فهرست مطالب

پژوهشهای علوم دامی ایران - سال سوم شماره 4 (زمستان 1390)

فصلنامه پژوهشهای علوم دامی ایران
سال سوم شماره 4 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/03/03
  • تعداد عناوین: 16
|
  • حیدر زرقی، ابوالقاسم گلیان، حسن کرمانشاهی، احمد رضا راجی، علیرضا هروی موسوی صفحه 324
    به منظور بررسی اثر سطوح تریتیکاله با و بدون افزودن مکمل آنزیمی زایلاناز-بتاگلوکاناز در جیره آغازین جوجه های گوشتی، آزمایشی با تعداد 500 قطعه جوجه خروس یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل (2×5) با 5 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. عوامل آزمایش شامل 5 سطح تریتیکاله (صفر، 8، 16، 24 و 32 درصد) و دو سطح افزودن مکمل آنزیمی (صفر و 05/0 درصد) بود. جیره های آزمایشی به نحوی فرموله شدند که از لحاظ انرژی و مواد مغذی مساوی باشند و از یک تا 10 روزگی به صورت تغذیه آزاد در دسترس پرندگان مورد آزمایش قرار گرفتند. افزایش سطح تریتیکاله در جیره آغازین جوجه های گوشتی به 16 درصد و بالاتر باعث کاهش معنی دار میانگین وزن 10 روزگی و رشد روزانه و افزایش معنی دار ضریب تبدیل غذایی شد. با افزایش سطح تریتیکاله در جیره آغازین عوارض ضد تغذیه ای آن بر شرایط فیزیکی و مورفولوژی دستگاه گوارش مثل افزایش معنی دار ویسکوزیته محتویات روده و وزن نسبی اندام های گوارشی و کاهش ارتفاع ویلی ها مشاهده شد. افزودن مکمل آنزیمی زایلاناز-بتاگلوکاناز به جیره باعث بهبود معنی دار عملکرد تولیدی و کاهش اثرات ضد تغذیه ای تریتیکاله شد. تاثیر سطوح تریتیکاله و مکمل های آنزیمی بر متابولیت های خونی معنی دار نشد. نتایج این مطالعه نشان داد که می توان از تریتیکاله در جیره آغازین جوجه های گوشتی تا سطح 8 درصد بدون بروز اثرات منفی بر شاخص های عملکرد تولیدی استفاده نمود.
  • غلامرضا زابلی، قاسم جلیلوند، مصطفی یوسف الهی، عیسی پیری، کمال شجاعیان، حسین بزی، اکبر داورپناه صفحه 335
    هدف از این پژوهش، تعیین بهترین سطح مکمل لیزین در جیره بر پایه کنجاله پنبه دانه- سویا - ذرت در دوره آغازین جوجه گوشتی بود. برای این منظور از 360 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد (15 جوجه در هر قفس). جیره پایه براساس توصیه های NRC با استفاده از کنجاله پنبه دانه، کنجاله سویا و ذرت تهیه شد سطوح افزایشی مکمل لیزین: صفر، 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 که به جیره پایه با حذف نشاسته اضافه شد. در پایان 14 روزگی، عملکرد و ترکیبات لاشه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سطوح درجه بندی شده مکمل لیزین بر افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک، مصرف خوراک، وزن گوشت سینه، وزن ران و بازدهی اقتصادی اثر معنی داری داشت. برای تعیین بهترین سطح مکمل لیزین از روش های مدل سازی و براساس نقطه شکست استفاده گردید. براساس خط شکسته خطی، نقطه شکست 24/0، 26/0، 35/0 و22/0 و بر اساس خط شکسته درجه دو نقطه شکست مقادیر 39/0، 15/0، 52/0 و33/0 درصد مکمل جیره به ترتیب برای افزایش وزن بدن، بازدهی خوراک، وزن ماهیچه سینه و وزن ران بود. به نظر می رسد استفاده از کنجاله پنبه دانه در جیره دوره آغازین جوجه گوشتی مقدار نیاز به لیزین را به دلیل پایین بودن قابلیت هضم این اسید آمینه افزایش می دهد و تعیین بهترین سطح مکمل لیزین در جیره حاوی کنجاله پنبه دانه متاثر از شیوه های آماری مدل سازی و پاسخ های عملکرد می باشد و مقدار نیاز به مکمل لیزین برای افزایش وزن سینه بیشتر از سایر صفات بود.
