فهرست مطالب

نشریه پژوهش های علوم دامی
سال بیست و سوم شماره 1 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/24
  • تعداد عناوین: 16
|
  • علی نوبخت، مهدی فیضی، علیرضا صفامهر صفحه 1
    دو آزمایش جداگانه جهت بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف گیاه دارویی کاسنی (Cichorium intybus L.) بر عملکرد جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار انجام گرفت. سطوح کاسنی مورد استفاده در هر دو آزمایش صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد در گروه های آزمایشی 1 تا 5 بود. در آزمایش اول تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس – 308 در 5 گروه آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 20 قطعه جوجه در هر تکرار) به مدت 42 روز و در آزمایش دوم تعداد 180 قطعه مرغ تخم گذار سویه های- لاین (W36) در 5 گروه آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 12 قطعه مرغ در هر تکرار) از سن 65 تا 77 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله از دو آزمایش نشان داد که استفاده از سطوح مختلف گیاه دارویی کاسنی اثرات معنی داری بر عملکرد جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار داشت (05/0>P). در جوجه های گوشتی با اضافه نمودن کاسنی به جیره های غذایی، مقدار خوراک مصرفی روزانه و درصد چربی بطنی تحت تاثیر قرار گرفت. به طوری که استفاده از پودر گیاه کاسنی تا 1 درصد موجب بهبود عملکرد و کاهش درصد چربی بطنی شد ولی استفاده از سطوح بالاتر از 1 درصد موجب کاهش معنی دار درصد عضله سینه شد. در مرغ های تخم گذار استفاده از 2 درصد پودر کاسنی موجب افزایش درصد تولید تخم مرغ، مجموع توده تخم مرغ و خوراک مصرفی شد و ضریب تبدیل غذایی را نیز بهبود داد. همچنین بیشترین رنگ زرده و درصد سفیده نیز در این گروه آزمایشی مشاهده شود. نتیجه گیری می شود که استفاده از سطح 1 درصد پودر کاسنی در جیره های غذایی جوجه های گوشتی در کل دوره پرورش و 2 درصد در جیره های غذایی مرغ های تخم گذار از سن 65 تا 77 هفتگی باعث بهبود عملکرد آنها می گردد.
    کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، کاسنی، عملکرد، مرغ های تخم گذار
  • سامان لشکری، اکبر تقی زاده صفحه 15
    تحقیق حاضر به منظور تعیین فراسنجه های تخمیری و تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام در تفاله مرکبات شامل تفاله پرتقال، تفاله لیموترش، تفاله لیموامانی، تفاله گریپ فروت، تفاله لیموشیرین، تفاله نارنج، تفاله ترنج و تفاله نارنگی با استفاده از روش های کیسه های نایلونی و تولید گاز انجام شد. برای این منظور از سه راس گوسفند قزل فیستوله گذاری استفاده شد. کیسه های نایلونی)6 × 12 سانتیمتری(حاوی 5 گرم از ماده خوراکی در سه تکرار برای ساعات 0، 2، 4، 6، 8، 12، 16، 24، 36 و 48 در شکمبه انکوباسیون شدند. در روش تولید گاز، میزان تولید گاز در ساعات 2، 4، 6، 8، 12، 16، 24، 36، 48، 72 و 96 اندازه گیری شد. داده های بدست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه قرار گرفتند. پس از ساعت 48 انکوباسیون در شکمبه میزان تجزیه پذیری ماده خشک در تفاله پرتقال (30/92%)، تفاله لیموامانی (77/90%) و تفاله گریپ فروت (15/90%) به طور معنی داری (05/0>P) بیشتر از دیگر تفاله ها بود. همچنین در این مدت تجزیه پذیری پروتئین خام تفاله پرتقال (03/80%) در مقایسه با سایر تفاله ها بیشتر بود (05/0>P). میزان گاز تولیدی پس از ساعت 48 انکوباسیون در تفاله های لیموترش و ترنج به ترتیب بیشترین و کمترین بود (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که تفاله مرکبات یک منبع مناسب انرژی برای نشخوارکنندگان می باشند. همچنین این نتایج نشان داد که تفاله مرکبات را می توان به عنوان یک فیبر غیر علوفه ایی با قابلیت تجزیه پذیری بالا در جیره های نشخوارکنندگان بکار برد.
    کلیدواژگان: تجزیه پذیری، تفاله مرکبات، تولید گاز، کیسه های نایلونی
  • حامد سرایی، همایون فرهنگ فر، ناصر امام جمعه کاشان، حسین نعیمی پور یونسی صفحه 29
    در این پژوهش از تعداد 116984 رکورد وزن متعلق به 12397 راس بره بلوچی ایستگاه اصلاح ن‍ژاد عباس آباد مشهد که طی 31 سال در فاصله سال های 1357 تا 1387 متولد شده بودند، به منظور آنالیز اثر عوامل محیطی و ژنتیکی بر صفت حداکثر سرعت رشد روزانه استفاده شد. مدل غیر خطی گمپرتز بر داده های وزن بره ها توسط رویه مدل غیر خطی نرم افزار SAS برازش داده شد، سپس بر اساس فرمول Z/e (71828/2e=) حداکثر سرعت رشد روزانه برآورد گردید. میانگین حداکثر سرعت رشد روزانه بره ها 17/217 گرم (با اشتباه معیار 57/0گرم) بود. همه ی اثرات گنجانده شده در مدل، به لحاظ آماری معنی دار بودند. ضریب تابعیت حداکثر سرعت رشد روزانه بره ها از وزن تولد آنها 46/15 گرم (84/0±) برآورد گردید. پارامترهای ژنتیکی با استفاده از روش حداکثر درست نمایی محدود شده توسط سه مدل دام برآورد شد. وراثت پذیری مستقیم و مادری به ترتیب 055/0 و 019/0 برآورد شد که نتیجه گیری می شود برای افزایش عملکرد رشد، بهبود شرایط محیطی پرورش از اهمیت قابل ملاحظه برخوردار است.
