فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال بیست و پنجم شماره 3 (پیاپی 59، پاییز 1382)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال بیست و پنجم شماره 3 (پیاپی 59، پاییز 1382)

  • 90 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/09/14
  • تعداد عناوین: 18
|
  • هادی ابراهیمی، عبدالوهاب وهاب زاده، سعید خامنه، مصطفی محمدی نقده صفحه 7
    زمینه و اهداف
    امروزه مطاله استرس و عوارض ناشی از آن، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. استرس "دروندهی" غیراختصاصی است که منجر به "بروندهی" به نام رفتار می شود. در این روند سیستمهای نوروترانسمیتری مغز دخالت دارند. این مطالعه با هدف بررسی آثار سیستم نورآدرنرژیک مغز بر روی پاسخهای رفتاری ناشی از استرس انجام شده است.
    روش بررسی
    چهار گروه از موشهای صحرایی نر "آلبینوویستار" (با وزن 300-250 گرم) انتخاب شدند. گروه شاهد تحت استرس فشار دادن دم به مدت 5 دقیقه قرار گرفتند. استرس فشار دادن دم منجر به بروز انواع پاسخهای رفتاری از جمله جویدن، لیسیدن و تهاجم می شود. در این مطالعه، طول مدت جویدن اندازه گیری شد. در گروه های دیگر تحت شرایط بی هوشی با کلرال هیدرات (400 میلی گرم بر هر کیلوگرم داخل صفاقی)، پروب میکرودیالیز در بطن جانبی کاشته شد، زیرا کاشت پروب در هسته لوکوس سرلوئوس سبب آسیب بیشتر هسته و اختلال در نتایج می شد. گروه کاذب در حالی که سرم رینگر (2 میکرولیتر در دقیقه) دریافت می کردند، تحت استرس فشار دادن دم قرار گرفتند. در گروه های آزمایش، کلونیدین و نورآدرنالین به سرم رینگر اضافه شد؛ سپس موشها استرس دریافت کردند و نتایج با گروه شاهد و کاذب مورد مقایسه آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه کاذب در مقایسه با گروه شاهد، اختلاف معنی داری وجود نداشت. در گروه کلونیدین، کاهش معنی داری دیده شد (p<0.001) و در گروه نورآدرنالین، افزایش معنی داری (p<0.001) در پاسخهای رفتاری در مقایسه با گروه های شاهد و کاذب وجود داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج ما چنین پیشنهاد می کنند: 1- سیستم نورآدرنرژیک مغز، در پاسخ دهی حیوان به استرس و بروز الگوی رفتاری خاص در حیوان، دخالت دارد. 2- اتورسیپتورهای پیش سیناپسی آلفادو - آدرنرژیک، در تعدیل فعالیت سیستم نورآدرنرژیک و همچنین در آزاد شدن نورآدرنالین نقش عمده ای دارند. 3- با توجه به نتایج این مطالعه، اطلاعات قبلی ما در مورد نقش مونوآمینها در روند استرس کامل می شوند. 4- این یافته، منجر به اختصاصی شدن درمان بیماری های ناشی از استرس و نیز سبب کاهش عوارض جانبی داروهای تجویز شده می شود.
  • ناصر احمدی اصل، عباسعلی وفایی صفحه 11
    زمینه و اهداف
    یکی از عوارض مهم استعمال دخانیات، اختلال همورئولوژیک است که به صورت افزایش ویسکوزیته خون و پلاسما و تغلیظ خون دیده می شود. این اختلال نیز می تواند خون رسانی بافتی را کاهش بدهد و سبب آسیبهای جدی بافتی شود.
    روش بررسی
    برای بررسی اینکه آیا اختلال همورئولوژیک به وجود آمده بعد از ترک سیگار قابل برگشت است یا نه، دو گروه سیگاری و غیر سیگاری در طی ماه رمضان مورد مطالعه قرار گرفتند. خون گیری در روزهای اول (پایه)، پانزدهم و بیست و نهم ماه رمضان، 10 تا 60 دقیقه قبل از افطار، برای اندازه گیری ویسکوزیته خون و پلاسما، تعداد گلبولهای قرمز (RBC) تعداد گلبولهای سفید (WBC) هماتوکریت (Hct) هموگلوبین (Hb) و فیبرینوژن انجام شد.
    یافته ها
    در افراد غیر سیگاری، روزه داری تغییر معنی داری در مقادیر پارامترهای اندازه گیری شده ایجاد نکرده بود، اما در آن دسته از افراد سیگاری که در این ماه استعمال دخانیات را ترک کرده بودند، ویسکوزیته خون و پلاسما، میزان فیبرینوژن و تعداد گلبولهای سفید خون بعد از دو و چهار هفته، و نسبت هماتوکریت، میزان هموگلوبین و تعداد گلبولهای قرمز خون بعد از چهار هفته، کاهش معنی داری را نشان می دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج فوق پیشنهاد می کنند که همه پارامترهای همورئولوژیک ممکن است در صورت ترک سیگار به مقدار طبیعی خود باز گردند و همین مساله باعث بهبود سیالیت خون می شود.
