمار از 58 بیمار مورد مطالعه ما از نظر وجود این آنتی بادی منفی بودند. یک بیمار از نظر وجود این آنتی بادی به میزان حدواسط و یک بیمار در حد مثبت ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه، نظریه نقش ناقل بیماری انگلی لیشمانیوز پوستی را در تشکیل این آنتی بادی آنتی DSG1 را تایید نمی کند.احتمال دخالت سایر عوامل مانند حضور پشه های سیمولیوم نیگریمانوم را در تشکیل این آنتی بادی قابل طرح می باشد.
  • صدیقه صابری، احمد رضا زمانی، ندا معتمدی، محمد علی نیلفروش زاده، فریبا جعفری*، عزت الله رحیمی، سید حسین حجازی صفحه 6
    مقدمه

    پایگاه شهید بابائی به دلیل مجاورت با مناطق هیپراندمیک مانند منطقه برخوار و همچنین به دلیل شهرسازی در این منطقه آلوده و سکونت افراد نظامی و خانواده هایشان که اکثرا مهاجر و غیربومی می باشند به یکی از کانون های مهم بیماری سالک در استان اصفهان تبدیل شده است.آموزش جامعه در مناطق با بروز بالا، اجرای برنامه های عمومی بیمار یابی و درمان واقدامات صحیح برای کنترل پشه خاکی و مخازن حیوانی انگل،در کنترل سالک نقش عمده ای دارد.به نظر می رسدآموزش راه های پیشگیری از بیماری به جمعیت در معرض خطر یکی از موثر ترین استراتژی های پیشگیری از سالک است. با توجه به شیوع بیشتر بیماری در جوانان و حساس تر بودن آن ها نسبت به بیماری بر آن شدیم که وضعیت آگاهی و نگرش و عملکرد دانش آموزان راهنمایی و متوسطه در خصوص بیماری سالک را در آن منطقه بررسی کنیم تا بتوانیم در مرحله بعد، آموزش موثر، در خصوص رفتارهای پیشگیری کننده از سالک را تدارک ببینیم.

    روش ها

    این پژوهش به صورت توصیفی ومقطعی انجام شد.ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که به روش مصاحبه تکمیل گردید.جامعه مورد مطالعه، دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان ساکن در منطقه هوایی شهید بابایی اصفهان بودند.نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد.سوالات پرسشنامه شامل سوالات آگاهی،نگرش و عملکرد بوده که بر حسب نمره به دست آمده از هر دسته از سوالات به سه سطح ضعیف، متوسط و خوب تقسیم شد.

    یافته ها

    450 دانش آموز در این مطالعه شرکت کردند.245 نفر دانش آموزدبیرستان (126 نفر پسرو119 نفر دختر)و 205 نفر دانش آموز راهنمایی (81نفر پسرو 124 نفر دختر)بودند. نمره آگاهی 47/17، با دامنه(0-30)و رتبه متوسط،نگرش 37 با دامنه (52-13)ورتبه متوسط، عملکرد آنها8/1 با دامنه (6-0) ورتبه ضعیف بود.نگرش وآگاهی با جنس رابطه معنا داری داشت به طوری که نمره آگاهی ونگرش دختران دانش آموز در مورد پیشگیری از بیماری بیشتر بود.آگاهی اختصاصی در مورد نشانه های سالک،ناقل ومخزن نسبت به راه های پیشگیری بیشتر بود.2/47 از دانش آموزان در مبتلا شدن به سالک به شانس اعتقاد داشتند.با اینکه% 9/97 ناقل سالک را پشه خاکی می دانستند ولی فقط% 6/28از آن ها پشه خاکی را می شناختند.

    نتیجه گیری

    افزایش آگاهی از طریق آموزش مستقیم و چهره به چهره به منظور افزایش سطح نگرش و خصوصا عملکرد دانش آموزان برای پیشگیری از ابتلا به سالک در این منطقه به دانش آموزان (گروه در معرض خطر)، معلمین ومادران که نقش مهمی در تغییر رفتار نوجوانان دارند ضروری به نظرمی رسد.

