فهرست مطالب

پژوهش نامه تاریخ
پیاپی 2 (بهار 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/04/04
  • تعداد عناوین: 8
|
  • جهانبخش ثواقب صفحه 1
    در ایام فرمانروایی شاه عباس اول صفوی (996-1038.ق) در اقتصاد ایرانچه از لحاظ کشاورزی و چه زندگی شهری و تجارت، پیشرفت واعتلای مشخصی مشهود بوده است.افزایش تولیدات توسعه بازرگانی خارجی، اهمیت یافتن شهرها به عنوان مرکز تجارت و تولیدات صنعتی و بسط بازار داخلی از جلوه های رشد اقتصادی این دوره می باشد. شاه عباساول از طریق ایجاد ثبات سیاسی، مرکزیت شدید و امنیت داخلی، احداث راه و کاروانسرا، مبارزه بادزدی و راهزنی، سازمان دادن به تولید و تجارت ابریشم، حمایتاز اتباع خارجی و استفاده ا زحضور شرکت های خارجی تواسنت در شکوفایی اقتصادی عصر خود بکوشد. در این مقاله، اقدامات مختلف شاه عباس اول در رشد تجارت ایران در نیمه اول سده یازدهم هجری قمری مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: صفویه، شاه عباس اول، اقتصاد، تجارت، اقدامات
  • جلیل پور حسن دارابی صفحه 2
    اعتقاد به تاثیر گذاری جغرافیا و عوامل اقلیمی و طبیعی بر شکل گیری جریانهای تاریخی از دیرباز در میان اندیشمندان و متفکرین علوم انسانی وجود داشته است. یکی از پیامدها و نتایج مهم این تفکر، شکل گیری تالیفات جدیدی در حوزه «جغرافیای تاریخی» بوده است که در این میان کتب ادبی به خصوص دیوان اشعار که ضمن بیان حوادث تاریخی در آثارهای منظوم خود توجه خاصی به محل رخدادها و حوادث تاریخی داشتند از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند.
    از آنجا که بسیاری از آثار منظوم زبان فارسی در بعد از اسلام، ریشه در تفکرات ملی و قومی ایران باستان داشتند، لذا، در این تالیفات توجه خاصی به عوامل قدرتمند حکومتهای ایران باستان، مخصوصا از جنبه قلمرو و حدود جغرافیایی مبذول می شد. این متون ضمن پرداختن به حدود و موقعیت جغرافیایی مبذول می شد. این متون ضمن پرداختن به حدود و موقعیت جغرافیایی، به حوادث تاریخی شکل گرفته در مکانهای مختلف نیز توجه داشتند و از این طریق درصدد بیان تاریخ واقعی ایران بودند. در این میان، فردوسی و شاهکار وی یعنی شاهنامه، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: ایران باستان، ادبیات، جغرافیای تاریخی، فردوسی، شاهنامه
  • ابوالحسن مبین صفحه 3
    سلسله غزنوی در قرن چهارم هجری / دهم میلادی دولت قدرتمندی را در خراسان بزرگ و نواحی مرکزی ایران تشکیل دادند و از این طریق به شهرت جهانی رسیدند. آنها با رسیدن به حکومت، وراث تمدن و فرهنگ با سابقه و درخشانی شدند که در این سرزمین باستانی بر اساس رسوم وسنت های اسلامی و ایرانی وجودداشت. سلاطین غزنوی نیز از آنجایی که در قلمروی ایران و تحت حکومت سامانیان پرورش یافته بودند، شدیدا تحت تاثیر فرهنگ ایرانی و اسلامی قرار گرفتند.
    در مقاله حاضر، شاخصه ها یبرجسته این دوره نظیر اوضاع فرهنگی، ادبی و هنری، تشکیلات و سازمان های اداری و نظامی و اوضاع اجتماعی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: غزنویان، غلامان ترک، خلیفه عباسی، سلطان محمود، سلطان مسعود
  • امیر اکبری صفحه 4
    علاوه بر تحولات سیاسی در عصر ساسانیان، وضوح پیشرفتهای خاص علمی و فرهنگی نیز در این روزگار چشمگیر بوده است. اقدامات پادشاهان ساسانی و نقش آنها در ترجمه کتاب یونانی و هندی به زبان پهلوی، نگرش ایرانیان را نسبت به علم ودانش دچار تحول کرد.و در این میان گندی شاپور به عنوان مرکز بزرگ علمی ودانشگاهی معتبر از جایگاه والایی برخوردار گشت. بنای این شهر را به عصر شاپور اول و اوج گسترش فرهنگی آن را به دوران حکومت خسروانوشیروان مربوط می دانند.
