فهرست مطالب

Journal of Kermanshah University of Medical Sciences
Volume:16 Issue: 2, 2012

  • تاریخ انتشار: 1391/03/30
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • میترا همتی، منصور رضایی صفحه 87
    زمینه
    یکی از علل شایع تشنج در کودکان، بیماری تب و تشنج است. جهت پیشگیری از تشنج در شروع تب، داروهای ضد تشنج کوتاه اثر مانند دیازپام و میدازولام توصیه می شود، اما امروزه در مورد اثربخشی این داروها در پیشگیری از تب و تشنج، ابهاماتی وجود دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان اثربخشی دیازپام خوراکی و مقایسه دوزهای مختلف آن در پیشگیری از عود تب و تشنج در بیماران مبتلا به تب و تشنج انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه تحلیلی مقطعی بر روی 186 کودک 60-6 ماه با اولین حمله تب و تشنج از سال 1386 در بیمارستان امام رضا کرمانشاه انجام شد. بیماران در سه گروه بر اساس چگونگی مصرف دیازپام مورد بررسی قرار گرفتند. گروه A (76 نفر) mg/kg/day1 دیازپام و گروه B (77 نفر) mg/kg/day6/0-4/0 دیازپام در حین بیماری تب مصرف کردند. گروه C (33 نفر) در حین تب، داروی ضد تشنج مصرف نکردند. بعد از مداخله، بیماران به مدت 24 ماه پیگیری شدند. سه گروه از نظر میزان بروز عود تشنج، سابقه فامیلی تب و تشنج و صرع مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان عود تشنج در گروه A 7/23، گروه B 4/23 و گروه شاهد 2/24 درصد بود. تفاوت معناداری از نظر میزان عود بین سه گروه وجود نداشت (930/0=P). میزان عود تشنج در کسانی که سابقه فامیلی تب، تشنج و تشنج نوع کمپلکس داشتند به طور معناداری بیشتر بود (05/0(P<.
    نتیجه گیری
    میزان عود تشنج با مصرف هیچ کدام از دوزهای دیازپام خوراکی در حین تب کاهش پیدا نمی کند.
  • سیدارشاد ندایی، علی پور موتبد*، زهرا سیفی، مریم آیین فر صفحه 92
    زمینه

    سیستم کولینرژیک، نقش مهمی در یادگیری و حافظه دارد. تجویز زعفران و یا کروسین موجود در آن تشکیل حافظه را تسهیل می کند. در مطالعه حاضر، اثر کروسین در مهار فراموشی قبلی القاشده توسط اسکوپولامین (آنتاگونیست گیرنده های کولینرژیک) با استفاده از دستگاه شاتل باکس در موش صحرایی بررسی شد.

    روش ها

    برای سنجش یادگیری موش های صحرایی نر نژاد ویستار (250-200 گرم) از مدل step-through حافظه اجتنابی مهاری استفاده شد. آموزش همه حیوانات توسط شوکی با شدت یک میلی آمپر در کف پا انجام گرفت. پس از آموزش موفق، تجویز دارو انجام شد و 24 ساعت بعد از آموزش، تاخیر ورود به خانه سیاه (Step Through Latency= STL) اندازه گیری شد.

    یافته ها

    تزریق بعد از آموزش اسکوپولامین (mg/kg1) باعث تخریب عملکرد حافظه در روز آزمون شد. تجویز کروسین (mg/kg 10 یا 5 یا 1) سی دقیقه بعد از اسکوپولامین، به صورت وابسته به دوز، باعث بهبود فراموشی قبلی ایجادشده توسط اسکوپولامین گردید. از طرف دیگر تزریق بعد از آموزش کروسین (mg/kg 10 یا 5 یا 1) به تنهایی اثری بر حافظه اجتنابی غیرفعال نداشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثر درمانی تجویز بعد از آموزش کروسین بر فراموشی قبلی ناشی از اسکوپولامین، می توان نتیجه گرفت که کروسین در شکل گیری حافظه اجتنابی غیرفعال در موش صحرایی با سیستم کولینرژیک بر هم کنش دارد.

  • فرشاد هژیر، حسن عابدی، عباس پورشهباز، منصور رضایی صفحه 100
    زمینه
    اصلی ترین عارضه روان شناختی بیماری مالتیپل اسکلروزیس، کاهش کیفیت زندگی بیماران است. معدودی مداخله قبلی بر روی این گروه بیماران، فاقد یک مدل نظری پایه برای هدف گیری هستند. نشان داده شده مدل نظری لونتال (بازنمایی های ادراکی از بیماری) با بازده بیماری همبسته می باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر روی عناصر مدل لونتال برای ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران بود.
    روش ها
    در یک طرح کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی، 35 بیمار واجد تمایل بر پایه ملاک های ورود، به گروه های آزمایش و کنترل واگذار شدند. یک برنامه مداخله ای چندوجهی بر پایه رویکرد شناختی- رفتاری استفاده شد. گروه آزمایش، 10 جلسه هفتگی تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفته و در 5 جلسه ملاقات گروهی دو هفته یک بار شرکت کردند. از پرسشنامه های IPQ-R و SF-36 برای ارزیابی بازنمایی های ادراکی و کیفیت زندگی استفاده شد.
    یافته ها
    در بازنمایی های ادراکی از بیماری در 4 بعد هویت، کنترل شخصی، درک روشن و پیامدهای بیماری، بهبود حاصل شد. همراه با آن، بازنمایی های عاطفی از بیماری و حیطه های جسمانی و روان شناختی کیفیت زندگی نیز ارتقاء یافت (01/0P<).
    نتیجه گیری
    درمان شناختی- رفتاری بر پایه ساخت نظری مونی و پادسکی به میانجی تعدیل بازنمایی های ادراکی و عاطفی از بیماری، در ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران موثر است. نتایج این پژوهش تا حدودی با نتایج مداخلات گودمن در بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمی و به میزان بیشتری با نتایج مداخله پتری در بیماران قلبی مشابه است.
  • داریوش شیخ الاسلامی*، علیجان عیدی، بهنام بومانی، محمد عبدی صفحه 109
    زمینه

