فهرست مطالب

مجله ادبیات پارسی معاصر
سال دوم شماره 1 (بهار و تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/04/04
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حجت الله بهمنی مطلق، تقی پورنامداریان صفحه 1
    اخوان ثالث، از شاعران بزرگ معاصر، هر چند در عرصه شعر فارسی به شاعری نوپرداز شهرت یافته است، بخش های فراوانی از دفترهای شعری او را قالب های گوناگون سنتی دربرمی گیرد.
    در این مقاله، سبک زبانی 32 قصیده اخوان بررسی و تحلیل شده است تا نشان داده شود اخوان در این قالب سنتی تا چه حد به رعایت قواعد و ضوابط زبان کهن پای بند بوده است و چقدر از توانش زبانی خود و عناصر زبان امروز بهره گرفته است و درنهایت با چه هدفی زبانی خاص را به خدمت می گیرد. برای نیل به این هدف، زبان قصیده های اخوان، هم از نظر واژگان و هم از نظر نحو، تحلیل و بررسی شده است و عناصر کهن آن از طریق مقایسه با شعر شاعران گذشته، به ویژه شاعران خراسانی، استخراج شده است.
    یافته ها نشان می دهد که اخوان دل بسته زبان کهن فارسی، به ویژه زبان شاعران خراسان، است و بسیاری از مشخصه های این زبان، به ویژه ویژگی های نحوی، را رعایت می کند اما از نظر واژگان زبانش در همان محدوده زبان کهن باقی نمانده است، بلکه در کنار واژه های کهن از واژه های زبان امروز و نیز واژه های ابداعی هم بهره گرفته است و بر غنای زبان خود افزوده است.
    کلیدواژگان: اخوان ثالث، قصیده، ویژگی های زبانی، واژه های کهن، واژه های زبان امروزی، واژه های ابداعی، ویژگی های نحوی
  • تقی پورنامداریان، ابوالقاسم رادفر، جلیل شاکری صفحه 25
    شعر نمادین یا سمبولیک از جریان های مهم شعر معاصر است. به نظر بسیاری از منتقدان و نظریه پردازان، از عوامل گرایش شاعران معاصر به شعر نمادین و سمبولیک تغییر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و اختناق و خفقان شدید نظام مستبد حاکم بر آن است. افزون بر این دیدگاه، می توان به عوامل دیگری چون آشنایی شاعران با جریان های شعری غرب و مکتب سمبولیسم، تغییر دیدگاه و نگرش شاعران به جهان هستی و جامعه و محیط، آفرینش ابهام هنری، و عمق بخشیدن به شعر اشاره کرد. در واقع، از هدف های کاربرد نماد یا سمبل در شعر شاعران معاصر، مثل نیما، اخوان، و شاملو، خلق بافتی مبهم و شعری عمیق، تاثیر در مخاطب و شرکت دادن او در آفرینش معنای شعر، حرکت شعر از حالت تک معنایی به سوی چندمعنایی، و واداشتن خواننده و مخاطب به درنگ و تامل در معنا و مفهوم شعر است. ازاین رو، در این مقاله سعی بر آن است که با تاویل و تفسیر چند نماد مشترک بین اشعار نیما، اخوان، و شاملو مثل «پرنده»، «جنگل»، «سپیدار»، «چراغ»، و «پنجره» به عامل مهم نمادین و سمبولیک شدن شعر پرداخته شود.
    کلیدواژگان: تاویل، شعر معاصر، نماد، نیما، اخوان، شاملو
  • عبدالله حسن زاده میر علی، سیده هاجر حسینی کلبادی صفحه 49
    وجود اساطیر در شعر شاعران ایرانی، با توجه به تاریخ و فرهنگ کهن این سرزمین، تازگی ندارد. زبان نمادین شعر شاعران معاصر، کارایی اساطیر در غنی کردن این زبان، آشنایی شاعران با شعر و اساطیر ملل دیگر، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی شعر سبب شد تا اساطیر به وفور در اشعار شاعران معاصر به کار رود.
