فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال هشتم شماره 27 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/04/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدعلی آتش سودا، سمیرا صادقی صفحات 1-21
    مقاله پیش رو به بررسی ساختار داستان های شیخ اشراق براساس الگوی ویلادیمیر پراپ می پردازد. برای نیل به این هدف، ابتدا شاخصه های الگوی پراپ از کتاب وی اخذ و سپس با بررسی داستان های فارسی شیخ اشراق، تلاش شد تا سازه های مشترک میان آنها مشخص شود. چنین به نظر می رسد که غیبت، حرکت، راهنما، هدف، انجام کار دشوار، و وصال، مهم ترین سازه های مشترک داستان های شیخ اشراق باشد.
    کلیدواژگان: شیخ اشراق، ویلادیمیر پراپ، ساختار، داستان رمزی، خویش کاری
  • فاطمه پاکرو صفحات 22-37
    شباهت های فراوانی که در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران و هند یافت می شود، نشانگر هم ریشه بودن فرهنگ و تمدن ایرانی و هندی است. بیشترین شباهت را میان ایران و هند می توان در حماسه مهابهاراتا و شاهنامه فردوسی یافت. حتی در آیین زردشت نیز شباهت هایی فراوان با آیین هندو به چشم می خورد. خوردن گیاه هوم و قربانی کردن ها همه به یکدیگر شباهت دارد. در دو حماسه ایرانی و هندی، بسیاری از شخصیت ها شبیه به یکدیگرند. زبان ایرانیان نیز با سنسکریت تفاوت های کمی دارد. در این پژوهش مسئله آفرینش در شاهنامه و مهابهاراتا مورد بررسی و تطبیق قرارگرفته است. آفرینش جهان، زمین، موجودات وانسان، که محور اصلی این پژوهش است، شباهت ها و هم ریشه بودن دو فرهنگ را به خوبی نشان می دهد.در اسطوره های آفرینش، جهان با تقابل نیکی و بدی آغاز می شود و پایان جهان نیز با پیروزی نیکی همراه خواهد بود. این تقابل در شاهنامه و مهابهاراتا به خوبی تصویر شده است.
    کلیدواژگان: اسطوره، آفرینش، جهان بینی اساطیری، شاهنامه، مهابهاراتا
  • غلامحسین شریفی ولدانی، محمد چهارمحالی صفحات 38-58
    شاهنامه به عنوان یک اثر اسطوره ای حماسی در ادبیات داستانی معاصر ایران همچنان تاثیر شگرف خود را دارد و داستان های آن به شیوه های گوناگون در داستان بلند و کوتاه امروز بازتاب یافته است. این بازتاب به گونه ای است که به داستان ها هویتی ایرانی بخشیده است و نمونه آن را می توان در داستان کوتاه شب سهراب کشان اثر بیژن نجدی به خوبی مشاهده کرد. اسطوره حماسی «رستم و سهراب» بن مایه این داستان واقع شده است و خود را در شخصیت ها، مکان، رویداد و زاویه دید داستان نمایانده است و شخصیت های دیگر شاهنامه مانند «اسفندیار»، «سیاوش»، «تهمینه» و خود «فردوسی» با سبک ویژه نویسنده در شب سهراب کشان حضور دارند. این گفتار به تحلیل این داستان کوتاه و پیوند آن با داستان اسطوره ای - حماسی «رستم و سهراب» و دیگر پهلوانان شاهنامه می پردازد.
    کلیدواژگان: رستم و سهراب، شب سهراب کشان، مرتضی، سید، پرده نقالی
  • مریم حسینی، سارا پورشعبان صفحات 59-86
    اسطوره های ترکیبی پیکرگردانی موجوداتی هستند که انسان در تماس با حیوانات، گیاهان، طبیعت و حتی انسان های دیگر و به تجربه یا تخیل خود، خلق می کند. موجوداتی با سر ماهی و تن پلنگ و برخی با پای گور و تن پلنگ و یا موجوداتی که نیمه پایین تن شان اسب یا بز و نیمه بالای تن شان انسان است. داستان های هزار و یک شب منبعی گران قدر برای حفظ انواع این موجودات به شمار می رود. حضور همیشگی این غول انسان ها، عفریت اجنه ها، پریان خاکی و آبی، دوال پایان و موجودات دوجنسیتی در داستان ها، دلیلی بر نیاز بشر به بازنمایی تخیل فعال وی است که در گروه ناخودآگاهی جمعی گرفتار است. بررسی و طبقه بندی این دسته از شخصیت های داستان های هزار و یک شب با تکیه بر روان شناسی قصه هدف مقاله پیش رو است
    کلیدواژگان: هزار و یک شب، پیکرگردانی، موجودات ترکیبی، اسطوره، تغییر شکل
  • سعید گراوند صفحات 87-104
    توجه به زبان یکی از آراء و اندیشه های مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمه اصلی کلمات است، "بانگ حق" است.بر اساس آنچه که در سنت عرفانی «زبان در مقام تحلیل» نامیده می شود، مولوی خلاف بسیاری از متفکران مسلمان درباره زبان رویکردی صرفا ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمی کند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصه آرا و اندیشه هایی است که او پیرامون زبان به دست می دهد.این مقاله می کوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسش ها بحث و بررسی کند.
