فهرست مطالب

تدبیر - پیاپی 252 (خرداد 1392)

نشریه تدبیر
پیاپی 252 (خرداد 1392)

  • 100 صفحه، بهای روی جلد: 50,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1392/03/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • گفت و گوی ماه: اداره کشور و نظام تدبیر شایسته (بخش نخست)
    امین عسکری* صفحات 10-17

    آنچه که معمولا درتعاریف نظام تدبیرشایسته بیان می شود،عبارت است از فرایند تدوین و اجرای خط مشی های عمومی درزمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با مشارکت سازمان های جامعه مدنی و با رعایت اصول شفافیت، پاسخگویی واثربخشی به گونه ای که ضمن برآوردن نیازهای اساسی جامعه، به تحقق عدالت، امنیت و توسعه پایدارمنابع انسانی ومحیط زیست منجر شود.
    بسیاری ازصاحبنظران نیز، تعریف گسترده تری ازآن ارایه کرده اند.به این معنا که فرایندی است که ازطریق آن به طور جمعی، مسایل مبتلا به جامعه حل شده ونیازهای جامعه نیزبرطرف می شود. طبق این دیدگاه، نظام تدبیر شایسته صرفا شامل دولت نمی شود بلکه بخش خصوصی وافراد وگروه های جامعه مدنی را نیز دربرمی گیرد و سیستم ها، رویه ها و فرایندهایی را که به نوعی درامربرنامه ریزی، مدیریت و تصمیم گیری دخیل هستند، شامل می شود.
    نظام تدبیرشایسته که گاهی از آن با نام حاکمیت خوب عنوان می شود، رویکردی برای توجیه افکارعمومی نمی باشد بلکه واقعیتی است که نمی توان آن را انکارکرد.نیازروزافزون جوامع به آن، نه ازسرفشارهای بین المللی، بلکه به خاطر ضرورت همگامی برای نیل به توسعه همه جانبه درسطح جهانی است.
    UNDP (برنامه عمران سازمان ملل متحده)، شاخص هایی را برای سنجش نظام تدبیر شایسته ذکر کرده که پاسخگویی، حاکمیت قانون، شفافیت، مشارکت، مسئولیت پذیری، اجماع محوری، کارآیی و اثربخشی و عدالت جویی، از مهمترین موارد آن است.
    درهمین راستا، ماهنامه تدبیر برطبق روال هر ماه خود، گفت و گویی را به کمک تنی چند از صاحبنظران حوزه مسایل اجتماعی انجام داده و موضوع نظام تدبیر شایسته را به بحث و تبادل نظر گذاشته است.
    آنچه که در پی می خوانید، بخش نخست سخنان کارشناسان شرکت کننده دراین گفت و گو است.

  • بازاریابی مخفیانه به عنوان یک استراتژی
    ا بریشم رشید زاده دوان* صفحات 18-27

    بازاریابی مخفیانه در طول چند سال گذشته توجه روزافزونی را به عنوان یک استراتژی به دست آورده است. ما با یک بررسی مختصر تاریخی به ارایه برخی از دیدگاه ها در مورد اینکه چگونه این استراتژی در سال های مختلف از راه های بی شماری در قسمت های مختلف جهان بکار برده شده است و در نهایت چگونه در بازار جدید در حال ظهور، تکامل یافته است می پردازیم. تعریف بیشتر بازاریابی مخفیانه سبب درک مفهومی استفاده از آن در زمینه های مختلف می شود. به طور مشخص ما گونه شناسی جدیدی از استراتژی های بازاریابی مخفیانه را بر اساس اینکه آیا کسب و کار و یا رقبا از آنها آگاه هستند و اینکه آیا آنها برای مشتریان هدف قابل مشاهده هستند، معرفی کرده و همچنین پیشنهاداتی مبنی بر اینکه شرکت ها چگونه می توانند استراتژی های بازاریابی مخفیانه استفاده شده توسط رقبا را خنثی کنند، ارایه کرده ایم.
    برخلاف تفکر عمومی شواهدی نیز درباره چگونگی استفاده از چنین استراتژی هایی برای بهتر انجام شدن کارها در جامعه ارایه شده است. در نهایت ارزیابی کارایی و اثر بخشی استراتژی های بازاریابی مخفیانه و ارتباط آنها با مفاهیم اخلاقی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