  • محمدرضا افهمی، پرور حسن زاده سلماسی، جعفر رحیمی پناهی، الهوردی ارجمند صفحه 14
    زمینه و اهداف
    هدف از این مطالعه، این بود که استفاده از روش غیر دارویی اعمال فشار برای کاهش استفاده از متوکلوپرامید به عنوان داروی ضد تهوع و استفراغ در طی بی حسی نخاعی، در آن دسته از زنان حامله که به علت تغییرات فیزیولوژیک سیستم گوارشی در معرض خطر بالایی از نظر آسپیراسیون محتویات معده قرار دارند، بررسی شود.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر،یک مطالعه کاربردی، توصیفی و دوسوکوراست که در 75 زن حامله با محدوده سنی 18 تا 40 سال که برای جراحی سزارین غیر اورژانس مراجعه کرده بودند، انجام شده است. بیماران به سه گروه 25 نفری تقسیم شدند. آمادگی های قبل از عمل و روش اجرای بی حسی، در تمام بیماران یکسان بودند. در "گروه مچ بند حقیقی" با استفاده از مچ بند و تیله ای که در زیر آن قرار داشت در موقعیت 2 اینچ بالاتر از مفصل مچ دست در بین تاندونهای بلند کف دست و خم کننده زند زبرین اعمال فشار صورت گرفت و نتایج حاصل از این کار با نتایج حاصل در دو گروه دیگر یعنی گروه متوکلوپرامید و گروه سالین نرمال که در هر دوی این گروه ها از مچ بندهای پلاسبو استفاده شده بود، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات توسط پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS Win تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان دادند که میزان تهوع در هر دو گروه مچ بند حقیقی و متوکلوپرامید 16 درصد و در گروه سالین نرمال56 درصد است. میزان استفراغ در دو گروه مچ بند حقیقی و متوکلوپرامید 8 درصد و در گروه سالین نرمال 28 درصد بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان می دهند که اعمال فشار بر روی منطقه مذکور، از نظر پیشگیری از تهوع و استفراغ، اثر مشابهی با متوکلوپرامید که یک عامل دارویی است، دارد؛ این روش به علت نداشتن عوارض جانبی، از نظر بالینی قابل استفاده است.
  • شهلا بابایی نژاد، فیروز فیروزیان، احد رازی صفحه 19
    زمینه و اهداف
    ویتیلیگو بیماری ایدیوپاتیک و شایعی است که با از بین رفتن ملانین و ملانوسیتهای دارای عملکرد در پوستی که از سایر جهات سالم است، مشخص می شود. درمانهای متعددی برای ویتیلیگو مطرح شده اند که هیچ کدام قطعی نیستند. بنابراین، این مطالعه با هدف دست یافتن به یک درمان آسان و موثر انجام شده است.
    روش بررسی
    برای بررسی میزان تاثیر کرایوتراپی بر ویتیلیگوی از استعمال نیتروژن مایع توسط سواب پنبه ای به مدت 5 ثانیه بر روی ضایعه، در 6 جلسه با فواصل دو هفته ای، استفاده شد. این بررسی به مدت 18 ماه در بیماران مبتلا به ویتیلیگوی لوکالیزه که به بخش پوست بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. در این مدت، 41 بیمار تحت درمان قرار گرفتند که 17 مورد به علت عدم مراجعه از مطالعه خارج شدند و پیگیری و کنترل در 24 بیمار با 50 ضایعه دپیگمانته کوچکتراز 6 سانتی متر، صورت گرفت.
    یافته ها
    دو هفته بعد از آخرین جلسه درمان، ضایعات ارزیابی شدند؛ بدون توجه به محل و سیر زمانی ضایعات، پیگمانتاسیون کامل در 22 ضایعه (44 درصد) پیگمانتاسیون بیشتر از 50 درصد ضایعه اما غیر کامل در 15 ضایعه (30 درصد) و پیگمانتاسیون مساوی یا کمتر از 50 درصد سطح ضایعه در 10 ضایعه (20 درصد) اتفاق افتاده بود و تنها 3 ضایعه (6 درصد) در دو بیمار هیچ پاسخی به درمان نداده بودند؛ میزان پاسخ به درمان از نظر آنالیز آماری در بین گروه های پاسخ، معنی دار بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل و فقدان درمان قاطع در ویتیلیگو، می توان چنین نتیجه گرفت که کرایوتراپی با نیتروژن مایع در درمان ویتیلیگوی لوکالیزه آثار قابل توجهی دارد و می توان از آن به عنوان درمان جایگزین یا مکمل سایر درمانها در این بیماری استفاده کرد.
  • سعید پناهی، محمد شیمیا، بهلول اصغری، ایرج لطفی نیا، غفار شکوهی، مسلم شاکری صفحه 22
    زمینه و اهداف
    تومور مغزی از علل شایع مرگ و میر و ناتوانی در جوامع انسانی است. با پیشرفتهای همه جانبه در زمینه تشخیص و درمان تومورهای مغزی، چگونگی درمان و مواجهه با تومورها تغییر شگرفی را شاهد بوده است. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی عود تومورهای مغزی به تفکیک نوع تومور بوده است.
    روش بررسی
    در این بررسی، بیمارانی که در طی 10 سال (1380-1371) در مرکز آموزشی، درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز، به عنوان تومور مغزی تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند مشخص شدند و سپس موارد عود تومور پس از حذف مواردی که پرونده ناکامل داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 1112 بیمار مبتلا به تومور مغزی، 51 بیمار به دلیل عود علامت دار تومور تحت عمل جراحی دوم قرار گرفته بودند. از موارد عود، 28 مورد مذکر و 23 مورد مونث بودند. تومورهای نورواپی تلیال (82 درصد) مننژیوم (10 درصد)، آدنوم هیپوفیز (4 درصد) و اپیدرموئید (4 درصد) از موارد عود بودند. در 21.56 درصد از موارد، تومورها در زمان عود در مرحله پیشرفته تری از نظر بدخیمی قرار داشتند که البته در این موارد، زمان عود در مقایسه با همان تومورها در سایر شرایط، کوتاهتر بود.
    نتیجه گیری
    در مطالعه ما نیز مانند سایر کشورها، تومورهای نورواپی تلیال حدود نیمی از موارد تومورهای مغزی را تشکیل می دادند که سهم گلیوبلاستوم مولتی فرم (GBM) و آستروسیتوم آناپلاستیک (AA) در این میان 50 درصد بود. مننژیوم در مقایسه با سایر منابع، درصد کمتری از کل تومورها را تشکیل می داد، اما از نظر سیر بالینی و مشخصات کلی، تفاوتی با سایر منابع نداشت.
