فهرست مطالب

فصلنامه بیهوشی و درد
سال یکم شماره 3 (بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/02/14
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدرضا قدرتی، امیرعزیز سیف، فرانک رختابناک، علیرضا خلدبرین، علیرضا پورنجفیان صفحات 1-8
    زمینه و هدف
    به هنگام القای بیهوشی، هرچه زمان تاثیر شل کننده سریعتر باشد از خطر آسپیراسیون کاسته خواهد شد.
    برای افزایش سرعت اثر غیردپلاریزانها، میتوان اقداماتی نظیر استفاده از یک مقدار پرایمینگ از شل کننده قبل از مقدار اصلی را انجام داد. تا به حال در پژوهشهای انجام شده، اثر تجویز سولفات منیزیوم بر سرعت و شدت شلی عضلانی ناشی از سیس-آتراکوریوم در روش پرایمینگ مورد مطالعه قرار نگرفته بوده است.
    مواد و
    روش
    این مطالعه به صورت کارآزمایی تصادفی بالینی و دوسوکور بر روی 88 بیمار کاندید جراحی های عمومی و زنان انجام گرفت. بیماران هنگام ورود به اتاق عمل به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول نرمال سالین، به گروه دوم سولفات منیزیوم 25 میلی گرم/کیلوگرم و به گروه سوم سولفات منیزیوم 50 میلیگرم/کیلوگرم داده شد. سپس بیماران به عنوان پیش داروی بیهوشی میدازولام و فنتانیل دریافت کردند. مقدار کلی سیسآتراکوریوم محاسبه شد و 10 درصد از آن به عنوان مقدار پرایمینگ تجویز گردید. پایش شلی عضلانی با دستگاه تحریک عصب و با استفاده از آزمون انقباض منفرد با تواتر 1 هرتزانجام 25، و 30 پس، 20، 15، 10، شد تا زمانی که پاسخ انقباض عضلانی از بین برود. دو دقیقه بعد از لوله گذاری بیمار و در دقایق 5 از لوله گذاری تراشه، شدت بلوک در هر سه گروه با دستگاه تحریک عصب و آزمون شمارش پس از انقباض عضلانی ارزیابی گردید و در همین زمانها فشار خون و ضربان قلب بیماران نیز اندازهگیری شد.
    یافته ها
    سرعت شلی عضلانی در گروه سولفات منیزیم 50 بیشتر از گروه نرمال سالین بود. متوسط زمان لازم برای ایجاد 226، و 188 ثانیه بودند. هم چنین در گروه سوم شدت، 2 و 3 به ترتیب 209، شلی با آزمون انقباض منفرد در گروه های 1 شلی عضلانی در آزمون شمارش پس از انقباض عضلانی بیشتر از سایر گروه ها بود. بین روند تغییرات میانگینهای ضربان قلب و فشار متوسط شریانی در سه گروه اختلاف معنی داری وجود ندارد. شیوع عوارض ناشی از تجویز منیزیم در گروه سوم بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از منیزیم قبل از سیسآتراکوریوم حین بیهوشی به روش پرایمینگ باعث افزایش سرعت و شدت شل کنندگی ناشی از سیسآتراکوریوم میشود. استفاده از منیزیوم باعث ایجاد پایداری در ضربان قلب و فشار متوسط شریانی نسبت به میزانهای مشابه در بدو ورود بیمار به اتاق عمل نمیگردد ولی روند تغییرات میانگینهای ضربان قلب و فشار متوسط شریانی ثابت است.
    کلیدواژگان: سیس آتراکوریوم، سولفات منیزیم، پرایمینگ، شلی عضلانی
  • ناهید منوچهریان، محمدحسین بخشایی صفحات 9-16
    زمینه و هدف
    درد پس از عمل یکی از مشکلات شایع پس از اعمال جراحی است. روش های مختلفی برای کنترل درد پس از عمل وجود دارد که یکی از آنها تزریق موضعی مواد بی حس کننده است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر در لوله های رحم و زیر جلد بر کاهش مصرف مسکن و افزایش رضایت تزریق داخل نسجی بوپیواکائین 25/0 درصدی بیماران تحت جراحی بستن لوله های رحم میباشد.
    مواد و
    روش
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بوده که بر روی 50 زائو انجام گرفته است. پس از اخذ رضایتنامه کتبی بیماران به دو گروه 25 نفری تقسیم شدند. پس از انجام بیحسی نخاعی با لیدوکایین 5 درصد،0 درصد در محل قطع لوله های رحم در هرلوله های رحم به روش پارکلند بسته شده و 5 میلیلیتر بوپیواکائین 25/0 درصدی طرف و 5 میلیلیتر نیز در ناحیه زیر جلد، و در گروه کنترل، نرمال سالین تزریق میشد. سپس در زمانهای ریکاوری وساعتهای دوم، هشتم، شانزدهم و بیست و چهارم و هفت روز پس از عمل، علائم حیاتی، نیاز به مسکن، میزان درد و انجام شد. SPSS تهوع و استفراغ بیماران بررسی و در پرسشنامه ثبت میگردید. آنالیز اطلاعات با برنامه
    یافته ها
    میزان درد و همچنین میزان مصرف مسکن در زمانهای ریکاوری، 2 ساعت، 16 ساعت، 24 ساعت و 7 روز بعد از جراحی به طور معنی داری در گروه بوپیواکایین کمتر بوده است. در 8 ساعت بعد از جراحی دو گروه از نظر درد و مصرف مسکن اختلاف معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    تزریق بوپیواکائین 25/0درصد در زائوهای تحت جراحی بستن لوله های رحم سبب کاهش قابل توجه درد و مصرف مسکن و افرایش رضایت بیماران در طی 24 ساعت بعد ازجراحی تا 7 روز بعد از عمل شده است.
    کلیدواژگان: بی حسی نخاعی، بوپیواکایین، جراحی بستن لوله های رحم، بی دردی بعد از عمل
  • سید علیرضا سیدصیامدوست، سیدحمیدرضا فیض، پویا درخشان*، مژگان سخایی صفحات 17-23
    هدف

