فهرست مطالب

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال دوازدهم شماره 8 (پیاپی 46، آبان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/12
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین کریمی مونقی، مریم اکبری لاکه*، عباس مکارم، حبیب الله اسماعیلی، مهدی ابراهیمی، احمد عاشوری صفحات 554-563
    مقدمه

    یافتن عوامل موثر بر توانمندی های استادان و به کارگیری آنها، راه کار اساسی در زمینه ارتقای کیفیت آموزش عالی است. اخیرا از بین عوامل اصلی؛ ارتقای هوش معنوی به عنوان یکی از عوامل بهبود کیفیت کاری کارکنان معرفی شده است. لذا به منظور بررسی دقیق تر این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش معنوی با توانمندی تدریس در اعضای هیات علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.

    روش ها

    این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در دانشکده پزشکی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام پذیرفت. 160 نفر (32 نفر علوم پایه و 128 نفر بالینی) از اعضای هیات علمی در مطالعه وارد شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه خودسنجی توانمندی تدریس دانشگاه آلاباما بود. داده ها با روش های آمار توصیفی و آزمون های تحلیلی از جمله: آزمون های همبستگی اسپیرمن، تی، آنالیز واریانس دوطرفه، من ویتنی،کروسکال-والیس، فریدمن وکای دو مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.

    نتایج

    میانگین نمره هوش معنوی اعضای هیات علمی 2/1±0/63 و در حد متوسط بود و میانه نمره توانمندی تدریس 0/92 با حداقل نمره 0/39 و حداکثر نمره 0/112 گزارش شد. بین هوش معنوی و توانمندی تدریس اعضای هیات علمی همبستگی مثبت وجود داشت (001/0p<، 31/0rs=)

    نتیجه گیری

    هوش معنوی اعضا هیات علمی در حد متوسط ارزیابی شد و ارتباط مثبتی بین هوش معنوی و توانمندی تدریس وجود دارد. مطالعات بیشتری برای کشف علت و ماهیت این ارتباط پیشنهاد می شود. همچنین عوامل موثر بر هوش و توانمندی تدریس نیز نیاز به مطالعات بیشتری دارند.

