فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 48، بهمن و اسفند 1391)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 48، بهمن و اسفند 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/02/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد اصغری جعفرآبادی، سیده مومنه محمدی صفحات 173-192
    مقدمه
    ارائه برآوردی از پارامترهای جامعه و آزمون های آماری را، تقریبا در همه مطالعات علوم پزشکی می توان یافت. هدف از این مقاله، معرفی مفاهیم و روش های ساده و کاربردی برآورد عددی، فاصله اطمینان و آزمون فرض در این مطالعات بود.
    روش ها
    مبانی و نحوه محاسبه برآورد عددی و فاصله اطمینان، مفاهیم خطای معیار برای داده های کمی و کیفی ارائه گردید. مفاهیم آزمون فرض، شامل نحوه تبدیل فرضیات پژوهشی به فرضیات آماری، انواع خطاها در آزمون فرض، P-value، تصمیم گیری بر اساس فاصله اطمینان، معنی داری آماری در مقابل اهمیت بالینی و مسئله چند آزمونی بررسی شد.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    برای متغیرهای کیفی و کمی، برآورد عددی و فاصله اطمینان پارامترهای جامعه توسط نسبت نمونه ای و میانگین به عنوان برآوردهای نا اریب، محاسبه و ویژگی های آنها ارزیابی شد. براساس مثال های مطالعاتی، فرضیات پژوهشی به فرضیات آماری تبدیل شدند. برای تصمیم گیری برای فرضیات، شاخص آزمون و در نتیجه، P-value محاسبه و برای مقادیر کمتر از 05/0 این شاخص، یا به طور معادل اگر فاصله اطمینان مقدار تحت فرض صفر را در بر نداشته باشد، اختلاف یا رابطه معنی دار حاصل می شود. علاوه بر معنی داری آماری باید به اهمیت بالینی آن نیز توجه کرد. استفاده بیش از یک آزمون برای یک فرضیه، چند آزمونی نامیده می شود و در چنین وضعیتی نرخ خطا افزایش می یابد که باید تصحیح گردد.
    کلیدواژگان: آمار استنباطی، برآورد، فاصله اطمینان، آزمون فرض، P، Value، چندآزمونی
  • لیلا آزادبخت، فاطمه شیرانی، امین صالحی ابرقویی صفحات 193-203
    مقدمه
    دیابت نوع 2 به عنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی مطرح است. اجزاء رژیم غذایی DASH (Dietary Approaches to Stop Hypertension) ممکن است باعث کنترل عوامل خطرابتلا به دیابت نوع 2 از جمله مقاومت به انسولین و هیپرگلایسمی گردد، شواهد موجود در این زمینه همسو نمی باشد، هدف از مطالعه حاضر یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز بر روی کارآزمایی های بالینی تصادفی می باشد که به بررسی تاثیر رژیم غذایی DASH بر روی شاخص های کنترل قند خون (قند خون ناشتا، انسولین، HOMA-IR (Homeostatic Model Assessment insulin resistance)) پرداخته اند.
    روش ها
    با استفاده از موتورهای جستجوی ISI Web of Science PubMed، EMBASE، Science direct، وgoogle scholar کلیه مطالعات چاپ شده از ژانویه 1960 تا جولای 2012، مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت 9، 7 و 4 مقاله که به ترتیب به بررسی اثر رژیم غذایی DASH بر قند خون ناشتا، انسولین ناشتا و HOMA-IR پرداخته بودند، برای متاآنالیز انتخاب شدند.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رژیم غذایی DASH می تواند باعث کاهش معنی دار غلظت انسولین ناشتا شود. (Mean difference=-0.15، 95%، CI=-0.22،-0.08، P value<0.001). پیروی از رژیم غذایی DASH اثر معنی داری برکاهش قند خون ناشتا [Mean difference:-0.26; 95%CI:-0.56، 0.05، P value =0.1] و HOMA-IR ندارد. (Mean difference:-0.26; 95%CI:-0.56، 0.05، P value =0.1).
    نتیجه گیری
    الگوی غذایی DASH می تواند منجر به بهبود حساسیت به انسولین شود. مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط بین رژیم غذایی DASH و خطرات ناشی از دیابت نوع 2 لازم است.
