فهرست مطالب

مجله تحقیقات نظام سلامت حکیم
سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 59، زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/12/23
  • تعداد عناوین: 11
|
  • همایون صادقی بازرگانی، صابر اعظمی اغداش صفحات 268-269
    همواره در طول تاریخ، نبود یک زبان مشترک و برداشت های مختلف از یک موضوع باعث ایجاد مشکلات و سوءتفاهمات زیادی گشته است. زمینه های مختلف علم نیز از این امر مستثنی نبوده و همیشه در بین دانشمندان و محققان علوم مختلف، اختلاف نظرهای زیادی بر روی واژگان بوده و مشکلات زیادی از نبود یک زبان مشترک به وجود آمده است. یکی از این علوم که در سال های اخیر گسترش زیادی داشته است و شاخه های زیادی به آن اضافه شده است، علوم پزشکی است که به دلیل گستردگی و انشعاب رشته های مختلف در این علوم، محققان و افرادی که در این زمینه مشغول هستند با مشکل تفاهم و ایجاد یک زبان مشترک مواجه هستند. یکی از عوامل اصلی نبود یک زبان مشترک در علوم پزشکی و سایر علوم «واژگان» و «اصطلاحات» هر رشته می باشد که باعث کج فهمی ها و سوءتفاهمات از سوی دیگر افراد می گردد. متاسفانه در طی سال های گذشته در رشته های مختلف علوم پزشکی در کشورمان، واژگان و اصطلاحاتی که باعث سردرگمی و عدم تفاهم متخصصان و محققان و سایر گروه های درگیر در این علوم گشته، رواج زیادی داشته است. این موضوع اختلاف نظراتی را به وجود آورده و سبب شده که محققان و متخصصان این علوم به بازی با کلمات بپردازند و از توجه به اصل مطلب و هدف کاربردی آن غفلت به عمل آورند. از واژه ها و اصطلاحاتی که در سال های گذشته در بین رشته های مختلف علوم پزشکی کاربرد زیادی داشته و متاسفانه ترجمه ها و تعابیر متناقص و متفاوتی از آن ها شده است، اصطلاحات «effectiveness»، «efficiency» و «efficacy» بوده است. با مروری بر فرهنگ لغات، کتب و مقالات مختلف در این رشته ها که در جداول شماره های 1 تا 3 آورده شده است، متوجه دامنه این اختلافات و تفاوت ها خواهیم شد. با توجه به دامنه وسیع اختلافات موجود بر سر این اصطلاحات و سایر اصطلاحات مشابه و همچنین توجه به حساسیت و اهمیت بالای علوم پزشکی به دلیل در ارتباط مستقیم بودن با جان انسان ها و توجه به اهمیت زیاد همکاری بین رشته های مختلف این علوم در ارایه خدمات سلامت و نقش وجود یک زبان علمی مشترک بین محققان و کارشناسان مختلف، باید تلاش های جدی جهت ایجاد یک زبان علمی مشترک در بین افراد این رشته در زمینه های مختلف به وجود آید. یکی از عناصر بسیار مهم در یکسان سازی و ایجاد زبان مشترک، مجلات علمی و پژوهشی علوم پزشکی می باشند. زیرا در سال های اخیر تعداد این مجلات و مقالاتی که در آن ها به چاپ می رسند افزایش بسیار زیادی داشته است و مسلما تعداد افرادی که از این مقالات نیز استفاده می کنند متعاقب آن افزایش یافته است. از این رو مسوولیت سنگینی بر عهده سردبیران محترم این مجلات می باشد که در چاپ مقالاتی که معانی و تفاسیر متناقضی از این اصطلاحات ارایه می دهند دقت بیشتری داشته و جهت ایجاد یک زبان مشترک و یکسان سازی معانی این اصطلاحات بیش از پیش توجه فرمایند. بدیهی است هدف از نگارش مطلب حاضر نه این بوده است که سلیقه و ترجمه مد نظر نویسندگان معرفی گردد، بلکه بر آن شدیم تا بدین وسیله توجه محققان و صاحب نظران و نیز افراد مسوول در این زمینه را به ضرورت انجام اقدامی جهت همسوسازی محققان، مترجمان و نویسندگان علوم پزشکی در استفاده از معادل مناسب سه واژه «effectiveness»، «efficiency» و «efficacy» که بی شک جزو مهم ترین واژه های کاربردی در علوم مختلف پزشکی می باشند جلب نماییم.
    مجله علمی- پژوهشی حکیم یکی از مجلات معتبر و پیشرو در زمینه های مختلف علوم پزشکی می باشد و به گمان نویسندگان، تاثیر زیادی در تبیین منش علمی نویسندگی در مجلات علوم پزشکی فارسی زبان کشور دارد. از این رو انتظار می رود با چاپ این مطلب در این مجله سردبیران، محققان، و ارایه دهندگان خدمات سلامت به این موضوع بیش از پیش توجه کنند و جهت رسیدن به یک زبان مشترک در ترجمه و تفسیر این لغات تلاش نمایند.
  • محمدرضا روح اللهی، صمد محمدنژاد، ایرج حریرچی، بهروز زارعی، گلاویژ کشتمند 5، سعید امانپور 6، صنمبر صدیقی، افشین عبدی راد، پرویز کوخایی، مهدی عقیلی، فرناز آموزگار هاشمی، مجتبی وندرجب پور، کاظم زنده دل صفحات 270-280
    مقدمه
    مدیریت بر تخصیص داروهای جدید (پرهزینه) موثر بر بیماری های صعب العلاج و نیز حمایت های مالی از بیماران دریافت کننده این داروها، از چالش های بزرگ نظام ملی سلامت در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای در حال توسعه است. در این خصوص یکی از انواع سرطان های شایع در کشور یعنی سرطان پستان و یک داروی جدید به نام تراستوزوماب (با نام تجاری هرسپتین) موثر بر این بیماری مورد توجه سیاست گذار نظام سلامت کشور و تدوین گران این خلاصه سیاستی قرار گرفته است. به این منظور، سیاست گذار نظام سلامت در ایران، نسبت به استقرار یک برنامه ملی با عنوان «مدیریت بر مراقبت های درمانی در سرطان پستان در کشور» اقدام نموده است. تیم تحقیق با هدف کمک به اتخاذ سیاست های همه جانبه نگر و مبتنی بر شواهد و تجربیات علمی، با اتکاء به نظرات و تجربیات جمعی از متخصصان در رشته های مختلف علمی، در چارچوب یک قالب شناخته شده اقدام به تدوین خلاصه سیاستی نموده است.
    روش کار
    با تدوین یک مدل مفهومی متشکل از اهداف و کلان فرآیندهای اصلی و پشتیبانی برای برنامه ملی مورد بحث، پنج کلان فرآیند اولویت دار مورد توافق مسوولان برنامه و تیم تدوین خلاصه سیاستی قرار گرفت. سپس موضوعات اساسی مرتبط با هر یک از اولویت ها استخراج گردید. پانل متخصصان متشکل از تخصص هایی از کلیه رشته های علمی مرتبط با پنج فرآیند اولویت دار از مراکز علمی مختلف انتخاب گردیدند و مدل مفهومی به همراه موضوعات اساسی هر یک از اولویت ها در قالب یک پیش نویس مباحثه ای در اختیار اعضای پانل قرار گرفت. بر اساس پاسخ های متخصصان به سوالات پیش نویس، توصیه های سیاستی، تدوین شد و پس از بازخورد و اصلاح نهایی توسط اعضای پانل به صورت ویراست نهایی تدوین شد.
    یافته ها