  • علی تقوی زنوز، سعیده گله دار، مهدی وطنخواه برازنده صفحه 26
    زمینه و اهداف
    اختلالات مفصل گیجگاهی - فکی (TMD) عامل اکثر دردهای مزمن دهانی - صورتی هستند و بدین علت، در تحقیقات علمی و بالینی دندانپزشکی اهمیت بسزایی دارند. اساس مطالعه حاضر، تعیین علایم و نشانه های بالینی این اختلالات (که پایه اصلی تشخیص بیماری و درمان صحیح محسوب می شود) و توجه به عوامل تاثیر گذار بر این علایم و نشانه ها، بوده است.
    روش بررسی
    235 نفر از دانشجویان دندانپزشکی تبریز، با تکمیل پرسشنامه در این تحقیق شرکت کردند و 50 نفر از 108 دانشجو که علایم TMD گزارش کرده بودند، مورد معاینه بالینی قرار گرفتند.
    یافته ها
    شایعترین نشانه های بالینی، به ترتیب شامل انحراف و کلیک در حین باز کردن دهان و درد عضلات جونده بویژه عضلات تریگوئید خارجی و داخلی بودند. اکلوژن کلاسIII، در افراد علامت دار، شایعترین نوع اکلوژن بود.
    نتیجه گیری
    استرس و عادتهای دهانی با ایجاد عملکرد پارافانکشنال، نقش مهمی در افزایش شیوع علایم گزارش شده در پرسشنامه ها مانند صدای مفصلی، گیر کردن فکها و محدودیت در باز کردن دهان داشتند. در معینه بالینی نیز شیوع نشانه هایی از قبیل انحراف و کلیک در حین باز کردن دهان و حساسیت به لمس عضلات، بیشتر بود. اختلاف نظرهایی که در مورد نوع اکلوژن مرتبط با TMD در این تحقیق و تحقیقات قبلی وجود دارند، موید این مطلب هستند که نوع الکوژن احتمالا نمی تواند عامل اتیولوژیک اولیه در بروز علایم TMD باشد، بلکه بیشتر به عنوان یک عامل مستعد کننده برای بروز علایم مطرح است و در صورتی که ظرفیت سازشی سیستم جونده بر آن فایق آید، مفصل گیجگاهی - فکی از سلامت کامل برخوردار خواهد بود.
  • علیرضا جوادزاده صفحه 30
    زمینه و اهداف
    با توجه به عوارض تخلیه مایع زیر شبکیه در عمل باکلینگ اسکلرا، به منظور تعیین تاثیر کوتر خشک در کوروئیدوتومی و تخلیه مایع زیر شبکیه در مبتلایان به جداشدگی شبکیه، این تحقیق در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان نیکوکاری تبریز در سالهای 80-1378 انجام گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق با روش کارآزمایی بالینی، در 36 چشم بیمارانی که دچار جداشدگی شبکیه شده بودند و برای اولین بار تحت عمل جراحی باکلینگ اسکلرا قرار می گرفتند، انجام شد. برای باز کردن فضای زیر شبکیه به خارج، پس از اسکلروتومی توسط کوتر خشک سوراخی بسیار کوچک در کوروئید و اپی تلیوم پیگمانته شبکیه ایجاد شد و مایع زیر شبکیه خارج گردید و میزان موفقیت عمل در تخلیه مایع و همچنین عوارض حین و پس از عمل به مدت حداقل 3 ماه بررسی شدند و با روش "مک نمار"مورد قضاوت آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 36 چشم که با این روش تحت عمل جراحی قرار گرفتند در 31 مورد (86 درصد) تخلیه مایع زیر شبکیه با موفقیت انجام شد (p<0.0001) عوارض حین عمل مربوط به محل تخلیه مایع زیر شبکیه شامل خونریزی زیر شبکیه سوراخ شدن و یا گیر افتادن شبکیه در محل تخلیه و عوارض پس از عمل ملاحظه نشدند.
    نتیجه گیری
    استفاده از کوتر خشک پس از اسکلروتومی ضمن موفقیت در تخلیه مایع عارضه ای ندارد. بررسی این تحقیق در سایر مراکز و گزارش میزان موفقیت آن توصیه می شود.
  • دکتراحمدرضا جودتی، ابراهیم محمدی بیلانکوهی، سهیلا آستانگی صفحه 33
    زمینه و اهداف
    کارکنان مراقبتهای بهداشتی در معرض خطر عفونت با ویروس هپاتیت B و ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) از طریق تماس حرفه ای با خون و برخی از مایعات خاص بدن قرار دارند و لازم است احتیاطهای همه جانبه در مواقع ضروری به کار گرفته شوند.
    روش بررسی
    این بررسی یک پژوهش مقطعی بود و در آن 60 نفر از کارکنان اتاقهای عمل یکی از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج آماری در ارتباط با میزان به کارگیری احتیاطهای همه جانبه برای پیشگیری از آسیبهای ایجاد شده در حین عمل در پوست کارکنان نشان دادند که 45.1 درصد کارکنان اصول مربوطه را در حد "خوب" و 54.9 درصد آنها در حد "ضعیف" رعایت کرده اند؛ در ارتباط با نحوه به کارگیری احتیاطهای همه جانبه برای پیشگیری از تماس خون بیماران تحت جراحی با پوست و غشاهای مخاطی کارکنان، 48.3 درصد کارکنان اصول مربوطه را در حد "خوب" و 51.7 درصد آنان در حد "ضعیف" رعایت کرده بودند. در ارتباط با نحوه به کارگیری کل احتیاطهای همه جانبه 38.3 درصد کارکنان اصول مربوطه را در حد "خوب" و 61.7 درصد آنان در حد "ضعیف" رعایت کرده بودند. همچنین کمک جراحها، پرستاران اسکراب، کارکنان شیفت صبح و کارکنان حاضر در اعمال جراحی انتخابی، احتیاطهای همه جانبه را بهتر رعایت کرده بودند (p<0.05).