    کلیدواژگان: رژیم غذایی DASH، قند خون ناشتا، انسولین، HOMA، IR، کارآزمایی های بالینی تصادفی، متاآنالیز، مرور سیستماتیک
  • سمیرا عشقی نیا، فاطمه محمدزاده، الهام مبشری، وحیده کاظمی نژاد، محمدعلی صفحات 204-210
    مقدمه
    دیابت بارداری اختلال متابولیکی است که با عدم تحمل کربوهیدرات برای اولین بار در دوران بارداری شروع یا تشخیص داده می شود. در ایران اطلاعات محدودی در مورد شیوع و عوامل خطر این بیماری از برخی نقاط وجود دارد. هدف از این مطالعه جمع آوری اطلاعات در مورد شیوع و عوامل خطر این بیماری در شهر گرگان بود.
    روش ها
    در این مطالعه کل زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی گرگان به تعداد 1276 نفر به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابتدا پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک برای تمام افراد تکمیل و سپس تمام افراد در هفته 28-24 تحت تست GCT قرار گرفتند. در صورت وجود حداقل یک عامل خطر، در اولین ویزیت، تست درخواست شد. در صورت قند خون mg/dl130≤، تست OGTT انجام و طبق معیار کارپنتر و کوستان تشخیص دیابت بارداری گذاشته شد.
    یافته ها
    از کل افراد مورد مطالعه 200 نفر یعنی 8/15% (8/17%-8/13%CI:) دارای تست GCT مثبت و تعداد 62 نفر یا 9/4% (8/6%-7/3% CI:) مبتلا به دیابت بارداری بودند. از بین عوامل خطر مورد بررسی سن مادر، نمایه توده بدن، سابقه قند خون ناشتای مختل، فشار خون سیستولیک، سابقه فامیلی دیابت، سابقه ماکروزومی و سابقه قبلی دیابت بارداری با افزایش خطر ابتلا به دیابت بارداری ارتباط معنی دار داشت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    دیابت بارداری در شهر گرگان از شیوع متوسطی برخوردار است و به نظر می رسد غربالگری انتخابی براساس عوامل خطر مرتبط با آن نسبت به غربالگری همگانی ارحج باشد.
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، شیوع، غربالگری، عوامل خطرساز
  • فریدون عزیزی، لادن مهران، گلشن امیرشکاری، عطیه آموزگار، میترا هاشمی نیا، حسین دلشاد صفحات 211-217
    مقدمه
    مصرف سیگار، با کاهش غلظت سرمی TSH، خطر پایین تر کم کاری تیرویید و احتمالا، فراوانی پایین تر اتوایمنوتیرویید مرتبط می باشد. مطالعات متعدد جمعیتی در مناطق کمبود ید ارتباط سیگار را با عملکرد تیرویید نشان داده اند ولی مطالعات جمعیتی مشابه در مناطق با کفایت ید بسیار اندک می باشد. هدف از این مطالعه بررسی این موضوع که آیا ارتباطی بین سطح سرمی TSH و آنتی بادی ضد پراکسیداز با کشیدن سیگار وجود دارد، می باشد.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی در قالب مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی 1558 فرد با عملکرد تیرویید طبیعی و بدون سابقه بیماری تیرویید بررسی شدند. TSH و TPOAb از نمونه سرم ناشتا اندازه گیری شد. نمونه ها به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری طبقه بندی شدند.
    یافته ها
    میانگین Ln TSH در سیگاری ها به طور معنی داری کمتر از غیر سیگاری ها بود (82/0±36/0 در مقایسه با 82/0±6/0، 001/0>P). احتمال وقوع هایپوتیروئیدی در سیگاری ها به وضوح کمتر از غیر سیگاری ها بود (8/0-2/0=CI 95%، 4/0=OR). میزان مثبت بودن TPOAb در غیر سیگاری ها به طور معنی داری بالاتر از سیگاری ها بود. (5/13% در مقایسه با 7/6%، 001/0>P).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد کشیدن سیگار با سطح پایین تر TSHسرم، احتمال کمتر وقوع هایپوتیروییدی و اتوایمیونیتی تیرویید همراه است.
    کلیدواژگان: تیروتروپین، کشیدن سیگار، عملکرد تیرویید، آنتی بادی تیروپروکسیداز، هورمون های تیرویید
  • فریدون عزیزی، لادن مهران، مریم دلشاد، عطیه آموزگار، میترا هاشمی نیا، حسین دلشاد صفحات 218-224
    مقدمه
    گزارش های مربوط به ارتباط میان غلظت سرمی تیروتروپین و نمایه توده بدنی (BMI) در افراد با عملکرد نرمال تیروئید محدود بوده و متفاوت می باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس و نمایه توده بدنی بود.
    روش ها
    1581 فرد بدون سابقه بیماری تیروئید در قالب مطالعه قند و لیپید تهران در بررسی مقطعی به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. سطح تیروتروپین سرم و آنتی بادی ضد پراکسیداز در نمونه سرمی ناشتای افراد اندازه گیری شد. قد و وزن اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید.