  • فاطمه اسدی، فرید شریعتمداری، محمد امیر کریمی ترشیزی صفحه 344
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات منابع مختلف سلنیوم آلی بر عملکرد مرغان تخمگذار و خصوصیات کیفی و ماندگاری تخم مرغ انجام شد. تعداد 72 قطعه مرغ تخمگذار از سویه لوهمن LSL سبک در سن 35 هفتگی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار و 3 مشاهده (مرغ تخمگذار) به مدت 8 هفته مورد بررسی قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار شاهد. تیمارهای 2 تا 7- تیمارهای شاهد به اضافه سلنیوم آلی (3 منبع A،B،C متعلق به شرکت های بیوشم، لالوک و تک فرآورده های آریا در 2 سطح شامل سطح 250 و 500 میلی گرم در کیلوگرم). 8 به اضافه سلنیوم معدنی (3/0 ppm) بود. وزن تخم مرغ های یخچال تحت تاثیر جیره های آزمایشی معنی دار بود (05/0 P)
  • محمدحسین شهیر، سعید مرادی، امید افسریان، افشین حیدری نیا صفحه 351
    هدف از این آزمایش تعیین اثرات افزودن آنزیم گریندآزیم (صفر یا 4/0 گرم بر کیلوگرم جیره) و بوتیرات سدیم (صفر یا 2 گرم بر کیلوگرم جیره) در جیره های بر پایه ذرت و گندم بر عملکرد، خصوصیات لاشه و خصوصیات مورفولوژیکی روده جوجه های گوشتی بود. 480 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه آربوراکرز به 8 تیمار آزمایش اختصاص داده شدند و هر تیمار شامل 4 تکرار بود و در هر تکرار 15 قطعه جوجه قرار داده شد. این آزمایش در قالب طرح پایه کاملا«تصادفی به روش فاکتوریل (2×2×2) اجرا گردید. در انتهای آزمایش، 2 قطعه خروس از هر تکرار جهت تعیین خصوصیات لاشه کشتار شد. نتایج به دست آمده نشان داد که نوع جیره پایه، آنزیم و بوتیرات سدیم تاثیر معنی داری بر خوراک مصرفی جوجه های گوشتی در کل دوره داشت. هرچند نوع جیره پایه و آنزیم بر افزایش وزن جوجه ها در کل دوره تاثیر معنی داری داشت، ولی اثر بوتیرات سدیم به لحاظ آماری معنی دار نبود. نوع جیره پایه بر ضریب تبدیل جوجه های گوشتی تاثیر معنی داری داشت. جیره حاوی گندم باعث افزایش وزن نسبی سنگدان، کبد، وزن و طول نسبی روده گردید. نوع جیره پایه و بوتیرات سدیم اثر معنی داری بر تعداد خمل های زبانی و برگی شکل، ارتفاع پرز، عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دئودنوم و ژژنوم داشت. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد که در جیره های بر پایه ذرت و گندم بهترین عملکرد جوجه های گوشتی زمانی حاصل شد، که آنزیم و بوتیرات سدیم به جیره اضافه گردید.