    کلیدواژگان: هوش، هوش معنوی، توانمندی تدریسهوش معنوی، توانمندی تدریس، توانمندسازی اس
  • اطلس چعباوی زاده، علیرضا یوسفی، طاهره چنگیز، بهزاد شمس صفحات 564-576
    مقدمه
    در دهه های اخیر آموزش درمانگاهی به عنوان یکی از ارکان اصلی و اساسی آموزش پزشکی در آمده است. به منظور تضمین و ارتقای کیفیت آموزش درمانگاهی اطفال، نیاز به معیارهای مشخص و تایید شده بیش از پیش احساس می گردد. و از آنجا که هنوز استاندارد های مدون و مکتوبی در این خصوص وضع نگردیده است، پژوهش حاضر با هدف تدوین استاندارد های درمانگاه های آموزشی اطفال در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، انجام گرفته است.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی است و در سه مرحله طی سال های 1389 تا 1390 انجام گرفت. در مرحله ی اول مرور متون و مستندات و تحقیقات مرتبط با موضوع انجام شد که حاصل آن تدوین فهرست اولیه استانداردهای درمانگاه های آموزشی اطفال بود. در مرحله دوم، فهرست تهیه شده مرحله اول، در یک گروه متمرکز (focus group)، متشکل از تعدادی از متخصصین اطفال و آموزش پزشکی، پالایش گردید. در مرحله سوم، پیش نویس فوق، به صورت پرسشنامه مورد نظرسنجی از اعضای هیات علمی و رزیدنت ها و فارغ التحصیلان سال های اخر رشته کودکان (آنها که در دسترس بودند) قرار گرفت و نتایج آن توسط روش آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    اکثریت استانداردها در وضعیت لازم الاجرا (must) قرار گرفتند. در این مطالعه 24 استاندارد در 4 حیطه «اهداف»، «امکانات»، «فرایند یاددهی و یادگیری» و «مدیریت» به عنوان سند استاندارد نهایی پیشنهاد گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد لازم الاجرا نشدن برخی استانداردها، به دلیل نبود امکانات لازم، و نیاز به زمان، جهت تدارک و برنامه ریزی های مناسب برای تحقق آنها باشد.
    کلیدواژگان: استاندارد، درمانگاه آموزشی، اطفال
  • محمدرضا آهنچیان، اعظم محمدزاده قصر، هوشنگ گراوند، سیدعلی اکبر حسینی صفحات 577-588
    مقدمه
    از مهم ترین عوامل مرتبط با سبک های تفکر و پیشرفت تحصیلی دانشجویان، سبک یادگیری آنان است. هدف این پژوهش، تعیین سبک های یادگیری غالب دانشجویان و ارتباط آن با کارکرد سبک های تفکر و پیشرفت تحصیلی در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.
    روش ها
    در یک پژوهش توصیفی مقطعی، 214 نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب (LSI) و پرسشنامه کارکرد سبک های تفکر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ازروش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA، x2) استفاده شد.
    نتایج
    سبک یادگیری غالب دانشجویان پرستاری و مامایی در این مطالعه، جذب کننده بود. نتایج آزمون خی دو نشان داد که بین سبک یادگیری غالب کل دانشجویان، تفاوت معناداری وجود دارد (68/76= x2، 000/0p=).اما بین سبک یادگیری غالب دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد (14/0p=). علاوه بر این، نتایج آزمون MANOVA نشان داد که در کارکرد سبک های تفکر و پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس سبک یادگیری آنان تفاوت معناداری وجود ندارد (36/0p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به این که در سبک های تفکر و پیشرفت تحصیلی، براساس سبک های یادگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد، پیشنهاد می شود اقدامات لازم در خصوص غنی سازی محیط های آموزشی و روش های تدریس و ارزشیابی اساتید صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: سبک های یادگیری، کارکرد سبک های تفکر، موفقیت تحصیلی، دانشجویان پرستاری و مامایی
  • منصور رضوی، غنی محمدی، سهیلا دبیران صفحات 589-597
    مقدمه
    به منظور آشنا کردن اعضای هیات علمی رشته های علوم پزشکی با روش ها و فنون تدریس، از سال 1382 تا کنون، در دانشگاه علوم پزشکی تهران کارگاه های روش تدریس برگزار می شود. این پژوهش میزان آگاهی و به کار گیری روش ها و فنون نوین تدریس، آموزش داده شده در کارگاه های آموزشی که در فاصله ی زمانی سال های 82 تا 90 در دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شده است، را در اعضای هیات علمی این دانشگاه بررسی می کند.
    روش ها
    در یک مطالعه توصیفی مقطعی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 205 نفر از اعضای هیات علمی، که در کارگاه های آموزشی روش تدریس دانشگاه علوم پزشکی تهران در فاصله ی زمانی سال های 90-82 شرکت نموده بودند، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته50 گزینه ای روا و پایا بود که میزان آگاهی و به کارگیری40 روش تدریس استفاده شده توسط اعضای هیات علمی را بررسی می کرد. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی (T-Test و تحلیل واریانس) تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    اعضا هیات علمی بیشترین میزان آگاهی را نسبت به روش تدریس سخنرانی (با میانگین و انحراف معیار 15/1±55/8) داشتند. کمترین میزان آگاهی نسبت به روش TelePraxis (میانیگین 07/1± 75 /0) بود. روش سخنرانی همچنین پر استفاده ترین روش ها بود (بیش از 90%). روش سخنرانی برنامه ریزی شده، مناسب ترین روش از دیدگاه شرکت کنندگان بود (88%). کمبود وقت درجلسه های آموزشی، بیشترین دلیل عدم کاربرد روش های آموزش گروهی و و روش های آموزشی جدیدتر بود. 155 نفر (6/ 75%) از شرکت کنندگان از کارگاه ها رضایت داشته اند.
    نتیجه گیری
    علی رغم تلاش دانشگاه در آموزش روش های نوین طی 10سال گذشته، اعضای هیات علمی، در آموزش های خود بیش تر به استفاده از روش های سنتی علاقه مند هستند.
    کلیدواژگان: فنون و روش های تدریس، علوم پزشکی، آگاهی، میزان به کارگیری، عوامل موثر
