فهرست مطالب

دو ماهنامه سلامت کار ایران
سال نهم شماره 2 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/09/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حبیب الله حسن زاده، ناصر شیربگی، هوشنگ اولی زاده صفحه 1
    زمینه و هدف
    انسان محور و وسیله اصلی توسعه همه جانبه است و نیروی انسانی موثر، عامل اصلی تداوم، موفقیت و تحقق اهداف سازمان است. در همین راستا، محیط شغلی و سلامت سازمانی نیز از عوامل مهم و تاثیرگذار در کاهش میزان استرس در محیط کار و افزایش بهره وری می باشند. هدف این پژوهش تعیین میزان بهره وری و استرس شغلی در بین کارکنان شرکت گاز استان کردستان می باشد.
    روش بررسی
    روش پژوهش توصیفی پیمایشی بوده و تمامی کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند که در پایان تعداد 285 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استاینمتز، هلریگال و همکاران و بهره وری ساعتچی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بین جنسیت، وضعیت تاهل، وضعیت استخدام، شهر محل خدمت و استرس شغلی رابطه معنی داری وجود دارد اما بین وضعیت تحصیلات، سن و سابقه کاری و استرس شغلی رابطه معنی داری مشاهده نشد. بین میزان تحصیلات و شهر محل خدمت و بهره وری رابطه معنی داری وجود دارد و بین جنسیت، وضعیت تاهل، سن و سابقه کاری و بهره وری رابطه معنی داری وجود ندارد. میانگین میزان استرس شغلی کارکنان 27/118 و میانگین میزان بهره وری آن ها 89/ 66 می باشد.
    نتیجه گیری
    استرس شغلی تاثیر مهمی را در کاهش بهره وری در محیط کار در بردارد بر همین اساس شناسایی عوامل استرس زای محیط و عملیاتی نمودن راهکارهای کاهش این استرس ها از مهم ترین عواملی است که در این راه می تواند تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: استرس، بهره وری، شرکت گاز
  • حسین ماری اریاد، حسین کاکویی * صفحه 11
    زمینه و هدف

    آزبست بطور وسیعی در تولیدات صنعتی همچون ورق های سیمان آزبستی، لوله های سیمان آزبستی، کلاچ و لنت ترمز، صفحات عایق الکتریکی و گرمایی، کانال های تهویه و غیره کاربرد دارد. مواجهه گروه های مختلف شغلی و غیر شغلی با این ماده سرطان زا و ضرورت تعیین میزان مواجهه کارگران با آزبست در صنایعی که از این ماده استفاده می کنند باعث توسعه روش های متنوع مطالعه غلظت الیاف هوابرد آزبست شده است.

    روش بررسی

    در این مطالعه از فرایندهای مختلف یک کارخانه تولیدی ورق و لوله های سیمان آزبستی در تهران تعداد 90 نمونه بر روی فیلتر غشایی مخلوط استر سلولزی جمع آوری شد. مراحل آماده سازی نمونه روی نیمی از هر فیلتر مطابق روش نایوش7400 انجام شد و جهت شمارش الیاف آزبست از میکروسکوپ فازکنتراست نوری استفاده گردید. نیمه دیگر فیلتر نیز جهت تعیین عناصر تشکیل دهنده الیاف موجود در هوای محیط کار با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    دامنه غلظت الیاف آزبست با استفاده از روش نایوش 7400، 44/0-02/0 به دست آمد. از مجموع 90 نمونه تهیه شده، 50 درصد مقادیر بالاتر از حدود مواجهه شغلی را نشان دادند. آلوده ترین مکان در این صنعت سالن آسیاب ضایعات با میانگین غلظت الیاف 05/0±37/0بود و تمامی نمونه های این قسمت مقادیری بالاتر از حدود مجاز مواجهه شغلی را به خود اختصاص دادند. مطالعه نمونه ها به کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز نشان داد که نوع الیاف موجود در نمونه ها کریزوتایل می باشد.

    نتیجه گیری

    بالاتر بودن بیش از 50 درصد نتایج شمارش الیاف آزبست از نمونه های جمع آوری شده در این صنعت نسبت به حدود تماس شغلی می تواند پیامد های ناگواری از جمله افزایش احتمال بروز بیماری های مرتبط با استنشاق الیاف آزبست را در آینده در پی داشته باشد. همچنین راهبرد های پیش گیرانه در مطالعات بهداشت حرفه ای ایجاب می کند که پس از گذشت 50 سال از مصرف آزبست در صنایع ایران، متخصصین کشور بتوانند هم زمان به چند روش ساده و دقیق در ارزیابی الیاف آزبست دسترسی داشته باشند و از این رو باید در کنار روش نایوش 7400، توسعه سایر روش های میکروسکوپی از جمله میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد توجه قرار گیرد

    کلیدواژگان: شمارش الیاف، صنعت سیمان، آزبست، میکروسکوپ فاز کنتراست، میکروسکوپ الکترونی روبشی
  • رسول یاراحمدی*، مهدی جلالی صفحه 18
    زمینه و هدف

    اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار یکی از شایع تر ین مشکلات جمعیت های کاری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و به ویژه در صنایع مختلف ایران می باشد. از مهم ترین این اختلالات می توان به سندرم تونل کارپال (CTS) اشاره کرد که در بسیاری از صنایع گزارش شده است و درمیان کارگران صنایع خودروسازی بیشتر شایان توجه می باشد. هدف از انجام این پ‍ژوهش بررسی و ارزیابی ریسک فاکتورهای مربوط به فعالیت دست ها و اثر تلفیقی ریسک فاکتورها در به وجود آوردن عوارض اسکلتی عضلانی اندام های فوقانی می باشد که به این منظور از روش حد آستانه مجاز سطح فعالیت دست ها (HAL_TLV) استفاده شد.
    این مطالعه از نوع مقطعی به روش توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن 44 نفر مرد در دو سالن پرس ضربه ای و پرس هیدرولیکی کارخانه خودروسازی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. نمونه گیری از طریق سرشماری انجام گرفت. اطلاعات از طریق مشاهده ای وبا استفاده از چک لیست های مربوط به میزان فعالیت دست ها (HAL) و حداکثر نیروی طبیعی (NPF) جمع آوری گردید. نتایج حاصل از تلفیق این دو متغیر در جدول HAL_TLV برای تخمین سطوح ریسک شغل های مورد نظر انجام مورد استفاده قرار گرفته است. آنالیز و تجزیه تحلیل داده ها ا با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و رسم نمودارها توسط نرم افزار EXELL انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع مقطعی به روش توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن 44 نفر مرد در دو سالن پرس ضربه ای و پرس هیدرولیکی کارخانه خودروسازی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. نمونه گیری از طریق سرشماری انجام گرفت. اطلاعات از طریق مشاهده ای و با استفاده از چک لیست های مربوط به میزان فعالیت دست ها (HAL) و حداکثر نیروی طبیعی (NPF) جمع آوری گردید.نتایج حاصل از تلفیق این دو متغیر در جدول HAL_TLV برای تخمین سطوح ریسک شغل های مورد نظر انجام مورد استفاده قرار گرفته است. آنالیز و تجزیه تحلیل داده ها ا با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و رسم نمودارها توسط نرم افزار EXELL انجام شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان می دهدکه در سالن پرس ضربه ای 31.25%(5نفر)درسطح ریسک A (ناحیه ایمن)و73.3%(11نفر)درسطح ریسک B (منطفه احتیاط)قرار گرفتند.همچنین درسالن پرس هیدرولیکی (مجموع هردرگروه)3.57%(1نفر)درسطح ریسک A (ناحیه ایمن)و96.4%(27نفر)درسطح ریسک C (ناحیه خطرناک)قرار گرفتند. بررسی و آنالیز نتایج نشان می دهد که درقسمت پرس ضربه ای ارتباط معناداری به صورت معکوس بین 2 متغیر HAL و NPF بدست آمد(r=0/881 و p<0.014)همچنین در 2 گروه شاغل درسالن پرس هیدرولیکی نیزارتباط معناداری به صورت معکوس بین این 2 متغیر به دست آمد.گروه اول(p<0.001 و r=0/881)وگروه دوم (p<0.004 و r=0/68).
    تیجه گیری: ارزیابی فاکتورهای ریسک ارگونومیکی 2 سالن پرس هیدرولیکی و پرس ضربه ای نشان می دهد که پرس هیدرولیکی نسبت به پرس ضربه ای دارای بیشترین ریسک سطح c (خطرناک) می باشد و عامل ایجادکننده آن را می توان ناشی از اعمال نیروی زیاد به همراه انجام حرکات تکراری با سرعت بالا در این سالن عنوان کرد. همچنین می توان استنباط نمود در مشاغلی که افراد مجبور به اعمال نیروی زیاد هستند، با کاهش سرعت و تکرار حرکات، ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی – عضلانی اندام های فوقانی به خصوص CTS کاهش خواهد یافت و به طور کلی می توان گفت ایجاد تعامل در اعمال نیرو، تکرار حرکات و مدت فعالیت می تواند در پیشگیری از ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی بسیار سودمند باشد.