    کلیدواژگان: زبان، الفاظ، معانی، رویکرد فلسفی، مثنوی مولوی
  • فاطمه محسنی گردگوهی صفحات 105-118
    پیدایی آهن در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد بر جنبه های گوناگون زندگی قوم ایرانی تاثیر گذارد. بازنمود این امر را می توان در آیین ها و نبردهای ایشان مشاهده کرد. این مقاله به کشف آهن و بررسی تاثیر این رویداد در روایات اساطیری ایرانی می پردازد. نخست از میزان نفوذ آهن در اساطیر هر دوره و چرایی آن گفت گو می شود. در همین راستا، ابتدا گاهان به عنوان کهن ترین متن دینی ایرانی بررسی و سپس به متون اوستایی متاخر و روایات دوره میانه و اسلامی پرداخته می شود. در ادامه بر اساس جهان بینی ایرانی باستان، نقش انسان و آفریدگان هرمزدی در دو حوزه اخلاق و اختیار و سازندگی جهان برای مقابله با اهریمن، با تکیه بر روایات اساطیری و تاریخی تبیین می گردد.
    کلیدواژگان: آهن، زرتشت و زرتشتی، مانی و مانوی، اوستایی، پهلوی و اسلامی
  • نرگس محمدی بدر، صالحه غضنفری مقدم صفحات 119-139
    در این مقاله با توجه به نقشی که عطار و باخ در بازآفرینی مفاهیم عمیق عرفانی در قالب داستانی سمبلیک، در ادبیات جهان ایفا کرده اند، سعی شده است تا نوع قرائت آن دو درباره جست وجوی کمال انسانی، با بررسی نمادهای به کار رفته در دو اثر رمزگونه شان، بیان، و شباهت ها و تفاوت های آنها در هنگام خوانش وقایع (متن) نشان داده شود. مهم ترین وجه اشتراک عطار و باخ در زمینه گذر از سطوح ظاهری واقعه در رسیدن به حقیقت است، که حاصل نگاه ویژه آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت ظاهری عمل است. در این جستار به صورت تطبیقی به واکاوی نمادهای مشترک دو اثر و چرایی به کارگیری و چگونگی ادراک آنها خواهیم پرداخت. تصاویری که از همگونی های موجود یافته می شود، باوجود فاصله بسیار زمانی دو اثر، مفاهیم یکسانی را به مخاطب منتقل می کند که بر وجود نمادهای فطری و ذاتی بشر در چارچوب های فکری عطار و باخ دلالت دارد.
    کلیدواژگان: نمادهای مشترک، منطق الطیر عطار، جاناتان مرغ دریایی باخ، اسطوره، سمبل
  • مهدی ممتحن، مهدی رضا کمالی بانیانی صفحات 140-163
    واحدهای ساختاری اسطوره (Myth) از واحدهای ساختاری سازنده زبان به همان شیوه متفاوت است که واحدهای ساختاری زبان از یکدیگر. اساطیر، پویایی انسان برای معنادارکردن یک مفهوم از میان اطلاعات بی نظمی است که طبیعت و دیگر نمادهای اسطوره ارائه می هند. آنان ایماژهای تجسم یافته نیروهای کیهانی و نمودگار تجربه ای در عالم قداست اند که در آفرینش کیهانی، امور پهلوانی، آیین ها و توتم پرستی و... نمایان هستند.فروغ فرخزاد از شاعران معاصر ادب پارسی است که اشعارش، با یاری گرفتن از اساطیر، سیری را از ایستایی به سوی دو معنایی یا چند معنایی پشت سر گذاشته اند و در نتیه این زبان شعری، باعث جایگزین کردن اجزاء عینی با اجزاء ذهنی اسطوره گردیده است. در این مقاله به بررسی اسطوره و ابعاد آن در اشعار فروغ فرخزاد پرداخته شده است
    کلیدواژگان: سمبلیسم، اسطوره، شعر، شکل گیری و جایگیری، فروغ فرخزاد