فهرست مطالب

مشاوره و روان درمانی خانواده - سال دوم شماره 2 (پیاپی 5، تابستان 1391)

نشریه مشاوره و روان درمانی خانواده
سال دوم شماره 2 (پیاپی 5، تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عبدالکاظم نیسی، حسن کرمعلیان، رضا همایی صفحات 151-162
    هدف

    هدف پژوهش حاضرتعیین تاثیر آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی بر سلامت روانی زنان نابارور شهر اصفهان بود

    روش

    روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. حجم نمونه برابر با 10 زوج نابارور در گروه آزمایش و 10 زوج نابارور در گروه کنترل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه12 سوالی سلامت عمومیGHQ))بود. برای تحلیل نتایج از تحلیل کواریانس استفاده گردید

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که بین سطح سلامت روانی زنان نابارور گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد

    نتیجه گیری

    آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی بر سلامت روانی زوج های نا بارور تاثیر داشته است

    کلیدواژگان: آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی، سلامت روانی، زوجهای نابارور
  • خالد اصلانی، علی صیادی، عباس امان الهی صفحات 163-177
    هدف
    هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با سلامت عمومی و کارکرد خانواده می باشد. جامعه ی مورد پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان بودند که از بین آنها 185 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند.
    روش
    برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک های دلبستگی سیمپسون(SAS)، سلامت عمومی (GHQ-28) و کارکرد خانواده (FAD) استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی ساده نشان داد بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سلامت عمومی رابطه ی منفی وجود دارد ولی بین سبک دلبستگی ایمن با سلامت عمومی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کارکرد خانواده رابطه ی منفی وجود دارد اما بین سبک دلبستگی ایمن با کارکرد خانواده رابطه ی مثبت وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتیجه ی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای سلامت عمومی می باشند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای کارکرد خانواده می باشند. سطح معنی داری در این پژوهش 05/0 p≤ بود.
    کلیدواژگان: سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سلامت عمومی و کارکرد خانواده
  • پریسا یاسمی نژاد، علیرضا شکربیگی صفحات 178-192
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی در نوجوانان پسر بزهکار و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر عادی در کرمانشاه و همچنین بزهکار کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه بود
    روش
    نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند، عزت نفس آیزنک و سلامت عمومی(GHQ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین نو جوانان بزهکار و عادی از نظر سبک های فرزند پروری زورگویانه و مقتدرانه تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که نوجوانان بزهکار بیشتر متعلق به خانواده های زورگو بودند. همچنین بین عزت نفس نوجوانان بزهکار و عادی تفاوت معنی داری بدست آمد و بزهکاران به طور معنی داری عزت نفس پایین تری داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از آن بود که بین سلامت عمومی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد. یافته ها نقش و اهمیت متغیر های خانواده، سبک فرزند پروری و همچنین عزت نفس را در بزهکاری خاطر نشان می سازد.
    کلیدواژگان: سبک های فرزند پروری، عزت نفس، سلامت عمومی و بزهکاران
  • سجاد بشرپور صفحات 193-208
    هدف
    خیانت زناشویی یک حادثه بین فردی آسیب زاست که می تواند منجر به علائم شناختی، عاطفی و رفتاری در قربانی گردد. با توجه به این امر پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان پردازش شناختی بر بهبود علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجه شده با آسیب خیانت زناشویی انجام گرفت.
    روش
    طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی بود. تعداد14 نفر از زنان مواجه شده با آسیب خیانت زناشویی همسر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، در مرحله پیش آزمون به پرسش نامه های اختلال استرس پس از سانحه، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی پاسخ دادند، سپس درمان پردازش شناختی به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی روی آنها اجرا شد. در نهایت آزمودنی ها در مراحل پس آزمون و پی گیری نیز به پرسش نامه های فوق پاسخ دادند. داده های بدست آمده نیز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تفاوت میانگین نمرات سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آزمودنی ها در متغیرهای علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی و عزت نفس از لحاظ آماری معنی دار می باشد، نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که این تفاوت بین مراحل پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پی گیری است. ولی میانگین نمرات رضایت زناشویی در این سه مرحله تغییر معنی داری نکرده بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش لزوم کاربست یک روش روان درمانی مبتنی بر آسیب از جمله درمان پردازش شناختی در کار با زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی را مطرح می کند.
    کلیدواژگان: درمان پردازش شناختی، علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، خیانت زناشویی، زنان
  • نرگس نصراصفهانی، احمد اعتمادی، عبدالله شفیع آبادی صفحات 209-221
    هدف
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش معنامحور بر عملکرد خانواده زنان متاهل انجام گرفت.
    روش
    روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 24 نفر از زنانی بودند که در سال 1390 به یکی از خانه های سلامت منطقه 7 شهرداری تهران به نام «خانه مدیران» مراجعه کرده بودندکه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش عملکرد کلی خانواده بود که با پرسشنامه سنجش خانواده ارزیابی گردید. متغیر مستقل نیز آموزش معنامحور بود که طی 10 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.
    یافته ها
    پس از تعدیل نمره های پیش آزمون، اختلاف معنی داری بین آزمودنی های(160/803) = (F(1،21)=114/198، (F(1،21، دوگروه وجود داشت. نمرات میانگین تعدیل شده نشان داد که عملکرد کلی خانواده گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه پس از اجرای متغیر مستقل کاهش یافته است.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده حاکی از آن است که معنا و تعامل خانواده ارتباط نزدیک و متقابل با هم دارند و داشتن معنای مشترک در زندگی زناشویی می تواند به عنوان روشی برای بهبود عملکرد خانواده زنان به کار رود.
    کلیدواژگان: آموزش معنا، محور، عملکرد خانواده
  • رسول روشن، آقای علیرضا علینقی، باقر ثنایی، خانم مهدیه ملیانی صفحات 222-233
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی بر ارتقاء سازگاری زناشویی انجام شد.