    هدف مطالعه حاضر بررسی این موضوع بود که آیا جلسه اول فعالیت ورزشی وامانده ساز می تواند واکنش های التهابی-هورمونی به دومین جلسه فعالیت در همان روز را تغییر دهد. کورتیزول،TNF-α و آنزیم آدنوزین دآمیناز (ADA) طی یک پروتکل فزاینده استقامتی مورد بررسی قرار گرفتند.

    روش ها

    برای این منظور، 8 دونده استقامتی خوب تمرین کرده (سن 39/3±13/23 سال، وزن 47/9±21/66 کیلوگرم، قد 12/10±29/175 سانتی متر و شاخص توده بدن 54/1±4/21 کیلوگرم بر متر مربع) در طرحی با سه شرط ذیل شرکت کردند: 1- روز کنترل (استراحت) (C)، 2- یک جلسه فعالیت در روز (بین ساعات 17-30/15) (E1) و 3- دو جلسه فعالیت در روز با چهار ساعت استراحت بین دو وهله فعالیت (بین ساعات 30/11-10 و مجددا 17-30/15) (E2). خونگیری از ورید بازویی در شرایط استراحت، بلافاصله پس از فعالیت و چهار ساعت پس از فعالیت انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج با استفاده از آزمون Repeated Measure Two Way نشان داد کورتیزول بزاقی بلافاصله پس از فعالیت در هر دو شرایط E1 و E2 در مقایسه با شرایط کنترل، افزایش معناداری یافته است (05/0P<). از این لحاظ، تفاوتی بین شرایط تمرینی (E1 و E2) وجود نداشت (05/0P<). افزایش ناشی از فعالیت در TNF-α، تنها در شرایط دو جلسه فعالیت در روز (E2) معنادار بود (05/0P<). طی شرایط مختلف، میزان فعالیت آنزیم ADA تغییری نکرد.

    نتیجه گیری

    افزایش جلسات فعالیت ورزشی وامانده ساز استقامتی در یک روز می تواند میزان التهاب را افزایش دهد، گرچه این تغییرات ناشی از کورتیزول نیست.