    در این مطالعه اثرات و عوارض افزودن نیتروگلیسیرین به لیدوکائین در بلوک منطقه ای وریدی با لیدوکائین تنها در اعمال جراحی دست مورد بررسی قرارگرفت.
    مواد و

    روش

    در این کارآزمایی بالینی تصادفی 60 بیمار تحت بیحسی منطقه ای وریدی در بیمارستان حضرت فاطمه مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی ساده و بر اساس جدول تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به بیماران گروه کنترل یک مقدار لیدوکایین به علاوه نیتروگلیسیرین 200 میکروگرم داده شد و به گروه دیگر بیماران فقط لیدوکائین داده شد.

    یافته ها

    آنالوگ بصری درد اولیه در دو گروه همسان بود. اختلاف آماری معنی داری بین آنالوگ بصری درد درزمان دوم در دو گروه دیده شد و شدت درد در گروه نیتروگلیسیرین کمتر بود. آنالوگ بصری درد درزمان سوم با وجود کمتر بودن در گروه نیتروگلیسیرین، اختلاف آماری معنی داری با گروه لیدوکائین نداشت.

    نتیجه گیری

    بنظرمیرسد استفاده از نیتروگلیسیرین سبب افزایش اثر داروی بیحسی می شود بدون آن که افزایش چندانی در میزان عوارض بویژه عوارض همودینامیک در بیمارداشته باشد.