    روش

    بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان کلیه زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک سلامت خانواده در طی سال های 1385 تا 1386، تعداد 16 زوج داوطلب انتخاب شدند و سپس به تصادف به دو گروه کنترل و آزمایشی منتصب گشتند. گروه آزمایش که دربرگیرنده 8 زوج بودند تحت زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه درمانی را دریافت نکردند. البته در ابتدا از 16 زوج خواسته شد تا ابزار سنجش مورد استفاده در این پژوهش یعنی پرسشنامه سازگاری زناشویی را تکمیل نمایند. این پرسشنامه دو مرحله پیش آزمون و پس ازمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید.

    یافته ها

    تحلیل نتایج با استفاده از آزمون U من ویتنی نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی منجر به ارتقاء نمرات سازگاری زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردد (001/0 =P) و این برنامه درمانی همچنین منحر به افزایش معنادار میانگین نمرات خرده مقیاس های سازگاری زناشویی شامل تفاهم (000/0 = p)، جاذبه (034/0=p)، رضایت (002/0=p) و ابراز احساسات (048/0=p) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید.

    نتیجه گیری

    بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی می تواند به عنوان یک برنامه درمانی مفید در ارتقاء سازگاری زناشویی در زوجین به کار رود.

    کلیدواژگان: زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی، سازگاری زناشویی
  • زهرا جهان بخشی*، سید محمد کلانتر کوشه صفحات 234-256
    هدف

    پ‍ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایز یافتگی و رغبت به ازدواج در بین دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت.

    روش

    روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 91-1390 بود. نمونه مورد بررسی 120 دانشجو(31 پسر و 89 دختر) بودند. ابزار پژوهش«پرسشنامه طرح واره ها یانگ،1991» و «پرسشنامه تمایز یافتگی» و «پرسشنامه رغبت به ازدواج بود.
    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد.

