فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 68 (بهار 1382)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 68 (بهار 1382)

  • 71 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/10/27
  • تعداد عناوین: 14
|
  • بررسی ارزش پرگنوستیک آنژیوژنز در سرطان سلول بازال
    پروین رجبی، مهسا مولایی، علی اصیلیان صفحه 1
    مقدمه
    سرطان سلول بازال پوست (BCC) شایعترین سرطان پوست انسان است. اگرچه عموما سیر نسبتا خوش خیمی دارد (BCC1) اما در برخی موارد رفتار تهاجمی از خود به نمایش می گذارد (BCC2). تاکنون معیارهای تشخیصی معمول هیستولوژیک قادر به افتراق دقیق BCC1 و BCC2 نبوده اند.
    روش ها
    در این مطالعه 56 مورد BCC در دو گروه مساوی BCC1 و BCC2 دسته بندی شدند (بر اساس معیارهای هیستولوژیک) و سپس به منظور ارزیابی ارتباط میزان آنژیوژنز تومور با یافته های هیستولوژیک و یا رفتار بالینی، به بررسی آنژیوژنز پرداخته شد. عروق موجود در نسج (نمونه های موجود در بلوکهای پارافینه) بوسیله رنگ آمیزی برای آنتی ژن وابسته به فاکتور 8، مشخص شد.
    نتایج
    تمام 28 مورد BCC2 که رفتار بالینی تهاجمی داشتند، دارای شمارش عروق کوچک بیشتری نسبت به موارد BCC1 بودند بطوری که میانگین شمارش میکرووسلی در BCC2 و BCC1 به ترتیب 8/52 و21.1 بود. 8 مورد BCC1، رفتار بالینی تهاجمی نشان دادند و جالب آن که، شمارش میکرووسلی آنها نسبت به سایر BCC1ها بالاتر بود.
    بحث: به نظر می رسد یافته های مطالعه حاضر ارتباط آنژیونز تومور با معیارهای تهاجم تومور (از نظر کلینیکو پاتولوژی) را تایید کند. بدین لحاظ ممکن است بررسی دانسیته عروق کوچک در انتخاب بیماران پرخطر BCC از نظر عود یا متاستاز به منظور اعمال پیگیری های دقیق تر و درمانهای مکمل، منطقی باشد.
    کلیدواژگان: سرطان بازال پوست، آنژیوژنز، پروگنوز، آنتی ژن وابسته به فاکتور 8
  • تاثیر کلسیم دوبسیلات بر رتینوپاتی دیابتی غیر پرولیفراتیو
    حمید فشارکی، سید حسن مدرسی فر صفحه 5
    مقدمه
    رتینوپاتی دیابتی یکی از علل شایع کوری خصوصا در گروه سنی 64-20 سال می باشد. گزارشهای متفاوتی مبنی بر تاثیر کلسیم دوبسیلات (Calcium Dobesilate) این عارضه وجود دارد. مطالعه اخیر به منظور ارزیابی تاثیر این دارو بر روی بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتیک غیرپرولیفراتیو مراجعه کننده به بیمارستان فیض اصفهان طی سالهای 80-1379 انجام پذیرفت.
    روش ها
    مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده با گروه شاهد بر روی 132 چشم از بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی غیرپرولیفراتیو با متوسط سن 10/9±20/57 سال انجام شد. چشمها به طور تصادفی در دو گروه مداخله (76 چشم) و شاهد (56 چشم) قرار گرفتند. معیار مقایسه دو گروه شاهد و مداخله، حدت بینایی اصلاح شده بر اساس بررسی Snellen Acuity مساحت خونریزی و اگزودای سخت رتین از طریق عکس برداری شبکیه بود. بیماران به مدت شش ماه روزانه دو عدد قرص حاوی 250 میلیگرم کلسیم دوبسیلات و یا دارونما دریافت نمودند. از کلیه موارد فرم اطلاعاتی از جنبه چشمی و استفاده شد. سیستمیک تهیه شد. برای مقایسه دو گروه از تستهای آماری t-student و MANCOVA و Multivariate.
    نتایج
    در گروه مداخله میانگین حدت بینایی پس از درمان افزایش آماری معنی داری داشت. در(P<0.001). در گروه شاهد میانگین مساحت خونریزی افزایش آماری معنی داری داشت. با توجه (P<0.01) هر دو گروه شاهد و مداخله میانگین مساحت اگزودای سخت تفاوت آماری معنی داری نداشت (P<0.05) به فاکتور مخدوش کننده میزان افزایش حدت بینایی در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد معنی دار بود (P<0.033).
