فهرست مطالب

مجله تحقیقات نظام سلامت حکیم
سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 60، بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/02/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین امینی انابد، محمد مسکرپورامیری * صفحات 1-8
    مقدمه

    توجه به دسترسی مالی خانوارها به مراقبت های بهداشتی و درمانی و حفاظت آنان از بار مالی مراقبت های بهداشتی و درمانی، به عنوان یک هدف مطلوب مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان بهداشتی و درمانی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی دسترسی مالی خانوارهای ایرانی به مراقبت های بهداشتی و درمانی بود.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی و گذشته نگر بود که به شیوه توصیفی- تحلیلی به اجرا درآمد. جامعه پژوهش شامل تمامی خانوارهای ایرانی می شد. داده های مورد نیاز مطالعه، برگرفته از طرح نمونه گیری هزینه و درآمد خانوار بود که برای یک دوره زمانی 25 ساله از سال 1361 تا سال 1386 از مرکز آمار ایران جمع آوری گردید. در این مطالعه به منظور بررسی وضعیت دسترسی مالی خانوارها به مراقبت های بهداشتی و درمانی، از روند «نسبت هزینه های بهداشتی و درمانی به درآمد خانوار» و تخمین رگرسیونی شکل لگاریتمی تابع مخارج بهداشتی و درمانی خانوار استفاده شد. در نهایت جهت ارایه آمار توصیفی از نرم افزار Excel 2007 و جهت تخمین رگرسیونی از نرم افزار اقتصادسنجی Eviews 5 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که سهم هزینه های بهداشتی و درمانی از متوسط درآمد خانوارهای ایرانی در طول سال های مورد مطالعه رشد دایمی و قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین ضریب تاثیر درآمد بر هزینه های بهداشتی و درمانی در خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب برابر 07/1 و 91/0 بود (05/0 p ˂). ضریب تاثیر هزینه بیمه اجتماعی درمان بر هزینه های بهداشتی و درمانی، هم در خانوارهای شهری و هم در خانوارهای روستایی از نظر آماری معنادار نبود.

    نتیجه گیری

    افزایش «نسبت هزینه های بهداشتی و درمانی از درآمد خانوارها»، دسترسی مالی خانوارها به خدمات سلامت را کاهش داده و به طور معناداری آن را تابعی از درآمد خانوارها کرده است. به علاوه سیاست گسترش پوشش بیمه سلامت و مکانیسم های پیش پرداخت نتوانسته است نقش معناداری در کاهش سهم هزینه های بهداشتی درمانی از درآمد خانوارها داشته باشد.

    کلیدواژگان: هزینه های بهداشتی و درمانی، دسترسی مالی، خانوار
  • حسین راغفر، محمد خضری، زینب واعظ مهدوی، کبری سنگری مهذب صفحات 9-19
    مقدمه
    یکی از اهداف اصلی سیاست گذاران و برنامه ریزان سلامت در هر کشوری تامین امنیت مالی افراد در برابر بیماری هایی است که منجر به پرداخت های مالی کمرشکن، فقر و پیامدهای آن می شود. هزینه های بالای سلامت بیانگر آن است که به جای تامین این هزینه ها توسط مراکز بیمه، بخش عمده هزینه های سلامت بر خانوارها تحمیل شده است. علاوه بر آن، خانوارهای دارای پوشش بیمه نیز به دلایلی مانند دسترسی ناکافی به مراکز درمانی، ناکارایی خدمات ارایه شده و یا پوشش تنها بخش اندکی از هزینه های درمان، از بار این هزینه ها مصون نیستند. ممکن است برخی از خانوارها با پرداخت های کمرشکن سلامت مواجه شوند و یا حتی به دلیل هزینه های سلامت به زیر خط فقر سقوط کنند. افزایش این هزینه ها در هزینه خانوار، موجب بالا رفتن هزینه خانوار و بروز خطا در شناسایی دقیق درصد خانوارهای فقیر می گردد.
    روش کار
    این مطالعه با استفاده از ریز داده های هزینه– درآمد خانوار به بررسی تاثیر هزینه های سلامت بر فقر خانوارها پرداخته است. بدین منظور با استفاده از شاخص های فوستر-گریر- توربک به اندازه گیری فقر و بررسی تاثیر پرداخت های مستقیم از جیب خانوارها بر فقر خانوارها پرداخته است.
    یافته ها
    پرداخت های شخصی افراد برای هزینه های سلامتی سبب افزایش نرخ فقر در مناطق شهری و روستایی شده است؛ به طوری که در سال 88، در مناطق روستایی نرخ فقر خانوارها بر اثر تحمیل هزینه های سلامت 4% افزایش یافته است که بیشترین میزان در سال های مورد بررسی است. در مناطق شهری نیز بیشترین میزان افزایش فقر بر اثر هزینه های سلامت مربوط به سال 79 با نرخی معادل 7/3% می باشد. به طور کلی افزایش سهم پرداختی از جیب هزینه های سلامت موجب شده است نرخ فقر کل کشور در سال 63 حدود 1/2%، در سال 68 معادل 6/1%، سال های 74، 79 و 84 حدود 3% و درسال 88، 6/3% افزایش یابد.
    نتیجه گیری
    کسر هزینه هایی که توسط افراد برای دسترسی به سلامتی پرداخت می شود از مخارج کل خانوار، سبب افزایش فقر از 1 تا 4 درصد برای مناطق متفاوت شهری، روستایی و برای سال های مختلف شده است. به عبارت دیگر سالانه، جمعیت قابل توجهی از مردم مناطق مختلف شهری و روستایی به علت مواجهه با پرداخت های اسفبار سلامتی به زیر خط فقر سقوط می کنند، در حالی که به علت بالا بودن هزینه های خانوار از سطح معیشتی، در آمار مربوط به فقرا محسوب نمی گردند.
    کلیدواژگان: خط فقر، شاخص فقر فوستر، گریر، توربک، هزینه های سلامت
  • حبیب عمرانی خو، میلاد شفیعی*، حسین صفری، فرهاد حبیبی، روح الله عسکری باغیانی صفحات 20-27
    مقدمه

