فهرست مطالب

مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث
سال هشتم شماره 2 (پیاپی 16، پاییز و زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/16
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سید محمد باقر حجتی، زهرا سلامی صفحه 1

    امروزه تعامل نادرست بشر با محیط زیست، باعث برهم خوردن توازن زیست محیطی شده است؛ به گونه ای که علاوه بر پدید آمدن آثار مخرب آن در طبیعت، عدالت در بهره برداری از منابع زیست محیطی نیز از بین رفته است. با توجه به ظهور نظریه های گوناگون درباره تعامل انسان با محیط زیست در دوران معاصر، روشن کردن جایگاه محیط زیست در اندیشه اسلامی، ضروری است.اسلام به عنوان یگانه مکتب متعالی و انسان ساز در مسیر هدایت انسان به سوی کمال، الگوهایی خاص را برای روابط نهاد های مختلف اجتماعی و اقتصادی، از جمله نهاد تعامل انسان و جامعه های انسانی با محیط زیست در نظر گرفته است. با تبیین عدالت به معنای گسترده آن می توان گفت خلقت جهان، براساس عدالت صورت گرفته و روابط عناصر سه گانه انسان، طبیعت و جامعه انسانی با خداوند متعال و با یکدیگر، بر محور عدالت ترسیم شده است. به مقتضای زیست محیطی، همان گونه که عمران و آبادانی زمین، برای انسان، واجب است، همین انسان باید از هر گونه تجاوز به حریم طبیعت و محیط زیست پرهیز کند، بدین صورت بهره برداری صیانتی از محیط زیست تحقق می یابد.

    کلیدواژگان: محیط زیست، عدالت، توازن، حقوق، عدالت زیست محیطی، قرآن، حدیث
  • اعظم پرچم، معصومه رحیمی صفحه 29

    در سال های اخیر، نگرش جامعه گرایانه به سور و آیات قرآن، یافتن تناسب و ارتباط میان آنها، و تلاش برای سامان دادن آیات حول یه هدف واحد، مورد توجه خاص قرآن پژوهان و علاقه مندان به معارف قرآنی قرار گرفته است. این نگرش، واکنشی است در برابر شبهات برخی خاورشناسان که قرآن را حاوی پیام ها و نظریه هایی پراکنده و مطالبی متنوع می دانند. در پاسخ به آنها، برخی قرآن پژوهان معاصر معتقدند آن سوی این کثرت و تنوع ظاهری، غرض و موضوعی واحد نهفته است و میان تمامی آیه های یک سوره و موضوع های به ظاهر پراکنده آن، پیوندهای اجتناب ناپذیر و ناگسستنی با موضوع و غرض اصلی سوره برقرار است. در پژوهش حاضر، موضوع تناسب و مبنای این نظریه و همچنین قرینه های موثر در کشف آن را میان آیات و سور، از منظر دو تن از مفسران نام آشنای معاصر، یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی در المیزان و سعید حوی در الاساس فی التفسیر، ارزیابی کرده ایم. هر یک از این دو مفسر، در بیان مناسبت ها، از ابزارها و قرینه های مربوط استفاده کرده اند و قصد داشتند از تفسیر به رای و تحمیل سلیقه شخصی خویش بر آیات قرآن، دور باشند؛ همچنین هردوی آنها به سیاق آیات، توجهی ویژه کرده اند تا بتوانند وحدت موضوعی قرآن را به نمایش گذارند. در مقاله حاضر کوشیده ایم روش این دو مفسر را بررسی و نقاط اشتراک و افتراق آنان را بیان کنیم.

    کلیدواژگان: تناسب، ارتباط، طباطبایی، سعید حوی، قراین، وحدت موضوعی
  • مهدی بیات مختاری صفحه 53