    یافته ها
    غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده نرمال ارتباط مثبت و معنی داری با نمایه توده بدنی داشت (002/0P<) به گونه ای که هر واحد افزایش 1μu/ml در غلظت سرمی TSH با افزایش kg/m2 31/0 در میانگین BMI همراه بود (002/0P<، 5/0-1/0=CI؛ 95%). این ارتباط مثبت و معنی دار بعد از کنترل برای جنس، فعالیت بدنی و سیگار و حتی در زیر گروه افراد بدون بیماری تیروئید اتوایمیون (بدون وجود TPO Ab) همچنان حفظ شد. ارتباط بین سطوح سرمی TSH و نمایه توده بدنی فقط در افراد غیرسیگاری وجود داشت (004/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه تاییدی است براین موضوع که غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس، یکی از عوامل موثر بر نمایه توده بدنی در افراد غیر سیگاری می باشد.
    کلیدواژگان: نمایه توده بدن، سطوح تیروتروپین، عملکرد تیروئید
  • فاروق وفایی بانه، مهدی زارع بهرام آبادی، ابراهیم قادری، داود تقوایی صفحات 225-232
    مقدمه
    به منظور کنترل دیابت، بیمار باید قبول کند که یکی از اعضای اصلی تیم مراقبان است. هرچند مصرف داروها و تغییر سبک زندگی ارکان اصلی درمان قلمداد می شوند ولی تاثیر رفتار درمانی شناختی ممکن است بتواند تاثیرات مثبتی در این افراد داشته باشد. تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری های مختلف مورد تایید قرار گرفته است، ولی مطالعات کمی در مورد دیابت انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقاء کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه دیابت سنندج می باشد.
    روش ها
    این پژوهش یک تحقیق نیمه تجربی (Quasi – Experimental) به روش پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد 48 نفر انتخاب شدند و با روش تصادفی بلوکی در دو گروه جایگزین گردیدند. گروه مداخله و گروه شاهد هر کدام شامل 24 نفر از دو جنس مرد و زن به اندازه مساوی بودند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی وار و همکاران (Short form-36 items=SF-36) بررسی شد. سپس مداخله با روش رفتار درمانی شناختی انجام گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ویرایش 19 و آنالیز کوواریانس، تست فیشر، تی مستقل و تست من ویتنی استفاده گردید.
    یافته ها
    نمره حیطه سلامت جسمی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 7/64 (8/14±) و 2/67 (5/11±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 8/71 (8/11±) و 1/67 (4/11±) بود (003/0=P). نمره حیطه سلامت روانی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 3/31 (8/7±) و 2/36 (8±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 2/54 (8/7±) و 9/36 (9/7±) بود (001/0=P). نمره کلی کیفیت زندگی قبل از مداخله در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 4/51 (11±) و 1/55 (5/10±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 67 (2/9±) و 9/55 (2/9±) بود(014/0=P).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج، رفتار درمانی شناختی در بیماران دیابتی می تواند کیفیت زندگی کلی و ابعاد سلامت عمومی، سرزندگی و شادابی، عملکرد اجتماعی، محدودیت نقش به علت مشکلات هیجانی و سلامت روانی را ارتقا دهد ولی روی ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی، عملکرد جسمانی و درد جسمانی تاثیر معنی داری ندارد.
    کلیدواژگان: دیابت، کیفیت زندگی، رفتاردرمانی شناختی
  • علی دل پیشه، عرفان ایوبی، داود خلیلی، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی صفحات 233-244
    مقدمه
    ارتباط متغیرهای سندرم متابولیک با یکدیگر کاملا مشخص نیست. هدف از این مطالعه تحلیل عاملی سندرم متابولیک و بررسی ارتباط آن با بروز دیابت نوع 2 در افراد 20 تا 60 سال در مطالعه قند و لیپید تهران می باشد.
    روش ها
    تعداد 1861 مرد و 2706 زن از فاز پایه مطالعه قند و لیپید تهران برای بروز دیابت نوع 2 طی 4 فاز (متوسط 10 سال) پیگیری شدند. برای بررسی سندرم متابولیک از تحلیل عاملی به روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شد. از مد رگرسیون جستیک دو حالته برای بررسی نقش عامل ها در بروز دیابت نوع 2 استفاده شد.
