فهرست مطالب

Geopersia - Volume:2 Issue: 2, Summer- Autumn 2012

Geopersia
Volume:2 Issue: 2, Summer- Autumn 2012

  • تاریخ انتشار: 1391/10/02
  • تعداد عناوین: 7
|
  • بهرام علیزاده، بهزاد خانی، مجید علیپور، مسعود شایسته، سید حسین حسینی صفحه 1
    فروافتادگی دزفول دربردانده چندین سنگ منشاء هیدروکربنی بالقوه می باشد که در محیط های رسوبی با ماهیت تکتونیکی فعال نهشته شده اند. وجود سنگ های منشاء متنوع با سن های مختلف این ناحیه را به یکی از مستعد ترین حوضه های نفتی خاورمیانه مبدل کرده است. سازندهای پابده (پالئوسن پائینی ائوسن)، گورپی (سانتونین ماستریچتین)، کژدمی (آلبین) و گدوان (نئوکومین آپتین) از جمله مهم-ترین واحدهای سنگ منشاء در فروافتادگی دزفول هستند. در این مطالعه نمونه هایی از سنگ های منشاء ذکر شده از میدان نفتی آغاجاری جمع آوری شده و مورد آنالیز راک ایول قرار داده شده اند. نتایج نشان می دهند که سازند کژدمی با داشتن بالاترین مقدار ماده آلی (43/4 درصد وزنی) در مقایسه با سایر سازندها دارای پتانسیل هیدروکربن زایی بالاتری بوده و محتمل ترین سنگ منشاء برای مخازن آسماری و بنگستان در میدان نفتی آغاجاری می باشد. علاوه براین، نتایج پیرولیز سازندهای پابده، گورپی و گدوان نشان دهنده این است که این سازندها نقش کمتری به عنوان سنگ منشاء احتمالی در میدان مورد مطالعه دارند. برای تعیین زمان احتمالی زایش هیدروکربن، تاریخچه تدفین و بلوغ سازند کژدمی مورد مدلسازی قرار داده شد. بر اساس نمودار تاریخچه تدفین و مدلسازی بلوغ، شروع پنجره زایش نفت برای سازند کژدمی در حدود 13 میلیون سال پیش تعیین شده است. همچنین عمق شروع خروج نفت از این سازند در حدود 3800 متری و شروع آن در حدود 9 میلیون سال پیش تعیین گردید. در نهایت با استفاده از این نتایج، عناصر اصلی سیستم نفتی شناسایی و مورد مدلسازی قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: فروافتادگی دزفول، میدان نفتی آغاجاری، ارزیابی ژئوشیمیایی، بلوغ حرارتی، مدلسازی حوضه
  • ابراهیم سفیداری، عبدالحسین امینی، علی کدخدایی، بهمن احمدی صفحه 11
    یکی از اجزای مهم در سرشت نمایی مخزن تهیه نقشه ای از توزیع خصوصیات و ناهمگنی های مخزنی است. مخازن کربناته به دلیل پیچیدگی و ناهمگنی بالا در مقایسه با آواری ها، نیاز به استفاده از روش های گوناگون و جدید به منظور درک بهتر آنها ضروری است. در میان این روش ها استفاده از روش های هوشمند به عنوان یکی از شیوه های مناسب در شناخت روابط پیچیده بین متغیر ها، بسیار موثر و کارآمد است. با وجود لاگ های مرسوم چاه، شبکه های عصبی مصنوعی قادر به شناسایی روابط پیچیده بین لاگ ها و خصوصیات مخزنی می باشدبا این پیش فرض دو روش مختلف به منظور کاهش ابهام وپیچیدگی، در سرشت نمایی مخزن استفاده گردید. روش اول استفاده ازشبکه های عصبی غیر نظارتی بر اساس الگوریتم خود سازمانده) SOM)) به منظور شناسایی و تعیین رخساره لاگ است. این روش دسته بندی نیاز به هیچ تقسیم بندی اولیه مجموعه داده ها نداشته و به طور طبیعی بر اساس مشخصات مشابه لاگ های اندازه گیری شده که منعکس کننده پاسخ به تغییرات کانی شناسی و سنگ شناسی توالی لاگ گیری شده است، داده ها را طبقه بندی می کند. روش دوم استفاده از یک شبکه عصبی نظارتی بر اساس الگوریتم پس انتشار BP)) بوده تا به طور کمی تخلخل و تراوایی را در درون یک رخساره لاگ مشخص،که در مرحله اول تعیین شده بود پیش بینی کند بر اساس نقشه تخلخل و تراوایی در عمق های مختلف، مخزن مورد نظر، بر اساس کیفیت مخزنی به 6 رخساره لاگ تقسیم بندی گردید. این رخساره های لاگ از نظر کیفیت مخزنی به ترتیب از خیلی خوب تا ضعیف به صورت، رخساره لاگ 5 با بهترین کیفیت مخزنی، رخساره 4 با کیفیت مخزنی خوب،رخساره 6 با کیفیت مخزنی متوسط و رخساره 2،1 و 3 با کیفیت مخزنی بد یا بدون کیفیت مخزنی مرتبه بندی گردید.
