فهرست مطالب

مرتع - سال ششم شماره 1 (پیاپی 21، بهار 1391)

مجله مرتع
سال ششم شماره 1 (پیاپی 21، بهار 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/02/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مهدیه ابراهیمی، محمد جعفری، غلامرضا ثواقبی، حسین آذرنیوند، علی طویلی، فرناندو مادرید صفحه 1
    این پژوهش در منطقه لیا واقع در استان قزوین برای بررسی گیاه پالاییPhragmites australis (Cav.) Trin. ex Steudel انجام شد. بدین منظور نمونه برداری از پوشش گیاهی، خاک و پساب صنعتی به صورت شعاعی از مرکز خروج پساب در سه جهت و سه جایگاه به فواصل 300 متر انجام شد. نمونه های گیاهی (150 نمونه) در طول ترانسکت های 100 متری در پلات-های 2×5 متری و نمونه های خاک از دو سطح 20-0 و 40-20 سانتی متر (150 نمونه برای هر سطح) از منطقه ریزوسفری در طول ترانسکت های نمونه برداری پوشش گیاهی برداشت شدند. مقادیر قابل جذب روی، مس و کروم به دلیل آلوده بودن خاک به فلزات ذکر شده در ریشه، ریزوم، ساقه و برگ گیاه همچنین در نمونه های خاک و آب (45 نمونه) اندازه گیری شد تا تفاوت بین اندام های گیاه در تجمع فلزات و قابلیت زیست ردیابی آنها تعیین شود. به منظور بررسی تفاوت معنی دار بین اندام های گیاهی در غلظت فلزات و تعیین تفاوت در غلظت فلزات در نمونه های خاک و پساب، داده ها مورد تجزیه واریانس یکطرفه قرار گرفتند. همچنین رابطه رگرسیونی بین غلظت فلزات در اندام های گیاه با خاک و پساب بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین تجمع فلزات در ریشه و ریزوم بود. به طور کلی در چهار اندام گیاه ترتیب تجمع فلزات به صورت ساقه ‹برگ ‹ریزوم ‹ریشه مشخص شد. کمترین تجمع فلزات در اندام های گیاهی (7/6 میلی گرم بر کیلوگرم)، خاک (03/17 میلی گرم بر کیلوگرم) و آب (43/13 میلی گرم بر کیلوگرم) برای عنصر مس تشخیص داده شد. تفاوت در غلظت عناصر در اندام های گیاه نشان داد که بیشترین تجمع روی (160 میلی گرم بر کیلوگرم)، مس (27/9 میلی گرم بر کیلوگرم) و کروم (38/19 میلی گرم بر کیلوگرم) در ریشه گیاه است. رابطه رگرسیونی مثبت بین غلظت عناصر در اندام های گیاه با نمونه های خاک (97/0-70/0=R2) و پساب (94/0-72/0=R2) به دست آمد، بنابراین می توان گونه P. australis را به عنوان یک گونه زیست ردیاب برای پالایش خاک های آلوده به فلزات سنگین معرفی کرد.
    کلیدواژگان: گیاه پالایی، Phragmites australis، فلزات سنگین، زیست ردیاب
  • احمد احمدی، فرهنگ قصریانی، مینا بیات صفحه 10
    بهره برداری مناسب و مجاز از مرتع موجب پایداری پوشش گیاهی، جلوگیری از تخریب و بهبود وضعیت آن می شود. با دانستن حد بهره برداری مجاز گونه ها و با داشتن این میزان به عنوان یکی از اطلاعات مفید، می توان برای تعیین ظرفیت چرایی و در نتیجه توزیع مناسب دام در مرتع اقدام کرد. برای رسیدن به این هدف مطالعه اثر تقلید چرا بر تولید علوفه و شادابی گونه Festuca ovina در مراتع قره باغ آذربایجان غربی به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار شدت برداشت 25، 50 و 75 درصد و شاهد (بدون برداشت) بودند. نتایج حاصل در قالب طرح اسپلیت پلات در زمان در چهار سال 1386 تا 1389 در ده تکرار در نرم افزارهای SASو IRRISTAT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که اثر سال، شدت های مختلف برداشت و اثر متقابل سال و شدت های مختلف برداشت بر روی تولید علوفه و شادابی گونهF. ovina در سطح یک درصد معنی دار است. تیمار شاهد با شدت برداشت 25 درصد از لحاظ آماری اختلاف معنی داری ندارد. مقایسه دو شدت برداشت 25 و 50 درصد نیز حاکی از اختلاف بسیار ناچیز بین این دو تیمار است. با افزایش شدت برداشت به میزان 75 درصد میانگین تولید و شادابی از لحاظ آماری به طور معنی داری کاهش یافت. میانگین شادابی از سال 1386 تا 1389 روند نزولی داشته است. بر اساس تجزیه AMMI، مولفه اصلی اثر متقابل اول(IPC1) در سطح یک درصد معنی دار شد، به طوری که این مولفه 6/98 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل را بیان کرد. بای پلات اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین تولید نشان داد که تیمار 75 درصد دارای کمترین میزان تولید و پایداری و تیمار 50 درصد دارای بیشترین پایداری است. با توجه به نتایج حاصل میزان شدت برداشت برای گونهF. ovina در این منطقه، به میزان 50 درصد پیشنهاد می گردد تا ضمن حفاظت خاک، سلامتی و شادابی این گونه نیز در طول سالهای برداشت حفظ شود.