    بحث: مصرف قرص کلسیم دوبسیلات به میزان 250 میلیگرم دو بار در روز به مدت شش ماه در بیمارستان مبتلا به رتینوپاتی دیابتیک غیرپرولیفراتیو باعث بهبودی نسبی حدت بینایی شد. بنابراین به عنوان یک روش درمان داروئی احتمالا موثر برای این بیماران می تواند در نظر گرفته شود. انجام تحقیقات بیشتر با وسایل اندازه گیری دقیق تر در این زمینه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کلسیم دوبسیلات، رتینوپاتی دیابتیک غیرپرولیفراتیو
  • بررسی اثر آلبومین در پیشگیری و کاهش شدت سندرم تحریک بیش از حد
    فرحناز مردانیان، فرشته حقیقت صفحه 9
    مقدمه
    سندرم هیپراستیمولیشن تخمدان (OHSS) عارضه تحریک تخمک گذاری (Ovulation Induction) به دنبال کاربرد تکنیکهای کمک باروری (ART) می باشد و بیمار و پزشک را با معضلات نگران کننده روبرو می سازد. تحریک بیش از حد تخمدانها (OHSS) ابتدائا به سه قسمت خفیف متوسط شدید تقسیم می شد ولی اخیرا توسط Galen نوع بسیار شدید یا (Critical) به آن اضافه شد. بهترین اقدام درمانی آن پیشگیری از بروز آنست. آلبومین یکی از راهکارهای تخفیف دهنده علایم OHSS است و هدف ما بررسی اثر آن در جلوگیری از بروز نوع شدید OHSS است.
    روش ها
    این مطالعه مداخله ای، بر روی خانمهای نابارور تحت درمان با داروهای محرک تخمک گذاری مراجعه کننده به دو مرکز باروری و ناباروری اصفهان و شهید بهشتی انجام گردید. افراد با ریسک بالا که براساس تعداد و سایز فولیکولها مشخص می شوند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 31 نفره دریافت کننده آلبومین و شاهد تقسیم شدند. گروه اول 20 گرم آلبومین در روز دریافت تخمک تزریق شد. بیماران هر دو گروه از نظر سن، مدت نازایی، طول فاز فولیکولار، تعداد HMG، روز تزریق HCG بررسی شدند.
    نتایج
    بجز مدت نازایی که در گروه آلبومین بیشتر بود (35/4±8 در مقابل 71/2±8/5) تفاوتی نداشتند. میانگین تعداد فولیکولها، سایز فولیکولها، تعداد اووسیتهای دریافتی و تعداد جنینهای ترانسفر شده در دو گروه تفاوت معنی دار نداشت. تعداد بستری شدن روزهای بستری و شدت خطور علایم در گروه آلبومین کمتر از گروه کنترل بود. علایم OHSS در 6/83 درصد در هفته اول بروز کرد. میزان حاملگی در گروه آلبومین 3/19 درصد (6 مورد) و در گروه کنترل 3/23 درصد (7 مورد) بود که تفاوت معنی دار نداشت.
    بحث: آلبومین در کاهش شدت و میزان بروز OHSS شدید موثر است ولی اثر مطلق در پیشگیری از آن ندارد.
    کلیدواژگان: آلبومین، تکنیکهای کمک باروری، تحریک تخمک گذاری
  • تعیین ارزش تشخیصی MRI در مقایسه با آرتروسکوپی در پارگی منیسک
    عبدالرضا توکلی، خشایار جبل عاملی، محمدرضا گلستان نژاد صفحه 13
    مقدمه
    درمان پارگی منیسک نیاز به تشخیص قطعی آن دارد. آرتروسکوپی زانو روش تهاجمی اما استاندارد طلایی تشخیص پارگی منیسک است. در این مطالعه ارزش تشخیصی MRI که یک روش غیرتهاجمی است با مقایسه آن با نتایج آرتروسکوپی بدست آمد.
    روش ها
    مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی است که بر روی 36 نفر (یعنی 72 منیسک) مشکوک به پارگی انجام شد. برای بیماران ابتدا MRI انجام و نتایج آن ثبت گردید سپس آرتروسکوپی انجام گرفته و نتایج آن نیز جداگانه ثبت شد و موارد مثبت و منفی کاذب جوابهای MRI با توجه به نتایج آرتروسکوپی بدست آمده و حساسیت و اختصاصی بودن، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی MRI محاسبه گردید.