  • فیض الله منصوری، علیرضا جهانبخش، ماندانا افشاریان، سیاوش وزیری، بابک سید ، مهرعلی رحیمی، منصور رضایی، علیرضا شاه حسینی صفحه 119
    زمینه
    سپسیس یک تشخیص بالینی شایع است. دانستن پیش آگهی این بیماران اهمیت زیادی دارد چون به پزشکان هشدار می دهد. هدف از این مطالعه، پیدا کردن یک راه آسان، ارزان و در دسترس برای این منظور است و به بررسی ارتباط بین سطح هورمون های تیرویید و کورتیزول با سرانجام بیماران سپسیس می پردازد.
    روش ها
    در این مطالعه، 55 بیمار سپسیس بررسی شدند و نمونه خون 8 صبح اولین روز بستری آن ها از نظر TSH، T3T، T4، T3RU و کورتیزول ارزیابی شد. معیار سرانجام بیماران، مرگ طی 28 روز از شروع بستری بود ومرگ سرانجام نامناسب و زندگی سرانجام مناسب بود. سطح هورمون های این دو گروه با هم مقایسه شد و نتایج توسط نرم افزار SPSS ویرایش 16، داده های کیفی توسط آزمون مجذور کای و داده های کمی توسط آزمون LEVEN و T مستقل آنالیز شد.
    یافته ها
    از 55 بیمار سپسیس مورد مطالعه 17 نفر در طی 28 روز فوت کردند و 38 نفر زنده ماندند. سطح کورتیزول در بیماران دارای سرانجام نامناسب بالاتر بود و بین سطح این هورمون با بدتر شدن سرانجام بیماران سپسیس، ارتباط وجود داشت (001/0P<). ولی بین سطح هورمون های تیرویید و TSH و نیز T3RU با سرانجام بیماران سپسیس ارتباط وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    سنجش سطح خونی هورمون کورتیزول برای پیش بینی سرانجام بیماران سپسیس ارزشمند است.
  • مختار عارفی، خدامراد مومنی، فرشاد محسن زاده صفحه 125
    زمینه
    اضطراب امتحان یکی از علت های ناکامی دانش آموزان در تحصیلات مدرسه ای است. این مشکل در میان دانش آموزان پیش دانشگاهی به علت شرایط خاص کنکور، وضعیت نامطلوب تری دارد. به کارگیری شیوه های روان درمانی به منظور کاهش اضطراب امتحان، مطلوب فراگیران و اولیای مدارس است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه کارایی شناخت درمانی و آرام سازی عضلانی در کاهش اضطراب امتحان داوطلبان کنکور بود.
    روش ها
    نمونه ها تعداد 90 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (به سهم برابر) بودند که از میان افراد دارای اضطراب بالا به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروه های 15 نفری به طور تصادفی انتصاب شدند. روش پژوهش، آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. برای سنجش اضطراب از آزمون اضطراب امتحان قاسم زاده (1375) استفاده شد.
    یافته ها
    تفاوت تاثیر شناخت درمانی و آرامش عضلانی در کاهش اضطراب امتحان معنادار نبود. میانگین نمرات اضطراب آزمودنی های دو روش درمانی فوق در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معناداری را نشان دادند. همچنین آزمون تحلیل دو عاملی فرضیه اثر متقابل جنسیت و روش های درمانی را تایید کرد. میزان شدت اضطراب در دو جنس متفاوت بود و این تفاوت، میزان بالای اضطراب در دختران را بیان می کند.
    نتیجه گیری
    دو روش درمانی شناخت درمانی و آرامش عضلانی می توانند اضطراب امتحان را کاهش دهند هرچند میزان اثربخشی این دو روش تفاوتی با هم ندارد. میزان شدت اضطراب امتحان در دختران بیش از پسران است.
  • محمد محبوبی، محمدرضا ملکی، مرجان مردانی حموده صفحه 132
    زمینه
    محیط شغلی یک محرک قوی برای بروز هیجان ها است و موقعیت های استرس زای زیادی وجود دارد که می تواند موجب مشکلاتی از قبیل نارضایتی، کاهش کارآیی، ترک خدمت یا تغییر شغل شود. هدف این مطالعه تعیین رابطه هیجان خواهی با استرس شغلی در کارکنان فوریت های پزشکی بود.
    روش ها
    در این مطالعه همبستگی، 60 نفراز کارکنان فوریت های پزشکی شهرهای مرزی استان کرمانشاه به روش سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه های روا و پایا شده استرس شغلی و هیجان خواهی جمع آوری گردید و در نهایت داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
    یافته ها
    نمره هیجان طلبی، تجربه طلبی، تنوع طلبی، ملال پذیری و گریز از بازداری به ترتیب برابر 433/0، 0463/0، 444/0، 710/0 و 701/0 بود. بین استرس شغلی با هیجان طلبی (101/0r=- و 443/0P=)، تجربه طلبی (097/0r=- و 463/0P=) و تنوع طلبی (049/0r=- و 710/0P=) از متغیر هیجان خواهی رابطه عکس و با ملال پذیری (101/0r= و 444/0P=) و گریز از بازداری (051/0r= و 701/0P=) رابطه مستقیم وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود رابطه بین هیجان خواهی و استرس شغلی در مراکز مورد مطالعه، باید با تعدیل هیجان خواهی کارکنان، استرس شغلی آنان را کاهش داد.
  • فیض الله پورسردار، علی اکبر سنگازی، ذبیح الله عباسپور صفحه 139
    زمینه
    رویکرد روان شناسی مثبت، تبلور تغییر در علم روان شناسی از صرف پرداختن به ترمیم آسیب ها به سمت بهینه سازی کیفیت زندگی است. در این بین شادی به عنوان یکی از زیرطبقات رویکرد روان شناسی مثبت از خصوصیات مثبت انسان و از نیازهای روانی بشر است که طی یک دهه اخیر، جایگاه ویژه ای را در حوزه روان شناسی تحول، روان شناسی خانواده و بهداشت روان به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شادی بر افزایش سلامت روانی و رضایت از زندگی انجام شده است.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 178 نفر (86 زن و 92 مرد) با میانگین سنی 16/32 سال (انحراف معیار70/5) از بین دبیران مراکز آموزش و پرورش شهرستان رامشیر به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHQ)، پرسش نامه سلامت عمومی ((GHQ، پرسش نامه رضایت از زندگی (SWLS) و پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی به کار برده شد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه گام به گام بهره گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی هم زمان، بیان گر معنا دار بودن نقش واسطه ای سلامت روان، در رابطه میان شادی (001/0>p) و رضایت از زندگی (001/0>p) بود. همچنین یافته های پژوهش حاضر بیانگر تاثیر شادی در افزایش سلامت روانی و رضایت از زندگی بود.
    نتیجه گیری
    شادی به واسطه افزایش سطح سلامت روانی، رضایت از زندگی را در پی دارد. همچنین متغیر شادی دارای اثر غیرمستقیم بر رضایت از زندگی است.
  • یحیی سفری، یحیی پاسدار، متیرا دربندی صفحه 148
    زمینه