    کلیدواژگان: Festuca ovina، حد بهره برداری مجاز، بنیه و شادابی گیاه، تقلید چرا، مراتع قره باغ
  • محرم اشرف زاده، رضا عرفانزاده، سیدحمزه حسینی کهنوج صفحه 18
    این مطالعه با هدف بررسی اثر مرحله فنولوژیک و نوع گونه بر ارزش رجحانی گونه های گیاهی مورد چرای شتر بلوچی در مراتع شهرستان زرین دشت انجام شد. پس از انتخاب مناطق کلیدی، در هر یک از تیپ های گیاهی، 10 پلات 2×2 متری مستقر و گونه-های گیاهی موجود شناسایی و درصد پوشش آنها ثبت گردید. ارزش رجحانی گونه های گیاهی در دو مرحله فنولوژیک (شروع رشد رویشی و گلدهی) با استفاده از روش زمان سنجی محاسبه شد. با استفاده از GLM، ابتدا اثر مرحله فنولوژیک، گونه گیاهی و همچنین اثر متقابل آنها بر ارزش رجحانی گونه های گیاهی مطالعه شد. بعد از معنی دار شدن اثر متقابل گونه و مرحله فنولوژیکی بر ارزش رجحانی، از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه برای مقایسه ارزش رجحانی گونه های گیاهی مختلف در هر مرحله فنولوژیک به صورت جداگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که مرحله فنولوژیک، گونه گیاهی و اثر متقابل آنها تاثیر معنی داری بر ارزش رجحانی گونه های گیاهی توسط شتر داشت، به طوری که در مرحله رشد رویشی، غالب چرای دام به ترتیب مربوط به گونه های Ziziphus spina-christ، Seidlitzia rosmarinus و Tamarix aphylla با میانگین 21/0، 1/0 و 09/0 اختصاص داشت. در واقع چرای دام در مرحله رشد رویشی گونه های بوته ای و درختچه ای را شامل می شد، اما در مرحله گلدهی چرای دام به سمت گونه های علفی تغییر یافت، به طوری که در مرحله گلدهی، غالب چرای دام به ترتیب مربوط به گونه های Stipa capensis،Plantago stocksii با میانگین 66/6 و 44/4 اختصاص داشت. به طور کلی با توجه به جثه بزرگ شتر انتظار می رفت، اغلب چرای آن مربوط به گونه های درختچه-ای باشد، اما در صورت دسترسی مناسب به گونه های علفی یکساله، اغلب چرای دام از این گونه ها بود. بنابراین این دام در شرایطی که گونه های یکساله در ترکیب پوشش گیاهی وجود داشته باشند، قادر به استفاده از آنها در کنار سرشاخه خواری است.
    کلیدواژگان: ارزش رجحانی، زرین دشت، شتر بلوچی، مرحله فنولوژیک
  • فرج الله ترنیان، حسین ارزانی، محمدعلی زارع چاهوکی صفحه 26
    از مهمترین اشکال رویشی که در تغذیه دام ها در مناطق خشک و نیمه خشک نقش دارند، گندمیان، بوته ای ها و پهن برگان علفی هستند. به دلیل کوتاه بودن شرایط مطلوب رشد و شرایط سخت محیطی، گیاهان بوته ای نقش عمده ای در تغذیه دام و پایداری این اکوسیستم ها بازی می کنند. به منظور بررسی ارزش غذایی اشکال رویشی مختلف نمونه برداری در سه مرحله فنولوژی (مرحله رویشی، گلدهی و بذردهی) با سه تکرار و در هر تکرار پنج پایه گیاهی برداشت و مخلوط شد. سپس شاخص هایی همچون پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، هضم پذیری ماده خشک، انرژی متابولیسمی و عناصر فسفر و کلسیم مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اشکال رویشی مختلف ارزش غذایی متفاوتی نسبت به هم و همچنین در طول مراحل فنولوژی دارند. مقدار پروتئین خام در پهن برگان علفی (2/13 درصد) بیشتر از بوته ها (2/11 درصد) و گندمیان (9/9 درصد) بود و تفاوت معنی-داری را نشان دادند. مقدار الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در گندمیان با 2/42 درصد بیشتر از پهن برگان علفی با 5/36 درصد و بوته ها با 1/24 درصد بود و تفاوت معنی دار داشت. هضم پذیری ماده خشک در بوته ها (3/68 درصد) بیشتر از پهن-برگان علفی (3/58 درصد) و گندمیان (6/52 درصد) بود. نتایج همچنین نشان داد که میزان پروتئین خام در پهن برگان علفی از 1/20 درصد در مرحله رویشی به 1/3 درصد در مرحله بذردهی و برای گندمیان از 4/14 درصد به میزان 1/5 درصد و برای بوته ها از 1/12 درصد به 5/9 درصد کاهش یافت.