    کلیدواژگان: دانش، نگرش، عملکرد، سالک، پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان
  • علی اصیلیان، مجید دوامی صفحه 7
    مقدمه
    درمان موضعی لیشمانیوز جلدی (CL) روش شناخته شده ای نیست و پارومومایسین موضعی یکی از داروهایی است که به تازگی برای درمان CL ناشی از لیشمانیا ماژور پیشنهاد شده است. همچنین درمان فتودینامیک نیز به تازگی برای درمان لیشمانیوز جلدی ناشی از لیشمانیا ماژور مورد استفاده قرار می گیرد. هدف ما از انجام این مطالعه، بررسی دو روش فتودینامیک و پارامومایسین در درمان لیشمانیای جلدی دنیای قدیم در ایران می باشد.
    روش ها
    در این آزمایش، 60 بیمار با تشخیص بالینی و انگل شناسی لیشمانیای جلدی به صورت تصادفی به سه گروه درمانی تقسیم شدند (هر گروه 20 بیمار) افراد گروه اول با یک هفته PDT موضعی، و گروه دوم با پارامومایسین موضعی دو بار در روز و بیماران گروه سوم با دارونما درمان گردیدند. دوره درمانی به مدت طول مدت 4 هفته برای گروه ها ادامه یافت و پیگیری درمانی پس از 2 ماه از اتمام دوره درمان برای بیماران انجام گردید.
    یافته ها
    به طور کلی از 95 بیمار با 95 ضایعه جلدی، مطالعه را به اتمام رساندند. در پایان مطالعه، بهبودی کامل در 29 بیمار (از مجموع 31 بیمار، معادل 93.5%) 14 بیمار از 34 بیمار (41.2%) و 4 ضایعه از 30 ضایعه جلدی (13.3%) در گروه 1و 2 و 3 مشاهده گردید. ) P<0.001) همچنین درمان کامل آلودگی لیشمانیا در 100% از بیماران گروه 1، 64.7% بیماران گروه 2 و 20% بیماران گروه 3 حاصل شد که معنی دار بود. (P<0.001)
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، می توان PDT را با اطمینان به عنوان یک جایگزین سریع و بسیار موثر لیشمانیوز جلدی دنیای قدیم برای بیماران به عنوان درمان انتخابی پیشنهاد نمود.
    کلیدواژگان: فتودینامیک، پارومومایسین موضعی، لیشمانیوزیس جلدی
  • علی اصیلیان، افشین داروغه، فضل الله شریعت صفحه 8
    مقدمه
    کلوئیدها و اسکارهای هایپرتروفیکناشی از رشد خوش خیم کلاژن پوستی اند که به طور معمول مشکلات زیادی را از نظرجسمی، روانی و زیبایی موجب می شوند.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی یک سویه کور 12 هفته ای،69 بیمار به صورت تصادفی به 3 گروه مطالعاتی تقسیم شدنددر گروه 1، تریامسینولون استوناید (TAC) mg10 به صورت هفتگی به مدت 8 هفته داخل زخم تزریق شد.
    در گروه 2، TAC به همراه5-FU که ml 1/0 از mg/ml 40 TAC به ml 9/0 از (50 mg/ml) 5-FU اضافه شد. این ترکیب به صورت هفتگی به مدت 8 هفته تزریق شد.
    در گروه 3، علاوه بر تزریق هفتگی (TAC+5-FU) به مدت 8 هفته، زخمها در هفته های اول، چهارم و هشتم مطالعه تحت تابش لیزر(PDL، 5-7.5 j/mm2) flashlamp-pumped pulsed-dye585nm- قرار گرفتند.زخمها از نظر اریتم (قرمزی)، خارش، انعطاف پذیری، ارتفاع، طول و وسعت ضایعه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    60 بیمار، مطالعه را به صورت کامل به پایان رساندند. درمعاینات پیگیری هفته 8 و 12،همه گروه ها بهبودی قابل قبول را در حد اندازه گیری ها نشان دادند، اما در مقایسه بین گروه ها،بهبودی ضایعاتدر گروه هایTAC+5-FU و TAC+5FU+PDL (P<0/5) از نظر آماریمعنادار تر بود.در پایان مطالعه،در گروه PDL+TAC+5FU (for bothP<0.5(میزان اریتمبه وضوح کمتربود ومیزان خارش کاهش بیشتریداشت و هر دو از لحاظ آماری معنی دار بود.
    بهبودی خوب تا عالی (بهبودی >50%) توسط بیماران به ترتیب زیر گزارش شد: در گروه یک %20، در گروه دو%55 و در گروه سه %75، که از این نظر تفاوت معنی داری وجود داشت.پاسخ خوب تا عالی توسطمشاهده گر به ترتیب زیر گزارش شد:%15 در گروه 1، %40 در گروه 2، %70 در گروه 3، تفاوت بین آنها از نظر آماری معنادار بود (P<0/5). در گروه TAC، آتروفی و تلاژنکتازی در %37 از بیماران دیده شد.
    نتیجه گیری
    میزان اثربخشیTAC+5-FU با TAC+5-FU+PDLقابل مقایسه بود، اما ترکیب TAC+5-FU+PDL بیشتر مورد پذیرش بیماران بود و نتایج بهتری را ایجاد کرد.اثر آن برمیزانشفافیت زخم امید بخش بود.به نظر می رسد که ترکیب TAC+5-FU+PDL بهترین رویکرد برای درمان کلوئید و اسکارهای هایپرتروفیک باشد.
    کلیدواژگان: کلوئید، تریامسینولون، فلوریوراسیل، Pulsed، dye laser، اسکارهای هایپر تروفیک
  • میر هادی عزیز جلالی، علیرضا فقیهی، حسین عشقی صفحه 9
    مقدمه
    دیر زمانی است که استفاده از فلوئوسینولون استوناید و تاکرولیموس در درمان ضایعات ویتیلیگو مورد استفاده قرار گرفته اند، اما اطلاعات زیادی جهت اتخاذ روند درمانی و تصمیم گیری بالنی برای بیماران وجود ندارد. به طور معمول، از تاکرولیموس و کورتیکواستروئید ها جهت درمان ضایعات سر و صورت به عنوان قاعده درمانی مورد قبول استفاده می گردد.
    اهداف
    اساس مطالعه حاضر، بر اساس مقایسه اثرات درمانی فلوسینولون استوناید با تاکرولیموس و پلاسبو در درمان ضایعات اندام فوقانی می باشد.
    روش ها
    این مطالعه بر روی 28 بیمار بین سنین 16 تا 53 سال که دارای 150 ضایعه دپیگمانته با اندازه 3 تا 6 میلیمتر در اندام فوقانی بودند، انجام گردید. 50 ضایعه با محلول 50 گرم فلوسینولون استوناید در 50 سی سی الکل درمان گردیدند، 50 ضایعه توسط تاکرولیموس و 50 ضایعه بعدی با استفاده از پلاسبو درمان شدند. بیماران به مدت 6 ماه و در فواصل 2، 4 و 6 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. پاسخ به درمان طبق کرایتریا های موجود مورد بررسی قرار گرفت و مهمترین کرایتریای بالینی، رپیگمانتاسیون کامل یا نسبی مجدد در نظر گرفته شد. همچنین در این مطالعه از هیچ گونه درمان سیستمیک یا فتوتراپی استفاده نشد. بیماران از نظر بروز موارد عورض جانبی دارو ها نیز مورد پایش قرار گرفتند. رپیگمانتاسیون در هر گروه و در هر نوبت ویزیت پیگیری با گروه های دیگر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج درمانی در گروه تاکرولیموس شامل 5 ضایعه با پاسخ کامل، 10 ضایعه با با رپیگمانتاسیون نسبی، بدتر شدن در 3 ضایعه و عدم تغییر در 32 ضایعه بود. در گروه فلوسینولون، نتایج درمانی شامل 8ضایعه با پاسخ کامل، 24 ضایعه با با رپیگمانتاسیون 3 ضایعه با رپیگمانتاسیون نسبی، بدتر شدن در 3 ضایعه و عدم تغییر در 40 ضایعه بود. در این مطالعه، نتایج درمانی در هر دو گروه درمان دارویی تفاوت معنی داری با گروه پلاسبو داشت.p = 0.049 p = 0.034))، اما تفاوتی از نظر پاسخ به درمان بین دو گروه درمان دارویی مشاهده نگردید p = 0.67)).
    نتیجه گیری
    تاکرولیموس و فلوسینولون در درمان ضایعات ویتیلیگو تفاوت معنی داری نداشتند، لذا پیشنهاد می گردد مطالعات بیشتر در این باره صورت گیرد.
    کلیدواژگان: فلوئوسینولون استوناید، تاکرولیموس، ویتیلیگو، کورتیکواستروئید
  • گیتا فقیهی، آناهیتا شاهین گوهر، امیر حسین سیادت صفحه 10
    مقدمه
    سلول ها یک پیگمانتاسیون قهوه ای رنگ نامنظم است که درصورت زنان جوان و میانسال به ویژه در نژاد آسیایی دیده می شود. این ضایعه می تواند منجر به اختلالات عاطفی متعددی در بیماران شود. اگر چه هنوز درمان قاطعی برای این عارضه وجود ندارد ولی پیلینگ بااسیدگلیکولیک 70درصدبه عنوان یک روش درمان مناسب مطرح شده است. نظر به اثر بخشی غلظت های کم ترتینوئین به عنوان یک ترکیب روشن کننده بدون نسخه، پیلینگ با غلظت بالاتر ترتینوئین بالقوه می تواند پیگمنتاسیون (ملاسما) را زودتر از سایر درمانهای موضعی بهبود می بخشد. هدف اصلی این مطالعه مقایسه اثر بخشی و عوارض پیلینگ با اسید گلیکولیک 70% ترتینوئین 1% در درمان ملاسما است.
    روش ها
    یک کارآزمایی بالینی دو سویه کور برای 63 بیمار زن مبتلا به ملاسمای دو طرفه صورت طراحی گردید. ضایعات یک طرف صورت تحت درمان پیلینگ با داروی A (اسید گلیکولیک 70%) وطرف دیگر صورت تحت درمان با داروی B (ترتینوئین 1%)چهار جلسه با فواصل دو هفته قرار گرفت. در طول درمان میزان کاهش ناحیه مبتلا به ملاسما و اندکس شدت ملاسما (مقیاس MASI)، میزان درد و ناراحتی بیمار متعاقب پیلینگ همگی مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت
    نتایج
    میزان اثر بخشی پیلینگ با ترتینوئین 1% در کاهش مقیاس (MASI) در بیماران مبتلا به ملاسما مشابه با پیلینگ با ترتینوئین 70% بود. همچنین عوارض جانبی مشاهده شده در هردو مورد گروه مشابه بود. با این وجود، میزان ناراحتی بیمار متعاقب این روش درمانی که توسط خود بیمارابراز می گردید در گروه تحت درمان با ترتینوئین 1% کمتر از اسید گلیکولیک 70% بود. میزان رضایت بیماران از روش درمانی نیز در هردو گروه مشابه بود. همچنین زمان شروع پاسخ درمانی در هردو گروه نیز تقریبا معادل یکدیگر بود
  • گیتا فقیهی، فاطمه عندلیب، علی اصیلیان صفحه 11
    لاتانوپراست یک آنالوگ پروستاگلندینF2α است که در درمان گلکوم استفاده می شود.ازجمله عوارض جانبی لاتانوپراست افزایش تعداد،ضخامت وپیگمانتاسیمون مژه ها گزارش شده است.هدف این مطالعه بررسی این مطلب بود که آیا کاربرد موضعی این دارو میتواند در درمان آلوپشی آراتا مژه ها و ابروها مورد استفاده قرار گیرد یا نه. در یک مطالعه تجربی 26 بیمار مبتلا به آلوپشی آراتا متقارن مژه ها و ابروها که به مدت 4 ماه با لاتانوپراست موضعی برای یک نیمهتحت درمان قرار گرفتند و نیمه دیگر با دارویی،درمان نشدند.تنها در یک مورد از موارد درمان شده با لاتانوپراست افزایش جزئی رویش مجدد در نیمه تحت درمان را نشان داد.ارتباط بین رویش مجدد مو و کاربرد لاتانوپراست با تست فیشر نشانه معنادارآماری نداشت.(P=1)براساس نتایج مطالعه ما لاتانوپراست موضعی هیچ تاثیری در درمان آلوپشی آراتا ندارد.مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالا، مدت زمان مطالعه طولانی تر و تمرکز داروئی بیشتر پیشنهاد میگردد.
    کلیدواژگان: لاتانوپراست، آلوپشی آرتا، ابرو، مژه
  • میرهادی عزیزجلالی، غلامحسین غفارپور، بابک موسوی فرد صفحه 13
    مقدمه