    تفکر انتقادی قابلیتی است که طی آن، فراگیر پس از دریافت مفاهیم کلیدی استاد، طی یک فرآیند ذهنی فعال به اهداف آموزشی دست می یابد. این توانایی علاوه بر رشد ابعاد شناختی، نگرشی و عاطفی دانشجو، سبب افزایش یادداری مطالب نیز می شود. لذا سنجش و اندازه گیری آن برای برنامه ریزی آموزشی و رشد دانشجو مورد توجه است. این مطالعه با هدف مقایسه میزان گرایش به تفکر انتقادی اساتید و دانشجویان انجام گرفت.
    روش ها
    مطالعه حاضر یک بررسی توصیفی–تحلیلی است. جامعه آماری شامل دانشجویان و اساتید دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. تعداد 300 نفر از دانشجویان و40 نفر از اساتید به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد میزان گرایش به تفکرانتقادی جمع آوری شد. از آزمون های تحلیل واریانس و تی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین نمرات مولفه های تفکر انتقادی اساتید به طور معنادار از دانشجویان بیشتر بود (02/0P<). بین گرایش به تفکر انتقادی در دو جنس از لحاظ مولفه های خلاقیت (008/0=P) و تعهد (04/0=P) تفاوت معنادار آماری وجود داشت. اما برای مولفه کمال، این تفاوت معنادار نبود. تفاوت معناداری بین گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان با توجه به دانشکده و رشته تحصیلی وجود نداشت، اما بین مرتبه علمی اساتید و مولفه خلاقیت، تفاوت معنادار بود (01/0P=).
    نتیجه گیری
    سطح تفکر انتقادی در بین دانشجویان و اساتید پایین بود. میزان این مهارت در دانشجویان کم تر از اساتید بود. با توجه به اهمیت موضوع، پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی ارتقاء سطح مهارت های تفکر انتقادی برای اعضای هیات علمی و دانشجویان تشکیل شود.
  • علیرضا آقایوسفی، فرزانه چوبساز، فرشاد شقاقی، گلاره موتی صفحه 155
    زمینه
    مشکلات روانشناختی ناشی از ناباروری می تواند یک عامل کمکی در تشدید ناباروری باشد. هدف از پژوهش حاضر، برآورد اثربخشی آموزش تکنیک های مقابله ای بر راهبردهای مقابله ای زنان نابارور بود.
    روش ها
    از بین زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری، 40 زن به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، افراد دو گروه همزمان به پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن- لازاروس پاسخ دادند. در مرحله بعدی، تنها گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای، تحت آموزش تکنیک های مقابله ای قرار گرفت. پس از پایان جلسات درمانی هر دو گروه به طور همزمان در مرحله پس آزمون و پی گیری توسط پرسشنامه مذکور مجددا مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS 16 و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
    یافته ها
    بین نمرات راهبردهای مقابله خویشتن داری، جستجوی حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری، حل مدبرانه مساله، باز برآورد مثبت، راهبرد گریز و اجتناب در پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<). تفاوت نمرات مقابله رویارویی و دوری جویی معنادار نبود (05/0P>).
    نتیجه گیری
    آموزش تکنیک های مقابله ای سبب افزایش کاربرد راهبردهای مقابله خویشتن داری، جستجوی حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری، حل مدبرانه مساله، باز برآورد مثبت و کاهش کاربرد راهبرد گریز و اجتناب در زنان نابارور می شود.
  • محمد طاهری، خلیل قاسمی، سمیه پاسدار جهانی، منصوره پورمحمد رضایی، عبدالرضا اکبربیاتی، بهار عرشی صفحه 165
    زمینه
    در نظریه دلبستگی، رفتار مادرانه و واکنش های مادر نسبت به فرزند خود تحت تاثیر سبک دلبستگی مادر قرار دارد. در رشد مهارت های ارتباطی، نقش مادر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آن ها انجام شد.
    روش ها
    این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. نمونه پژوهش شامل 127 دانش آموز پسر عقب مانده ذهنی دوره راهنمایی شهر شیراز در هر سه پایه اول، دوم و سوم در سال تحصیلی 88-1387، به همراه مادران آن ها بود. برای جمع آوری داده های مربوط به سبک دلبستگی مادر از پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) (1987) استفاده شد. داده های مربوط به مهارت های ارتباطی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی به وسیله آزمون فرعی «مهارت های ارتباطی» آزمون مهارت های اجتماعی واینلند (1965) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
    یافته ها
    مهارت های ارتباطی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی با سبک دلبستگی ایمن ارتباط مثبت معنادار (001/0P<) و با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) در مادران ارتباط منفی معنادار داشت (به ترتیب 031/0P= و 002/0P<).
    نتیجه گیری
    سبک دلبستگی مادران بر روی مهارت های ارتباطی فرزندان پسر عقب مانده ذهنی آن ها تاثیرگذار است.
  • افسون طلایی زنگانی، فردین فرجی، حمیدرضا مهاجرانی صفحه 174
    زمینه
    شیوع چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان سراسر جهان رو به افزایش بوده و یکی از مشکلات مهم سلامت عمومی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع چاقی و اضافه وزن دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 742 دانش آموز مقطع ابتدایی شهر اراک با روش نمونه گیری خوشه ایدومرحله ای انتخاب شدند. وزن، قد و BMI محاسبه شد. وضیت چاقی و اضافه وزن بر اساس BMI برای سن و جنس در مقایسه با صدک های استاندارد CDC و مرجع ایرانی ارزیابی گردید. برای مقایسه دو مرجع فوق از آزمون آماری t-test استفاده شد.
    یافته ها
    شیوع چاقی بر اساس مرجع ایرانی و CDC به ترتیب 5/4 و 7/1 درصد و شیوع اضافه وزن به ترتیب 7/8 و 4 درصد بود (001/0P<). شیوع اضافه وزن بر اساس دو معیار ایرانی و CDC در دو جنس، تفاوت آماری معناداری نداشت ولی میزان شیوع چاقی بر اساس معیار ایرانی در دختران و پسران تفاوت معناداری داشت (046/0P=). میزان شیوع چاقی و اضافه وزن بر اساس مرجع ایرانی به طور معناداری بیشتر از CDC بود (001/0P<).
    نتیجه گیری
    شیوع چاقی و اضافه وزن بر اساس مرجع CDC در حد قابل قبول بود. با توجه به این که تفاوت آماری معنا داری بین مرجع ایرانی و CDC برای برآورد میزان شیوع چاقی و اضافه وزن مشاهده گردید توصیه می شود علاوه بر استفاده از نمودارهای منطقه ای به منظور تن سنجی کودکان، مطالعات دیگری جهت تعیین اندازه اثر عوامل گوناگون موثر بر وزن و قد کودکان طراحی و اجرا گردد.
  • گزارش مورد
  • کیخسرو مردان پور، مهتاب راهبر صفحه 180