    یکی از اولویت های مهم همه سیستم های سلامت، توجه به عدالت در توزیع منابع بخش سلامت می باشد. توزیع منابع اعم از انسانی و تجهیزاتی بدون توجه به شاخص نیاز، منجر به بی عدالتی می گردد که ضمن مخدوش نمودن اصل دسترسی، منجر به تخصیص ناکارآمد منابع نیز می گردد. هدف مطالعه حاضر بررسی عدالت در توزیع تخت های دیالیز و پزشکان نفرولوژیست در ایران در سال 1389 می باشد.

    روش کار

    این مطالعه کاربردی به روش توصیفی انجام شد. داده های مطالعه که شامل تعداد تخت های دیالیز، تعداد بیماران و تعداد پزشکان نفرولوژیست به تفکیک هر استان بود، وارد نرم افزار اکسل گردید. تحلیل داده ها با استفاده از منحنی لورنز و شاخص جینی انجام شد.

    یافته ها

    تعداد کل بیماران دیالیزی در سال 1389 در ایران 18545 بیمار بود. استان تهران با 3991 بیمار (21%) بیشترین تعداد و استان ایلام با 83 بیمار (حدود 5/0%) کم ترین تعداد بیمار دیالیزی را دارا بودند. تعداد تخت های دیالیز، 3722 تخت بود که استان تهران با 666 تخت (18%)، بیشترین تعداد و استان کهکیلویه و بویراحمد با 23 تخت (6/0%)، کم ترین تعداد تخت را دارا بودند. تعداد کل متخصصان نفرولوژیست نیز 335 نفر بود که 151 نفر از آن ها در تهران مشغول به فعالیت بودند. به طور متوسط به ازای هر صد هزار نفر جمعیت، 5 تخت دیالیز و 44/0 متخصص نفرولوژی وجود داشت.

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد که علی رغم توزیع عادلانه تخت های دیالیز بر اساس شاخص نیاز، توزیع نفرولوژیست ها با ناعدالتی همراه می باشد. بنابراین با توجه به نقش مکمل منابع انسانی و تجهیزاتی در ارایه خدمت، توزیع عادلانه تر نفرولوژیست ها می تواند به کارآیی بهتر منابع منجر شود.