    زگیل های تناسلی یکی از شایعترین بیماری های آمیزشی ومنتقله جنسی در دنیا می باشندو می توانند به نحوی بیش از دو سوم افراد را در طول دوره دارای فعالیت جنسی خود درگیر نمایند. ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) به عنوان عامل اصلی بروزو گسترش این بیماری در تمام دنیا شناخته شده است. نقش برخی تیپ های ویروس پاپیلومای انسانی در بالا بردن احتمال خطر ابتلای زنان به سرطان دهانه رحم نیز امروزه به دقت آشکار شده است. هرچند، همچنان یک روش و پروتکل درمانی واحدی با موفقیت بالا در از بین بردن این ضایعات زگیلی و ویروس مولد آن وجود ندارد. ابداع روش های درمانی نوین همچون استفاده از انواع مختلف لیزر، خود مبحث جدیدی را در این حیطه باز کرده است. هدف ما از انجام این مطالعه مقایسه دو روش درمانی استفاده از لیزر دی اکسید کربن و کرایوتراپی (انجماد درمانی) در از بین بردن ضایعات زگیلی دستگاه تناسلی خارجی بود.
    روش ها
    در این مطالعه تصادفی شده شاهد داروبر اساس حجم نمونه محاسبه شده،تعداد 160 بیماردارای زگیل تناسلی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان دانشگاهی ما که شرایط ورود به مطالعه را دارا بودند، مورد آنالیز قرار گرفتند. ویژگی های اولیه ضایعات، پاسخ به درمان ضایعات به معنی عاری شدن از ضایعهو میزان عود و عوارض در بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    76 ضایعه (95%) در گروه لیزر دی اکسید کربن و 37 ضایعه (46.2%) در گروه کرایوتراپی بطورکامل از پوست پاکسازی شدند. این میزان پاسخ به درمان به شکل معنی داری در گروه لیزر درمانی بالاتربود (سطح معنی داری P کمتر از 0.001). به عبارتی 95% ضایعات گروه لیزر درمانی با یک بار درمان پاکسازی شدند. در حالیکه در گروه کرایوتراپی، پاکسازی کامل ضایعات با ترتیب در12% و 12.2%از ضایعات به درمان بار دوم وسوم نیاز داشت. میزان عوارض در دو گروه تفاوت آماری را نشان نداد. میزان عود ضایعه پس از درمان در گروه کرایوتراپی 18.9% و در گروه لیزر درمانی تنها 5.2% بود(سطح معنی داری P کمتر از 0.001).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج بدست آمده از مطالعه،اثرروشدرمانی لیزر دی اکسید کربن بر روی ضایعات زگیلی دستگاه تناسلی خارجی، تقریبا دو برابرکرایوتراپی بوده و میزان بروز عود نیز در این روش به شکل معنی داری پایین تر است.
    کلیدواژگان: زگیل تناسلی، ویروس پاپیلومای انسانی، لیزر دی اکسید کربن، کرایوتراپی
  • گیتا فقیهی، آناهیتا والی، محمدرضا رادان، غلامرضا اسلامیه، شادی تجملی صفحه 14
    زگیل های ویروسی یک مشکل بهداشتی شایع به ویژه در جوانان می باشد. اهمیت این موضوع به لحاظ قابلیت واگیری و مشکلات و تبعات اجتماعی این بیماری می باشد. اگر چه درمان های متعددی برای زگیل های ویروسی وجود دارد. هیچکدام از روش های پیشنهادی به تنهایی درمانی سریع، ساده و موثر برای این بیماری نیست. ارائه یک روش درمانی ساده و ارزان به ویژه در کشورهای درحال توسعه بالقوه می تواند راه حلی قابل توجه و چشمگیرباشد. هدف مولفان بررسی اثر بخشی و ایمنی تزریق (Puncture) محلول اسید فرمیک 85% در آب مقطر است. بدین منظور یک مطالعه بالینی بر روی بیماران مبتلا به زگیل های ویروسی راجعه که در فاصله سال های 2003و 2004 به درمانگاه های پوست خورشید و شهید بهشتی دانشکده پزشکی مراجعه کرده بودند طراحی و باگروه کنترل (پلاسبو) مقایسه گردید. در 34 بیمار مبتلا، ضایعه یک طرف بدن با اسید فرمیک 85% و ضایعه طرف دیگر بدن با آب مقطر (پلاسبو) یک روزدر میان از تزریق با سوزن (needle Puncture) درمان گردید. بیماران هرد و هفته یکبار تا سه ماه ویزیت و پیگیری شدند. 91% بیماران که تحت درمان موضعی با اسید فرمیک قرارگرفتند بهبودی کامل ضایعه مشاهده شد. در صورتیکه فقط در 10% بیماران گروه کنترل ضایعه به طور کامل ازبین رفت نتایج این مطالعه گویای آن است که درمان با محلول اسید فرمیک 85% می تواند به عنوان یک روش درمانی موثر و بدون خطر برای بیماران مبتلا به زگیل های معمولی مطرح گردد. این روش درمانی عوارض جانبی کمی داشته و با مقبولیت خوبی از طرف بیماران همراه بود.
  • فرحناز فاطمی نایینی، هومن اکرمی صفحه 15
    مقدمه
    آکنه ولگاریس بیماری شایعی است که سبب درگیری واحد های پیلوسباسه می گردد.از آنتی بیوتیکهای خوراکی به میزان وسیعی در درمان آکنه متوسط تا شدید استفده می گردد.آزیترومایسین یکی از آنتی بیوتیکهایی است که به تازگی در درمان آکنه تجویز می گردد و پروتکلهای متعددی برای تجویز این آنتی بیوتیک موجود است.
    هدف
    هدف ما از این بررسی، مقایسه سه پروتکل خوراکی آزیترومایسین در درمان آکنه بود.
    روش ها
    در این مطالعه 64 بیمار با آکنه متوسط تا شدید به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم گردیدند. گروه اول(21 بیمار) با درمان آزیترومایسین 5 روزه (500 میلی گرم در روز اول و 250 میلی گرم در چهار روز بعدی) درمان شدند. گروه دوم (22 بیمار) تحت درمان با آزیترومایسین خوراکی(500 میلی گرم به مدت 5 روز متوالی) قرار گرفتند و برای گروه سوم (21 بیمار) آزیترومایسین 250 میلی گرم سه بار در هفته تجویز گردید. ارزیابی کلینیکی بیماران در ابتدا، پایان ماه اول، دوم و سوم انجام گردید.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری میان گروه ها از لحاظ کاهش نمره دهی آکنه مشاهده نگردید (P>0.05)و تاثیر دوز حداقل با دوز حداکثر آزیترومایسین در درمان آکنه یکسان بود.درمان با آزیترومایسن منجر به کاهش معنی دار نمره آکنه در هر سه گروه در ویزیتهای بعدی نسبت به اولین ویزیت گردید. (P <0.001)
    نتیجه گیری
    به دلیل هزینه بالای درمان با این دارو، نتایج این مطالعه پیشنهاد کننده درمان بیماران با دوز حداقل دارو (1500 میلیگرم ماهیانه) میباشد که به اندازه دوز حداکثر دارو (3000 میلیگرم ماهیانه) در درمان این بیماری موثر میباشد. از سایر برتری های پروتکل داروی حداقل می توان به هزینه کمتر، اثرات جانبی کمترو پذیرش بهتر از سوی بیماران اشاره نمود.
    کلیدواژگان: آزیترومایسین، آکنه ولگاریس، پیلوسباسه
  • غلامحسین غفارپور، گلاره غفارپور، محمدرضا قاسمی صفحه 16
    مقدمه
    آکنه ولگاریس یکی از شایعترین بیماری های پوستی دنیا ست که در حدود 85 درصد افراد را در دوران جوانی در گیر می کند. آکنه تاثیرات روانی و روحی منفی عمیقی بر سلامت افراد می گذارد،به ویژه اگربا درگیری شدید ناحیه صورت در افراد جوان همراه باشد. تاکنون تلاش های بسیاری در زمینه یافتن عوامل زمینه سازو پیش آگهی دهنده بروز آکنه انجام شده است، هرچند این بیماری همچنان یکی از معضلات دوران نوجوانی و جوانی محسوب می شود. گروه های خونی ABO وRh هم اکنون یکی از مباحث فراگیر مورد بررسی دررشته های مختلف علوم پزشکی است و در بسیاری ازموارد همراهی آن با بیماری ها یا شرایط بیماری زا به اثبات رسیده است. قصد ما از انجام این مطالعه بررسی ارتباط گروه های خونی ABO وRh با بروز آکنه ولگاریس شدید بود.
    روش ها
    500 بیمار متوالی با تشخیص آکنه ولگاریس شدید که بین سالهای 1384 تا 1389 به درمانگاه بیمارستان دانشگاهی ما مراجعه کرده بودند و دارای شرایط ورود به مطالعه بودند مورز بررسی قرار گرفتند. گروه های خونی ABO وRhاین بیماران با داده های قبلی ارائه شده از1،300،000 فرد سالم اهدا کننده خون به سازمان انتقال خون مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    متوسط سن بیماران 24.33±6.9 سال برای جمعیت زن و 22.14±5.0 سال برای جمعیت مرد بود. بالاترین سن بروزآکنه در هر دو جنس 22 سالگی بود. پس از آنالیز مشخص شد که اختلاف معنی داری بین دو جنس زن و مرد دارای آکنه شدید از نظر توزیع گروه های خونی ABO وRhوجود ندارد (سطح معنی داری به ترتیب 0.55 و 0.33 بود). توزیع گروه های خونی در میان بیماران بدین صورت بود: گروه خونی O در 44 درصد بیماران، گروه خونی A در 25.6 درصد بیماران، گروه خونی B در 20.8 درصد بیماران و گروه خونی AB در 9.6 درصد بیماران. به علاوه 92 درصد بیماران دارای Rh مثبت و8 درصد Rh منفی بودند. توزیع گروه ها خونی ABO وRh بین بیماران و گروه کنترل اختلاف معنی داری را نشان نداد (سطح معنی داری به ترتیب 0.72 و 0.80 بود).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج بدست آمده از مطالعه، ارتباطی بین گروه های خونی مختلف و بروز آکنه ولگاریس وجود نداشت. هرچند، ما مطالعات مبتنی بر جمعیت با حجم نمونه های بالا تر را جهت تایید این یافته ها پیشنهاد می نماییم.
    کلیدواژگان: گروه خونی، گروه های خونی ABO، گروه های خونی Rh، آکنه ولگاریس
  • فریبا ایرجی، محمد گرک یراقی، زهره احمدی، محمد علی نیلفروش زاده صفحه 17
    مقدمه
    با توجه به گزارشات متعددی که در مورد عوارض پوستی شایع داروهای مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین ACE) II) از جمله انالایریل و متوقف کننده های گیرنده ی آنژیوتانسین II (ARB) به خصوص لوزارتان مطرح شده است و با عنایت به اینکه واکنش نژادهای مختلف به داروها متفاوت می باشد و درایران علیرغم مصرف بالای این دودسته دارویی تا کنون مطالعه ای در این باره صورت نگرفته است، لذا بررسی اختصاصی شیوع این عوارض، ضروری به نظر می رسد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع مقطعی می باشدکه بر روی بیماران فلبی بستری در بخش ها و مراجعه کننده به درمانگاه های بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1387 انجام شده است.شیوه نمونه گیری به روش تصادفی بوده و حجم نمونه با استفاده از فورمول برآورد حجم نمونه برای هر گروه، 100 نفر برآورد گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله ی پرسشنامه مطالعه و مشاهده ضایعات توسط متخصص پوست و در مواردی بیوپسی تایید شده است، و ازآزمون های آماری کای اسکور(independent sample t-test)وANOVA جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است.
    یافته ها