    حمید مصدق نیز با توجه به شرایط روز جامعه و زبان نمادین سروده هایش هرچند رویکردی گسترده به اساطیر دارد، اما این رویکرد در همه موارد عمیق نیست و گاه فقط نام ها و نمادهای اساطیری در سطح زبانی شعر وی به کار رفته اند.
    اساطیر حماسی، اسطوره عشق، و اساطیر سایر ملل در شعر او ماهیت رمزی یافته اند و اساطیر عرفانی سطحی به کار رفته اند. در هریک از اسطوره های مورد بحث، با توجه به شاهد مثال، نشان داده شده است که این اساطیر در شعر وی با چه رمز یا رمزهایی به کار رفته اند و چقدر با نماد اولیه خود مطابقت دارند. با بررسی در اشعار مصدق می توان دریافت در اشعار وی، که غالبا عاشقانه و وطنی اند، اساطیر حماسی و قومی و اسطوره عشق سهم بیش تری دارند.
    کلیدواژگان: اساطیر، زبان نمادین، حمید مصدق، شعر معاصر
  • جواد دهقانیان*، زینب مریدی صفحه 65

    عنصر رنگ با مقوله هنر، نقاشی، و ادبیات پیوند تنگاتنگی دارد. ازطریق رنگ ها، می توان بسیاری از راز و رمزها و اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف کرد. رنگ ها در شیوه زندگی، نگرش ها، و حالات روحی ما تاثیر فراوانی دارند و در آیین ملت ها از جایگاه نمادینی برخوردارند. در ادبیات نیز رنگ ها احساسات و نشانه های گوناگونی را القا می کنند.
    رمان سووشون در ادبیات داستانی ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. سووشون نمایان گر اوضاع سیاسی، اجتماعی، و اخلاقی ایرانیان، به ویژه مردم شیراز، در جنگ جهانی دوم است. درحقیقت، این رمان از نمونه های بسیار ارزشمند ادبیات پسااستعماری در ایران است و دنباله واقعی ادبیات عصر بیداری است. ادبیات بیداری در مرحله اول (عصر مشروطه) به مبارزه با استبداد داخلی پرداخت و در مرحله دوم به مبارزه با استعمار خارجی توجه نشان داد. عنصر رنگ در لایه های مختلف اثر باصراحت و تلویح نقش های گوناگونی ایفا می کند. دقت در نوع کاربرد رنگ ها و هم چنین معنای قراردادی آن ها می تواند مخاطب را در شناخت بیش تر اثر، سنت ها، و اندیشه های حاکم بر ذهن و زبان نویسنده و اجتماع وی یاری کند.
    دانشور همواره سعی کرده است خود را در برابر تحولات اجتماعی امیدوار نشان دهد و حتی در آخرین سطور رمان سووشون، به کمک نمادها، آشکارا این آرزوی خود را بیان می کند. برخلاف این تصور نویسنده، کاربرد گسترده رنگ سیاه، که بیش تر القاکننده مرگ و عزاداری است، نشان می دهد که در لایه های پنهان ذهن نویسنده خوش بینی چندانی به تحولات اجتماعی وجود ندارد. به عبارت دیگر، نیروهایی فراتر از خواست و اندیشه نویسنده بر ساختارهای ذهن و زبان وی تسلط دارند که کنترل محتوایی رمان را به دست گرفته اند. در مقاله حاضر، تلاش شده است این فرضیه براساس بررسی رنگ سیاه اثبات شود.
    در رمان سووشون، 2679 بار به عنصر رنگ (دلالت ضمنی و لغوی) توجه شده است که 14 درصد از آن مربوط به رنگ سیاه و 86 درصد شامل دیگر رنگ های اصلی و فرعی است. میزان کاربرد رنگ سیاه در سووشون با 452 بار تکرار در جایگاه اول قرار دارد و اغلب بازگوکننده مفهوم نمادین مرگ و زندگی است.