  • سیدعلی رضا جوادی نیا، مرتضی عرفانیان، محمدرضا عابدینی، بیتا بیجاری صفحات 598-606
    مقدمه
    با توجه به گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی مجازی و تاثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی استفاده کنندگان شبکه ها، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد..
    روش ها
    در این مطالعه موردی شاهدی، 210 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال 1390 شرکت کردند. عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی، ساعات کار با شبکه های اجتماعی، دلیل استفاده از این شبکه ها و زمان عضویت در دو گروه دانشجویان دارای معدل 16 و بالاتر (گروه شاهد) و دانشجویان دارای معدل کمتر از 16 (گروه مورد) توسط پرسشنامه بررسی و مقایسه شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و کای اسکوار و محاسبه نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    35% از دانشجویان گروه شاهد و 3/54% از دانشجویان گروه مورد در این شبکه ها عضویت داشتند(2/2=OR). میانگین ساعات کار با شبکه اجتماعی در گروه مورد 73/1±9/0 ساعت و در گروه شاهد 4/1±44/0 ساعت در روز بود و اختلاف آماری بین دو گروه معنادار بود (02/2=، t046/0=p). زمان عضویت در این شبکه ها در 9/57% دانشجویان گروه مورد، در سال اول ورود به دانشگاه و در 1/47% از افراد گروه شاهد قبل از ورود به دانشگاه بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که دانشجویان با معدل و عملکرد تحصیلی پایین تر نسبت به دانشجویان با عملکرد و معدل بالاتر، بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. از این رو اطلاع رسانی در خصوص استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و آثار مختلف آن در ابتدای ورود دانشجویان به دانشگاه پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: شبکه اجتماعی مجازی، عملکرد تحصیلی، دانشجویان علوم پزشکی
  • مهدیه زنگی ابادی زاده صفحات 607-615
    مقدمه
    خودآزمایی پستان، تنها روش تشخیص زود هنگام در دسترس برای کنترل سرطان پستان در مراحل اولیه است، ولیکن اکثر خانم ها به طور منظم این معاینه را انجام نمی دهند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش خودآزمایی پستان توسط هم سالان و کارکنان بهداشتی بر آگاهی و موانع انجام آن در دانشجویان انجام شد.
    روش ها
    در این پژوهش نیمه تجربی، 112دانشجوی در حال تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه قرار گرفتند. از آنان پیش آزمون و دو پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات عمومی و دموگرافیک شرکت کنندگان، آزمون سنجش آگاهی و آزمون سنجش موانع انجام خودآزمایی پستان بود. در گروه آموزش توسط هم سال از هر کلاس 2 تا 3 نفر به عنوان آموزش دهنده هم سال انتخاب شده و آموزش دیدند. دانشجویان در دو گروه توسط هم سالان و توسط کارکنان بهداشتی به طور مجزا آموزش دیدند. در پایان جلسات آموزشی، پس آزمون اول و 6 هفته بعد پس آزمون دوم به عمل آمد. روش های آماری مورد استفاده آزمون های آماری مجذور کای، تی زوج و مستقل، آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر بودند.
    نتایج
    میانگین نمرات آگاهی در گروه آموزش همسالان بلافاصله بعد از آموزش25/1±05/18 و در گروه آموزش کارکنان 2/2±9/16بود که این اختلاف از نظر آماری معنا دار بود (27/3،t= 002/0p=). همچنین این نمرات شش هفته بعد از آموزش در گروه آموزش همسالان برابر 75/1±6/16 و در گروه آموزش توسط کارکنان برابر 1/2±9/16 بود. که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (90/2،t= 004/0p=). میانگین نمره موانع انجام خودآزمایی پستان در حیطه های عوامل اضطراب، ذهنیت و آگاه مندی در افراد گروه آموزش توسط هم سال بالاتر از میانگین تغییرات نمره افراد گروه آموزش دیده توسط کارکنان بهداشتی بلافاصله بعد از آموزش بود و این تفاوت آماری در مورد آگاه مندی هم چنان معنادار بود.
    نتیجه گیری
    از آنجا که اثربخشی آموزش خودآزمایی پستان به دانشجویان توسط هم سالان بیشتر از کارکنان بهداشتی بود پیشنهاد می گردد این شیوه آموزشی، به خصوص در آموزش بهداشت به جوانان بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آموزش، موانع انجام خودآزمایی پستان، هم سالان، کارکنان بهداشتی
  • ناصر بهنام پور، هاشم حشمتی، سجاد رحیمی صفحات 616-618
    نیروی انسانی کارآمد، علاقه مند و متعهد، نقش اساسی در ارتقای سطح سلامتی جامعه ایفا می کند(1). از طرفی با توجه به این که علاقه مندی و رضایت از رشته تحصیلی یکی از مهم ترین عوامل موثر در امر آموزش و موفقیت دانشجویان است؛ توجه به این موضوع باید در صدر اولویت های برنامه ریزی آموزشی قرار گیرد(2). مطالعات نشان داده اند که میزان مشروط شدن در دانشجویانی که رضایت کمتری از رشته تحصیلی خود دارند، بیشتر است(3). بین میزان رضایت رشته تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ارتباط وجود دارد(4). با توجه به حساسیت شغلی بسیار بالای گروه های علوم پزشکی، به دلیل ارتباط مستقیم با جان انسان ها و سلامتی جامعه، اهمیت توانمندسازی آنها دوچندان می شود و هر عاملی که بتواند این توانمندی را افزایش دهد از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و نظر به این که تاکنون مطالعات کافی در زمینه بررسی رضایت مندی دانشجویان از رشته تحصیلی شان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان، انجام نشده است، این مطالعه با هدف تعیین رضایت مندی دانشجویان دانشکده های پیراپزشکی و بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گلستان از رشته تحصیلی خود طراحی و اجرا شد.
    روش