    از 200 بیمار موجود در مطالعه5/4% عارضه پوستی ناشی از این دو دارو داشتند که لوزارتان 4%و در انالاپریل 5% بوده است. عوارض ناشی از لوزارتان 1%کهیر و راش ماکولوپاپولر،2% کهیر وآنژیوادم و در مورد انالاپریل 1%ماکولوپاپولربود و 1%کهیر و آنژیوادم1%راش ماکولوپاپولر و 1% اگزما 1% لیکن پلان داشتند. در مورد ارتباط زمان شروع عارضه پوستی با نوع دارو از 5/4 % بیمار عارضه دار شده بودند. میانگین مدت زمان شروع عارضه پوستی پس از شروع مصرف دارو 11/6 ماه بوده است که در 88/8% آنها حداکثر با دو ماه پس از شروع دریافت دارو عارضه بروز کرده است که درانالاپریل این زمان کوتاه تر بوده است.همچنین عوارض پوستی با جنس و سن ارتباط معنی دار نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که اولا هیچ کدام از دسته دارو های مورد مطالعه از نظر عوارض پوستی بر دیگری برتری نداشت.همچنین در هر دو دسته دارویی اکثر عوارض در ماه های اول پس از شروع دارو بروز کرده است که در انالاپریل سریع تر بودهاست
    کلیدواژگان: ARB، ACE، I، آنژیوادم، واکنش پوستی
  • محمدعلی نیلفروش زاده، حمید روح افزا، فریبا جعفری، مهدی خاتونی صفحه 18
    مقدمه
    لیشمانیوز پوستی یک بیماری انگلی است که در ایران به صورت اندمیک وجود دارد.منطقه اصفهان یکی از کانون های اصلی این بیماری می باشد.هدف از این مطالعه بررسی اثر روان درمانی بر روی کیفیت زندگی زنان مبتلا به سالک تحت درمان با گلوکانتیم میباشد.
    روش ها
    در طی این مطالعه 80 بیمار بطور تصادفی در دو گروه تحت درمان دارویی یا درمان دارویی توام باروان درمانی قرار گرفتند. کیفیت زندگی در ابتدا و انتهای مداخله درمانی، در دو گروه سنجش و مقایسه گردید. اطلاعات حاصله توسط نرم افزار SPSSتحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره پرسشنامه کیفیت زندگی در قبل وبعد از مداخله در گروه روان درمانی توام با درمان دارویی به ترتیب 7/5 ± 6/10 و 6/4 ± 7/7 بودو اختلاف آنها در این گروه معنی دار بود (p=0.001). در گروه دارودرمانی میانگین نمره پرسشنامه کیفیت زندگی در قبل وبعد از مداخله به ترتیب 1/5 ± 10 و 1/5 ±11 بود و اختلاف این دو معنی دار نبود.میانگین تفاوت نمره کیفیت زندگی در قبل وبعداز درمان در گروه روان درمانی توام با درمان دارویی 5 ± 9/2 و در گروه دارو درمانی 2/4 ± 4/1 بود و در گروه روان درمانی توام با درمان دارویی ارتقای کیفیت زندگی بطور معنی داری بیشتر بوده است (p<0.001)
    نتیجه گیری
    نظر به بهبود کیفیت زندگی با افزودن روان درمانی در کنار درمان دارویی در زنان مبتلا به بیماری سالک،ارائه مشاوره روان پزشکی به مبتلایاندر واحدهای درمانی مربوطهقابل توصیه است.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز پوستی، کیفیت زندگی، روان درمانی
  • میرهادی عزیز جلالی، گلناز مهران، زهرا مهران احد، علیرضا حنیف نیا صفحه 19
    مقدمه
    آلوپسی آره اتا (طاسی منطقه ای) بیماری شایع هر دو جنس با میزان شیوع 2%-1% می باشد. ظهور این بیماری بطور معمول در اوائل نوجوانی، ابتدای کودکی و یا اوایل بزرگسالی رخ می دهد اگرچه احتمال بروز آن در هر سنی ممکن می باشد. این مطالعه به بررسی تاثیر استرسهای روحی در بروز بیماری آلوپسی آره اتا پرداخته است
    روش ها
    47 نفر با تشخیص طاسی و 47 نفر از افراد سالم (بر اساس سن و جنس میزان شده) انتخاب و به مطالعه وارد شدند و به ترتیب در گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. این افراد سپس به کلینیک تخصصی پوست بیمارستان حضرت رسول اکرم واقع در شهر تهران ارجاع داده شدند.
    فرم پرسشنامه Paykels برای حوادث زندگی اخیر و همچنین اطلاعات فردی شرکت کنندگان برای دریافت و بررسی اطلاعات مود نیاز استفاده شد.
    یافته ها
    توزیع آلوپسی آره اتا در نواحی مختلف بدن بیماران به شرح زیر بود; (%8/63)30 در سر، (%34)16 در ریش و (%1/2)1 در بدن، نمره حوادث اخیر زندگی (برای 12 ماه گذشته) گروه بیمار(01/1±9/6) تفاوت معنی داری با گروه شاهد (91/0 ± 12/7) نشان نداد. 05/0 P=
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین وقایع پراسترس زندگی اخیر و وقوع تاسی نشان نداد.
    کلیدواژگان: طاسی منطقه ای، حوادث زندگی اخیر
  • ساویز ساغری، میرهادی عزیزجلالی صفحه 20
    مقدمه
    شایعترین عوارض جانبی داروها واکنش های پوستی هستند. در ایران هنوز آمار دقیقی از این عوارض در دست نیست؛ زیرا بسیاری از افرادی که مبتلا به فرم های خفیف بثورات دارویی می شوند، یا خود به خود بهبود یافته، یا به طور سرپایی معالجه می شوند. این مطالعه با هدف بررسی میزان فراوانی بثورات پوستی ناشی ازمصرف دارو در بیماران بستری در بخش های پوست دو سانتر مهم تهران انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی تمامی بیماران بستری به علت بثورات دارویی در بخش پوست بیمارستان های حضرت رسول و لقمان حکیم تهران بود. اطلاعات دموگرافیک و سایر داده های ضروری از پرونده پزشکی بیماران استخراج شد. داده ها بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی، شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و... برای داده ها گزارش می شود.
    یافته ها
    از150 بیمار بستری 90 نفر زن و 50 نفر مرد بودند. ازاین گروه 81 نفر دارای بثورات ماکولوپاپولار، 31 نفردارای SJS، 10 نفر دچار بثورات کهیری، 5 نفردارای واکنش TEN، 8 نفر دچار بثورات fixed drug، 9 نفر دارای بثورات اریترودرمال، 4 نفر دچار بثورات اگزمایی، و 2 نفر دچار اریتم مولتی فرم شده بودند.
    فنی توئین، کاربامازپین، لاموتریژین، پنی سیلین و کوتریموکسازول به ترتیب پنج دارو یی بودند که به تنهایی نیمی از موارد بثورات دارویی را در بیماران مورد مطالعه تشکیل می دادند.
    نتیجه گیری
    تظاهرات پوستی مخاطی پس از مصرف داروها از ساده ترین شکل یعنی ماکولوپاپولار، تا شدید ترین شکل یعنیToxic Epidermal Necrolysisدر میان بیماران مورد مطالعه دیده شد.با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر، شایعترین بثورات پوستی به دنبال مصرف داروهای مختلف به ترتیب ضایعات ماکولوپاپولر و سندرم استیونس- جانسون می باشند
    کلیدواژگان: پوست، بثورات، دارو، درماتولوژی، بیمارستان
  • محمدعلی نیلفروش زاده، فرحناز فاطمی نایینی، امیر حسین سیادت، لیلی راد صفحه 21
    از سیستم های لیزری به طور معمول برای درمان هیرسوتیسم استفاده می گردد. که شامل (694 نانومتر)، (800 نانومتر)، لیزر الکساندریت (755 نانومتر) و Nd: YAG (1084 نانومتر) می باشند. لیزر دیود و لیزر الکساندریت از بهترین انواع لیزر می باشند که در درمان هیرسوتیسم برای بیماران با پوست تیره موثر می باشند. نوع پاسخ دهی به درمان با استفاده از این دو نوع لیزر درمانی متغیر است و اطلاعات درباره استفاده از این دو لیزرکامل نیست.در این مطالعه ما کارایی این دو سیستم درمان با لیزر را در درمان دائمی مو های زائد مقایسه نمودیم.بیماران این مطالعه تصادفی و کارآزمایی بالینی را زنان بین 15 تا 45 سال تشکیل می دادند.پس از اخذ رضایت نامه کتبی، بیماران به دو دسته به صورت تصادفی تقسیم گردیدند. گروه اول به وسیله لیزر الکساندریت در چهار جلسه و به مدت دو ماه و گروه دوم ابتدا دو جلسه به وسیله لیزر دیود و در دو جلسه بعدی به وسیله لیزر الکساندریت درمان گردیدند.به طور کلی، 111 بیمار(57 بیمار در گروه لیزر الکساندر و 54 بیمار در گروه لیزر متناوب دیود) درمان و بعد از درمان مورد بررسی قرار گرفتند.از نظر کاهش میانگین موتفاوت معنی داری بین دو گروه در بین دو روش درمانی وجود داشت. به جز جلسه اول درمان، تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر درصد رضایت بیماران وجود نداشت.با بررسی بیماران در پایان دوره درمانی، بین دو گروه تفاوتی از نظر نتایج ماه های اول، سوم و ششم وجود نداشت. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که در درمان هیرسوتیسم، تفاوتی بین روش های درمانی لیزر الکساندر و لیزر دیود مشاهد نمی گردد و پیشنهاد می گردد که در مطالعات بعدی، تاثیر درمان متناوب در برابر درمانهای تک جلسه ای مقایسه گردد.
  • فریبا جعفری، محمد علی نیلفروش زاده، ناصر توکلی، بهزاد ذوالفقاری، فرود شهبازی صفحه 23
  • گیتا فقیهی، تقی قفقازی، محمدعلی نیلفروش زاده صفحه 24
  • ژاله ورشوساز، فریبا جعفری*، سارا کریم زاده صفحه 25
  • ذبیح الله شاهمرادی، فاطمه عندلیب، امیرحسین سیادت * صفحه 26
  • گزارش مورد
|
  • Mohammad Ali Nilforoushzadeh, Fariba Jaffary, Hajar Zarkoob Page 1
    Background
    Radiofrquency(RF) is anew techniquetotreat facial wrinkles. This study was designed to assess the efficacy of Accent RF in wrinkle reduction of different areas of the face.
    Method
    Patients with mild to severe facial wrinkles were treated with Accent using RF energies of 35 to 145 watts. The average energy used in this study was 83.11 watts. Patients received 4 subsequent weekly RF sessions. Wrinkle improvement was rated by two double- blinded physicians comparing 6-month posttreatment photographs with pretreatment photos. Moreover, patient satisfaction was assessed at 1 and 6 months after the last session of the treatment.
    Results
    45 women participated in this study. In terms of patient satisfaction 1 month after the last treatment 8,9% of the patients declared their dissatisfaction, 53,3% were somehow satisfied, 33.3% were satisfied and 4.4% were very satisfied. At 6 month, patient satisfaction was as follows: 4.4% dissatisfied, 31.1% somehow satisfied, 46.7% satisfied, and 17.8% very satisfied. Patient satisfaction 6 months after the last treatment was significantly higher than 1 month post treatment. At 6 months, patient satisfaction was not more than 75% in any treatment areas of the face Cnclusion: Comparing the results and Accent parameters used in this study with previous studies suggests using higher energy levels and more treatment sessions to achieve better clinical improvement of facial wrinkles.
  • Samar Asgharzadeh Moghaddam, Fariba Jaffary, Mohammad Ali Nilforoushzadeh, Mah Rokhsar Nazarian Page 2
    Background