    کلیدواژگان: گوسفند بلوچی، حداکثر سرعت رشد روزانه، مدل غیر خطی گمپرتز، وراثت پذیری
  • سید محمد مهدی سید الموسوی، احمد ریاسی، محمدحسن فتحی نسری، همایون فرهنگ فر صفحه 41
    تاثیر سیستم آبخوری و افزودن اسانس شوید به خوراک شروع کننده بر سن از شیرگیری، شرایط تخمیر شکمبه ای و عملکرد گوساله های ماده هلشتاین در این آزمایش بررسی شد. برای این منظور از 40 راس گوساله ماده هلشتاین در 4 تیمار و 10 تکرار بازای هر تیمار استفاده شد. سیستم های آبخوری شامل آبخوری سطلی وآبخوری نیپل بود و اسانس شوید در دو سطح صفر و 05/0 درصد به خوراک شروع کننده گوساله ها اضافه شد. گوساله ها از سن 3 روزگی تا 3 هفته پس از پایان شیرخوارگی مورد آزمایش قرار گرفتند. داده های مورد نظر در زمان های مختلف جمع آوری و در قالب یک طرح کاملا تصادفی با روش فاکتوریل 2×2 آنالیز آماری شد. براساس نتایج به دست آمده سیستم آبخوری و افزودن اسانس شوید مصرف خوراک گوساله ها را در دوره پس از شیرگیری کاهش داد (05/0>P). سیستم آبخوری نیپل بطور معنی داری (05/0>P) موجب افزایش مصرف روزانه آب شد، اما اسانس شوید مصرف آب گوساله ها را کاهش داد. تنها در دوره شیرخوارگی اسانس شوید رشد روزانه گوساله ها را افزایش داد (05/0>P) و این موضوع موجب بهبود بازده خوراک آنها در دوره های قبل و پس از شیرگیری شد. شرایط تخمیر شکمبه ای و سن از شیرگیری گوساله ها تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نمره قوام مدفوع گوساله ها با استفاده از سیستم آبخوری نیپل و افزودن اسانس شوید تا حدودی کاهش یافت (05/0>P). نتیجه گرفته شد که استفاده از آبخوری نیپل و افزودن اسانس شوید (05/0 درصد) اثرات مفیدی بر سلامت گوساله های در حال رشد دارد.
    کلیدواژگان: سیستم تامین آب، اسانس گیاهی، عملکرد، گوساله های شیری
  • روح الله نورمحمدی، سید محمد حسینی، معصومه وکیلی صفحه 57
    به منظور بررسی اثر اسید سیتریک و فیتاز میکروبی بر قابلیت هضم ایلئومی برخی مواد مغذی، ابقای مواد معدنی پلاسما، عملکرد رشد، فعالیت آنزیمی و برخی از فراسنجه های سرم خون جوجه های گوشتی، تعداد 270 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 3×3 با سه سطح اسید سیتریک (0، 3 و 6 درصد) و سه سطح آنزیم فیتاز (0، 500 و 1000 واحد آنزیم در هر کیلوگرم از جیره) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 9 جیره آزمایشی، سه تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مکمل نمودن جیره ها با فیتاز میکروبی، افزایش وزن بدن، مصرف خوراک، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی، غلظت کلسترول، تری گلیسرید و آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز سرم و غلظت فسفر پلاسما را به طور معنی داری (05/0P<) افزایش داد، اما موجب کاهش (05/0P<) غلظت آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینوترانسفراز و لاکتات دهیدروژناز سرم و غلظت آهن پلاسما گردید. همچنین نتایج نشان دهنده آن بود که افزودن 3 درصد اسید سیتریک، به طور معنی داری (05/0P<) سبب افزایش قابلیت هضم ایلئومی پروتئین، انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و فسفر کل گردید. استفاده از 6 درصد اسید سیتریک در جیره های غذایی موجب کاهش معنی دار (01/0P<) صفات عملکردی، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی (به استثنای کلسیم)، غلظت کلسترول و آنزیم آلکالین فسفاتاز سرم، غلظت فسفر و آهن پلاسما گردید و هم زمان فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز سرم را به طور معنی داری (05/0P<) افزایش داد. لذا یافته های آزمایش حاضر بیان گر آن است که جیره های حاوی 3 درصد اسید سیتریک مکمل شده با 1000 واحد آنزیم فیتاز موجب بهبود شاخص های عملکرد، افزایش قابلیت هضم مواد مغذی و ابقای مواد معدنی در جوجه های گوشتی گردید.
    کلیدواژگان: اسید سیتریک، جوجه گوشتی، فراسنجه های خونی، فیتاز میکروبی، قابلیت هضم ایلئومی
  • الیاس لطفی، سعید زره داران، مجتبی آهنی آذری صفحه 73
    در تحقیق حاضر، صفات تولیدی شامل وزن بدن در سنین مختلف، صفات مربوط به لاشه و صفات تولید مثلی از قبیل تعداد و میانگین وزن تخم، باروری و جوجه درآوری در جمعیتی از بلدرچین ژاپنی موجود در ایستگاه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مورد بررسی قرار گرفت. اثرات ثابت برای صفات مربوط به وزن بدن، شامل جنس و نسل-نوبت جوجه کشی، برای صفات مربوط به ترکیب لاشه، شامل جنس و نوبت جوجه کشی وبرای صفات تولیدمثلی، شامل نوبت جوجه کشی بود. برای اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها و بررسی معنی دار بودن اثرات ثابت بر روی صفات مورد نظر به ترتیب از رویه های univariate و مدل خطی عمومی (GLM) نرم افزارSAS استفاده شد. متوسط وزن بدن در هنگام تولد، 7، 14، 21، 28، 35، 42 و 91 روزگی به ترتیب 91/8، 26/32، 56/72، 50/124، 38/171، 34/203، 37/232 و 61/270 گرم، میانگین درصد لاشه، عضله سینه، عضله ران، چربی زیرپوستی، چربی محوطه شکمی و چربی داخل ماهیچه ای نیز به ترتیب 12/59، 12/24، 51/14، 2/5، 8/0 و 8 درصد و میانگین سن و وزن بلوغ جنسی به ترتیب 32/48 روز و 12/244 گرم برآورد شد. تفاوت معنی داری (05/0 < P) بین سطوح مختلف اثرات ثابت برای صفات مورد بررسی مشاهده شد. علیرغم بالا بودن معنی دار وزن بدن و اجزای لاشه در جنس ماده نسبت به جنس نر، درصد اجزای لاشه به طور معنی داری (05/0 < P) در جنس ماده نسبت به جنس نر پایین تر بود.