  • پریسا سلیمانی رودی، ابوالقاسم گلیان، محمد صدقی صفحه 363
    ارزن مرواریدی گیاهی مقاوم در شرایط خشکی است که پروتئین و سطح انرژی قابل متابولیسم دانه آن با ذرت مساوی و بیشتر از سورگوم است و به همین جهت در تغذیه طیور مورد توجه قرار گرفته است. تعیین اسیدهای آمینه مواد خوراکی با استفاده از روش های آزمایشگاهی نیاز به صرف زمان و هزینه بالایی دارد. از این رو یافتن روش هایی برای تخمین میزان اسیدهای آمینه دارای اهمیت می باشد. از دیر باز مدل های رگرسیونی خطی چندگانه (MLR) برای تخمین اسیدهای آمینه برخی مواد خوراکی با استفاده از پروتئین و یا تجزیه تقریبی مورد استفاده قرار گرفته اند. استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) برای تخمین دقیق تر میزان اسیدهای آمینه مواد خوارکی با استفاده از ترکیبات شیمیایی می تواند نتایج بهتری را به همراه داشته باشد. بنابراین مطالعه ای با هدف تخمین سطح اسیدهای آمینه دانه ارزن مرواریدی با استفاده از شبکه عصبی و رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. به این منظور از یکی از منابع که تعداد 52 نمونه ارزن مرواریدی را از نظر تجزیه تقریبی و سطح اسیدهای آمینه مورد بررسی قرار داده بود، استفاده شد. در این مدل ها، ماده خشک، پروتئین خام، چربی، خاکستر و فیبر خام به عنوان متغیر پیشگو و هر یک از اسیدهای آمینه به عنوان متغیر پاسخ استفاده شدند. نتایج بدست آمده حاکی از این است که بین اسیدهای آمینه دانه ی ارزن مرواریدی و ترکیبات شیمیایی آن ارتباط قابل توجهی وجود دارد. ارزیابی آماری نشان داد که مدل ANN در مقایسه با MLR دارای قدرت تخمین بیشتری برای برآورد میزان هر یک از اسیدهای آمینه ارزن مرواریدی با استفاده از روش تجزیه تقریبی می باشد.
  • مهدی ناقوس، عباس پاکدل، رسول واعظ ترشیزی صفحه 369
    به منظور بررسی تاثیر آسیت بر فراسنجه های خون و وزن اندام های داخلی بدن از 335 قطعه پرنده مربوط به یک خط پدری از لاین تجاری آرین استفاده شد. 161 قطعه از جنس نر و 174 قطعه از جنس ماده به صورت تصادفی انتخاب و تحت دو تیمار شاهد و نمکی (تشدیدکننده بروز نشانه های آسیت) قرار گرفتند. میزان وزن بدن در 54 روزگی و میزان افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در دوره زمانی23 تا 54 دوره پرورش اندازه گیری شد. علاوه بر این میزان گازهای خونی در روزهای 28، 35،42 و 54 اندازه گیری و درصد هماتوکریت در روزهای 14، 21، 28، 35، 42 و 54 اندازه گیری شد. پس از کشتار پرنده ها در سن 54 روزگی وزن کبد، قلب، طحال و چربی محوطه بطنی پرنده ها تعیین شد. وجود مایع در محوطه بطنی، رنگ کبد و سینه در انتهای آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. میزان تلفات ناشی از آسیت نیز در طی دوره پرورش رکوردبرداری شدند. نتایج نشان داد، ضریب تبدیل خوراک، وزن بدن، مصرف خوراک در کل دوره بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت ولی میزان افزایش وزن بدن در جنس نر بین دو تیمار معنی دار بود (05/0p)
  • بهناز اشرفی، علیرضا حسابی نامقی، رضا وکیلی صفحه 376