    کلیدواژگان: ریسک فاکتور ارگونومی، اختلالات اسکلتی - عضلانی اندامهای فوقانی، سندرم تونل کارپال(CTS)، روش HAL، TLV، میزان فعالیت دستها(HAL)حداکثرنیروی هنجار(NPF)
  • ناصر صدرا ابرقویی، حسن حسینی نسب، محمد باقر فخرزاد صفحه 27
    زمینه و هدف
    نتایج بررسی ها نشان می دهد که در کشور ما به مباحث تئوری و کاربردی ارگونومی توجه جدی و قابل قبول نشده است. لذا هدف از انجام این پژوهش ارایه الگویی است که بتوان با بکارگیری ارگونومی بهره وری را افزایش و ریسک فاکتورهای ارگونومیکی را در سیستم های اجتماعی- فنی کاهش داد.
    روش بررسی
    در این پژوهش یک مدل تئوری برای هدایت و راهنمایی«فرآیندهای مداخلات ارگونومی» و ارزیابی آن ارایه گردید و در یک مجموعه آموزشی(EO) به کار برده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی می باشند. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. ابزار سنجش ضایعات اسکلتی- عضلانی در دو جامعه شاهد و نمونه «پرسش نامه نگاشت بدن» می باشد. برای تجزیه و تحلیل مقایسه ای داده های آماری به دست آمده؛ از اعداد فازی و سطح محصور اعداد فازی استفاده گردید.
    یافته ها
    بررسی مقایسه ای دستاوردهای مداخله ارگونومی؛ نسبت به سال پایه؛ نشان دهنده توسعه فعالیت ها، کاهش هزینه ها و افزایش درآمد و گسترش کار با نیروی انسانی کمتر می باشد. تجزیه و تحلیل داده های«پرسش نامه نگاشت بدن» با نگرش فازی نشان می دهد که سطح محصور اعداد فازی متعلق به درجه ابعاد کیفیتی ناراحتی جامعه ای که در آن مداخله ارگونومی انجام شده کمتر از جامعه شاهد است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از ارزیابی مداخلات ارگونومی خرد و کلان(ارگونومی جامع) در این پژوهش نشاندهنده اثرات مثبت به کارگیری این دانش در افزایش نوآوری و انگیزه کارکنان در حل مشکلات نسبت به سال پایه می باشد. کارآیی اکثر واحدها در EO؛ به علت کاهش ضایعات اسکلتی- عضلانی و فعالیت های کارگروه ها و اجرای عوامل ارگونومیکی؛ بهبود پیدا کرده است.
    کلیدواژگان: ارگونومی کلان، ارگونومی خرد، بهره وری، ضایعات اسکلتی، عضلانی، منطق فازی
  • میثم عیوض لو، عادل مظلومی، علی اصغر فرشاد، فاطمه حسینی صفحه 40
    زمینه و هدف
    توانایی انجام کار پایه و اساس رفاه و سلامت در زندگی همه افراد می باشد. فاکتورهای زیادی بر روی توانایی کار اثر می گذارند مانند کار و شرایط کار، سازمان دهی کار و ویژگی های فردی کارگر. در این مطالعه به ارزیابی شاخص توانایی کار در میان کارگران شاغل در گروه های شغلی مختلف در یک شرکت خودروسازی و تعیین ارتباط بین شاخص توانایی کار با ویژگی های فردی و فاکتورهای مرتبط با سبک زندگی پرداخته شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی می باشد. روش جمع آوری داده ها بر اساس بازدید و تکمیل پرسشنامه شاخص توانایی کار به صورت نیمه مصاحبه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل 271 نفر از پرسنل یک شرکت خودروسازی می باشد و گروه های شغلی مورد مطالعه نیز شامل پرسنل اداری، خدمات فنی، سالن رنگ، ساخت و مونتاژ بودند. جهت بررسی ارتباط بین شاخص توانایی کار با ویژگی های فردی و فاکتورهای مرتبط با سبک زندگی از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، تی مستقل، کروسکال والیس و همچنین برای توزیع طبقه بندی امتیاز شاخص توانایی کار در گروه های شغلی از آزمون آماری کای اسکوئر و در نهایت به منظور تعیین همبستگی میان امتیاز نهایی شاخص توانایی کار با هر یک از ابعاد پرسشنامه از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین شاخص توانایی کار در مطالعه حاضر 67/37 با انحراف معیار 87/5 محاسبه گردید. همچنین توزیع طبقه بندی شاخص توانایی کار بدین صورت بود که 4/7% در رده (ضعیف)، 16/36% در رده (متوسط)، 75/38% در رده (خوب) و 71/17% در رده (عالی) قرار گرفتند. با افزایش سن، توانایی کار کاهش معناداری از خود نشان داد(001/0 >P). همچنین افرادی که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار بودند امتیاز شاخص توانایی کار بهتری داشتند. بین فاکتورهای مرتبط با سبک زندگی (چاقی، مصرف سیگار، ورزش) و شاخص توانایی کار ارتباط معنی داری یافت شد(001/0 >P). همچنین بین داشتن سابقه کاری بالاتر، ماهیت فیزیکی شغل و شاخص توانایی کاری پایین ارتباط معنی دار وجود داشت(001/0 >P).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله و بر اساس معیار موسسه بهداشت شغلی کشور فنلاند توانایی کار در مطالعه حاضر در سطح خوب (43-37) قرار می گیرد، اما با توجه به میانگین سنی جمعیت مورد مطالعه (35سال) میانگین امتیاز شاخص توانایی کار مطلوب نمی باشد. ویژگی های فردی مانند سن و فاکتورهای مرتبط با سبک زندگی از عوامل تاثیرگذار بر توانایی کار هستند. لذا پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیری کننده مرتبط با بهبود سبک زندگی به منظور افزایش توانایی کار مورد توجه قرار بگیرد که از جمله این موارد می توان به برقراری فعالیت های مستمر ورزشی در کارخانه، عدم مصرف سیگار و برقراری رژیم غذایی مناسب جهت برخورداری از وزن ایده آل اشاره کرد. ضمن اینکه توجه به وضعیت سلامتی و ظرفیت های عملکردی پرسنل باید در اولویت برنامه های حفظ و ارتقاء توانایی کار قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: توانایی کار، شاخص توانایی کار، ویژگی های فردی، فاکتورهای مرتبط با سبک زندگی، خودروسازی
  • مهناز صلحی، مریم ساکی، ایرج علیمحمدی، حمید حقانی صفحه 50
    زمینه و هدف