    کلیدواژگان: عدالت، توزیع، نفرولوژیست، دیالیز
  • محمدرضا سلمانی، آرش رشیدیان، فرید ابوالحسنی، سید رضامجدزاده صفحات 28-34
    مقدمه
    گسترش بخش دولتی برای ارایه خدمات بهداشتی در شهرها به دلیل ممنوعیت ایجاد واحدهای جدید، نبودن منابع برای تملک، احداث یا خرید ساختمان و استخدام نیرو، دشوار است. خرید خدمت از بخش غیردولتی (برون سپاری خدمت) می تواند بستر لازم را برای بهره مندی جمعیت از خدمات استاندارد فراهم کند. هدف این مطالعه مقایسه امکانات ارایه خدمت در پایگاه های برون سپاری شده و پایگاه های دولتی بود.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، در دی ماه 1388 کلیه پایگاه های بهداشتی تحت پوشش دانشگاه بررسی شدند. پرسشنامه ای با 26 سوال با حضور فرد جمع آوری کننده در پایگاه تکمیل شد. پس از ورود داده ها به نرم افزار، تحلیل های آماری تک متغیره صورت گرفت.
    یافته ها
    از مجموع 74 پایگاه موجود، 48 پایگاه برون سپاری شده و 26 پایگاه دولتی بودند. در 7/43% پایگاه های برون سپاری، مسوولیت با پزشک و در 8/45% با ماما بود. 73% پایگاه های دولتی توسط ماما و 23% توسط کارشناس بهداشتی مدیریت می شدند. 5/61% پایگاه های دولتی و 1/77% پایگاه های برون سپاری شده در ساختمان مناسب مستقر بودند. 5/92% از مراجعان، مسیر منزل تا پایگاه را پیاده طی می کردند. میانگین جمعیت تحت پوشش پایگاه های دولتی 8954 نفر و پایگاه های برون سپاری شده 12158 نفر بود. بین دانش برنامه ای پرسنل پایگاه های دولتی و برون سپاری شده اختلاف معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نحوه نظارت و استانداردهای نظارتی بر رفتار بخش خصوصی تاثیر مستقیم دارد. از آن جایی که ناظران، بیشتر به ساختار فیزیکی و استانداردهای تجهیزاتی اهمیت داده اند، بخش خصوصی نیز آن را رعایت کرده است. پایگاه ها وظایف ذاتی شبکه بهداشت را مانند بخش دولتی انجام داده بودند.
    کلیدواژگان: پایگاه بهداشت، برون سپاری، واگذاری، جمعیت تحت پوشش، نظارت، ساختار فیزیکی
  • محمدسعید تسلیمی، محمد زاینده صفحات 35-41
    وجود و بکارگیری یک الگوی مناسب و کاربردی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان ها، می تواند به پاسخگویی، ارتقای کیفیت خدمات و افزایش رضایت مشتری بیانجامد. تا این اواخر ارزیابی عملکرد، یک نوآوری صرف تلقی می شد؛ در حالی که امروز طراحی نظام ارزیابی عملکرد به یک ضرورت و اقدام فوری تبدیل شده است. با این وجود، سنجش، ارزیابی و بهبود عملکرد بیمارستان بر خلاف ظاهر، کار آسانی نمی باشد. اغلب الگوهای ارزیابی عملکرد بیمارستان یا کانون توجه محدود دارند یا ابعاد متفاوتی از عملکرد را می سنجند. برخی از آن ها بیشتر بر عناصر ساختاری یا درون دادها، برخی بر سنجش فرآیندها و برخی دیگر بر نتایج متمرکز شده اند و کمتر دیده شده است که نظام های ارزیابی عملکرد بیمارستان سنجش های متعادلی از درون دادها، فرآیندها و برون دادها را شامل شوند. در شکل گیری نظام ارزیابی عملکرد مشارکت ذی نفعان بیمارستان اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین نظام ارزیابی عملکرد بیمارستان، باید با مشارکت و همکاری آنان در همه مراحل از طراحی و اجرا تا انتشار داده ها همراه شود. اگرچه طراحی نظام ارزیابی عملکرد بیمارستان ضروری است، با چالش های گسترده ای مواجه است. از جمله چالش های موجود در طراحی نظام ارزیابی عملکرد بیمارستان، تعیین هدف از ارزیابی عملکرد، ارزیابی جنبه های متفاوت عملکرد بیمارستان، و حضور ذی نفعان در طراحی نظام ارزیابی عملکرد می باشد. در این مطالعه که مروری بر منابع و آثار علمی مرتبط با طراحی نظام ارزیابی عملکرد می باشد، به اهم این چالش ها پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: بیمارستان، نظام ارزیابی عملکرد، چالش ها
  • نور الله پورسردار، فیض الله پورسردار، عباس پناهنده، علی اکبر سنگری، سهراب عبدی زرین صفحات 42-49
    مقدمه
    رویکرد روان شناسی مثبت گرا تبلور گرایش در علم روان شناسی از پرداختن صرف به ترمیم آسیب ها به سمت ارتقای کیفیت زندگی است. این جنبش در پی آن است که از نقاط قوت انسان ها به عنوان سپری در مقابل بیماری روانی بهره گیرد. در این بین، خوش بینی به عنوان یکی از شاخص های اصلی این رویکرد طی یک دهه اخیر جایگاه ویژه ای را در حوزه بهداشت روان به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خوش بینی بر سلامت روانی و رضایت از زندگی انجام شد.
    روش کار
    در این بررسی مقطعی 178 نفر (86 زن و 92 مرد) از شاغلین به تدریس در مراکز آموزش و پرورش شهرستان رامشیر ارزیابی شدند. برای گردآوری داده ها مقیاس جهت مداری زندگی (LOT-R)، مقیاس سلامت عمومی (GHQ-28)، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به کار برده شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی همزمان استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش، 16/32 سال (انحراف معیار70/5) بود. نتایج رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی همزمان، بیانگر معناداری نقش واسطه ای سلامت روان، در رابطه بین خوش بینی (001/0> p) و رضایت از زندگی (001/0> p) بود. همچنین ضرایب رگرسیون برای تاثیر خوش بینی بر رضایت از زندگی) 48/0 B=، 61/4 t=)، خوش بینی بر سلامت روان (81/0= B، 11/7= t) به دست آمد.