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، 150 نفر از دانشجویان دانشکده های پیراپزشکی و بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1390، که حداقل یک ترم تحصیلی کامل را در این دانشگاه گذرانده بودند و در زمان انجام پژوهش نیز در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، وارد مطالعه شدند. دانشجویان انتقالی و میهمان، از مطالعه خارج شدند. روش نمونه گیری به صورت سیستماتیک بوده که با استفاده از فهرست کلاسی دانشجویان انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه و از طریق حضور در کلاس های آموزشی تکمیل شد. این پرسشنامه قبلا در مطالعه چنگیزی آشتیانی مورد استفاده قرار گرفته و روایی و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (83/0=α) مورد تایید قرار گرفته بود(5). پرسشنامه مشتمل بر 2 بخش بوده؛ بخش اول 12 آیتم داشت و اطلاعات دموگرافیک و عوامل مرتبط با رضایت تحصیلی (سن، جنس، وضعیت تاهل، رشته و مقطع تحصیلی، ترم تحصیلی، تعداد واحد گذرانده شده، شغل و تحصیلات پدر، وضعیت اقتصادی، وضعیت اشتغال، مشروط شدن) را بررسی می کرد. بخش دوم پرسشنامه مربوط به بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان از رشته تحصیلی خود، شامل 7 سوال 5 قسمتی (از خیلی کم تا خیلی زیاد با امتیاز بین 1 تا 5)، بود، بدین ترتیب دامنه نمرات بین 7 تا 35 به دست آمد. نمرات 7 تا 12 نشان دهنده رضایت خیلی کم، 13 تا 18 کم، 19 تا 24 متوسط، 25 تا 30 زیاد و 31 تا 35 رضایت بسیار زیاد بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی تفاوت بین میانگین نمره رضایت مندی تحصیلی با ترم تحصیلی، شغل پدر، تحصیلات پدر و وضعیت اقتصادی از آزمون آنالیز واریانس و به منظور بررسی تفاوت بین میانگین نمره رضایت مندی تحصیلی با تعداد واحد گذرانده (کمتر از 50 و بیش از 50 واحد)، گروه های سنی (20 سال و کمتر، بالای 20 سال)، جنس، وضعیت اشتغال و مشروط شدن، از آزمون تی مستقل استفاده شد. 05/0α< به عنوان سطح معناداری آزمون ها در نظر گرفته شد.
    نتایج
    در مجموع 150 دانشجو در تحقیق حضور داشتند که پرسشنامه های150نفر تجریه و تحلیل شد (درصد پاسخ دهی100%). میانگین سنی آنها 12/2±20/22 سال بود. 63 نفر(42%) دانشجویان مورد بررسی زن بودند. میزان رضایت از رشته تحصیلی در7 دانشجو (7/4%) خیلی کم،28 دانشجو (7/18%) کم، 70 دانشجو (7/46%) متوسط،32 دانشجو (3/21%) زیاد و13 دانشجو (7/8%) بسیار زیاد بود. میانگین و انحراف معیار نمره رضایت مندی برابر با 66/5±28/22 بود، که نشان دهنده میزان رضایت متوسط دانشجویان از رشته تحصیلی شان بود. میانگین و انحراف معیار نمره رضایت دانشجویان ترم های تحصیلی مختلف به ترتیب عبارت بود از 62/5±26/23 ترم 2 و 3، 35/5±48/20 ترم 4 و 5 و 78/5±33/21 ترم 6 و بالاتر و به طوری که بالاترین میزان رضایت مربوط به ترم های 2 و3 و کمترین مربوط به ترم های 4 و5 بود. بر اساس آزمون آماری تحلیل واریانس بین میانگین نمرات رضایت مندی در ترم های مختلف تفاوت آماری معناداری وجود داشت(02/0، p=98/3f=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت مندی در دانشجویانی که کمتر از 50 واحد گذرانده بودند (57/5±13/23) بیشتر از دانشجویانی بود که بیش از 50 واحد گذرانده بودند (62/5±03/21). بر اساس آزمون تی مستقل این تفاوت معنادار بود (02/0، p=26/2t=). میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویانی که شغل پدرشان کارمند بود (57/5±65/23)، به طور معناداری بیش از شغل آزاد (71/5±47/21) و بی کار (25/6±57/19) بود (02/0، p=70/3f=). میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویانی که پدر آنها بی سواد بوده (94/4±72/17) و یا تحصیلات ابتدایی داشتند (92/5±57/20) به طور معناداری کمتر از تحصیلات راهنمایی (23/5±82/21)، دیپلم (74/4±46/23) و دانشگاهی (05/6±34/24) بود (002/0، p=50/4f=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویان مشروط برابر 12/7±55/17 بود که به طور معناداری کمتراز دانشجویان غیر مشروط (46/5±61/22) بود (009/0، p=6/2t=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت از رشته تحصیلی در گروه سنی کمتر از 20 سال برابر 37/4±25/23 و در گروه سنی بالای 20 سال برابر 00/6±97/21 بود، اما از نظر آماری تفاوت معناداری بین میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در دو گروه سنی مشاهده نشد (240/0، p=17/1t=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت از رشته تحصیلی در زنان برابر 00/6±47/22 و در مردان برابر 44/5±13/22 بود اما از نظر آماری تفاوت معناداری بین میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در دو جنس مشاهده نشد (720/0، p=360/0t=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویان دارای وضعیت اقتصادی ضعیف برابر 87/6±83/21، متوسط برابر 95/4±48/21 و خوب برابر 25/6±61/23 بود اما از نظر آماری تفاوت معناداری بین میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در وضعیت های اقتصادی ضعیف، متوسط و خوب مشاهده نشد (095/0، p=39/2f=). میانگین و انحراف معیار نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویان شاغل برابر 98/5±82/23 و در دانشجویان غیر شاغل برابر 58/5±00/22 بود. از نظر آماری تفاوت معناداری بین میانگین نمره رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویان شاغل و غیر شاغل مشاهده نشد(15/0، p=42/1t=).
    بحث و نتیجه گیری