    زمینه
    قطع تروماتیک کامل اندام فوقانی در ناحیه مچ دست، نسبتا کمیاب است. در خلال سال های گذشته با پیشرفت علم در روش های جراحی میکروسکوپی دست و اعصاب محیطی، میزان موفقیت جراحی های پیوند اعضا افزایش یافته است.
    معرفی بیمار: آقایی 18 ساله در زمستان 1387 با قطع کامل دست چپ از ناحیه مچ به اورژانس بیمارستان طالقانی کرمانشاه آورده شد. ضایعه در اثر تصادف با ماشین در استان همجوار ایجاد شده و در زمان پذیرش، 6 ساعت از وقوع حادثه گذشته بود. بیمار هوشیار و بی قرار بود. فشارخون، 50/90 میلی متر جیوه و نبض، 120 در دقیقه بود. به همراه بیمار، عضو قطع شده با لبه های له شدگی آلوده به خاک در پارچه ای پیچیده شده و به مرکز درمانی ارسال شده بود.
    نتیجه گیری
    در پیگیری های 24 ماهه از بیمار، حس لمس، حرارت و فشار در دیستال اندام فوقانی وجود داشت و میزان موفقیت بسیار عالی بود.
  • نامه به سردبیر
  • علیرضا سالکی، سید رامین قاسمی، عاطفه رشیدی، شهره ملک خسروی، نسرین جلیلیان، فیض الله فروغی، سیروس نصیری، فروزان دولتیاری صفحه 185
    سالانه تقریبا 6 میلیون زن در جهان به دلیل عوارض بارداری و زایمان، جان خود را از دست می دهند که بیش از 99 درصد از این مرگ ها در کشورهای درحال توسعه اتفاق می افتد (1). همچنین بیش از 60 میلیون زن نیز که از مرگ نجات می یابند از عوارض بارداری و زایمان رنج می برند (2). حاملگی و زایمان، علت اصلی مرگ 33-25 درصد زنان 44-15 ساله بوده و حداقل 18 درصد بار بیماری های این گروه سنی زنان را به خود اختصاص می دهد (1). این موضوع تا حد زیادی پیامد مراقبت های ضعیف دوران بارداری و عدم شناسایی به موقع حاملگی های پرخطر می باشد (2 و 3)، از این رو ارتقاء کیفیت مراقبت های دوران بارداری، نقشی اساسی در تامین سلامت مادر خواهد داشت (4). در حال حاضر در کشور، مراقبت های دوران بارداری توسط پزشکان و ماماها و با ثبت در فرم های کاغذی در پرونده افراد صورت می گیرد که این امر می تواند تحت تاثیر علم، تجربه و وضعیت روحی فرد مراقبت کننده قرار گیرد. بنابراین امکان عدم تشخیص به موقع حاملگی های پرخطر وجود دارد (5). استفاده از فناوری های نوین در بهبود کیفیت مراقبت های سلامت، نقشی اساسی دارد و در واقع فناوری به عنوان یک تسهیل گر برای دستیابی به اهداف بخش سلامت مطرح شده است. این مطالعه در پی طراحی نرم افزاری بود که قابلیت انجام مراقبت های دوران بارداری و تشخیص حاملگی های پرخطر را برای کاربر آسان تر سازد. مراحل اجرای طرح به صورت ذیل طراحی و اجرا شد: الف) مطالعه و شناسایی روند کار در حیطه مراقبت های مادران باردار و تهیه فرم های مربوطه، ب) مشاوره با متخصصان و کارشناسان ذیربط، پ) طراحی نرم افزار با توجه به اطلاعات به دست آمده طی مراحل قبل با کمک برنامه دلفی و بانک اطلاعاتی SQL Server و ت) مشاوره مجدد با کارشناسان مربوط و بررسی نرم افزار و دریافت نظرات اصلاحی و نهایی کردن نرم افزار. لازم به ذکر است نرم افزار مذکور مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده و نتیجه گیری از تست نرم افزار در دو مرکز بهداشتی درمانی استان کرمانشاه از نظر دقت، سرعت و رضایت مندی کاربران مطلوب بود. این نرم افزار دارای ویژگی ها و قابلیت های متعددی مانند قابلیت هشدار روزانه در مورد اقدام مورد نیاز برای مادران باردار، پزشک و ماما، هشدار عدم تحویل پسخوراند توسط مادر باردار، عدم نیازحفظ کردن دستورالعمل های پیچیده بوکلت چارت، قابلیت هشدار در مورد زمان مراجعه بعدی مادر توسط تلفن گویا و SMS، دارا بودن سطوح دسترسی به منظور محرمانه بودن اطلاعات، دارا بودن ساعت هوشمند جهت مراقبت و گزارش دقیق برای پایش کنندگان و بازرسین مربوطه، دارا بودن بخش گزارش گیری، قابلیت جستجو از بانک اطلاعاتی برای یافتن بیمار طبق اولویت حروف، شماره الکترونیک، کد ملی یا شماره خانوار و دارا بودن بخش دفتر یادداشت هوشمند با دو نوع عملکرد ثبت مراقبات مورد نیاز برای مراجعه بعدی و تنظیم هشدارهای هوشمند بر اساس نیاز بود.
    در صورت تغییرات احتمالی در محتویات دستوالعمل های کشوری، امکان تغییر و ویرایش برنامه نرم افزار توسط مدیر سیستم و بدون نیاز به برنامه نویس نرم افزار فراهم است. با توجه به اهمیت بالای مراقبت های دوران بارداری برای سلامت مادر و همچنین تاثیر آن بر سلامت آتی نوزاد، نرم افزار هوشمند سلامت مادران باردار می تواند کاربرد موثری در جهت افزایش کیفیت خدمات ارایه شده داشته باشد.
|
  • Mitra Hemmati, Mansour Rezaei Page 87
    Background
    Febrile convulsion (FC) is one of the most common causes of seizure in children. Oral Diazepam or oral Midazolam are two mostly recommended drugs for FC prevention, but the effectiveness of these drugs remains controversial. Prophylactic use of oral anticonvulsant drugs is thus a questionable practice. This study was carried out to compare the effect of using different Diazepam dose on the prevention of seizure in FC.
    Methods
    In this study 186 child’s 6-60 month in Imam Reza Hospital of Kermanshah in 2007 following the first FC were divided into three groups based on the rate of diazepam consumption: group A (76s) received oral diazepam 1 mg/kg/day, group B (77s) received oral diazepam 0.4-0.6 mg/kg/day and group C (33s) fever didn’t received no oral diazepam. Then recurrence rate of seizure and demographic data of the subjects such as family background with regards to FC, after the treatment, were documented and analyzed the subjects were studied for 24 months.
    Results
    Recurrence rate of febrile seizure in groups A, B and C were 23.7%, 23.4% and 24.2%), respectively. Regarding rate recurrence of febrile seizure no statistically significant difference between 3 groups were found (P=0.930). Recurrence rate of seizure were much common among subjects with family background of febrile convulsion (P<0.05).
    Conclusion
    Results of this study showed that using different doses of oral diazepam at the beginning of and during FC couldn’t decrease the recurrent rate of seizure.
  • Seid- Ershad Nedaei, Ali Pourmotabbed, Maryam Aeenfar, Zahra Seifi Page 92
    Background