    کلیدواژگان: رخساره الکتریکی، شبکه عصبی خود سازمانده، پیش بینی تخلخل و تراوایی، میدان گازی پارس جنوبی، جنوب ایران
  • شمشاد قورچایی*، محمد وحیدی نیا، علیرضا عاشوری صفحه 25

    فرامینیفرهای بنیک نهشته های کرتاسه بالایی (سازند آب تلخ) در برش آیتامیر در غرب حوضه کپه داغ به منظور ارزیابی تغییرات پالئونتولوژیکی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. برش مورد مطالعه دارای فرامینیفرهای متنوع با حفظ شدگی بالا می باشد. میزان تغییرات درصد فراوانی فرامینیفرهای اپی فونا واین فونا منعکس کننده نغییرات در تنوع ساده و ایندکس هتروژنی است. مطالعه نشان دهنده محیط ناپایدار الیگوتروفیک تا کمی مزونروفیک و شرایط اکسیژن بالا ذر هنگام نهشنه شدن نهشته های کرتاسه بالایی است.

    کلیدواژگان: ایکنوفاسیس، ماستریشتین، دسته رخساره، سازند کلات، شمال شرق ایران
  • محسن احتشامی معین آبادی، علی یساقی، عبدالحسین امینی صفحه 43
    این مقاله مدلی برای وارونگی مزوزوییک گسلهای نرمال اولیه که به عنوان گسلهای مرز حوضه در درون پالئوگرابن طالقان-گاجره-لار «TGLP» در رشته کوه های البرز مرکزی عمل می کردند، ارائه می کند. بدین منظور داده های چینه شناسی مستند موجود از پالئوگرابن و جنوب البرز مرکزی به همراه داده های جدید ساختاری برداشت شده از هندسه و کینماتیک گسلهای مرز حوضه مورد استفاده قرار گرفتند. پالئوگرابن TGLP طی رخدادهای سیمرین آغازین و میانی و کرتاسه پایانی تکامل یافته است. چین های با خوابیدگی به سمت شمال در سنگهای پالئوزوییک به همراه توسعه برگوارگی سطح محوری در ارتباط با سیمرین آغازین و وارون شدن گسلهای مرز حوضه ای مشا و حسنکدر معرفی شده اند. طی سیمرین میانی (باژوسین) همزمان با باز شدن حوضه کاسپین، پالئوگرابن طالقان – گاجره - لار با رشد نیم گرابن گاجره در فرادیواره گسل مشا گسترش پیدا کرد. این نیم گرابن ضخیم ترین بخش سنگهای ژوراسیک در جنوب البرز مرکزی را دارا بوده و به عنوان دپوسنتر حوضه ژوراسیک در منطقه در نظر گرفته می شود. رخداد کرتاسه پایانی – پالئوسن آغازین با چین خوردگی و راندگی سنگهای ژوراسیک و کرتاسه همراه بوده و سبب وارون شدن پالئوگرابن طالقان – گاجره – لار در امتداد گسل مرزی طالقان گردید. ایجاد یک ناپیوستگی زاویه دار بین سازند ائوسن کرج و نهشته های مزوزوییک نتیجه این وارون شدگی بود. این رخداد که پالئوگرابن را به یک منطقه مرتفع تبدیل کرد، سبب نهشته شدن توالی ضخیم کنگلومرای سازند کرج در بیرون از پالئوگرابن گردید. تفسیر ارائه شده از تکامل مزوزوییک پالئوگرابن طالقان – گاجره – لار در البرز مرکزی یک یافته کلیدی است که قابل کاربرد برای پالئوگرابن های مشابه در رشته کوه البرز و منطقه قفقاز است.