    در نهایت مرتبط با پنج فرآیند اولویت دار، مجموعا ده توصیه سیاستی مطرح گردید. این توصیه ها عبارت بودند از:1) توازن در تخصیص منابع میان اولویت های سرطان پستان؛ 2) مدل سازی صحیح جهت تخصیص یارانه ها؛ 3) پرهیز از دامن زدن به پدیده «یارانه فقیر به غنی»؛ 4) تدوین و بروزرسانی دستورعمل درمان بیماران واجد شرایط دریافت دارو؛ 5) ارزیابی اثربخشی دوره های درمان با این دارو در بیماران ایرانی؛ 6) ارتقای کیفی آزمایش های تشخیصی؛ 7) استانداردسازی کیت های آزمایشگاهی؛ 8) مدیریت برند و تامین دارو با قیمت پایین تر؛ 9) ثبت اطلاعات بیماران و ایجاد زیرساخت مربوطه؛ و 10) طراحی و استقرار سیستم های خبره جهت توانمندسازی آزمایشگاه در اجرای دقیق تر دستورعمل ها.
    نتیجه گیری
    ده توصیه سیاستی به سیاست گذار در ابعاد مختلف موضوع ارایه شده است. همسویی توصیه ها با اهداف تبیین شده مشخص شده است که توجه به آن ها می تواند اهداف مختلف تجویز و مصرف صحیح دارو و در مجموع اهداف برنامه ملی با عنوان مدیریت بر مراقبت های درمانی در سرطان پستان در کشور را تامین نماید. در صورت اجرای صحیح، این برنامه می تواند الگوی مناسبی برای مصرف داروهای پرهزینه شیمی درمانی ضد سرطان در کشورهای در حال توسعه باشد.
    کلیدواژگان: تراستوزوماب (هرسپتین)، مدیریت داروهای جدید (پرهزینه) در سرطان، سرطان پستان، تشخیص واجدین شرایط
  • فهیمه محمودی، کاظم محمد، حسن افتخار، کامران منصوری، حسن غریب نواز، افروز ارشادی، فهیمه نوشنایی صفحات 281-287
    مقدمه
    شناسایی مبتلایان به کم کاری مادرزادی تیروئید، فنیل کتونوری، فاویسم و درمان به موقع آن ها، یکی از اولویت های نظام سلامت است.این مطالعه با هدف بررسی علل پوشش ناکافی غربالگری نوزادان در محدوده مرکز بهداشت شمال تهران در دی ماه 1389انجام شد.
    روش کار
    بررسی مقطعی بر روی 595 نفر از والدین نوزادان، از طریق پرسشنامه انجام شد و نتایج از طریق نرم افزار SPSS 16 تحلیل شد.
    یافته ها
    از 595 نوزاد بررسی شده، 544 نوزاد (4/91%) غربالگری شده بودند. از نظر محل انجام غربالگری، 2/75% نوزادان در مرکز بهداشتی درمانی، 2/13% در بیمارستان محل تولد، و 6/11% در بخش خصوصی بررسی شده بودند. فقط 2/75% نوزادان مطابق استاندارد غربالگری شده بودند. براساس تحلیل آماری، بین متغیر افزایش سن مادر (002/0 p=) و مرتبه بارداری (001/0 p<) با انجام غربالگری نوزاد ارتباط معکوس وجود داشت؛ یعنی با افزایش سن مادر و مرتبه بارداری، احتمال انجام غربالگری کمتر شده بود. در حالی که بین متغیرهای مراقبت بارداری در مراکز بهداشتی درمانی (024/0 p=) و میزان آگاهی والدین (001/0 p<) با انجام غربالگری نوزاد ارتباط مستقیم وجود داشت؛ یعنی با افزایش میزان آگاهی والدین و مراجعه مادر در دوره بارداری به مراکز بهداشتی درمانی، احتمال انجام غربالگری بیشتر شده بود.
    نتیجه گیری
    مهم ترین علت پوشش ناکافی برنامه، انجام غربالگری در محل بیمارستان و بخش خصوصی است. برای دستیابی به میزان واقعی پوشش برنامه، لازم است زمینه همکاری بخش بهداشت و درمان قوی تر گردد. از طرفی در مورد غربالگری نوزادان، لازم است تا اطلاع رسانی کافی به والدین انجام گیرد.
    کلیدواژگان: پوشش، غربالگری، نوزادان، مادرزادی، شمال تهران
  • اسماعیل مشیری، امیرحسین تکیان، آرش رشیدیان ، محمد جواد کبیر صفحات 288-299
    مقدمه
    گزارش سال 2008 سازمان جهانی بهداشت با تحلیل شواهد موجود طی چندین دهه، گسترش مراقبت های بهداشتی اولیه را به منظور پیشبرد سلامت شهروندان، عدالت بیشتر و هزینه های کمتر توصیه نمود. الگوی مراقبت های بهداشتی اولیه در ایران، در مجموع یکی از بهترین شاخص های سلامت جمعیت در منطقه را در سه دهه اخیر به ارمغان آورده است. به رغم وجود شبکه مراقبت های بهداشتی اولیه گسترده در مناطق روستایی، مراقبت های سرپایی و استفاده شهروندان از بخش خصوصی و خدمات بیمارستانی در سال های اخیر رو به گسترش بود هاست. این الگو برای برآورده کردن نیازهای بهداشتی درمانی رو به رشد جمعیت، و هزینه های روزافزون آن ناکافی می نمود. به منظور پاسخگویی به مشکلات یادشده، برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع از خرداد 1384 و با استفاده از اعتبارات یک مدل بیمه اجتماعی موسوم به بیمه همگانی روستایی در کشورمان به اجرا در آمده است. این مقاله، پژوهشی نظام مند به منظور شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده پیاده سازی برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در ایران می باشد.
    روش کار
    داده ها در بازه زمانی آبان 1385 تا خرداد 1386 از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته در سطوح کشوری (19 مورد)، استانی (9 مورد)، و محلی (43 مورد)، و تحلیل هدفمند مستندات جمع آوری گردید. رویکرد ساختاری برای تحلیل مصاحبه ها به کار گرفته شد. تحلیل مدارک مطابق چارچوب تشریحی متنی [1] انجام شد. داده ها بر مبنای چارچوب تفسیری مرکب از جریان های چندگانه و نظریه های شبکه ای تفسیر گردید.
    یافته ها
    بیمه روستایی فرصت مغتنمی در اختیار حامیان پزشک خانواده قرار داد تا برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع را در دستور کار سیاست گذاری کشوری قرار دهند. آن ها این دو خط مشی را ماهرانه تلفیق نمودند و پزشک خانواده را به عنوان تنها راه حل تحقق بیمه همگانی روستاییان معرفی کردند. با این وجود، شیوه اجرای این برنامه تلفیقی، مانع اصلی اجرای مطلوب برنامه پزشک خانواده بود.
    نتیجه گیری
    چارچوب تفسیری، مفاهیم خدمت رسانی به محرومین و افزایش عدالت در یک فرصت مغتنم را با سطح بندی خدمات سلامت در ایران پیوند می دهد. با این وجود، فرصت طلبی در اعمال یک تغییر سیاست، اگر منجر به نادیده انگاشتن برنامه ریزی و تمهیدات لازم شود، می تواند توفیقات آتی آن سیاست را در دستیابی به اهدافش دچار آسیب نماید.
    کلیدواژگان: پزشک خانواده، بیمه همگانی سلامت روستاییان، پیاده سازی، جریان های چندگانه، شبکه های سیاست گذاری
  • سیروس علی نیا، علی اکبری ساری*، نادر مهرگان، ابوالقاسم پوررضا صفحات 300-308
    مقدمه