    بیماری های تنفسی ناشی از کار با بروز سالانه 50 میلیون یک سوم تمامی بیماری های شغلی را شامل می گردند و یکی از مهم ترین علل غیبت کارگران از کار می باشند. برخی از بیماری های شغلی را می توان با وسایل حفاظت فردی پیشگیری کرد. یکی از الگوهای موثر در آموزش بهداشت و خصوصا آموزش ایمنی به کارگران الگوی بزنف است. هدف مطالعه تعیین تاثیرآموزش براساس این الگو بر افزایش رفتار استفاده از وسایل حفاظت فردی تنفسی در کارگران کارخانه کربن بلاک که آلاینده های زیادی از جمله دوده دارد است.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی که روی 100 نفر از کارگران کارخانه کربن بلاک اهواز در دو گروه آزمون و کنترل 50 نفری انجام شد،وسیله گردآوری اطلاعات پرسشنامه و چک لیست بود.مداخله به صورت برنامه آموزشی طراحی شده براساس الگوی بزنف روی کارگران گروه ازمون انجام گرفت. داده ها قبل و پس از آزمون با استفاده از پرسشنامه و چک لیست جمع آوری، تجزیه و تحلیل ومقایسه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16 وآزمون های T مستقل، مجذور کا و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    بعداز مداخله آموزشی، میانگین نمره آگاهی، نگرش،قصد،عوامل قادرسازی و عملکرد گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد(p<0/00001)اما بین میانگین نمره هنجارهای انتزاعی در دو گروه آزمون و کنترل اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    مداخله آموزشی براساس الگوی بزنف، استفاده از وسایل حفاظت فردی تنفسی را در کارگران افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: الگوی بزنف، وسایل حفاظت تنفسی، آموزش
  • ناصر کلینی ممقانی، امیر هوشنگ بختیاری، اوین سوان، حسن صادقی نایینی صفحه 59
    زمینه و هدف
    ابزارهای دستی طیف وسیعی از محصولاتی را شامل می شوند که تطابق آن ها با ساختار فیزیکی و آناتومی دست در ایمنی و سلامتی تاثیر گذار می باشند. پژوهش حاضر طرح جدیدی از پوست کن مورد استفاده در آشپزخانه را ارائه می کند تا ویژگی هایی از جمله حفظ حالت طبیعی مچ، تقلیل میزان فشار و در نهایت کاهش فعالیت عضلات را با خود به همراه داشته باشد.
    روش بررسی
    هفتاد آزمایش با شرکت ده داوطلب زن با بکارگیری شش مدل از پوست کن به همراه یک مدل طراحی شده به انجام رسید. الکترومیوگرافی سطحی عضلات دو سر بازو، سه سر بازو و خم کننده سطحی انگشتان دست راست از شروع تا پایان آزمایش ثبت گردید. فعالیت الکترومیوگرافی 80% حداکثر نیروی ارادی هر عضله ثبت و اندازه گیری شد و جهت نرمال سازی داده های الکترومیوگرافی هنگام تحلیل داده های آزمایش اصلی، مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج الکترومیوگرافی، میانگین فعالیت عضلات دو سر و سه سر بازو در پوست کن طراحی شده، کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. تفاوت های مشاهده شده بین فعالیت EMG عضلات سه سر بازو و خم کننده انگشتان و به طور کلی در مجموع عضلات یاد شده، در هفت پوست کن مورد بررسی، معنی دار نشان داده شد.
    نتیجه گیری
    با استفاده از شاخص های الکترومیوگرافی می توان به خوبی کارکرد مدل های مختلف یک محصول را ارزیابی کرد. تفاوت در میانگین فعالیت عضلات دلالت بر تاثیرگذاری شکل، فرم و نوع پوست کن در تعامل با دست دارد. در استفاده از پوست کن ضمن وارد شدن بیشترین نیرو بر انگشتان، انتقال نیرو، وظیفه نگهداری و چنگش نیز به عهده انگشتان می باشد، لذا ملاحظات ارگونومی در طراحی پوست کن می تواند در میزان فعالیت عضلات مرتبط با انگشتان تاثیرگذار باشد. نتیجه پژوهش حاضر با تحقیقات مشابه در مطالعات پیشین تطابق دارد.
    کلیدواژگان: ابزار دستی، پوست کن خانگی، الکترومیوگرافی، ارگونومی، فعالیت عضله، چنگش
  • حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی، کورش رضایی، حمیدرضا ابراهیمی فخار صفحه 68
    زمینه و هدف
    خشونت شغلی به صورت فزاینده ای به عنوان یک مشکل در سیستم مراقبت های بهداشتی شناخته شده است. دانشجویان تکنسین فوریت های پزشکی ممکن است در حین آموزش بالینی مورد خشونت شغلی قرار بگیرند. با این حال محققان تاکنون توجهی به این موضوع نداشتند. هدف از این تحقیق بررسی شیوع و عوامل مستعد کننده خشونت شغلی نسبت به دانشجویان فوریت های پزشکی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، 48 دانشجوی تکنسین فوریت های پزشکی با روش سرشماری شرکت کردند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن با روش اعتبار محتوا و آزمون - آزمون مجدد مورد تایید قرار گرفت، جمع آوری گردید.
    یافته ها
    به طور کلی به ترتیب 91/47 % و 08/20% از دانشجویان سابقه خشونت کلامی و فیزیکی را در حین آموزش بالینی داشتند. اکثر خشونت های فیزیکی و کلامی توسط همراهان بیمار صورت گرفته بود. بیشترین پاسخ به خشونت کلامی و فیزیکی از جانب دانشجویان این واکنش بود که «متقابلا داد و بیداد کردم». شایعترین عامل مساعدکننده خشونت محل کار، تاخیر در رسیدن به محل حادثه از دید بیمار و همراه وی و کمبود آگاهی مردم در خصوص نقش تکنسین فوریت های پزشکی بود.
    نتیجه گیری
    دانشجویان تکنسین فوریت های پزشکی اغلب در محیط کارآموزی مورد خشونت قرار می گیرند. باید راه های پیشگیری از خشونت و همچنین نحوه واکنش به خشونت به این دانشجویان آموزش داده شود و این مباحث در سرفصل درسی آنان گنجانده شود.
    کلیدواژگان: خشونت شغلی، عوامل مستعد کننده، دانشجوی تکنسین فوریت های پزشکی
  • منصوره حمیدی، امیر کاوسی، پروین نصیری، ابوالفضل همدانی، سجاد کیانی، حمیدرضا دهقان صفحه 76
    زمینه و هدف