    رضایت مندی از رشته تحصیلی در مطالعه حاضر در سطح مطلوبی نیست که با نتایج مطالعه ادراکی(4) هم خوانی دارد. اما در مطالعه فتاحی(2) اکثر دانشجویان به رشته تحصیلی خود علاقه داشتند که با نتایج مطالعه حاضر هم خوانی ندارد. همچنین در مطالعات سنایی نسب(6) و رجالی(7) نیز بیش از 90 درصد از دانشجویان از رشته تحصیلی خود رضایت داشتند و نگرش مثبتی نسبت به رشته تحصیلی خود داشتند. به نظر می رسد بخشی از این تفاوت ها مربوط به سطح دانشگاه ها و محیط آموزشی دانشگاه ها باشد. از سایر علل این تفاوت ها می توان به برنامه های آموزشی دانشگاه ها و نقش دانشکده ها، گروه های آموزشی و اساتید بر بهبود نگرش نسبت به رشته تحصیلی و رضایت مندی از رشته تحصیلی اشاره نمود. دانشجویان مطالعه حاضر رضایت مندی مطلوبی از رشته تحصیلی شان نداشتند. با توجه به این که عواملی مانند شغل و تحصیلات پدر، ترم تحصیلی و تعداد واحد گذرانده شده در رضایت مندی از رشته تاثیر دارند و همچنین با توجه به این که رضایت مندی در دانشجویان مشروط کمتر بوده، پیشنهاد می شود؛ دانشجویانی که احتمال دارد رضایت کمتری از رشته تحصیلی خود داشته باشد شناسایی شده و مداخلات لازم جهت افزایش رضایت مندی و علاقه به رشته در آنها انجام شود.
  • لیدا معنوی فر، جمشید جمالی صفحات 619-628
    مقدمه
    علی رغم شواهد مبنی بر گسترش آموزش های الکترونیکی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اطلاعات کافی در زمینه بهره‎ وری و چالش های احتمالی آموزش مجازی وجود ندارد. در این مطالعه برآنیم نقطه نظرات دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم آزمایشگاهی را در مورد مزایا و موانع آموزش ترکیبی حضوری و مجازی درس هماتولوژی عملی مورد بررسی قرار دهیم.
    روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی بر روی دانشجویان دوره کارشناسی علوم آزمایشگاهی در نیم سال دوم تحصیلی 90-89 انجام شد. نمونه گیری مبتنی بر هدف بود و70 دانشجو از دانشکده پیراپزشکی جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابتدا درس هماتولوژی عملی در 22 فصل تحت وب طراحی گردید. در ابتدای شروع دوره، روش ثبت نام در درس و سامانه آموزش مجازی، مشاهده طرح درس و محتوای دروس و مزایای یادگیری در محیط مجازی توضیح داده شد. در طول دوره چهار آزمون به صورت تشریحی به عمل آمد. بعد از 15 جلسه، دیدگاه دانشجویان بوسیله پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته جمع آوری شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و آزمون تی تجریه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین کل نمره دیدگاه دانشجویان نسبت به مزایا و معایب ارائه درس هماتولوژی عملی به صورت ترکیبی حضوری- مجازی به ترتیب 11/1±33/3 و 84/0±73/3 (از 5 بود). 2/93% دانشجویان امکان دسترسی به سایت آموزش مجازی دانشگاه و درس هماتولوژی عملی را داشتند و 9/80% فراگیران ارائه درس به صورت مجازی در کنار تدریس حضوری را در تفهمیم درس موثر می دانستند. میانگین نمره دیدگاه دانشجویان نسبت به موانع آموزش ترکیبی حضوری - مجازی در دانشجویان ساکن در منزل (82/0±96/3) بیشتر از دانشجویان خوابگاهی (80/0±47/3) بود (047/0=p، 04/2t=).
    نتیجه گیری
    اکثریت فراگیران به تاثیرگذاری آموزش دروس به صورت ترکیبی حضوری- مجازی اذعان داشتند. استفاده از روش ترکیبی حضوری-مجازی بالاخص برای دانشجویان مقطع کارشناسی نیاز به پیش نیازهایی دارد که باید به آنها توجه شود. تجهیز مراکز کامپیوتر دانشگاه ها و توانمندسازی اساتید و دانشجویان در استفاده از فن آوری های جدید و نیز فرهنگ سازی و تغییر نگرش علمی در زمینه یادگیری الکترونیکی از مهم ترین این پیش نیاز هاست.
    کلیدواژگان: سیستم آموزش الکترونیک، آموزش ترکیبی، دانشجویان مقطع کارشناسی، دروس عملی، هماتولوژی
  • شایسته صالحی، فریبا طالقانی، پرستو افقری، محمدحسن مقدسی صفحات 629-637
    مقدمه
    در حال حاضر مفهوم هوش هیجانی و تاثیر آن در تفکر انتقادی و نتایج آموزشی، سلامتی و شغلی مورد توجه قرار گرفته است. به علاوه بر اساس مطالعات انجام گرفته، هوش هیجانی، نگرش های مثبت، سازگاری بیشتر و بهبود روابط با دیگران و افزایش اگاهی نسبت به ارزش های مثبت را به همراه دارد. لذا این پژوهش با هدف مقایسه پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفته است.
    روش ها
    این مطالعه با روش توصیفی تحلیلی در بین کلیه دانشجویان پرستاری ترم ششم روزانه و شبانه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به تعداد 100 نفر، در سال 1387 انجام شد. جهت تعیین میزان هوش هیجانی از ازمون بار - آن و همکاران استفاده شد. پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس نمرات استخراج شده از اطلاعات کارنامه موجود در اداره آموزش دانشکده پرستاری و مامایی و با کسب اجازه، بررسی شد. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ازمون آنالیز واریانس و تی) صورت گرفت.
    نتایج
    میانگین کل پیشرفت تحصیلی دانشجویان 92/2±6/15، میانگین پیشرفت تحصیلی دروس نظری دانشجویان 4/3±2/15و میانگین پیشرفت تحصیلی دروس بالینی دانشجویان 75/1±39/17 بود. میانگین هوش هیجانی دانشجویان73/35±73/337 و بیشترین امتیاز مربوط به مولفه مسوولیت پذیری84/2±95/25 و کمترین امتیاز کنترل تکانش 44/3±74/19 است. آزمون آنالیز واریانس نشان داد که میانگین مولفه های هوش هیجانی با میانگین پیشرفت تحصیلی در دروس نظری (049/2f= و 02/0p=) و میانگین کل پیشرفت تحصیلی از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد (153/2f= و 015/0p=).
    نتیجه گیری
    میانگین مولفه های هوش هیجانی با میانگین کل پیشرفت تجصیلی و میانگین پیشرفت تحصیلی در دروس نظری متفاوت بود. اغلب مطالعات انجام شده نیز موفقیت حرفه ای را با هوش هیجانی مرتبط می دانند لذا پیشنهاداتی در جهت ارتقای هوش هیجانی و نیز کاربرد یافته ها و پژوهش های بعدی ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، دانشجویان پرستاری، پیشرفت تحصیلی، دروس نظری، دروس بالینی
|
  • Hossein Karimi Mounaghi, Maryam Akbari Lakeh, Abbas Makarem, Habib Allah Esmaieli, Mahdi Ebrahimi, Ahmad Ashoori Pages 554-563
    Introduction