    از دیر باز، پژوهشگران مفاد واژه های عرش و کرسی را در قرآن کریم بررسی کرده و در پی یافتن پاسخ این پرسش بوده اند که این دو واژه بیانگر یک واقعیت اند یا اینکه دو واقعیت را بیان می کنند؛ بدین صورت، آنها نظریه هایی متفاوت را- که ناشی از تخصص و نیز برداشت های گوناگونشان از منابع است- درباره دو واژه مورد بحث طرح کرده اند:گروهی آیات در بردارنده این دو واژه را جزو متشابهاتی قلمداد کرده اند که باید بدانها ایمان آورد و از تعمق در آنها خودداری کرد. برخی دیگر اظهار نظر درباره دو واژه را روا دانسته اند.از این گروه، عده ایی کرسی و عرش را پدیده هایی ماده ای پنداشته اند که خود به چند دسته بدین شرح تقسیم می شوند: جسم گرایان عرش را محل استقرار خدا و کرسی را موضع قرار گرفتن پای آن ذات بی مثال قلمداد کرده اند؛ برخی برآن اند که عرش و کرسی، دوجسم عظیم کیهانی اند، کرسی مشتمل بر آسما نها و زمین، و عرش حاوی کرسی و محیط بر ان است، عده ای کرسی و عرش را تعبیری از فلک هشتم ونهم در نظام کیهان بطلمیوسی شمرده اند و گروهی اندک نیز این دو را سیاره های زحل و مشتری پنداشته اند. دسته سوم، این واژه ها را نمادین و کنایه محض از امور ذیل-با توجه به رویکردهای متفاوتشان-تصور کرده اند: کنایه از علم اجمالی و تفصیلی ذات ربوبی؛ بخش فیزیک و متافیزیک هستی؛ علم گسترده الهی؛ قدرت بی کران خدا؛ احاطه تدبیری فراگیر آفریدگار بر همه آفریدگان؛ مجموعه جهان هستی و مشیت خدا. نگارنده در پرتو آیات و  روایت ها، و با توجه به همه مبانی و رویکردها معتقد است دیدگاه اثبات تنزیهی، و تفسیر عرش به مرکز تدبیر و مدیریت جهان و مقام صدور فرمان های خداوند، علاوه بر هماهنگی آن با ظاهر آیات و روایت ها، به نوعی بیشتر اقوال و نظریه ها را تحت پوشش خود قرار می دهد.

    کلیدواژگان: عرش، کرسی، مرکز تدبیر جهان، علم، قدرت
  • رحیم خاکپور، مجید معارف صفحه 85

    امروزه، تبیین قرآن از سوی پیامبر اکرم(ص) و مراد از آن، مورد مناقشه جدی قرار گرفته است. بسیاری از مفسران مراد از تبیین قران را تفسیر و توضیح آن می دانند و تعدادی دیگر تبیین را تعبیری دیگر از اعلام آشکار قرآن از سوی پیامبر می شمارند. در این نوشتار، با تکیه بر قرآن و علم معناشناسی، این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است.ادعای گروه اول با استعمال قرآنی اصطلاح تبیین، مغایرت دارد؛ زیرا تبیین به عنوان اصطلاح قرآنی، از نظر بار معنایی، نزدیک به «البلاغ المبین» استعمال شده است لذا نمی توان آن را به معنای تفسیر و توضیح دانست؛ به علاوه، در بیشتر موارد استعمال این واژه در قرآن، خداوند متعال عهده دار تبیین قرآن بوده و بعید است که بتوان تبیین خدا را تفسیر معنا کرد. در مقام عمل نیز استفاده از روایت ها برای تفسیر و توضیح آیات بر مبنای نیاز ذاتی آیات به روایت ها، به قابل فهم بودن قرآن، آسیب های جدی وارد می کند و بیان این کتاب آسمانی را مهمل می گذارد. در مقابل، دیدگاه دوم، یعنی تفسیر اصطلاح تبیین به ابلاغ آشکار، مورد تایید قرآن و بررسی های معناشناسانه است. در این نوشتار، ضمن اعتراف به مقام شامخ پیامبر اسلام(ص) در تفسیر قرآن، بعد از ذکر دلیل قرآنی برای دیدگاه اول، این دیدگاه طی سه محور اصلی نقد شده است: تعارض با بررسی های لغوی، تعارض با آیات قرآنی، و کثرت ایراد های وارد بر آن. ضمن آنکه نقش پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) در جای خود به عنوان شایسته ترین مفسران قرآن کریم قابل انکار نیست.