    نتایج
    از 72 منیسک مورد بررسی قرار گرفته30 منیسک پارگی داشتند که از این تعداد 16 مورد نتایج حاصل از MRI مثبت حقیقی، 16 مورد مثبت کاذب، 26 مورد منفی حقیقی و 14 مورد منفی کاذب بودند. براین اساس حساسیت MRI در تشخیص پارگی منیسک 3/53 درصد، اختصاصی بودن آن 9/61 درصد، ارزش اخباری مثبت آن (ppv) پنجاه درصد و ارزش اخباری منفی آن 65 درصد محاسبه گردید.
    بحث: براساس نتایج این مطالعه MRI دارای حساسیت، اختصاصی بودن، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی پایین بود که یک روش تشخیص مناسب جهت پارگی منیسک ها نمی باشد و همچنین نتایج حاصل از آن به تنهایی، نمی تواند اندیکاسیون درمان پارگی منیسک باشد.
    کلیدواژگان: پارگی منیسک، آرتروسکوپی، زانو، MRI
  • بررسی ارتباط میزان کورتیزول سرم خون رات با آلودگی صوتی
    عبدالرضا صباحی، ایمان مرادی صفحه 17
    مقدمه
    از میان استرسهای گوناگون، آلودگی صوتی از مصادیق بارز مشکلات جوامع صنعتی می باشد. از آنجا که افزایش میزان کورتیزول در هنگام استرس در خلال مطالعات متعدد به اثبات رسیده است، اندازه گیری آن مواجه با آلودگی صوتی، اطلاعات کمی و کیفی مهمی در مورد آلودگی صوتی در اختیار قرار می دهد.
    روش ها
    در این مطالعه تجربی 40 رات نر بعد از رسیدن به بلوغ به دو گروه شاهد و نمونه تقسیم شدند. گروه نمونه در طی مطالعه به طور روزانه در معرض آلودگی صوتی با شدت 40 دسی بل و فرکانس 1100 هرتز در طی سه ماه قرار گرفتند. بعد از طی این دوره از کلیه راتها خون گیری شده و کورتیزول سرم آنها به روش الایزا مورد اندازه گیری قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان می دهد که با درجه آزادی 32 و ضریب اطمینان 95 درصد و P کمتر از 001/0 اختلاف میانگین میزان کورتیزول دو گروه معنی دار بوده است.
    بحث: در مطالعات مختلف گذشته نگر، افزایش هورمون کورتیزول در مواجهه با آلودگی صوتی به اثبات رسیده است. با توجه به این که معمولا در جوامع صنعتی ترکیبی از آلودگی ها و استرسهای مختلف از جمله آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تنشهای روزمره و غیره موجب افزایش کورتیزول می شوند، این مطالعه افزایش کورتیزول را به علت استرس ناشی از آلودگی صوتی به طور مشخص و اختصاصی به اثبات رسانده است.
    کلیدواژگان: استرس، آلودگی صوتی، کورتیزول
  • بررسی مقایسه ای میانگین سطح هموسیستئین سرم مبتلایان به سکته قلبی
    سهراب عطارد، منصور شعله ور، مسعود پورمقدس صفحه 20
    مقدمه
    با توجه به این که سطح هموسیستئین سرم تحت تاثیر ویتامین B12 و B6 و اسید فولیک می باشد و این ویتامینها براساس ویژگی های فرهنگی اقتصادی و اجتماعی هر جامعه می تواند متفاوت باشد، لذا لازم است سطح هموسیستئین سرم در جوامع مختلف بطور مستقل بررسی گردد و با توجه به اهمیت احتمالی آن در بروز سکته قلبی، فاکتور خطر بودن آن در هر جامعه بطور مستقل بررسی شود.