    آلودگی صوتی یکی از عوامل خطرزا در محیط زیست انسانی است که می تواند سلامتی روحی، روانی و جسمی انسان را به صورت جدی به مخاطره اندازد. یکی از منابع مهم این آلودگی، صدای ناشی از ترافیک و حمل و نقل شهری به ویژه سیستم راه آهن شهری (مترو) در محیط زیست می باشد. در این مقاله به بررسی و ارزیابی وضیعت صدا در کابین راهبرها و داخل واگن مسافری قطارهای متروی تهران وحومه پرداخته شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی تراز صدا و آنالیز فرکانس صدا در قطارهای خطوط یک، دو، چهار و پنج مترو که هم اکنون از خطوط فعال در شهر تهران و حومه می باشند، در 354 نقطه مورد اندازه گیری و ارزیابی قرارگرفته است که 96 نقطه در داخل کابین راهبر و 258 نقطه در داخل واگن قطارها به مدت یک هفته در طی روز در دو وضعیت حرکت و توقف قطار انجام شده است. ارزیابی صدا بر اساس استاندارد هوای آزاد مصوب شورای عالی محیط زیست ایران و سازمان ACGIH انجام شد. همچنین قطارهای مترو از نظر آلودگی صوتی بر اساس نوع قطار (TM، DC، AC) با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. برای اندازه گیری صدا از دستگاه آنالیزور دار کالیبره شده مدل450/490 CEL– استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های توصیفی آماری و آزمون t و آنالیز واریانس توسط نرم افزار 18 SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین تراز معادل صوتی محاسبه شده داخل واگن در حین حرکت برابر dBA 9/71 که به طور معنی داری بیشتر از حد استاندارد (dBA 65) می باشد (01/0> P). در صورتی که میانگین تراز معادل صوتی محاسبه شده داخل کابین در حین حرکت برابر dBA 3/73 که به طور معنی داری کمتر از حد استاندارد (dBA 85) می باشد (01/0> P). بین میانگین تراز فشار صوتی (داخل واگن و کابین راهبر) در موقعیت حرکت با توقف اختلاف معنی داری وجود دارد(01/0> P) اما اختلاف معنی داری بین تراز فشار صوتی داخل واگن و کابین راهبرها در موقعیت حرکت وجود نداشت (5/0 p=). در داخل واگن در فرکانس های مختلف اختلاف معنی داری بین متوسط تراز فشار صوتی در موقعیت حرکت و توقف وجود ندارد (5/0= P). اما این مطلب در مورد کابین در فرکانس های 500 و 250 اختلاف معنی داری بین متوسط تراز فشار صوتی در موقعیت حرکت و توقف وجود دارد (01/0> P). قطار های نوع TM 1 و TM 2 از لحاظ متوسط تراز معادل صوتی و فشار صوتی در یک سطح (677/0= P) و قطار های نوع AC و DC هم در یک سطح قرار دارند (5/0= P) که به ترتیب متوسط صدا در آن ها برابر 5/69 و 73 می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که میانگین تراز معادل صوتی در داخل کابین ها کمتر از حد مجاز اما در داخل واگن ها بیشتر از حد مجاز است؛ لذا اقدامات کنترلی و اصلاحی برای کاهش صدا در داخل واگن ها ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: آلودگی صوتی، راه آهن شهری، تهران
  • محمد امین موعودی، سید محمدحسن طاهر صفحه 83
    زمینه و هدف
    امروزه محصولات باید علاوه بر ایمن بودن دارای کاربری آسان نیز باشند. راحتی نقش مهمی در استفاده از ابزارهای دستی ایفا می کند و رابطه بسیار قوی بین ارگونومی و راحتی وجود دارد و بسیاری از تولید کنندگان ابزار، از اصول ارگونومی در جهت تولید محصول راحت تر استفاده می نمایند. از آنجا که پیچ گوشتی به صورت گسترده در هر جامعه ای بکار می رود هدف از این مطالعه، ارزیابی راحتی انواع رایج آن در بازار ایران، برای کاربران این ابزار می باشد.
    روش بررسی
    22 نفر در شرایط مشابه و استاندارد از سه نوع پیچ گوشتی رایج در بازار ایران (ایرانی، ژاپنی و چینی) استفاده نمودند. در روند آزمایش 12 پیچ در امتداد افقی و 12 پیچ در امتداد عمودی، با هر یک از انواع فوق، پیچانده شد. سپس ارزیابی ناراحتی وضعیتی موضعی (LPD) انجام گردید.
    یافته ها
    36/84% کاربران نوع ایرانی و 64/13% نوع ژاپنی را راحت تلقی نمودند و هیچ یک نوع چینی را از نظر کاربری راحت تعریف ننمودند. آزمون LPD میانگین ناراحتی حاصله از کاربری پیچ گوشتی نوع ایرانی 56/2، نوع ژاپنی 71/2 و نوع چینی 73/2 می باشد که با توصیف راحتی توسط کاربران نیز مطابقت دارد و مطابق آزمون فیشر (05/0< p)اختلاف LPD سه نوع پیچ گوشتی معنا دار نیست.
    نتیجه گیری
    علیرغم عدم تفاوت معنی دار از نظر آماری بین سه نوع پیچ گوشتی، پیچ گوشتی نوع ایرانی از نظر کاربران با LPD کمتر، راحتی بیشتری را تامین می نماید. توصیه می شود با پژوهش های بیشتر، این ابزار بر مبنای اصول ارگونومی طراحی شود.
    کلیدواژگان: پیچ گوشتی، ناراحتی وضعیتی موضعی
|
  • H.A. Hasanzadeh, N. Shirbeigi, H. Olazadeh Page 1
    Background And Aims
    The study was human – oriented and means of overall development. Human force is the main factor for organization to go on, succeed and achieve goals. In line with this, work environment and organizational health are two key factors to decrease stress and increase productivity in the work environment. The purpose of this study was to determine amount of productivity and job stress between staff of gas firm in Kurdistan province.
    Methods
    The method was descriptive and the sample included all staff (n = 285). Data collection instrument was Stress Questionnaire by Steinmetz et al. and Productivity Questionnaire by Saatchi. Data was analyzed by SPSS software.
    Results
    There is a significant relationship between job stress and gender, marital status, employed status and city of workplace. However, there was no significant relationship between job stress and educational status, age and work duration. Moreover, there was significant relationship between productivity and educational status and city of workplace. But, there was no significant relationship between productivity and gender, marital status, age and work duration. The mean job stress and productivity were 118.26 and 66.88 respectively.
    Conclusion
    Job stress adversely affects the productivity in the work environment. Identifying stress factors and implementing strategies to decrease stress are key points to this end.
    Keywords: Stress, Productivity, Gas Company
  • H. Marioryad, H. Kakooei Page 11
    Background And Aims

