فهرست مطالب

فصلنامه فیزیولوژی ورزشی
پیاپی 16 (زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/10/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عادل دنیایی، خسرو ابراهیم، حمید صفحه 13
    هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی (اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی) پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود. بدین منظور 10نفر از کشتی گیران نخبه شهر تهران با میانگین سن (3± 22سال) و شاخص توده بدن (3 ± 23کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. در این تحقیق آزمودنی ها در سه جلسه، 4 مرحله فعالیت شدید را با فاصله 15دقیقه استراحت غیرفعال انجام دادند. هر مرحله شامل 3 آزمون وینگیت پا و 3 آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال1دقیقه ای بین هر آزمون بود. یک ساعت قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون و پس از پایان مرحله ی دوم آزمون، آزمودنی ها مکمل ریبوز یا کراتین (به میزان 1/. گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا دارونما (طعم دهنده بی اثر آسپارتان) را مصرف کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مکرر (4×3) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، اوج توان بی هوازی و میانگین توان بی هوازی به مصرف مکمل ریبوز و نیز مصرف مکمل کراتین وابسته می باشد (05/ 0>P)؛ از طرفی نتایج حاکی از عدم تفاوت در شاخص خستگی بین جلسه کراتین، ریبوز و دارونما در تحقیق بود (05 /0). به طور کلی به نظر می رسد مصرف حاد مکمل ریبوز و کراتین هر کدام به تنهایی می توانند عملکرد بی هوازی را در فعالیت های شدید تکراری (همانند فعالیت مورد استفاده در تحقیق حاضر) بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: ریبوز، کراتین، فعالیت شدید مکرر، عملکرد بی هوازی، کشتی گیر نخبه
  • حامد برزگر، رحمن سوری، علی اکبرنژاد صفحه 25
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ریتم های مختلف موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده بود.
    مواد و روش ها
    بدین منظور 17مرد غیر ورزشکار سالم، با میانگین و انحراف استاندارد 97/0±76/ 19 سال، 72/ 6±176 سانتی متر، 95/ 5±5/ 68 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه و به روش تعادل مقابل در مطالعه ی حاضر شرکت کردند. این افراد در سه مرحله ی متوالی بدون موسیقی، با موسیقی ریتم تند و با موسیقی ریتم کند، با استفاده از آزمون بروس تا واماندگی به فعالیت پرداختند. متغیر ها در دقایق 3، 6 و 9 اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آنالیز واریانس تکراری با استفاده از آزمون تعقیبی LSD انجام شد (0.05>p).
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت پیشرونده تاثیر معنی داری بر شاخص درک فشار در مرحله ی سوم آزمون(0.05>p)، نسبت تبادل تنفسی در همه ی مراحل آزمون، تفاوت اکسیژن خون سرخرگی-سیاهرگی در مراحله ی اول و دوم آزمون و زمان رسیدن به آستانه ی بی هوازی دارد(0.05>p). اما تغییر معنی داری در اکسیداسیون چربی در هیچ یک از مراحل آزمون وجود نداشت(0.05>p).
    نتیجه گیری
    مطالعه ی حاضر نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت موجب افزایش کارایی دستگاه متابولیکی از طریق بهبود درک فشار و افزایش آستانه ی بی هوازی می شود.
  • ثریا عسگرپور، پروانه نظرعلی *، لیلا باقرصاد رنانی صفحه 41

    خستگی جسمی ناشی از کار بدنی به ویژه فعالیت های ورزشی می تواند بسیاری از اجزا و عملکردهای دستگاه ایمنی را تحت تاثیر قرار دهد. سیستم ایمنی به شدت به استرس فیزیولوژیکی و روانی حساس است، بنابراین می توان از برخی شاخص های ایمنی و هورمونی به عنوان شاخص استرس تمرین ورزشی استفاده کرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین غلظت IL-6، کورتیزول و تستوتسترون و علائم بیش تمرینی پس از یک دوره تمرین کوتاه مدت شدید در ورزشکاران نخبه بود. بدین منظور، از میان 28 نفر از زنان جودوکار نخبه، 7 جودوکار عضو تیم ملی اعزامی به مسابقات آسیایی به صورت هدفمند و دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمودنی ها پیش و پس از برنامه تمرینی پرسشنامه بیش تمرینی را تکمیل کردند. پیش و پس از دوره تمرین خونگیری انجام شد. تمرینات با شدت MHR 80-95% در بعدازظهر روز اول، و صبح و بعدازظهر روزهای دوم، سوم و چهارم انجام شد. IL-6، کورتیزول و تستوسترون به روش الایزا اندازه گیری و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 تحلیل شد (0.05P˂). در مطالعه حاضر یک دوره کوتاه مدت تمرین شدید موجب افزایش معنادار غلظت کورتیزول شد (0.05P˂)، اما تفاوت معناداری را در سطوح IL-6، تستوسترون و T/C ایجاد نکرد (0.05P˃). تجزیه و تحلیل کمی پرسشنامه علائم بیش تمرینی را در هیچ کدام از آزمودنی ها نشان نداد. همچنین ارتباط معناداری بین بیش تمرینی و هیچ کدام از شاخص های اندازه گیری شده وجود نداشت (0.05P˃). اگرچه IL-6 احتمالا فاکتور اصلی توسعه بیش تمرینی است، با این وجود به نظر می رسد استفاده از نشانگرهای هورمونی نشانه معتبری برای پیش بینی بیش تمرینی نیست و مطالعات بیشتری برای اثبات این تئوری لازم است.