    کلیدواژگان: وارونگی حوضه، کوهزایی سیمرین، البرز مرکزی، پالئوگرابن طالقان - گاجره، لار
  • محمدرضا نیکودل، سید احسان موسوی، ماشالله خامه چیان، امین جمشیدی صفحه 65
    آزمایش های برجا، با توجه به سرعت، کارایی و قابل اعتماد بودن، اهمیت خود را در بررسی های صحرایی ژئوتکنیک به طور کامل به اثبات رسانده است. یکی از متداولترین آزمایشات برجا، آزمایش نفوذ مخروط استاتیک (CPT) است که با توجه به اقتصادی بودن، سرعت و دقت بالا و ثبت پیوسته اطلاعات، به وفور در تعیین خصوصیات خاکهای زیر سطحی ساختگاه مورد استفاده قرار می گیرد. آزمایش مخروط نفوذ کوچک مقیاس (Mini-CPT)، نوع نسبتا جدیدتر این آزمایش است که قطر آن، کوچکتر از نوع متداول (CPT) بوده و جهت تعیین ظرفیت باربری و پارامترهای مقاومتی خاک های سست تا نیمه متراکم در عمق های کم مورد استفاده قرار می گیرد. مخروط Mini-CPT برای نفوذ در خاک به نیروی پیشران کمتری نیازمند است و دقت بالاتری در تعیین لایه های نازک خاک دارد. در این تحقیق از تجهیزات Mini-CPT در شرایط آزمایشگاهی استفاده و به تعیین روابط بین مقاومت نوک (qc(MCPT))، و مقاومت اصطکاکی (f s(MCPT)) مخروط و همچنین روابط آن ها با ویژگی های مهندسی خاک ماسه ای بد دانه بندی شده (SP) شامل دانسیته نسبی (Dr)، زاویه اصطکاک داخلی (φ)، مدول الاستیک، مدول برشی (E) و مدول واکنش بستر (Ks) پرداخته شده است. با توجه به نتایج آزمایش ها، روابط بین مقاومت نوک و اصطکاکی مخروط (qc(MCPT) و fs(MCPT)) و ویژگی های مهندسی با ضریب همبستگی نسبتا بالا تعیین گردیده است.
    کلیدواژگان: خصوصیات مهندسی، مخروط نفوذ کوچک مقیاس (Mini، CPT)، خاک ماسه ای بد دانه بندی شده
  • محمد نخعی، امیر صابری نصر صفحه 77
    مدل سازی و پیش بینی دقیق سطح آب زیرزمینی کمک شایان توجهی به پروژه های عمرانی، تعیین نوع کاربری زمین، برنامه ریزی های شهری و مدیریت منابع آب می کند. در سال های اخیر، استفاده از مدل تلفیقی شبکه عصبی مصنوعی و تبدیل موجک (WANN) به منظور پیش بینی پدیده های هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی گسترش زیادی یافته است. در این مطالعه، حساسیت پیش پردازش داده ها با نوع موجک و سطح تجزیه در مدل فوق الذکر، برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، از داده های سری زمانی سطح آب زیرزمینی جمع آوری شده از اکتبر 1997 تا اکتبر 2007، در 26 پیزومتر آبخوان شهر قروه در ایران استفاده شده است. نخست، با استفاده از تبدیل موجک گسسته و موجک های مادر مختلف (Haar, db2, db3, db4)، این سری های زمانی اصلی به سیگنال های فرعی تا سطوح تجزیه مختلف تبدیل شدند. سپس این سیگنال های فرعی وارد شبکه عصبی گردیده و سطح آب زیرزمینی برای 6 ماه آینده بازسازی شد. برای ارزیابی دقت و صحت مدل، از دو پارامتر آماری ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب تعیین (R2) استفاده گردید. علاوه بر این، برای تجزیه و تحلیل دقیق تر، نتایج پیش بینی مدل در هر دو مرحله صحت سنجی و آزمون با داده های واقعی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که موجک های db2 و db4 در مقایسه با موجک های Haar و db3، به دلیل شباهت بین سیگنال سطح آب و این توابع موجک مادر، دارای دقت بیشتری در زمینه پیش بینی نوسانات سطح آب زیرزمینی هستند.
