فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 41، آذر و دی 1390)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 41، آذر و دی 1390)

  • 96 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1390/11/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مقالات پژوهشی: علوم پایه
  • الهه کاشانی امین، پریچهره یغمایی، باقر لاریجانی، آزاده ابراهیم حبیبی صفحه 131
    مقدمه
    مهارکننده های آلفا آمیلازهای پستانداران به عنوان داروهایی برای دیابت و چاقی بطور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند. اما گزارش های معدودی در مورد فعال سازی آنزیم، که می تواند در این بیماری ها مضر باشند وجود دارد. در این جا، اثر ترکیبات مشتق از پورین روی آلفا آمیلاز پانکراس خوک (به عنوان مدل آنزیم انسانی) بررسی شده است.
    روش ها
    تاثیر ترکیبات پورینی بر فعالیت آنزیم در حضور سوبسترای طبیعی، نشاسته و یک سوبسترای صناعی، 4- نیتروفنیل آلفا- دی- مالتوهگزائوزاید بررسی شد. جهت یافتن جایگاه احتمالی برهم کنش این ترکیبات با آنزیم از روش داکینگ (مدل سازی مولکولی) استفاده شد.
    یافته ها
    مشتقات متیل گزانتین 20 تا 30 درصد فعالیت آنزیم را افزایش دادند. اثر فعال سازی مستقل از غلظت است و در دامنه 10 تا 100 میکرومولار این ترکیبات دیده می شود. با بررسی های جای گیری، مشخص می شود که احتمالا یک جایگاه تنظیم فعالیت مستقل از نواحی اتصال ثانویه گزارش شده پیشین، در ساختار آنزیم وجود دارد.
    نتیجه گیری
    می توان پیشنهاد کرد که افزایش قند خون دیده شده در نتیجه مصرف کافئین ممکن است تا حدودی مربوط به اثر فعال کنندگی این ترکیب بر آنزیم باشد. وجود یک ناحیه احتمالی تنظیم فعالیت در آنزیم امکان در نظر گرفتن این ناحیه را برای مطالعات بعدی فراهم می کند.
    کلیدواژگان: کافئین، تئوبرمین، آلفا آمیلاز، فعال کننده
  • آزاده ابراهیم حبیبی، مهسا محمدآملی، روشنک عباسی، فرزانه عباسی صفحه 138
    مقدمه
    سندرم ولفرام یک اختلال ژنتیکی است که کیفییت زندگی افراد مبتلا را تحت تاثیر قرار می دهد. به منظور پیشگیری و درمان آن درک بهتر پاتوژنز سندرم ولفرام از طریق آنالیز محصولات حاصله از اختلال در ژن مسئول در ایجاد بیماری (پروتین ولفرامین)کمک کننده می باشد.
    روش ها
    از 7 مورد بیمار با تشخیص سندرم ولفرام بر اساس علایم کلینیکی و آزمایشگاهی خونگیری بعمل آمده و DNA از نمونه حاصله استخراج گردید. تمامی ناحیه. اگزون 8 ژن WFS1 برای وجود موتاسیون با استفاده از روش PCR-Squencing توالی یابی و سپس برای بررسی بیشتر موتاسیون های یافت شده با استفاده از روش مدل سازی رایانه ای تاثیر موتاسیون در سطح پروتئین بررسی شد.
    یافته ها
    5 موتاسیون موثر بر ساختار پروتئین یافت شدند که از بین آنهاQ486X و E717K قبلا گزارش شده بودند ولی موتاسیون های E752K،A684G،W588X جدید بودند. از این بین موتاسیون E717K که در بین سایر جمعیت ها نادر به حساب می آید، در تمام بیماران مورد مطالعه کنونی مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که مکان های 684 و 752 در پروتئین ولفرامین نقاط حساس برای موتاسیون باشند. با توجه به نتایج ذکر شده در فوق، وجود موتاسیون E717K را می توان شناسه ای برای سندرم ولفرام در جمعیت ایرانی دانست.