    Vitiligo is a skin disease charachterized with loss of skin pigmentation and the lack of melanocytes in the epidermis.Its prevalence is estimated as 1-2% of the world population. The cause of this disease is not clear, but the immunologic etiology is strongly suggested due to coincidence of other autoimmune diseases such as thyroid disorders. Thyroid screening tests are not considered as routine tests for vitiligo patients. This study was designed to further study of thyroid function in vitiligo patients.

    Methods

    63 patients with vitiligo and 63 non-vitiligo from the patients referred to Dr Shariati Hospital and Skin Disease and Leishmaniasis ResearchCenter(SDLRC) were studied. Thyroid function tests tests including TSH, T3, T4, and thyroid antibodies(anti TPO and anti Tg) were investigated.Data was analyzed by Chi square and Fisher’s exact test using SPSS 18.

    Results

    Frequency of TSH, T4 in both groups were examined and no significant difference between the two groups did not exist(P= 0.09 and P= 0.11). In terms of distribution of T3, Anti-TPO and Anti-Tg between the two groups, significant differences between There were two groups (P= 0.001, P= 0.04 and P= 0.07 respectively).

    Discussion

    Based n the results of this study there was no correlation between vitiligo and clinical disorders of thyroid. However doing T3,Anti TPO,Anti Tg tests is warranted in vitilgo patients for advance diagnosis of any thrroid disfunction and prevemt their complications.