    کلیدواژگان: سطح آب زیرزمینی، تبدیل موجک گسسته، شبکه عصبی مصنوعی، سطح تجزیه، موجک مادر
  • سهیلا نورعلی، حسن میرنژاد صفحه 93
    کانسار مس پورفیری سرکوه در شش کیلومتری جنوب غرب کانسار مس سرچشمه، استان کرمان، ایران قرار گرفته است. بر اساس مطالعات زمین شناسی، پتروگرافی و سیالات درگیر، چهار نوع دگرسانی در منطقه سرکوه شناسایی شده است. دگرسانی هیدروترمال اولیه زون پتاسیک را در بخش های مرکزی استوک گرانیتی-گرانودیوریتی ممزار و زون پروپلیتیک را در بخش های اطراف استوک تشکیل می دهد. فعالیت هیدروترمال پسین منجر به تشکیل زون های دگرسانی فیلیک به صورت محدود و آرژیلیک می شود. بر اساس مطالعات کانی شناسی و روابط متقاطع، رگه های کوارتزی کانه زایی شده به چهار گروه طبقه بندی می شوند. رگه های گروه I و II عمدتا در زون دگرسانی پتاسیک متمرکز می شوند، در حالیکه رگه های گروه III و IV به ترتیب در زون های دگرسانی فیلیک و پروپلیتیک فراوان ترند. مطالعات سیالات درگیر بر روی رگه های کوارتز گروه I و II نشان می دهد که دگرسانی پتاسیک از سیال ماگمایی غالب با شوری بالا (50-30 درصد وزنی نمک طعام) و درجه حرارت (oC300 >) به وجود آمده است. مقادیر δ34S پیریت و کالکوپیریت تفکیک شده از نمونه ها بین 29/1+‰ و 72/4+‰ (میانگین 68/2+‰) است، که تاییدی بر منشا ماگمایی گوگرد می باشد. آب جوی در طول شبکه ای از شکستگی های بعدی سیستم، به بخش های درونی و اطراف استوک نفوذ می کند و با آب ماگمایی ترکیب شده و یک سیال هیدروترمال با شوری بین 10 تا 20 درصد وزنی نمک طعام تشکیل می دهد. این سیال، دگرسانی های پروپلیتیک و هم چنین آرژیلیک و اندکی فیلیک را در اطراف استوک و سنگ های آتش فشانی تشکیل می هد. سیالات درگیر در فشار بین 300 تا 3500 بار به دام می افتند اما اکثر آنها در فشارهای بیش از 1000 بار به دام افتاده اند. عیار پایین مس (4/0% مس) و فشار نسبتا بالای به دام افتادن سیال در سرکوه می تواند به جایگزینی استوک ممزار در اعماق متوسط تا بالا نسبت داده شود. به دلیل فشار بالا و توسعه محدود سیستم استوک ورک، سیالات کانه ساز نمی توانند مکان هایی برای تمرکز عیارهای بالای مس فراهم کنند. بنابراین، سرکوه به عنوان یک کانسار مس پورفیری نیمه اقتصادی محسوب می شود.
    کلیدواژگان: کانسار مس پورفیری، دگرسانی هیدروترمال، سیالات درگیر، ایزوتوپ های گوگرد، سرکوه، ایران
|
  • Bahram Alizadeh, Behzada Khani, Majid Alipour, Masoud Shayesteh, Seyed Hossein Hosseini Page 1
    Dezful embayment contains several potential source rocks deposited in tectonically active environments. Existence of various source rocks with different geological ages makes this area one of the most prolific regions throughout the Middle East. The Pabdeh Formation (Lower Paleocene-Eocene)، the Gurpi Formation (Santonian-Masstrichtian)، the Kazhdumi Formation (Albian) and the Gadvan Formation (Neocomian-Aptian) are among the most favorable source rocks within the embayment. In this study the set of above mentioned source rocks are subject to pyrolysis in Aghajari Oilfield. Results reveal that the Kazhdumi Formation with highest TOC (4. 43%) in compare to other probable source rocks has higher hydrocarbon generative potential and is the likeliest source rock responsible for the Asmari and Bangestan reservoirs in the Aghajari Oilfield. Moreover، the pyrolysis of Pabdeh، Gurpi and Gadvan formations show that they are of minor importance as potential source rocks within the studied Oilfield. The burial and thermal history of the Kazhdumi Formation was modeled to infer about the probable time of the hydrocarbon generation. According to Burial history profile and thermal modeling the beginning of the oil window for Kazhdumi Formation was dated at 13Ma. Moreover، the depth of oil expulsion is around 3800m in 9 Ma years ago.