    در ایران در حال حاضر حدود 80000 پزشک عمومی وظیفه اصلی ویزیت بیماران را به صورت سرپایی به عهده دارند. عوامل متعددی بر میزان استفاده از خدمات آن ها تاثیر می گذارند. هدف اصلی این مطالعه تعیین میزان تاثیر هر یک از این عوامل بر استفاده از خدمات پزشکان عمومی می باشد.

    روش کار

    این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از داده های پانلی می باشد. داده های مورد نیاز از سازمان بیمه خدمات درمانی، بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برای سال های 1383 تا 1388جمع آوری گردید و تخمین نتایج با استفاده از نرم افزار Eviews.6 صورت گرفت.

    یافته ها

    کشش قیمتی و درآمدی مربوط به خدمات پزشکان عمومی به ترتیب 03/0- و 08/0 به دست آمده است، بدین معنی که به ازای 10% افزایش در قیمت ویزیت پزشکان عمومی، بار مراجعه به این افراد در حدود 3/0% کاهش و با افزایش 10 درصدی درآمد بیمه شدگان، میزان مراجعه تقریبا 8/0% افزایش نشان داد.

    نتیجه گیری

    دسترسی به بیمه خدمات درمانی نسبت به درآمد افراد و میزان هزینه ویزیت پزشک عمومی تاثیر بیشتری بر استفاده از خدمات پزشکان عمومی دارد.

    کلیدواژگان: بیمه خدمات درمانی، پانل دیتا، کشش قیمتی، کشش درآمدی، بیمه همگانی
  • حمیرا سجادی، مروئه وامقی*، سعید مدنی قهفرخی صفحات 309-320
    مقدمه

    در سال های اخیر، ارتباط میان عوامل اجتماعی و وضعیت سلامت افراد به طور روزافزونی مورد توجه محققان و دست اندرکاران سلامت قرار گرفته است. هدف این مطالعه، جمع بندی از نتایج مطالعاتی در کشور است که در دوره زمانی 1386 -1379 رابطه میان درآمد و سلامت افراد و خانوارها و ساز و کارهای این رابطه را نشان داده اند.