    کلیدواژگان: بی حسی منطقه ای وریدی، لیدوکایین، نیتروگلیسیرین، عوارض همودینامیک
  • فرناد ایمانی، پوپک رحیمزاده، سیدحمیدرضا فیض، قدرت اخوان اکبری صفحات 24-31
    زمینه و هدف
    باقیماندن دردهای کمری پس از اعمال جراحی ستون فقرات یکی از چالش های درمانی در بیماران مبتلا میباشد. روش های درمانی گوناگونی برای درمان آن مطرح شده که یکی از آنها، تزریق استروئید بداخل فضای اپیدورال است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات افزودن هیالورونیداز به محلول تزریقی در بلوک اپیدورال با روش ترانس فورامینال میباشد.
    مواد و
    روش
    در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور و تصادفی، 25 بیمار مبتلا به کمردرد ناشی از سندرم شکست جراحی کمری که کاندید بلوک اپیدورال با روش ترانس فورامینال تحت فلوروسکوپی بودند، به دو گروه مورد و شاهد 0درصد، تریامسینولون 40 میلی - / تقسیم شدند. محلول تزریقی در گروه مورد بازاء هر ریشه عصبی شامل بوپیواکائین 5/0 درصد گرم، سالین هیپرتونیک، هیالورونیداز 1500 واحد، و در گروه شاهد بجای هیالورونیداز آب مقطر اضافه گردید. نمره درد، میزان مسکن مصرفی، معاینه عصبی، و میزان رضایتمندی بیماران در ریکاوری و در هفته اول، دوم و چهارممورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    داده های دموگرافیک بین دو گروه تفاوتی نداشتند. نمره درد و مصرف کلی مسکن در گروه مورد در هفته های دوم. رضایتمندی در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود. کمتر از(01/0 P) و چهارم بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود بحث: افزودن هیالورونیداز به ترکیب دارویی جهت بلوک اپیدورال ترانس فورامینال در بیماران مبتلا به سندرم شکستجراحی کمری میتواند در کنترل کمر دردهای مزمن موثر باشد.
    کلیدواژگان: اپیدورال ترانس فورامینال، هیالورونیداز، سندرم شکست جراحی کمری، نمره درد
  • عباس صدیقی نژاد، بهرام نادری نبی، محمد حقیقی، علی محمدزاده جوریابی، ولی ایمان طلب، علی میرمنصوری صفحات 32-40
    زمینه و هدف
    هم اکنون روش های مختلفی برای ایجاد بی دردی بعد از عمل وجود دارد مثل تزریق مخدرهای وریدی یاکه هر یک دارای مزایا و PCA عضلانی، استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (عضلانی، وریدی یا رکتال) و معایبی می باشند. یکی دیگر از روش های ایجاد بی دردی قرار دادن کاتتر اپی دورال و تزریق مداوم داروهایی مثل مخدر و یا بی حس کننده های موضعی است.هدف از این پژوهش مقایسه تزریق داخل نخاعی ترکیب دو داروی سوفنتانیل و مورفین برای کنترل درد بعد از عمل جراحی لاپاراتومی است که کاندید عمل جراحی لاپاراتومی شده بودند بصورت تصادفی در دو گروه آزمون و ASA I-III مواد و رو ش: 40 بیمار0 میلی گرم مورفین و 5 میکروگرم سوفنتانیل / شاهد قرار گرفتند. در یک گروه قبل از انجام بیهوشی عمومی با ترکیب 3تحت بی حسی اسپاینال قرار گرفتند و گروه دیگر فقط تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند. در پایان عمل نمره درد با معیار 6 و 12 ساعت اول بعد از عمل و همچنین میزان مصرف مخدر در 24 ساعت اول بعد از عمل مورد (VAS) بصری درد و آزمون های آماری مجذور کای و تی مورد سنجش قرار گرفتSPSS ارزیابی قرار گرفت و اطلاعات با نرم افزار 16
    یافته ها
    در میان یافته ها، تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره درد ساعت 6 و ساعت 12 در گروه شاهد و گروه مداخله وجود داشت. به طوری که نمره درد در گروه مداخله کمتر بود. همچنین کل مصرف مورفین در 24 ساعت بعد از عمل در گروه شاهد بیشتر و در گروه مداخله کمتر بود که تفاوت معن یداری با هم داشتند.
    نتیجه گیری
    تزریق ترکیب دو مخدر سوفنتانیل و مورفین بصورت داخل نخاعی قبل از انجام بیهوشی عمومی باعث کنترل بهتر درد بعد از عمل و کاهش میزان مخدر مصرفی در 24 ساعت اول بعد از عمل می شود.
    کلیدواژگان: سوفنتانیل، مورفین، تزریق مخدر داخل نخاعی، بی دردی بعد از عمل، لاپاراتومی