    روش ها
    در این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی انجام شد بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد بستری در CCU بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس ترتیب مراجعه بیمار انتخاب شدند سپس اطلاعات لازم از هر بیمار در فرم جمع آوری اطلاعات جمع آوری گردید بیمارانی که BUN/Cr بالا ارتواستاتیک هیپوتنشن و سابقه مصرف داروهای مدر داشتند از مطالعه خارج گردیدند آنگاه از تمام بیماران نمونه خون جهت اندازه گیری هموسیستئین سرم گرفته شد و اطلاعات بدست آمده به کمک آزمونهای t-test،Anova و Pearson''s correlation تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار هموسیستئین سرم در کل جمعیت مورد مطالعه (افراد مبتلا به سکته قلبی حاد) 16.3±8.1μmol/L بدست آمد که اگرچه اندکی بالاتر از حد نرمال (5-15μmol/L) است ولی افزایش معنی دار نسبت به میانگین هموسیستئین سرم افراد سالم نداشت. همچنین ارتباط معنی دار بین میانگین هموسیستئین سرم افراد مبتلا به سکته قلبی حاد با جنس مشاهده نشد. بین میانگین سطح هموسیستئین سرم و سن افراد مبتلا به سکته قلبی حاد رابطه معنی دار وجود نداشت. ولی در مقایسه میانگین سطح هموسیستئین سرم افراد مبتلا به سکته قلبی در گروه سنی کمتر از 50 سال با افراد سالم در همان گروه سنی افزایش معنی داری در میانگین هموسیستئین سرم افراد مبتلا به سکته قلبی وجود داشت. در رابطه با نوع سکته قلبی میانگین و انحراف معیار هموسیستئین افراد مبتلا به سکته قلبی قدامی 16±10.4μmol/Lو افراد مبتلا به سکته تحتانی 15.4±6.8μmol/Lبدست آمد که در مقایسه این دو تفاوت معنی دار مشاهده نشد.
    بحث: نتایج بدست آمده نشان می دهد که هموسیستئین سرم به عنوان یک عامل خطر در بروز سکته قلبی حاد فقط در گروه سنی کمتر از 50 سال ممکن است مطرح باشد و بین میانگین سطح هموسیستئین سرم در افراد مبتلا به سکته قلبی حاد با سن، جنس و نوع سکته قلبی رابطه معنی داری وجود ندارد.
    کلیدواژگان: هموسیستئین، سکته قلبی، ویتامین B12، اسید فولیک
  • بررسی مقایسه ای توزیع فراوانی پاتوژنهای عفونی در اسمیرهای سرویکوواژینال
    نوشین افشار مقدم، عبدالرضا صباحی، عطاءالله قهیری، ریحانه صباحی صفحه 23
    مقدمه
    با توجه به این نکته که تشخیص تغییرات سلولهای اسکواموس با تغییرات غیرمعمول (ASCUS) در نمونه ها مشکل است و می تواند منجر به ارائه گزارش اشتباه شود و از طرفی، ارزش ASCUS در بسیاری از موارد دیسپلازی برابر گرفته می شود که منجر به انجام جراحی های بی مورد می گردد. تصور می کنیم این تغییرات با عوامل عفونی واژن و سرویکس ارتباط دارند. هدف از این تحقیق تعیین توزیع فراوانی پاتوژنهای عفونی در اسمیرهای سرویکوواژینال حاوی تغییرات ASCUS در مقایسه با موارد راکتیو می باشد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی در محدوده زمانی سال 75 تا 80 در بخش پاتولوژی بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه، زنان در تمام گروه های سنی که به درمانگاه زنان مراجعه کرده اند.
    نتایج
    این بررسی با مطالعه 1095 مورد فرمهای اسمیر سرویکوواژینال انجام شد که از این بین 58 مورد حاوی تغییر ASCUS و 580 مورد حاوی تغییرات راکتیو انتخاب شدند و داده ها با انجام آزمون t test، chi square آنالیز شدند. توزیع فراوانی پاتوژنهای سرویکال در اسمیرها با تغییرات ASCUS و راکتیو به ترتیب 3/48 درصد و 3/29 درصد بود که تفاوت بین آن دو معنی دار می باشد (P=0.003). شیوع تریکوموناس واژینالیس در موارد حاوی تغییرات ASCUS و راکتیو به ترتیب 5/27 درصد و 03/1 درصد بود که تفاوت بین آن دو معنی دار می باشد (P=0.001). شیوع هرپس سیمپلکس ویروس در موارد ASCUS و راکتیو به ترتیب 7/1 درصد و 0 درصد بود که تفاوت معنی دار می باشد (P=0.002). در مورد بقیه پاتوژنها تفاوت معنی دار دیده نشد.
    بحث: با توجه به معنی دار بودن تفاوت بین توزیع فراوانی پاتوژنهای سرویکال در اسمیرهای ASCUS و راکتیو، لزوم توجه به عفونت به عنوان ایجاد کننده تغییرات ASCUS مشخص می شود. در این پژوهش ارتباط عوامل عفونی با تغییرات ASCUS بررسی می شود.