    منظور بررسی اثر سطوح مختلف تعادل الکترولیتی جیره بر عملکرد تولیدی و پاسخ های ایمنی جوجه های گوشتی تحت شرایط محیطی تنش حرارتی این آزمایش با استفاده از 300 قطعه جوجه خروس یک روزه گوشتی، در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی انجام شد. جیره های آزمایشی بر پایه ذرت- سویا با سطوح مختلف تعادل الکترولیتی (50، 150، 250، 350 و 450 میلی اکی والان در کیلوگرم) تهیه شدند. به منظور اعمال تنش حرارتی از سن 28 تا 42 روزگی جوجه ها روزانه به مدت 4 ساعت در معرض دمای 35 درجه سانتی گراد قرار گرفتند. جهت بررسی پاسخ های ایمنی از آزمایش تزریق عضلانی 5/0 میلی لیتر گلبول قرمز گوسفند با غلظت پنج درصد در سن 18 و 30 روزگی استفاده شد و تیتر آنتی بادی 6 و 12 روز بعد از هر تزریق برای پاسخ های اولیه و ثانویه تعیین شد. در سن 21 روزگی حداکثر مصرف خوراک و میانگین وزن را پرندگان تغذیه شده با جیره با تعادل الکترولیتی 250 میلی اکی والان در کیلوگرم نشان دادند، در حالیکه در سن 42 روزگی بالاترین سطح شاخص های عملکردی فوق الذکر به پرندگان تغذیه شده با جیره با تعادل الکترولیتی 350 میلی اکی والان در کیلوگرم تعلق داشت. اثر سطوح مختلف تعادل الکترولیتی جیره روی ضریب تبدیل غذایی، معنی داری شد (05/0)
  • جواد غلامی، محمدحسن فولادی، محمد سالارمعینی صفحه 385
    در این مطالعه اثرات مزولیت های منطقه مغوئیه رفسنجان و اندازه ذرات آنها بر عملکرد، فراسنجه های خونی و قابلیت هضم جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در غالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار (بدون مزولیت: شاهد؛ با مزولیت ریز: عبوری از الک 1 میلی متری و مانده در الک 225/0 میلی متری، با مزولیت درشت: عبوری از الک 36/3 میلی متری و مانده در الک 68/1 میلی متری) انجام شد. مزولیت جمع آوری شده به میزان 2 درصد از سن 7 تا 42 روزگی به جیره اضافه شده و در جیره بدون مزولیت از سنگریزه استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از مزولیت درشت بر عملکرد جوجه ها تاثیر منفی داشته و مزولیت ریز بر عملکرد بی تاثیر بود. بدین ترتیب که جوجه هایی که مزولیت درشت مصرف کرده بودند نسبت به آنهایی که مزولیت مصرف نکرده بودند، به طور معنی داری افزایش وزن کمتری داشتند. همچنین جوجه هایی که مزولیت درشت مصرف کرده بودند نسبت به آنهایی که مزولیت مصرف نکرده بودند یا مزولیت ریز مصرف کرده بودند به طور معنی داری ضریب تبدیل غذایی بالاتری داشتند. در نمونه های خون جوجه-های گروه شاهد نسبت به آنهایی که مزولیت ریز یا درشت مصرف کرده بودند تری گلیسیرید بیشتری مشاهده شد. در مورد لیپوپروتئین ها با دانسیته بالا، جوجه هایی که مزولیت درشت مصرف کرده بودند نسبت به آنهایی که سنگریزه مصرف کرده بودند به طور معنی داری غلظت لیپوپروتئین های با دانسیته پایین بالاتری داشتند اما به این لحاظ تفاوت معنی داری بین جوجه هایی که مزولیت ریز مصرف کرده بودند با آنهایی که سنگریزه یا مزولیت درشت مصرف کرده بودند، وجود نداشت. میزان آلکالین فسفاتاز، گلوکز، آلبومین، تیروکسین، کلسترول، لیپوپروتئین های با دانسیته پایین و اسید اوریک سرم خون و قابلیت هضم ماده خشک و پروتئین خوراک مصرفی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت.