    کلیدواژگان: بلدرچین ژاپنی، اثرات ثابت، صفات اقتصادی
  • مونا صالحی نسب، سعید زره داران، مختارعلی عباسی صفحه 85
    هدف از تحقیق حاضر، تخمین مولفه های واریانس و وراثت پذیری صفات اقتصادی مرغان بومی استان یزد و ارزیابی برنامه های اصلاحی اعمال شده بر اساس روند ژنتیکی و فنوتیپی مطابق با مدل مناسب برای هر صفت بود. برای این منظور از اطلاعات جمع آوری شده مربوط به حدود 9000 مرغ و 9000 خروس طی سالهای 1380 تا 1387 استفاده شد. اجزای واریانس برای صفات وزن بدن در 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ در 28، 30 و 32 هفتگی با استفاده از روش حد اکثر درستنمایی محدود شده و 6 مدل حیوانی تخمین زده شدند. مدل مناسب برای هر صفت با استفاده از آزمون نسبت درستنمایی، تعیین شد. برای صفات وزن بدن در 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی و تعداد تخم مرغ تولیدی، مدلی که علاوه بر اثر ژنتیکی مستقیم، اثر محیط دائمی مادری را نیز شامل می شد، به عنوان مناسب ترین مدل بین مدل های مورد مطالعه تعیین گردید. برای صفت میانگین وزن تخم، مدل شامل اثرات ژنتیکی مستقیم و مادری و نیز اثر محیط دائمی مادری، به عنوان مناسب ترین مدل تعیین شد. مقادیر وراثت پذیری مستقیم از 08/0برای صفت تعداد تخم مرغ تولیدی تا 17/0 برای صفت سن بلوغ جنسی تخمین زده شدند. نتایج نشان داد که نادیده گرفتن اثرات مادری در مدل، منجر به برآورد اریب وراثت پذیری مستقیم برای تمام صفات مورد بررسی می شود. روند ژنتیکی صفات وزن بدن در 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب، 96/2 و 86/4 گرم، 02/0- روز، 02/0 عدد و 01/0 گرم محاسبه شدند. روند ژنتیکی مادری برای صفت میانگین وزن تخم مرغ (01/0)، معنی دار (001/0 (P< مشاهده شد. نتایج حاضر اثرات مطلوب برنامه ی اصلاح نژادی اجرا شده در طول نسل ها برای صفات وزن بدن در 8 و 12 هفتگی را نشان داد
    کلیدواژگان: اثر مادری، روند ژنتیکی، صفات اقتصادی، مرغان بومی، وراثت پذیری
  • فرزانه فیل کوش مقدم، نصرالله پیرانی، جلیل شجاع، قربان الیاسی، اکبر تقی زاده، عباس حاجیحسینلو صفحه 97
    ژن POU1F1 (PIT-1 یا GHF-1) به عنوان یکی از اعضای خانواده فاکتورهای رونوشت برداری ژن POU، عمدتا در غده هیپوفیز بیان شده و یک تنظیمکننده مثبت برای هورمون رشد، هورمون پرولاکتین، هورمون محرک تیروئید، خود POU1F1 و همچنین ژنهای مربوط به گیرنده های هورمون آزادکننده هورمون رشد میباشد. به منظور بررسی چند شکلی های موجود در این ژن در گوسفندان نژاد ماکویی، پس از استخراج DNAبه روش نمکی از 95 نمونه خون گوسفندان نر و ماده متعلق به این نژاد از مرکز اصلاح نژاد ماکو، از واکنش زنجیرهای پلیمراز برای تکثیر قطعه 295 bp ازDNA (بخشی از اینترون 2، اگزون 3 و بخشی از اینترون 3) توسط یک جفت آغازگر اختصاصی طراحی شده، استفاده شد. بررسی چندشکلی فرم فضایی رشته های منفرد (SSCP) محصولات PCR توسط ژل پلیآکریلامید 6% و رنگآمیزی نیترات نقره انجام شد. درنهایت 4 الگوی باندی متفاوت AA، AB، CC و CDبترتیب با فراوانی های45/0،073/0،44/0و037/0مشاهده شدند. فراوانی آللهای A، B، C و Dدر جمعیت مورد بررسی بترتیب 4895/0، 0368/0، 4579/0و0158/0 محاسبه شد. تنوع ژنتیکی برای این ژن 20/55% بدست آمد. نتایج نشان دادند که تعادل هاردی- واینبرگ در جمعیت مورد مطالعه گوسفندان ماکویی وجود ندارد. ارتباط معنی داری بین ژنوتیپها و وزن بدن در نه ماهگی و یکسالگی (05/0P<) مشاهده شد، بطوری که حیوانات با ژنوتیپ CC دارای میانگین وزن نه ماهگی (8/33 کیلوگرم) و وزن یکسالگی (75/44کیلوگرم) بیشتری در مقایسه با دامهای با ژنوتیپ AA(بترتیب 88/27 و 74/39 کیلوگرم) در همین سنین داشتند.
    کلیدواژگان: چندشکلی، صفات مربوط به رشد، گوسفند ماکویی، PCR، SSCP، POU1F1
  • سعادت صادقی، سیدعباس رافت، جلیل شجاع غیاث، سعیدآزادی اسکویی صفحه 105
    این آزمایش به منظورتعیین خصوصیات شیردهی، رفتارشناسی و سرعت شیردوشی درگوسفندان قزل و دورگ های قزل-آرخامرینوس، قزل-بلوچی، مغانی-آرخامرینوس و بلوچی-مغانی انجام گرفت. دوشش توسط دستگاه شیردوشی ماشینی بعد از شیرگیری بره ها آغاز و تا پایان دوره ی شیردهی هر هفته یک بار رکورد تولید شیر ثبت می شد.برای آنالیز داده های مقدار شیر روزانه، سرعت شیردوشی و مدت زمان دوشش از رویهMIXED و برای رفتار حیوان هنگام دوشش از رویهCATMODنرم افزار آماریSAS استفاده شد.نژاد، شکم زایش، مرحله ی شیردهی، تعداد بره در هر زایش، اثر متقابل مرحله ی شیردهی و نژاد، اثر متقابل مرحله ی شیردهی و شکم زایش، مرحله ی شیردوشی×شکم زایش×تعداد بره در هر زایش و حیوان، اثر معنی داری (05/0P<) روی میزان تولید شیر روزانه داشتند. شکم زایش، مرحله ی شیردهی، تعداد بره در هر زایش، حیوان، اثر متقابل مرحله ی شیردهی و نژاد و اثر مرحله ی شیردهی×شکم زایش×تعداد بره در هر زایش بر سرعت شیردوشی حیوان اثر معنی داری (05/0P<) داشتند.نژادو مرحله ی شیردهی اثر معنی داری (05/0P<) روی رفتار حیوان هنگام دوشش داشتند.میانگین حداقل مربعات و انحراف معیار تولید شیر برایگوسفندان قزل و دورگ های قزل-آرخامرینوس، قزل-بلوچی، مغانی-آرخامرینوس و بلوچی-مغانی به ترتیب27±9/343،29±228، 28±5/272، 29±6/219 و 27±3/232 گرم در روز بود.تفاوت بین میزان شیر روزانهروزانه نژاد قزل و دورگ ها معنی دار (05/0P<)بود. بین خلق و خوی هنگام دوشش و همچنین مدت زمان دوشش بین نژاد قزلو دورگ های مغانی-بلوچی و قزل-آرخارمرینوس تفاوت معنی داری (05/0P<) وجود داشت. مرحله شیردهی اثر معنی داری(05/0P<) روی تولید شیر روزانه، سرعت شیردوشی، مدت زمان دوشش و رفتار حیوان هنگام دوشش داشت
    کلیدواژگان: آرخارمرینوس، زمان دوشش، سرعت شیردوشی، گوسفند قزل
  • مرتضی گل زاده، پرویز فرهومند، محسن دانشیار صفحه 117
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر دانه سماق در جیره جوجه های گوشتی بر عملکرد، خصوصیات لاشه و متابولیت های خون آنها انجام گرفت. 200 قطعه جوجه نر یک روزه نژاد راس (308) در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار به ازای هر تیمار و 10 جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون سماق) و جیره های حاوی سطوح 25/0، 5/0 و 1 درصد پودر دانه سماق بودند. نتایج بدست آمده نشان داد که مصرف خوراک جوجه های تغذیه شده با سطح یک درصد سماق در دوره آغازین (یک تا 21 روزگی) و کل دوره (0 تا 42 روزگی) به ترتیب بیشتر از مقادیر مربوط به سایر جوجه ها و مقدار مربوط به جوجه های شاهد و تغذیه شده یا سطح 25/0 درصد پودر دانه سماق بود (05/0P<). ضریب تبدیل خوراک جوجه های تغذیه شده با 1 درصد پودر دانه سماق در دوره آغازین بالاتر از مقدار مربوط به جوجه های گروه شاهد و تغذیه شده با سطح 25/0 درصد سماق و در دوره رشد (22 تا 42 روزگی) و کل دوره بالاتر از مقدار مربوط به سایر جوجه های آزمایشی بود (5./.P<). جوجه های تغذیه شده با سطح 1، بالاترین وزن نسبی چربی حفره بطنی را در بین جوجه های آزمایشی داشتند (05/0P<). در سن 42 روزگی، جوجه های تغذیه شده با سطوح 5/0 و 1 درصد پودر دانه سماق، کلسترول وVLDL-c پلاسمای پایین تری در مقایسه باجوجه های شاهد و تغذیه شده با 25/0 درصد سماق داشتند (05/0P<).