    نتیجه گیری
    خوش بینی به واسطه افزایش سطح سلامت روانی، رضایت از زندگی را در پی دارد. همچنین متغیر خوش بینی دارای اثر مستقیم بر رضایت از زندگی است. به بیان دیگر خوش بینی با تاثیر بر نوع احساس ها و هیجان های فرد، نگرش مثبت و در نتیجه رضایت از زندگی را در پی دارد.
    کلیدواژگان: خوش بینی، سلامت روانی، رضایت از زندگی
  • فریده خلج آبادی فراهانی، جلال حیدری صفحات 50-57
    مقدمه
    این مطالعه با هدف توضیح و کشف مشارکت مردان در برنامه بهداشت باروری و تنظیم خانواده و عوامل موثر بر آن در شهرستان زنجان در سال 1390 با استفاده از روش کیفی (مصاحبه عمیق) در بین مردان متاهل ساکن شهرستان زنجان انجام گرفت.
    روش کار
    بر اساس متون و نظریه های رفتار باروری، یک مدل پنداشتی در نظر گرفته شد و بر اساس آن، هدایت مصاحبه ها و جهت سوالات مشخص گردید. رویکرد تحقیق، تحلیل محتوایی قیاسی و نمونه گیری به روش هدفمند با حداکثر تنوع بود. با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته در تیر ماه و مرداد ماه 1390 به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. در مصاحبه ها از راهنمای موضوعی مبتنی بر مدل مفهومی استفاده شد. موضوعات مورد بحث شامل آگاهی، نگرش (نسبت به تنظیم خانواده و نقش های جنسیتی)، درک از خطر، رفتار استفاده از روش های پیشگیری و مشارکت در آن و عوامل محیطی بود. تحلیل محتوای موضوعی به دو روش چارت موضوعی و نقشه مفهومی انجام شد.
    یافته ها
    داده های این مطالعه در سه حیطه طبقه بندی گردیدند: ماهیت مشارکت، تسهیل کننده های مشارکت و موانع مشارکت. ماهیت مشارکت شامل ارتباط کلامی با همسر، درک متقابل از نیازهای همسر و استفاده از روش های مردانه بود. تسهیل کننده های مشارکت شامل شهرنشینی و تحصیلات، اطلاعات و دسترسی به رسانه ها و نگرش مثبت نسبت به تنظیم خانواده و جنسیت بود و موانع مشارکت شامل زمان نامناسب کار مراکز بهداشتی، تک جنسیتی بودن مراکز بهداشتی، نگرش منفی به تساوی جنسیتی، ماهیت و عوارض روش های پیشگیری مردانه و حس آسیب پذیری کم نسبت به بیماری های مقاربتی بود.
    نتیجه گیری
    در کل نگرش مردان زنجانی نسبت به مشارکت در بهداشت باروری و تنظیم خانواده رضایت بخش می باشد، هر چند موانعی مانند زمان نامناسب کار مراکز بهداشتی، تک جنسیتی بودن مراکز، برخی نگرش های جنسیتی و عوارض برخی روش های مردانه و آگاهی کم در خصوص روش های پیشگیری، موجب مشارکت کم تر در برخی مردان می گردد. مداخلات مناسب متناسب با نتایج این تحقیق می تواند موجب ارتقای مشارکت مردان در تنظیم خانواده گردد.
    کلیدواژگان: مشارکت مردان، تنظیم خانواده، روش های مردانه پیشگیری از بارداری
  • معصومه سیمبر، سونیا مینویی، زهره شیخان، حمید علوی مجد صفحات 58-64
    مقدمه
    زایمان به عنوان پدیده ای که منجر به تولد نوزاد می گردد، جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر است. این پدیده در جهان روند صعودی داشته است. با پیشرفت علوم پزشکی، انسان همواره درصدد بهبود کیفیت فرآیند زایمان بوده است.کیفیت و نحوه ارایه مراقبت های مامایی از موثرترین عوامل بر نتایج زایمان است و بر سلامت فیزیکی و عاطفی مادر و نوزاد تاثیر قابل توجهی می گذارد. پژوهش توصیفی حاضر با هدف بررسی میزان اجرای راهنمای کشوری مراقبت های حین لیبر و زایمان در بیمارستان های آموزشی- درمانی منتخب شهر تهران انجام گرفت.
    روش کار
    نمونه گیری به روش سهمیه ای انجام شد. روند نمونه گیری در چهار بیمارستان شهید اکبرآبادی، آرش، میرزا کوچک خان و هدایت شهر تهران به مدت سه ماه از فروردین الی خرداد سال 1390 به طول انجامید. در این مدت عملکرد ارایه دهندگان مراقبت در حین ارایه خدمت بر روی 200 مادر باردار که با هدف زایمان طبیعی در بخش لیبر و زایمان بستری شده بودند مشاهده شد. ابزار گرداوری داده ها شامل: یک فرم اطلاعات دموگرافیک مادر باردار، یک چک لیست مشاهده مراقبت و سه پرسشنامه بررسی عوامل مرتبط با اجرا بود. فرم اطلاعات دموگرافیک از طریق مصاحبه با مادر، چک لیست ها به طریق مشاهده و پرسشنامه توسط ارایه دهندگان مراقبت (اعم از دانشجو و پرسنل) تکمیل شدند. اعتبار ابزار با روش اعتبار محتوایی تایید گردید. پایایی چک لیست و پرسشنامه به ترتیب از طریق مشاهده همزمان (93/0= r) و آزمون مجدد (9/0= r) بررسی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و همبستگی و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 17 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین درصد اجرای مراقبت های لیبر و زایمان در حیطه شرح حال گرفتن (3/88، مطلوب)، کنترل علایم حیاتی (6/64، متوسط)، انجام معاینه شکم (5/38، متوسط)، ارزیابی اولیه (4/83، مطلوب)، حیطه مراقبت های حین دردهای زایمان (5/22، نامطلوب)، حیطه روش های کاهش درد زایمان (5/63، متوسط)، حیطه بررسی پیشرفت زایمان (5/71، مطلوب)، حیطه انجام زایمان طبیعی (5/89، مطلوب) و حیطه اداره بلافاصله بعد از زایمان (5/89، مطلوب) بوده است. از نظر میزان آگاهی، 5/57% از ارایه دهندگان (اکثریت) دارای آگاهی متوسط بودند و صرفا 10% از آن ها نگرش منفی نسبت به مراقبت های راهنمای کشوری لیبر و زایمان داشتند. بین میانگین نمره آگاهی ارایه دهندگان و میزان اجرای مراقبت ارتباط آماری معنادار وجود داشت (03/0= p). همچنین از میان عوامل مرتبط دموگرافیک، صرفا میان نمره آگاهی و سابقه کار بالینی ارایه دهندگان خدمت ارتباط آماری معنادار وجود داشت (04/0= p).