    Keywords: Dezful Embayment, Basin modeling, Geochemical Evaluation, Aghajari Oilfield, Thermal maturation
  • Ebrahim Sfidari, Abdolhossein Amini, Ali Kadkhodaie, Bahman Ahmadi Page 11
    This paper proposes a two-step approach for characterizing the reservoir properties of the world’s largest non-associated gas reservoir. This approach integrates geological and petrophysical data and compares them with the field performance analysis to achieve a practical electrofacies clustering. Porosity and permeability prediction is done on the basis of linear functions، succeeding the electrofacies clustering. At the start، an unsupervised neural network was employed based on the self-organizing map (SOM) technique to identify and extract electrofacies groups. No subdivision of the data set was required for the technique on account of the natural characters of the well logs that reflect lithological character of the formations. The second step was examining a supervised neural network which is designed based on the back propagation algorithm. This technique quantitatively predicts the porosity and permeability within the determined electrofacies. The final part of the study was calibration and comparison of the electrofacies clustering results with core and petrographic data. Based on the porosity and permeability maps at different depth levels، the target reservoir is classified into six electrofacies clusters (EF1-EF6) among which the EF5 and EF4 show the best reservoir quality.
    Keywords: South Pars Gas Field, Porosity, permeability prediction, Self, organizing maps, Electrofacies, Persian Gulf
  • Shemshad Ghoorchaei, Mohammad Vahidinia, Alireza Ashoori Page 25

    Benthic foraminiferal assemblages from Maastrichtian strata، Gansserina gansseri-Abathamphalus mayaroensis Planktonic Foraminiferal Zone، of the AbTalkh Formation at Aitamir section (west of the Kopeh-Dagh basin) were investigated in order to evaluate the palaeoenvironmental changes (organic matter flux and bottom-water oxygenation). Maastrichtian faunal assemblages are well preserved and diversified. Fluctuations in the percentage of infaunal and epifaunal morphogroups as well as simple diversity and heterogeneity index are recorded. The study indicates that an unstable environment with oligotrophic to weakly mesotrophic condition and high oxygenated bottom water condition was prevailed during the depositionof the sediments in the latest Cretaceous.

    Keywords: Iran, Benthic foraminifera, Maastrichtian, Palaeoenvironment, Kopeh, Dagh basin
  • Mohsen Ehteshami, Moinabadi, Ali Yassaghi, Abdolhossein Amini Page 43
    This paper presents evidence on Mesozoic inversion of basin bounding faults within the Taleqan-Gajereh-Lar Paleograben (TGLP) in Central Alborz Range. For this purpose، well documented stratigraphy data across the TGLP together with the new acquired structural data on the geometry and kinematics of the paleograben basin bounding faults are utilized. The TGLP has evolved through the Early and Middle Cimmerian and the Late Cretaceous tectonic events. The Early Cimmerian north verging folds of Paleozoic rocks with development of axial foliation is proposed to be related to inversion of the basin bounding Mosha and Hasanakdar faults. During the Middle Cimmerian (Bajocian)، synchronous to opening of the Caspian basin، the TGLP was extended through the growth of the Gajereh half-graben on the hanging wall of the Mosha Fault. This half-graben that accommodated the thickest portion of the Jurassic rocks in the south Central Alborz is considered as the depocenter of Jurassic basin in this region. The Late Cretaceous-Early Paleocene event associated with folding، and thrust faulting of Jurassic and Cretaceous rocks، causes inversion of the TGLP along its north bounding Taleqan Fault. Development of an angular unconformity between the Eocene Karaj Formation and Mesozoic deposits is the result of this inversion.