    کلیدواژگان: شکل رویشی، ارزش غذایی علوفه، مراحل فنولوژی، مناطق خشک و نیمه خشک
  • حامد جنیدی، شیما نیکو، بهرام قلی نژاد، پرویز کرمی، کامران چپی صفحه 34
    نظر به این که بخش اعظم استان کردستان در منطقه نیمه استپی کشور بوده و دیم کاری به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل تخریب مراتع این استان محسوب می شود، این استان به عنوان ناحیه نمونه تحقیقاتی انتخاب شد. به منظور تعیین اثر تبدیل مراتع به دیم زار بر میزان ذخایر کربن اکوسیستم، با پیمایش صحرایی، مناطق تحت عملیات کشت دیم و مراتع طبیعی مجاور آن به عنوان تیمار شاهد شناسایی شد. در ادامه در هر یک از تیمارهای مشخص شده اقدام به تعیین مناطق معرف شده و نمونه برداری از خاک از عمق 50 سانتی متری انجام شد. تیمارها طوری انتخاب شدند که در هر تیمار و مرتع مجاور آن (شاهد) خصوصیات اکولوژیکی (خاک، توپوگرافی و اقلیم) یکسان بوده و تنها عامل کاربری زمین متغیر است. همچنین در انتخاب تیمارهای مورد مطالعه به خصوصیاتی نظیر تنوع کشت (گیاهان یکساله یا چند ساله) و فیزیوگرافی (شیب) نیز توجه شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی استیودنت مستقل و تجزیه واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل 19 تیمار تحت کشت دیم و 114 نمونه خاک از مناطق مذکور نشان داد که به طور کلی در مناطق مورد مطالعه در این تحقیق تبدیل مراتع به دیم زار دارای تاثیر معنی دار بر ذخایر کربن اکوسیستم است. نوع و شدت تغییرات بستگی به نوع گونه کشت شده و توپوگرافی خواهد داشت. کشت گونه های چند ساله و پایا نسبت به گونه های یکساله نظیر گندم (کاهش 21 درصدی کربن خاک) در مجموع تاثیر منفی کمتری بر ذخایر کربن خاک خواهد داشت. رهاسازی اراضی دیم بدترین نوع کاربری زمین از حیث فقر کربن آلی خاک ارزیابی شد و به طور متوسط منجر به کاهش 25 درصدی کربن آلی خاک شد. همچنین اثر تبدیل مراتع به دیم زار بر ذخایر کربن به میزان شیب اراضی بستگی داشت، به طوری که با افزایش شیب، کمیت کربن آلی خاک افت بیشتری نشان داد.
    کلیدواژگان: دیم زار، تبدیل مراتع، تغییر کاربری، کربن آلی، خاک، کردستان
  • اعظم خسروی مشیزی، غلامعلی حشمتی، عادل سپهری، حسین آذرنیوند صفحه 46
    برای شناخت مناطق ساختاری- عملکردی متمایز در اطراف آبشخوار روستای شور آباد، واقع در مراتع ییلاقی استان کرمان، پارامترهای سطح خاک و گیاه با فاصله از آبشخوار مورد بررسی قرار گرفتند. به این منظور پلات های 4 متر مربعی به طور منظم، در طول 8 ترانسکت که در هشت جهت اصلی قرار داشتند، انداخته شد و ویژگی های تراکم و تاج پوشش گونه های گیاهی و شاخص های سطح خاک به روش تجزیه و تحلیل عملکرد اکوسیستم (LFA)، در هر پلات برآورد گردید. با استفاده تجزیه خوشه ایسه منطقه ساختاری متمایز بدست آمد. منطقه ساختاری اول در فاصله 300 متری از آبشخوار، منطقه ساختاری دوم تقریبا در فاصله 1250 تا 2000 متری از آبشخوار و منطقه ساختاری سوم از 300 تا 1250 متری از آبشخوار قرار گرفته است. نتایج تجزیه واریانس یکطرفه نشان داد که مناطق ساختاری نه تنها از نظر تمام گونه های گیاهی بلکه از نظر شاخص های سطح خاک نیز دارای اختلاف معنی داری بودند (01/0> p)، بنابراین مناطق ساختاری از نظر ویژگی های عملکردی نیز متمایز بودند. همچنین نتایج تجزیه مولفه های اصلی نشان داد چرخه مواد غذایی، حفاظت خاک، پایداری خاک و پستی و بلندی سطح خاک مهمترین عوامل عملکردی در تفکیک مناطق ساختاری- عملکردی بودند. برای مدیریت بهتر قیچ زارهای مناطق ییلاقی، با توجه به مناطق ساختاری- عملکردی، یک مدل حال و انتقال ارائه شد.