    نتیجه گیری
    به دلیل مشاهده ضعف قابل توجه در به کارگیری احتیاطهای همه جانبه، پیشنهاد می شود پژوهشهای مشابهی در مراکز پزشکی دیگر صورت گیرند و به کارگیری احتیاطهای همه جانبه، با آموزش و نظارت مداوم ترویج شود.
  • سوسن حسن زاده سلماسی، رضایت پرویزی صفحه 36
    زمینه و اهداف
    عفونت در اعمال جراحی قلب مخصوصا در اعمال جراحی پیوند عروق کرونری معمولا خود را به صورت مدیاستینیت و باز شدن استرنوم (جناغ) نشان می دهد و شیوع آن 0.8-1.5 درصد است. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده اند، نشان می دهند که در اعمال جراحی پیوند عروق کرونری، آنتی بیوتیک باید به صورت پروفیلاکتیک به بیماران تجویز شود. در این نوع از اعمال جراحی، در هنگام القای بی هوشی، قبل از برقراری دستگاه قلب و ریه مصنوعی و بعد از قطع آن، باید آنتی بیوتیک به صورت وریدی داده شود. و تا 24 ساعت بعد از عمل تا زمانی که لوله تراشه و کانولهای وریدی بیرون آورده نشده اند، باید تجویز آنتی بیوتیک ادامه پیدا کند و سپس قطع شود. هدف از این تحقیق بررسی میزان مصرف آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک در بیمارانی است که تحت عمل پیوند عروق کرونری قرار می گیرند.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی است. این مطالعه بر روی 100 بیمار مرد که با تشخیص بیماری عروق کرونری در بیمارستان قلب و عروق شهید مدنی تبریز تحت جراحی پیوند عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام شده است. در هر دو گروه، جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه ای که شامل موارد زیر بود. انجام شد: جنس، سن، وزن، عوامل خطر، مدت زمان عمل جراحی، نوع بی هوشی و نوع پمپ مورد استفاده، میزان کسر خروجی (EF)، تعداد گرافت، مدت زمان انتظار برای عمل جراحی، مدت زمان باقی بودن Chest tube، بیماری عفونی، بیماری ادراری، بیماری تنفسی، اندوکاردیت، آزمایشهای بالینی (شامل سرعت سدیمانتاسیون گلبولهای قرمز در ساعت اول و دومWBC,[ESR2, ESR1]، کشت خون، ادرار و زخم)، کنترل درجه حرارت (48،24 و 72 ساعت بعد از عمل) و مقدار آنتی بیوتیک مصرف شده به صورت تزریقی و خوراکی. تجزیه و تحلیل آماری، با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری توصیفی انجام گرفت.
    یافته ها
    این مطالعه بر روی 100 بیمار مرد با میانگین سنی 9.60 ± 53.30 سال در گروه اول و 8.87±54.66 سال در گروه دوم، انجام گرفت. میانگین وزن بیماران در گروه اول 12.45±74.40 کیلوگرم و در گروه دوم 10.50±74.16 کیلوگرم بود. در بررسی بیماران بعد از عمل جراحی، در هیچ کدام از آنان عفونت ادراری، عفونت تنفسی و اندوکاردیت وجود نداشت و همه بیماران از نظر آزمایشها در حد طبیعی بودند. از نظر کشت ادرار، کشت خون و کشت زخم، علامت مثبتی مشاهده نشد و در هیچ کدام از بیماران 72 ساعت بعد از عمل تب وجود نداشت؛ همچنین تا یک ماه، بیماران از نظر علایم عفونت تحت نظر بودند که در این زمینه، موردی مشاهده نگردید. در این بررسی، میزان مصرف آنتی بیوتیک 15 گرم کاهش یافته بود که از این میزان 1.09± 10.47 گرم آن آنتی بیوتیک خوراکی بود.
    نتیجه گیری
    چنین به نظر می رسد که مصرف آنتی بیوتیک خوراکی در موارد عفونت بعد از عمل جراحی، هیچ گونه نقشی ندارد و با رعایت روش های پروفیلاکسی استاندارد دارویی، می توان میزان مصرف داروهای آنتی بیوتیکی را کاهش داد. در این تحقیق، مجموع میزان آنتی بیوتیک مصرفی قبل از انجام این بررسی 34 گرم به صورت وریدی و خوراکی بود که با انجام مطالعه حاضر و کنترل دقیق بیماران، میزان مصرف این داروها به 19 گرم گاهش یافته بود؛ در این میان، علاوه بر مساله میزان مصرف آنتی بیوتیکها باید به عوارض و هزینه سنگین درمان نیز توجه شود.