    The cholinergic system plays an important role in learning and memory. Administration of Crocus Sativus (Saffron) or its constituent, Crocin, facilitates the formation of memory. Based on above findings, in the current study the effect of Crocin in antagonizing retrograde amnesia induced by scopolamine, a cholinergic receptor antagonist, in rats was investigated by using shuttle box apparatus.

    Methods

    Male Wistar rats (200 – 250 g) were tested for measuring their learning behavior in a step-through type passive avoidance task. All animals were trained by using a 1 m foot shock. The drugs were injected after the successful training. Animals were tested 24h after training to measure step-through latency (STL).

    Results

    Post-training injection of scopolamine (1 mg/kg) impaired memory performance on the test day. Moreover, administration of Crocin (1, 5 or 10 mg/kg) 30 min after scopolamine improved scopolamine retrograde amnesia in a dose dependent manner. On the other hand, post-training injection of Crocin (1, 5 or 10 mg/kg) had no any significant effect on passive avoidance memory by itself.

    Conclusion

    Considering the therapeutic effect of post-training injection of Crocin on scopolamine retrograde amnesia, it may be concluded that Crocin has an interaction with cholinergic system in formation of passive avoidance memory in male rats.

  • Farhad Hazhir, Hasan Ahadi, Abas Pourshahbaz, Mansour Rezaei Page 100
    Background
    Multiple sclerosis is a common disorder between neural and immune systems whose main psychological consequence is dropping the quality of life. The lack of a basic targeted theoretical model is the most common flaw of few pre trails. It has been shown; the components of Leventhals’ model (illness representations) are associated with chronic illness outcomes. The aim of this study was to determine the effectiveness of cognitive-behavior therapy on altering illness representations and improving the Quality of Life of the patients.
    Methods
    In a randomized controlled trial design, based on the inclusion criteria, 35 volunteer patients allocated to intervention and control groups. An extensive interventional Cognitive behavior therapy based package was conducted to intervention group in 10 weekly sessions. The control group stayed in waiting list and participated in 5 biweekly group meeting sessions. (IPQ-R) and (SF-36) scales were used to assess illness representations and quality of life.
    Results
    The results showed positive changes in 4 illness representation components of the patients including illness (identity, Consequences, coherence) and personal control. Associated positive changes emerged in emotional representations, physical and psychological domains of quality of life, too (P<0.01).
    Conclusion
    Mooney and Padeskeys’ theoretically based Cognitive- Behavior Therapy, is effective on improving patient’s quality of life via modulating emotional and illness representations. The findings of this study have some similarities with that of Goodman’s’ trial on systemic lupus erythematosus patients and Petries’ trail on cardiac patients.
  • Daruish Sheikholeslami-Vatani, Alijani Eidi, Behnam Boubani, Mohammad Abdi Page 109
    Background

    The purpose of the present study was to examine whether a first bout of exhaustive exercise can change inflammo-endocrine responses to second subsequent similar exercise on the same day. Cortisol, TNF-α, and Adenosin Deaminas Enzyme (ADA) were assessed during a progressive endurance protocol.

    Methods

    Eight well trained endurance runners (aged 23.13±3.39 years; weight, 66.21±9.47 kg; Height 175.29±10.12 cm, and BMI 21.4±1.54 kg/m²), participated in a design with three following trials: 1) control condition day (rest)(C); 2) one bout of exhaustive exercise on a day (between the hours of 15.30-17)(E1); and 3) two bouts of exhaustive exercise on a day with 4 h rest between them (between the hours of 10-11.30 and again 15.30-17)(E2). Blood samples were drawn before exercise, immediately after exercise and 4 h post exercise from anterior median cubital vein.

