فصلنامه بیماری های پستان ایران
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 15، تابستان و پاییز 1391)

GATA3، یک فاکتور رونویسی است که به طور انحصاری در مراحل اولیه سرطان پستان تمایز یافته بیان می شود. تاکنون مطالعه ای بر روی پلی مورفیسم میکروستلایت های ژن GATA3 و ارتباط آن با سرطان پستان انجام نشده است. در این مطالعه وجود پلی مورفیسم در تکرار CT اینترون 3 ژن GATA3 و ارتباط آن با خطر ابتلا به سرطان پستان در منطقه اصفهان بررسی شده است.
نمونه های خون از 602 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء شهر اصفهان و 626 زن سالم مراجعه کننده به بیمارستان برای انجام آزمایش های بررسی وضعیت سلامت که هیچ سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان پستان نداشتند جمع آوری شد; پس از استخراج و تکثیر توالی مورد نظر، نمونه هائی با اندازهای متفاوت تعیین توالی شده و به عنوان مارکر مورد استفاده قرار گرفتند. ده طول متفاوت از تکرار CT ژن GATA3 بین 11 تا 62 تکرار و 62 ترکیب آللی)ژنوتیپ(مختلف در بین بیماران و افراد کنترل مشاهده شد. فراوانی آلل های 12 و 12 تکرار CT در افراد کنترل بیشتر از بیماران بود.
نتایج این تحقیق نشان داد که آلل های 12 و 12 تکرار CT احتمالا نقش محافظت کنندگی در برابر سرطان پستان دارند.

امروزه سرطان یکی از علل عمده مرگ و میر در جوامع بشری می باشد و سرطان پستان یکی از شایعترین آنهاست و یک سوم کلیه سرطانها در زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان را در آنان شامل می شود. از آنجاییکه آگاهی افراد از عوامل خطر، تشخیص زودرس و روش های پیشگیری از سرطان پستان نقش مهمی در کاهش بار بیماری دارد، این مطالعه با هدف تعیین میزان دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی مشهد که بالقوه می توانند نقش مهمی را در اطلاع رسانی و آموزش به افراد جامعه ایفا کنند انجام شده است.
روش انجام کار وبیماران: این یک تحقیق مقطعی) cross sectional (میباشد که در بین 033 نفر از دانشجویان در سال 1031 انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین افراد به دست آمده است. 3/ 55 درصد(نمره دانش متوسط داشته اند. بین سابقه فامیلی سرطان پستان ونمره دانش افراد ارتباط معنا داری وجود دارد) 35 / بیشتر افراد) 7 P<). بین رشته های بالینی ونمره دانش افراد نیز ارتباط معناداری وجود دارد 3/35(P< 33 درصد دانشجویان از علایم هشداردهنده سرطان پستان آگاهی. ) 30 درصد از آنها این عمل را ماهی یکبار به طور منظم انجام می دادند. / داشتند. 30 درصد افراد از روش انجام خودآزمایی پستان آگاهی داشتند ولی فقط 0 35/7 درصد افراد جهت انجام معاینه به پزشک مراجعه میکردند ولی فقط 01 درصد از آنها سالی یکبار به طور منظم این عمل را انجام می دادند. در بین دلایل عدم انجام خودآزمایی پستان و معاینه توسط پزشک سهل انگاری بیشترین درصد را به خود اختصاص می دهد. در بین منابع کسب اطلاعات کتب دانشگاهی بیشترین سهم) 01 درصد(را دارا بوده است.
با توجه به وظیفه شغلی جامعه مورد مطالعه در آینده و همچنین با توجه به اهمیت خودآزمایی پستان ومعاینه توسط پزشک در تشخیص زودرس سرطان پستان و نیز پایین بودن عملکرد دانشجویان پیشنهاد می شود دست اندر کاران خدمات بهداشتی درمانی در جریان این امر قرار گرفته تا در صورت امکان برای افزایش سطح دانش، نگرش و به ویژه عملکرد دانشجویان تدابیر مناسبی اندیشیده شود.