    نتیجه گیری
    از آنجایی که میزان اجرای مراقبت های لیبر و زایمان در تعدادی از معیارها و حیطه ها نامطلوب است، ارتقای کیفیت مراقبت ها و نظارت بر اجرای دستورالعمل ها پس از تدوین پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: اجرا، مراقبت، لیبر و زایمان
  • حسن صفرنیا، سینا زینلی، راضیه باستانی صفحات 65-71
    مقدمه
    هدف اصلی بنگاه های اقتصادی همواره این بوده است که با حداقل منابع موجود، حداکثر ستاده را به دست آورند؛ این مساله اشاره به بهبود کارایی و بهره وری در بنگاه ها دارد. با آن که سرمایه اصلی نظام های بهداشتی و درمانی اعم از مالی و نیروی انسانی در بیمارستان ها هزینه می شود، تا قبل از دهه 1980، مطالعات معدودی در زمینه کارایی و بهره وری بیمارستانی صورت گرفته بود. در سال های اخیر، تلاش های بسیاری برای مقایسه عملکرد سیستم های بهداشتی مشاهده می گردد. هدف این مطالعه، سنجش بهره وری بیمارستان های عمومی تامین اجتماعی کشور بود.
    روش کار
    در این مطالعه، بهره وری 64 بیمارستان عمومی تامین اجتماعی کشور با استفاده از شاخص مالم کوئیست طی سال های 1388 -1385 و با رویکرد نهاده محور و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. از چهار نهاده ی تعداد تخت فعال، تعداد پرستار، پزشک و سایر پرسنل و چهار ستاده ی تعداد اعمال جراحی، تخت روز اشغالی، پذیرش سرپایی و بستری برای بررسی استفاده شد. داده ها توسط چک لیست مورد تایید سازمان متبوع، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار DEAP2 تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار بهره وری کل عوامل تولید در بیمارستان های مورد مطالعه، به ترتیب 1 و 059/0، میانگین و انحراف معیار تغییرات کارایی فنی، به ترتیب 998/0 و 030/0، و میانگین و انحراف معیار تغییرات فن آوری، به ترتیب 002/1 و 045/0 به دست آمد. میانگین کارایی فنی خالص (مدیریتی)، 007/1 و میانگین کارایی مقیاس 991/0 و همچنین دامنه تغییر بهره وری کل عوامل تولید در بین بیمارستان های مورد مطالعه 827/0 تا 22/1 بود.
    نتیجه گیری
    تغییرات فن آوری به همراه تغییرات کارایی مدیریتی، بر بهره وری کل عوامل اثر منفی، و تغییرات کارایی مقیاس و فنی بر آن اثر مثبت داشته است.
    کلیدواژگان: شاخص مالم کوئیست، بهره وری، کارایی، بیمارستان
  • منوچهر فرج زاده، آزیتا حیدری صفحات 72-79
    مقدمه
    گسترش و تغییر الگوی انتشار بیماری های عفونی و واگیر، و بیماری هایی که به تغییرات دما حساس اند، همه از مخاطرات بهداشتی هستند که در اثر تغییرات آب و هوایی ایجاد می شوند. مطالعه شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشور، اطلاعات مفیدی را جهت آگاهی از سیر بروز بیماری ها در طول سال فراهم می نماید. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه میان تعداد پذیرفته شدگان در بیمارستان با علایم گاستروآنتریت روتاویروسی (GE) و متغیرهای اقلیمی ماهانه دما و رطوبت نسبی در منطقه بندرعباس بود.
    روش کار
    در این مطالعه تحلیلی- مقطعی، داده های هواشناسی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک بندرعباس تهیه شد. تعداد افراد مبتلا به گاستروآنتریت از میان کودکان زیر پنج سال که در طی سه سال مورد مطالعه به «بیمارستان کودکان» بندرعباس مراجعه نموده بودند انتخاب شدند. با استفاده از روش همبستگی پیرسون، همبستگی هفتگی و ماهانه میان داده های هواشناسی و تعداد GE محاسبه شد و با استفاده از روش «رگرسیون خطی چند متغییره»، مدل پیش بینی تعداد GE ارایه شد. در نهایت برای پهنه بندی خطر وقوع GE در استان، داده های اقلیمی و تعداد GE با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد.
    یافته ها
    بررسی داده ها نشان داد که حداقل موارد عفونت روتاویروس با 78 مورد در سال 2008 و حداکثر آن با 403 مورد در سال 2007 بود. بیشترین میزان همبستگی مربوط به پارامتر دما بود و رطوبت نسبی در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. همچنین، تعداد GE در فصول سرد سال نسبت به فصول گرم، افزایش بیشتری داشت. حداکثر تعداد GE مربوط به ماه دسامبر با حداقل دمای C ° 12 مشخص شد. پهنه بندی خطر وقوع گاستروآنتریت نشان داد که سواحل جاسک و بندر لنگه کم تر در معرض خطر بودند و هر چه از کناره خلیج فارس بیشتر به سمت نواحی شمالی استان پیش می رفتیم، همراه با کاهش دما خطر شیوع بیماری نیز افزایش می یافت، به طوری که حاجی آباد به عنوان منطقه پرخطر مشخص شد. ضریب همبستگی بین دمای حداقل، میانگین و حداکثر با بیماری GE به ترتیب برابر 791/0-، 752/0- و 7/0- با 001/0 = p بود. همچنین ضریب همبستگی بین رطوبت نسبی حداقل، میانگین و حداکثر با بیماری GE به ترتیب برابر 332/0- با 073/0= p، 0169/0- با 371/0= p و 054/0- با 775/0= p بود.
    نتیجه گیری
    با هر C ° 1 کاهش دمای حداقل، تعداد GE به طور میانگین به میزان 10 نفر افزایش یافت. دمای ایده آل برای رشد و فعالیت روتاویروس C ° 13 مشخص شد.
    کلیدواژگان: تغییرات آب و هوایی، بیماری های عفونی، گاستروآنتریت، روتاویروس
|
  • Amini Anabad H., Meskarpour Amiri M. Pages 1-8
    Introduction