    کلیدواژگان: مدل حال و انتقال، شاخص سطح خاک، تجزیه خوشه ای، مناطق ساختاری- عملکردی
  • محمد صدقی، رئوف سید شریفی صفحه 58
    به منظور بررسی و انتخاب بهترین فاصله بین و روی ردیف کاشت و تاثیر آنها بر عملکرد و کیفیت علوفه ماشک زراعی (Vicia sativa)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو عامل فاصله بین ردیف و فاصله روی ردیف، هر کدام با سه سطح بودند که در عامل اول، فواصل 20، 35 و 50 سانتی متر و در عامل دوم، فواصل 10، 15 و 20 سانتی متر در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر فاصله بین ردیف و روی ردیف بر عملکرد علوفه تر و خشک معنی دار است و با کاهش آنها عملکرد افزایش می یابد. همچنین، با کاهش فاصله بین ردیف و فاصله روی ردیف، درصد نیتروژن و پروتئین در ماشک کاهش پیدا کرد، در حالی که اثر آرایش کاشت بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و وزن تک بوته در 10 درصد گلدهی و درصد پتاسیم و کلسیم معنی دار نبود. بین عملکرد علوفه با درصد نیتروژن و پروتئین در ماشک همبستگی معنی دار منفی مشاهده شد. به طور کلی در این آزمایش، آرایش کاشت مناسب برای به دست آوردن حداکثر علوفه تر و خشک در ماشک، آرایش 20 × 20 سانتی متر شناخته شد، ولی برای دستیابی به حداکثر پروتئین، آرایش 50 ×20 سانتی متر مناسب تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: آرایش کاشت، عملکرد علوفه، فاصله بین و روی ردیف، ماشک علوفه ای (Vicia sativa)
  • حمیدرضا عظیم زاده، عبدالحسین رضایی پور باغدر*، اصغر مصلح آرانی صفحه 70

    ای دام از راهی ارد از آن ان از دا ن، اد او ز د آاز ت، ری ک و اد در ا را م د. این تحقیق با هدف مشخص نمودن اثر فشار سم دام بر روی خاک های مراتع و مقایسه با طبقه بندی متداول مقاومت نفوذ انجام شد. از آنجا که میزان رفت و آمد و تکرار در لگدکوبی سم در سطح مرتع به میزان هم گرایی گله دام در هنگام چرا بستگی دارد بررسی نحوه پراکنش دام های بز، گوسفند و شتر در حین چرا نیز از اهداف دیگر این تحقیق بوده است. دام های مورد مطالعه شامل گوسفند کرمانی، بز نجدی و شتر از مجموعه گله های موجود در منطقه باغدر بافق یزد انتخاب شدند. نمونه برداری به روش تصادفی و از هر نوع 20 دام انتخاب شد. پس از تمیز نمودن سم دام های سبک بز و گوسفند، اثر هر سم با استفاده از جوهر استامپر روی کاغذ مشخص و وزن هر دام اندازه گیری شد. در مورد شتر به دلیل سختی کار، ضمن عبور دام از منطقه طراحی شده به وسیله ماسه، اثر سم آن روی کاغذ کالک کشیده شد و وزن هر دام نیز اندازه گیری شد. فشار ناشی از سم دام با تقسیم وزن به مجموعه سطح سم محاسبه شد. پراکنش دام ها در گله با اندازه گیری فاصله آنها از هم در گله های خالص طی چرای روزانه انجام شد. نتایج اندازه گیری سطح مجموع چهار سم دام بیانگر اندازه 78/6±79/39، 65/7±22/40 و 08/87±70/753 سانتی مترمربع به ترتیب برای بز، گوسفند و شتر است. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی دار بین مساحت سم دام های سبک و سنگین را نشان می دهد (0p-value=). آزمون دانکن نشان داد اختلاف معنی داری بین سم بز و گوسفند از نظر مساحت وجود ندارد. فشار سم بز (kg/cm211/0±50/0) بیشتر از فشار حاصل از سم گوسفند (kg/cm207/0±46/0) و کمتر از فشار حاصل از سم شتر (kg/cm208/0±60/0) است. اختلاف معنی داری بین فشار سم دام های سبک و سنگین وجود دارد، (0p-value=) لیکن اختلاف دو دام سبک معنی دار نیست. در بررسی هم گرایی گله مشخص شد، فاصله بزها از هم در گله در محدوده 8/2±30، گوسفندها 7/6±9 و برای شتر 2/156± 246 متر است. این نتیجه نشان می دهد گوسفندان طی چرا دارای فاصله کمتری از یکدیگر بوده و در امتداد هم حرکت می کنند و بدین لحاظ می توانند در متراکم نمودن محدوده رفت و آمد بیش از بز و شتر عمل کنند.