    کلیدواژگان: پیوند عروق کرونری، آنتی بیوتیک، پروفیلاکسی
  • حمزه حسین زاده، سهراب نگارگر، فیروز صالحپور صفحه 41
    زمینه و اهداف
    دردهای عضلانی بعد از بی هوشی، یکی از عوارض تزریق سوکسینیل کولین هستند. این ماده به طور روتین برای ایجاد شلی عضلانی در حین القای بی هوشی برای تسهیل لوله گذاری تراشه، مورد استفاده قرار می گیرد. علت این دردهای عضلانی هنوز کاملا شناخته نشده است اما گفته شده که تزریق سوکسینیل در اثر انقباضات ناهماهنگ فیبرهای عضلانی، باعث وارد شدن تروما به عضله می شود. در اعمال جراحی سرپایی و در بیمارانی که در آنان طول مدت بستری کمتر است، میزان و شدت این دردها بیشتر است؛ بین سنین 20 تا 50 سالگی احتمال این دردها بیشتر است. با توجه به توسعه اعمال جراحی سرپایی، جلوگیری از این درد ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه، آثار فنی توئین و پانکورونیوم در پیشگیری از دردهای عضلانی بعد از تجویز سوکسینیل کولین، با هم مقایسه شده اند.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت آینده نگر و دو سوکور در مرکز پزشکی امام خمینی (ره) انجام شد و 64 بیمار در کلاس ASA-I در فاصله زمانی 48،24 و 72 ساعت بعد از عمل از نظر میزان و شدت درد بررسی شدند. در گروه اول، پیش درمانی با فنی توئین با دوز 5 mg/kg و حداکثر 250 mg قبل از تزریق سوکسینیل کولین انجام شد. در گروه دوم، پیش درمانی با پانکورونیوم که یک داروی شل کننده عضلانی غیر دپوریزان است با دوز 0.5 mg سه دقیقه قبل از تزریق سوکسینیل کولین صورت گرفت. در گروه سوم مطالعه، پیش درمانی قبل از تزرق سوکسینیل انجام نشد و شدت درد عضلانی و میزان آن در گروه های 1 و 2 نسبت به گروه شاهد سنجیده شد.
    یافته ها
    میزان بروز درد عضلانی در گروه یک (گروه پیش درمانی با فنی توئین) 20 درصد و در گروه شاهد 71.4 درصد بود که معادل 51.4 درصد کاهش است. میزان بروز فاسیکولاسیون در گروه یک 55 درصد و در گروه شاهد 90 درصد بود که 45 درصد کاهش نشان می دهد. میزان درد عضلانی در گروه دو (گروه پیش درمانی با پانکورونیوم) 34.1 درصد و در گروه شاهد 62.5 درصد بود که 28.3 درصد کاهش نشان می دهد. میزان فاسیکولاسیون در گروه دو 38 درصد بود که نسبت به گروه شاهد 62 درصد کاهش نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل نشان می دهند که جلوگیری از فاسیکولاسیون بعد از تجویز سوکسینیل و کاهش شدت آن، در پیشگیری از درد ناشی از تجویز سوکسینیل نقش اساسی دارد. فنی توئین و پانکورونیوم هر دو از شدت و میزان فاسیکولاسیون کاسته اند، اما فنی توئین بیشتر سبب کاهش شدت و پانکورونیوم بیتشر سبب کاهش میزان فاسیکولاسیون شده است. در مقایسه فنی توئین در کاستن از میزان درد و شدت آن بهتراز پانکورونیوم عمل کرده است. از طرف دیگر با توجه به اینکه قدرت بلوک سوکسینیل با فنی توئین 50 درصد افزایش می یابد. این دارو به عنوان پیش درمانی موثری برای جلوگیری از درد بعد از تجویز سوکسینیل توصیه می شود.
  • جواد خشابی، ساسان حجازی، احمدعلی نیکی بخش، نقش طاهری طلاتپ، ایرج نیک بخش صفحه 46
    زمینه و اهداف
    نقش و اهمیت افراد حامل استرپتوکوک بتا - همولیتیک گروه A در گروه های سنی پر خطر، از جهات مختف مورد توجه اپیدمیولوژیستها و پزشکان بالینی است. از طرفی، اگر چه در بیشتر مواقع افراد حامل باکتری برای خود و اطرافیان خطری ندارند. گزارشهای متعددی نیز ارایه شده اند که بر احتمال ایجاد عوارض خطرناک چرکی و غیر چرکی در افراد حامل و اطرافیان آنان دلالت می کنند. آگاهی از میزان حاملین استرپتوکوک در هر منطقه، از جهات مختلف حایز اهمیت است. این مطالعه برای مشخص کردن میزان شیوع حاملین استرپتوکوک گروه A در منطقه انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه از 1001 دانش آموز مدارس ابتدایی و راهنمایی شهرستان ارومیه که از نواحی دوگانه شهر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، پس از معاینه و حذف دانش آموزان بیمار و دانش آموزان درمان شده در یک هفته قبل کشت گلو برای تشخیص استرپتوکوک بتا - همولیتیک گروه A به عمل آمد. محیطهای کشت شده در شرایط CO2 انکوبه شدند.
    یافته ها
    داده های به دست آمده، نشان می دهند که در 43 مورد از 1001 دانش آموز مورد مطالعه، کشت حلق از نظر استرپتوکوک بتا - همولیتیک گروه A مثبت بوده است، یعنی میزان حاملین استرپتوکوک بتا - همولیتیک گروه A دانش آموزان مدارس ارومیه 4.3 درصد است و در مناطق دوگانه مورد مطالعه نشان می دهند که شیوع حاملی استرپتوکوک بتا - همولیتیک گروه A در دانش آموزان شهرستان ارومیه، در مقایسه با دیگر بررسی های انجام گرفته، جزو کمترین ارقام است.
    کلیدواژگان: حاملین استرپتوکوک، گلودرد، استرپتوکوک گروه A
  • محمدرضا رشیدی، هرمز آیرملو، مازیار هاشمیلر، حسین کتابی صفحه 50
    زمینه و اهداف
    اگر چه مطالعات زیادی در مورد اندازه گیری و ارزیابی غلظتهای درمانی (TDM) داروهای ضدصرع انجام گرفته اند، بررسی های کافی در مورد TDM این گروه از داروها در بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان دارویی انجام نشده اند. در بررسی حاضر، غلظت سرمی کاربامازپین، فنوباربیتال و فنی توئین در بیماران مبتلا به صرع مقاوم و غیر مقاوم مورد مطالعه قرار گرفته است. علاوه بر این، در این بررسی، میزان کارایی و موفقیت برنامه های درمان دارویی مبتنی بر ارزیابی بالینی بیمار توسط پزشک، که در بیمارستانهای امام خمینی (ره) و رازی تبریز انجام می شوند، مطالعه شده است.