    Finding and applying all factors affecting the teachers’ ability، is the key to improving the quality of higher education. Recently، promotion of SQ has been introduced as a factor in improving the quality of performance in employees. Therefore، in order to investigate this issue more carefully، this study basically aimed to determine the relationship between SQ and teaching competency in Mashhad medical faculty members.

    Methods

    This research is a descriptive، cross-sectional study on 160 medical faculty members as subjects (32 basic science faculty members، 128 clinical science faculty members) using stratified random sampling in medical faculty. King’s SQ questionnaire and teaching competency self-assessment instrument of Alabama University were used. The data were analyzed using descriptive statistics and analytical tests such as spearman correlation، T student، two- way ANOVA، Mann-Withney، Kruskal-wallis، Friedman، and Chi-square.

    Results

    The mean score of SQ was 63. 0±1. 2، which was moderate; the median score of teaching competency was 92. 0 with the minimum score of 39. 0 and maximum score of 112. 0; There was a significant correlation (p<0. 001) between SQ and teaching competency (rs=0. 31).

    Conclusion

    Faculty members’ spiritual intelligence was assessed moderately. There is a positive relationship between spiritual intelligence and teaching competency; more studies exploring the nature of this relationship are suggested. Also further studies are needed to be done on factors that affecting SQ and teaching competency.