    کلیدواژگان: بازارریابی مخفیانه، مفاهیم اخلاقی، استراتژی های بازاریابی مخفیانه
  • هشت رویکرد متفاوت در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط عدم قطعیت
    مجتبی لشکر بلوکی*، فاطمه فرخی صفحات 28-34

    رویکردهای سنتی برنامه ریزی استراتژیک در مواجهه با آشفتگی و عدم قطعیت در محیط، منعطف نبوده و از قابلیت پاسخگویی مناسبی برخوردار نیستند. در شرایط عدم قطعیت کنونی بسیاری از افراد و سازمان ها بر این باورند که استراتژی، معنا و مفهوم و جایگاه خود را از دست داده است چرا که زمانی که آینده کاملا قابل پیش بینی است، برای طراحی استراتژی، می توان از رویکردهای متعارف استراتژی استفاده کرد اما زمانی که آینده غیر قابل پیش بینی است و با عدم قطعیت مواجه باشد دیگر این قبیل رویکردها، غیرکاربردی بوده و بی معنی می باشند و می باید از رویکردهایی که مناسب با شرایط ناپایدار است سود جست. این مقاله با هدف معرفی رویکردهای برنامه ریزی استراتژیک در شرایط عدم قطعیت، به تشریح متداول ترین و کاربردی ترین این رویکردها می پردازد.

  • ظهور مثبت گرایی در کار
    محمد فروهر* صفحات 35-38

    مسایل انسانی همواره مورد توجه مدیران و رهبران سازمانی بوده، و با گذر زمان نقش و اهمیت آن گسترده تر شده. در این بین باید اشاره کرد که رفتار سازمانی رشته ای مستقل نیست و از ادبیات و پژوهش های سایر رشته ها بهره می گیرد. یکی از زمینه های پرکاربرد در عرصه رفتار سازمانی نیز روانشناسی است. همگام با ظهور نهضت روانشناسی مثبت گرا در اواخر قرن بیستم، کاربرد آن در محیط کار به منظور افزایش بهره مندی از توانمندی های نیروی انسانی و به حداکثر رساندن عملکرد مورد توجه متخصصان و پژوهشگران قرار گرفت. بدین ترتیب نهضت های نوظهوری مثبت گرایی در کار به شکل رفتار سازمانی مثبت گرا و سرمایه روانشناختی پدیدار گشتند و به لحاظ نظریه و پژوهش و کاربرد جایگاه ویژه ای در عرصه مطالعات سازمانی پیدا کردند. و امروزه از این رویکرد به عنوان یک مبنای مزیتی رقابتی پایدار یاد کرده می شود در این مقاله تلاش می شود ضمن معرفی موضوع، اهمیت، کاربرد و نتایج بالقوه آن در محیط کار مورد توجه قرارگیرد.

    کلیدواژگان: روان شناسی مثبت گرا در کار، رفتار سازمانی مثبت گرا، سرمایه روانشناختی، مدیریت منابع انسانی
  • ارزش نشان تجاری در صنعت بانکداری
    سید رضا جلال زاده*، مهناز اختیاری صفحات 39-48

    ارزش نشان تجاری دارای دو جزء می باشد، آگاهی نسبت به نشان تجاری و محتوای نشان تجاری. محتوای نشان تجاری توسط تجربه مشتری در رابطه با سازمان تحت تاثیر قرار می گیرد. فاکتورهای بانکی نظیر عملیات و فعالیت خدماتی، کارکنان، محیط، مشخصه ها، ارزش، کارمزد ادراک شده، دید شخصی نسبت به تصویر نشان تجاری، تهییج و تحریک احساسات توسط نشان تجاری و خصوصیت ویژه نشان تجاری همگی به منظور تعریف محتوای نشان تجاری کاربرد دارند. همچنین آگاهی نسبت به نشان تجاری اطلاعاتی است که نشان تجاری یک سازمان از طریق تبلیغات، تسهیلات خدماتی و ظاهر ارایه دهندگان خدمات، نام سازمان و آرم آن ارایه می نماید.
    در این مطالعه سعی شده است ضمن تبیین این موضوع که ارزش نشان تجاری برای خدماتی که دو مشخصه تجربه و اعتبار در آن ها قوی می باشد نظیر بانکداری دارای اهمیت بالایی می باشد، راهکارهایی جهت عملیاتی نمودن و اندازه گیری ارزش گذاری و تعیین ارزش نشان تجاری در قالب چهار رویکرد مالی کسب وکار، رفتاری و روانشناسی، ترکیبی رفتاری/ مالی و داده/ ستاده بررسی گردد.