    روش کار

    مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی با مرور اسناد و منابع کتابخانه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها، چهار بانک اطلاعات الکترونیکی ایرانی و کتابخانه های دانشگاه های مرتبط، با کلیدواژه های مربوط به درآمد جستجو گردید. مطالعات جمع آوری شده بر اساس معیارهای ورود، شامل مطالعات کمی مربوط به جمعیت ساکن ایران در دوره زمانی 1379 تا 1386 که دارای اطلاعات وضعیت درآمد در میان گروه های بیمار و سالم و/ یا داده های ارتباط بین درآمد و وضعیت سلامت و بیماری بودند ارزیابی گردیدند. داده های مرتبط بر اساس شاخص های مندرج در وارسی نامه، استخراج و طبقه بندی و توصیف و تحلیل شد.

    یافته ها

    در این مطالعه، 47 سند پژوهشی در خصوص وضعیت اقتصادی و سلامت جسمی و روانی جمع آوری شد. بیشتر مطالعات (5/76%) رابطه معناداری میان وضعیت سلامتی با شاخص وضعیت اقتصادی یافته اند و 5/6% مطالعات وجود رابطه معنادار را رد کرده اند. با این حال در درصدی از مطالعات (17%)، رابطه برخی از شاخص های سلامت با درآمد تایید و برخی رد شده اند. در حدود 40% مطالعاتی که رابطه معنادار میان درآمد و سلامت را گزارش کرده اند نشان داده اند که وضعیت سلامتی در گروه های دارای وضعیت اقتصادی ضعیف تر، بدتر بوده است و سایرین جهت رابطه را نشان نداده اند.