    یافته ها
    در هر دو جنس، 3 عامل از تحلیل عاملی سندرم متابولیک به دست آمد. در هر دو جنس فشار خون سیستولیک و دیاستویک و دور کمر روی عامل 1 بارگذاری شدند. روی عامل دوم در زنان تری گیسرید و کلسترول با دانسیته بالا قرار داشتند اما در مردان دور کمر به همراه این دو متغیر قرار داشت. عامل سوم در مردان فقط با قند خون ناشتا بارگذاری شده بود اما در زنان دور کمر با قند خون ناشتا قرار داشت. در هر دو جنس، عامل 3 (عامل گلیسمی) با تطبیق متغیرهای مخدوش کننده، بیشترین اثر را روی بروز دیابت نوع 2 داشت. اندازه اثر برای زنان بیشتر از مردان بود. (مردان: 34/16-35/4=CI 95%، 43/8=OR، زنان: 37/26-19/7=CI 95%، 77/13=OR).
    نتیجه گیری
    متغیر چاقی نقش مهمی می تواند در یک شکل کردن سندرم متابولیک داشته باشد. یافته های ما پیشنهاد می کند که 3 عامل با ماهیت های فیزیولوژیکی متفاوت با بروز دیابت نوع 2 همبسته هستند.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، دیابت نوع 2، تحلیل عاملی، مطالعه قند و لیپید تهران
  • محمد فیوضی، جواد حدادنیا، نسرین ملانیا، مریم هاشمیان، کاظم حسن پور صفحات 245-259
    مقدمه
    یکی از عوارض خطرناک بیماری دیابت نوع 1، افزایش و یا کاهش ناگهانی سطح غلظت قند خون می باشد که باعث بروز خطراتی مانند اغما و بیهوشی خواهد شد. انسولین و گلیبن کلامید، دو دارویی هستند که در اثر تجویز دز صحیح، سطح غلظت قند خون را در نهایت، به درستی تنظیم می کنند تا از بروز چنین عوارضی پیشگیری شود. بنابراین استفاده از روشی مناسب به منظور پیش بینی یا تجویز صحیح این دارو ها و در نهایت پیشگیری از این عوارض، گام مهمی در جهت کنترل بهینه بیماری محسوب می شود. در این تحقیق ما بر آن هستیم، تا با استفاده از ترکیب الگوریتم های داده کاوی و هوش مصنوعی، پیش بینی صحیحی از دز انسولین وگلیبن کلامید برای بیماران انجام دهیم.
    روش ها
    مراحل ایجاد سیستمی هوشمند به منظور تعیین و پیش بینی میزان صحیح انسولین و گلیبن کلامید بدین صورت است؛ که ابتدا لازم است تا شرایط و پارامترهایی که در میزان و دز دارو (انسولین و گلیبن کلامید) برای بیماران دخیل هستند را شناسایی نماییم، سپس بانک جامعی مبتنی بر این ویژگی ها تشکیل دهیم، با همکاری تیم پزشکی مرکز تحقیقات دیابت شهرستان سبزوار، بانک جامعی در 3 مرحله براساس اطلاعات 110 بیمار و 258 مورد مشکوک آن مرکز طراحی شد، سپس طبق قاعده سیستم های هوشمند و شبکه های عصبی مصنوعی، مدلی به منظور پیش بینی میزان دز انسولین و گلیبن کلامید برای بیماران طراحی شد.
    یافته ها
    سیستم پیشنهادی با استفاده از ترکیب روش های مذکور موفق شد با تکیه بر ویژگی های پایگاه داده در قالب ترکیب و تعامل به دقت پیش بینی بیش از 95% دست یابد. در مقایسه با روش های رایج از یکطرف و روش های مصنوعی از طرف دیگر (غالبا در بهترین حالت دقت و صحت قدرت پیش بینی آن ها در حدود 85% برای مدت زمان کمتر از 3 ساعت بوده است) به خوبی مشخص شد که، عملکرد سیستم پیشنهادی، مناسب تر، سریعتر و تا حدودی مطمئن تر از سایر روش های ترکیبی هوشمند است.
    نتیجه گیری
    این تحقیق با ارائه یک روش و مدل برگرفته از واقعیت و شرایط بیماران؛ میزان صحیح و تجویز شده دارو برای آنها را مشخص می کند، این در حالی است که نسبت به روند طبیعی تجویز توسط پزشکان، علاوه بر افزایش سرعت در تعیین میزان دارو، دارای صحت و مقبولیت و دقت قابل قبولی می باشد.
    کلیدواژگان: الگوریتم ژنتیکی، دیابت، دز صحیح انسولین و گلیبن کلامید، شبکه های هوشمند مصنوعی