    پیشرفتهای علمی این دانشگاه در زمینه طب، نجوم وریاضی آوازه آن را جهاین کرده بود و گندی شاپور مرکز تلاقی اندیشه های علمی جهان باستان به شمار می رفت. نگرشهای علمی هندوان، یونانیان، اسکندریان و علمای یونانی به زبان بادانش ایرانی در هم آمیختند و بر آیند این تحول علمی چون درخت تناوری شد که در دوران اسلامی به بار نشست و پایه های عظیم نجوم و بالاخص طب اسلامی را پدید آورد. پیدایی بیت الحکمه و کتابخانه مهم آن خزنه الحکمه، ضرورت اقدام در ترجمه اثار و به واقع پیدایی نهضت ترجمه، رونق و گسترش مراکز پزشکی و بیمارستانها در بغداد از جمله عوامل تاثیر گذار گندی شاپور بر نهضت علمی و فرهنگی مسمانان بود. دانشگاه گندی شاپور که چندین قرن پس از اسلام نیز به حیات خود ادامه داد، در واقع عامل انتقال موسسات تمدنی و فرهنگی دنیای قدیم به عصر اسلامی شد.
    کلیدواژگان: دانشگاه، گندی شاپور، نجوم، فلسفه، پزشکی، علوم، فرهنگ و تمدن، ساسانیان
  • جواد هروی صفحه 5
    ناامیدی ایرانیان در برخورداری از حاکمیتی عادلانه از سوی خلافت اموی و سپس عباسی، و توامان به ثمر نرسیدن نهضت ها و جنبش های سیاسی، اجتماعی و مذهبی در گوشه و کنار ایران، تمهیدات لازم جهت بسط احساسات میهن پرستانه رادر راستای فراهم نمودن فرصت مقتضی برای دستیابی به اقتدار سیاسی، نظامی و به تدریج فرهنگی حاصل نمود. هر چند زمزمه استقلال و خودمختاری در ولایت مختلف و پهناور ایران از آغازین سالهای قرن سوم هجری به شکلی جسورانه آغاز گردیده بود، اما ارتفاعات شمالی ایران همچنان سربرافراشته و مانع از رسوخ چنین تحریکات و تحولاتی در سرزمین های دیلمان و گیلان می گردید. لیکن رسوخ خزنده مذهب اسلام به طبرستان و قدرت یابی علویان در این ناحیت، مقدمات کافی را برای حضور سرداران سلحشور و برجسته دیلمی در تمامی صحنه های سیاسی و نظامی ایران به صورتی همه جانبه مهیا ساخت. به این ترتیب در آستانه قرن چهارم هجری / دهم میلادی خیل گسترده ای از نظامیان و سپاهیان دیلمی، با استفاده از شرایط مناسب زمانی، در سلک سربازان برجسته دولت های بزرگی چون سامانیان، صفاریان و به ویژه علویان طبرستان درآمدند وبه تدریج مراتب ارتقاء نظامی را طی نموده و به عنوان سردمداران بزرگ نظامی مبدل گردیدند. اینان پایه گذاران دولت های بزرگ دیلیمیان در ایران شدند و تحولات بنیادی رادرعرصه ساختارهای سیاسی و نظامی و حتی مذهبی ایران بعد از اسلام به وجود آوردند. در مقاله حاضر شاید برای نخستین بار بدین نکته پرداخته می شود که نقش دولتمردان سامانی در تربیت، راهبری و حصول برجستگان نظامی دیلمی و اشاعه دگرگونی های سیاسی به منطقه دیلمان، کاملا در خور توجه وحائز اهمیت بوده است. این نخبگان سیاسی – نظامی بی شک دست پروردگان با لیاقت و صاحب درایت امیران سامانی نیز بوده اند که مدارج ترقی را پیموده و سپس با حضور مقتدرانه خویش در صحنه های آشفته دیلمان، ثبات لازم را به این منطقه بخشیده و پس از تاملی کوتاه، شالوده دولت های بزرگ آل زیار و آل بویه را پی افکندند.
    کلیدواژگان: دیلم، سربازان دیلمی، آموزش نظامی، سامانیان، آل زیاد، آل بویه
  • رضا شعبانی صفحه 6
    شرایط جغرافیایی و استراتژی ایران به گونه ای است که علی الدوام در معرض هجوم مهاجمان و اقوام ماجراجو قرار می گرفته، و به همین سبب ضرورت تاسیس نهادهای نظامی و نگهداری ارتش نیرومند را ایجاد کرده است. تمامی حکومتهای که در خلع تاریخ طولانی این مملکت تشکیل شده اند، بی تردید تکیه بر قدرت نظامی خود داشته اند و تا آنگاه که از وجود سپاهیان نیرومند و کارآمد برخوردار بودند توان حفظ و ماندگاری را در برابر شداید روزگار ائم از قوای متجاوز خارجی یا اغتشاشگران و رقیبان داخلی محفوظ مانده اند.