    کلیدواژگان: سندرم ولفرام، موتاسیون، آتروفی عصب اوپتیک
  • مقالات پژوهشی: علوم بالینی
  • زهرا بهادران، پروین میرمیران، فرهاد حسین پناه، محبوبه صادقی، فریدون عزیزی صفحه 148
    مقدمه
    استفاده از آنتی اکسیدان ها رویکرد جدید در بهبود مقاومت انسولینی و التهاب در دیابت نوع 2 بشمار می رود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پودر جوانه بروکلی به عنوان منبع غنی ترکیب آنتی اکسیدانی سولفورفان بر مقاومت انسولینی و شاخص های التهابی در مبتلایان به دیابت نوع 2 بوده است.
    روش ها
    81 فرد مبتلا به دیابت واجد شرایط پس از تکمیل فرم رضایت نامه، بصورت تصادفی در سه گروه مداخله قرار گرفتند؛ گروه 1 (10 گرم/ روز پودر جوانه بروکلی، 27n=)، گروه 2 (5 گرم/ روز پودر جوانه بروکلی، 29n=) و گروه 3 (5 گرم/ روز دارونما، 25n=). طول مدت مداخله 4 هفته (28 روز) بود. غلظت سرمی گلوکز، انسولین، پروتئین واکنشگر C، اینترلوکین-6 و فاکتور نکروزه کننده تومور آلفا و شاخص مقاومت انسولینی در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    72 نفر مطالعه را کامل کردند (23 نفر در گروه 1، 26 نفر در گروه 2، و 23 نفر در گروه 3). در پایان هفته چهارم، گلوکز ناشتای سرم، غلظت سرمی انسولین، شاخص مقاومت انسولینی و پروتئین واکنشگر C در گروه مصرف کننده 10 گرم در روز پودر جوانه بروکلی، کاهش معنی دار داشت (05/0>P برای همه). همچنین تاثیر مکمل یاری با پودر جوانه بروکلی در دوز 10 گرم در مقایسه با گروه دارونما در کاهش انسولین سرم، مقاومت انسولینی، پروتئین واکنشگر C و اینترلوکین-6 معنی دار بود (05/0>P برای تاثیر درمان).
    نتیجه گیری
    جوانه بروکلی به عنوان منبع غنی سولفورفان می تواند در بهبود مقاومت انسولینی و شاخص های التهابی در مبتلایان به دیابت سودمند باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، مقاومت انسولینی، التهاب، جوانه بروکلی، سولفورفان
  • نرجس عاقل کلسرکی، آذر طل، رامین حشمت، باقر لاریجانی، مصطفی قربانی، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 154
    مقدمه
    با عنایت به اهمیت رضایت مندی بیماران و پرسنل و تاثیر قابل ملاحظه آن بر کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران، مطالعه ای با هدف بررسی میزان رضایت مندی بیماران و پرسنل شاغل در بخش غدد مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی دکتر شریعتی در سال 1389 طراحی و انجام شد.
    روش ها
    این بررسی، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که روی 160 بیمار بستری در بخش غدد بیمارستان دکتر شریعتی تهران و 26 نفر از شاغلین آن بخش در نیمه دوم سال 1389 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در مورد رضایت مندی بیماران، پرسشنامه خودساخته ای شامل اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری، فضای عمومی بیمارستان، پرسنل پذیرش، امکانات موجود در بخش، تغذیه، پرسنل کادر پزشکی و پاراکلینیکی، پرسنل واحد ترخیص و رضایت عمومی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در مورد رضایت مندی پرسنل شاغل در بخش غدد، پرسشنامه خودساخته ای شامل اطلاعات دموگرافیک، امنیت شغلی، جبران خدمت، ویژگی شغلی، ویژگی نقش، ارتقای شغلی، فرهنگ، محیط کار و تعامل اجتماعی بود. اطلاعات پس از جمع آوری، توسط نرم افزار SPSS ویرایش 5/11 با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی T-test و One- way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع بیشترین درصد رضایت مندی کامل بیماران بستری مربوط به بعد کادر پزشکی و پاراکلینیکی (2/76%) و کمترین میزان رضایت مندی کامل را نسبت به پرسنل پذیرش (8/48%) ابراز گردید. در خصوص میزان رضایت مندی کادر درمانی بیشترین درصد رضایت مندی کامل متعلق به حیطه جبران خدمت (8/80%)، و کمترین متعلق به حیطه های ارتقای شغلی (50%) و ایفای نقش (50%) بود. نتایج بررسی ارتباط ابعاد رضایت مندی پرسنل شاغل ومتغیرهای فردی نشان داد که ارتباط معنی دار آماری بین بعد تعامل اجتماعی با وضعیت تاهل (05/0P=)، بعد فرهنگ با وضعیت تاهل (01/0P=)، بعد جبران خدمت با جنسیت (009/0P=) و بعد ویژگی نقش با جنسیت (03/0P=) وجود دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده از میزان رضایت مندی بیماران از پرسنل واحدهای مختلف درمانی، لزوم اجرای برنامه های منظم آموزشی به پرسنل شاغل در جهت به روز نمودن مهارت ها و ارتقای سطح آگاهی و دانش آنان نسبت به کیفیت مراقبت و ارائه خدمات به بیماران پیشنهاد می گردد، ازسوی دیگر ارزیابی فعالیت های پرسنل درمانی، شناسائی مشکلات و موانع به منظور ارائه راهکارهای مناسب در جهت بهبود عملکرد و فراهم نمودن تسهیلات رفاهی برای پرسنل، ضروری است.
    کلیدواژگان: رضایت مندی، بیمار، بخش غدد و متابولیسم، کادر درمان
  • سعید پیرمرادی، فرزانه عباسی، پروین امیری، روشنک عباسی، اکرم عیدی، باقر لاریجانی، جواد توکلی بزاز، مهسا محمدآملی صفحه 162
    مقدمه
    اثرات بیان IL23 در انواع مختلفی از بیماری های اتوایمنی به خصوص بیماری هایی که در آنها اندام خاصی درگیر می شود به اثبات رسیده که بیماری دیابت نوع یک از این جمله است. IL23 همچنین با تحریک تولید سایتوکاین هایی از Th17، به عنوان یک واسطه پیش التهابی نقش دارد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تفاوت در میزان بیان ژن IL23 در سلول های تک هسته ای خون محیطی تحریک نشده (PBMCS) بیمارانی با انواع مختف دیابت در مقایسه با افراد گروه کنترل بود.
    روش ها
    بیماران مبتلا به T1DM به یک گروه بیست نفره با سن کمتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری و یک گروه بیست نفره با سن بیشتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری تقسیم بندی شدند. هم چنین تعداد بیست بیمار مبتلا به T2DM و بیست فرد سالم به عنوان کنترل در همان منطقه جغرافیایی برای این کار تحقیقاتی انتخاب شدند. بیان ژن IL23 در سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMCS) تازه و تحریک نشده در هر گروه با استفاده از تکنیک Real-Time PCR به روش کمی تعیین شد.
    یافته ها
    بیان ژن IL23 در بیماران T1DM (juvenile-onset) با سن کمتر از 18سال افزایش بیشتری پیدا کرده بود. افزایش محسوس و معنی دار بیان ژن IL23 در هر دو گروه بیماران T1DM(juvenile-onset) با سن بالای 18سال و بیماران T1DM (adult-onset) با سن پائین 18 سال در مقایسه با گروه افراد کنترل و افراد بیمارگروه T2DM مشاهده شد. تفاوت محسوس و معنی داری در بیان ژن IL23 در بیماران مبتلا به T2DM و افراد سالم کنترل وجود داشت.
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان دهنده up-regulation بیان IL23 دربیماران دیابتی نوع یک و down-regulated در بیماران دیابتی نوع دو T2DM می باشد که این نتایج اطلاعات قبلی موجود درباره ی تنظیم بیان ژن IL23 را تایید می نماید. در بیماران دیابتی نوع یک هیچ تفاوت معنی داری را بین افراد با سن زیر18سال و افراد با سن بالای 18 سال دیابتی مشاهده نکردیم که این نشان می دهد سازوکار یکسانی می تواند در بیماری زایی هر دو نوع دخیل باشد. مطالعات بیشتری در مورد انواع دیگری از سایتوکاین های رده Th17 برای تایید بیشتر یافته های ما لازم است.
