فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال هفتم شماره 22 (بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/01/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • زهرا پاکزاد صفحات 1-16

    جمال و جلال دو اصطلاح منحصر به فرد فلسفه و عرفان اسلامی است . اما نقش آنها درساحت هنر سنتی ، به ویژه نگارگری ، آن چنان شگفت انگیز است که بدون بررسی کارکردشان،تبیین نگارگری چندان ممکن نیست . در نگارگری ایرانی ، به ویژه نگاره های شاه نامه رشید ا،شخصیت های گوناگونی با ظرافت های خاص وجودی و بصری به تصویر کشیده شده اند. اینویژگی را می توان با عناوین ارزشی؛ موجودات خیر و شر، خیالی؛ موجودات اسطوره ای وواقعی، عرفانی؛ عاشق ها و معشوق ها، اجتماعی؛ شاهان و گدایان ، و اهریمنی؛ دیوان و اژدهایانبررسی کرد . تمامی این موجودات ذیل جلوه های جمال و جلال قابل بررسی اند. اما این مقالهبه موجودات اهریمنی می پردازد و اینکه چرا روح حاکم بر نگارگری و نگاره های شاهنامهرشیدا، زیبایی است، تا آنجا که اهریمن ها هم زیبا تصویر شده اند . خاستگاه نظریزیبایی شناختی ر ا بایستی در جلوه های جمال و جلال جست وجو کرد. نگارگر ایرانی از نظرگاهجمال و زیبایی هیبت و جلال موجودات خوفناک را نگریسته و آنها را به تصویر کشیده است.

    کلیدواژگان: جمال و جلال، اهریمنی، مخوف، عرفان، نگاره های رشیدا
  • محمود رضایی دشت ارژنه *، پروین گلیزاده صفحات 17-34

    در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه ، با اینکه تنها روساختداستان ارائه شده، اما بقایایی از اصل اسطور ه باروران ه او همچنان در شاهنامه نمایان است .سیاوش در واقع خدای نباتی و باروری ایران بوده که در پی جا به جایی و شکست اسطوره، درهیات یک شاهزاده به حماس ه ملی ر اه یافته است . در این جستار، ضمن بررسی تحلیلی -تطبیقی سیاوش، اوزیریس و آتیس، این نتیجه به دست آمد که خدایان یادشده خویشکاری هایمشترکی داشته و در بسیاری از جهات همگون اند؛ به این ترتیب که هر سه خدا با طبیعت وسرسبزی آن رابطه ای مستقیم دارند، هر س ه آنها الهه ای را در کنار خود دارند که زمینه ساز مرگو رستاخیز شان (زمستان و بهار) می شود و هر سال برای باروری و سرسبزی بیشتر طبیعت،آیین مرگ و رستاخیز هر سه خدا در موسم سال نو برگزار می شد.

    کلیدواژگان: خدای باروری، خدای گیاهی، سیاوش، اوزیریس، آتیس
  • حسینعلی قبادی، مریم عاملی رضایی * صفحات 35-73

    ادبیات عرفانی ایرانی - اسلامی،گنجینه عظیمی از دستاوردهای فکری و روحانی انسان است کهدرجهان امروز می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و آسیب های روحی و معنوی باش د.انسان امروز گرچه به پیشرفت های چشمگیری دست یافته ، اما در حل بحران و چالش هایروحی خویش چندان موفق نبوده است . این امر برآمده از جداسازی علم و معرفت از وجهقدسی آن و به فراموشی سپردن دیدگاه شهودی و عرفانی نسبت به هستی و عالم است . در اینمقاله با تکیه بر دیدگاه عرفانی و شهودی سهروردی و حکایات تمثیلی وی و با در نظر گرفتنبحران های روحی انسان معاصر، به تناظر میان این بحران ها و حکمت اشراق پرداخته وچگونگی پاسخگویی معرفتی شیخ اشراق به مسائل انسان معاصر از خلال متون تمثیلی وعرفانی وی دنبال می شود.