  • افسانه نوروزی، هوشنگ طالبی، شاهین فاتح، علی محمدزاده، زهره احمدی، اکرم سوارآبادی، افسانه محبی صفحات 41-47
    زمینه و هدف
    تجویز داروهای مسکن با مقادیر بالا برای کاهش درد بعد از عمل در جراحی های بزرگ شکم ی با عوارض جانبی همراه است. بنابراین معرفی داروهای کمکی که قادر باشند مقدار مورد نیاز مواد مخدر را کاهش دهند از نظر بالینی اهمیت بسیاری دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر افزودن کتامین به پتیدین در میزان شدت درد پس از عمل در بیمارانی است که تحت اعمال جراحی بزرگ شکمی قرار میگیرند.
    60 سال که کاندید جراحی های انتخابی و بزرگ شکم بودند - مواد و رو ش: در این مطالعه، 100 بیمار با میانگین سنی 15به دو گروه پتیدین همراه با کتامین (5 میلیگرم پتیدین و 0.25 میلیگرم/کیلوگرم کتامین) یا پتیدین و دارونم ا (10 میلی - گرم پتیدین و نرمال سالین) با توجه به داروهای تجویز شده در واحد مراقبتهای پس از عمل قرار گرفتند. شدت درد (تعیین شده به کمک مقیاس آنالوگ بینایی)، مقدار تجویز شده پتیدین و عوارض جانبی تا 24 ساعت پس از عمل ثبت شد.
    یافته ها
    در مورد درد پس از عمل، میانگین نمرات در گروه کتامین و پتیدین، در همه زمانها، به جز دقیقه صفر، 2 ساعت،6 ساعت، و 16 ساعت بعد به میزان معنی داری پایینتر بود. تهوع نیز به میزان معنی داری در میان گروه پتیدین و دارونما در مقایسه دو گروه از نظر مقدار پتیدین تجویز شده در زمان های. (P<0/ 30، و 45 دقیقه پائینتر بود (05، زمانهای صفر، 15 در حا لی که، (P >0/ صفر، 9 ساعت، 12 ساعت، 16 ساعت، 20 ساعت، و 24 ساعت اختلاف معنی داری را نشان نداد (05 در گروه پتیدین و کتامین در مقایسه با پتیدین و دارونما به rescue analgesic متوسط مقدار پتیدین تجویز شده به عنوان. (P<0/ 133.5 میلیگرم، 001 ± 112 میلیگرم در مقابل 24.5 ± میزان معنی داری پایینتر بود (31.5 پیشنهادات: نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز همزمان کتامین و پتیدین پس از عمل موجب کاهش درد بعد از عمل و کاهش مصرف مواد مخدر میشود. با این حال، ممکن است این روش موجب افزایش فراوانی تهوع بعد از عمل در طول یک ساعت اول پس از عمل گردد.
    کلیدواژگان: کتامین، پتیدین، درد بعد از عمل، تهوع
  • فرناد ایمانی، فرانک رختابناک، محمد رادمهر، پدرام طاهری فرد صفحات 48-56
    زمینه و هدف
    شدت درد در 48 ساعت اول پس از جراحی ارتوپدی پا، باعث درخواست نیاز به مقدار زیاد مسکن بخصوص است که نسبت NMDA مخدرها میگردد که با عوارض ناراحت کنندهای همراه است. منیزیوم یکی از آنتاگونیستهای گیرنده به مخدرها در درمان درد پس از عمل سودمند است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر انفوزیون ترکیب سولفات منیزیم و لیدوکائین پس از بلوک مداوم عصب سیاتیک پوپلیتال در کنترل درد پس از جراحی ارتوپدی پا انجام شد.
    مواد و
    روش
    در این مطالعه 44 بیمار که برای جراحی ارتوپدی پا انتخاب شده بودند پس از بلوک مداوم عصب سیاتیک تقسیم شدند.گروه کنترل لیدوکائین 1 درصد (5 میلی- (II) و منیزیم (I) پوپلیتئال به شکل کاملا تصادفی به دو گروه کنترل و گروه منیزیوم، ترکیب لیدوکائین 1 درصد (5 میلی لیتر در ساعت) و (PCRA) لیتر در ساعت) ازطریق پمپ کنتر ل درد سولفات منیزیم (5 میلیگرم در ساعت) دریافت کردند. سپس از 48 ساعت اول پس از عمل، هر شش ساعت شدت درد میزان داروی مخدر مصرفی، نمره آرامبخشی، میزان تهوع و استفراغ اندازهگیری و ثبت شد.، (VAS) براساس نمره درد و در زمان های (P=0/
    یافته ها
    میزان درد در 30 ساعت پس از تزریق در گروه کنترل بطور معنی داری بیشتر بود (001دیگر طی 48 ساعت پس از اتصال پمپ تفاوت معنی داری گزارش نشد. میزان مرفین دریافتی در روزهای اول و دوم پس از اتصال پمپ بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد. نمره آرامبخشی در روزهای اول و دوم پس از اتصال پمپ بین دو نمره تهوع و استفراغ در روزهای اول و دوم پس از. (P=0/ روز دوم 007، P=0/ گروه تفاوت معنی داری داشت. (روز اول 001 اتصال پمپ بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد. شروع به حرکت بیمار در روزهای اول و دوم پس از اتصال پمپ بین 85 درصد بیماران شروع / دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی داری را نشان داد و در گروه درمان روز اول پس از اتصال پمپ 7. (P=0/ به حرکت کردند (001