    کلیدواژگان: رنگ، سیاه، زندگی، مرگ، سووشون، سیمین دانشور
  • ملیحه کریمی پناه، ابوالقاسم رادفر صفحه 89
    رمان کلیدر، به رغم درون مایه حماسی و تراژیک، تصویرگر عشق و زندگانی و توصیف کننده سختی ها و شوربختی های زندگی عشیره ای و روستایی است.
    از برجسته ترین ویژگی های این رمان و تشخص آن در میان هم گنان، توصیفات نغز و بی بدیلی است که در منتهای ذوق و خلاقیت به سلک عبارت کشیده شده است. دامنه این وصف ها بسیار گسترده و شامل اقلیم های متفاوتی است و این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا هدف نویسنده از به کارگیری این موضوع ادبی، آن هم با چنین گستردگی ای، صرفا آرایش کلام و گیرایی و جذابیت متن بوده است یا از خلق آن ها هدف دیگری داشته است.
    کاربرد وصف در این اثر به اندازه ای است که برخی از منتقدان صرفا به نقد کمیت این توصیفات پرداخته اند. از آن جا که هیچ تحقیقی در زمینه کیفیت و تحلیل این وصف ها انجام نشده است و بنیادی به کمالات و کاستی های این مقوله پرداخته نشده است، در این مقاله سعی بر آن است که موضوعات وصفی، افزون بر جنبه کمی، از نظر کیفی نیز بررسی شود و به نقد و تحلیل نمونه ها و لزوم بودن و یا نبودن آن ها در این رمان پرداخته شود تا به این ادعا که برخی منتقدان وجود این وصف ها را لزوم مالایلزم قلمداد کرده اند و آوردن آن ها را سبب اطاله مطلب دانسته اند پاسخی منطقی داده شود.
    کلیدواژگان: رمان، کلیدر، شگردهای توصیفی، تحلیل کیفی و کمی
  • فاطمه مدرسی، پیمان ریحانی نیا صفحه 113
    برطبق روان شناسی تحلیلی یونگ، روان انسان تشکیل یافته از سیستم های روانی است که به «کهن الگو» (archetype) و نمونه مثالی شهرت یافته اند. این پژوهش بر آن است تا کهن الگوی سایه را به منزله مهم ترین و بارزترین کهن الگویی که در اشعار شاعر بزرگ معاصر، مهدی اخوان ثالث، بازتاب یافته است بررسی و تحلیل کند. از آن جا که کهن الگوی سایه در شخصیت انسان دارای کارکردهایی است که مربوط به جنبه منفی شخصیت انسان می شود، در این پژوهش سعی شده است تا افزون بر کارکردهای منفی سایه، به کارکردهای مثبت آن نیز توجه شود و بازتاب آن ها در اشعار و زندگی شاعر بررسی شود. چون یونگ «نمادها» را شکل آشکار کهن الگوهای پنهان و رویاهای عمیق دانسته است و آفرینش های هنری و ادبی را زمینه های بازیابی و تجلی آن ها می داند، کهن الگوی سایه در اشعار اخوان در قالب شخصیت های نمادین منفی نیز ظهور پیدا کرده اند؛ «شغاد»، «دقیانوس»، «اسکندر»، «زن جغد»، و «جادو» نمونه هایی از این مواردند.