پمفیگوس ولگاریس از بیماری های اتوایمیون تاولی پوست و غشا مخاطی است که درمان آن بر اساس تجویز دارو های ایمنوساپرسیو و کورتیکواستروئیدها می باشد. ضعف سیستم ایمنی این بیماران سبب بروز عفونت های مختلفی توسط میکروارگانیزم های فرصت طلب می شود. نوکاردیا بعنوان یکی از این باکتری ها قادر به ایجاد عفونت در بیماران ایمنوساپرس می باشد. مقاله حاضر اولین گزارش موردی آبسه پستان توسط نوکاردیا در بیمار مبتلا به پمفیگوس از ایران می باشد.
معرفی مورد: بیمار یک خانم 33 ساله مبتلا به بیماری پمفیگوس که در حال درمان با پردنیزولون بود با شکایت از ناحیه پستان در بیمارستان رازی تهران بستری و بعد از بررسی های بالینی وکلینیکی کامل، آبسه پستان تشخیص داده شد. در ادامه، از آبسه بطریق آسپیره نمونه برداری و جهت بررسی به آزمایشگاه میکروبیولوژی ارسال شد. در بررسی مستقیم ترشحات و رنگ آمیزی نمونه ها به روش گرم و پارشیال اسید فاست، باسیل های متعدد و باکتری های رشته ای مشاهده گردید. کلنی های رشد یافته در روش کشت نیز مورد بررسی میکروبی قرار گرفت و در وهله اول شباهت باکتری به نوکاردیا محرز شد. در ادامه بررسی میکروبیولوژی ایزوله باکتری با تست های متعدد فنوتیپی مورد شناسایی قرار گرفت و ایزوله به نوکاردیا نوا کمپلکس شباهت زیادی نشان داد. تست آنتی بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن انجام و ایزوله به آنتی بیوتیک های جنتامایسین، ایمی پنم، آمیکاسین و سفوتاکسیم حساس و به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین و مینوسیکلین نیمه حساس و به آنتی بیوتیک های کوتریماکسازول و سیپروفلوکسازین مقاومت نشان داد.

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی 4 عاملی)آگاهی افزایی، امید، ایجاد رابطه درمانی مناسب و نظم بخشی رفتار (برر ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان، بود. این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشری برا طررپ پریش آزمرون پر – آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت پوشرش مرکرز تحقیقرات سرطان دانشگاه شهید بهشتی بودند که با نمونه گیری هدفمند از بین مراجعین کلینیک تخصصی آذر وابسته به این مرکز انتخاب شدند = 03 نفر از داوطلبین شرکت در پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه) 51. n (جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 5 ساعته، یک بار در هفته تحت مداخله روان درمانی 4 عاملی به صورت گروهی قرار گرفتند. / 8 جلسه 1 ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه عمومی کیفت زندگی مبتلایان سرطان EORTC QLQ30 version 3.0 و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی مبتلایان به سرطان پستان EORTC QLQ-BR23 بود. برای تحلیرل داده هرا از آزمون هرای t همبسرته و تحلیرل کواریان استفاده گردید. داده ها حاکی از تفاوت معنادار گروه آزمایش در مقیاس کیفیت زندگی و زیر مقیاس های سلامت عمومی، عملکرد هیجانی، عملکررد جنسی و کاهش علائم بود هم چنین نتایج پژوهشتاثیر روان درمانی 4 عاملی را به عنوان یکی از مشاوره های روانشناسی و حمرایتی در افزایش سلامت روانی زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد.