    کلیدواژگان: تراکم خاک، مرتع باغدر بافق، فشار سم
  • علی گزانچیان صفحه 80
    توجه به کیفیت بذر علاوه بر کمیت آن در ایستگاه های تولید بذر گیاهان مرتعی ضروری به نظر می رسد. برای این منظور آزمایشی با هدف تعیین تراکم مطلوب پنجه و تاثیر آن بر میزان کمیت و کیفیت تولید بذر گونه A. elongatum در ایستگاه تولید بذر گیاهان مرتعی نیشابور اجرا شد. در این آزمایش پنج تیمار مدیریت تراکم بوته (برحسب پنجه) به صورت شاهد (تراکم تقریبا 500 پنجه در متر مربع)، کاهش 50 درصد پنجه با دو آرایش حذف یک در میان خطوط کشت و حذف پنجه روی ردیف (250 پنجه)، حذف 65 درصد (325 پنجه) و 75 درصد (375 پنجه) در متر طول روی هر ردیف کاشت در مرحله خروج خوشه از برگ پرچمی روی گیاهان 3 و 6 ساله به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. صفات مورد بررسی پس از رسیدن بذر شامل عملکرد دانه، درصد خلوص فیزیکی، درصد بذر زنده خالص، بنیه بذر تولیدی از طریق وزن خشک ریشه چه و ساقه چه با استفاده از کشت هیدروپونیک (روی آب) بودند. نتایج نشان داد که گیاهان 3 ساله از افزایش عملکرد دانه و خصوصیات کیفی بذر بیشتری در مقایسه با گیاهان 6 ساله برخوردار بودند)05/0.(P< کاهش تراکم پنجه تاثیری بر درصد جوانه زنی نهایی تیمارهای مختلف نداشت. همچنین عملکرد در کمترین و بیشترین مقدار تنک پنجه نسبت به شاهد (تراکم موجود) به ترتیب 17 و 40 درصد کاهش نشان داد. از طرفی کاهش شدید پنجه (حذف 75 درصد) سبب افزایش وزن خشک ریشه چه، ساقه چه، بنیه گیاهچه و درصد خلوص به ترتیب 5، 12، 12 و 8 شد. همچنین تاثیر مثبت کاهش تراکم پنجه بر افزایش بنیه گیاهچه در گیاهان 6 ساله بیشتر از 3 ساله بود. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که برای تولید بذر A. elongatum با کیفیت و کمیت مطلوب در این ایستگاه تراکم پنجه باید حداقل به نصف تراکم موجود کاهش پیدا کند. همچنین افزایش بیش از حد تراکم پنجه سبب شده که انرژی مصرف شده (کود و آبیاری) بیشتر برای افزایش بخش رویشی (تولید علوفه) نسبت به بخش زایشی (تولید بذر) عمل کرده که خود سبب کاهش کیفیت بذر تولیدی-شده و مشکلات برداشت را به دنبال دارد.
    کلیدواژگان: کمیت و کیفیت تولید بذر، Agropyron elongatum، تراکم پنجه، بنیه گیاهچه، بذر زنده خالص
  • اقتصادی، اجتماعی
  • محمدحسن جوری، علی نادری، محمدرضا محبوبی، محمد رعیتی دماون صفحه 88
    نظر به این که امروزه مشارکت به یک جز اجتناب ناپذیر از طرح های حفاظت از آب و خاک و آبخیزداری تبدیل شده است، بنابراین لازم و ضروری است که عوامل تاثیرگذار و موثر بر روی این فرآیند را شناسایی کرد. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بوده، جامعه آماری مورد بررسی گروه بهره برداران ساکن در 11 روستا موجود در حوزه آبخیز اوارد شهرستان بهشهر (2695n=) بودند که با استفاده از رابطه کوکران و روش نمونه گیری تصادفی 219 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی آن بر مبنای نظر متخصصان و کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آن از طریق آزمون کرونباخ آلفا در 20 نمونه، خارج از جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفت و معادل 83/0 به دست آمد، پس از تکمیل پرسشنامه ها اطلاعات طبقه بندی و با بهره گیری از آمار توصیفی و شاخص های مرکزی، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره مربع کای و برای تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد رابطه میان تعداد افراد تحت تکفل، سطح تحصیلات و سطح منزلت اجتماعی با متغیر شاخص سطح مشارکت در عملیات حفاظت از آب و خاک به خصوص بندهای رسوب گیر و تراس بندی معنی دار نیست. همچنین یافته ها نشان می دهند بین متغیرهای سن، سطح نگرش نسبت به مشارکت، آینده نگری، سطح اعتماد به افراد مختلف، مشارکت در نهادهای اجتماعی و تمایل برای انجام کارهای جمعی با متغیر شاخص سطح مشارکت در عملیات حفاظت از آب و خاک، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در نتیجه به منظور حفاظت از خاک در طرح های اصلاحی در حوزه های آبخیز، همواره باید به بررسی عوامل فردی و اجتماعی و روانی تاثیرگذار بر روی این مقوله پرداخته شود تا با استفاده از پتانسیل های مشارکتی ساکنین حوزه آبخیز که همواره ضامن افزایش کارآیی طرح هاست، باعث جلوگیری از سیل و تشدید فرسایش خاک در اراضی شود.