  • هانی اربابیان، عبدالمنصور طهماسبی، رضا وکیلی، سونیا زکی زاده صفحه 393
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف پودر فلفل قرمز و چربی در جیره جوجه های گوشتی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل (2 × 3) با 4 تکرار و 12 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. عوامل آزمایش شامل سه سطح پودر فلفل قرمز (صفر، 5/1 و3 درصد) و دو سطح چربی (صفر و3 درصد) بود. خوراک و آب به صورت آزاد و به طور دائم در اختیار جوجه ها قرار گرفت. طول دوره آزمایش 42 روز بود. جیره های آزمایشی با انرژی و پروتئین مساوی تنظیم شدند. افزایش سطوح چربی سبب کاهش خوراک مصرفی شد. زمانی که فلفل همزمان با چربی مورد استفاده قرار گرفت میزان مصرف خوراک کاهش یافت. حضور فلفل و چربی به تنهایی در جیره سبب افزایش وزن بدن شد، اما زمانی که فلفل و چربی با هم مورد استفاده قرار گرفتند افزایش وزن کاهش یافت. افزایش سطوح فلفل و چربی سبب کاهش ضریب تبدیل غذایی شد اما زمانی که به جیره های حاوی چربی فلفل اضافه شد ضریب تبدیل غذایی بهبود یافت. در دوره آغازین افزایش سطح فلفل از صفر به 3 درصد سبب افزایش میزان کلسترول و HDL شد، همچنین افزایش میزان چربی در جیره سبب افزایش میزانHDL شد. در دوره رشد با افزایش درصد فلفل قرمز مقدار کلسترول، تری گلیسیرید، HDL و LDL کاهش یافت، همچنین افزایش درصد چربی سبب کاهش کلسترول، HDL و LDL و افزایش مقدار تری گلیسیرید شد. مخلوط فلفل قرمز و چربی سبب کاهش گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، HDLو LDL شد. در دوره پایانی افزایش درصد فلفل قرمز سبب کاهش میزان تری گلیسیرید شد. مخلوط فلفل قرمز و چربی سبب افزایش گلوکز و کاهش میزان تری گلیسیرید در این دوره شد.
  • محمد علی نوروزیان، رضا ولی زاده، فریدون عزیزی صفحه 406
    به منظور بررسی اثر سطوح ید بالاتر از مقادیر توصیه شده NRC، بر عملکرد و غلظت هورمون های تیروئیدی، تعداد 16 راس گاو هولشتاین با میانگین وزن زنده و تولید روزانه شیر به ترتیب 43 ± 652 و 4/2 ± 9/32 در قالب یک طرح کاملا تصادفی، با 4 تیمار مورد استفاده قرارگرفتند. تیمارهای غذایی شامل جیره پایه (صفر)، 5/2، 5 و 5/7 میلی گرم مکمل یدور پتاسیم و به ترتیب دارای 534/0 (2001 NRC)، 284/2، 034/4 و 784/5 میلی گرم ید در هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. به هر تیمار 4 راس گاو به عنوان تکرار اختصاص داده شد. غلظت ید در خوراک، آب مصرفی، ادرار و پلاسمای خون، مقدار هورمون های تیروئیدی T3 و T4 خون و ترکیب شیر هر یک از گاوها بصورت هفتگی تعیین شد. مقدار مصرف خوراک و تولید شیرگاوهای تیمارهای مختلف بصورت روزانه اندازه گیری و مقایسه شد. اعمال تیمارهای آزمایشی تاثیری بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر و بازده غذایی نداشت. غلظت ید در خون و ادرار تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرارگرفت و بطور معنی داری افزایش یافت. غلظت هورمون های تیروئیدی T3 و T4 در بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری نداشت. در طول دوره آزمایشی هیچ گونه علائم بیماری ناشی از مسمومیت با ید (اختلالات تنفسی، سرفه، آبریزش بینی و چشم) دیده نشد. به نظر می رسد که استفاده از سطوح ید بالاتر از مقادیر توصیه شده در جیره غذایی گاوهای شیری تاثیری بر عملکرد و غلظت هورمون-های تیروئیدی خون آنها ندارد.