    میزان توجه به سپاه در حکومتهای مختلف به مقولاتی همچون شخصیت و خصوصیات فردی شخص حاکم و نیز شرایط خزانه و اوضاع مملکت بستگی داشته است. آنگاه که فردی رزم جوی همچنان داریوش اول یا خسرو انوشیروان و شاه عباس و نادر شاه افشار در راس کار بوده اند قوای ارتش ایران در اوج ترقی و پیشرفت و رفاه بوده است و هر گاه که زمام مملکت در دست موجود آسایش طلب و آرامش جو بوده، عصر بحران، و هرج و مرج و نفاق و تشتت آغاز گشته است.
    کریم خان زند در اساس مردی لشکری و ورزیده و جنگجوی بوده و سنوات درازی از عمر پرزحمت خود را در اردوی نادری و معیت آن شهریان کشور گیر گذرانده بود، به همین سبب به مردان سپاهی اعتنایی خاص داشت و تدارکاتی برای تمثیت خاطر و بهبود حال آنان می چید. اما در چهارده سال پایانی عمر وی که صحنه از دشمنان داخلی و نیروهای مزاحم خارجی خالی بود، او نیز برابر این مهم اعتنایی بسیار نمی کرد و جانشینان بی کفایت و ضعیف وی هم از درک مسائل ایران و جهان غافل بودند.
    مقاله حاضر کوششی است که من باب ترسیم شعه ای از احوال رزم آوران و فعالان نظامی دوره زندیه به کار رفته است و برخی از عمده مسائل و معضلات این طبقه را در معرض بررسی و تحلیل قرار داده است.
    کلیدواژگان: کریم خان، نیروی نظامی، سپاهیان، ایران، سواره نظام، پیاده نظام، نیروی دریایی
  • رسول عباسی، بابک علیا دونیقی صفحه 7
    با توجه به اهمیت کتاب و کتابخانه در جهان اسلام، که ناشی از تعالیم این مکتب آسمانی است، و وجود احادیث و روایات بیشماری از رسول اکرم «ص» و ائمه «ع» درباره دانش و پژوهش، جایگاه کتاب و کتابخانه درتمدن اسلام به وضوح آشکار می شود.
    در دوران تمدن اسلامی دو دوره کلی و بارز وجود دارد، دوران رشد و شکوفایی علم و دانش در این تمدن، که باعث به وجود آمدن کتابخانه های بسیار بزرگ و کاملی شد که به کمک دانشمندان و محققان آن زمان به وجود آمدند و دیگر دوره افول که در این دوره به دلایل مختلفی از جمله عوامل درونی و بیرونی، افول علم و دانش و در کنار آن کمرنگ شدن نقش کتابخانه ها در جهان اسلام را شاهد می باشیم.
    کلیدواژگان: ایران، تاریخ، تمدن اسلامی، کتاب، کتابخانه ها
  • شمس الدین نجمی صفحه 8

    یکی از مباحث بسیار مهم و جالب در تحقیقات فرهنگی و جغرافیایی تاریخی، ریشه یابی (Etymology) نام شهرها و آبادی های ایران است. چون ایرانیان به ویژه در دورهباستان به این مساله بسیار مهم، توجه خاصی داشته و کوشش می کردند مظاهر دینیف فرهنگی، طبیعی، جغرافیایی، و قومی را به نشانه تقدیس و احترام در نامگذاری شهرها و آبادی های سرزمین خود جلوه گر سازند. از این رو نامهایی که بر روی شهرها و آبادی های ایران زمین گذاشته شده است، به هیچ وجه اتفاقی و خودبه خود نبوده و از نظر تاریخی و فرهنگی بسیار مهم وارزشمند می باشند و در صورتی که درست ریشه یابی شوند، برخی از گوشه های تاریک و نهفته تاریخ و فرهنگ ایران بازشناخته و روشن خواهند شد. نامهای شهرها و آبادی های ایران را می توان به چند گروه: دینی، ملی، تاریخی، طبیعی و جغرافیایی و با توجه به اصول زبان شناختی، شهرها و آبادی هایی را که نام آنها با ترکیب کلمه «خورشید = خور» ساخته شده است، بازشناسی و معرفی کنیم.

    کلیدواژگان: ایران، نامگذاری، خورشید، خور، شهرها، آبادیها، نامهای جغرافیایی