    کلیدواژگان: پودر دانه سماق، جوجه های گوشتی، خصوصیات لاشه، عملکرد، فراسنجه های خونی
  • محسن علمی، علیرضا فانی صفحه 129
    این تحقیق به منظور بررسی میزان خوش خوراکی مکمل گرده تهیه شده با فید بی و مخمر نانوایی و اثر آنها بر افزایش جمعیت کلنی های زنبور عسل (Apis mellifera L.) انجام شد. بدین منظور 16 کلنی زنبور عسل، با ملکه یکساله خواهری و میزان جمعیت و ذخایر غذایی یکسان، به چهار تیمار و چهار تکرار تقسیم شد. کلنی های گروه اول بعنوان گروه شاهد فقط با شربت شکر یک به یک تغذیه شدند؛ گروه دوم با کیک (15% مخمر نان + 45% فیدبی+ 30% پودر شکر + 10% عسل) + شربت شکر؛ گروه سوم با کیک (25% مخمر نان + 35% فیدبی + 30% پودر شکر + 10 % عسل) + شربت شکر و گروه چهارم با کیک (60% فیدبی + 30 % پودر شکر + 10 % عسل) + شربت شکر در شش مرحله به فاصله یک هفته تغذیه شدند. در طول آزمایش، هر 21 روز یک بار میزان جمعیت بالغین و نوزادان کلنی ها اندازه گیری شد. داده های به دست آمده از آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که جیره های مربوط به گروه های دوم و چهارم بهترین خوش خوراکی را داشته و حداکثر میزان پرورش نوزاد و افزایش جمعیت را در کلنی ها سبب شدند. میانگین مصرف جیره غذایی در گروه چهارم و دوم به ترتیب برابر 25/251 و 5/237 گرم و گروه سوم 145 گرم کیک در 6 هفته بود. 42 روز بعد از شروع آزمایش همه گروه هایی که با کیک مکمل گرده تغذیه شدند، از نظر سطح نوزادان در وضعیت بهتری نسبت به گروه شاهد قرار داشته؛ به طوری که گروه چهارم با میانگین 21546 سلول بیشترین و شاهد با میانگین 25/9065 سلول کمترین میزان نوزاد را داشتند. هم چنین در روز 42 آزمایش کندوهای گروه چهارم و گروه دوم به ترتیب با میانگین 21938 و 21375 زنبور کارگر دارای جمعیت بیشتری نسبت به تیمارهای سوم و شاهد به ترتیب با میانگین 18000 و 14625 زنبورکارگر بودند. نتایج آزمایش نشان داد که تغذیه زنبورها با جیره غذایی 45% فیدبی + 15% مخمر + 30% پودر شکر + 10% عسل از لحاظ خوش خوراکی و افزایش جمعیت نوزادان و بالغین بر سایر جیره های غذایی ارجحیت دارد.
    کلیدواژگان: زنبور عسل، فید بی، مخمر نانوایی، خوش خوراکی
  • احسان مقدس، سیدامیرحسین مهدوی، عبدالحسین سمیع، محمد علی عباسی صفحه 139
    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پروتئین و ترئونین بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ و ساختار بافتی ژژنوم مرغ های تخم گذار، آزمایشی با استفاده از 180 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه های-لاین W36(در سن 48 هفتگی) و به مدت 70 روز انجام پذیرفت. مرغ ها به صورت تصادفی بین 9 تیمار آزمایشی متشکل از 4 تکرار و 5 قطعه مرغ در هر تکرار و در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 بر پایه طرح کاملا تصادفی اختصاص یافتند. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سه سطح پروتئین خام (100، 95 و 90 درصد توصیه راهنمای پرورش های-لاین W36) و سه سطح ترئونین (100، 110 و 120 درصد توصیه راهنمای پرورش های-لاین W36) بود. میانگین مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک، درصد تولید، وزن و بازده روزانه تولید تخممرغ در سه بازه زمانی شامل 35 روز اول، 35 روز دوم و کل دوره محاسبه شد. در پایان دوره اول و دوم صفات کیفی تخممرغ شامل واحد هاو، شاخص زرده، رنگ زرده، کیفیت و استحکام پوسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن بود که کاهش 10 درصدی پروتئین خام جیره و همچنین افزایش 20 درصدی سطح ترئونین جیره هیچ گونه تاثیر معنی داری بر میانگین مصرف خوراک روزانه، درصد تولید تخممرغ، بازده روزانه تولید تخممرغ، ضریب تبدیل خوراک و هم چنین شاخص های کیفیت تخم مرغ مانند واحد هاو، شاخص زرده، ضخامت و استحکام پوسته نداشت. اما کاهش 10 درصدی پروتئین خام سبب کاهش وزن تخممرغ در هر سه بازه زمانی گردید (05/0P<). از سوی دیگر هر چند کاهش 10 درصدی پروتئین جیره هیچ گونه تاثیر نامطلوبی بر شاخصهای طول پرز، عمق کریپت و نسبت طول پرز به عمق کریپت نداشت، اما تغذیه این سطح از پروتئین موجب کاهش تعداد نسبی سلولهای جامی ناحیه ژژنوم شد که این امر با افزودن سطح120 درصد ترئونین جبران گردید. لذا یافته های آزمایش حاضر بیان گر آن است که هرچند کاهش 10 درصدی پروتئین خام جیره مرغهای تخمگذار تاثیر نامطلوبی بر صفات عملکردی، کیفیت تخم مرغ و ساختار بافتی ژژنوم مرغهای تخمگذار نداشت، اما با این وجود بیشترین تعداد نسبی سلول های جامی ژژنوم زمانی حاصل گردید که از بالاترین سطح ترئونین استفاده شد.