    Results

    The results of the present study, using two way repeated ANOVA, showed that salivary Cortisol increased significantly, in both E1 and E2 situations (p<0.05). In this respect, there was no difference between exercise (E1 and E2) with respect to control condition. Exercise-induced increase of TNF-α was only significant during two bouts of exhaustive exercise on a day (E2) (p<0.05). The ADA enzyme activity did not alter in various conditions.

    Conclusion

    Increasing aerobic exhaustive exercise sessions in a day can enhance the amount of inflammation, though; these alterations are not caused by Cortisol.

  • Feizola Mansouri, Alireza Janbakhsh, Mandana Afsharian, Siavash Vaziri, Babak Sayyad, Mehrali Rahimi, Mansour Rezaie, Alireza Shahhoseini Page 119
    Background
    Sepsis is a common clinical diagnosis. Knowing the outcome of these patients is very important because it alerts the physicians. The goal of this research is to find an easy, inexpensive and accessible way for this purpose and to study the correlation between thyroid hormones and Cortisol levels and the outcome of patients in sepsis.
    Methods
    In this study 55 sepsis patients were examined. Their 8 a.m. blood samples were studied in their first day admission for TSH, T3, T4, T3RU and Cortisol. Criteria for the outcome of these patients were the mortality in 28 days of admission and death was inappropriate and life was appropriate outcome. The hormones level of these two groups’ was compared. Findings were analyzed using SPSS version16, Χ2 test was employed for qualitative analysis of data and Leven and independent T-test were used for quantitative analysis of the data.
    Results
    Among 55 sepsis patients under study 17 patients died during 28 days and 38 patients remained alive. Cortisol level was higher in inappropriate outcome patients and there was a statistically significant correlation between worsening outcome of sepsis patients and their increasing hormone level (p<0.001). However, there was no statistically meaningful relationship between thyroid hormone levels, TSH and T3RU and outcome of sepsis patients.
    Conclusion
    Measurement of blood Cortisol level could be worthy for predicting the outcome of sepsis patients.
  • Mokhtar Arefi, Khodamorad Momeni, Farshad Mohsenzadeh Page 125
    Background
    Test anxiety is one of the major causes of students’ academic failure. This problem would be more salient for pre-university students as they are highly engaged with university entrance exam. Psychotherapy can be supposed as a desired method of reducing test anxiety for students and their parents. The purpose of this study was to compare the effectiveness of cognitive and relaxation therapy in reducing student’s test anxiety.
    Methods
    Among 90 high school students (45 boys and 45 girls) with high test anxiety level 30 were randomly selected and randomly assigned to two equal groups of experimental and control ones (each group consisted of 15 subjects). The method of the study was experimental and the research design was pretest-posttest with control group one. Anxiety Inventory (developed by Ghasemzadeh, 1998) was used as the tool for data gathering.
    Results
    There was no meaningful difference between two therapeutic methods in reducing test anxiety; however, both methods were meaningfully effective in reducing student’s test anxiety. Furthermore, interactional effect of sex and two therapy methods was meaningful. In addition, findings also indicated that there was a gender difference in test anxiety. Females were more intensively experiencing this problem.
    Conclusion
    Although there is no meaningful difference between cognitive therapy and relaxation method in reducing test anxiety, both methods can significantly reduce test anxiety.
  • Mohammad Mahboubi, Mohammadreza Maleki, Marjan Mardanihamooleh Page 132
    Background
    Job environment is a strong stimulus for creating of emotions and there are several stressful situations which could cause dissatisfaction, low work performance, leave or changing job. The purpose of this study was to determine the relationship between sensations seeking with job stress among emergency medicine workers.
    Methods
    In this correlational study, 60 emergency medicine workers in border cities of Kermanshah Province were chosen through census. Data were collected using demographic questionnaire and validated questionnaires of job stress and sensation seeking. Finally data were analyzed using descriptive and analytical statistics.
    Results
    Scores of the thrill seeking, experience seeking, variety seeking, being blue and escaping inhibition were 0/443, 0/463, 0/444, 0/710 and 0/701 respectively. There was an indirect relationship between job stress and thrill seeking (r=-0/101, p=0/443), job stress and experience seeking (r=-0/097, p=0/463)) and job stress and variety seeking (r=-0/049, p=0/710). Besides, there was a direct relationship between being blue (r=0/101, p=0/444) and escaping inhibition (r=0/051, p=0/701).
    Conclusion
    Since there was a significant relationship between sensation seeking and job stress in the studied centers, modifying sensation seeking of the staff will reduce their job stress.
  • Feizola Poursardar, Aliakbar Sangari, Zabiholah Abbaspour, Sajad Alboukurdi Page 139
    Background
    Positive Psychology Approach is the manifestation of changes in psychology, from dealing with psychopathological damages to optimizing life quality. Happiness, a subset of the positive psychology, is considered to be a positive characteristic and one of human’s psychological needs. During the past decade, happiness has occupied a special place in the field of developmental psychology, family psychology and mental health. The current study aimed to investigate the effect of happiness on enhancing mental health and life satisfaction.
    Methods
    In this cross-sectional-descriptive study, from Ramshir Education Centers 178 teachers (86 males and 92 females), selected via randomized cluster sampling. The participants’ mean and standard deviation of age were 32/16 and 5/70 respectively. All selected subjects completed Oxford Happiness Questionnaire (OHQ), General Health Questionnaire (GHQ-28), Satisfaction With Life Scale (SWLS) and Demographic Inventory. Moreover, Stepwise Multiple Regression Analysis was used for statistical analysis.
    Results
    Results of Hierarchical Multiple Regression Analysis represented a significant intermediate role of mental health in the relationship between happiness (p<0/001) and life satisfaction (p<0/001). Also the findings of study demonstrated the effect of happiness on enhancing mental health and life satisfaction.