    Financial accessibility of households to health care services is a major concern for policy-makers and planners in health systems. The aim of this study was to assess the status of Iranian households'' financial accessibility to health care services during 1983-2008.

    Methods

    In this descriptive-analytical study، data of the national survey of households'' cost and income conducted by the Iranian Statistics Center were used and studied in 2011. We calculated the trend of proportion of health care expenditures to households'' income and regression estimation of health care expenditures function in logarithmic form to assess the status of households'' financial accessibility to health care services. The Excel 2007 and the Eviews 5 were used to present descriptive statistics and regression estimations.

    Results

    Findings of this study showed that the proportion of health care expenditures to average income had permanent and significant increase during the study period. Coefficient of impact of income on health care expenditures in urban and rural households were 1. 07 and 0. 91 (P<0. 05)، respectively. Coefficient of impact of social health insurance expenditures on health care expenditures in both urban and rural households was not statistically significant.

    Conclusion

    In recent years، the proportion of health care expenditures to households'' average income has been increased and financial accessibility of households to health care services has been significantly decreased in Iran. Moreover، development of health insurance coverage and prepayment mechanisms has not significant impact on decline of the proportion of health care expenditures to households'' income.

    Keywords: h ealth care expenditures, financial accessibility, household
  • Raghfar H., Khezri M., Vaez Mahdavi Z., Sangari Mohazab K. Pages 9-19
    Introduction
    A main goal of health systems is to provide financial security against diseases by which catastrophic expenditures and poverty can occur. The cost of health care services is high and households are main bearers of financial loads rather than health insurance companies in Iran. Moreover، due to inadequate access to health care centers and inadequate coverage of health insurance services، households who have been covered by insurance services have the same problem too. Increasing health care costs in households'' consumption basket result in increasing households'' expenditures that might lead to misidentification of the poor households. The aim of this study was to assess the impact of health care expenditures on poverty among Iranian households.
    Methods
    In this study، we used households'' micro data provided by the income-expenditure household survey conducted by the Iran Statistics Center. The FGT index (1984) was used to measure poverty and assess the impact of out of pocket payments in health care services on the households’ poverty status.
    Results
    Out of pocket payments by the households have increased health expenditures and have led households to poverty in both rural and urban areas. In rural areas، household poverty incidence increased by 4% due to increase in tariffs of health care services in 2009. The highest increase in poverty incidence in urban areas was 3. 4% which was occurred in 2000. In general، increase in out of pocket payments resulted in increase in poverty incidence in the country as follows: in 1984:2. 1%; in 1989:1. 6%; in 1995:2000; in 2004:3%; and in 2009:3. 6%.
    Conclusion
    Increases in health care expenditures have been led to poverty increase from 1 to 4 percent in different urban and rural areas during period of the study. Every year، a significant number of individuals in both rural and urban areas have been dragged below poverty line due to catastrophic health expenditures. Meanwhile، due to registration of high expenditure for the households، they were not identified as the poor.
    Keywords: poverty line, FGT index, health care payments
  • Omrani-Khou H., Shafiee M., Safari H., Habibi F., Askari-Bakhiani R. Pages 20-27
    Introduction

    Equity is an important index in resource distribution and access to health services. Human or equipments may be distributed inappropriately if decision-makers do not pay attention to need indices. This not only creates obstacles in access to health services، but also results in an inefficient allocation of resources. This study aimed to assess equity in distribution of dialysis beds and nephrologists in Iran، 2009.

    Methods

    In this cross-sectional study، we gathered the data including number of dialysis beds، number of patients and nephrologists from all provinces. Data were entered into the Excel and were analyzed using the Lorenz curve and Gini coefficient.

    Results

    In 2009، 18586 patients underwent dialysis in Iran. Most of the patients were hospitalized in Tehran (n=3991). Ilam had the least number of the dialysis patients (n=83). The total number of dialysis beds was 3722 in Iran mostly located in Tehran (n=666). The Kohgiluyeh and Boyer Ahmad had the least number of beds (n=23) in Iran. The total number of nephrologists was 335 in 2009 in Iran from whom 151 individuals worked in Tehran. On average، there were 25 dialysis patients، five dialysis beds and 0. 44 nephrologists per 100000 populations.

    Conclusion

    Although، according to the Lorenz curve، dialysis beds have been distributed appropriately، distribution of the nephrologists was not appropriate. Regarding the role of the human resources in delivering adequate health services، appropriate distribution of nephrologists can result in high efficiency of resources in health system in Iran.