    کلیدواژگان: ویژگی های فردی و اجتماعی، مشارکت، اوارد شهرستان بهشهر، حفاظت آب و خاک
|
  • M. Ebrahimi, M. Jafari, G. Savaghebi, H. Azarnivand, A. Tavili, F. Madrid Page 1
    This study was conducted in Lia region in Qazvin province to investigate Phragmites australis (Cav.) Trin. ex Steudel remediation capacity of heavy metals in contaminated soils. Soil and industrial wastewater sampling was done radially along transects in distances of 300 m from exit point of wastewater in three aspect at three directions. In each sampling point, along 100 m transects within 5m×2m plots, the plant samples (n=150) and soil samples were collected in depth of 0-20 and 20-40cm from rhizosphere zone (n=150, for each depth). Concentration of Cu, Zn and Cr in root, rhizome, stem and leaves of the plant as well as soil and wastewater (n=45) were analyzed in contaminated areas to detect the differencesin heavy metals accumulation by different plant parts. In addition, plant organs were tested for heavy metals biomonitoring of soil and water. For assessing differential accumulation of a given element in plant parts and in order to detect significant differences of element concentration in soil and wastewater samples, the one-way analysis of variance was used. In addition, correlation coefficients between elements concentrations in plant parts, soil and wastewater was conducted. Results of this study revealed that the highest concentration belonged to roots and rhizomes. Particularly, for all plant parts metal concentrations decreased in the order of root› rhizomes› leaf› stem. Copper had the lowest concentration among of heavy metals studied in plant parts (6.7mgkg-1), soil (17.03mgkg-1) and wastewater (13.43mgkg-1). The highest concentration of Zn (160mhkg-1), Cu (9.27mgkg-1), and Cr (19.38mgkg-1) was observed in roots. Positive correlation was found between concentrations of studied elements between soil and plants (R2=0.70-0.97) and between wastewater and plants (R2=0.72-0.94). In conclusion P. australis is beneficial for phytoremediation of contaminated areas as well as a biomonitor species.
    Keywords: Phytoremediation, Phragmites australis, Heavy metals, Biomonitor
  • A. Ahmadi, F. Ghasriani, M. Bayat Page 10
    Appropriate utilization of rangelands leads to vegetation stability and reduction of risk of range degradation. Determining allowable utilization of range plant species is required to calculate grazing capacity of rangelands. To achieve this goal, forage production and vigor of Festuca ovina was studied in Qarebagh rangelands of western Azarbayjan Province. Treatments included four harvested intensities (25, 50 and 75 percent of total above ground biomass) and control (no harvest). A split plot over time design was used over four years (1386-1389) using SAS and IRRISTAT software. The results showed that forage production and vitality of F. ovina was significantly different between years of study and different harvesting intensities. No significant differences were detected between control treatment and 25% harvest and also between25 and 50 percent harvest intensities. With increasing harvesting intensity to 75 percent, production and vitality of the species were significantly decreased. Overall vigor of the species have decreased during 1386 to 1389. According to AMMI analysis, the first interaction principal component (IPC1) had a significant effect and expressed 98.6 percent of the interaction of the sum of squares. The first main component biplot interaction showed that the 75 percent treatment had lowest production and stability, and 50 percent treatment had the highest stability. To maintain the plant health and vigor, 50 percent treatment can be recommended as appropriate harvesting intensity for F. ovina.
    Keywords: Festuca ovina, harvesting intensities, Vigority, Qarebagh rangelands, Simulation
  • M. Ashrafzadeh, R. Erfanzadeh, S.H. Hosseini Page 18
    This study aimed to investigate the effects of phenological stages and species composition on preference value of grazed species by Baluchi camels in Zarrindasht rangeland, Fars province. Key areas were selected in each vegetation types and plant cover were then recorded in ten 2×2 meter plots. Preference values of all species were estimated by recording the time camels spend to graze and browse form edible plants in 2 phenological stages (vegetative and flowering stages). General Linear Model was used to evaluate the effect of phenological stages, plant species and their interactions on preference value. The preference value of plant species in various phenological stages were significantly different and one way ANOVA and post-hoc test were used to compare preference value of different species in each phenological stage, separately. According to results, species such as Ziziphus spina-christ, Seidlitzia rosmarinus and Tamarix aphylla were the most grazed species by camels with measured averages preference indices of 0.21, 0.1 and 0.9, respectively. In flowering stage, the camel's diet preferences were changed towards non-woody species such as Stipa capensis (annual) and Plantago stocksii (perennial) with 6.66 and 4.44 average preference values, respectively. Results showed that camel besides browsing has tendency to graze on annual species.