    کلیدواژگان: مرغ های تخمگذار، پروتئین، ترئونین، عملکرد، کیفیت تخم مرغ، ساختار بافتی ژژنوم
  • معین قناعت پرست رشتی، فرید شریعتمداری، محمد امیر کریمی ترشیزی صفحه 161
    این آزمایش برای تعیین تاثیر افزودن آنزیم فیتاز و اسید پروپیونیک بر جیره بر پایه ذرت و سویا با کمبود فسفر در دسترس، بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شده. تعداد 120 قطعه جوجه خروس گوشتی نژاد آرین تهیه و به 12 واحد آزمایشی شامل 4 تیمار و 3 تکرار، تقسیم شدند. جوجه های گوشتی از 8 تا 21 روزگی با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. جیره های آزمایشی شامل: 1- جیره با کمبود فسفر(141/0 درصد) در دسترس (شاهد منفی) 2- شاهد منفی+ آنزیم فیتاز (ناتوفوس300FTU) 3- شاهد منفی+ اسیدپروپیونیک (2/0 درصد) + آنزیم فیتاز و 4-جیره با فسفر در دسترس کافی (شاهد مثبت) بود. جوجه هایی که جیره شاهد مصرف کرده بودند، عملکرد بهتر و قابلیت هضم مواد مغذی بالاتری نسبت به آنهایی که جیره با کمبود فسفر در دسترس مصرف کرده بودند، نشان دادند (05/0P<). افزودن آنزیم فیتاز، افزایش وزن و خوراک مصرفی را بهبود داد (05/0P<). افزودن اسید پروپیونیک به جیره حاوی آنزیم فیتاز منجر به بهبود صفات عملکردی شده (05/0P<). افزودن آنزیم فیتاز به جیره ای که کمبود فسفر در دسترس دارد، منجر به بهبود قابلیت هضم ماده خشک، انرژی و فسفر شده (05/0P<). افزودن اسید پروپیونیک به جیره حاوی آنزیم فیتاز، تاثیری بر قابلیت هضم ماده خشک، انرژی و فسفر نداشت ولی منجر به افزایش قابلیت هضم پروتئین شد (05/0P<). بطور کلی افزودن اسید پروپیونیک به جیره با کمبود فسفر دسترس حاوی آنزیم فیتاز، موجب بهبود صفات عملکردی شده است.
    کلیدواژگان: اسید فایتیک، آنزیم فیتاز، اسید پروپیونیک، عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی
  • فرزانه خاکپور ایرانی، محسن دانشیار، رامین نجفی صفحه 171
    طی آزمایشی، اثرات سطوح مختلف لیزین (90، 100 و110درصدسطح احتیاجات راس308) و پیریدوکسین(3، 6 و 9 میلی گرم در کیلوگرم) بر رشد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی بررسی شد. برای این منظوراز 450 قطعه جوجه نر یک روزه راس 308 در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 استفاده شد.سطوح مختلف لیزین و پیریدوکسین اثری بر افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک پرندگان به صورت هفتگی نداشتند. اما پرندگان تغذیه شده با سطوح بالای لیزین، افزایش وزن کمتری داشتند(05/0P<). لیزین تاثیری بر میزان هماتوکریت خون نداشت اما سطح 6 میلی گرم در کیلوگرم پیریدوکسین باعث افزایش میزان هماتوکریت خون گردید(05/0P<). هر دوی لیزین(05/0P<) و پیریدوکسین(01/0P<) میزان کلسترول خون را تحت تاثیر قرار دادند. در پایین ترین سطحلیزین، هر دو سطح 6 و 9 میلی گرم پیریدوکسین، کلسترول خون را افزایش دادند. همچنین در سطح متوسط لیزین،فقط6 میلی گرم در کیلوگرم پیریدوکسین باعث افزایش کلسترول شد ولی در بالاترین سطح لیزین، افزایش پیریدوکسین تاثیری بر میزان کلسترول نداشت. جوجه های تغذیه شده با بالاترین سطح لیزین، مقدار کلسترول خون بیشتری در مقایسه با جوجه های تغذیه شده با سطح پایین تر آن داشتند. اگرچه افزودن پیریدوکسین باعث افزایش میزان هماتوکریت خون شد ولی تاثیری بر عملکرد یا سایر پارامترهای اندازه گیری شده دیگر نداشت. همچنین مزیتی در استفاده توام لیزین و پیریدوکسین بر هیچ یک از پارامترهای آزمایش اخیر وجود نداشت.
    کلیدواژگان: تنش گرمایی، پیریدوکسین، خصوصیات لاشه، رشد، لیزین
  • محمد علی عباسی، سیدامیرحسین مهدوی، عبدالحسین سمیع صفحه 185
    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پروتئین و ترئونین بر عملکرد و پاسخ های سیستم ایمنی جوجه های گوشتی، آزمایشی با استفاده از 432 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 انجام پذیرفت. جوجه ها به صورت تصادفی به 9 تیمار آزمایشی و 4 تکرار (12 جوجه در هر تکرار) در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 بر پایه طرح کاملا تصادفی اختصاص یافتند. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف پروتئین با 3 سطح 100، 95 و 90 درصد توصیه های راهنمای پرورش سویه راس و سطوح مختلف ترئونین با 3 سطح 100، 110 و 120 درصد توصیه های راهنمای پرورش سویه راس بودند. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که هر چند استفاده از سطوح مختلف پروتئین و ترئونین تاثیر معنی داری بر تیتر آنتی بادی علیه ویروس بیماری نیوکاسل نداشت، اما کاهش سطح پروتئین جیره، موجب کاهش پاسخهای ایمنی هومورال اولیه (16/0P=) و ثانویه (13/0P=) علیه گلبول قرمز گوسفندی در یک سطح حاشیه ای گردید؛ با این وجود افزایش 10 درصدی سطح ترئونین جیره توانست این پاسخ ها را به شکل موثری بهبود بخشد (05/0P<). استفاده از جیره های با حداقل 110 درصد نیاز ترئونین سبب کاهش معنی دار نسبت های آلبومین به گلوبولین (01/0P<) و هتروفیل به لنفوسیت (05/0P<) گردید. این پاسخ ها به دلیل تاثیر قابل توجه سطوح بالای ترئونین بر افزایش سطح گلوبولینهای سرم و همچنین درصد لنفوسیت ها بروز نموده بود (05/0P<). اثر متقابل بین سطوح مختلف پروتئین و ترئونین در پاسخ بافتهای لنفاوی معنی دار بود (05/0P<) و بالاترین وزن نسبی طحال و بورس فابریسیوس و همچنین بیشترین تعداد غده لنفاوی غیر منتشره ناحیه لامیناپروپریای ژژنومی، متعلق به پرندگانی بود که از بالاترین سطوح پروتئین و ترئونین استفاده نموده بودند. لذا نتایج آزمایش حاضر بیانگر آن است که هرچند کاهش 10 درصدی پروتئین جیره سبب کاهش پاسخهای ایمنی هومورال و وزن نسبی بورس فابریسیوس در جوجه های گوشتی گردید، اما افزودن حداقل 110 درصد ترئونین توصیه شده توانست پاسخهای ایمنی هومورال، درصد گلوبولینهای خونی و هم چنین نسبت لنفوسیتها را بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، پروتئین، ترئونین، سیستم ایمنی
  • حافظعلی دلجو عیسی لو، مرادپاشا اسکندری نسب صفحه 201
    به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات تولیدمثلی گاوهای هلشتاین استان آذربایجان شرقی، اطلاعات دوازده سال (1376-1388) در شش گله گاو شیری بزرگ استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات با روش حداکثر درستنمایی محدود شده تحت مدل های حیوانی یک و چند صفتی برآورد شد. وراثت پذیری سن اولین زایش، تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی، روزهای باز، نرخ آبستنی، طول آبستنی، فاصله بین دو زایش متوالی، فاصله تلقیح تا تلقیح منجر به آبستنی و فاصله زایش تا اولین تلقیح به ترتیب 12، 1/7، 1/4، 3/7، 6، 7/4، 4/4، 21 درصد برآورد شد. بیشترین مقدار همبستگی ژنتیکی بین اولین تلقیح تا تلقیح منجر به آبستنی و تعداد تلقیح منجر به آبستنی (97درصد) و کمترین مقدار بین روزهای باز با تعداد تلقیح منجر به آبستنی (2/0 درصد) بود. همبستگی ژنتیکی بین تعداد تلقیح منجر به آبستنی با فاصله زایش تا اولین تلقیح و سن اولین زایش به ترتیب 001/0 و 001/0- بود.