    نتیجه گیری
    بلوک مداوم عصب سیاتیک پوپلیتئال با انفوزیون ترکیب سولفات منیزیوم (5 میلیگرم در ساعت و لیدوکایین1 درصد (5 میلیلیتر در ساعت) منجر به کاهش درد پس از عمل، کاهش مصرف مرفین، بهبود خواب و افزایش آرام بخشی بیمار، زمان سریعتر شروع به حرکت و کاهش تهوع و استفراغ، پس ازجراحی های دردناک ارتوپدی پا میشود.
    کلیدواژگان: سولفات منیزیوم، لیدوکائین، مرفین، بلوک پوپلیتئال، جراحی ارتوپدی پا
  • علی محمدیاناردی، فرهاد پورفرضی، علیرضا سامانی، محمد رادمهر، ودود نوروزی صفحات 57-63
    زمینه و هدف
    درد بعد از عمل یکی از شایعترین مشکلات بعد از عمل جراحی مخصوصا جراحی ارتوپدی است که در صورت عدم پیشگیری از شروع و یا درمان ناکافی آن بویژه در سنین بالا میتواند عوارض جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. ایجاد بی -دردی با استفاده از روش انفوزیون مداوم اپیدورال در جراحی های اندام تحتانی با استفاده همزمان از داروهای بیحس کننده موضعی و مخدرها یکی از موثرترین و کم عارضهترین روش های ایجاد بیدردی نسبت به سایر روش های سیستمیک است.
    8 بیمار کاندیدای جراحی ارتوپدی اندام مواد و
    روش
    مطالعه حاضر بصورت کار آزمایی بالینی دوسوکور طراحی و اجرا شد، 2تحتانی در دو گروه 41 نفری بصورت تصادفی تقسیم شده و بعد از کارگذاری کاتتر اپیدورال در قبل از عمل، در مرحله بعد از0 % + فنتانیل 5 / بوپیواکائین 125) F جراحی به همه بیماران پمپ بیدردی اپیدورال با انفوزیون مداوم با دو رژیم داروئی 0 میکروگرم بر میلیلیتر) با سرعت 5 میلیلیتر بر ساعت / 0 درصد + سوفنتانیل 5 / بوپیواکائین 125) S میکروگرم بر میلیلیتر) وو عوارض مانند بلوک حرکتی، تهوع و استفراغ، خارش، احتباس ادراری، افت فشار (VAS) وصل گردید. سپس نمره درد بر اساس24، و 48 بعد از عمل در دو گروه سنجش و ثبت گردید.، 16، 8، 3، خون، و تضعیف تنفسی در ساعات 1در حین فعالیت بیشتر از (VAS)
    یافته ها
    یافته های دموگرافیک در هر دو گروه مشابه یکدیگر میباشد. میانگین نمرات دردمیانگین نمره درد در حین فعالیت و استراحت کمتر از 3 بوده و اختلاف F و S زمان استراحت بوده ولی در مجموع در هر دو گروه به طور معنیدار افزایش S نسبت به گروه F معنی داری را در ساعات مختلف نشان نمیدهد. افت فشار خون در ساعت اول در گروه بود F بیش از گروه S داشته ولی در سایر ساعات اختلاف آنان معنیدار نمیباشد. بلوک حرکتی و تهوع و استفراغ هر چند در گروه ولی اختلاف در بین دو گروه معنیدار نبود. اختلاف سایر عوارض (خارش، خواب آلودگی، تضعیف تنفسی) در بین دو گروه معنیدار نمیباشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان میدهد که هر دو رژیم فنتانیل و سوفنتانیل به همراه بوپیواکائین در بیدردی با انفوزیون مداوم اپیدورال به صورت مشابه باعث بیدردی قابل قبول شده و عوارض آنها به جز افت فشار خون ساعت اول بعد از عمل در بقیه موارد اختلاف معنی داری با هم نداشتند.
    کلیدواژگان: انفوزیون مداوم اپیدورال، درد بعد از عمل، بوپی واکائین، فنتانیل، سوفنتانیل
|
  • Mohammad-Reza Ghodrati, Amir-Aziz Saif, Faranak Rokhtabnak, Ali-Reza Kholdbarin, Alireza Pournajafian Pages 1-8
    Background And Aims
    During induction of anesthesia، when we are waiting to initiate the effect of neuromuscular blocking drugs، the patients suffer risk of aspiration. If the onset of neuromuscular action was more rapid، the risk would decrease. In order to reach this goal، we can do different things، such as use a priming dose of neuromuscular blocking drugs before major dose. Till now، in previous researchers، this has never done.