    کلیدواژگان: نشان تجاری، ارزش نشان تجاری، آگاهی نسبت به نشان تجاری
  • مصاحبه: به همسویی کارکنان اعتقاد زیادی دارم (مصاحبه با موسی رفان مدیرعامل سابق مپنا)
    احسان اردستانی* صفحات 53-64

    اگر مصاحبه های تدبیر را تعقیب می کنید، حتما به خاطر دارید که در شماره اردیبهشت ماه مصاحبه مفصلی با آقای مهندس پارسا مدیر عامل سابق شرکت مهندسی و ساخت توربین مپنا (توگا) انجام شد. در آن مصاحبه از ایشان خواستیم که از مدیر سابقشان یعنی آقای مهندس رفان زمانی را بگیرند تا تدبیر مصاحبه ای با ایشان داشته باشد. ایشان هم پذیرفتند و این زمان بعد از یکی دو هماهنگی تعیین شد و در بعد از ظهر یک روز بهاری با آقای مهندس رفان به دفتر کار جدید ایشان رفتیم و به مصاحبه با مدیر بیش از یک دهه این بنگاه تاثیرگذار نشستیم.
    از عملکرد خود در مپنا دفاع می کند و می گوید درستی و به جایی تصمیمات را باید در ظرف زمانی خود سنجید. او می گوید نیمی از عمر کاری خود را در مپنا گذرانده و طبیعتا احساس تعلق به این شرکت دارد. در طول مصاحبه به همسویی و هم نظرکردن مدیران زیرمجموعه اشاره فراوان کرده و آن را لازمه موفقیت در اجرای تصمیمات بزرگ می داند.

  • رصد: آموزه های علم اقتصاد : بیماری هلندی
    سعیده شفیعی* صفحات 65-69

    • آیا در اختیار داشتن منابع طبیعی بیشتر، به معنای رشد اقتصادی بیشتر و سطح توسعه بالاتر است؟
    • چرا برخی کشورها با وجود ذخایر غنی منابع طبیعی، همچنان در شمار کشورهای فقیر و توسعه نیافته محسوب می شوند؟
    • آثار ورود درآمدهای هنگفت ارزی ناشی از صدور منابع هیدروکربنی به اقتصاد کشورهای نفت خیز چیست؟

    1- مفهوم "بیماری هلندی "
    تصور عمومی این است که کشورهای دارای منابع معدنی، کشورهای خوشبختی هستند. این دیدگاه از آنجا ناشی می شود که انتظار می رود درآمدهای کلان ناشی از صدور منابع طبیعی ایجاد ثروت کند، رشد اقتصادی را بهبود ببخشد و نهایتا فقر را کاهش دهد. منطق پشت این تصور شاید این جمله تمثیلی باشد که "پول نمی تواند شادی را خریداری کند، اما پیش قسط خوبی است". تیوری های اولیه اقتصادی نیز می گویند که علی القاعده قیمت بالای منابع طبیعی باید از طریق افزایش جریان کلان درآمدی ناشی از صادرات، منابع لازم برای سرمایه گذاری در پروژه ها و برنامه های توسعه ای را فراهم نماید.
    اما بر خلاف تصور اولیه و به رغم این که چنین ذخایری، دارایی و بخشی از سرمایه طبیعی هر کشور به حساب می آیند شواهد تجربی و مطالعات فراوانی وجود دارد که نشان می دهد وابستگی بیشتر به منابع ملی و منطقه ای به رشد اقتصادی کمتری منجر شده است و کشورهای دارای منابع معدنی غنی به ویژه کشورهای در حال توسعه الزاما عملکرد اقتصادی مناسبی نداشته اند.