    روش بررسی
    افراد مورد مطالعه، شامل 66 بیمار مبتلا به صرع بودند که به بیمارستانهای امام خمینی (ره) و رازی تبریز مراجعه کرده بودند (37 بیمار مبتلا به صرع غیر مقاوم و 29 بیمار مبتلا به صرع مقاوم به درمان دارویی). حدود 0.5 میلی لیتر سرم تهیه و مقدار داروی موجود در آنها توسط روش HPLC اندازه گیری شد.
    یافته ها
    هیچ گونه تفاوت معنی داری در سطوح سرمی سه دارو در دو گروه از بیماران مشاهده نشده (p>0.05). همچنین میانگین دوز دریافتی داروهای فنوباربیتال و فنی توئین در دو گروه از بیماران تفاوت معنی داری نداشت، اما در مورد کاربامازپین، میانگین دوز دریافتی بیماران مبتلا به صرع مقاوم، بیش از افراد غیر مقاوم بود(p<0.05). فقدان تفاوت معنی دار بین غلظتهای سرمی کاربامازپین در دو گروه بیماران، علی رغم استفاده از دوز بالاتر دارو در گروه مقاوم، ممکن است حاکی از وجود تفاوت درخصوصیات فارماکوکینتیک دارو در این دو گروه از بیماران باشد. در مورد کاربامازپین و فنوباربیتال، غلظت سرمی به دست آمده، تنها اندکی بالاتر از کمترین مقادیر گزارش شده برای محدوده درمانی این داروها بود. در مورد فنی توئین، این مقدار حتی از حداقل مقادیر توصیه شده نیز کمتر بود.
    نتیجه گیری
    به عنوان نتیجه گیری نهایی، نتایج به دست آمده، نشاندهنده لزوم تجدید نظر در برنامه دارو درمانی بیماران مبتلا به صرع بویژه روش درمان افراد مقاوم به درمان که در مراکز درمانی شهر تبریز صورت می پذیرد هستند و همچنین احتمال تغییر خواص فارماکوکینتیک کاربامازپین را در بیماران مبتلا به صرع مقاوم، نشان می دهند.
    کلیدواژگان: صرع مقاوم، TDM، کارمازپین، فنوباربیتال، فنی توئین
  • سیدکاظم شکوری، محمد رهبر صفحه 55
    زمینه و اهداف
    یکی از عوامل خطر مهم سندرم کارپال تانل (CTS) بیماری آکرومگالی است، به طوری که در 50 درصد این بیماران CTS به صورت بالینی وجود دارد و با استفاده از روش های الکترود یاگنوستیک این میزان به 80 درصد نیز می رسد. با توجه به تفاوت دقت تشخیصی روش های مختلف در شناساییCTS، تعیین یک تست غربالگری مناسب برای تشخیص این بیماران ضروری به نظر می رسد.
    روش بررسی
    ما دراین مطالعه، 15 بیمار آکرومگال درمان شده با سن متوسط 39.9 سال را که به طور متوسط 4.8 سال از درمان موفقیت آمیز آنها سپری شده بود، به کمک روش های مختلف الکترود یا گنوستیک برای بررسی میزان شیوع CTS در این بیماری مورد مطالعه قرار دادیم.
    یافته ها
    با وجود اینکه علایم بالینی CTS فقط در 30 درصد این بیماران آن هم به صورت خفیف وجود داشتند، تستهای الکترود یاگنوستیک CTS با روش های مختلف، نشاندهنده وجود CTS خفیف در بیش از 70 درصد این بیماران بودند و در بین روش های مختلف الکترودیاگنوستیک، روش تشخیصی مقایسه پتانسیل عمل حسی عصب (SNAP) در عصب مدیان و عصب رادیال بیشترین دقت تشخیصی را نشان می داد؛ به طوری که با این روش در بیش از 80 درصد بیماران آکرومگال CTS وجود داشت.
    نتیجه گیری
    تست مقایسه SNAP به عنوان یک تست غربالگری برای تشخیص CTS در این بیماران پیشنهاد می شود. علی رغم درمان موفقیت آمیز بیماری آکرومگالی، علت شیوع بالای CTS ساب کلینیکال (تحت بالینی) در این بیماران احتمالا تنگی برگشت ناپذیر کانال در اثر هیپرتروفی استخوانی و هیپرپلازی تاندونی است. با وجود این، چون در اکثر بیماران CTS فقط به صورت خفیف وجود دارد، درمانهای کنسرواتیو (محافظه کارانه (CTS برای این بیماران کافی خواهند بود و در اکثر موارد نیازی به عمل جراحی نیست.
    کلیدواژگان: آکرومگالی، سندرم کارپال تاتل، تستهای الکترود یا گنوستیک
  • کریم صادقی صفحه 59
    زمینه و اهداف
    در درمان پارگی های شبکیه، روش جدید جایگزین برای باکلینگ اسکلرا (SB) روشی است به نام رتینوپکسی پنوماتیک (PR) که در سال 1986 معرفی شده است. هدف از بررسی حاضر، گزارش نتایج حاصل از عمل 35 مورد جدا شدگی شبکیه با روش PR و مقایسه آنها با نتایج عمل SB است.