    Materials and Methods
    A randomized double blind study was designed on 88 ASA 1 & 2 patients who were candidate for obstetrics & general surgeries. Patients were randomly assigned to three groups. Different groups received normal saline، 25mg/kg magnesium sulfate and 50mg/kg magnesium sulfate slowly & via a micro set during ten10 minutes. Blood pressure and heart rate were measured. Then، iv midazolam and fentanyl were administered as premedication. We calculated total dose of cisatracurium and 10% of this dose was administered as priming dose. After 3 minutes، thiopental sodium and remaining dose of cisatracurium were given. Neuromuscular monitoring with a nerve stimulator and single twitch test was done until the twitches were disappeared. The times were measured in all groups with a chronometer. Then، the patients were intubated and anesthesia was maintained with prpopfol. Heart rate and blood pressure were measured again. 2،5، 10، 15، 20، 25 and 30 minutes after intubation، intensity of blockade by PTC test، heart rate and blood pressures were measured.
    Results
    The onset of neuromuscular blockade in group 3 was faster than the normal saline group. The mean time of muscle relaxation in group 1،2 and 3 were 209، 226 and 188 seconds respectively. Intensity of neuromuscular blocking by PTC test in group 3 was more than group 2 & in latter was more than normal saline group. Arrhythmia were seen in 6 patients from all cases & both belonged to group 3. Side effects incidence of magnesium sulfate injection were more common in group 3.
    Conclusion
    Using magnesium sulfate before cisatracurium during induction of anesthesia withpriming method leads to increase onset and intensity of neuromuscular blockade of cisatracurium. Alterations of blood pressure and heart rate were constant after injection of magnesium.
  • Nahid Mamochehrian, Mohammad-Hossein Bakhshaei Pages 9-16
    Background And Aims
    Postoperative pain is a common problem in perioperative period. There are several methods for pain controlling that including infiltration of bupivacain. The aim of this study is comparing intratubal and subcutaneous injection of bupivacain %0. 5 with placebo on ostoperative pain relief، analgesic consumption and patient satisfaction.
    Materials And Method
    In a double blind randomized clinical trial 50 candidates for tubal ligation were divided two groups. After spinal anesthesia with lidocain%5 tubal ligation were performed by Parkland method then 5ml bupivacaine %0. 25injected into the mesosalpinx and subcutaneous tissue in every side. Vital signs، nausea and vomiting، analgesic requirements VAS of pain in recovery time2، 8، 16، 24 hours and 7 days after surgery were recorded.
    Results
    Pain and analgesic requirements in recovery time، 2،16، 24 hours and 7 days after rgerywere significantly decreased in bupivcaine group. Pain and analgesic consumption in 8 hours after surgery were similar in two groups (p=0. 51).
    Conclusion
    Tissue infiltration of bupivacaine %0. 25 in postpartum tubal ligation reduced pain،analgesic consumption and patients'' satisfaction.
  • Seyed, Ali, Reza Seyyed, Siamdust, Hamid, Reza Faiz, Pooya Derakhshan, Mojgan Sakhaei Pages 17-23
    Background And Aims