  • گزارش ویژه: عصر نقش آفرینی ابزارهای هوشمندسازی کسب و کار (بیستمین نشست MITM)
    علی اکبر بابایی* صفحات 70-79

    دکتر اعتماد مقدم، مدیر علمی دوره MBA با گرایش مدیریت کسب و کار هوشمند و مدیریت فناوری اطلاعات (MITM) :همایش امروز، یکی از حوزه های پراهمیت کاربردی درمباحث مدیریت کسب و کار و توانمندسازی مدیران در امر تصمیم گیری را مورد توجه قرار می دهد. هوشمندی کسب و کار یا هوش تجاری (Business Intelligence) در زمره اصطلاحات آشنای مباحث نوین سازمان و مدیریت قرار گرفته است. از چهار سا ل گذشته تاکنون در قالب حداقل سه نوبت از همایش های MITM به طرح و معرفی ابعاد مختلف این زمینه پراخته ایم. درهمایش زمستان امسال قصد داریم گوشه های دیگری از رویکردهای BI را نزد مدیران و مسوولان سازمانها و کسب و کارهای مختلف و صاحبنظران باز کنیم. یکی از زوایا، ارتباط سیستم مدیریت عملکرد کسب وکار Business Performance Management Systems که به اختصار BPMS نامیده می شود با BI است.
    در این بخش ضمن معرفی جایگاه سامانه های مزبور به ارتباط آن با توانمندسازی فرایندهای هوشمندی کسب وکار خواهیم پرداخت. یکی دیگر از زوایای بحث، به فضایی می پردازد که با نمایش اطلاعات تحلیلی منتجه از سیستمهای BI به فرایندهای تصمیم گیری مدیران کمک می نماید. دراین مجال ضمن پرداختن به مبانی موضوع به مورد کاوی ها و تجربیات انجام شده درداخل کشور در حوزه پروژه های BI و پیاده سازی داشبوردهای دیجیتالی درآنها خواهیم پرداخت.
    در ادامه مراسم، سخنرانان همایش به ارایه مطالب خود پرداختند. سخنرانان نشست بیستم دوره های مدیریت فناوری اطلاعات ومدیریت کسب وکارهوشمند، به ترتیب آقایان سعید امامی ازاساتید دوره های مزبور و رییس گروه تخصصی ERP انجمن انفورماتیک، مهندس امیر رهنمافر، مدیرعامل شرکت مدارگسترش فناوری اطلاعات هستند که پیرامون BPMS به عنوان ابزاری برای توانمندسازی هوشمند کسب و کار سخنانی ایراد خواهند کرد. همچنین همکار ایشان درمجموعه مزبور، خانم آمنه علاقبندراد نیز ایشان را یاری خواهند کرد. سپس آقای مهران باوند سوادکوهی، مدیرعامل شرکت برجاس درباره داشبوردهای دیجیتالی و مورد کاوی های مربوط به تجربیات انجام شده درسازمان های مختلف را بیان خواهند نمود. در ابتدا آقای امامی به طرح مقدمه ای در زمینه فناوری اطلاعات به عنوان عامل توسعه پایدار و روند تکاملی حضور آن در سازمانها پرداختند و سپس موضوعات محوری مطرح گردید. در ادامه سخنرانی های این عزیزان را با هم می خوانیم.

  • اقتراح: فروش و بازاریابی در شرایط رکود و بحران
    صفحات 80-87

    در اقتصاد کلان، کاهش مستمر در فعالیت های عمومی کسب وکارها را کسادی می نامند. سه نیم فصل یا دو نیم سال پی در پی کاهش درآمد ناخالص داخلی ایجاد می شود و در این دوران است که کاهش معنی دار در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت در اقتصاد ایجاد می شود. این دوره معمولا حداقل بین 6 ماه تا یکسال است. رکود نیز در اقتصاد به دوره کسادی طولانی گویند که در چرخه اقتصادی دره بین دو قله رونق اقتصادی را رکود می دانند.
    اینکه شما در دوره رونق اقتصاد خوب بفروشید و احساس کنید بازاریابی خوبی داشته اید خیلی کار عجیبی نبوده است، هنر مدیران فروش و بازاریابی در شرایط رکود و بحران است که خودش را نشان می دهد. در این شرایط چه باید کرد؟ شما به عنوان مدیر بازاریابی و فروش و یا مشاوره این حوزه چه خواهید کرد و یا چه توصیه ای به مدیران خواهید داشت؟

  • مشاوره مدیریت: چگونه مشاوران مدیریت، مشتریان خدمات خود را شناسایی می کنند؟
    علی نعمتی شهاب* صفحات 88-89