  • Mohammad Ali Nilforoushzadeh, Alireza Firooz, Leila Shirani- Bidabadi, Sedigheh Saberi, Shahram Moradi, Seyed Mohsen Hosseini Page 3
    Background C:utaneous Leishmaniasis(CL) is still considered as a health problem in the world. Several methods of control in different regions together with obtaining integrated information on its natural foci are needed to decrease its prevalence. This study was designed to evaluate the effects of simultaneous interventions (such as insecticide spraying against the vectors, careful rodent control, improving environment, and ecosystem changes) for CL control.
    Methods
    Regarding the present study, we embarked on pretesting pilgrims of Emamzadeh Agha Ali Abbas(AS) using a standard questionnaire. Then, three methods of controlling the disease including: 1. Spraying residential buildings with Bygon2. Baiting with chlorate anticoagulant poisons against the district’s rodents 3. Changing vegetative cover of the region and improving its environment4. Improving environment(waste disposal, improving the inadequate status) 5.Mounting mesh on all the doors and windows of the buildings of residential parts. Through a comparison between the numbers of pilgrims affected by the cutaneous leishmaniasis after and before the interventions, an evaluation of the control actions was done.
    Findings
    In the statistical universe of the pilgrims during the stages of before intervention (pretest) and after it (Posttest), 23(1.4%) and 5 (0.3%) persons were affected by cutaneous leishmaniasis respectively. Kisquare statistical test didnt indicate any significant difference between the two statistical universe's relative frequency of persons affected by critical zoonotic cutaneous leishmaniasis (PV=0.731).
    Conclusion
    the only scientific way for preventing and controlling zoonotic cutaneous leishmaniasis was combination of control methods (improving environment, fighting off the disease’s districts and vectors) together with changing vegetative cover of the region. Any measure for controlling disease must be taken and programmed in accordance with the relevant experts’ views, in coordination with other organizations, and with society’s participation.
  • Fariba Jaffary, Talitha De Vries, Mohammad Ali Niloroushzadeh, Noshin Lotfi, Hendry Pas Page 5
    Background
    Pemphigus foliaceus (PF) is a cutaneous autoimmune bullous disease characterized by the presence of anti-desmoglein 1 antibodies. The trigger for the formation of these antibodies is thought to consist of the vector insects of parasitic diseasesfound in endemic regions for PF, including leishmaniasis, as a non-pathogenic variant of these antibodies was found in patients with those parasitic diseases in endemic regions for PF. This hypothesis would be confirmed by the finding of the said non-pathogenic antibodies in patients with one of these parasitic diseases in regions non-endemic for pemphigus foliaceus. Therefore the aim of this study was the evaluation of Anti-DSG1 antibody in patients suffering to zoonotic cutaneous leishmaniasisin Isfahan city of Iran.
    Methods
    Blood sera of 58 patients with zoonotic cutaneous leishmaniasis, confirmed by clinical signs and direct blood smear, were collected and enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) for anti-desmoglein1 antibodies was performed on these samples.
    Results
    56 out of 58 serum samples of patients with cutaneous leishmaniasisin this study were negative for anti-Dsg1 antibodies using ELISA, with one sample having an indeterminate value and one sample being positive.
    Conclusion
    Our results reject our initial hypothesis regarding the role of leishmaniasisin triggering the formation of anti-desmoglein 1 antibodies. Several alternate explanations are possible, including the role of the black fly Simuliumnigrimanum
  • Sedighe Saberi, Ahmad Reza Zamani, Neda Moatamedi, Mohammad Ail Nilforoushzadeh, Fariba Jaffary, Ezatolah Rahimi, Seyed Hossein Hejezi Page 6
    Introduction

    Shahid Babaie airbase is one of the most important centers of Leishmania in Isfahan province. This is because of proximity to hyperendemic regions like Borkhar and also because of urbanizing and residency of migrant militaries and their families in this infected region. Training the community in regions with high incidence, performing public programs for screening, treatment and taking proper actions to control sandfly (phlebotomus) and animal reservoirs of the parasite are pivotal factors in controlling Leishmania. It seems that training the high risk community about preventive methods is one of the most effective strategies against Leishmania. Regarding more incidence of the disease among the youth and their sensitivity to get infected, we decided to examine knowledge, attitude and practice of guidance and high school students regarding Leishmania in that region. We aimed to provide training programs to improve preventive behavior against Leishmania in the next phase of the project.

    Method

    This project was designed as a descriptive- cross sectional study. We used proper questionnaires which were filled out via interview. The target community, were students of guidance and high school in Sh.Babaie airbase region of Isfahan. Sampling was done by enumeration method. The questionnaire consisted of questions about knowledge, attitude and practice which were categorized into 3 grades (weak, intermediate, strong) on the basis of collected scores.

    Results

    In this study, 450 students took part. Among these, 245 were high school students (126 male and 119 female) and 215 were in guidance school (91 male and 124 female). Knowledge score was 17.47 with the range of (0-30) and the grade was intermediate. Attitude score was 37 with the range of (13-52) and the grade was also intermediate. Their practice score was 1.8, range (0-6) and the obtained grade was weak. Attitude and knowledge showed statistical meaningful correlation with gender; these two scores were higher in female students regarding prevention of the disease. Specific knowledge about Leishmania symptoms, carrier and reservoirs were higher than the knowledge about preventive methods. Results showed that, 47.2% of students believed in “fortune” to get infected. Although 97.9% of students knew that sandfly is the carrier but only 28.6% knew what exactly sandfly is.

    Discussion

    Increasing knowledge by giving direct and face to face training to students (the high risk community), teachers and mothers who have a significant role in changing the behavior of the youth is essential. In conclusion, improved knowledge will result in promotion of the attitude level and especially practice of the students to prevent Leishmania in the region.