    This study was performed to evaluate the analgesic effect and adverse effects of nitroglycerine added to lidocaine in intravenous regional anesthesia. Methods and materials: In this Randomized Clinical Trial، 60 patients under intravenous regional anesthesia in Hazrate Fatemeh were evaluated that were randomly assigned to receive either 200 microgram nitroglycerine plus lidocaine or only lidocaine (each group 30 subjects).

    Results

    Initial pain score (VAS) was alike between groups; but there was a statistically significant difference between second VAS in two groups. But the third VAS was not differed between two groups (P > 0. 05).

    Conclusions

    Totally، according to the obtained results، it may be concluded that use of nitroglycerine added to lidocaine would result in an increase in effect of anesthetic without additionaladverse effects.

    Keywords: Intravenous regional anesthesia, Nitroglycerin, lidocaine, hemodinamic effect, pain
  • Farnad Imani, Poupak Rahimzadeh, Seyed, Hamid, Reza Faiz, Ghodrat Akhavan, Akbari Pages 24-31
    Background And Aims
    Maintaining low back pain after spinal surgeries is one of the pretty challenging problems in treating patients. Various modalities have been introduced for treatment and one of the most effective ways between them، is steroid and other drugs injection into epidural space.
    Materials And Methods
    In a double blind RCT study، 25 patient from pain clinic with low backpain due to failed back surgery syndrome were candidate for epidural transforaminal block and divided into case and control groups randomly. The selected drug regimens were as follow: in case group bupivacaine %0. 5، triamcinolone 40mg، hypertonic saline5%، hyaluronidase 1500IU، and in control group stilled water instead of hyaluronidase was used per each nerve root. Pain score، analgesic consumption، neurological examinations and satisfaction were evaluated in recovery and 1، 2، and 4 weeks later.
    Results
    There was no difference in demographic data between 2 groups. Pain score and total analgesic consumption in case group was meaningfully higher 2 and 4 weeks after blockade (p<0. 01). Patient satisfaction was higher in case group.
    Discussion
    Adding hyaluronidase to transforaminal injectate should be an effective for managingchronic low back pain in failed back surgery syndrome.
    Keywords: Transforaminal epidural, hyaluronidase, failed back surgery syndrome, pain score
  • Abbas Sedighinejad, Bahram Naderi Nabi, Mohammad Haghighi, Ali Mohammadzadeh Joryabi, Vali Imantalab, Ali Mirmansouri, Hosein Khoshrang Pages 32-40
    Background
    There are many methods to provide pain relief after operation، that includes: IV or IM opioids injections، patient controledl analgesia، uses NSAIDs useing (IM، IV or rectal). All of these methods have advantages and disadvantages. Another techniques for post operative analgesia is epidural catheter insertion and administration of opioids or local anesthetic continously. The goal of this study is to compare intrathecal administration of combination of sufentanil and morphine for postoperative pain relief after laparatomy.
    Materials And Methods
    40 ASA I-III patients who were candidates for laparatomic surgeries enrolled in two groups in this clinical trial study after written inform consent (randomly assigned). One group (N=20) before general anesthesia received a spinal injection of Sufentanil (5μ) and morphine (0. 3mg) (S-M groups) and another group (control group) didn''t receive intrathecal opioids. Post-operative pain was rated on a visual analogue scale (VAS) at rest in 6 and 12 hours after operation and also total dose of injected morphine for 24 hours after operation calculated. The data were analyzed by SPSS16، T-test، Chi-Square and paired T-test.
    Results
    Intrathecal injection of sufentanil and morphine caused VAS scores at rest were ignificantly higher in the control group in 6 and 12 hours after operation and total dose of morphine consumption was significantly lower in the SM group.
    Conclusion
    Combination of intrathecal sufentanil and morphine produce good analgesic effect after laparatomic surgery at 12 hours after operation.
    Keywords: Sufentanil, Morphine, Intrathecal opioids injection, Postoperative analgesia, Laparatomy
  • Afsaneh Nourozi, Houshang Talebi, Shahin Fateh, Ali Mohammadzadeh, Zohreh Ahmadi, Akram Savarabadi, Atefeh Mohebbi Pages 41-47
    Background And Aim
    Prescribing high doses of analgesics for pain relief after major abdominal surgeries are accompany with side effects. Thus، introducing adjunct drugs to be able to reduce the required dose of opioids would have great clinical relevance. The aim of this study was to determine the effect of adding ketamine to pethidine in reducing post-operative pain in patients undergoing major abdominal operations.
    Methods
    In this study، 100 patients aged 15-60 years who were candidate for elective major abdominal surgery allocated into two groups of pethidine + ketamine group (5 mg pethidine and 0. 25 mg/kg ketamine) or pethidine and placebo group (10 mg pethidine and NS) according to the regimen prescribed in postanesthesia care unit. Severity of pain (using visual analogue scale)، prescribed dose of pethidine، and side effects were recorded until 24 hours after operation.