    کلیدواژگان: دیابت، بیان ژن، اینترلوکین23
  • سودابه اعلی تاب، عبدالحمید باقری، فرشاد شریفی، مژده میرعارفین، زهره بادامچی زاده، مریم قادرپناهی، امیر پژمان هاشمی طاهری، حسین فخرزاده، باقر لاریجانی صفحه 168
    مقدمه
    دیابت حاملگی، یک عارضه حاملگی می باشد که با عوارض متعددی می تواند همراه باشد. در پژوهش حاضر ما رابطه بین فاکتورهای التهابی و آترواسکروز زود رس را بوسیله اندازه گیری FMD (Flow Mediated Dilatation) و CIMT (Carotid Intima - Media Thickness) در زنان با و بدون سابقه قبلی دیابت حاملگی بررسی نمودیم.
    روش ها
    40زن با و بدون سابقه قبلی دیابت حاملگی با متوسط زمانی 4 سال پس از گذشتن حاملگی دارای این عارضه بدون داشتن دیابت، فشار خون، علائم بیماری های قلبی و عروقی در این مطالعه وارد شدند. سطح سرمی اینترلوکین -6، CRP، آدیپونکتین، هموسیستئین و سایر پارامترهای خونی براساس روش های استاندارد موجود در هر دو گروه بررسی شد. احتمال وجود آترواسکروز زودرس بوسیله اندازه گیری FMD وCIMT بررسی شد.
    یافته ها
    HOMA-1R و میزان انسولین ناشتای پلاسما به صورت معنی داری در زنان با سابقه قبلی دیابت حاملگی بالاتر از گروه شاهد بود. در این گروه همچنین میزان CIMT اندکی بالاتر و درصد FMD به صورت معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود. کنترل میزان FMD برای فاکتورهای سن و فشار خون همچنان میزان پایین تری را در گروه بیمار نشان داد. رابطه معنی داری بین FMD و فاکتورهای التهابی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    سونوداپلر شریان براکیال جهت محاسبه FMD می تواند به عنوان یک روش پیگیری در این دسته از زنان که در خطر بالاتری جهت ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی هستند، توصیه شود.
    کلیدواژگان: آترواسکلروزیس، التهاب، دیابت حاملگی، ضخامت کاروتید، انتیما
  • مریم میرفتاحی، گیتی ستوده، احمد ساعدی صومعه علیا، محمدرضا مهاجری تهرانی، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی، سروش سیفی راد صفحه 176
    مقدمه
    مکمل یاری ال - آرژنین در کنترل نمایه های گلیسمی در بیماران دیابتی می تواند مفید باشد، ولی در افراد مبتلا به پیش دیابت هنوز مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه حاظر تعیین اثر مکمل یاری ال- آرژنین بر مقاومت و حساسیت به انسولین، عملکرد سلول های بتا و سطوح گلوکز افراد مبتلا به پیش دیابت می باشد.
    روش ها
    نوع مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور بود. افراد مورد بررسی در این مطالعه 42 فرد مبتلا به پیش دیابت با نمایه توده بدن 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع بودند. افراد با استفاده از روش تصادفی سازی طبقه ای بر اساس بلوک های سن و جنس، به دو گروه تقسیم شدند. گروه دریافت کننده مکمل آرژنین روزانه 3 گرم قرص ال- آرژنین و گروه دریافت کننده دارونما معادل آن قرص دارونما به مدت 8 هفته دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای دوره از هر دو گروه به صورت ناشتا و دو ساعت بعد از مصرف 75 گرم گلوکز، نمونه گیری خون انجام شد و قند خون ناشتا و دوساعته، انسولین، پروانسولین و هموگلوبین گلیکوزیله ناشتا اندازه گیری شد. مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول مدل هوموستاز (HOMA-IR) و حساسیت به انسولین نیز با استفاده از فرمول QUICKI محاسبه شد. عملکرد سلول های بتا از طریق محاسبه نسبت غلظت پروانسولین به انسولین به دست آمد. برای مقایسه میانگین های دو گروه در مورد متغیرهای کمی و کیفی به ترتیب از t مستقل و آزمون کای مربع استفاده شد و جهت کنترل اثر فاکتورهای مخدوش کننده از آنالیز کوواریانس استفاده شد.