    کلیدواژگان: ASCUS، پاتوژنهای عفونی، اسمیر سرویکوواژینال
  • بررسی نیمرخ پلاسمیدی سویه های اشرشیاکلی جدا شده
    وجیهه کرباسی زاده، ناصر بادامی، گیتی امتیازی صفحه 27
    مقدمه
    امروزه مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری ها یک مشکل جهانی رو به گسترش می باشد. مقاومت به چند نوع آنتی بیوتیک مکانیسم پیچیده میکروارگانیسمهایی است که در محیط کاملا انتخابی بیمارستان رشد می کنند. بنابراین با توجه به مشکل روز افزون عفونتهای بیمارستانی و مساله افزایش مقاومت عوامل میکروبی موثر در ایجاد این عفونتها نسبت به آنتی بیوتیکها و احتمال انتقال مبین های مقاومت توسط این سویه ها به سایر سویه ها درمان بسیاری از بیماری های ناشی از این میکروارگانیسم ها را با مشکل مواجه می سازد.
    روش ها
    در این مطالعه مقاومت آنتی بیوتیکی، مقاوت به فلزات سنگین و محتویات پلاسمیدی 5 سویه اشرشیاکلی جدا شده از عفونتهای بیمارستانی با 5 سویه مشابه جدا شده از مدفوع افراد سالم مقایسه گردید.
    نتایج
    تمام ایزوله های جدا شده از عفونتهای بیمارستانی به آمپی سیلین و کوتریموکسازول مقاوم بودند و هر ده سویه به نالیدیکسیک اسید، جنتامایسین، سیپروفلوکسازین و سفالوتین حساس بودند. اختلاف معنی داری بین مقاومت به فلزات سنگین در بین دو گروه مشاهده نشد ولی رابطه مثبتی بین تولرانت به مقادیر بالای فلزات سنگین و مقاومت آنتی بیوتیکی در میان باکتری های جدا شده از عفونتهای بیمارستانی وجود داشت. اکثر سویه های جدا شده از عفونتهای بیمارستانی دارای بیش از یک پلاسمید بودند حال آن که تعداد پلاسمیدهای موجود در سویه های جدا شده از مدفوع افراد سالم کمتر بود.
    بحث: رابطه ای بین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و نیمرخ پلاسمیدی وجود نداشت. یکی از دلایل عدم ارتباط بین نیمرخ پلاسمیدی و مقاومت آنتی بیوتیکی وجود ترانسیوزونها می باشد که بعضی از آنها کونژوگیتیو بوده و باعث القای مقاومت آنتی بیوتیکی در باکتری های گرم منفی می شود.
    کلیدواژگان: اشرشیاکلی، مقاومت آنتی بیوتیکی، نیمرخ پلاسمیدی، مقاومت به فلزات سنگین
  • بررسی مقایسه ای کارآیی روش مولکولی PCR و کشت در شناسایی اشرشیاکلی
    اکبر توکلی، ابتهاج پیشوا، حسین فاضلی، سول صالحی، حاجیه خانم صفایی صفحه 32
    مقدمه
    اشرشیاکلی O157:H7 به علت ایجاد کولیت هموراژیک (HC)، سندرم اورمی همولیتیک (HU) و نارسایی حاد کلیوی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. جهت شناسایی و بررسی این باکتری مهم کلینیکی تعداد 750 نمونه مدفوع از بیماران مبتلا به اسهال مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا اصفهان به روش باکتریولوژیک و PCR مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در روش باکتریولوژیک پس از کشت تمامی نمونه ها بر روی محیط کشت اختصاصی سوربیتول مکانکی آگار (SMAC) کلنی های سوربیتول منفی توسط یک سری تستهای بیوشیمیایی و تست لاتکس برای E.coli O157 مورد شناسایی قرار گرفتند. تکنیک Multiplex PCR توسط 3 سری پرایمرstx2.rfb،stx1 بر روی کلیه نمونه ها انجام شد.
    نتایج
    از مجموع 750 نمونه مدفوع مربوط به بیماران مبتلا به اسهال حاد مورد بررسی 11 نمونه از نظر باکتریولوژیک مثبت گردید. 29 نمونه از نظر اشرشیاکلی های وروتوکسیژنیک مثبت گردید که 14 نمونه مربوط به O157:H7 و 15 نمونه مربوط به Non-O157: H7 بود. حساسیت، ویژگی روش PCR مورد استفاده در مقایسه با روش کشت در این بررسی به ترتیب 100 درصد و 99 درصد می باشد.