    نتیجه گیری

    اغلب مطالعات، رابطه درآمد و وضعیت سلامتی افراد را تایید کرده اند؛ اما نمی توان از آن الزاما استنباط رابطه علت و معلولی داشت. به نظر می رسد که ساز وکارهای تاثیر وضعیت اقتصادی بر سلامت و بالعکس به طور مستقل، مورد نظر پژوهشگران نبوده است. انجام مرورهای نظام مند به منظور دستیابی به مطالعات بیشتر و انجام مطالعات با متدولوژی مناسب در این حوزه پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: اقتصاد بهداشت، ایران، تعیین کننده اجتماعی، درآمد، سلامت
  • منیره صالح نیا، مصطفی کاظمی، سمیه احمدزاده جزی صفحات 321-329
    مقدمه
    تصویر مطلوب در بازار، دارایی پر ارزشی برای سازمان ها محسوب می شود که به راحتی به دست نمی آید؛ اما متاسفانه خیلی راحت از دست می رود. لذا مدیران سازمان ها با استفاده از رویکردی مناسب می بایست نسبت به بررسی و مدیریت تصویر سازمان خود در اذهان بازار، موجبات تحقق هر چه بهتر اهداف سازمان و رضایت ارباب رجوع را فراهم آورند.
    روش کار
    این پژوهش، یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که جامعه آماری آن را بیماران بستری در بخش های مختلف دوازده بیمارستان وابسته به سازمان تامین اجتماعی و علوم پزشکی شهر اصفهان تشکیل می دادند. در این پژوهش داده های مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه محیط فیزیکی و تصویر ذهنی سازمان گردآوری گردید و با استفاده از نرم افزار لیزرل و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تلفیق نتایج نهایی آزمون های تحلیل عاملی و رگرسیون خطی در قالب مدل نهایی پژوهش، در زمینه اثر محیط فیزیکی بیمارستان بر تصویر آن در ذهن مشتریان ارایه گردید که حاکی از وجود روابط قوی و معنادار بین متغیرهای در نظرگرفته شده در پژوهش می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از پژوهش باید گفت که در زمینه ارتقای تصویر ذهنی بیمارستان در ذهن مراجعه کنندگان به آن، باید محیط فیزیکی (شامل ابعاد شرایط محیطی، فضای بیمارستان و مصنوعات و نمادهای به کار رفته در آن) مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تصویر ذهنی، بیمارستان، مشتری، محیط فیزیکی، تحلیل عاملی
  • ناهید خادمی، محمد مهدی گویا، بابک ایزدی، فیض الله منصوری، زهرا لقایی صفحات 330-338
    مقدمه
    در حال حاضر بیماری های قلبی و عروقی مهم ترین علل مرگ ومیر و ناتوانی در دنیا می باشند. علت بسیاری از بیماری های غیرواگیر تغییر در شیوه زندگی،کم تحرکی، تغذیه نامناسب، و مصرف دخانیات می باشد. این بیماری ها به علت پنهان بودن علایم، به موقع شناسایی نمی شوند یا زمانی تحت درمان قرار می گیرند که فرد در مرحله نمایان شدن عوارض قرار دارد. هدف از اجرای این طرح کاهش عوامل خطر بیماری های غیرواگیر در کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه از سال 1389 -1386 می باشد.
    روش کار
    این مطالعه بر اساس رویکرد سازمان جهانی بهداشت طراحی شد تا عوامل خطر بیماری های غیرواگیر را در کارکنان مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه که در دو مرحله قبل و بعد از مداخله انجام شد، تمامی کارکنان معاونت بهداشتی از نظر پرفشاری خون، دیابت، اختلالات چربی خون، چاقی، کم تحرکی و... از طریق پرسشنامه STEP WISE سازمان جهانی بهداشت بررسی شدند.داده ها قبل و بعد از مداخله در محیط رایانه وارد و به کمک نرم افزار SPSS آنالیز شدند.
    یافته ها
    8/19% از کارکنان مرکز بهداشت استان قبل از مداخله چاق بودند که این میزان بعد از مداخله به 4/14% کاهش یافت. 1/12% از کارکنان مرکز بهداشت استان، قبل از مداخله مبتلا به پرفشاری خون بودند که بعد از مداخله این میزان به 4/4% کاهش پیدا کرد. 1/11% افراد قبل از مداخله دارای قند خون مساوی و بیشتر از 126 میلی گرم در دسی لیتر (دیابتی) بودند که بعد از مداخله این درصد به 2/1% کاهش یافت. 5/83% از کارکنان قبل از مداخله دارای 3 -1 عامل خطر بودند که بعد از مداخله این رقم به 70% کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر،حاکی از الگوی تغذیه نامناسب، کم تحرکی، مصرف دخانیات، اختلالات چربی خون، پرفشاری خون و دیابت در کارکنان معاونت بهداشتی بود که بعد از انجام مداخلات مناسب، این عوامل خطر در جامعه مورد مطالعه کاهش یافت. این امر نشانه تاثیرگذار بودن مداخلات در محیط کار و ضرورت تدوین برنامه ملی در جهت ارتقای سلامت کارکنان در محیط های کاری می باشد.
    کلیدواژگان: عوامل خطر بیماری های غیرواگیر، سلامت در محیط کار، سبک زندگی
  • فاطمه خسروی شادمانی، حمید سوری، الهه عینی، فرید زایری، محمدرضا مهماندار صفحات 339-345
    مقدمه
    عوامل محیطی یکی از عوامل خطر مهم در سوانح ترافیکی می باشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سوانح ترافیکی و عوامل محیطی در محورهای درون و برون شهری انجام شد.
    روش کار
    بر اساس داده های موجود، 861074 نفر با پیامد فوتی و غیر فوتی وارد مطالعه شدند. عوامل محیطی مورد بررسی عبارت بودند از: نقص جاده، وضعیت روشنایی، سطح جاده، وضعیت هوا، نوع منطقه و مکان هندسی که این اطلاعات از موارد ثبت شده توسط پلیس راهنمایی و رانندگی کشور استخراج و مورداستفاده قرار گرفتند. یافته ها در قالب آمار توصیفی ارایه و تحلیل آن ها با آزمون رگرسیون لجستیک صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی و انحراف معیار جامعه مورد بررسی 61/10 ± 02/34 بود. 91% مرد و 1/7% زن بودند و جنسیت 9/1% ثبت نشده بود. مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر کشندگی سوانح ترافیکی در محورهای درون شهری لغزندگی سطح جاده (84/56 OR=)، رانندگی در طلوع آفتاب (30/5 OR=)، جاده یخبندان و برفی (82/1 OR=)، منطقه کوهستانی (60/4 OR=)، هوای طوفانی و غبارآلود (79/1 OR=) و مکان مستقیم/سر بالایی/سرپایینی (26/1 OR=) بود. همچنین اثرگذارترین متغیرها در محورهای برون شهری اختلاف بین سطح آسفالت و شانه راه (91/2 OR=)، رانندگی در طلوع آفتاب (12/2 OR=)، جاده خیس (42/1 OR=)، منطقه کوهستانی (32/1 OR=)، هوای مه آلود (10/2 OR=) و مکان مستقیم/سر بالایی/سرپایینی (7/1 OR=) بود.
    نتیجه گیری
    تعامل فاکتورهای هندسه محل، شرایط آب و هوایی، وضعیت روشنایی، سطح جاده، و نوع منطقه خطر تصادفات را به شدت افزایش می دهند. بنابراین نیازمند توجه بیشتر سیاست گذاران و برنامه ریزان در امر سوانح ترافیکی می باشد که مداخلاتی را روی اثرگذارترین عوامل طراحی نمایند.
    کلیدواژگان: سوانح ترافیکی، عوامل محیطی، محورهای درون شهری و برون شهری
  • سمیه خضرلو، امیررضا صالح مقدم، سید رضامظلوم صفحات 346-351
    مقدمه
    مراقبت های پرستاری به عنوان یک جزء اساسی از خدمات بهداشتی درمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. ارایه خدمات مطلوب پرستاری بستگی به ایفای نقش های مختلف دارد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان ایفای نقش های حرفه ای پرستاران، جهت تعیین کیفیت خدمات پرستاری بود.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود و بر روی 154 نفر از پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. پرستاران با روش نمونه گیری خوشه ایو تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه پژوهشگر ساخته ایفای نقش های آموزشی (14 سوال)، حمایتی (17 سوال)، حفاظتی (11 سوال)، هماهنگی (6 سوال) و مراقبتی (17 سوال) بود که به دو روش مشاهده و خوداظهاری تکمیل گردید. مدت زمان مشاهده هر پرستار، یک شیفت کامل صبح بود. مشاهده توسط دو مشاهده گر همزمان انجام شد و در انتها، فرم خوداظهاری توسط پرستار مورد مشاهده تکمیل گردید. میانگین نتایج مشاهده و خوداظهاری در هر نقش، نشان دهنده میزان ایفای آن نقش بود.
    یافته ها
    از 154 نفر شرکت کننده در پژوهش حاضر، 8/70% زن و بقیه مرد بودند. میانگین سنی واحدهای پژوهش 6/32 سال و میانگین سابقه کار 5/8 سال بود. میانگین نمرات ایفای نقش آموزشی 2/20 ±42، نقش حمایتی 2/19±47، نقش حفاظتی 1/20±2/63، نقش هماهنگی 4/21 ±58 و نقش مراقبتی 1/12 ±4/72 بود که از این میان در نقش آموزشی 7/9%، در نقش حمایتی 3/12%، در نقش حفاظتی، 8/33%، در نقش هماهنگی 4/27% و در نقش مراقبتی 5/43% پرستاران وظایف خود را در سطح مطلوب انجام می دادند. در نهایت، بین متغیرهای سن (004/0= p و 344/0= r) و سابقه کار پرستاران (001= p و 303= r) با میزان ایفای نقش های حرفه ای همبستگی مستقیم معنادار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، میزان ایفای نقش های حرفه ای پرستاران، به ویژه در زمینه نقش آموزشی قابل قبول نبود. لازم است، مدیران پرستاری با برنامه ریزی های مناسب و ایجاد بسترهای لازم آموزشی و انگیزشی در توسعه نقش های حرفه ای پرستاران و به دنبال آن افزایش کیفیت خدمات پرستاری تلاش نمایند.
    کلیدواژگان: پرستار، نقش های حرفه ای، آموزش به بیمار
  • میلاد نظرزاده، زینب بیدل، عرفان ایوبی، حمید سوری، کوروش سایه میری صفحات 352-363
    مقدمه