    یافته ها

    نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر دیگر جهت مندی توانست بازخورد به ازدواج را تبیین کند. همچنین متغیرهای دیگر جهت مندی و بریدگی وطرد توانستند در دوگام آمادگی و تمایل به ازدواج را تبیین کنند. نگرش به پیامدهای ازدواج به وسیله بریدگی و طرد و محدودیت های مختل تبیین شد. موانع ازدواج به وسیله خودگردانی مختل تبیین شد. خودگردانی مختل و دیگر جهت مندی نیز توانستند در دوگام رغبت به ازدواج را تبیین کنند. بازخورد به ازدواج به وسیله واکنش پذیری عاطفی و گریز عاطفی تبیین گردید. آمادگی و تمایل به ازدواج به وسیله متغیرهای جایگاه من و گریز عاطفی تبیین شد. موانع ازدواج و رغبت به ازدواج به وسیله متغیر جایگاه من تبیین گردید.

    نتیجه گیری

    یافته های این پژوهش، نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و تمایز یافتگی را در پیش بینی رغبت به ازدواج در دانشجویان مورد تایید قرار داد به طوری که این یافته ها را می توان در مداخلات بالینی مرتبط با ازدواج و خانواده مورد استفاده قرار داد.

    کلیدواژگان: طرح واره های ناسازگاراولیه، تمایز یافتگی، رغبت به ازدواج، دانشجویان دختر و پسر
|
  • Abdoul Kazem Neissi, Hasan Karamalian, Reza Homaei Pages 151-162
    Purpose

    This study was to determine of effectiveness of group religious cognitive - behavioral training on mental health of infertility couples in Esfahan.

    Methods

    The sample consisted of 20 infertility couples who were divided in two groups randomly. The scale used in this study was General health Questionnaire (12 items GHQ form). ANCOVA analysis was used to compare two groups.

    Findings

    findings showed group religious cognitive-behavioral training increase mental health of infertility couples.

    Conclusion

    The results indicated that there was a significant difference between two groups on mental health. In other words, group religious cognitive - behavioral training increase mental health in experimental group in comparison with control one.

    Keywords: cognitive, behavioral, religious training, infertility, mental heath
  • Khaled Aslani, Ali Saiadi, Abas Amanelahi Pages 163-177
    Purpose
    The main concern of this research was to investigate the relationship between attachment styles with family function and general health among the girl's students in university of Gilan.
    Methods
    The study design is correlation research. The sample was consisted of 185 girls students and was selected through multi-stage cluster sampling. For data collection Family Assessment Devise (FAD), General Health Questionnaire (GHQ) and Adult Attachment Inventory (AAI) were used. To analysis of the data person correlation coefficient and multiple regression were utilized.
    Findings
    Data analysis showed that there were significant relationship between secure, avoidant and anxious-ambivalent styles with family function and general health.
    Conclusion
    Avoidant and anxious-ambivalent styles were significant predictor for family function. And secure, Avoidant and anxious-ambivalent styles were significant predictor for general health.
    Keywords: secure attachment, avoidant attachment, anxious, ambivalent attachment, Familyþ Function, General Health
  • Alireza Shekarbaigi, Parisa Yasaminejad Pages 178-192
    Purpose
    This research was carried out with the purpose of Study the comparison between parenting styles, self esteem and general health in delinquent and non delinquent adolescences.
    Methods
    Population of this study was all male delinquent and non delinquents adolescences in kermanshah education center. 120 people were selected with goal oriented sampling method.The research instruments including parenting styles questioner, self esteem (Aysenk, 1976) & general health questioner (GHQ-28).
    Findings
    Analyzing data through multivariate analysis of variance (MANOVA), showed that there is a significant differences between delinquent and non delinquents adolescences in general health, self esteem and parenting styles.
    Conclusion
    Results indicate the importance of parenting styles and psychological variables (self esteem & general health) in delinquency.
    Keywords: parenting styles, self esteem, general health, delinquent adolescences
  • Sajjad Basharpoor Pages 193-208
    Purpose
    Infidelity is an interpersonal traumatic event that can results in cognitive, affective and behavioral symptoms in the victims. In the attention to this issue, the current study was conducted in the order to investigate the effectiveness of cognitive processing therapy on the improvement of posttraumatic symptoms, quality of life, self esteem and marital satisfaction in the women exposed to infidelity.
    Methods
    The design of this study was quasi-experimental. Fourteen women, had been selected by the opportunity sampling, responded to the questionnaires of posttraumatic stress disorder, quality of life, self esteem and marital satisfaction in the pre test stage. Then they received cognitive processing therapy. Ultimately these subjects responded to aforesaid questionnaires at post test and follow up stage again. The collected data were analyzed by ANOVA for repeated measures.
    Findings
    The results showed that the mean difference of subject's scores at pre test, post test and follow up stage in the variables of posttraumatic symptoms, quality of life and self esteem are significant statistically. The results of Post hog test also showed that this significant difference was between pretest with posttest and follow up stage. But the mean of marital satisfaction scores were not significantly altered at these three stages.
    Conclusion
    The results of this research pose the need to application of the one trauma focused psychotherapy such as cognitive processing therapy in the working with women exposed to infidelity.
    Keywords: cognitive processing therapy, posttraumatic symptoms, quality of life, infidelity, women, characteristics
  • Nargess Nasr Esfshsni, Ahmad Etemadi, Abd Allah Shafie Abadi Pages 209-221
    Purpose
    The purpose of this study was to determine the effectiveness of meaning-centered training on family functioning of married women.
    Methods
    The research procedure was quasi experimental with pre-test and post-test design and control Group. Statistical population was women that referred to one of the healthy home of region 7 in Tehran who placed in experimental and control group randomly. In this study depended variable was consist of family functioning that assessed by Family Assessment Device (FAD). The independent variable was meaning-centered training that was trained to the experimental group in 10 sessions. The results were analyzed with covariate.
    Findings
    They showed that meaning-centered training increase family functioning of married women.
    Conclusion
    These findings noted that meaning and family interaction have closed and mutual relation together and having common meaning in marital life can apply as a method to improve family functioning.
    Keywords: meaning, centered training, family functioning
  • Rasul Ravshan, Alirezaalinaghi, Bagher Sanai, Mahdiyeh Melyani Pages 222-233
    Purpose