  • مجید دهقان، رضا طهماسبی، امید دیانی، امین خضری صفحه 412
    در این آزمایش خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و تخمین دیواره سلولی موثر فیزیکی و قابلیت هضم چند محصول فرعی کشاورزی شامل لرد، تفاله و هسته خرما، تفاله انگور، پوسته پسته، تفاله لیمو ترش و کاه برنج به روش برون تنی (in vitro) تعیین گردید. داده های جمع آوری شده در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار آنالیز آماری شدند. خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و قابلیت هضم در بین نمونه های خوراکی به طور معنی داری متفاوت بودند. کاه برنج با ظرفیت نگهداری آب بالا و دانسیته توده ای پایین بر روی فاز مایع شکمبه-نگاری شناور شده و سبب تحریک فرایند نشخوار می گردد. هسته خرما با دانسیته توده ای بالا تمایل به رسوب در شکمبه داشت. در بین خصوصیات شیمیایی، کربوهیدرات غیر فیبری تفاله لیمو ترش و پوسته پسته و پروتئین خام تفاله انگور، لرد و تفاله خرما با بقیه مواد خوراکی تفاوت معنی داری داشتند. با مشاهده نتایج خصوصیات فیزیکی، تفکیک اندازه ذرات و دیواره سلولی موثر فیزیکی، کاه برنج تامین کننده خصوصیات مناسب الیاف در جیره می باشد. همچنین تفاله انگور، هسته و لرد خرما می توانند تامین کننده بخشی از دیواره سلولی موثر فیزیکی جیره باشند. با استفاده از الک های جدید پنسیلوانیا، نسبت به نوع قدیمی آن، تفکیک اندازه ذرات و دیواره سلولی موثر فیزیکی دقیق تر محاسبه شد. در بین محصولات فرعی بررسی شده، از تفاله خرما با کربوهیدرات غیر فیبری و پروتئین مناسب و قابلیت هضم بالا می توان به نسبت بیشتری در جیره نشخوار کنندگان استفاده نمود.
  • قاسم طحان، محمدحسن فتحی نسری، احمد ریاسی، مهدی بهگر، همایون فرهنگ فر صفحه 422
    به منظور بررسی اثر پرتوتابی الکترونی بر فراسنجه های تجزیه پذیری و قابلیت هضم شکمبه ای و پس از شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام کنجاله سویا، کنجاله کلزا و دانه خلر، این مواد خوراکی با مقادیر 50، 100 و 150 کیلوگری پرتوتابی شدند. تجزیه پذیری شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام مواد خوراکی به روش کیسه های نایلونی و با استفاده از دو راس تلیسه هلشتاین مجهز به فیستولای شکمبه ای تعیین شد. قابلیت هضم شکمبه ای و پس از شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام با استفاده از روش توام کیسه های نایلونی و دستگاه شبیه ساز هضم (دیزیII) تعیین شد. نتایج نشان داد پرتوتابی بر مقدار ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام و خاکستر مواد خوراکی اثری نداشت. در مورد کنجاله سویا، در پرتوتابی با 150 کیلوگری، بخش سریع تجزیه و کند تجزیه ی ماده خشک و پروتئین خام به ترتیب بیشتر و کمتر از سایر تیمارها بود و ثابت نرخ تجزیه و تجزیه پذیری موثر شکمبه-ای ماده خشک و پروتئین خام در هر سه مقدار پرتوتابی کمتر از کنجاله سویای خام بود. در مورد کنجاله کلزا، پرتوتابی با مقادیر 50 و 100 کیلوگری باعث کاهش بخش سریع تجزیه و افزایش بخش کند تجزیه ی پروتئین خام نسبت به کنجاله کلزای پرتوتابی نشده شد. در مورد دانه خلر، تنها بخش کند تجزیه ی ماده خشک و پروتئین خام در پرتوتابی با 150 کیلوگری نسبت به دانه خلر پرتوتابی نشده کاهش یافت. قابلیت هضم شکمبه ای پروتئین خام در کنجاله سویا در اثر پرتوتابی با مقادیر 100 و 150 کیلوگری و در کنجاله کلزا در اثر پرتوتابی با هر سه مقدار نسبت به مواد خوراکی پرتوتابی نشده کاهش یافت. در مورد دانه خلر، قابلیت هضم شکمبه ای، قابلیت هضم پس از شکمبه ای و قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش ماده خشک در اثر پرتوتابی با مقادیر 100 و 150 کیلوگری نسبت به دانه خلر پرتوتابی نشده افزایش یافت. قابلیت هضم پس از شکمبه ای و قابلیت هضم کل دستگاه گوارشی پروتئین خام دانه خلر در هر سه مقدار پرتوتابی نسبت به دانه خلر پرتوتابی نشده افزایش یافت. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، پرتوتابی الکترونی بر پارامترهای مورد مطالعه در کنجاله سویا، کنجاله کلزا و دانه خلر اثرات متفاوتی داشت ولی در مجموع به ویژه در مورد دانه خلر باعث بهبود کیفیت پروتئین شد.