    کلیدواژگان: کهن الگو، سایه، اخوان ثالث، یونگ، نقد روان شناختی، شعر معاصر
  • صدیقه مهربان، محمد جواد زینعلی صفحه 139
    در این جستار، ضمن بیان عوامل پدیدآورنده سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار، و ویژگی های زبانی آثار نویسنده معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376)، می پردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهده ظرافت های آن بر آمده است. استعداد کم نظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زود هنگام فرصتی برای خلق آثاری بیش تر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجدی و مطالعه ویژگی های زبانی، بلاغی، و شاعرانگی آثار او، که نوعی تشخص سبکی به آثار وی بخشیده است، شاید بتواند راهی برای خوانش بهتر و دقیق تر آثار دیگر نویسندگان امروز ایران باشد؛ زیرا ناشناخته ماندن نویسندگانی که از شیوه و سبکی نو در روایت داستان هایشان بهره برده اند مطالعات ادبی را محدود می کند و علاقه مندان را از توجه به ادبیات معاصر باز می دارد.
    در این مجال، سه اثر داستانی نجدی را با نام های یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام بررسی می کنیم. بیژن نجدی با به کارگیری زبان شاعرانه و با دایره ای گسترده و بسیار سنجیده و هم چنین با رعایت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزدیک شده است. ازاین رو، داستان هایش را می توان داستان شاعرانه نامید. پیش از نجدی کسان دیگر در زمینه درآمیختن شعر و داستان تلاش کرده اند، اما هیچ یک نتوانستند موفقیت نجدی را به دست آورند.
    نخست، به عوامل پدیدآورنده سبک ادبی، چگونگی بیان در روایت داستان، و عوامل شاعرانگی و آشنایی زدایی پرداخته می شود و سپس می کوشیم آن عوامل را در داستان های نجدی بیابیم و با ذکر نمونه هایی بازشناسیم. فرض در این نوشتار بهره گیری نویسنده از اصول زبانی، بلاغی، و شاعرانگی است. سعی شده است با مطالعه دقیق آثار، تحلیل جزئیات آن، و تطبیق داستان های نویسنده با اصول زبانی، بلاغی، و ساختاری این موضوع اثبات شود.
    کلیدواژگان: بیژن نجدی، داستان شاعرانه، زبان، ساختار، آشنایی زدایی
|
  • Hojatollah Bahmani Motlagh, Taghi Pournamdarian Page 1
    Although Akhavan Sales, one of the great contemporary poets, is known as a modernist poet;many parts of his Divan contain different forms of traditional poems. In this paper the language style of Akhavan`s 32 odes are considered to show that how much he is loyal to the rules of ancient language in this traditional form, how much he has used his own competence and what is his reason for using a special language. For this purpose the language of Akhavan`s odes are considered from both vocabulary and syntax aspects; and their ancient elements are extracted by comparing them with the poems of the past poets specially the poets of Khorasan. Findings show that although Akhavan is emotionally attached to ancient Persian language specially the language of Khorasan poets and uses many of this language features particularly those pertaining to syntax, but from the aspect of vocabulary his language doesn`t only remain in the zone of ancient language. He uses many words of that ancient one and he also uses innovative words and increases the wealth of the language.
    Keywords: Akhavan Sales, ode, language features, ancient words, modern language words, innovative words, syntax features
  • Taghi Pournamdariyan, Abolghasem Radfar, Jalil Shakeri Page 25
    One of the important movements in contemporary poetry is the symbolic poetry. Most of critics and theoreticians believe that an element in the tendency of the contemporary symbolic poetry is the change in political and social atmosphere of the society and the intense dictatorship and political suffocation. According to this idea, beside the element of familiarity of the poets with the school of symbolism, the change in their view to the world of being, society and the world around and also, the element of artistic ambiguity and the depth of the poetry can be added. In fact, one of the aims of symbol in poems of poets such as Nima, Akhavan, Shamlou is the creation of an ambiguous context, a deep poem, inspiring the reader and his participation in the process of meaning making, movement of poetry from single-meaning to poly meaningfulness and making the reader to read the poem and think about its meaning. Thus, some common symbols such as birds, forest, poplar trees, lamps, window, etc which are the important elements in symbolic poetry of above mentioned poets are studied and interpreted.