  • Ali Asilian, Majid Davami Page 7
    Intruduction: The optimal treatment for cutaneous leishmaniasis (CL) is not known.Topical paromomycin is one of the many drugs that have been suggested for the treatment of CL caused by Leishmania major. Recently, topical photodynamic therapy (PDT) has been reported to be effective in the treatment of CL.
    Aims
    To compare the parasitological and clinical efficacy of PDT vs. topical paromomycin in patients with Old World CL caused by L. major in Iran.
    Methods
    In this trial, 60 patients with the clinical and parasitological diagnosis ofCL were recruited and were randomly divided into three treatment groups of 20 subjects each. Group 1 was treated with weekly topical PDT, and groups 2 and 3 received twice-daily topical paromomycin and placebo, respectively. The duration of treatment was 4 weeks for all groups. These groups were followed for 2 months after the end of treatment.
    Results
    In total, 57 patients with 95 lesions completed the study. At the end of thestudy, complete improvement was seen in 29 of 31 (93.5%), 14 of 34 (41.2%) and 4 of 30 lesions (13.3%) in groups 1, 2 and 3, respectively (P < 0.001). At the same time point, 100%, 64.7% and 20% of the lesions had parasitological cure in group 1, 2 and 3, respectively (P < 0.001).
    Discussion
    Topical PDT can be used safely as a rapid and highly effective alternative treatment choice for Old World CL in selected patients.
  • Ali Asilian, Afshin Darougheh, Fazlolah Shariati Page 8
    Introduction
    Keloids and hypertrophic scars are benign growths of dermal collagenthat usually cause major physical, psychological, and cosmetic problems.
    Methods
    In this 12-week single-blinded clinical trial, 69 patients were randomly assignedinto three study groups. In Group 1, intralesional triamcinolone acetonide (TAC,10 mg/mL) was injected at weekly intervals for a total of 8 weeks. In Group 2 [TAC15-fluorouracil (5-FU)], 0.1mL of 40mg/mL TAC was added to 0.9 mL of 5-FU (50mg/mL). Thiscombination was injected weekly for 8 weeks. In Group 3, in addition to weekly TAC15-FUinjection for 8 weeks, lesions were irradiated by 585-nm flashlamp-pumped pulsed-dyelaser (PDL, 5–7.5 J/cm2) at the 1st, 4th, and 8th weeks. Lesions were assessed for erythema, pruritus, pliability, height, length, and width.
    Results
    Sixty patients completed the study. At the 8- and 12-week follow-up visits, allgroups showed an acceptable improvement in nearly all measures, but in comparisonbetween groups, these were statistically more significant in the TAC15-FU and TAC15-FU1PDL groups (po.05 for all). At the end of the study, the erythema score was significantlylower, and itch reduction was statistically higher in the TAC15-FU1PDL group(po.05 for both). Good to excellent improvements (450% improvement) were reported bythe patients as follows: 20% in Group 1, 55% in Group 2, and 75% in Group 3, all of whichwere significantly different (po.05). Good to excellent responses were reported by theblinded observer as follows: 15% in Group 1, 40% in Group 2, and 70% in Group 3. Theirdifferences were statistically significant (po.05). Atrophy and telangiectasia were seen in37% of patients in TAC group.
    Discussion
    Overall efficacy of TAC15-FU was comparable with TAC15-FU1PDL, butthe TAC15-FU1PDL combination was more acceptable by the patients and producedbetter results. Its effect on lightening of the lesion was promising. The TAC15-FU1PDLcombination seems to be the best approach for treatment of keloid and hypertrophic scars.
  • Gita Faghihi, Anahita Shahingohar, Amir Hossein Siadat Page 10
    Background
    Melasma is an irregular brownish pigmentation observed on the faces of young to middle-aged women, especially of Asian races, which may contribute to various emotional disturbances. Although not any favorable treatment being approved yet, one appropriate approach is peeling by glycolic acid 70% (GA 70%). Considering the efficiency of Tretinoin in lower concentrations as over-the-counter lightening agents, peelings with higher strength Tretinoin may effectively relieve the pigmentation (melasma) sooner than other topical therapies. Main purpose was to compare the efficiency and complications of GA 70% with Tretinoin 1% peeling.
    Methods
    A randomized, double-blinded clinical trial performed on 63 female patients with bilateral melasma. One facial side was treated by drug A (GA 70%) and the opposite side by agent B (Tretinoin 1%) peeling for four sessions with 2-week intervals. Descending changes in Melasma Area and Severity Index (MASI) scores, patient's discomfort and untoward complications following peeling all were evaluated and compared during the research period.
    Results
    The efficiency of Tretinoin 1% peelings in declining the MASI score (treatment of melasma) was similar to GA 70%, as well as the rare unwanted complications of them. However, the patient's discomfort following procedures as expressed by their own, was significantly lower with Tretinoin 1% compared to GA 70% peeling. The case's satisfaction with the intervention was statistically similar to each other. Furthermore, we experienced almost the equal times of beginning the therapeutic responses in both groups.
  • Gita Faghihi, Fatemeh Andalib, Ali Asilian Page 11
  • Gholam Hossein Ghaffarpour, Vahid Ebrahimi, Mir Hadi Aziz Jalali Page 12
  • Mir Haddi Aziz Jalali, Gholam Hossein Ghafarpour, Babak Mousavifard Page 13
    Introduction
    External genital warts are among common causes of sexually transmitted diseases. Human papillomavirus is well known as a responsible etiology for inducing genital warts and specific types of this virus have being accused of causing cervical cancer for decades. However, there are many controversies regarding the best treatment of this infection disease according to different studies.
    Method
    In this randomized controlled trial, 160 patients with genital warts were enrolled into the study. Eighteen patients were treated with Co2 laser and 80 patients were treated with cryotherapy. They were evaluated for clearance rate, complications and recurrence rate during a 3-months follow-up period.
    Results
    76 lesions (95%) in Co2 laser therapy group and 37 lesions (46.2%) in cryotherapy group were completely cleared. The clearance rate was significantly different between groups (p<0.001). Lesions in cryotherapy group required second and third applications to complete clear in 12% and 12.2%, respectively. While in Co2 laser group, lesions just required once-only therapy to clear. The Co2 laser therapy is associated with less recurrence rate compared to the cryotherapy (0.05% Vs 0.18%).
    Discussion
    the results showed that the overall efficacy of Co2 laser in treatment of external genital warts was approximately two-folds more than cryotherapy. Inaddition, Co2 laser therapy was associated with lower recurrence rate than cryotherapy.
  • Gita Faghihi, Anahita Vali, Mohammad Reza Raddan, Gholam Reza Eslamieh, Shadi Tajamoli Page 14
    Viral warts are a common problem especially in young people. They are an important topic as they are transmittable and cause social embarrassment. Though there are several treatments for viral warts, none offer a fast, simple, complete cure by itself. A simple and inexpensive way of treatment would be outstanding, especially in the developing countries. The author's goal was to determine in patients with warts, the efficacy and safety of topical puncture with 85% formic acid in distilled water solution. A placebo-controlled, clinical trial was performed in patients with common viral warts who were referred to the Khorshid and Beheshti dermatology centers of Isfahan Medical School in 2003 and 2004. A total of 34 patients received 85% formic acid in distilled water solution on their lesion on one side of the body and distilled water as placebo on the other side of the body, every other day, using a needle puncture technique. Follow-up occurred every 2 weeks up to 3 months for all patients. Ninety-one percent of patients who received formic acid application showed complete disappearance of warts after follow-up period, compared to 10% in the placebo (distilled water) group. The results show that the application of 85% formic acid in distilled water solution is a safe and effective treatment for common warts with few side effects and good compliance.Viral warts are a common problem especially in young people. They are an important topic as they are transmittable and cause social embarrassment. Though there are several treatments for viral warts, none offer a fast, simple, complete cure by itself. A simple and inexpensive way of treatment would be outstanding, especially in the developing countries. The author's goal was to determine in patients with warts, the efficacy and safety of topical puncture with 85% formic acid in distilled water solution. A placebo-controlled, clinical trial was performed in patients with common viral warts who were referred to the Khorshid and Beheshti dermatology centers of Isfahan Medical School in 2003 and 2004. A total of 34 patients received 85% formic acid in distilled water solution on their lesion on one side of the body and distilled water as placebo on the other side of the body, every other day, using a needle puncture technique. Follow-up occurred every 2 weeks up to 3 months for all patients. Ninety-one percent of patients who received formic acid application showed complete disappearance of warts after follow-up period, compared to 10% in the placebo (distilled water) group. The results show that the application of 85% formic acid in distilled water solution is a safe and effective treatment for common warts with few side effects and good compliance.
  • Gholam Hossein Ghafarpour, Gelareh Ghafarpour, Mohammad Reza Ghasemi Page 16
    Introduction
    acne vulgaris is one of the most common skin disorders in the world, affecting 85% of adolescents. Acne has significant effect on psychosocial and emotional health particularly in the young patients with facial involvement. Until now, it has been given special consideration to find out different predisposing factors of acne vulgaris. In this study, we evaluate association of severe acne vulgaris and ABO and Rh blood groups.
    Methods
    This cross-sectional study recruited 500 consecutive patients with severe acne vulgaris referred to our university hospital dermatology clinic betweenApril 2005 and April 2010. ABO and Rh blood groups of the patients were compared to the previously reported data of 1,300,000 healthy subjects from general population.
    Results
    Mean age of the patients was 24.11±6.8 years; 24.33±6.9 years for women and 22.14±5.0 years for men. Peak age of the disease presentation was 22 in both men and women. Distributions of ABO and Rh blood group between male and female patients were not significant different (p=0.55 and p=0.33, respectively). Blood group distribution among patients was as follow: blood group O in 44%, A in 25.6%, B in 20.8% and AB in 9.6%. In addition, 92% of patients were Rh positive and 8% were Rh negative. When comparing patients with severe acne vulgaris to the control group, there was no statistically significant difference between groups according to ABO/Rh blood groups(p=0.72 and p=0.80, respectively).
    Discussion
    given the result of the study,there was no association between ABO/Rh blood groups and development of severe form of acne vulgaris. Further studies with greater sample size recommended confirming these findings.
  • Fariba Iraji, Mohammad Garekyaraghi, Zohreh Ahmadi, Mohammad Ali Nilforoushzadeh Page 17
    Introduction