    از آنجایی که خودکشی در حال تبدیل شدن به یکی از مشکلات بهداشت عمومی در کشور است و با توجه به این که نظام مراقبت و گزارش دهی دقیقی در رابطه با آن وجود ندارد، لذا جمع بندی نتایج مطالعات انجام شده در سال های گذشته برای شناخت بهتر مهم ترین علل اقدام به خودکشی در کشور حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر، تعیین مهم ترین عوامل خطر اجتماعی اقدام به خودکشی در ایران با استفاده از روش متاآنالیز توصیفی می باشد.
    روش کار
    کلیه پایگاه های اطلاع رسانی داخلی، با کلید واژه خودکشی، و پایگاه های PubMed و Science direct با استراتژی جستجوی Suicide AND Iran جستجو شد. جستجو محدود به بیست سال اخیر و به روز شده تا فروردین 1391 بود. از میان 2526 مقاله از جستجوی اولیه، 20 مطالعه از 16 استان کشور وارد متاآنالیز شدند. با توجه به نوع داده ها، مدل تصادفی مانتل- هنزل برای تحلیل انتخاب شد. برای بررسی علت ناهمگنی، تحلیل زیرگروه و متارگرسیون به کار رفت.
    یافته ها
    با توجه به 20 مطالعه وارد شده به تحلیل، فراوانی مشکلات خانوادگی به عنوان یکی از مهم ترین علل خودکشی 30% (فاصله اطمینان 95%: 37 تا 23 درصد)، مشکلات زناشویی 26% (فاصله اطمینان 95%: 33 تا 20 درصد)، شکست تحصیلی 5% (فاصله اطمینان 95%: 3 تا 8 درصد) و مشکلات اقتصادی 12% (فاصله اطمینان 95%: 15 تا 8 درصد) برآورد شد. همچنین هیچ کدام از متغیرهای مظنون به ایجاد ناهمگنی معنادار نشدند.
    نتیجه گیری
    شایع ترین علت اجتماعی خودکشی در طی دو دهه اخیر در افراد اقدام کننده، درگیری های خانوادگی است. از این رو با انجام مداخله و تهیه برنامه های آموزشی مناسب با فرهنگ هر منطقه ممکن است بتوان میزان بروز خودکشی در جامعه را کاهش داد.
    کلیدواژگان: خودکشی، مشکلات اجتماعی، اقدام به خودکشی، متاآنالیز
|
  • Rouhollahi Mr, Mohammad Nejad S., Harirchi I., Zarei B., Keshtmand G., Sedighi S., Amanpour S., Abdirad A., Kokhaei P., Aghilim, Amozegar Hashemi F., Vand Rajabpour M., Zendehdel K Pages 270-280
    Introduction
    Allocation of new (expensive) drugs for difficult refractory diseases، and financial protection of patients with eligibility criteria are important challenges in national health systems worldwide، especially in developing countries. Breast cancer is the most common cancer among Iranian women. The new effective but expensive drug، Trastuzumab (Herceptin)، put major financial challenges for patients and government in Iran. Therefore، policy makers have decided to implement a national program for appropriate management of breast cancer in Iran. To support decision making with evidence and innovative knowledge، a team of researchers in the Cancer Institute of Iran evaluated the issue، wrote a policy brief، and provided necessary recommendations.
    Methods
    Through designing a conceptual model consisting of goals، main processes and support processes for the national program، five macro-processes were selected as main concerns. An expert panel including different scientific disciplines discussed different aspects of the issue and drafted different recommendations. Draft of the policy brief was edited and approved by the panel members.
    Results
    At last، we defined 10 policy recommendations related to the five high-priority areas including: 1- Balanced resource allocation in priority of breast cancer control، 2- Modeling for best subsides allocation، 3- Avoiding “poor subsidize the rich” phenomenon، 4- Development and updating the clinical guidelines، 5- Effectiveness study in accepted protocol of the drug، 6- Quality improvement of diagnostic tests، 7- Standardization of the IHC laboratory kits، 8- Band management for price drop، 9- Development of IT infra-structure and Inter-organization Information Systems (IOIS)، and 10- Development and implementation of expert systems for empowerment of the laboratories.
    Conclusion
    This policy brief consisted of ten policy recommendations in different aspects of the issue. Association of each recommendation with the objectives of the program was determined. Adhering to these recommendations may lead to rational use and prescription of Trastuzumab، and help meeting objectives of the national program in management of breast cancer in Iran. A successful program could be assumed an appropriate model for management of expensive chemotherapy drugs in developing countries.
    Keywords: Trastuzumab (Herceptin), New High, Cost Cancer Drugs (NHCCD), Breast Cancer, Policy Recommendation
  • Mahmoudi F., Mohmmad K., Eftekhar H., Mansouri K., Garibnavaz H., Ershadi A., Noshanai F Pages 281-287
    Introduction
    Early detection and treatment of congenital hypothyroidism، phenylketonuria (PKU)، and G6PD deficiency are among priorities of health system in Iran. This study was conducted in 2010 to investigate causes of inadequate coverage of neonatal screening in north Health Center area in Tehran.
    Methods
    In this cross-sectional study، 595 parents were interviewed. Data were collected using a questionnaire and were analyzed in the SPSS-16.
    Results
    From 595 newborns، 544 (91. 4%) underwent screening; 75. 2% were screened in health centers، 13. 2% in hospitals of birth and 11. 6% in private sectors. Only 75. 2% of newborns underwent standardized screening. There were negative relationships between maternal age (p=0. 002)، and pregnancy gravidity with screening rate. There was a positive relationship between prenatal care in health centers (p=0. 024)، and knowledge of parents (p<0. 001) with screening rate.
    Conclusion
    Setting of the s creening is the main reason for inadequate coverage of the program. To achieve a proper coverage، collaboration between health and medical sectors should be improved. Also، parents should be informed adequately on benefits of newborn screening program.
    Keywords: coverage, screening, newborn, congenital, Iran
  • Moshiri E., Takian A., Rashidian A., Kabir Mj Pages 288-299
    Introduction
    Analyzing the evidence generated over decades، the World Health Report 2008 recommended the expansion of primary health care (PHC) to achieve better population health، higher equity and lower costs. Over the last two decades، the Iranian model of PHC has resulted in population health indices that match the best in the region. Despite the extensive PHC networks in rural areas، there was an expansion of private outpatient care and hospital-based services. This model has been inadequate to meet the evolving health needs of the population and increasingly difficult to afford. In response، a family physician (FP) program has been implemented since August 2005، funded through universal rural health insurance scheme. In this paper، we aimed to identify facilitators of and barriers to the implementation of the FP in Iran.
    Methods
    Data were collected between November 2006 and May 2007 through semi-structured interviews at national (19 interviews)، provincial (9 interviews) and local (43 interviews) levels، as well as a purposive document analysis. The framework approach was used for analyzing the interviews. Document analysis followed a narrative contextual framework. We interpreted data using an interpretive framework consisting of multiple streams and network theories.
    Results
    The introduction of rural health insurance provided FP advocates with the opportunity to place FP on the policy agenda. They skillfully coupled the two policies and defined FP as the only solution to fulfill the purposes of rural health insurance program.. However، the manner in which policy was formed was the main obstacle to desired implementation of FP.
    Conclusion
    The interpretive framework links the concept of outreach to the poor and enhancing equity to rationing health services at a particularly opportune moment in Iran. However، using windows of opportunity to implement a major policy change، if it results in sacrifices in planning and preparedness، may harm the policy and the future success in achieving its objectives.
    Keywords: Family physician, universal rural health insurance, implementation, multiple streams, policy networks
  • Alinia S., Akbarisari A., Mehregan N., Pourreza A Pages 300-308
    Introduction