    Results
    regarding post-operative pain، pethidine + ketamine group showed significant lower scores in all the times except 0 min، 2 h، 6 h، and 16 h. Nausea was significantly less frequent amongst pethidine + placebo group at times of 0، 15، 30، and 45 min (P<0. 05). Comparison of two groups did not show significant differences in prescribed pethedine dose in 0، 9 h، 12 h، 16 h، 20 h، and 24 h (P>0. 05). Yet، the mean dose of administered pethidine as rescue analgesic was significant lower in pethidine + ketamine group compared to pethidine + placebo group (112±31. 5 mg vs. 133. 5±24. 5 mg، P<0. 001).
    Conclusions
    This study showed that co-administration of ketamine and pethidine will improve postoperative pain and reduce narcotic consumption. It may، however، increase rate of postoperative nausea in the first hour after operation.
    Keywords: ketamine, pethidine, postoperative pain, nausea
  • Farnad Imani, Faranak Rokhtabnak, Mohammad Radmehr, Pedram Taherifard Pages 48-56
    Background And Aims
    At the first 48 hours after orthopedic surgery opioids are used for analgesia.Continuous popliteal nerve block has been performed with increasing frequency for postoperative analgesia after foot surgery and provide better analgesia than traditional systemic opioid-based analgesia.Several additives have been combined with local anesthetics for peripheral nerve blocks. Magnesium is well known as an antagonist of N-methyl-d-aspartate receptors and has some analgesic property.The aim of this study was addition of magnesium to lidocaine in patient- controlled regional analgesia (PCRA) through the popliteal catheter.
    Materials And Methods
    Forty four patients scheduled for hospital admission after foot surgery entered into this study and divided two group,control(I) and magnesium(II).In control group lidocaine %1(5ml/h) and group II lidocaine %1(5ml/h) + magnesium (5mg/h) infused with (PCRA) pump. Patient characteristics, pain scores (VAS), use of analgesic medications (iv morphine), and side effects of analgesic therapy were recorded for 48 hours after surgery.
    Results
    Pain score (VAS) was more in control group than group II (P=0.001).there was no ignificant difference between two groups in morphin consumption and nausea and vomiting (P=0.12). There were significant difference between two groups in Sedation score(P=0.007) and motion (P=0.001).
    Discussion
    This study showed addition of magnesium to lidocaine %1 in patient-controlled egional analgesia (PCRA) through the popliteal nerve block catheter have advantages for post operative pain, sedation, motion, reductionof morphin consumption and nausea and vomitig after the foot surgery.
    Keywords: sulfate magnesium, lidocaine, morphine, popliteal nerve block, orthopedic surgery
  • Ali Mohammadian, Erdi, Farhad Poorfarzy, Ali, Reza Samani, Mohammad Radmehr, Vadood Nourozi Pages 57-63
    Background And Aims
    Postoperative pain is one of the most common problems after surgery،especially orthopedic surgery which if not prevent the onset or inadequate treatment، especially in older irreparable adverse reactions to be followed. Analgesic use of continuous epidural infusion in lower limb surgery with simultaneous use of local anesthetic drugs and narcotics is one of the most effective and safest methods of analgesic than the other methods is systemic.
    Materials And Methods
    This study as double blind clinical trial was conducted، 82 patients undergoing lower limb orthopedic surgery in two groups randomly divided into 41 equal and after insertion of the epidural catheter before surgery، after surgery in all stages Patients pump analgesia epidural continuous infusion with two diet drug F (bupivacaine 0. 125 % + fentanyl 5 micr/ ml) and S (bupivacaine 0. 125 % + sufentanil 0. 5 micr/ ml) with a speed of 5ml/ h Connected. The pain intensity based on (VAS) and side of motor block، nausea and vomiting، itching، urinary retention،hypotension and respiratory depression during 1، 3، 8، 16، 24، 48 hours after surgery in both groups measured and recorded.
    Results
    The demographic in both groups، similar to one another. The mean pain scores (VAS) during activity than resting there، but the total in both S and F mean pain scores during activity and rest less than 3 was And a significant difference does not show the different hours. Hypotension in the first hour in group F than the S group had significantly increased، but at other hours is not a significant difference. Motor block and nausea and vomiting، although in Group S than Group F، but the difference was not significant. Difference in other complications (pruritus، sedation،respiratory depression) between the two groups is not significant.
    Conclusion
    This study shows that both fentanyl and sufentanil regimen with bupivacaine in epidural analgesia with continuous infusion led to similar analgesia and acceptable side effects except the first hour of hypotension after surgery.
    Keywords: Continuous infusion epidural, postoperative pain, Bupivacaine, entanyl, sufentanil