  • مهدی مقدم، اکبر تقی زاده، علی نوبخت، احمد احمدی صفحه 435
    به منظور تعیین ارزش غذایی برگ مو کشمشی و تفاله ی انگور واریته سفید با استفاده از روش های کیسه های نایلونی و آزمون تولید گاز تحقیق حاضر انجام شد. در این پژوهش تعداد دو راس گوسفند نر اخته ی فیستولاگذاری شده ی (2±45 کیلوگرم) نژاد قزل مورد استفاده قرار گرفتند. مقدار گاز تولیدی در زمان های 2، 4، 6، 8، 12، 16، 24، 36، 48 و 72 ساعت و تجزیه پذیری به روش کیسه های نایلونی تا زمان 96 ساعت اندازه گیری گردید. ضرایب تجزیه پذیری بخش محلول پروتئین خام برگ مو و تفاله ی انگور به ترتیب 34/5 و 48/6 درصد و برای بخش قابل تخمیر به ترتیب 87/32 و 90/15 درصد بودند. پتانسیل تولید گاز بخش محلول و بخش غیرمحلول (a+b) برگ مو و تفاله انگور به ترتیب 49/289 و 93/249 میلی لیتر در گرم ماده ی خشک بودند. همچنین نرخ تولید گاز این مواد خوراکی به ترتیب 01/0 و 02/0 درصد در ساعت بودند. پروتئین قابل متابولیسم برگ مو و تفاله ی انگور به ترتیب 62/126 و 00/150 گرم در کیلوگرم ماده ی خشک بود که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری داشتند. ضریب همبستگی به دست آمده بین تجزیه پذیری ماده ی خشک و میزان گاز تولیدی برای برگ مو و تفاله ی انگور به ترتیب 97/0 و 87/0 بود و این ضریب بین تجزیه پذیری پروتئین خام و میزان گاز تولیدی به ترتیب 99/0 و 98/0 بود. بالا بودن همبستگی بین روش های کیسه های نایلونی و تولید گاز نشان دهنده ی صحت استفاده از روش تولید گاز با هزینه ی کمتر در تعیین تجزیه پذیری مواد خوراکی است.