    Asbestos minerals are divided into two main groups including serpentine and amphiboles and each has one or more subgroups. These minerals have been used in industrial products such as cement-asbestos sheet and pipe, brake shoe, clutch and insulation materials. Occupational and non - occupational exposures by this carcinogenic material have caused to develop several methods to evaluate airborne asbestos fibers. But in this way, NIOSH 7400 as the conventional method has some shortages that confirm necessity of studying of other microscopic methods in asbestos fibers evaluation.

    Methods

    In this study, 90 samples from different points of a cement- asbestos industry in Tehran (IRAN) have been collected on MCE filters. According to NIOSH 7400, half of each filter was prepared and then fiber counting was accomplished by phase contrast microscopy. The other part of filters were used for identification of asbestos fibers types by scanning electron microscopy.

    Results

    According to NIOSH 7400, fibers concentration range were determined 0.02 – 0.44. The maximum concentration of airborne asbestos was 0.37±0.05 that was related to recycling process. Study of elemental composition of fibers by scanning electron microscopy confirmed that the type of fibers was chrysotile.

    Conclusion

    More than 50 percent of collected samples in this industry have concentrations above occupational exposure limits that may increase asbestos related diseases in the future. The preventive approaches in occupational health studies necessitate that in order to evaluate airborne asbestos fibers, the occupational hygienists need to be access to several methods. Therefore development of other microscopic methods such as scanning electron microscopy besides NIOSH 7400, must be considered.

    Keywords: Asbestos Fibers, Cement – Asbestos industry, Phase contrast microscopy, Scanning electron microscop
  • R. Yarahmadi, M. Jalali Page 18
    Background And Aims

    Work-related musculoskeletal disorders (WMSDs) are the most prevalence problems of working populations in many developing countries and specifically in Iran. One of the most important disorders is Carpal Tunnel Syndrome (CTS) which has been reported in many industries, especially in workers of automotive companies. The aim of this study is the risk assessment of related factors of hand activity and combined effect of risk factors in occurring upper extremity musculoskeletal disorders (UEMSDs). In order to evaluate risk assessment the threshold of hand activity level technique (HAL_TLV) is used.

    Methods

    The sectional descriptive-analytical method was used in this study. In this method 44 workman in the impulse and hydraulic press salons of automotive company was selected randomly, in addition sampling was carried out by censuses report. Data was collected through checklists of hand activity level (HAL) and normalized peak force (NPF) and also site observation. The results of combination of these variables were put in HAL_TLV graph, in order to evaluate the risk level of mentioned tasks. Data analyzing was done using SPSS18.

    Results

    The Results shows that 31.25% (5 workman) was at risk level A (low risk) and 73.3% (11 workman) was at risk level B (moderate risk) in the impulse press salon and in the hydraulic press salon 3.57%(1 workman) and 96.4% (27 workman) of each group was at risk level A (low risk) and risk level C (high risk), respectively. The analysis of results indicates that there are reverse significant relationship between HAL and NPF in the salon of impulse press (p<0.014,r=0.881). Moreover the same result was obtained for two workman groups of the hydraulic press salon, as r=0.881, p<0.001 for group 1 and r=0.68, p<0.004 for group 2.

    Conclusion

    The ergonomic risk assessment of hydraulic and impulse press salons shows hydraulic press compare to impulse press has the highest risk as level C (high risk) which may caused by excessive force with rapid and repetitive movements at this salon. Therefore it can be said, in occupations that workers must have set excessive force, the risk of upper extremity musculoskeletal disorders (UEMSDs) especially CTS may decrease via reducing the speed and repetition of movements. Finally the interaction between force, time and movement repetition may prevent musculoskeletal disorders.