    Keywords: equity, distribution, nephrologists, dialysis
  • Salmani Mr, Rashidian A., Abolhassani F., Majdzadeh R Pages 28-34
    Introduction
    The expansion of public sector capacity in public health is difficult due to legal limitations and limited financial and staff resources. Outsourcing services to the private sector provides opportunity to provide health services to public. This study aimed to assess and compare the capacity and services in publicly run and outsourced urban health posts.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out in all health posts affiliated to the university. Data were collected using a 26-items questionnaire and were analyzed using the univariate analyses.
    Results
    Among 74 health posts، 48 health posts (64. 9%) were outsourced and 26 (35. 1%) were managed by the public sector. Medical doctors managed 43. 7% and midwives 45. 8% of the outsourced health posts. Midwives managed 73. 0% and health officers 23. 0% of the public sector posts. 61. 5% and 77. 1% of the outsourced and publically managed health posts were located in appropriately structured buildings. Over 92% of the clients walked to the health posts. On average، public health posts covered 8954 individuals and outsourced health posts covered 12158 individuals. No differences were observed in health program related knowledge of the staff in two centers.
    Conclusion
    Supervision approaches has a direct effect on behaviors of the private sector. Since the supervisors mostly noted the physical structure and standards of equipments، these had adequate standards. There were no differences between public and private health posts in health care indices and those services that had been provided by similar staff from the two health post groups.
    Keywords: ambulatory h ealth center_primary health care_supervision_standards
  • Taslimi , Zayandeh M Pages 35-41
    Development and application of an appropriate hospital performance assessment system leads to accountability، increased quality of healthcare، and increased customer satisfaction. Until today، hospital performance assessment was considered to be a purely innovative practice; while، development of a performance assessment system is now a necessity and a compelling immediate action. However، measurement، assessment and improvement of hospital performance are not easy tasks. Most of the hospital performance assessment systems either have a narrow focus or measure different aspects of performance. Some have focused on structures، some on processes and the others on outcomes of care; a balanced set of measurements can hardly be found. Participation of expected stakeholders is important in evolution of hospital performance assessment system; therefore، performance assessment system should be developed by their active participation. Although، development of hospital performance system is essential، it is faced with huge challenges. This paper tries to uncover these challenges by reviewing available literature.
    Keywords: hospital, performance assessment system, challenges
  • Poursardar N., Poursardar F., Panahandeh A., Sangari A., Abdi Zarrin S. Pages 42-49
    Introduction
    Positive psychology is a new approach in the psychology science to move from psychopathology treatment to optimization of life quality. Optimism، a subset of positive psychology approach، is a positive human characteristic. During the last decade، optimism had a special place in the field of developmental psychology، family psychology and mental health. This study aimed to assess the effect of optimism on mental health and life satisfaction.
    Methods
    In this cross-sectional-descriptive study، 178 teachers (86 males and 92 females) were selected using randomized cluster sampling from Ramshir schools. All participants completed the Life Circuit Questionnaire (LOT-R (، General Health Questionnaire (GHQ)، Satisfaction with Life Scale (SWLS) and Demographic Inventory. Data was analyzed using the Multiple Stepwise Regression analysis.
    Results
    The mean (SD) age of the participants was 32. 16 (5. 70). Results of the Hierarchical Multiple Regression method showed significant intermediate role of mental health in relationship between optimism (p<0. 001) and life satisfaction (p<0. 001).
    Conclusion
    Optimism could positively affect life satisfaction through increasing mental health. Moreover، resilience had indirect effect on life satisfaction.
    Keywords: optimism, mental health, satisfaction with life
  • Khalajabadi Farahani F., Heidari J. Pages 50-57
    Introduction
    This study aimed to investigate male participation in reproductive health and family planning in Zanjan in 2011.
    Methods
    This was a qualitative study conducted among married men resided in rural and urban areas of Zanjan. A conceptual model was considered for the study based on the literature and existing theories of reproductive behaviors to guide the interviews and direct the queries. The deductive content analysis was used as the main approach for this study. Purposive sampling with maximum variability was used to select the participants. Data were collected via 33 semi-structured and in-depth interviews during July-Aug 2011. Topics discussed included knowledge، attitude (towards family planning and gender roles)، risk perception، behavior and environmental factors. Data were analyzed using conceptual framework and conceptual mapping approach.
    Results
    The data of this study was categorized into three main areas: 1) Nature of male participation; 2) Facilitators of male participation; and 3) Barriers of male participation. Nature of male participation included verbal communication with spouse about contraception، mutual understanding of spouse’s reproductive health needs and use of male contraceptive methods. Facilitators of male participation included education and living in urban areas، knowledge about contraceptives and access to media، positive attitudes towards family planning and gender issues. The barriers of male participation included inappropriate working hours of health clinics which provide contraceptive and counseling services، lack of access to male health care providers in such clinics، negative gender beliefs، and complications related to some male methods and low risk-perception towards sexually transmitted diseases.
    Conclusion
    Although men’s attitudes towards participation in reproductive health and family planning in Zanjan seems to be appropriate، there were some barriers prevented men from participating in family planning actively. These barriers included inappropriate working hours of family planning clinics، lack of access to male health care provider، some gender beliefs and complications and inconvenience of using male methods and lack of knowledge on contraceptive methods. Appropriate interventions based on the results of this study might enhance male participation in family planning.