    یافته ها
    در انتهای مطالعه گروه دریافت کننده آرژنین در مقایسه با گروه دارونما میزان قند خون ناشتا (03/0P=) و مقاومت به انسولین پایین تر (04/0P=)و در میزان حساسیت به انسولین (03/0P=)، پرو انسولین (03/0P=) و عملکرد سلول های بتا (009/0P=) بالاتری داشتند. اما در میزان قند خون دو ساعته، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله قبل و بعد از مداخله اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (05/0 p>).
    نتیجه گیری
    مصرف روزانه مکمل ال- آرژنین می تواند برخی از نمایه های گلیسمی را در افراد مبتلا به پیش دیابت به طور معنی داری بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: ال، آرژنین، پیش دیابت، حساسیت به انسولین، گلوکز، مقاومت به انسولین
  • احسانه طاهری، احمد ساعدی، محمود جلالی، علی ملک شاهی مقدم، مصطفی قربانی، سید محمد هاشمی صفحه 184
    مقدمه
    با توجه به شیوع بالای کمبود ویتامینD و اپیدمی چاقی، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ارتباط معکوسی بین سطح سرمی 25 هیدروکسی ویتامینD و نمایه توده بدنی (BMI) وجود دارد؛ هرچند اطلاعات متناقضی در این زمینه نیز وجود دارد. مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سطح ناشتای سرمی ویتامینD، کلسیم و پاراتورمون با BMI در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با افراد سالم انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 180 نفر شامل 95 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و 85 فرد سالم انجام گرفت. دو گروه از نظر سن و جنس با یکدیگر تطابق داشتند. سطح سرمی (OH)D25، کلسیم، فسفر و هورمون پاراتورمون اندازه گیری شد.
    یافته ها
    1/82 درصد افراد دیابتی و 6/75 درصد افراد سالم دچار کمبود یا ناکفایتی وضعیت ویتامین D بودند. در بیماران دیابتی سطح سرمی ویتامین D 40/11±60/20ng/ml، PTH 11/26±57/49pmol/l، کلسیم 58/0±94/8 mg/dl و فسفر 38/0±67/3mg/dl بود. در گروه کنترل سطح سرمی ویتامین D 03/16±22/22ng/ml، PTH 0/19±28/41pmol/l، کلسیم 53/0±13/9 mg/dl و فسفر 43/0±69/3 mg/dl بود. ارتباط معکوسی میان سطح سرمی ناشتای 25 هیدروکسی ویتامین D و BMI در هر دو گروه مورد (38/0- r=، 03/0P=) و گروه کنترل (67/0- r=، 57/0P=) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    کمبود و ناکفایتی ویتامین D در هر دو گروه بیماران دیابتی و گروه کنترل شیوع بالایی داشت. سطح سرمی ناشتای 25 هیدروکسی ویتامین D با BMI ارتباط معکوسی در هر دو گروه داشت، این ارتباط در بیماران دیابتی معنی دار بود.
    کلیدواژگان: 25 هیدروکسی ویتامین D، پاراتورمون، نمایه توده بدنی، کلسیم
  • فریبرز هوانلو، طاهره عارفی راد، سجاد احمدی زاد، مهدی هدایتی صفحه 193
    مقدمه
    در مطالعات مقطعی و طولی، اثر ضدالتهابی تمرین ورزشی تائید و به تاثیر آن بر سایتوکاین های مختلف التهابی و نیز پیش التهابی اشاره شده است. هدف از تحقیق حاضر مقایسه دو شیوه تمرین سرعتی - تناوبی با شدت بالا و حجم پایین و تمرین استقامتی - تداومی با شدت متوسط و حجم بالا بر سطوح مارکرهای التهابی می باشد.