    Keywords: Spiritual Intelligence, Teaching Competency, Faculty Development
  • Atlas Chabavizadeh, Alireza Yousefy, Tahereh Changiz, Behzad Shams Pages 564-576
    Introduction
    In resent decades، educational clinics (Ambulatory settings)، have become as fundamental and essential parts of medical education. In order to guaranty and promote the quality of education in pediatric clinics، the need to specified and established criteria is more noticeable than before. Since no compiled standard has been developed in this regard. Accordingly، this research is performed to develop standards for pediatric educational clinics (Ambulatory settings) in Esfahan University of Medical Sciences.
    Methods
    This descriptive research was performed during the years 2010 to 2012 in three phases. Literature review was the first of these steps in which articles، documents، and related studies were read. The outcome of this step was assortment of primary list of standards. This list was edited by a focus group comprising pediatrists and medical education specialists in the second step. In third step، the edited list in form of a questionnaire was utilized to ask the opinions of faculty members، residents and recently graduated pediatricians (who were accessible). The results were analyzed by descriptive statistics methods.
    Results
    Twenty four standards in for domains including scopes، facilities، teaching and learning procedure، and management were proposed as document of final standards.
    Conclusion
    Majority of standards were placed in ‘must’ position. It seems that other standards were not tagged as “must” s because of limitation of facilities and the need of more time to prepare appropriate schematization for fulfillment of these plans.
    Keywords: Standard, educational clinic, pediatrics
  • Mohammadreza Ahanchian, Aazam Mohamadzadeghasr, Hoshang Garavand, Aliakbar Hosseini Pages 577-588
    Introduction
    One of the most important factors related with student''s thinking style and academic achievement is learning styles. The purpose of this study is to determine the most current learning styles among students and its association with functionality of thinking style and academic achievement in school of nursing and midwifery of Mashhad.
    Methods
    In a descriptive cross-sectional study، 214 students of nursing and midwifery school in Mashhad University of Medical Sciences (MUMS) were selected through stratified sampling method. Data gathering tools were Kolb’s learning styles questionnaire (LSI) and functions of thinking style questionnaire and the research method was descriptive correlational. Data was analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation coefficient، MANOVA، and x2).
    Results
    Learning styles of majority of students in this study were absorbent. The results of X2 test showed that there were significant differences among the prevalent learning styles of total students (p= 0/000)، but there was no significant difference between the prevalent learning style of male and female students (p= 0/14). In addition، the results of MANOVA indicated that there was no significant difference in academic achievement and functions of thinking style based on the student''s learning style (p= 0/36).
    Conclusion
    Considering the fact that learning styles appropriate with academic field could lead to students’ achievement and regarding that no significant difference was observed in academic achievement and functions of thinking style based on the student''s learning style، it is recommended to educational administrators to take actions about enrichment of educational settings، teaching methods، and teacher evaluation.
    Keywords: Learning styles, thinking style function, academic achievement, students of nursing, midwifery
  • Mansour Razavi, Ghani Mohammadi, Soheila Dabiran Pages 589-597
    Introduction
    In order to familiarize faculty members of medical sciences with teaching methods and techniques، a number of teaching method workshops are being held at Tehran University of Medical Sciences in which about 40 teaching methods are taught to faculty members. This study investigates the faculty memebres’ knowledge and application of these methods that were instructed to them from year 2003 to 2011 in Tehran University of Medical Sciences.
    Methods
    This descriptive cross-sectional study was performed on faculty members of Tehran University of Medical Sciences who participated in teaching methods workshops. Using stratified sampling method، 205 of these faculty members were selected. Data gathering tool was a valid and reliable questionnaire made by researcher which evaluated knowledge level of members about those 40 trained methods. Data was analyzed using descriptive and inferential statistics (mean and analysis of variance).
    Results
    The furthermost rate of knowledge and application of methods by members were belonged to lecture method (mean and SD= 8. 55±1. 15) and the lowermost of them matched to telepraxis method (mean and SD= 0. 75±1. 07). 155 faculties (75. 6%) were satisfied with workshops. Moreover، speech was the most widely used technique (more than 90%). Programmed lecture was the most appropriate method from the viewpoints of participants. At last، 155 of participants (75. 6%) were satisfied with workshops.
    Conclusion
    Despite the efforts of universuty in training new methods over past 10 years، faculty members showed more interest to use traditional methods.
    Keywords: Teaching methods, techniques, medical sciences, knowledge, application, affecting factors
  • Seyed Alireza Javadinia, Morteza Erfanian, Mohammadreza Abedini, Bita Bijari Pages 598-606
    Introduction
    Considering the increasing growth of Social Networking Services (SNS) and its effects on different aspects of users’ lives، this study was performed to investigate the effects of social networking sites on academic achievement of students in Birjand University of Medical Sciences.
    Methods
    This case-control study was performed in year 2011 on a population of Birjand University of Medical Sciences students (n=210). Using a questionnaire، membership in SNS، estimated hours of working with SNS، sign up date، and the reason for using these networks were investigated and compared among two groups of students having grade point average (GPA) of 16 or higher (control group) and lower than sixteen (case group). Data was analyzed using independent t-test، chi2 and odd ratio.
    Results
    Thirty five percent of participants in control group and 53. 3% of participants in case group were registered in these networks (OR=2. 2). The average time spent in social networks in case and control group was respectively 0. 9±1. 73 and 0. 44±1. 4 hours per day which showed a significant difference (p=0. 046، t= 2. 02. The date of sign up was the first term (57. 9%) in case group and before entering the university in the control group (47. 1%).
    Conclusion
    The result of this study showed that students with lower GPA and weaker academic performance use SNS more than other students enjoying higher GPA and academic performance. So it is recommended to inform students as they enter the university about the effects of virtual social networks.
    Keywords: Virtual social network, academic performance, students
  • Mahdye Zangiabadizade Pages 607-615
    Introduction