    کلیدواژگان: سهروردی، حکمت اشراق، بحران، انسان امروز، نیازهای معاصر
  • بهجت سادات حجازی *، اکبر کریمی صفحات 74-90

    یکی از جریان های شعری پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مربوط به دوران پایان دفاعمقدس است که با فروکش کردن زبانه های آتش جنگ، شعر حال و هوای خاصی ، متفاوت بافضای شعری دوران نبرد و ستیز با دشمن ، می یابد. تداعی خاطرات گذشته و ذکر ارزش هایرا می آفریند « نوستالژی عارفانه » فراموش شده برای روشنگری افکار عموم، شاخه ای جدید ازکه در ادبیات پیشینه ای نداشته است . این رویکرد تازه از نظر تغییر در عناصر برون متنی، درشمار شعر متعهد قرار می گیرد که در آن تجزیه و تحلیل در نشانه های معنایی نسبت به عناصردرون متنی برتری می یابد. حزن و اندوه ناشی از یادآور ی لحظه های شور و رشادت و ازخودگذشتگی های حماسه آفرینان دفاع مقدس، حسرت جاماندن از کاروان شهیدان و دغدغ هکم رنگ شدن ارزش ها و سودجویی فرصت طلبان بی درد، از مهم ترین نشانه های معنایی است کهدر سروده های این دوره نمود و برجستگی می یابد و در نهایت منجر به ظهور گونه ای خاص ازسرود ه شاعر دلسوخته، « فصلی از منظومه مرداب ها و آب ها » نوستالژی ادبی می شود. مثنویسیدحسن حسینی از همین گونه شعرهاست . در این جستار برآنیم تا با زدن نقبی به دنیای ذهنشاعر، نقدگونه ای برآن داشته باشیم.

    کلیدواژگان: شعر معاصر، نوستالژی عارفانه، حسن حسینی، مرداب ها و آب ها، معناگرایی
  • نصرت االله فروهر صفحات 91-111

    این نوشته به بهانه شرح غزلی از غزل های شاعر بلندآوازه و ستار ه پرنور و درخشان آسمانادب ایران خواجه حافظ شیرازی فراهم شد و حاصل مطالعه سالیانی دراز است . شاعر یکلاقبای قلندر در این غزل با ژرف اندیشی با خویشتن خویش از آفرینش رازناک هستیسخن گفته و در خلوت تنهایی و انزوای خود آشکارا حجاب های مادی را کنار زده و در سیرصعودی سلوک به اسراری پی برده و در قالب استعارات، غزل خود را پرداخته است.این غزل از غزل های عرفانی محض خواجه است که به مفهوم آفرینش هستی در ازل اشارهنموده و مشکل آفرنیش را به رشته عبارت ریخته و با مهارت و استادی ، انسان را مظهر وجلوه گاه نور ذات حق و نماینده هستی مطلق معرفی کرده است.

    کلیدواژگان: کشف و شهود، اعیان ثابته، آینده ظلمت، تجلی، فنای در حق (فناء فی الله)
  • صبا لطیفپور صفحات 112-119

    دو آیین یزشن در ایران و یجنه در هند با یکدیگر قابل مقایسه هستند. با بررسی شباهت هایاین دو آیین، می توان وجود ریشه مشترک کهنی را برای آنها اثبات کرد؛ از جمله این شباهت هامی توان به تشابه در واژگان، اهداف برگزاری مراسم، عناصر مهم موجود در مراسم و چگونگیبرگزاری آنها اشاره کرد. با بررسی تفاوت های دو آیین نیز می توان به تاثیر فرهنگ های بومیمنطقه و نیز شرایط متفاوت اقلیمی بر اجرای مراسم پی برد؛ از جمله این تفاوت ها، یکپارچگیمراسم در ایران و گوناگون بودن آن در هند است.

    کلیدواژگان: یزشن، یجنه، آیین، هندوایرانی، مقدس
  • مریم مکی صفحات 120-141

    وستایی به معنی ستایش و پرستیدن است. ایرانیان باستان تا پیش از قرن yaz ایزد از ریشهسوم میلادی (آغازحکومت ساسانیان) چند خ دانگر بوده اند که این مسئله در ارمنستان تا پیشاز شیوع مسیحی ت مشاهده شده است و می توان تشابهاتی بین این ایزدان و پرستش آنها دراین دو سرزمین همیشه دوست و همسایه یافت . در این مقاله، نگارنده به بررسی سه ایزد ازایزدان ایران باستان یعنی اهورامزدا، مهر ، آناهیتا و همچنین سه ایزد متقابل آن که در ارمنستانباستان وجود داشته است یعنی آرامازد، آناهیت و واهاگن پرد اخته و نکات مشترک این ایزدانرا مطالعه و بررسی کرده است . یافته های تحقیق پیش رو می تواند بیانگر این باشد که ایزدستانارمنی باستان بسیار تحت تاثیر ایزدستان ایران باستان بوده و همواره با تغییر و تحولات وانطباق آن با منطق ه خود توانسته است یک فرهنگ اساطیری بسیار مشابه با فرهنگ اساطیریایران باستان برای خود رقم زند.

    کلیدواژگان: ارمنستان، آناهیتا، میترا، واهاگن، آرامازد