    بحث: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، متد PCR فوق یک متد حساس و قابل اعتماد شناخته شده و به عنوان روشی مناسب جهت تشخیص اشرشیاکلی O157:H7 در نمونه های بالینی، غذایی و مطالعات اپیدمیولوژیک پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: اشرشیاکلی O157:H7، سندرم اورمی همولیتیک، محیط کشت اختصاصی SMAC، PCR
  • نقش فنوتیپهای آلفا یک آنتی تریپسین در تنظیم واکنشهای ایمنی ورم ملتحمه
    حسینعلی شهریاری، سعید قوامی، محمد هاشمی، محمود مبلغی، محسن طاهری، عبدالواحد رزاقی صفحه 36
    مقدمه
    چشم یکی از اعضا معمول ایجاد التهاب است. اکثر آلرژی های چشمی در ناحیه کنژکتیوا روی می دهد به این علت در اکثر منابع دو واژه آلرژی چشم و آلرژی کنژکتیوا به جای هم به کار می روند. یکی از التهابان شایع چشمی، ورم ملتحمه بهاره (Vernal Keratoconjunctivitis=VKC) می باشد. این بیماری مزمن و دو طرفه است و معمولا باعث ایجاد التهاب در ناحیه کنژکتیوا در افراد مذکر جوان در فصل بهار و تابستان می شود. علائم شایع این بیماری خارش چشم، اشک ریزش بیش از حد، تولید موکوس لزج، نورگریزی، سوزش چشم و احساس جسم خارجی در چشم است. از طرفی آلفا یک آنتی تریپسین (AAT) پروتئین فازحادی است که بیان آن بوسیله دو آلل به صورت هم بارز کنترل می شود، این پروتئین مهار کننده سرین پروتئازها است آلل ها AAT از لحاظ سطح سرمی،PH ایزوالکتریک و ظرفیت مهار پروتئاز به چهار گروه نرمال (M1, M2, M3, M4,...)، با سطح سرمی کم (Moderate deficient)، با سطح سرمی بسیار کم (Severe deficient) و نول (Null) تقسیم می شوند. نقص سیستم آلفا یک آنتی تریپسین یکی از فاکتورهای موثر در بیماری های کبدی، آمفیزم ریوی، بیماری التهابی مفاصل و بیماری های التهابی چشم است. در این مطالعه نقش AAT در بیماری VKC به صورت مطالعه مورد/ شاهد انتخابی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    115 نفر از مبتلایان به بیماری VKC از بین مراجعه کنندگان به مرکز چشم الزهرا (س) زاهدان در 6 ماهه اول سال 1377 مورد بررسی قرار گرفتند. به علاوه این آزمایشات بر روی 90 نفر که هیچ بیماری چشمی یا سیستمیک نداشتند به عنوان گروه شاهد انجام شد.
    نتایج و بحث: بر طبق نتایج بدست آمده، در گروه شاهد 4/4 درصد افراد دارای فتوتیپهای با کمبود متوسط بودند و 6/95 درصد بقیه فتوتیپ طبیعی داشتند در حالی که در گروه مورد 6/49 درصد بیماران دارای فتوتیپهای با کمبود متوسط بودند و 50.4 درصد بقیه فتوتیپ طبیعی داشتند بنابراین بین فتوتیپهای AAT در دو گروه شاهد و مورد اختلاف معنی داری وجود دارد (P<0.0001). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که فتوتیپهای آلفا یک آنتی تریپسین در عود، طول مدت بیماری و برخی از علائم بیماری احتمالا نقش دارد. بنابراین احتمالا AAT در تنظیم واکنشهای ایمنی VKC موثر است.
    کلیدواژگان: ورم ملتحمه بهاره، فنوتیپهای آلفا یک انتی تریپسین، بیماری التهابی چشم، ظرفیت مهاری تریپسین سرم
  • ارتباط عفونت قبلی کلیمیدیاپنومونیه با بیماری آترواسکلروتیک عروق کرونر
    سید محمد گرک یراقی، رویا شرکت، احمدرضا همت صفحه 43
    مقدمه
    آترواسکلروز با تظاهرات عمده اش که شامل بیماری های عروق کرونر (CAD) سکته قلبی، آنژین ناپایدار مهمترین عامل از کارافتادگی در جهان می باشد. در سالهای اخیر آترواسکلروز به عنوان یک پدیده ایمونولوژیک و التهابی مطرح شده که در پاسخ به آسیبهای جراحی عروق ایجاد می شود علاوه بر آن ارتباط این پدیده با بیماری های عفونی، که از جمله این عوامل عفونی، کلیمیدیا پنومونیه مطرح شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی موارد مثبت عیار آنتی بادی IgG علیه کلیمیدیا پنومونیه در بیماران با آترواسکلروز عروق کرونر و مقایسه آن با افراد سالم است.