    روش ها
    شانزده دانشجو با میانگین و انحراف معیار سنی 2 ± 23 سال و وزن 3/9 ± 2/65 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 26/5 ± 96/33 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. تمرین سرعتی - تناوبی شامل وهله های 4 تا6 تایی آزمون وینگیت با حداکثر توان با 4 دقیقه ریکاوری بین وهله ها و تمرین استقامتی - تداومی شامل 90 تا 120 دقیقه فعالیت با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بروی دوچرخه کارسنج که هر دو تمرین (برای 3 روز/ هفته) به مدت 2 هفته بود. در هر دو گروه قبل و 2 روز پس از اتمام پروتکل نمونه های خون و سرم جهت بررسی سطح اینترلوکین 6 (Interleukin 6)، اینترلوکین10 و (Interleukin 10)پروتئین واکنش پذیر C (C Reactive Protein)، سلول های سفید خون (White Blood Cell)، گلوکز و انسولین گرفته شد. شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مکرر و من ویتنی یو مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد، بین تاثیر دو نوع برنامه تمرینی منتخب بر کلیه عوامل مذکور تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    در مجموع، بر اساس یافته های تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود که تمرین سرعتی - تناوبی و تمرین استقامتی - تداومی بر مارکرهای التهابی تاثیر یکسانی دارند.
    کلیدواژگان: IL، 6، IL، 10، CRP، تمرین سرعتی، تناوبی، تمرین استقامتی، تداومی
  • مرجان تابش، حسین خسروی بروجنی، نضال صراف زادگان، نوشین محمدی فرد، حسن علی خاصی، فیروزه سجادی، صدیقه عسگری، مریم تابش، جهانگیر کریمیان، احمد اسماعیل زاده صفحه 203
    مقدمه
    در زمینه ارتباط مصرف نوشیدنی های شیرین شده قندی و سندرم متابولیک اطلاعات بسیار کمی در دسترس است و نتایج موجود بسیار متناقض اند. اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه مربوط به جوامع غربی است و اطلاعات در این زمینه در ناحیه خاورمیانه وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین مصرف نوشیدنی های شیرین شده قندی و سندرم متابولیک در بزرگسالان ایرانی انجام گردید.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی 1752 فرد (782 مرد و 970 زن) مبتلا به سندرم متابولیک انجام گردید. نمونه ها به روش تصادفی خوشه ایچند مرحله ای از سه شهر اصفهان، نجف آباد و اراک انتخاب شدند. جهت بررسی دریافت های معمول غذایی از پرسشنامه بسامد خوراک معتبر استفاده شد. مصرف نوشیدنی های شیرین شده قندی به صورت مجموع میزان مصرف نوشیدنی های غیر الکلی و آب میوه های صنعتی بدست آمد. افراد از نظر میزان مصرف نوشیدنی های شیرین شده قندی به سه دسته تقسیم شدند؛ مصرف کمتر از 1 بار در هفته، مصرف 1تا 3 بار در هفته و مصرف بیش از 3 بار در هفته. ارزیابی های بیوشیمیایی بر روی نمونه خون ناشتا انجام گردید. سندرم متابولیک بر طبق راهنمای Adult Treatment Panel III تعریف گردید.
    یافته ها
    افرادی که مصرف بالای نوشیدنی های شیرین شده قندی را داشتند (بیش از 3 بار در هفته) جوان تراز افرادی بودند که مصرف پایین (کمتر از 1 بار در هفته) داشتند. میانگین شاخص نمایه توده بدنی (BMI) تفاوت معنی داری در بین گروه ها نداشت. مصرف بالای نوشیدنی های شیرین شده قندی با دریافت بالاتر انرژی و مصرف بیشتر اکثر گروه های غذایی همراه بود. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی تری گلیسرید در مردانی که 1-3 بار در هفته نوشیدنی شیرین مصرف می کردند و آنهایی که کمتر از 1 بار در هفته استفاده می کردند مشاهده گردید. اما پس از تعدیل عوامل مخدوش گر این ارتباط از بین رفت. در مدل خام ارتباط معنی داری بین میزان مصرف نوشیدنی های شیرین و شیوع سندرم متابولیک در هر دو جنس مشاهده نشد. پس از تعدیل BMI، احتمال ابتلا به سندرم متابولیک در مردان موجود در بالاترین دسته مصرف نوشیدنی های شیرین در مقایسه با مردان موجود در پایین ترین دسته مصرف 17% بیشتر بود (56/0-46/2CI:؛ 95%، 17/1OR:) در حالی که این احتمال در زنان 20% کمتر بود (46/0-42/1CI:؛ 95%، 80/0OR:). این ارتباط در مردان و زنان معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر، از یافته های قبلی مبنی بر وجود ارتباط بین مصرف نوشیدنی های شیرین شده قندی و سندرم متابولیک حمایت نمی کند. انجام مطالعات آینده نگر جهت بررسی این ارتباط لازم است.