    Keywords: m ale participation, family planning, male contraception
  • Simbar M., Minooee S., Sheikhan Z., Majd Ha Pages 58-64
    Introduction
    Delivery، as a phenomenon leading to childbirth، is an inseparable part of human life and has an ascending trend worldwide. By medical developments، human beings have always endeavored to improve the quality of delivery processes. Annually، approximately 600000 women die from pregnancy and childbirth complications from which more than 99 percent occur in developing countries. The quality of midwifery care influences birth results and functions of health care providers in labor. Birth has considerable effect on physical and emotional health of mother and child. The present study aimed to assess the rate of implementation of «The national guide of labor and delivery cares» and its related factors in selected educational- therapeutic hospitals in Tehran، 2011.
    Methods
    In this descriptive study، using quota sampling، the function of 40 health care providers regarding 200 pregnant women who were admitted for normal vaginal delivery was evaluated. The tools for data collection included a demographic sheet، an observational checklist and three questionnaires. Content validity was assessed beforehand. Reliability of the observational care checklist and questionnaires were assessed using concurrence observation method (r=0. 93) and test re-test method (r= 0. 9). Data were analyzed in the SPSS version 17.
    Results
    The followings show the compatibility of the performances of the care providers with the national labor and delivery guide: history taking 88. 3%، vital sign control 64. 6%، Leopold maneuver 38. 5، initial assessment 83. 4%، caring measures during labor pain 22. 5%، pain relief methods 63. 5%، labor progress 71. 5%، vaginal delivery 89. 5%، and postpartum management 89. 5%. The knowledge score of 57. 7 percent of care providers was leveled as medium; and 10 percent of them had negative attitudes towards the national care guideline. There was statistical difference between knowledge with attitude scores (P= 0. 001); and between knowledge score with the rate of care implementation (P= 0. 03).
    Conclusion
    R esults showed that the rate of implementation of labor and delivery care in several assessment criteria was not desirable. Improvement in quality of cares and supervision on performance of health care providers are recommended.
    Keywords: implementation, care, labor, delivery
  • Safarnia H., Zeynali S., Bastani R. Pages 65-71
    Introduction
    The main purpose of businesses is to achieve the most output with the use of the least input. This leads to the importance of effectiveness and efficiency. While the main part of capital in health systems is spent in hospitals، there are a few numbers of studies conducted on effectiveness and efficiency in hospitals before 1980. In recent years، this issue has attracted a great attention. The aim of this study was to evaluate the productivity in general hospitals of Iran’s social security organization in 2006-2009.
    Methods
    In this study، productivity of 64 general hospitals affiliated to Iran’s social security organization was analyzed using the Malmquist index، with an input-based approach and with the assumption of variable returns to scale. Four main inputs included number of beds، nurses، physicians، and other personnel; and four main outputs included number of surgeries، occupied bedrooms، and inpatient and outpatient admission. Data were gathered using an accepted check-list and were analyzed in the DEAP2.
    Results
    Our findings showed that mean (SD) of productivity in the hospitals was 1 (0. 059). The mean change in technical efficiency، change in technology change، pure technical efficiency (managerial)، and scale efficiency were 0. 998، 1. 002، 1. 007 and 0. 991، respectively. In addition، the range of total factor productivity based on the Malmquist in the hospitals was 0. 827 to 1. 22.
    Conclusion
    Technology changes as well as changes in managerial efficiency had negative effect on total productivity; while changes in scale and technical efficiency had positive effect on productivity.
    Keywords: Malmquist index, productivity, efficiency, hospital
  • Farajzadeh M., Hydari A. Pages 72-79
    Introduction
    Patterns of the diseases distribution can be affected by the climate changes. Several studies on climatic conditions in different areas of Iran have presented useful information on patterns of diseases. The aim of this study was to assess the relationship between climate changes with the gastroenteritis rotavirus (GE) frequency in children in Bandar Abbas area.
    Methods
    In this study، the climate data were provided from the Bandar Abbas Weather Station. Data of the gastroenteritis disease were extracted from medical records of all children less than five years old referred to the hospital during 2006-2008. Using statistical analysis and Pearson regression، monthly and weekly correlation between two types of data were calculated. Using a multiple regression equation، a general model was presented to predict the frequency of the disease.
    Results
    The findings showed that the lowest prevalence of the disease was for 2008 with 78 cases and the highest prevalence was for 2007 with 403 cases. The maximum correlations belonged to temperature factor and relative humidity، respectively. Monthly distribution indicated that the gastroenteritis had high frequency in cold weather comparing with hot weather; the maximum frequency belonged to the December. The study of the zones of the disease showed that Jask and Bandar Lengeh had low frequency of the disease. Along with decreasing temperature from south coast to north areas، the frequency of the disease increased. The coefficient correlation between minimum، average and maximum temperature with the gastroenteritis were 0. 791، 0. 752 and 0. 7، respectively (P<0. 0001). The coefficient correlation of minimum، average and maximum humidity with the gastroenteritis were -0. 3320 (P= 0. 073)، 0. 0169 (P= 0. 371) and 0. 054 (P= 0. 775)، respectively.
    Conclusion
    One degree decrease in temperature caused the gastroenteritis in 10 more individuals. The results showed the disease frequency begins in 13 degree Celsius.
    Keywords: climate changes, infectious disease, gastroenteritis, rotavirus