    Keywords: Ergonomic Risk Factors, Upper Extremity Musculoskeletal Disorders (UEMSDs), HAL, TLV Technique, Hand Activity Level (HAL), Normalized Peak Force (NPF)
  • N. Sadra Abarqhouei, H. Hosseini Nasab, M.B. Fakhrzad Page 27
    Background And Aims
    The present studies show that the theoretical discussions and the applications of ergonomics have not been seriously handled in our country, Iran. So, the aim of the current study was to present an appropriate method which could help in increasing the productivity and decreasing the risk factors of ergonomics in socio-technical systems.
    Methods
    During the present study, a theoretical model was developed to guide the “ergonomic intervention processes” and its evaluation and application was carried out for an educational organization (EO). The faculty members were selected as the subjects of statistical survey and simple random sampling was performed. The level of musculoskeletal disorders was evaluated in control and treatment groups. Comparative analysis of the obtained data was carried out using fuzzy numbers and their level of confinement.
    Results
    According to the results of present study with the help of ergonomic interventions, an increase in the activity of staff members, increased revenue, expansion of work with the least number of manpower and a decrease in the overall expenses was seen as compared to the base year. In addition, the analysis of questionnaires with fuzzy approach has shown that the level of musculoskeletal disorders in the experimental group was less as compared to that of control group.
    Conclusion
    The results obtained by the use of macro and micro ergonomic interventions (Total ergonomics) have proved that these methods were successful by increasing the innovation and motivation of the staff members to solve the organizational problems as compared to the base year. The decrease of musculoskeletal disorders among the members resulted to an increase of performance in different units of the educational organization.
    Keywords: Macro ergonomics, Micro ergonomics, Productivity, Musculoskeletal disorders, Fuzzy logics
  • M. Eyvazlou, A. Mazloumi, A.A. Farshad, F. Hoseini Page 40
    Background And Aims
    The ability of work is the basis of well-being for all of us. Many factors affect the work ability such as work and work condition, work organization and human resource. The aim of this study was to assess the work ability among car manufacturing workers and determine the relationship between the work ability index with individual characteristics and life style factors.
    Methods
    The study was a descriptive cross-sectional investigation. The subjects comprised of 271 workers­ with mean age of 35 years who occupied by a car manufacturing Company. They completed the Work Ability Index Questionnaire during semi interview sessions. The job groups of Painting Shop, assembling line, office department, and technical section were studied. Statistical tests including one-way­ ANOVA, t-test, Kruskal wallis were used for analyzing the relationship between work ability index and individual characteristic as well as life style factors. To test the distribution of work ability index score categories, a chi-square test was used and finally, Spearman correlation coefficient was used in order to determine correlation between the final of work ability index score with any of questionnaire items.
    Results
    The mean value of work ability index in this study was (37.67) with SD=5.87. The WAI categories were 17.71% in "excellent", 38.75% in "good", 36.16% in "moderate", and 7.4% in "poor" levels. Association between life style factors (obesity, smoking, exercise) and WAI was statistically significant (P<. 0.001). Lower WAI was associated with increasing the age, high work experience and lower education (P<.0.001). Meanwhile, physical demand of the jobs was strongly associated with the WAI score (P<.0.001).
    Conclusion
    On the basis of Finnish Institute of Occupational Health, the value of work ability in current study was in good category(37-43); but, concerning the mean age (35 years) of the studied population the mean value of work ability is not appropriate. Individual characteristics, such as age and life style, are most effective factors on work abilities of the employees. Therefore, preventive programs relating to the work conditions as well as life style should be considered for improving the work ability. Some of these actions are establishing effective ergonomics evaluation and intervention programs, decreasing smoking rate, proposing appropriate diets to maintain ideal weight and functional capacity of the workers.
    Keywords: Work Ability, Work Ability Index, Individual characteristics, life style factors
  • M. Solhi, M. Saki, I. Alimohammadi, H. Haghani Page 50
    Background And Aims
    Respiratory diseases due to work with 50 million annually incidence included one third of all occupational diseases and it is one of the main causes of absenteeism from work in workers. Some occupational diseases can be prevented with personal protective equipment. BASNEF model is one of the effective health education and safety training models for workers. The aim of this study was to determine the effect of educational intervention based on BASNEF pattern on increasing the use of personal protective respiratory equipment among carbon black factory workers, where many air pollutants such as carbon block exists.
    Methods
    In this study the intervention curriculum based on BASNEF pattern administrated on 100 (experimental and control) Ahvaz carbon block factory workers. Data were collected by questionnaires. The data were analyzed by Independent T, χ square and Pearson correlation co- efficient using SPSS version16.
    Results
    After the intervention, the mean scores of knowledge, attitude, intention, and enabling factors showed significant increase in experimental group in comparison of control group (p<0.00001). In addition, the mean score of subjective norms in experimental and control groups showed no significant differences.
    Conclusion
    The educational program based on BASNEF pattern was effective in improving the use of respiratory personal protective equipment in Ahvaz carbon block factory workers
    Keywords: BASNEF pattern, respiratory protection equipment, education
  • N. Koleini Mamaghani, A.H. Bakhtiary, E. Sevan, H. Sadeghi Naiini Page 59
    Background And Aims
    In our daily lives hand tools are often used in many work situations. With respect to design characteristics, hand tools can be considered a risk factor when a high level of repetition are required or when awkward postures are adopted. Therefore attention to ergonomics design rules for hand tools is the most important factor in design process. With this in mind, the aim of the present study is to evaluate a new model of home stripper which designed based on ergonomics rules.
    Methods