    کلیدواژگان: بیش تمرینی، زنان ورزشکار نخبه
  • معرفت سیاه کوهیان، داور خدادادی، لطفعلی بلبلی صفحه 53
    هدف
    در این مطالعه تاثیر حاد فعالیت ورزشی بر پلاکت ها و سیستم انعقادی خون در افراد فعال و غیرفعال بررسی و مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    15 مرد فعال با میانگین سنی 37/1±9/24 سال و 15 مرد غیرفعال با میانگین سنی 34/1±6/25 سال، فعالیت ورزشی زیربیشینه را با 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر روی دوچرخه ارگومتر، بمدت 30 دقیقه اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری زمان پروترومبین(PT)، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده(aPTT)، فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها(PC) قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد.
    یافته ها
    30 دقیقه فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی دار PT و aPTT شد (001/0≥P). همچنین، نتایج آزمون مجدور اتا نشان داد که به ترتیب 712/0 و 737/0 از تغییرات PT و aPTT را می توان به فعالیت ورزشی نسبت داد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که فشار جسمانی منجر به افزایش تعداد پلاکت ها و تحریک سیستم انعقادی خون می شود که این مسئله ممکن است خطر تشکیل ترومبوز شریانی را، مخصوصا در آزمودنی های غیرفعال افزایش دهد.
    کلیدواژگان: انعقاد خون، حوادث قلبی، عروقی، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده، زمان پروترومبین
  • محمد قاسمی، مسلم حجتی، عباس قنبری نیاکی صفحه 69
    مقدمه
    پروتئین وابسته به آگوتی (AgRP) یک پپتید اشتهاآور است که از هیپوتالاموس و بافت های دیگر ترشح می شود. این پپتید تاثیر قوی بر رفتار دریافت غذا و هموستاز انرژی دارد. گزارش شده است که در شرایط منفی تعادل انرژی ممکن است لنفوسیت AgRP را ترشح کند و با بازسازی انرژی سلولی متوقف می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر قند خوراکی بر سطح AgRP و گلیکوژن لنفوسیت خون محیطی پس از یک جلسه فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی در کشتی گیران آزادکار جوان بود. روش شناسی: 16 کشتی گیر آزادکار (وزن 25/3±81/74 کیلوگرم، سن22/0±12/22 سال و شاخص توده بدنی 56/0±72/25 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به گروه های آب و قند تقسیم شدند. نمونه گیری خون قبل، بلافاصله بعد و90 دقیقه پس از فعالیت گرفته شد. از آزمودنی ها خواسته شد پروتکل فعالیت مقاومتی دایره ای مبتنی بر فنون کشتی (WBTCE) (2 ست، 6 ایستگاه،20 ثانیه فعالیت در هر ایستگاه بدون وقفه،3 تکرار در هر ست با فاصله 30 ثانیه استراحت بین تکرار ها و2 دقیقه استراحت بین ست ها) را انجام دهند. بلافاصله بعد از نمونه گیری دوم خون، مایعات قندی (2گرم قند به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، نسبت1به5) و آب (با حجم برابر) داده شد. داده ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس (اندازه گیری مکرر) و آزمون تعقیبی مناسب (LSD) آنالیز شد. تفاوت معنی دار در سطح 05/0 p< پذیرفته شد.
    یافته ها
    سطوح AgRP لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند افزایش معنی داری داشت. به هر حال، سطح AgRP در گروه قندی کاهش معنی داری داشت، اما در گروه آب به طور معنی داری در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالایی باقی ماند. تفاوت معنی داری بین گروه آب و قند مشاهده شد. سطح گلیکوژن لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند کاهش معنی داری داشت. سطح گلیکوژن لنفوسیت فقط در گروه آب کاهش معنی داری داشت، درحالی که در گروه قند در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالاتری ماند.