    Keywords: Baluchi camel, Phenological stage, Preference value, Zarrindasht
  • F. Tarnian, H. Arzani, M.A. Zare Chahouki Page 26
    Grasses, forbs and shrubs are the most important life forms which have considerable role in livestock feeding in arid and semi-arid environment. Shrub plants have important role in the feeding of livestock and stability of range ecosystems because there are short favorite growth condition for other forms of range plants and fragile environment in these ecosystems. Sampling was carried out in three growth stages (vegetative, flowering and seed shatter) with three replications. Five individual plants of each species were collected in each replication and crude protein, acid detergent fiber, dry matter digestibility, metabolizable energy, phosphorus and calcium contents were measured in each mixed sample. One-way ANOVA and Duncan’s test were used to analyze the data. The results showed that different life forms have different nutritive values and varies during phenological stages. Amount of crude protein in forbs (13/2%) was higher than those of shrubs (11/2%) and grasses (9/9%) and indicated significant differences Result of acid detergent fiber indicated grasses had significantly higher acid detergent fiber (42/2%) than those of forbs (36/5%) and shrubs (24/1%). Dry matter digestibility in shrubs (68/3%) was higher than those of forbs (58/3%) and grasses (52/6%). Result also indicated that percent of crude protein decreased in the forbs from 20/1 to 3/1 and in grasses from 14/4 to 5/1 and in shrubs from 12/1 to 9/5 in vegetative to maturity stages respectively.
    Keywords: Life forms, Nutritive value, Phonological stages, Arid, semi, arid environment
  • H. Joneidi, S. Nikoo, B. Gholinejad, P. Karami, K. Chapi Page 34
    Kurdistan province is dominated by the semi-steppe rangelands and dryland farming is the main land use and therefore the main degradation factor. To determine the effect of rangelands conversion to rain-fed farms on ecosystem carbon stocks, dryland farms and nearby natural rangeland sites (as control) were considered as experimental units. In all experimental units, soil was sampled in depth of 50 cm. Ecological characteristics (soil, topography and climate) in all experimental unites were relatively similar and the only variable was land use. Data analysis was performed using independent t-test and one-way analysis of variance (ANOVA). The results of 114 soil samples analysis showed that there was a significant reduction of soil carbon contents in converted rangelands to dry land farming. The type and intensity of changes depends on planted species and topography. Cultivation of perennial species compared with annual species such as wheat had less negative impact on soil carbon stocks. Abandoned dry land farms were evaluated as the worst kind of land use in terms of the soil organic carbon storage and the average decrease of soil organic carbon was 25 percent. Also the degree of the effect of rangelands conversion to dry land farms on carbon stocks depends mainly on the degree of the slope. As with the increase of the slope degrees, carbon contents of the soil showed great reduction.
    Keywords: Dry land, Land use change, Rangelands conversion, Soil organic carbon, Kurdistan
  • A. Khosravi Mashizi, G.A. Heshmati, A. Sepehri, H. Azarnivand Page 46
    Some indicators of plant and soil surface were assessed at different distances from watering point, to identify distinct structural -functional zones of Shourabad village, winter rangelands of Kerman. For this purpose, 4 m2quadrates were plotted systematically along 8 transects in 8 main directions. In these plots species density, vegetation cover and soil surface indices of Landscape Functional Analysis (LFA) method were evaluated. Clustering analysis was resulted in three distinct structural zones. According to cluster analysis, distinguished structural zones were located at 300 m, 300 to 1250 m and 1250 to 2000 m of watering point. Results of ANOVA showed that structural zones was significantly different in respects of vegetation composition and soil surface indices (p<0.01 PCA also showed that six functional indicators included stability, and nutrient cycling, soil cover, litter cover and micro topography were the most important functional factors to differ structural-functional zones. To improve management in shrublands of Zygophyllum eurypterum of the winter rangelands, a state and transition model was proposed by using of distinct structural-functional zones.
    Keywords: State, transition model, Soil surface indicators, Clustering analysis, Structural functional zones
  • M. Sedghi, R. Seyed Sharifi Page 58
    This study aimed to evaluate the effects of seed spaces in and between planting lines on forage yield and its quality in common vetch (V. sativa). Randomized Complete Block Design based on factorial experiment with three replications was used in research station of University of Mohaghegh Ardabili. Treatments included inter row spaces (20, 35 and 50cm) and intra row spaces (10, 15 and 20cm). Results showed that effects of inter and intra row spacing was significant on fresh and dry forage yield. Forage yield was increased using narrow spaces planting pattern. Nitrogen and protein contents in common vetch were decreased by inter and intra row space reduction. Although planting pattern had no significant effects on plant height, number of branches, weight per plant, and potassium and calcium contents, there was a negative and significant relation between forage yield and nitrogen and protein contents. In conclusion, 20×20 was the best planting spaces to achieve maximum fresh and dry forage yield in common vetch and 50×20 planting pattern had the highest protein contents.