    کلیدواژگان: صفات تولیدمثلی، پارامتر ژنتیکی و فنوتیپی، گاوهلشتاین
|
  • Smm Seyedalmoosavi, A. Riasi, Mh Fathi Nasri, H. Farhangfar Page 41
    This experiment was conducted to evaluate the effects of water delivery systems and dill (A. graveolens) essence on weaning age، rumen fermentative condition، performance and fecal score of Holstein calves. For these purpose 40 female calves allocated to 4 treatment and 10 replicate each. Water delivery systems were open bucket and nipple. Dill essence was added to starter feed with two levels (0 and 0. 05%). The calves were monitored from 3 days age to 3 weeks after weaning. The data were analyzed using a completely randomized design with 2*2 factorial method. The results showed that water delivery system and dill essence reduced (P<0. 05) feed intake during post weaning period. Nipple system increased but the essence decreased (P<0. 05) daily water consumption. Dill essence increased (P<0. 05) the average daily gain only during preweaning period and thereby it improved the calves performance during pre-and post weaning periods. Rumen fermentative condition and weaning age were not affected by the treatments. The fecal score relatively reduced (P<0. 05) using nipple system and adding the essence to the starter feed of calves. It was concluded that nipple system and dill essence (0. 05%) had beneficial effects on health of growing calves.
    Keywords: Water delivery system, Herbal essence, performance, Holsteins calves
  • R. Nourmohammadi, Sm Hosseini, M. Vakili Page 57
    An experiment was conducted to study the effect of microbial phytase (MP) supplementation and citric acid (CA) on some ileal nutrients digestibility، plasma minerals retention، growth performance، serum enzyme activity and some serum metabolites of broiler chicks. Two hundred and seventy male broiler chicks (Ross 308) were used in a randomized complete block design with factorial arrangement of 3×3، three levels of CA (0، 3 and 6%) and three levels of MP (0، 500 and 1000 phytase IU/kg). The present results indicated that supplementation of diets with MP caused significant increase (P<0. 05) in body weight gain، feed intake، ileal nutrients digestibility، plasma concentration of cholesterol، triglycerides and phosphorus and also Aspartate Aminotransferase activity; however، this factor caused significant decrease (P<0. 05) in Alkaline Phosphatase، Lactate Dehydrogenase and Alanine Aminotransferase enzyme activities and plasma Fe concentration. Also، our results showed that addition of 3% CA caused significant increase (P<0. 05) in ileal digestibility of crude protein، apparent metabolizable energy and total phosphorus. Using the highest level of dietary CA decreased (P<0. 01) the growth performance parameters، ileal digestibility of nutrients (except in the case of Ca)، plasma concentration of cholesterol، P and Fe and also alkaline phosphatase enzyme activity، however this level of CA increased (P<0. 05) lactate dehydrogenase activity. In conclusion، the present findings demonstrated that administration of diets with 3% CA and 1000 U/kg MP improved ileal nutrients digestibility، minerals retention and growth performance of broiler chickens.
    Keywords: Broiler chicks, Blood parameters, Citric acid, Ileal digestibility, Microbial phytase
  • E. Lotfi, S. Zerehdaran, M. Ahani Azari Page 73
    The productive traits including body weight at different ages، carcass related-traits and reproductive traits including egg production، mean egg weight، fertility and hatchability were studied in a population of Japanese quail in the Research Center of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources. The fixed effects for body weight were sex and generation-hatch، for carcass related-traits were sex and hatch and for reproductive traits was hatch effect. Descriptive statistics، including the test for normality and significance of fix effects، were obtained using the univariate and general linear model (GLM) procedures of SAS. The mean values of body weight at hatching، 7، 14، 21، 28، 35، 42 and 91 days of age were 8. 91، 32. 26، 72. 56، 124. 5، 171. 38، 203. 34، 232. 37and 270. 6 g، respectively. The average percentages of carcass، breast muscle، thigh muscle، skin، abdominal fat and intramuscular fat were 59. 12، 24. 12، 14. 51، 5. 2، 0. 8 and 8%، respectively. Also average values of age and weight at sexual maturity were 48. 32 days and 244. 12 g، respectively. The significant differences (P<0. 05) were observed between various levels of fixed effects for studied traits. Although the mean values of body weight and weight of carcass composition in females were higher than males، percentage of carcass composition in females were lower than males (P<0. 05).