    کلیدواژگان: نوشیدنی های شیرین، سندرم متابولیک، رژیم غذایی
  • مسعود رمضانی پور، هاله صدرزاده یگانه، محمود جلالی، سیدعلی کشاورز، محمدرضا اشراقیان صفحه 214
    مقدمه
    چاقی می تواند باعث افزایش رادیکال های آزاد مشتق از اکسیژن شود. برداشت رادیکال های آزاد توسط آنتی اکسیدان ها از طریق واکنش های آنزیمی و غیر آنزیمی انجام می شود. در این بررسی قصد داریم با دادن رژیم کاهش وزن، تغییر در میزان آنزیم های آنتی اکسیدانی گلبول های قرمز(سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز) و ارتباط آن با ویتامین های C،E،A دریافتی از غذا را در زنان چاق بررسی کنیم.
    روش ها
    این تحقیق از نوع کار آزمایی نیمه تجربی است که روی 30 نفر از زنان چاق 50-19سال مراجعه کننده به کلینیک رژیم درمانی شهر تهران انجام شد. برای گردآوری داده ها، پس از اخذ رضایت نامه کتبی از پرسشنامه اطلاعات عمومی و تن سنجی و همچنین پرسشنامه یاد آمد خوراک 3 روزه استفاده شد. کاهش وزن زنان حدود 10 درصد وزن قبل ازرژیم در مدت 3ماه در نظرگرفته شد. پس از 3 ماه رعایت رژیم غذایی مجددا اطلاعات تن سنجی و24ساعت یاد آمد خوراک 3روزه جمع آوری شد. برای اندازه گیری هموگلوبین و سطح فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی در یک گرم هموگلوبین نیز 10میلی لیتر خون ناشتا در قبل و در بعد از مداخله از نمونه ها گرفته و اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    میانگین های گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و کاتالاز (CAT) بعد از کاهش وزن، افزایش معنی داری نشان داد (01/0>P) ولی تفاوت معنی داری در میانگین های سوپراکسید دیسموتاز ((SOD و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) نشان نداد. همبستگی خطی مثبت بین ویتامین C دریافتی با (SOD) در بعد از مداخله (507/0=، r 004/0=P) و همبستگی خطی منفی بین ویتامین E دریافتی روزانه با (GPX) در قبل از مداخله (005/0=P، 5/0- =r) و همبستگی خطی منفی بین ویتامین A دریافتی روزانه با (GR) در قبل و بعد از مداخله (05/0>P و397/0- =، r 385/0- =r) وجود داشت. همبستگی معنی داری بین ویتامین های A،C،E و (CAT) دیده نشد.
    نتیجه گیری
    کاهش وزن حدود10 درصد می تواند نقش موثری در افزایش آنزیم های آنتی اکسیدانی خصوصا کاتالاز و گلوتاتیون ردوکتاز در زنان چاق داشته باشد. لکن فعالیت این آنزیم ها تحت تاثیر برخی مواد مغذی دریافتی بوده و لازم است هنگام توصیه رژیم غذایی با انرژی محدود به دریافت متعادل این مواد مغذی توجه گردد.
    کلیدواژگان: چاقی، آنتی اکسیدان های آنزیمی، کاهش وزن، ویتامین های آنتی اکسیدانی