    روش بررسی
    بیماران طی سالهای 72-1371 از مراجعه کنندگان به بیمارستان نیکوکاری چشم تبریز انتخاب شدند. پس از آماده سازی بیماران برای عمل، از گاز C3F8 به مقدار 0.3 میلی لیتر برای هر بیمار استفاده شد و یک روز پس از عمل در اطراف جداشدگی با استفاده از لیزر آرگون، اسکارکوریورتین ایجاد گردید. به بیماران عمل شده در پایان هفته دوم اجازه فعالیت روزانه داده شده و بیماران به طور متوسط 11 ماه پیگیری شدند.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده، نشان می دهند که میزان موفقیت آناتومیک اولین PR حدود 76 درصد است که با عمل مجدد به 83 درصد افزایش می یابد. علت عمده عدم موفقیت، جداشدگی جدید یا فراموش شده (3 مورد) بود و در 3 مورد PVR ویترورتینوپاتی پرولیفراتیو) مشاهده گردید که 2 مورد آن در بیماران آفاکیک بود. در 60 درصد موارد، اصلاح دید در حد بهتر از 20.50 حاصل شد. عوارض ضمن عمل و بعد از عمل، محدود به افزایش فشار داخل چشمی، خونریزی ویتره [زجاجیه] (8 درصد موارد) و تجمع گاز در زیر ملتحمه (11 درصد موارد) بودند.
    نتیجه گیری
    به طور کلی می توان گفت که این روش نسبتا موثرتر و کم عارضه تر است، نیاز به بستری شدن در بیمارستان ندارد و در صورت عدم موفقیت عمل، شانس استفاده از SB برای بیماران باقی می ماند.
    کلیدواژگان: اسکلرال باکلینگ، پنوماتیک رتینوپکسی، جداشدگی شبکیه
  • محمد فراهانی، سید کاظم شکوری، رضایت پرویزی، احمدرضا جودتی صفحه 62
    زمینه و اهداف
    امروزه بیماری های قلبی - عروقی از علل بسیار شایع مرگ و میر و یکی از عوامل اصلی ایجاد ناتوانی و کسالت در بسیاری از کشورها هستند. اگر چه مداخلات درمانی در سالهای اخیر سبب کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی شده اند، هنوز هم خطر بروز این بیماری ها در جوامع صنعتی به نحو چشمگیری زیاد است. چون بسیاری از پزشکان بر پیشگیری و نه درمان تاکید دارند، بنابراین برنامه های توانبخشی قلبی و تمرین درمانی به عنوان روشی موثر از نظر اقتصادی، برای نیل به این هدف مطرح هستند.
    روش بررسی
    در این مطالعه، از میان بیمارانی که به مرکز توانبخشی قلبی ارجاع داده شده بودند، 100 بیمار انتخاب شدند. سپس مرحله دوم توانبخشی قلبی، با استفاده از برنامه های تمرینی استاندارد بر روی دستگاه نوار غلتان و دوچرخه ثابت و نیز انجام تمرینات کششی قبل و بعد از شروع برنامه در هر جلسه آغاز شد و به مدت 8 هفته ادامه یافت.
    یافته ها
    پس از توانبخشی قلبی، بهبود قابل ملاحظه ای به صورت افزایش 10 درصدی در METs نسبت به شروع برنامه مشاهده گردید (P=0.001) همچنین کاهش ضربان قلبی در حال استراحت، درحد متوسط 6 درصد وجود داشت (P=0.008) و افزایش حداکثر ضربان قلب در هنگام بیشترین شدت تمرین (به میزان 18 درصد)، کاهش خفیف فشارخون سیستولیک (به میزان 4 درصد)، کاهش قابل ملاحظه کلسترول تام (به میزان 9 درصد)، کاهش LDL کلسترول (به میزان 6 درصد) و کاهش تری گلیسیریدها (به میزان 13 درصد) بعد از تمرین درمانی در مقایسه با مقادیر قبل از شروع برنامه توانبخشی، مشاهده گردید(p=0.005). اگر چه دوره تمرین درمانی بر روی سایر مقیاسهای اندازه گیری شده نیز آثاری داشته است، اختلاف آماری واضحی از نظر درصد چربی بدن، فشار خون دیاستولی و قند خون ناشتا قبل و بعد از دوره توانبخشی، وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    تمرین درمانی به عنوان یک روش درمانی با تکنولوژی ساده و احتمالا خطر و با هزینه پایین می تواند در کاهش بسیاری از عوامل خطر قبلی موثر باشد و سبب بزگشت سریعتر و موثرتر بیماران پس از بای پس عروق کرونری به زندگی روزمره و فعالیتهای شغلی شود.
    کلیدواژگان: توانبخشی قلبی، بای پس عروف کرونری، کلسترول LDL، کلسترول METS
  • زهرا فردی آذر، مهری جعفری شبیری صفحه 66
    زمینه و اهداف
    میزان سزارین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. به علت عوارض زیاد بعد از عمل، دوره نقاهت طولانی و هزینه بالای وضع حمل به طریق جراحی، زایمان طبیعی به عنون روش رایج زایمان توصیه شده است. چون تقاضای زنان در انتخاب نوع زایمان موثر است، این تحقیق به منظور بررسی میزان و علل تمایل زنان به روش انجام زایمان، صورت گرفته است.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع توصیفی - پیمایشی است. گردآوری داده ها با روش میدانی صورت گرفته است؛ 100 زن بستری شده در مرحله اول زایمان در مرکز آموزشی، درمانی طالقانی، که عارضه حادی نداشتند، انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیمی از طریق مصاحبه حضوری توسط پرسشگر تعلیم دیده تکمیل گردید و داده ها پس از جمع آوری با نرم افزارSPSS و آزمونهای آماری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان سزارین در زنان مورد مطالعه 26 درصد بود. نظر زنان در مورد نوع زایمان تعیین گردید. مطابق روش آماری تحلیل رتبه بندی، تمایل 55 درصد زنان به سزارین بیشتر از حد متوسط بود، در حالی که 45 درصد آنان تمایلی بیش از حد متوسط به زایمان طبیعی داشتند(p<0.001). مهمترین دلایل آنان برای انتخاب سزارین، بی دردی مراحل عمل، وارد نشدن آسیب به جنین، عدم نیاز به معاینات مکرر و تمایل همسر بود و در موارد انتخاب زایمان طبیعی مهمترین علل تمایل آنان، خطر کم زایمان، ترس از جراحی، مفید بودن برای نوزاد و هزینه کمتر آن بودند. میزان رضایت از سزارین نسبت به میزان رضایت از زایمان طبیعی، پس از خاتمه زایمان تفاوت معنی داری با هم نداشت. (p=0.641)
    نتیجه گیری
    قبل از زایمان، تمایل زنان به سزارین زیاد است و این مساله به دلیل افزایش تقاضای زنان می تواند باعث بالا رفتن میزان سزارین شود. با وجود این، رضایت زنان از دو نوع زایمان پس از انجام زایمان، تفاوت معنی داری نداشت. در نتیجه، برای پذیرش و تحمل مراحل زایمان و با هدف ترویج زایمان طبیعی، لازم است زنان در طی دوران حاملگی از مزایا و روند زایمان طبیعی آگاه شوند.