    برای شروع بیایید سوال "مشتری کیست" را به چند سوال کوچک تر بشکنیم:• آیا مشتری همان کسی است که ابتدا با شما تماس می گیرد؟
    • آیا مشتری، ذی نفع پروژه مشاوره است؟ (یعنی به نتایج آن علاقه مند است؟)
    • آیا مشتری پشتیبان اجرایی یا مالی پروژه است؟
    • آیا مشتری مدیریت ارشد، میانی یا رده پایین سازمان است؟
    برای پاسخ گویی به این سوالات باید کشف کنیم در سازمان، مشتری چه کسی است که می داند هدف از انجام پروژه مشاوره چیست، چه کسی به این پروژه اهمیت می دهد و از همه مهم تر چه کسی می تواند بر این پروژه تاثیر بگذارد. با کشف این سه نقش است که می توان مشتری واقعی پروژه را کشف کرد و فعالیت ها و نتایج و توصیه ها را بر این اساس توسعه و به مشتری ارایه داد. البته این نکته به آن معنا نیست که مشاور باید تسلیم خواسته ها و نیازهای شخصی افراد در سازمان مشتری شود؛ بلکه بر این مسئله تاکید می کند که "مدیریت ذی نفعان" در پروژه های مشاوره مدیریت، امری ضروری و برای موفقیت پروژه کاملا حیاتی است. بنابراین لازم است مشاور پیش از هر اقدامی برای خودش روشن کند که مشتری این پروژه کیست. مشاور باید با برگزاری جلسات آشنایی اولیه با سازمان مشتری و با در نظر داشتن مبانی رفتارشناسی و شخصیت شناسی و البته با توجه به دانش تخصصی خود در مورد سازمان ها، تلاش کند تا به این سوال حیاتی به صورت نسبی پاسخ کاملی بدهد.

  • طنز و کاریکاتور
    صفحه 90
  • کسب و کارهای کوچک: رویکرد سادگی با قابلیت (نبرد با پیچیدگی: چگونه فرایندهای کسب و کارمان را ساده سازی کنیم)
    صفحات 91-92

    من در طول سال ها چیزهایی بسیاری را دیده ام که پیچیده تر شده اند. مثلا ارتباطات را در نظر بگیرید: کانال های جدید ارتباطی چون: تلفن همراه، کنفرانس ویدیویی، پیامک، ایمیل و سایت های اینترنتی به ما این امکان را می دهند تا کسب و کارمان را در هر زمان و مکانی پیش ببریم. اما با چه هزینه ای؟ این روزها مطالعات بسیاری انجام شده اند که نشان می دهند بهره وری، به دلیل پیچیدگی روش های ارتباطی معمول، درحال کاهش است.
    بگذارید مثال دیگری را بررسی کنیم: گزارش دهی.با استفاده از ابزارهای الکترونیک، می توانیم گزارش های فوق العاده ای تولید کنیم که شامل: نمودارها، نقشه ها، برآوردها، گزینه ها، تحلیل داده ها و... باشند. اما زمانی که بخواهیم از این محتوا در عمل استفاده کنیم، آیا پاسخ ها به صورت اساسی تغییر نمی کنند؟ من این گونه فکر نمی کنم. آیا باید کار اضافی را انجام دهیم؟ مطمینا چنین است.
    در تلاش برای کاهش پیچیدگی، من مفهومی را به کار می گیرم که نام آن را "سادگی با قابلیت" گذاشته ام. رویکرد این است که هر کاری در کسب و کارمان انجام می دهیم باید به اندازه ای ساده باشد که قابلیت های لازم را برای دستیابی به نتایج مورد نظر ارایه کند (سادگی باقابلیت.) برای این منظور ما نیازمند تمرکز بر نتایج هستیم و نباید اجازه دهیم توفان داده ها، اطلاعات و فناوری ها که در دل آن زندگی می کنیم، ما را از مسیرمان منحرف کند. پیچیدگی های غیرضروری باعث افزایش زمان، هزینه، سردرگمی و نیاز به آموزش بیش تر و هدر رفت منابع می شوند و در نهایت به کاهش بهره وری و در بسیاری از موارد کاهش ارزش مورد انتظار ذی نفعان می شوند.

  • وبلاگستان
    صفحه 93
  • نگاهی به یک کتاب
    صفحه 96
  • مشاهده گر
    صفحه 98