    Ten healthy female subjects participate in this study. Seven tests were considered for each subject. The subject was instructed to strip a cucumber using six commercial models as well as with a new model, separately. The surface electromyography (EMG) signals were recorded from three muscles: biceps brachii, triceps brachii, and flexor digitorum. To make possible the comparison between models in all experiments varied between the subjects, the raw EMG signals was normalized.
    Results
    For biceps brachii muscle, the analysis of variance revealed that there was no significant difference on the mean EMG data among all models, however muscular activity for the new model of stripper was found lower than the other models. The results indicated that the changes among the mean EMG data of models for triceps brachii, and flexor digitorum muscle were found significant. Tukey tests shows that differences between the EMG data for the new model with one commercial model were significant.
    Conclusion
    A new model with commercial models of stripper was tested to evaluate the effects of design characteristics on EMG signals. The results of this study show that muscular activity is mostly related to specific design of hand tools considering form, shape and product design aspects.
    Keywords: Hand tools, electromyography, home stripper, ergonomics
  • H. Koohestani, N. Bdghcheghi, K. Rezaii, H.R. Ebrahimi Fakhar Page 68
    Background And Aims
    Workplace violence is increasingly recognized as a problem in the health care system. Emergency medical technician students may be exposed to violent behavior during clinical training. However, no attention has been paid by researchers to this issue. The aim of this study was to determine the prevalence and risk factors for workplace
    Methods
    In this descriptive study, 48 Emergency medical technician students were participated with censuses method. Data is collected using a questionnaire that its validity and reliability were tested with content validity and test-retest respectively.
    Results
    In total, 47.91% and 20.08% of the respondents had been verbally abused and physically assaulted during their training program, respectively. Most of physical attacks and verbal abuses were happened by patients’ families. The most common causes of workplace violence were, delay in reaching the scene from the perspective of patients and their caregivers, and lack of knowledge about the role of the Emergency medical technician students.
    Conclusion
    Emergency medical technician students are often exposed to violence during the course of their training programs. This group requires training on how to prevent and respond to workplace violence, and this important topic should be incorporated into their curriculum.
    Keywords: Occupational violence, Risk factors, Emergency medical technician students
  • M. Hamidi, A. Kavousi, P. Nasiri, A. Hamedani, S. Kiani, H.R. Dehghan Page 76
    Background And Aims
    Noise pollution is one of the risk factors of the human environment that may seriously threat physical and mental health of human beings. One of the main sources of this type of pollution is the noise produced by urban transportation and traffic, particularly subway in the environment. This article aims at study and evaluation of the noise condition in drivers’ cabin and inside wagons of the subway of Tehran and the suburbs.
    Methods
    Noise level and noise frequency analysis in the trains of lines one, two, four and five of the subway which are among the active lines of Tehran subway and the suburbs have been measured and evaluated at 345 points within one week over two days while the train was moving and stopped of which 96 points were located inside the driver’s cabin and 258 points were in wagons. Noise was evaluated based on Free Air Standard approved by the Environment Higher Council of Iran and ACGIH Organization. The subway trains were also compared regarding noise pollution based on type of the train (TM, DC, AC). Calibrated analyzer instrument, model CEL-450/490 was used to measure noise and the data were analyzed by statistical descriptive methods, t-test and analysis of variance by SPSS18 software.
    Results
    Mean equivalent noise level measured in the moving wagon was equal to 71.9 dBA that is significantly higher than the standard level (65 dBA) (P<0.01). In case the mean equivalent noise level measured in the moving cabin is equal to 73.3 dBA, that is significantly less than the standard level (85 dBA) (P<0.01). There is a significant difference between mean noise pressure level in wagon and in driver’s cabin while moving and stoppage (P<0.01). However, there is no significant difference between noise pressure level in the wagon and driver’s cabin while moving (p=0.5). There is no significant difference between the mean noise pressure level while moving and stoppage in different frequencies inside the wagon (p=0.5). However, there is a significant difference between the mean noise pressure level while moving and stoppage in 250 and 500 frequencies in the cabin (P<0.01). TM1 and TM2 trains are in the same class considering mean noise equal level and noise pressure (P=0.667) and AC and DC trains are in the same class (P=0.5) and their mean noise is equal to 69.5 and 73, respectively.
    Conclusion
    The results obtained in this research showed that the mean equivalent noise level in the cabins is less than the authorized limit; however, it is higher than the authorized limit in the wagon. Therefore, it seems necessary to take control and prevention measures for noise reduction inside wagons.
    Keywords: Noise pollution, urban railway, Tehran
  • M.A. Mououdi, S.M.H. Taher Page 83
    Background And Aims
    Nodaways, products have to be used easily and safely. Comfort plays an important role in hand tools and there is a significant relationship between Ergonomic and convenient. Therefore, many hand tool manufacturers implement the fundamentals of Ergonomics in order to produce more convenient instruments. As the screwdriver has been widely used in each society, the goal of this research was to evaluate the screwdriver’s comfort in the Iranian market.
    Methods
    Three types of screwdrivers currently existed in the Iranian market and were made in Iran, China, and Japan were used by 22 people at the same conditions and based on the standard manner. 12 screws were screwed both horizontally and vertically for all three types separately during the testing procedure. Afterward, the evaluation of Local Posture Discomfort (LPD) was performed.
    Results
    While 84.36 % of the Iranian type and 13.64 of the Japanese type are accepted as comfortable tools by the operators, nobody considered the Chinese type as a comfortable tool. The average of discomfort at the yielded LPD test was 2.56, 2.71, and 2.73 for Iranian, Japanese, and Chinese type respectively. These results are related to the description of users from comfort. Based on the Fisher test (p<0.05) there was no significant difference in LPD of screwdrivers.
    Conclusions
    According to the tested users, the Iranian Screwdriver with the lower LPD is able to provide more confidence and it is recommended to design this instrument based on more research and Ergonomics criteria.
    Keywords: Screwdrivers, Local Posture Discomfort(LPD)