    کلیدواژگان: زایمان طبیعی، سزارین، نگرش به زایمان
  • اکبر فرزان نیا، محمد اصغری، مسلم شاکری، غفار شکوهی صفحه 70
    زمینه و اهداف
    تعبیه پیچ و پلاک از طریق قدامی، یکی از مفیدترین روش های درمانی در کلاپس مهره های گردنی است. هدف این مطالعه، مشخص کردن اندیکاسیونها، ایمنی عمل، اثربخشی آن و میزان عوارض در جریان کورپکتومی برای دکمپرس کردن قدامی عناصر عصبی بود.
    روش بررسی
    در سالهای 79-1373 تعداد 60 بیمار تحت عمل جراحی کورپکتومی گردن قرار گرفتند که دلایل آن شامل ضایعات دژنراتیواسپوندیلوتیک (8 مورد)، استخوانی شدن لیگامان طولی خلفی [OPLL] (2مورد) شکستگی جسم مهره (40 مورد) تومور جسم مهره (7 مورد) و عفونت جسم مهره (3 مورد) بودند. علایم بیماران شامل میلوپاتی (8 مورد) رادیکولوپاتی (10 مورد)، اسپاسم عضلات گردن (2 مورد) و رایکولومیلوپاتی (40 مورد) بودند. نوع عمل جراحی به شرح زیربود:کورپکتومی یک فضا (50 مورد) کورپکتومی دو فضا (10 مورد) و دیسککتومی هر دو فضای بالا و پایین (در تمام موارد). در همه موارد، اقدام به گذاشتن اتوگرافت از کرست ایلیاک شد و فیکساسیون داخلی توسط پیچ و پلاک صورت گرفت.
    یافته ها
    حین عمل جراحی هیچ مرگی رخ نداده بود. پس از عمل جراحی، نقص عصبی جدید دیده نشد. عوارض گذرایی مانند خشونت صدا، دیس فاژی، و درد محل گرافت دیده شدند که خودبه خود از بین رفتند. یک مورد پارگی شریان ورتبرال (مهره ای) وجود داشت که اقدام به بستن آن شد. میزان فیوژن 91.7 درصد و درصد بهبود علایم عصبی در مورد درد 100 درصد، در مورد رادیکولوپاتی 80 درصد و در مورد میلوپاتی 60 درصد بود.
    نتیجه گیری
    کورپکتومی نقش درمانی مهمی در ضایعات تروماتیک، ضایعات دژنراتیو، تومورها و عفونتهای فقرات گردنی دارد و پیگیری بیماران حاکی از بهبود خوب رادیکولوپاتی در تمام موارد و میلوپاتی در اکثر موارد است.
    کلیدواژگان: فقرات گردن، گرافت استخوانی، کورپکتومی
  • فخرالسادات مرتضوی، ماندانا رفیعی، محمد برزگر صفحه 75
    در این مقاله یک مورد مسمومیت با جیوه در یک پسر 10 ساله از بیمارستان کودکان تبریز معرفی می شود. بیماری وی از دو ماه قبل از بستری، به صورت کمردرد، درد اندمهای تحتانی، بثورات پوستی خارش دار، تعریق، آبریزش از دهان، بی خوابی، کاهش وزن، افزایش دفعات مدفوع و برخی علایم عصبی به صورت حرکات میوکلونیک در اندامهای فوقانی، لرزش چانه، تاری دید و دوبینی گذرا، شروع شده بود. در معاینه، فشارخون شریانی بالا، تاکی کاردی و بثورات پوستی ماکولوپاپولر اریتماتو در قسمت تحتانی شکم و کمر و اندامهای تحتانی وجود داشت. بیمار با علایم فوق به مراکز درمانی مختلف مراجعه و تحت بررسی و آزمایشهای متعدد قرار گرفته بود که همگی طبیعی بودند، تا اینکه در شرح حال بیمار سابقه بازی کردن با مقداری جیوه المنتال که به طور اتفاقی آن را یافته بود مشخص گردید و با اندازه گیری میزان جیوه خون وادرار تشخیص مسمومیت با جیوه مسجل و بیمار تحت درمان با دی مرکاپرول و دی پنی سیلامین قرار گرفت. تظاهر فوق که آکرودینی نامیده می شود، نوع واکنش نادر ازدیاد حساسیتی ایدیوسنکراتیک در برابر جیوه است و فشار خون بالا که در این بیماری دیده می شود، راهنمای ما برای رسیدن به تشخیص بود.
    کلیدواژگان: جیوه، مسمومیت، کودکان