  • Abdollah Hassanzade Mirali, Seyyede Hajar Hosseini Kolbadi Page 49
    Considering the ancient culture and history of this land, the existence of myth in Iranian poetry is not new. The use of symbols and myths to enrich language, political and social efficiency of poem, acquaintance with poems and myths of other nations and the use of myths is frequently seen in the poems of contemporary poets. Considering today`s social situation and the symbolic language of his poem, Hamid Mosadegh have an extensive approach toward myth, this attitude is not deep in all instances, sometimes names and symbols of myths are just in the level of verbal language. Epic, love and different nation's myths, have found a symbolic nature in his poem and mystical myths have been applied to the surface structure. In each of the discussed myths, through examples it is shown which symbol or symbols are used and how far are consistent with their primary symbols. It’s also figured out that the use of love and epic myths is more in his poems, because his poems are mostly patriotic and romantic.
    Keywords: myths, symbolic language, Hamid Mosadegh, contemporary poetry
  • Javad Dehghanian, Zeynab Moridi Page 65
  • Maliheh Karimipanah, Abolghassem Radfar Page 89
    Despite its heroic and tragic theme, Kalidar describes the love, life, difficulties and misfortunes associated with tribal and rural life. One of the distinctive features of the novel which has made it unique among other novels is its unique and innovative description. The scope of this description is much extended and covers a different climate that causes us to ask ourselves “has the writer only aimed on arrangement of a literal and attractive text or has had other aims?”The use of description in the novel is so extensive that has been the cause of some criticism. Since no qualitative study has been conducted in connection with such descriptions and the advantages and disadvantages thereof, in this study we tried to investigate both qualitative and quantitative aspects of the novel, analyze and criticize the selections and verify their necessity in the novel to find a response to some criticisms.
    Keywords: Novel, Kalidar, descriptive techniques, qualitative, quantitative analysis
  • Fateme Modarresi, Peyman Reyhaninia Page 113
    According to Jung's analytical psychology, human psycho is built on a psycho system that is named Archetype. This study investigates Archetype of shadow that is the most important Archetype in Akhavan Sale's poems. Since shadow Archetype has negative function in human personality, this study investigates the positive function of shadow Archetype and its reflection in poems and life of the poet, in addition to its negative function. Since Jung posited that symbols are apparent forms of latent Archetype and deep dreams, and considers artistic and literary creation the contexts for their recovery and expression, the Shadow Archetype emerges from the negative symbolic personalities. Shaghad Daghiyanos, Alexander, zane joghd, and talisman are examples of these negative symbolic characters.
    Keywords: Archetype, shadow, Akhavan Sales, Jung, psychological criticism, contemporary poetry
  • Sedighe Mehraban, Mohammad Javad Zeinali Page 139
    study while presenting the creating factors of style, we analyze the artistic technique and style, structure and linguistic features of the works of the contemporary author, Bijan Najdi (1320-1376). Based on the valuable form and content of his works, he has created a new style through synthesizing poetry and story by a certain delicacy and skill. He had a unique talent in fiction. Beside the research and studies about his works, studying the linguistic, rhetorical and poetical features that has given a notable style to his works, could perhaps show a way to better and more accurate readings of other contemporary Iranian writers. The study includes three of Najdi`s fictional works "The Panthers that have ran with me', "From the street again" and "Unfinished stories". He has approached the language of poetry by the use of a precise and extensive poetic language and has maintained the balance of story elements, so his stories can be called poetic. Although other writers before him tried to synthesize poetry and story but none could achieve his success. First by looking at the causes of literary styles and manner of narration, the defamiliarization and poetical factors will be discussed, and then we try to strive the factors in Najdi`s stories by specific examples in chapter two. This paper assumes that the author utilizes linguistic, rhetorical and poetical principles. The present research attempts to prove this subject by carefully studying his works, analyzing the details and comparing the writer`s stories with the linguistic, rhetorical, and structural principles.
    Keywords: Bijan Najdi, poetic story, language, structure, defamiliarization