    روش ها
    در یک مطالعه مورد شاهدی 80 نفر در 2 گروه مورد (بیماران) و شاهد (افراد سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه بیماران کسانی بودند که در آنژیوگرافی عروق کرونر حداقل 75 درصد تنگی در مقطع یکی از عروق کرونر داشتند و سابقه شده عفونت تنفسی و چشمی در سه ماهه اخیر نداشتند. گروه شاهد که از نظر جنس و سن با گروه بیماران جور (match) بودند از کسانی تشکیل می شد که در آنژیوگرافی عروق کرونر فاقد پلاک و تنگی بودند و آنژیوگرافی آنها نمای طبیعی داشت و سابقه عفونت تنفسی و چشمی در سه ماهه اخیر نداشتند پس از مصاحبه با گروه بیماران و گروه افراد سالم اطلاعات زمینه ای مثل سن و جنس و سابقه دیابت و پرفشاری خون و استعمال دخانیات و چربی خون بالا و سابقه سکته قلبی جمع آوری شد. سپس از هر فرد شرکت کننده در مطالعه 10 میلی لیتر خون وریدی تهیه شد تمام نمونه های سرمی در یک روز و توسط یک نفر به روش الیزا بررسی شد. مقادیر 5urb در میلی لیتر و بالاتر به عنوان عیار مثبت و کمتر از آن به عنوان منفی در نظر گرفته شد.
    نتایج
    در بررسی فراوانی نسبی موارد عیار مثبت آنتی بادی در دو گروه مورد و شاهد 37 نفر (92.5 درصد) از گروه بیماران دارای عیار مثبت بودند در حالیکه در گروه شاهد 29 نفر (72.5 درصد) دارای عیار مثبت بودند که اختلاف در دو گروه از نظر عیار مثبت از نظر آماری معنی دار بود (P=0.019).
    بحث: نتایج این مطالعه نشانگر ارتباطی مثبت بین عفونت قبلی کلیمیدیا پنومونیه و بیماری اترواسکلروتیک عروق کرونر بود و همچنین نشان داد که عفونت قبلی با ارگانیسم می تواند به عنوان عامل خطری جهت بیماری های عفونی کرونر قلب مطرح باشد که این مساله در پیشگیری و همچنین درمان بیماری های عروق کرونر بسیار مفید خواهد بود.
    کلیدواژگان: کلیمیدیا پنومونیه، آنتی بادی IgG، بیماریهای عروق کرونر، آترواسکلروز
  • وضعیت لیپیدهای سرم افراد بالای 30 سال براساس جمعیت برنامه قلب سالم اصفهان
    معصومه صادقی، حمیدرضا رو افزا، مسعود پورمقدس، سید علیرضا آمامی صفحه 47
    شیوع بالای اختلال لیپیدها در جامعه مورد بررسی می تواند به شیوه نادرست زندگی و تغذیه نامناسب و کمبود فعالیت فیزکیی در این مناطق مروبط باشد. بنابراین با تغییر شیوه زندگی می توان شیوع این اختلال و به دنبال آن بیماری های قلبی عروقی را کاست.
    کلیدواژگان: قلب سالم، بیماریهای قلبی عروقی، لیپیدهای سرم
  • بررسی اثرات ANP موجود در عصاره دهلیز انسان بر فشار خون غلظت گلوکز
    افسانه رنجبر، مهدی نعمت بخش صفحه 53
    مقدمه
    Atrial Natriuretic Peptide (ANP) هورمون پپتیدی است که از سلولهای جدار دهلیز در جواب به افزایش کشش آزاد شده و پس از رسیدن به بافت هدف اثراتی را در راستای تنظیم حجم خون فشارخون و الکترولیتها اعمال می کند. مطالعات گذشته نشان می دهد که ساختمان بیوشیمیایی ANP در انسان و موش شباهت زیادی به یکدیگر دارند. هدف این تحقیق تهیه عصاره دهلیز قلب انسان و بررسی اثر آن بر فشارخون شریانی میزان گلوکز و الکترولیتها است.