    Keywords: Japanese quail, Fixed effects, Economic traits
  • M. Salehi Nasab, S. Zerehdaran, Ma Abbasi Page 85
    The objective of the present study was to estimate variance components and the heritability for economic traits in Yazd native fowl and evaluation of performed breeding programs based on genetic and phenotypic trends according to the most suitable model for each trait. For this purpose، the information of 9000 female and 9000 male birds collected during 2001 to 2008 were used. Variance components were estimated for body weight at 8 (BW8) and 12 (BW12) weeks of age، age at sexual maturity (ASM)، egg number (EN) and average egg weight at 28th، 30th and 32nd weeks (EW) using restricted maximum likelihood method and six animal models. The most suitable model was determined using likelihood ratio test for each trait. For BW8، BW12، ASM and EN، a model consisting of maternal permanent environmental effect in addition to direct genetic effect was the best. For egg weight، a model with maternal genetic and permanent environmental effects in addition to direct genetic effect was the optimal model. The estimates of direct heritability were from 0. 11 (EN) to 0. 17 (ASM). The results indicated that ignoring maternal effects in the models، overestimates the estimating of direct genetic variance and heritability for all traits. The genetic trends were calculated for BW8، BW12، ASM، EN and EW (2. 96 and 4. 86 g، -0. 02 day، 0. 02 egg number and 0. 01 g، respectively). Maternal genetic trend for EW (-0. 01) was significant (P<0. 001). The results indicated that performed breeding program during generations was favorable for BW8 and BW12
    Keywords: Maternal effect, Genetic trend, Economic traits, Native fowl, Heritability
  • F. Filkoosh Moghaddam, N. Pirany, J. Shodja, Gh Elyasi, A. Taghizadeh, A. Hajihosseinloo Page 97
    POU1F1 (also named PIT-1 or GHF-1) as a member of the POU family of transcription factors، is mainly expressed in the pituitary and has positive regulation on growth hormone، prolactin، thyroid-stimulating hormone β، POU1F1 itself and growth hormone releasing hormone receptor genes. In order to investigate POU1F1 gene polymorphism of Makuyi sheep breed، after extraction of DNA with salting out method from blood samples of 95 males and females belonging to this breed from breeding center of Maku، the polymerase chain reaction was used to amplify 295 bp DNA fragment (a part of intron 2، exon 3 and a part of intron 3) with a pair of designed specific primers. The single stranded conformation polymorphism (SSCP) patterns of PCR products were studied using 6% polyacrylamide gel and silver staining method. Finally 4 band patterns AA، AB، CC and CD were obtained with frequencies of 0. 45، 0. 073، 0. 44 and 0. 037، respectively. The frequency of A، B، C and D alleles was calculated as 0. 4895، 0. 0368، 0. 4579 and 0. 0158، respectively. Gene diversity was 55. 2%. The results indicated that Makuyi sheep population was not in Hardy-Weinberg equilibrium (P<0. 05). Significant (P<0. 05) statistical relationships between polymorphism of POU1F1 gene and body weights at 9 (W9) and 12 (W12) months were found. The CC genotype was associated with highest W9 and W12 (33. 8 and 44. 75 Kg، respectively) than AA genotype.
    Keywords: Makuyi sheep, Growth, related traits, PCR, SSCP, Polymorphism, POU1F1
  • S. Sadeghi, A. Rafat, J. Shodja, S. Azaddi Page 105
    This research was carried out to study of milk traits، animal behavior and milking rate in third generation crossbreeds of Ghezel-Arkharmerino، Ghezel-Baluchi، Moghani-Arkharmerino، Moghani- Baluchi and Ghezel breed. The test-day milk records started at first week weaning and then test-day milk records were recorded every week and continued to end of lactation. The procedure used for the analysis of the test-day milk yield، milking rate and milking time was mixed model and for animal behavior during milking was categorical data and generalized linear models (CATMOD) in the SAS statistics software. The breed، parity، stage of lactation، latter size، interaction between stage of lactation and breed، interaction between stage of lactation and parity and parity×latter size×stage of lactation were significant effects (P<0. 05) on test-day milk yield. The parity، stage of lactation، latter size، animal interaction between stage of lactation and breed and parity×latter size×stage of lactation were significant effects on milking rate (P<0. 05). The breed and stage of lactation had significant effects on animal behavior during of milking (P<0. 05). Avrage±standard error (gram per day) test-day milk yield in Ghezel ewes، Ghezel-Arkharmerino، Ghezel-Baluchi، Moghani-Arkharmerino، Moghani-Baluchi crossbreds was 343. 9±27، 228±29،272. 5±28،219. 6±29 and 232. 3±27، respectively. The significant difference was between Ghezel breed with all crossbreeds on test-day milk yield (P<0. 05). The significant differences were between Ghezel breed with Ghezel-Arkhamerino and Moghani-Baluchicrossbreeds (P<0. 05) on behavior during milking and milking time. The stage of lactation had significant (P<0. 05) effect on test-day milk yield، milking rate and milking time.
    Keywords: Arkharmerino, Milking time, Milking rate, Ghezel sheep
  • M. Golzadeh, P. Farhomand, M. Daneshyar Page 117
    The present study was conducted to investigate the effects of different levels of sumac seed''s powder on growth performance، carcass characteristics and blood parameters of broiler chickens. Two hundred one-day-old male broilers chicks (Ross 308) in 4 treatments with 5 replicates and 10 birds in each replicate were used in this experiment. The results showed that the feed consumption of 1 percent sumac fed birds was higher than that of other birds during the starter period (0 to 21 days of age) and was higher than that of control and 0. 25 percent sumac fed birds during the whole experimental period (0 to 42 days of age) (P<0. 05). The feed conversion ratio of 1 percent sumac fed birds was higher as compared to that of control and 0. 25 sumac fed birds during the grower period (22 to 42 days of age) and as compared to other birds during whole the experimental period (P<0. 05). The 1 percent sumac fed birds had the highest proportional abdominal fat weight between the treatments (P<0. 05). At day 42 of age، 1 and 0. 5 percent sumac fed birds had the lower plasma cholesterol and VLDL-c as compared to control and 0. 25 sumac fed birds (P<0. 05).
    Keywords: Sumac seed powder, Broilers, Carcass characteristics, Performance, Blood indices
  • M. Elmi_A. R Fani Page 129
    The present study was conducted to investigate attractiveness of pollen supplements prepared with Feed Bee and bakery yeast and their effects on population development of honey bee (Apis mellifera L.) colonies. Sixteen honey bee colonies with one year old sisterhood queens and similar in size، food reserves and adult population were divided into 4 groups randomly. The colonies were fed: with a sugar solution (1:1) only in control group، a sugar solution and patties composed of 15% bakery yeast، 45% Feed Bee، 30% powdered sugar & 10% honey in second group; a sugar solution and patties composed of 25% bakery yeast، 35% Feed bee، 30% powdered sugar and 10% honey in third group and a sugar solution and patties composed of 60% Feed Bee، 30% powdered sugar and 10% honey in forth group. The supplemental foods were fed to colonies as weekly. The period of feeding treatment foods were 6 weeks. Adult bees population and brood numbers of colonies were measured two times each 21 days. Analysis of data as completely randomized design (CRD) using the SPSS software showed that the diets fed to the fourth and the second groups had the best attractiveness and stimulated the highest brood rearing and population development. The average cumulative consumption of patties of fourth group was significantly (p<0. 05) higher (251. 25 gr/colony/6 weeks) which followed by patties of second group (237. 5 gr/colony/6 weeks). Third group had the lowest consumption (145 gr/colony/6 weeks). It was noticed that after 6 weeks feeding، colonies fed with the patties reared more brood than control group. Colonies of fourth group reared significantly (p<0. 05) more brood (as average of 21546 cell/colony) than the other groups. In the end of experiment، hives of the fourth group had significantly more adult bees population (averagely 21938 worker bees/colony) followed by second group (averagely 21375 worker bees/colony). It is concluded that feeding honey bee colonies with 45% Feed Bee، 15% yeast، 30% powdered sugar and 10% honey improve brood rearing and adult bees population.