    Keywords: Vicia sativa, Forage yield, Inter, intra row spaces, Planting pattern
  • H.R. Azimzadeh, A. Rezaeipoor, A. Mosleh Arany Page 70

    Grazing affects vegetation in several ways including forage harvesting, food recycling and mechanical compaction on soil surface. This study aimed to investigate the effects of goat, sheep and camel foot pressure on soil surface in Baghdar- Bafgh rangelands in Yazd province. Herd scattering patterns was also studied as it affects soil compaction in rangelands. Twenty animals of each Najdi goat, Kemani sheep and camel were selected randomly from Bagdar-Bafgh herds. Samples were weighted and ink stamper was used to measure selected livestock feet sizes using. Camel foot sizes were measured by footprint on sand. Foot pressure were calculated by dividing livestock weight to its foot surface area.. Herds scattering patterns were studied in five stations during daily grazing. The livestock distances from each other in the time of grazing were measured as herds scattering index.. According to the results, the foot surface area of goat, sheep and camel were about 39.79±6.78, 40.22±7.65 and 753.7±87.08 cm2, respectively. The ANOVA test showed that there was significant differences between goat-sheep and camel foot surface area (p=0.00). No significant difference between goat and sheep foot surface area was found using Duncan test. Foot pressures were 0.5±0.11 kg/cm2, 0.46±0.07 kg/cm2 and 0.6±0.08 kg/cm2 for goats, sheep and camels respectively. Camel foot pressure was significantly greater than foot pressures of sheep and goats (p=0.00). Herd scattering study revealed that the distance between goats, sheep and camels in herds were 30±2.80, 9±6.70 and 246±156.2 meters respectively. According to the results, sheep graze more closely than goats and more in lines. Therefore it was concluded that the potential soil surface compactness of sheep is higher than goat and camel.

    Keywords: Soil Compaction, Baghdar, Bafgh Rangeland, Footstep Pressure
  • A. Gazanchian Page 80
    Considering seed quality beside production quantity is essential in range seed production stations. A field experiment was conducted to evaluate tiller density effect on seed characteristics and yield in 2005 at the Nyshaboor station. Five treatments in tiller removing including 50% as row full removal every other ones, 50% (250 tillers), 65% (325 tillers), and 75% (375 tillers) on long row, and plus control (500 tiller per m2) were applied on 3 or 6 years old plants at booting stage in A. elongatum. After ripening seed, seed yield, seed purity and seedling vigor (root and shoot dry weight under hydroponics condition) were measured. The experiment was conducted as combination factorial (plant age and tiller density) using completely randomized design with four replicates. The results showed that 3 years old plants were better than 6 years old for seed yield and qualitative characters (P<%5). Thinning treatments had no effects on germination percentages. Yield reduction by 17 and 40% occurred with 50 and 75% tiller removal respectively compared to control. Decreasing density by75% resulted in increased root and shoot dry weights, seedling vigor and seed purity by 5, 12, 12, and 8 percent respectively. These results suggest that for high seed quality supply the plant density should be reduced at least 50% at this station. Also, better management is needed for increasing seed yield and seedling vigor by decreasing tiller production and vegetative growth to allocate more carbohydrates to seed production.
    Keywords: Seed quantity, Seedling establishment, Plant density, Seed production, Seed quality, Agropyron elongatum
  • M.H. Jouri, A. Naderi, M.R. Mahboubi, M. Rayati Damavandi Page 88
    Since participation has a key role in the success of all soil and water conservation programs. Monitoring field descriptive approach was used to study 2695 people of eleven villages in Avard watershed located in Behshahr area. Cochran’s formula was used to determine the sample size (n=219) for each village using stratified random sampling method. Questionnaire was used to obtain the data and its reliability was tested by some experts. Also the validity of questioner was calculated using Cronbach Alpha from 20 primary samples, which was 0.83. In order to calculate the obtained data set, it is used central indices to classify the data and Chi-square test is employed to compare the experts and utilisers’ opinions. Spearman's rank correlation coefficient is used to determine the correlation between independence and dependence variables. Results have shown that relationship between number of sponsorship people, education level, and social altitude level with participation index in soil and water protection’s practices are not meaningful. The results showed that there is significantly difference between age, view rate to participation, flash-forward, reliance rate to different people, participation to social charters, and tendency to carrying out the plural activities with partaking adjustment in conservation practice of watershed management, especially, terrace and sediment dams. Hence, in order to protect the soil in revisory plans of watersheds, using of participative potentials of people, who live in each catchment, can guarantee the efficiency of plans as well and can also decrease the soil erosions.
    Keywords: Social, subjective role, Participation, Avaroud catchment, Soil, water conservation