    Conclusion
    Happiness positively affects life satisfaction through increasing mental health. Moreover, happiness has an indirect effect on life satisfaction.
  • Alireza Agha-Yousefi, Farzaneh Choubsaz, Farhad Shaghaghi, Gelareh Motiei Page 155
    Background
    Psychological problems of infertility can be a contributory factor in intensity of infertility. The aim of this study was to estimate the effectiveness of coping techniques training on coping strategies of infertile women in Kermanshah.
    Methods
    Among the women who visiting infertile clinic, 40 volunteer women had been chosen and randomly divided equally into two experimental and control groups. In pre test phase, subjects in both groups simultaneously answer to Folkman- Lazarus coping strategies questionnaire. In next phase, only experimental group treated to 8 (120 minutes) sessions. After terminating treatment sessions both groups simultaneously in post test and follow up phases by the mentioned questionnaire had been tested again. In order to analysis the data SPSS software version 16 were used and analysis of variance with repeated measurement was employed.
    Results
    There were meaningful differences (P<0.05) between and among scores of self–controlling coping, seeking social support, accepting responsibility, plan full problem solving, positive reappraisal, escape-avoidance, in infertile women in pre test, post test and follow up phases, while there was not statistically significant difference between encountering and avoidance strategies.
    Conclusion
    Coping technique training helped the increasing of using coping strategies for self–controlling, seeking social support, accepting responsibility, plan full problem solving, positive reappraisal and the decreasing of using escape–avoidance coping in infertile women in Kermanshah.
  • Mohammad Taheri, Khalil Qasemi, Somayeh Sadr-Jahani, Masoumeh Pourmohamed Rezaae-Tajrishi, Abdoreza Akbaribayatiani, Bahar Arshi Page 165
    Background
    According to the attachment theory, maternal behavior and mother's reactions toward her child, is affected by her attachment style; and maternal role is important during the development of communicative skills. This study was conducted in order to find out the relation between the maternal attachment styles of mother and communicative skills of their mentally retarded male students.
    Methods
    This study is correlational one in which a sample consisting of 127 mentally retarded male students of Shiraz in the three base first, second and third academic years of 2008-2009, along with their mothers were selected. The maternal attachment style questionnaire for collecting data on adult attachment style (AAS) (1987) was used. Data communication skills by mentally retarded male students sub-tests "communication skills" Vineland's social tests (1965) were also collected. The Spearman correlation test; analysis of variance and Scheffe's test were used for data analyses.
    Results
    Whereas there was a positive significant correlation between Secure attachment style of mothers with the communicative skills of mentally-retarded male students of secondary school (p<0.001); mothers with maternally insecure attachment styles (avoidant and ambivalent), had a negative significant correlation with their sons’ communicative skills. (p=0.031 and p<0.002, respectively).
    Conclusion
    Attachment styles of mothers have a significant effect on the communicative skills of their mentally retarded sons.
  • Afsoun Talaie-Zanjani, Fardin Faraji, Hamid Reza Mohajerani Page 174
    Background
    The prevalence of obesity and overweight among children and adolescents is increasing worldwide and it is one of the most important general health problems. One of the routine methods in diagnosis of physical growth in children is Body Mass Index (BMI).
    Methods
    This study is a cross – sectional one in which 742 students from primary schools aged 7-11 years were chosen in a two-stage cluster sampling by considering their gender and age. Weight and Height of students were collected and their Body Mass Index (BMI) was also calculated. BMI percentiles of these students were compared with the Iranian Reference (Husseini) and the center of Disease Control and Prevention (CDC) reference data. For statistical analysis t-test was used to compare data.
    Results
    The prevalence rates of obesity on the base of Iranian reference and CDC were estimated 4.5%, 1.7% (P <0.001), respectively, and the prevalence of overweight were 8.7%, 4% respectively (P < 0.01). Considering the prevalence of overweight, there was no statistically difference between girls and boys while, prevalence of obesity based on Iranian reference in both gender was statistically different (p=0.046). The overall prevalence of obesity and overweight based on Iranian reference was significantly higher than that of the CDC reference (P <0.001).
    Conclusion
    The prevalence rate of obesity and overweight based on CDC was acceptable. As the results of different references the prevalence of obesity were not the same, so the employment of relevant BMI percentile and further studies to determine the effect size of various factors affecting weight and height are recommended.
  • Keikhosro Mardanpour, Mahtab Rahbar Page 180
    Background
    Complete traumatic amputation of upper limb in wrist area is relatively rare. During the past years thanks to advances in scientific and microscopic methods peripheral nerve surgery has increased the success rate of such surgeries.
    Case Presentation
    An 18 year old man with his wrist has been cut for about 6 hours in an accident was referred to emergency Ward of Taleqani Hospital of Kermanshah. The patient suffered from complete cut of left wrist in car accident in 2008. The patient was really agitated and restless. His Blood pressure was 50/90 mm ​​Hg and pulse rate was 120 per minute. Cut hand has been pressed and contaminated with soil and was wrapped in cloth and sent to the medical center. At first radius and ulnar bones were fixed by pin and articular capsule was sutured. In the second stage muscles were sutured. Arteries and veins in the third stage were anastomosed. Vessels were anastomosed end-to-end. Median, radial and ulnar nerves were restored by microscopic surgery after blood supply of hand has been flown. Finally, fasciotomy of organ was done to prevent compartment syndrome.
    Conclusion
    Two years later it was realized that the patient's sense of touch, heat and pressure of hand was remarkably good in transplanted hand and the surgery was really successful.