سرطان پستان دومین عامل مرگ ناشی از سرطانها به شمار میرود. شیمی درمانی به دنبال سرطان پستان میتواند عمدهترین تاثیر را بر کیفیت زندگی بیماران داشته، سبب مختل شدن رفاه جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی در آنان و کاهش کیفیت زندگی این مددجویان شود. هدف از این تحقیق ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز انکولوژی کوثر قزوین می باشد. این تحقیق یک مطالعه کارازمایی بالینی در فیلد)بصورت قبل و بعد از مداخله(می باشداز اردیبهشت 0931 در مرکز شیمی درمانی بیمارستان کوثر قزوین انجام شد. حجم نمونه 54 مددجو که ماستکتومی شده و جهت شیمی درمانی مراجعه کرده بودند با همراهان انان که تحت مشاوره و اموزش - در زمینه درمان و مراقبت های رایج سرطان پستان پس از جراحی و شیمی درمانی یا رادیوتراپی طی 5 جلسه قرار گرفتند. ابزار جمع اوری پرسشنامه - کیفیت زندگی در بیماران سرطان پستان (Eortc QLQBr- 23) و (Eortc QLQc-30) می باشد و پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اگاهی و نگرش همراهان مددجویان بود. از امار تحلیلی pair t test و سطح معنی داری p=0.05 در نظر گرفته شد. تعداد 54 مورد جدید سرطان پستان در مدت 3 ماه در این مرکز پذیرش و مورد مداوا قرار گرفتند.. میانگین سنی 51.09 با انحراف معیار 3.95 بود.) 01 نفر 11 %(بیسواد و 00 نفر) 90 %(از نمونه ها از وجود سرطان در بدن خود اگاهی نداشتند. بقیه نمونه ها ازمفهوم متاستاز تصوری نداشتند علیرغم اینکه در مرحله سه یا چهار قرار داشتند. دربعد عملکردی پرسشنامه (Eortc QLQc-30) 19.45 و در بعد ایتمهای ± 11.0 به 09.09 ± نمرات از 05.31 41.43 و در بعد کیفیت زندگی بر اساس پرسشنامه ± 44.50 به 04.10 ± علامتی از 09.45 (Eortc QLQBr- 23) ± 14.04 به 09.41 ± از 05.10 13.01 ارتقا یافت لیکن با استفاده از امار تحلیلی ± 00.01 به 00.19 ± 14.55 در بعد ایتمهای علامتی اختصاصی سرطان پستان از 04.01 pair t test و p=0.05 مداخله ما تاثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت زندگی این زنان نداشته است. 1 nezal_ajh@yahoo.com بررسی تاثیر آموزش در زمینه درمان... فصلنامه بیماری های پستان ایران نتیجه گیری نهایی: برای بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان، 5 جلسه اموزش به تنهایی کفایت نمی کند و نیاز به حمایتهای اجتماعی بیشتری از سوی دست اندرکاران می باشد.

سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها بین بانوان می باشد. با توجه به اهمیت غربالگری سرطان پستان و نقش آن در شناسایی به موقع بیماران و همچنین کاهش هزینه های درمان، جزو اولویت های بهداشتی یک کشور قرار می گیرد.تصویربرداری حرارتی به دلیل سرعت عملکرد در تشخیص و عدم تابش پرتو مضرر می تواند در این مرحله از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
موارد و در روش ارایه شده سعی شده است از هوش مصنوعی در جهت شناسایی و غربالگری سرطان پستان استفاده شود تا خطای احتمالی ناشی از تشخیص پزشک تا حد امکان کاهش یابد. به همین منظور ابتدا به کمک شبکه های عصبی خودسازمان ده به خوشه بندی یک تصویر حرارتی که از بیمارگرفته شده است می پردازیم سپس نواحی مشکوک را ازتصویر جداسازی می نماییم نتیجه این مرحله را به الگوریتمی شبیه الگوریتم ابتدایی اما با مشخصات متفاوت اعمال مینمایم تا ویژگی های تشخیصی برای غربالگری استخراج شود این ویژگی ها در نهایت به شبکه های عصبی MLP داده خواهد شدتا فرایند غربالگری به اتمام برسد.
تعداد تصاویری که برای این تحقیق در جهت آزمایش در نظر گرفته شده است شامل دو پایگاه 022 نفری و یک پایگاه 02 نفری از بیماران بوده % است که در مورد اول 50 نفر و در مورد دوم 4 نفر سرطانی بوسیله ماموگرافی تشخیص داده شده اند. نتایج حاصل از روش در پایگاه اول حساسیت 39 و در پایگاه دوم 522 % را نشان می دهد.
نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تصاویر حرارتی به کمک روش ارایه شده که مبتنی بر هوش مصنوعی می باشد می تواند در غربالگری سرطان پستان به دلیل عدم تابش پرتو مضرر از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. همیشه مواردی وجود دارد که پزشک نمی تواند با قاطعیت بگوید که الگوی مشاهد شده در عکس خوش خیم یا بدخیم است در این موارد پاسخ مدل کامپیوتری می تواند راهنمای بسیار خوبی برای پزشک باشد تا او بتواند با تکیه بر پاسخ مدل کامپیوتری با صراحت بیشتری نسبت به نوع الگوی تصویر برداری اظهار نطر نماید.