    This study examined the effectiveness of Self-regulation couple therapy to enhancing marital adjustment.

    Methods

    This study administrated by using accessible sample, 16 couples with marital problems were choose from all the couples referred to the Family Health Clinic during 2006 to 2007 then the sample was randomly assigned to two groups. Experimental group (EG) consisted of 8 couples received self-regulation couple therapy and control group (CG) did not. “Dyadic adjustment scale” was administered to 16 couples before indentation. This scale was used in pre and post assessment in two groups.

    Findings

    The results of this study using Mann-Whitney Test showed that self regulation couple therapy increase the couple’s marital adjustment (P = 0.001) in EG to CT. In addition to total score in this scale, this invitation could be enhanced sub scales: consensus (P = 0.000), satisfaction (P = 0.002), affection expression (P = 0.048) and cohesion (P = 0.034).

    Conclusion

    Findings demonstrated that self-regulation couple therapy might be an efficient intervention to enhance marital adjustment.

    Keywords: Self, regulation couple therapy, marital adjustment
  • Zahra Jahanbakhshi, Seyed Mohammad Kalantarkousheh Pages 234-256
    Purpose

    The aim of this study was to investigate relationship between early maladaptive schema and desire for marriage among male and female university students.

    Methods

    Students who were enrolled in the 1390-91 at Allame Tabataba’i University were chosen for the present research) 31 male, 89 female). Schema questionnaire, Differentiation of self inventory and Desire for marriage questionnaire were used as instrument in this research. Data was analyzed by using independent samples t. test, Pearson correlation coefficient and multiple regression.

    Findings

    Stepwise regression analysis showed that other directedness could explain feedback to marriage. Other directedness and disconnection and rejection could explain desire for marriage. Disconnection, rejection and impaired limit explained attitude to marriage’s consequences. Additionally, Obstacles to marriage explain with impaired autonomy and performance. Other directedness, impaired autonomy and performance could explain the desire for marriage, in two steps. Feedback to marriage was explained with emotional reactivity and emotional cutoff. Desire for marriage was explained with I-position and emotional cutoff. Lastly, I-position explained obstacles to marriage and desire for marriage.

    Conclusion

    The findings of this study have shown that early maladaptive schema and differentiation of self could explain desire to marriage in university students. This information can be used in clinical and interventions about marriage and family.

    Keywords: early maladaptive schema, self differentiation, male, female student