    روش ها
    در این بررسی 40 گرم از بافت دهلیز انسان در محلول اسیدی جوشانیده تا پروتئازهای آن غیرفعال شود سپس بافت مورد نظر در 4 ̊C هموژنه و در 12000 گرم سانتریفوژ شد. تنظیم PH عصاره توسط عمل دیالیز صورت گرفته است. برای انجام آزمایش در ابتدا حیوان بیهوش و سپس عصاره دهلیز به آن تزریق شد.
    نتایج
    در اثر تزریق عصاره دهلیز فشارخون شریانی کاهش یافت (P<0.05). همچنین کاهش معنی داری در غلظت گلوکز و سدیم پلاسما مشاهده شد (P<0.005). در حالی که این کاهش برای پتاسیم و کلسیم معنی دار نبود.
    بحث: کاهش فشار در زمانهای 10 و 15 دقیقه پس از تزریق، را می توان به خاصیت گشادکنندگی ANP بر روی عروق و مهار سیستم رنین آنژیوتانسین نسبت داد. افزایش فشار در 20 و 30 دقیقه پس از تزریق احتمالا بخاطر درگیر شدن سیستمهای کنترل فشار است. کاهش مجدد فشار 45 دقیقه پس از تزریق، بخاطر دفع کلیوی آب و نمک است. کاهش میزان گلوکز بدلیل اثر مهاری ANP بر روی هورمونهای اپی نفرین و گلوکاگون است و کاهش میزان سدیم پلاسما بخاطر دفع سدیم از کلیه ها می باشد.
    کلیدواژگان: ANP، عصار دهلیز قلب انسان، فشار خون شریانی
  • شاخصهای رشد وزن، قد، دور سر و دور سینه برحسب جنس و هفته تولد
    حیدرعلی داوری، بابک ثابت صفحه 57
    مقدمه
    پایش رشد نوزادان و کودکان مستلزم دانستن شاخصهای رشدی آنها براساس نژاد، شرایط محیطی و اقتصادی آن جامعه است. از آنجا که شانس زنده ماندن نوزاد با وزن رابطه مستقیم دارد و بیماری زایی رابطه عکس با وزن دارد، شناسای نوزادان در معرض خطر که شاخصهای رشدی خوبی ندارند و اصلاح و توجه به رشد این نوزادان باعث پیشگیری از مشکلات رفتاری و رشدی شناختی در آینده می شود. گام اول در این جهت فراهم آوردن شاخصهای رشد نوزادان در هر منطقه است که در این طرح الگوهای شاخص رشدی زمان تولد در هفته های مختلف تهیه شده است.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی در 18 زایشگاه خصوصی و دولتی 9862 تولد و در مدت 6 ماه و در نیمه اول سال 1378 به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. با توجیه و آموزش پرسنل این مراکز، دقت ابزار در مرکز بررسی شد. چک لیست پر شده شامل جنس نوزاد، وزن تولد، دور سینه، دور سر، قد، وزن و هفته تولد بود. داده های جمع آوری شده طرح در پایان طرح در نرم افزار SPSS 9 وارد و شاخصهای رشدی کودکان استخراج شد.
    نتایج
    در این بررسی 7/49 درصد از دختران و 50.3 درصد از نوزادان را پسر تشکیل می دادند، میانگین و انحراف معیار وزن نوزادان دختر و پسر به ترتیب 459±3077 و 476±3157 گرم، قد در نوزادان دختر و پسر به ترتیب 48.9±2.42 و 44/2±43/49 سانتیمتر، دور سر 48/1±07/34 و 57/1±52/34 سانتیمتر، دور سینه 80/1±78/32 و 93/1±08/33 بود که در تمامی شاخصها پسران از نظر آماری اختلاف معنی داری با دختران داشتند.
    بحث: مقایسه شاخصهای رشد نوزادان ایرانی و نوزادان مشابه در کشورهای توسعه یافته نشان داده که با وجود این که نوزادان متولد شده در هفته های پایین تر از نظر شاخصهای رشد وزنی قدی بالاتر از نوزادان کشورهای توسعه یافته بودند، اما نوزادان ترم شاخصهای وزن قد به مراتب کمتر از نوزادان کشورهای توسعه یافته داشتند که نیاز به بررسی بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: شاخصهای رشد نوزادان، جنس، نژاد، قد و وزن نوزادان