  • رضا ولی زاده، محمدرضا نصیری، بلال صادقی، شاهرخ قوتی، علی جوادمنش صفحه 444
    مطالعه مولکولی ساختار ژنتیکی گاو در جهت شناخت دقیق تر خاستگاه این حیوان می تواند در شناخت جنبه های نامشخص تاریخی آن موثر باشد. نژادهای گاو به دو گروه اصلی تائورس بدون کوهان (Bos Tuarus) و ایندیکوس کوهان دار (Bos indicus) تقسیم می شوند. به نظر می رسد هر دو گروه گاوه های ذکر شده در جمعیت گاو های ایران موجود می باشند. با مطالعات ملکولی می توان وابستگی گاوها را به هر یک از این گروه ها مشخص نمود. شناخت این وابستگی از نظر خاستگاه آن ها دارای اهمیت خاصی است. هدف از این مطالعه بررسی توالی نوکلئوتیدی جایگاه های ژنی Cytochrome-b و HVR 1&2 ناحیه ژنی D-loop در DNA میتوکندریایی در سه گروه ازگاوهای سیستانی، سرابی و براون سوئیس بود. استخراج DNA از تعداد 20 نمونه خون از هر نژاد از بانک خون گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد با در نظر گرفتن عدم خویشاوندی بین نمونه ها گرفته و DNA آن ها به روش گوانیدین تیوسیانات- سیلیکاژل استخراج شد. واکنش زنجیره ای پلیمراز با طراحی پرایمرهای اختصاصی برای تکثیر قطعات 701 و 751 جفت بازی نواحی ژنی HVR 1&2وCyt-b از توالی ژنوم میتوکندری براساس روش استاندارد انجام گردید. توالی یابی نواحی تکثیر شده از ژن های Cyt-b و D-loop با استفاده از دستگاه خودکار (ABI 3130) به روش سانگر صورت گرفت. تنوع نوکلئوتیدی به ترتیب برای نژادهای براون سوئیس، سرابی و سیستانی حدود 0037/0، 0024/0 و 0029/0 برآورد شد. با توجه به مشاهده تفاوت های نوکلئوتیدی در نواحی ژنی Cyt-b و HVR 1&2 نسبت به ثبت آنها در ژن بانک جهانی اقدام شد. نتایج آزمون فیلوژنتیکی با استفاده از UPGMA برای هر دو جایگاه ژنی نشان داد که گاوه های سرابی و سیستانی در یک گروه و گاو نژاد براون سوئیس در گروه دیگر قرار دارند.
  • محمدرضا شیخلو، مجتبی طهمورث پور، علی اصغر اسلمی نژاد صفحه 453
    در این تحقیق از شجره 21721 گوسفند بلوچی که در طی 30 سال (1358 تا 1387) در ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد مشهد جمع آوری گردیده بود، جهت برآورد سطح تکامل شجره، ضریب همخونی و متوسط ضریب خویشاوندی دامها استفاده گردید. در طول سالهای مورد مطالعه سطح تکامل شجره روند افزایشی داشت بطوریکه تعداد نسلهای معادل کامل بره های متولد شده در سال 1387 برابر با 2/6 بود. در طول سالهای مورد مطالعه متوسط ضریب همخونی دامها نیز روند افزایشی داشت بطوریکه با برازش رگرسیون خطی همخونی بر سال تولد میزان افزایش سالانه همخونی 15/0 درصد در سال برآورد گردید. سطح همخونی در گله شماره 2 نسبت به گله شماره 1 بیشتر بود (P)
  • هادی فرجی آروق، علی اصغر اسلمی نژاد، محمد رکوعی صفحه 459
    هدف از این تحقیق برآورد روند ژنتیکی و فنوتیپی نمره سلول های بدنی (SCS) و بررسی اثر عوامل محیطی بر این صفت در گاوهای هلشتاین ایران بود. در این مطالعه از تعداد 375350 رکورد روزآزمون شمار سلول های بدنی مربوط به 54374 حیوان که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور بین سال های 1381 تا 1386 رکوردبرداری شده بود، استفاده شد. ارزش های اصلاحی حیوانات توسط مدل حیوانی با استفاده از نرم افزار ASReml پیش بینی گردید. روند ژنتیکی و فنوتیپی، با استفاده از تابعیت میانگین ارزش های اصلاحی و فنوتیپی بر سال زایش برآورد شد. برآورد روند ژنتیکی، فنوتیپی و تاثیر عوامل محیطی بر SCS با استفاده از نرم افزار SAS محاسبه شد. وراثت-پذیری، روند ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب 009/0 ± 082/0، 002/0 ±013/0 – و 103/0 ± 224/0- برآورد شد. تفاوت روند ژنتیکی با صفر معنی دار بود اما تفاوت معنی داری برای روند فنوتیپی مشاهده نشد. عوامل گله، سال زایش، اثرات متقابل گله – سال زایش، گله- فصل، سال زایش- فصل زایش بر صفت SCS معنی دار بود اما اثر فصل زایش و سن زایش برای این صفت معنی دار نبود.