    Breast self-examination is the only way in access for early diagnosis and control of breast cancer in its primary levels; although most women do not perform this examination regularly. This study was performed To compare The effect of education by peers tot hat of health care personnel on knowledge and obstacles of performing breast self-examination among undergraduate students.
    Methods
    In this quasi-experimental study، 112 students of Shiraz University of Medical Sciences were selected randomly and allocated in to two groups. A pre-test and two post-tests were taken from them. Data gathering tool was a questionnaire made by researcher including general information and demographic data of modules under investigation، know ledge assessment test، and the test of obstacles to perform breast self-examination. Two to three subjects were selected as peer instructors in peer education group andthenTrained. Students of two groups were educated by peers and personnel of health group independently. The first post-test was held after the sessions were held and the second was held after 6 weeks. Data was analyzed using statistical tests of chi2، paired-test، independent t-test، and Repeated Measures ANOVA.
    Results
    The mean scores of breast self-examinations knowledge immediately after education in peer education group was 18/05±1/25 and in personnel of health group was 16/9± 2/1. There was a significant difference between two groups (P=0. 002، t=3. 27). The mean scores of breast self-examinations knowledge six months after education in peer education group was 16/6±1/75 and in personnel of health group was 16/9±2/1. There was a significant difference between two groups (p=. /0004،t=2/90). The mean scores for alterations in anxiety، mentality، and knowledgeable factors in peer education group were higher Than that of health care personnel group، immediately after education. This significant difference was also applicable about knowledge.
    Conclusion
    Since the efficacy of training breast self-examination by peers is higher than the education by health care personnel، it is recommended to employ this educational method more Than before especially in youth Trainings.
    Keywords: Education, breast self, examination, obstacles, peers, health care personnel
  • Naser Behnampour, Hashem Heshmati, Sajad Rahimi Pages 616-618
  • Lida Manavifar, Jamshid Jamali Pages 619-628
    Introduction
    Despite evidences revealing the development of electronic education in Mashhad University of Medical Sciences، there is not much information about productivity and probable challenges in virtual (online) education. This study investigates the viewpoints of bachelor science students toward advantages and disadvantages of blended online with face to face education method.
    Methods
    This quasi-experimental study was conducted on second semester students of laboratory sciences in 2010-2011 academic years. Seventy students from school of allied health were selected through purposeful sampling method. Firstly an under web practical hematology course was designed in 22 chapters. At the beginning of the course، students were taught about how to get registered in online education system، how to submit for courses، and how to watch lesson plan and content. They were also explained about the advantages of online learning. Students were obliged to check theoretical and practical discussions before attending in class. Four oral examinations were held during the course. After 15 sessions، data was collected using a questionnaire made by researcher and analyzed using descriptive statistics and t-test.
    Results
    Total mean scores of students’ viewpoints toward advantages and disadvantages of blended teaching method was 3. 33±1. 11 and 3. 73± 0. 84 (out of 5) respectively. 93. 2% of students were able to access online education website and the practical hematology course and 80. 9% of learners confirmed the efficacy of blended online and face to face method for learning practical hematology. The mean score of students’ viewpoints toward disadvantages of blended method was higher among students having personal accommodation (3. 96±0. 82) compared to those living in dormitory rooms (3. 47±0. 80 and t=2. 04 and p=0. 047).
    Conclusion
    Although most of students believed in efficacy of blended method، but didn’t refer to the website. This study explored some challenges in productivity and efficacy of online education among BSc students. Finally، our electronic education systems must study the ways to establish an appropriate relationship between students and faculties with suppliers of electronic services.
    Keywords: Electronic education systems, Blended education, Bachelor science students, Practical courses, Hematology
  • Shayesteh Salehi, Faraiba Taleghani, Parastoo Afghari, Mohammad Hassan Moghadasi Pages 629-637
    Introduction
    The concept of emotional intelligence and its effect on critical thinking and educational، professional، and health issues have come into interest. On the other hand، based on studies conducted in this regard، emotional intelligence is found to be positively associated with positive attitudes، better adaptation، improvement in relationship with others and better awareness of positive values. Accordingly، this study was performed to Comparison of academic achievement and emotional intelligence among nursing students of Isfahan University of Medical Sciences.
    Methods
    This analytic sectional descriptive study was conducted in year 2009 in Isfahan University of Medical Sciences. Study population included all nursing students of sixth semester (both day and night students and N=100). The emotional intelligence questionnaire by Bar et al was used to determine the level of emotional intelligence among the students. Students’ academic achievement was derived based on their scores on previous final examinations recoded by nursing faculty’s chancellery of education. Data was analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) as well as inferential statistics (ANOVA and t test).
    Results
    The mean of total academic achievement score was 15. 6±2. 92; the mean of academic achievement in theoretical lessons was 15. 2±3. 4; the mean score of academic achievement in clinical lessons was 17. 39±1. 75; and mean score of emotional intelligence was 337±35. 73 for these students. The highest score belonged to responsibility factor (25. 95±2. 84) and the lowest was associated with tension control (19. 74±3. 44). ANOVA showed that there is a statistically significant difference between mean of emotional intelligence factors and academic achievement means in the theoretical lessons (p=0. 02 and f=2. 049) as well as the total mean score of academic achievement (p=0. 015 and f=2. 153).
    Conclusion
    A significant difference was observed between mean score of emotional intelligence and total mean score of academic achievement as well as mean score of academic achievement in theoretical lessons. The majority of studies in this field have approved the relationship between emotional intelligence and professional success. Therefore، recommendations have been proposed for improvement of emotional intelligence، application of findings، and further studies.
    Keywords: Emotional Intelligence, nursing students, academic achievement, theoretical courses, practical courses