    نتیجه گیری
    یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که قند خوراکی غلظت AgRP افزایش یافته ناشی از WBTCE در لنفوسیت را کاهش داد. داده ها همچنین نشان می دهد که پروتکل WBTCE قادر است مقادیر شاخص های انرژی (گلیکوژن و AgRP) را در لنفوسیت تغیر دهد. کاهش AgRP لنفوسیت ممکن است به افزایش گلیکوژن لنفوسیت مربوط باشد و همچنین احتمال دارد بهبود وضعیت انرژی سلولی ناشی از مصرف گلوکز را روشن کند. با توجه به این نتایج، احتمال دارد نقش لنفوسیت به عنوان یک منبع محیطی کوچکی از ترشح AgRP به داخل گردش خون توصیف شود.
    کلیدواژگان: قند خوراکی، AgRP، لنفوسیت خون محیطی، فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی
  • منیره مسعودی نژاد، خسرو ابراهیم، حسین شیروانی صفحه 81
    هدف
    هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS بود. بدین منظور پس از مطالعات مقدماتی، تعداد 20 بیمار زن مبتلا به MS با میانگین سنی (78/4±55/34 سال)، وزن (00/8±56/63 کیلوگرم)، معیار ناتوانی (54/1±94/2) و شاخص توده بدن (84/2±24/24کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع دو گروهی با دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه تجربی علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده، در برنامه هشت هفته ای تمرین ترکیبی (شامل20 دقیقه گرم کردن عمومی بدن، 15 دقیقه تمرینات آئروبیک با شدت50-60% حداکثر ضربان قلب، 15 دقیقه تمرینات با وزنه اندام فوقانی و تحتانی با شدت 50-70% 1-RM (تمرین با دستگاه بدنسازی)، 10 دقیقه سرد کردن بدن)، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند. برای تحلیل استنباطی متغیرهای تحقیق از آنالیز واریانس عاملی استفاده شد کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار SPSS16 انجام شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0P≤ در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از پژوهش، در آزمون پرس سینه گروه تجربی پس از انجام تمرین ترکیبی، افزایش معناداری مشاهده نشد (P>0/05)، اما در آزمون های پرس پا، باز کننده های زانو و پارویی گروه تجربی افزایش معنی داری مشاهده شد(P<0/05). نتایج حاصل در آزمون بالا رفتن از پله گروه تجربی پس از انجام تمرینات هشت هفته ای، افزایش معنی داری مشاهده شد(05/0P<)، اما بهبود در آزمون زمان 10 متر راه رفتن و آزمون زمان برخاستن و رفتن از نظر آماری معنی داری نبود (05/0P>).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت برنامه تمرین ترکیبی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی و بهبود عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS شود و اجرای این گونه برنامه های تمرین ترکیبی به این بیماران توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تمرین ترکیبی، مولتیپل اسکلروزیس (MS)، قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی
  • بهمن میرزایی، فرهاد رحمانی نیا، زیور صالحی، رحمان رحیمی صفحه 97
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر پراکسیداسیون لیپید پس از فعالیت هوازی تا سر حد خستگی در کشتی گیران جوان می باشد. بنابراین، 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی کراتین مونوهیدرات) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی تا سر حد خستگی بر روی ارگومتر را انجام دادند. نمونه های ادرار در قبل، بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت به منظور تعیین پراکسیداسیون لیپید جمع آوری شدند. افزایش غیر معنی دار اندکی در پراکسیداسیون لیپید به مقدار 43/0 درصد در گروه کراتین و 06/3 درصد در گروه دارونما پس از فعالیت مشاهده کردیم (05/0P>). افزایش معنی دار 71/3 درصدی در وزن بدن، افزایش 04/4 درصدی در توده بدون چربی، و افزایش 9/3 و 28/4 درصدی در مایع درون و برون سلولی مشاهده شد (05/0P<). یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات تاثیری بر پراکسیداسیون لیپید ناشی از فعالیت هوازی وامانده ساز ندارد اما، منجر به بهبود ترکیب بدن کشتی گیران گردید.