    کلیدواژگان: تبیین، تفسیر، آشکار سازی، فهم پذیری، آیه تبیین، ظلم و شرک
  • رضا امانی، یسرا شادمان صفحه 115

    در مقاله حاضر کوشیده ایم گفتمان معنا و فرآیند معنا یابی را در تفسیر کشاف، بررسی و تحلیل کنیم تا از این رهگذر بتوانیم به روش های مورد استفاده زمخشری برای وصول به معنا پی ببریم.امروزه، تحلیل گفتمان معنا یکی از مباحث مهم و اساسی در علوم زبان شناسی و به ویژه معناشناسی است. در این حوزه، سعی می شود با بررسی عوامل و دلالت های درون زبانی همچون واژه شناسی، ساخت های دستوری و ساخت های بلاغی، بافت درون متنی، و نشانه ها و دلالت های برون زبانی حاکم بر متن، مانند بافت موقعیتی، اجتماعی وفرهنگی متن و پیش فرض های تحلیلگر، معانی نهفته در ذهن مولف، آشکار شود. زمخشری در تفسیر خود، در این راه، گام نهاد و برای وصول به نیت جدی صاحب متن، کوشش بسیار کرد؛ بنابراین می توان روش تحلیل گفتمان را به منزله ابزاری برای تحلیل متن و جستجوی معنای مورد نظر گوینده کلام به کار گرفت. شایان ذکر است که در تفسیر کشاف، بر دلالت های درون زبانی، بیش از به کار گیری دلالت های برون زبانی، تکیه شده و این مسیله، حاکی از نگاه ساختار گرایانه زمخشری به متن قرآنی است.

    کلیدواژگان: قرآن کریم، تفسیر کشاف، تحلیل گفتمان، متن، دلالت های درون زبانی، دلالت های برون زبانی
  • رسول محمد جعفری، مهدی جلالی صفحه 141

    تبعیض نژادی یکی از مهم ترین آسیب هایی است که همواره جوامع مختلف به آن دچار بوده اند. قرآن کریم برای زدودن این آسیب، اولا در حوزه نظری و معرفتی، تصویری صحیح و شفاف از خلقت انسان ها و راز تفاوت آنان،معیار ارزش گذاری انسان ها و جهان شمولی اسلام به دست می دهد و ثانیا با پایه گذاری مناسباتی چون اتحاد همه جانبه، عدل و مهرورزی به همه مردم، ایجاد پیوند زوجیت میان نژادهای مختلف، تعاون بر اساس نیکی و تقوا، و عمومی سازی فرهنگ مشورت-که همگی موجبات حضور و پیوند افراد اجتماع را از هر نژادی فراهم می آورند- عملا هرگونه تبعیض را از جامعه برافکنده است.

    کلیدواژگان: تبعیض نژادی، قرآن، تفسیر موضوعی
|
  • Page 1

    The incorrect interaction of human beings with the environment has lead to such an environmental unbalance that besides destroying the nature, it has disregarded justice in using nature resources. As regard to many newly arisen theories in human-environmental relation, it is necessary to clarify Islams position concerning this issue. Islam as the unique exalting school in guiding humans towards its perfectness, has provided particular models for the interaction of different social and economical institutions including that of human-environment. Considering the general meaning of justice, it can be claimed that the creation of the universe id based on justice and the relation between the three elements of human-nature-society with Allah and with each other has been designed according to justice. The environmental justice requires that along with the construction of the earth, its destroying should be avoided.

  • Page 29

    In recent years, Quranic scholars and those concerned about the study of Quran have been interested in attaining a comprehensive approach to suras and verses of the Quran, finding a relationship between them and arranging all them verses of one sura around one objective. This attitude can be considered as a reaction against the doubts some orientalists have raised, suggesting that Quran consist of a variety of isolated issues and scattered ideas and messages. In respond, some contemporary scholars of Quran believe that behind this allegedly isolated issues there is an unavoidable link, a thematic unity relating all the verses together.
    This study evaluates the principles of this theory as well as the convenient means for identifying the relation between different verses of a sura or different suras, from the viewpoint of two contemporary exegetes, Allameh Seyyed Mohammad Tabatabayi in al-Mizan and Said Hava in al-Assass fi-l-tafsir. Both interpreter in order to show the relevance claimed, have employed different means and evidences, while trying to avoid any enforcement of their own personal tastes on the verses of the Quran. Meanwhile, to both of them, the context enjoyed a special significance for indicating the main subject of the verse. This article reviews the methods of these two interpreter and reveals their similarities and differences.