اختلال حرکتی و حسی و ادم لنفاوی در اندام فوقانی یکی از مشکلات پس از جراحی ماستکتومی می باشد. اثر برنامه های بازتوانی بر این مشکلات متناقض است. لذا، این مطالعه با هدف تاثیر دو روش تمرینی یوگا و پیلاتس بر دامنه حرکتی، ادم و درد اندام فوقانی زنان متعاقب جراحی ماستکتومی اجرا شد.
در یک کار آزمایی نیمه تجربی، 28 زن مبتلا به سرطان پستان به صورت تصادفی در دو گروه یوگا و پیلاتس قرار گرفتند. گروه یوگا به مدت دو هفته در زمان بستری شدن، 71 جلسه تمرین یوگا شامل پنج حرکت آسانا یوگا را انجام داده و گروه پیلاتس در همین مدت یک سری تمرینات پیلاتس را در سه وضعیت نشسته، ایستاده و خوابیده روی تشک اجرا نمودند. دامنه حرکتی، محیط و درد قبل و پس از فعالیت اندازه گیری شد.
میزان فلکشن، اکستنشن، چرخش داخلی و خارجی شانه، فلکشن و اکستنشن آرنج، فلکشن، اکستنشن، انحراف به سمت زند اعلا و زند اسفل مچ و کاهش ادم بازو و ساعد و میزان درد در هر دو گروه نسبت به قبل بهبود یافت ولی اختلاف دو گروه معنی دار نبود.
نتایج این مطالعه نشان داد تمرین یوگا و پیلاتس در کاهش عارضه جانبی ماستکتومی)کاهش دامنه حرکتی، ادم و درد(موثر بوده، لذا پیشنهاد می شود می توان از این تمرینات به عنوان یک روش موثر در بازتوانی بیماران استفاده نمود.

مطالعات مربوط به میزان بقاء در سرطان پستان نشان میدهد، شانس بقاء 5 ساله در زنان مسن،، بناتتراز زننان جنوان بنوده و تندرت تهاجمی سلولهای سرطانی در زنان جوان مبتلا به سرطان پستان باتتر میباشد. هدف از ای، مطالعه، یافت، رابطه بی، س، بیمار با برخی از عوامل پیشآگهی بافتی در سرطان پستان است از بلوک پارافینی 09 بیمار با سابقه سرطان اولیه پستان و بدون در نظر گرفت، درجهبندی و مرحلهبندی تومور، اسنلایدهای IHC بنا نشانگرهای CD34)ارزیابی میزان آنژیوژنر بافتی(، Ki-67)ارزیابی ضریب پرولیفراسیون بافتی(و Annexin V)ارزیابی ضریب آپوپتنوز بنافتی(تهینه شد و نتایج آن در بی، دو گروه از زنان زیر 59 سال و باتی 59 سال مقایسه گردید. 56 % از بیماران را گروه زیر 59 ساله تشکیل میدادند. میزان آنژیوژنز در گروه زیر 59 سناله بطنور معننی داری / 6 (P < 0.02) ب ناتتر از زننان باتی 59 ساله بوده و از طرفی در زنان جوانتر، ضریب پرولیفراسیون نیز باتتر بود. بنی، ضنریب آپوپتنوز در بنی، دو گنروه، اخنتلاف آمناری معننی داری مشاهده نشد.
نتایج ای، مطالعه نشان میدهد که آنژیوژنز و پرولیفراسیون توموری یکی از عوامل تاثیرگذار در پیشآگهی سرطان پستان منی باشنند. بنات بودن آنژیوژنز توموری در افراد جوان، به توانائی مغز استخوان در تکثیر و تولید پیشسازهای اندوتلیالی نسبت داده شده و با بات رفت، آنژینوژنز تومنوری، تدرت تکثیر سلولهای بدخیم نیز افزایش می یابد. در زنان جوانتر، احتمال سرطان پستان فامیلی مطنر بنوده و جهنش هنای ژننی ناشنی از آن بنر روی ضریب آپوپتوز تاثیرگذار است. بنابرای، عدم اختلاف آپوپتوز در بی، ای، دو گروه با ای، فرضیه تابل توجیه است. از آنجا که در ایران س، رخنداد سنرطان پستان یک دهه زودتر از کشورهای غربی است، لذا پیشنهاد می شود در صورت تکرارپذیر بودن نتایج ای، مطالعه، داروهای آنتیآنژیوژنینک نینز بنه رژینم شیمیدرمانی اضافه و کارآزمائی های بالینی انجام شود.