    Currently in Iran about 80000 GPs are responsible for patient’s visit and s everal factors affect the utilization rate of those services. The main aim of this study is to determine the effect of these factors on the level of GPs services.

    Methods

    This study is a descriptive analytic study using panel data. Data were collected from Medical Services Insurance Organizations (MSIO)، Iran Statistics Center and Central Bank for 2004-2009 years and estimates of results have been performed with Eviews. 6 software.

    Results

    Price and Income elasticity related to GP services were -0. 03 and 0. 08 respectively meaning that 10% increase in the price of doctor visits is associated with 0. 3% reduction in their visits. In addition 10% increase in income of insured people is associated with 0. 8% reduction in the GP visits.

    Conclusion

    The most important factors in the use of GP services are access to medical insurance، price of GP visit and patient income respectively.

    Keywords: Medical services insurance organization, Panel data, price elasticity, income elasticity, universal insurance
  • Sajjadi H., Vameghi M., Madani Ghahfarokhi S Pages 309-320
    Introduction

    The relationship between social factors and individuals’ health status is a major issue nowadays. This study aimed to identify the relationship between income and physical health of individuals and households as well as relationship mechanisms by reviewing the studies performed in the country during 2000-2007.

    Methods

    In this study، we reviewed library documents and sources. Data on relationship between income، health and disease were extracted، classified، described and analyzed based on indicators mentioned in a checkout list.

    Results

    In this study، we collected 47 research documents on economic status and physical and mental health. Most studies (76. 5%) had found significant relationships between health status and economic indicators. A few studies (6. 7%) had rejected the relationship، and 17% had presented both types of findings. Almost 40% of the studies had reported significant relationship between income and health demonstrating worse situation among the poor.

    Conclusion

    Most of the studies had shown relationships between income and health status; however، cause and effect relationship cannot be inferred. It seems that mechanisms of economic status impact on health and vice versa have not been investigated by authors independently. Performing systematic reviews in order to achieve more studies in this field is recommended.