    Keywords: Attractiveness, Bakery Yeast, Feed Bee, Honey Bee, Pollen Supplement
  • A. Moghaddas, Ah Mahdavi, Ah Samie, Ma Abassi Page 139
    This experiment was designed to evaluate the effects of different levels of dietary crude protein and threonine on performance، egg quality and histological structure of jejunum in laying hens. One hundred and eighty 48-week old white leghorn hens (Hy-Line، W-36) were randomly assigned to a 3×3 factorial arrangement of treatments based on a completely randomized design that consisted of 9 dietary treatments with 4 replicates of 12 birds each. Experimental diets were included three levels of crude protein (90، 95 and 100% of Hy-Line W36 recommendations) and three levels of dietary threonine (100، 110 and 120% of Hy-Line W36 specifications). The experimental period lasted for a total of 10 weeks and egg quality and performance parameters of laying hens were assessed two times at the end of 5th and 10th weeks of experiment. At final day of trial، two hens per cage were slaughtered to investigate the influence of dietary treatments on jejunal histological structure. Our results showed that decrease in dietary crude protein percent up to 10% and increase of dietaty threonine percent up to 20% had no significant effect on average daily feed consumption، egg production، egg mass، feed conversion ratio، Haugh unit، yolk index and eggshell thickness and hardness. Nonetheless، feeding low-crude protein diets caused to significant decrease on the average of egg weight (P<0. 05). On the other hand، although dietary crude protein reduction had no remarkable effects on villus height، crypt depth and the ratio of villus height to crypt depth، fortification of low-crude protein diets (90% of recommendations) decreased the relative jejunal goblet cell numbers; however، supplementation of diets with 120% threonine could compensate these alterations. In conclusion، although reduction of dietary crude protein level up to 10% had no adverse impact on performance، egg quality and jejunal histological structure of laying hens، the highest relative goblet cell numbers observed when the birds fed high-threonine diets.
    Keywords: Laying Hens, Protein, Threonine, Performance, Egg quality, Intestinal histology
  • M. Ghanaat Parast Rashti, F. Shariatmadari, M. Akarimi Torshizi Page 161
    An experiment was conducted to determine the effects of supplementing Phosphorus-deficient corn-soybean meal diet with supplementation of phytase and propionic acid on growth performance and nutrient utilization in completely randomized design. A total One hundred twenty 1-d-old male broiler chicks of the Arian strain were assigned to 4 dietary treatments، consisting of 12 pens of 10 birds each، and were fed experimental diets from 8 to 21 d of age. The experimental diets consisted of: 1) diet deficient in available phosphorus (negative control) 2) negative control+phytase (300 FTU) 3) negative control + propionic acid + phytase 4) diet with adequate available phosphorus (positive control). The negative control diet was the same as the positive control diet except that the non phytate P levels were 0. 141 VS 0. 38 percentages. Birds fed the positive control diet had higher growth performance and nutrient digestibility than those fed the negative control diet (P < 0. 05). Phytase improved Body weight gain and feed intake (P < 0. 05). The addition of propionic acid to the phytase-supplemented low-Phosphorus diets improved growth performance (P < 0. 05). Phytase improved ileal dry matter، energy and phosphorus digestibility (P < 0. 05). The addition of propionic acid to the phytase-supplemented low-Phosphorus diets did not affect (P >0. 05) on ileal digestibility of dry matter، energy and phosphorus، but improved ileal digestibility of protein (P < 0. 05). Our results indicate that the addition of propionic acid to the low-Phosphorus diets can improve broiler growth performance.
    Keywords: Phytic acid, Phytase, Propionic acid, Growth performance, Nutrient digestibility
  • F. Khakpour Irani, M. Daneshyar, R. Najafi Page 171
    Effects of different levels of lysine (90، 100 and 110% of Ross strain requirement) and pyridoxine (3، 6 and 9 mg/kg) on growth، carcass characteristics and some blood indices of broiler chickens exposed to a high ambient temperaturewere investigated. For this purpose،four hundred and fifty one-day-old Ross broiler chicks were used in a 3*3 factorialexperiment. Different levels of lysine and pyridoxine had no effect on weekly body weight gain، feed intake and feed conversion ratio of broiler chickens but birds fed the high lysine level had the lower body weight gain. Lysine had no effect on blood hematocrit. But pyridoxine affected the blood hematocrit (P<0. 05) and consumption of medium pyridoxine level increased the blood hematocrit. Both the lysine (P<0. 05) and pyridoxine (P<0. 01) changed the blood cholesterol. At the lowest lysine level، consumption of 6 and 9 mg pyridoxine caused the higher blood cholesterol. At the medium level of lysine، only 6 mg pyridoxine increased the blood cholesterol. At the highest level of lysine، pyridoxine supplementation didn’t affect the blood cholesterol. Increasing the lysine level resulted in higher blood cholesterol and the highest lysine fed birds had the higher blood cholesterol as compared to the birds fed the lower levels of lysine. Although pyridoxine supplementation caused the increased blood hematocrit، it didn’t affect the other parameters. Furthermore، supplementation of lysine and pyridoxine together had no advantage on the parameters of recent experiment.
    Keywords: Carcass characteristics, Heat stress, Growth, Lysine, Pyridoxine
  • H. Deljoo, M. Eskandarinasab Page 201
    Genetic and phenotypic parameters were estimated for calving interval (CI)، open days (OD)، conception rate (CR)، gestation length (GL)، number of service per conception (NSPC)، interval from calving to first service (CTFS)، age at first calving (AFC) and Interval from first service to conception (FSTC) in 6 large Holstein dairy herds in East Azerbaijan province. The reproductive traits used in this study were collected from 1997 to 2009 at the Livestock Service of the Ministry of Jihad Agriculture. Genetic and phenotypic parameters of the traits were estimated using restricted maximum likelihood (REML) procedure under univarite and multivariate animal models applying WOMBAT software. The estimated heritabilities for CI، OD، CR، GL، NSPC، CTFS، AFC and FSTC were 0. 047، 0. 041، 0. 073، 0. 060، 0. 071، 0. 21، 0. 12 and 0. 044، respectively. The estimated genetic correlations among the traits ranged from 0. 002 for OD–NSPC to 0. 97 for FSTC–NSPC. The estimated phenotypic correlations were generally lower than those of genetic correlations and ranged from 0. 001 to 0. 71.
    Keywords: Reproductive Traits, Genetic, Phenotypic Parameters, Holstein Cows