    Numerous reports have been published about the skin reaction after using angiotensin II-converting enzyme inhibitors (ACEI) such as enalapril and angiotensin II receptor inhibitors II (ARB) such as losartan. However, no such investigations has been conducted to evaluate skin complications after ACEI and ARB drug group intake.According to different racial to medications and high rate prescription of theses mentioned drugs we aimed to design the present study.
    Method
    Our cross-sectional study was performed on hospitalized or referring patients taking ACEI or ARB in Isfahan university of medical sciences university hospitals in 2008. 200 patients were randomly entered the study. Chi square and independent sample t-test were used as analysis method (SPSS analysis software Ver. 15).
    Results
    Skin reaction developed in 4.5% Of 200 patients participated in our study. (losartan 4.5%, enalapril 5%). The most common skin complications in patients were: Urticaria, maculopapular rashes and angioedema. The average time from taking medication to development of skin complications was 6.11 months, which in 88.8% of patients skin complications appeared between 1- 2 months from drug prescription. Age and gender were not associated with development of skin reactions.
    Discussion
    The results of the study showed that both group were similar for development of skin reactions in patients. Furthermore, in patients taking enalapril, the initiation of skin reaction was reported to be faster than patients taking losartan.
  • Mir Hadi Aziz Jalali, Golnaz Mehran, Mehran-Ahad Zahra, Alireza Hanifnia Page 19
    Introduction
    Alopecia areata 0.1%-0.2% of humans, occurring in both males and females. Initial presentation most commonly occurs in the late teenage years, early childhood, or young adulthood, but can happen with people of the ages. In the present study, we were to find any association between onset of alopecia areata (AA) and preceding emotional stress.
    Method
    Totally 47 patients diagnosed AA and 47 controls (healthy subjects matched on age and gender) enrolled to our study at the dermatology clinic of Hazrat Rasoul Akram hospital, Tehran, Iran. Participants were administered paykel's questionnaire for Recent Life Events, also demographic data of all subjects registered simultaneously.
    Results
    The distribution of alopecia in patients was as follow: head 30 (63.8%), beard 16 (34%), body 1 (2.1%). The total score of recent life events (last 12 months) was not different significantly between the alopecia patients (6.9±1.01) and the comparison subjects (7.12±0.91). p=0.95
    Discussion
    Our results do not support the hypothesis that stressful life events associated to occurrence of alopecia areata.
  • Saviz Saghari, Mir Hadi Aziz Jalali Page 20
    Introduction
    The most common drug side effects are skin reactions. These reactions range from simple Maculopapular eruptions to massive epidermal necrosis. There are not still enough data about drug eruptions in Iran, because minor side effects resolve spontaneously or as outpatients. In this survey, we studied skin drug eruptions among patients admitted to dermatology departments of two hospital centers in Tehran between 2001 and 2009.
    Method
    This was a descriptive study and included all cases who were admitted in Hazrat-Rasonl and loghman-Hakim hospitals for skin drug reaction between 2001 and 2009.We derived their demographic dataand other information from their medical records.Then we analyzed data with SPSS 12 software, using descriptive statistical tests.
    Results
    Our samples contained 150 patients, including 90 females and 60 males. Frequency of different skin reactions was as follows: Maculopapular eruptions 82 cases, Steven Johnson syndrome 31 cases, Urticarial reactions 10 cases, Toxic Epidermal Necrolysis reactions 5 cases, Erythrodermal eruptions 8 cases, Edematous eruptions 4 cases and Multiform Erythema 2 cases. The most vulnerable drugs in our study were in order: Phenytoin, Carbamazepine, Lomotrigin, Penicillin and Co-trimoxazole. These five drugs were in charge for 50 percent of all cases.Most of the drugs were prescribed for urinary tract infections, Convulsions, and Diarrhea.
    Discussion
    Skin drug reactions in this study varied Tremendously from the most simple type i.e. Maculopapular eruptions which is the most common form worldwide, to the most complex ones, i.e. Toxic Epidermal Necrolysis.According to the findings, Maculopapular eruptions and Steven Johnson Syndrome are the most common forms of skin drug reactions.
  • Mohammad Ali Nilforoushzadeh, Farahnaz Fatemi Naieni, Amir Hossein Siadat, Rad Leili Page 21
    Laser systems that are commonly used for the treatment of hirsutism include the ruby laser (694 nm), the diode laser (800 nm), the alexandrite laser (755 nm) and the Nd:YAG laser (1084 nm). The diode laser and alexandrite laser are considered effective in treatment of hirsutism in dark-skinned patients. The response of hairs to these laser systems is variable and not complete. In this study, we compared the efficacy of these two laser systems for permanent hair removal. This was a randomized, controlled clinical trial that was performed with women of the age range 15-45 years old. After obtaining informed consent, the samples were randomized into two groups using random allocation software. The first group was treated with alexandrite laser alone (four sessions, two months apart). The second group was treated sequentially with diode laser for the first two sessions and alexandrite laser for the next two sessions. Overall, 111 patients (57 patients in the alexandrite laser group and 54 patients in the sequential diode-alexandrite laser group) were evaluated. There was no significant difference regarding mean of hair reduction between the two groups during the courses of treatment. Except for the first session, there was no significant difference regarding percent of patient satisfaction between the two groups (P value >0.05). Comparison between the two groups showed no significant difference one month, three months and six months after the last treatment (P value >0.05). Regarding the results of our study, there is no significant difference between sequential treatment with diode and alexandrite lasers versus alexandrite laser alone in the treatment of hirsutism. We suggest that in further studies, the efficacy of sequential treatment with other laser systems is evaluated against single treatment methods.
  • Fariba Jaffari, Samira Karbasioun, Ashraf Aminorroaya Page 22
    Background
    Finasteride partially blocks the conversion of testosterone to dihydrotestosterone through inhibition of5α - reductase in hair follicles. Finasteride cream can penetrate to dermis to arrive at hair follicle due to its solubility.Therefore, it is expected to be used in treatment of hirsutism with less systemic adverse effects. This study was designedto determine the efficacy of finasteride cream 0.5% in management of idiopathic hirsutism.
    Methods
    Finasteride (0.5%) and placebo creams were administered to 35 women with hirsutism on the face. Medicationand placebo creams, each one was used on one side of the face in an area of excessive hair growth, which were not necessarily symmetrical. The side for the finasteride and placebo creams were chosen randomizly and blindly in 1cm2areas on each side of the face. Hair numbers were counted and the thickness of all hairs was also measured by micrometerand their mean was calculated, at the start of therapy and after 6 months. Statistical analysis was done in SPSS softwareusing Paired and Student t-tests. P-values less than 0.05 were considered significant.
    Results
    The mean of hair numbers decreased at placebo-applied side from 12.20 ± 6.15 to 10.50 ± 4.90 (P<0.0001)and at finasteride- treated side from 11.37 ± 6.15 to 8.47 ± 4.62 (p<0.0001). Mean of hair thickness at placebo side decreasedfrom 2.92 ± 0.84μm to 2.72 ± 0.79 μm (p<0.0001) and at finasteride side from 3.17 ± 0.90μm to 2.37 ± 0.79μm (p<0.0001). Comparison of hair number and thickness showed no statistically significant changes in finasterideversusplacebo treated sides. But, according to patient's view points, hair growth rate was diminished and hair was looseronfinasteride treated side.
    Conclusion
    Six months of topically applied finasteride (0.5%) does not affect on number and thickness of facial hirsutismsignificantly. Despite lack of objective changes, on questioning, most patients in finastride group perceived adecrease in hair growth with time.
  • Fariba Jaffary, Mohammad Ali Nilforoushzadeh, Naser Tavakoli, Behzad Zolfaghari, Foroud Shahbazi Page 23
    Backgrounds
    Leishmaniasis is still one of the endemic parasitic infections in many countries comprising Iran. During the past decades, several medical and surgical approaches have been applied and studied to achieve the best option to treat the cutaneous leishmaniasis in Iran and the world over. However, there is still no single definite and unique approach available for treatment of the disease with an optimal safety and valuable effect. Some preclinical studies have focused on topical use of traditional herb, Achilles millefolium (Yarrow), as an adjutant therapy to treatment of cutaneous leishmaniasis along with other approaches and showed its interestingly suitable impact on the healing of lesions. This study was carried out to evaluate the effect of topical Achilles millefolium in conjunction with intralesionalglucantime on acute cutaneous leishmanial lesions. Methods and materials: sixty patients with confirmed acute cutaneous leishmaniasis were recruited in the study. Patients were randomly allocated into two groups to receive twice daily topical gel of Achilles millefolium 5 % (containing 5 % poly phenol) (group A) or placebo (group B) for four weeks along with weekly injection of intralesionalGlucantime.
    Results
    there was no significant difference between the two groups according to age, gender, and duration of the disease. Also, there was no significant difference in complete and relative cure rates between the two groups (p=0.35). Application site reactions were occurred in 12 patients including redness in 8 cases in group-A and 2 cases in group-B, severe itching in one case in group-A and increasing wound secretion in another case in group-A) (P=0.014).
    Conclusions
    given the result of the present study, there is no significant difference in cure rates of lesions between yarrow and placebo topical gels as an adjuvant drugs with intralesionalglucantime in treatment of acute cutaneous leishmanial lesions.
  • Gita Faghihi, Taghi Ghafghazi, Mohammad Ali Nilforoushzadeh Page 24
    Backgrounds
    Psoriasis is one of the most important chronic inflammatory skin diseases and affected about 3% of people all over the world. However, there is still no unique approach available for treatment of the disease despite of several performed studies regarding efficacy and safety of various drugs including methotrexate. Methods and materials: This randomized double-blind study recruited 65 patients with documented psoriasis. Patients randomly divided into two groups to receive daily topical gel of methotrexate 1% (group-a) or placebo gel (group-B) for two months. Patients were followed up to four months.
    Results
    There were 65 patients, 48 male (75.3%) and 17 female (24.7%), with the mean age of 31±15.7 years and the mean value of diseases duration of 5.5±3.3 years. No significant difference was detected between the two groups of patients according to the response scale after four months.
    Conclusion
    Present study showed that the topical gel methotrexate 1%, when prepared on a base of glycerin, is not effective in improvement of the psoriasis lesions and could not be considered as a first line treatment option in this disease.
  • Jaleh Varshosaz, Fariba Jaffary, Sara Karimzadeh Page 25
  • Zabihollah Shahmoradi, Fateme Andalib, Amir Hossein Siadat Page 26