    Keywords: Basin inversion, Central Alborz, Gajereh, Lar paleograben, Cimmerian orogeny, Taleqan
  • Mohammad Reza Nikudel, Seyed Ehsan Mousavi, Mashaallah Khamehchiyan, Amin Jamshidi Page 65
    In-situ testing techniques have proven to be successful in improving the speed and reliability of geotechnical investigations. One of the most common in-situ methods in engineering geology and site investigation is Cone Penetration Test (CPT)، which is mainly used for characterization of soils، as it is a robust، simple، fast، reliable and economic test that can provide continuous soundings of subsurface soil. Miniature Cone Penetration (Mini-CPT) Test is a new type of CPT but in diameter less than conventional CPT to determine the bearing capacity and strength parameters of loose to semi-dense soils at shallow depth. Mini-CPT needs lower force to penetrate into the soil، and its ability to identify very thin underneath layers is higher than CPT. In this research، a Mini-CPT apparatus was used in laboratory conditions to define the relationships between tip resistance (qc(MCPT))، friction resistance (f‌s(MCPT)) and some engineering properties of poorly graded sandy soils such as Relative Density (Dr)، Friction Angle (φ)، Elastic Modulus (E)، Shear Modulus (G)، and the Modulus of Subgrade Reaction (Ks) with different densities. Based on the results of the experiments، the relationships between both the qc (MCPT) and fs (MCPT) with engineering properties were obtained with a high determination coefficient (R2>0. 85).
    Keywords: Miniature Cone, Engineering Properties, Penetration Test (Mini, CPT), Poorly Graded, Sandy Soils
  • Mohammad Nakhaei, Amir Saberi Nasr Page 77
    Accurate groundwater level modeling and forecasting contribute to civil projects، land use، citys planning and water resources management. Combined Wavelet-Artificial Neural Network (WANN) model has been widely used in recent years to forecast hydrological and hydrogeological phenomena. This study investigates the sensitivity of the pre-processing to the wavelet type and decomposition level in WANN model for groundwater level forecasting. To this end، the monthly groundwater level time series were collected from October 1997 to October 2007 in 26 piezometers of Qorveh aquifer، Iran. Using discrete wavelet transform method and different mother wavelets (Haar، db2، db3 and db4)، these time series were decomposed into sub-signals in various resolution levels. Then، these sub-signals entered to the ANN model to reconstruct the original forecasted time series for 6 months ahead. The Root Mean Square Errors (RMSE) and coefficient of determination (R2) statistics were used for evaluating the accuracy of the model. The results showed merits of db2 and db4 wavelets in comparison with Haar and db3 because of similarity between the signal of groundwater level and the functions of mother wavelets.
    Keywords: Discrete Wavelet Transform, Artificial Neural Network, Decomposition Level, Groundwater Level, Mother Wavelet
  • Soheila Nourali, Hassan Mirnejad Page 93
    Sar-Kuh porphyry copper deposit is located 6 km southwest of the Sar-Cheshmeh copper mine، Kerman Province، Iran. Based on field geology، petrography and fluid inclusions studies، four alteration types have been identified in the Sar-Kuh area. Early hydrothermal alteration formed a potassic zone in the central parts of Mamzar granite/grano-diorite stock and propylitic alteration in its peripheral parts. The late hydrothermal activity caused a limited phyllic and argillic alteration zones. The mineralized quartz veins are classified into four groups، on the basis of mineralogy and cross-cutting relationships. Group I and II veins are concentrated mainly in the potassic alteration zone، while group III and IV are most abundant in the phyllic and propylitic alteration zones، respectively. Fluid inclusion studies on group I and II quartz veins show that potassic alteration has originated from a dominantly magmatic fluid with high salinity (30-50 wt % NaCl equiv) and temperature (>300oC). The δ34S values of separated pyrite and chalcopyrite from samples range between +1. 29‰ to +4. 72‰ (mean value of +2. 68‰)، consistent with a magmatic origin for sulfur.
    Keywords: Fluid inclusions, Porphyry copper deposit, Sar, Kuh, Iran., Sulfur isotopes, Hydrothermal alteration