    Keywords: h ealth, income, Iran, social determinant
  • Salehnia M., Kazemi M., Ahmadi Jazi S Pages 321-329
    Introduction
    Favorable image in a market can be considered as a valuable asset for an organization. It cannot be achieved easily; however can be lost easily. Therefore، managers of organizations، as an important sector of every society، must try their best to introduce a desirable image of their organization in their customers’ minds using appropriate approaches and achieve organizations’ goals and customers’ satisfaction.
    Methods
    In this descriptive study، patients were selected from twelve hospitals affiliated to social security organization and Isfahan University of Medical Sciences. Data were gathered using two questionnaires related to physical environment and image; and were analyzed using the LISREL، and SPSS.
    Results
    The combination of linear regression output and factor analysis tests’ results، in format of the final model of this study has been represented regarding the effect of physical environment of hospital on its image in customers’ view. It indicated that there were strong and significant relationships between the study variables.
    Conclusion
    In order to improve images of hospitals in customers’ mind، physical environment including environmental condition، hospital atmosphere، handcrafts and other applied elements should be considered.
    Keywords: image, hospital, customer, physical environment, factor analysis
  • Khademi N., Gooya Mm, Izade B., Mansory F., Laghai Z Pages 330-338
    Introduction
    Cardiovascular diseases (CVD) are the most important causes of mortality and morbidity around the world. The aim of this study was to reduce the risk factors of non-communicable diseases (NCD) among health workers of Kermanshah University during a four-year period (2008-2010).
    Methods
    The study was based on the WHO approach of the stepwise surveillance system to identify risk factors of NCDs. The risk factors of the NCDs were measured in all health workers before and after the intervention. The risk factors including BP، FBS، TG، Cholesterol، and BMI were assessed using standardized questionnaires. Data were entered in the EPI software and were analyzed in the SPSS. The interventions included education، facilities to increase physical activity، healthy diet، and smoking cessation counseling.
    Results
    Before the intervention، 19. 8% of health workers were obese، 12. 2% had hypertension، and 11. 1% had FBS>126mg/dl. After the intervention، 14. 4% of health workers were obese، 4. 4% had hypertension، and 1. 2% had FBS>126 mg/dl. Before the intervention، 83. 5% of health workers had 1-3 risk factors. After the intervention، 70% had 1-3 risk factors. All the differences were statistically significant (P<0. 01).
    Conclusion
    The result of this study showed that our intervention decreased the risk factors of the NCDs among health workers of the Kermanshah University of Medical Sciences.
    Keywords: risk factor, non, communicable disease, health, workplace, lifestyle
  • Khosravi Shadmani F., Soori H., Ainy E., Zayeri F., Mehmandar Mr Pages 339-345
    Introduction
    Environmental factors are among important risk factors in road traffic injuries. This study was conducted to compare road traffic death occurrence within urban and metropolitan roads focusing on environmental factors
    Methods
    A descriptive study was carried out using existing data on 8610740 subjects with fatal and nonfatal outcomes. Environmental factors included road defects، light conditions، road surface، weather condition، and type and location of geometric. Data were collected by traffic police. Findings were presented using descriptive statistic and were analyzed using logistic regression test.
    Results
    Mean ± SD of age was 34. 02 ± 10. 61. Majority of subjects were male (91%)، 7. 1% were women and gender of 1. 9% of the subjects were not recorded. The most important factors affecting case fatality traffic accidents within metropolitan were husk slippery road surface (OR= 56. 84)، driving during sunrise (OR= 5. 30)، icy roads and snowy weather (OR= 1. 82)، mountainous region (OR= 4. 60)، windy and dusty air (OR= 1. 97)، and straight /uphill /downhill road (OR= 1. 26)، respectively. The most effective factors within urban areas were the difference between level of suburban pavement and road shoulders (OR= 2. 91)، driving during sunrise (OR= 2. 12)، wet road (OR= 1. 42)، mountainous region (OR= 1. 32)، foggy weather (OR= 2. 10)، and straight /uphill /downhill road (OR= 1. 7)، respectively.
    Conclusion
    Interaction of factors including local geometry، weather conditions، lighting conditions، road surface، and type of region increased severity of road traffic injuries. Policy makers should pay more attention on traffic accidents to plan interventions in order to reduce death rates.
    Keywords: road traffic injury, environmental factors, metropolitan, urban roads
  • Khezerloo S., Salehmoghaddam A., Mazloom S. R Pages 346-351
    Introduction
    Nursing care is an important part of health services. Optimal nursing care can be divided into various roles. The purpose of this study was to assess the role of professional nurses in hospitals of Mashhad University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive study، 154 nurses who were working in educational hospitals affiliated to Mashhad University of Medical Sciences were selected using cluster and randomized methods. Data were collected using a self-structured questionnaire including educational role (14 items)، supportive role (17 items)، protective role (11 items)، coordinating role (6 items) and caring role (17 items). The questionnaire was filled through observation and self-expressing methods. The nurses were observed in a complete working shift in morning by two observers. The self-expressing questionnaire was filled by the nurses.
    Results
    Most of the participants (70. 8%) were female. The mean age of the nurses was 32. 6 years. The mean years of work experience was 8. 5 years. The mean scores for the nurses professional roles were as follows: educational role: 42%، supportive role: 57%، protective role: 63. 2%، coordinating role: 58%، and caring role: 72. 4%. The percent of nurses who were «good» in their professional role were as follows: in the educational role: 9. 7%، in the supportive role: 12. 3%، in the protective role: 33. 8%، in the coordinating role: 27. 4%، and in the caring role: 43. 5%. There were significant direct correlations between age and work experience with the professional role scores.
    Conclusion
    The level of educational role conducted by the nurses was not appropriate. It seems that nursing managers should develop professional nursing roles and improve the quality of nursing care with planning appropriate programs and creating required educational and motivational platforms.
    Keywords: n urse, professional roles, patient education
  • Nazarzadeh M., Bidel Z., Ayubi E., Soori H., Sayehmiri K. Pages 352-363
    Introduction
    Suicide is becoming a growing public health problem in Iran; however there is no surveillance system or strength reporting system on it. Therefore، combining recent relevant studies is important to detect related risk factors and to help public health decision making. The present study aimed to determine the social-related factors of suicide attempts using a descriptive meta-analysis method in Iran.
    Methods
    All domestic scientific databases were searched using “Suicide” keyword. A search was also done using keywords of “Suicide AND Iran” in PubMed and Science direct databases. Searching time was limited to a period of the past twenty years until March 20، 2012. Overall، 2526 articles were retrieved through the initial search. Finally، 20 studies from 16 provinces were included for the analysis. Random effect model of Mantel-Haenzel، Meta-regression and subgroup analyses were employed to assess the cause of heterogeneity among the selected studies.
    Results
    Using 20 selected studies، frequency of family conflict as one of the most important causes of suicide attempts was 30 percent (95% CI=23-37). Other related factors were marriage problems (26%; 95% CI= 20-33)، economical constrains (12%; 95% CI= 8-15)، and educational failure (5%; 95% CI=3-8). None of the variables suspected to heterogeneity were significant.
    Conclusion
    In Iran، family conflict was the most prevalent cause of suicide attempts within the past two decades. So، using effective interventions، and providing appropriate training programs tailored to each region''s culture، the incidence of suicide can be reduced in the community.
    Keywords: suicide, social problems, attempted suicide, meta, analysis