  • Page 53

    Indicating the meaning for the words “ throne” and “ seat” whether they represent one reality or they are two different facts, has been open to debate for a long time. As the result, according to the scholars different expertise and their diverse perception of sources, several opinions have been suggested: (a) Some have declared these verses as “ mutashabihat” (obscurity), and therefor required to be believed in, avoiding any reflection and thought on it. (b) Others have considered “throne” as a place for Allahs settlement and the “seat” the position for His legs. Others maintained the “ throne” and “seat” as two enormous celestial bodies, the former consisting all the heavens and earths and the latter encompassing the “ seat”. Some have considered them representing the eighth and ninth sphere in Ptolemaic celestial system. Few have supposed these two referring to the planets Jupiter and Saturn. (c) Finally, a group has presumed these words as symbolic and ironic. These words have been interpreted as an irony to the following issues: the overall and detailed knowledge of the Divine; the physical and metaphysical part of the universe: the omniscience of Allah, the omnipotence of the Divine; the Creators comprehensive dominance over the creation, the whole universe and Allahs will.
    However, the author, scrutinizing the verses and traditions and considering all the tenest and approaches, supports the immaculative approach to the interpretations of these two words. He argues that defining “ throne” as the administrative center of the universe and the status of issuing divine orders is more consistent with the verses and traditions and in a way, comprises most of the definitions.

  • Page 85

    امروزه، تبیین قرآن از سوی پیامبر اکرم(ص) و مراد از آن، مورد مناقشه جدی قرار گرفته است. بسیاری از مفسران مراد از تبیین قران را تفسیر و توضیح آن می دانند و تعدادی دیگر تبیین را تعبیری دیگر از اعلام آشکار قرآن از سوی پیامبر می شمارند. در این نوشتار، با تکیه بر قرآن و علم معناشناسی، این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است.ادعای گروه اول با استعمال قرآنی اصطلاح تبیین، مغایرت دارد؛ زیرا تبیین به عنوان اصطلاح قرآنی، از نظر بار معنایی، نزدیک به «البلاغ المبین» استعمال شده است لذا نمی توان آن را به معنای تفسیر و توضیح دانست؛ به علاوه، در بیشتر موارد استعمال این واژه در قرآن، خداوند متعال عهده دار تبیین قرآن بوده و بعید است که بتوان تبیین خدا را تفسیر معنا کرد. در مقام عمل نیز استفاده از روایت ها برای تفسیر و توضیح آیات بر مبنای نیاز ذاتی آیات به روایت ها، به قابل فهم بودن قرآن، آسیب های جدی وارد می کند و بیان این کتاب آسمانی را مهمل می گذارد. در مقابل، دیدگاه دوم، یعنی تفسیر اصطلاح تبیین به ابلاغ آشکار، مورد تایید قرآن و بررسی های معناشناسانه است. در این نوشتار، ضمن اعتراف به مقام شامخ پیامبر اسلام(ص) در تفسیر قرآن، بعد از ذکر دلیل قرآنی برای دیدگاه اول، این دیدگاه طی سه محور اصلی نقد شده است: تعارض با بررسی های لغوی، تعارض با آیات قرآنی، و کثرت ایراد های وارد بر آن. ضمن آنکه نقش پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) در جای خود به عنوان شایسته ترین مفسران قرآن کریم قابل انکار نیست. کلیدواژه‌ها تبیین تفسیر آشکار سازی فهم پذیری آیه تبیین ظلم و شرک

  • Page 115

    In this article the writer is trying to take a look at the discourse analysis of meaning in the Kashshaf exegesis in order to attain a better understanding of the methods used by Zamakhshary to reach meaning. Discourse analysis of meaning is now of great significance in linguistics, notably semantics. In </strong>this field ,in order to reveal the meaning intended by the writer different elements are studied including: intra-linguistic denotations such as lexicons, grammatical structures, rhetorical structures and intra-text context along with signs and extra-linguistic significations of a text such as the context of situation notably the social and cultural ones and also the presuppositions of the analyzer. Zamakhshary in his exegesis has followed this method to reveal the intention of the author of the text. Discourse analysis might therefore be considered a mean for analyzing a text and investigating the meaning intended by the author. It </strong>is notable that in this commentary intra-linguistic denotations are prior to extra-linguistic ones, showing Zamakhshary's structral approach to Quran,.

  • Page 141

    Racial discrimination is one of the most important damages from which different societies have suffered. For its elimination, Quran takes different steps: first scope Quran, epistemologically and theoretically provides a crystal clear and correct perception of human creation and the mystery of its differences, the justice acriterion for evaluating of human beings and universality of Islam. Second, by establishing different regulations for administrating human relations such as comprehensive unity, establishing nd expressing love towards all the people ,allowing marriage between different races, encouraging cooperation based on piety and mercy , generalizing consultation idea, Quran has provided the ground for all the members of the community from all different races to participate in the society and therefore practically eliminating any kind of discrimination from the society.