    کلیدواژگان: کراتین مونوهیدرات، پراکسیداسیون لیپید، فعالیت هوازی تا سر حد خستگی
  • سعید نظری، علیرضا سلیمی آوانسر، سجاد احمدی زاد صفحه 119
    هدف از این تحقیق بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال بود. آزمودنی های مورد مطالعه از گروه تجربی، 12 بازیکن مرد نخبه والیبال (سن5/6±8/25، قد 2/8±191، و وزن 2/8±2/88) حاضر در لیگ برتر و گروه کنترل، 12 مرد غیرفعال (سن 7/3±7/23، قد 7/7±2/180، و وزن 1/12±6/74) تشکیل شده بودند. گروه تجربی به مدت 8 هفته تمرینات آماده سازی شامل تمرینات استقامتی و قدرتی همراه با تمرینات مهارتی والیبال و یک دوره مسابقات لیگ برتر والیبال به همراه تمرینات حفظ آمادگی را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل فعالیت بدنی منظم نداشتند. به منظور اندازه گیری تغییرات هورمون ها (ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن و کورتیزول) و اوج توان آزمودنی ها درسه مرحله، قبل از شروع تمرینات، پس از 8 هفته تمرینات آماده سازی و در پایان نیم فصل به آزمایشگاه دعوت شده و در حالت ناشتا 8 سی سی خون از ورید بازویی آنها گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقادیر ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن به کورتیزول در بازیکنان والیبال در سه نوبت اندازه گیری تغییرات معنی داری نداشتند (05/0P>) و میزان آنها تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت. در گروه تجربی تنها مقادیر اوج توان در مرحله دوم آزمون نسبت به مراحل اول افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<) و در مرحله سوم نسبت به مرحله اول افزایش یافت ولی معنی دار نبود (05/0P>). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که در طول مرحله آماده سازی و مسابقات رسمی در لیگ ایران عوامل نشان دهنده بیش تمرینی تغییری نکردند. احتمالا به دلیل پروتکل تمرینی مناسب، برگشت به حالت اولیه و سازگاری با شرایط تمرینی و مسابقات این نتیجه حاصل شده است.
    کلیدواژگان: هورمون، تمرینات آمادگی، والیبال، رقابت
  • فتاح مرادی، حسن متین همایی، محمدعلی آذربایجانی، مقصود پیری صفحه 135
    چکیده
    مقدمه و هدف
    چگونگی ارتباط بین تمرین و اشتها هم برای افرادی که علاقه مند به حفظ وزن بدن سالم هستند و هم برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد خود را به حد مطلوب برسانند، مهم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوح در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی بود.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق بطور تصادفی به دو گروه تمرین قدرتی (10 نفر، 3/3 ± 7/26 سال، 5/5 ± 1/96 کیلوگرم، 9/2 ± 2/31 درصد چربی، 8/2 ± 6/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 7/3 ± 1/28 سال، 7/5 ± 7/95 کیلوگرم، 2/3 ± 9/30 درصد چربی، 7/3 ± 1/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش لپتین و گرلین اسیله شده (با بکارگیری کیت های الایزا) و امتیاز اشتها (با استفاده از پرسشنامه اشتهای کنسول تغذیه) قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین قدرتی شامل دوازده هفته تمرین با وزنه (3 جلسه تمرین در هفته، ده ایستگاه، 3 ست 12-8 تکرار در هر ایستگاه، شدت 80-60 درصد یک تکرار بیشینه، میزان استراحت بین ست ها 1 دقیقه و بین ایستگاه ها 2 دقیقه، مدت زمان تمرین اصلی حدود 60 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار آماری SPSS-16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0 > p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تمرین قدرتی غلظت لپتین سرم را کاهش (1/4 ± 0/8 در مقابل 6/3 ± 1/6 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین اسیله شده پلاسما (6/4 ± 1/15 در مقابل 8/2 ± 6/18 پیکوگرم بر میلی لیتر) و امتیاز اشتها (7/1 ± 4/30 در مقابل 2/2 ± 3/32) را افزایش داد (به ترتیب 025/0=P، 039/0=P، 042/0=P). همچنین، تغییرات اشتها در گروه تمرین با تغییرات غلظت لپتین سرم بطور معکوس و با تغییرات غلظت گرلین آسیله شده پلاسما بطور مستقیم همبسته بود (به ترتیب 013/0=P، 022/0=P).
    نتیجه گیری
    اجرای تمرین قدرتی به مدت دوازده هفته سطوح لپتین سرم را کاهش، اما غلظت گرلین آسیله-شده پلاسما را افزایش می دهد. این تغییرات، با بهبود اشتها همراه می باشد. همچنین، به نظر می رسد تغییرات حاصله در امتیاز اشتها متعاقب تمرین با تغییرات سطوح لپتین و گرلین اسیله شده رابطه (به ترتیب معکوس و مستقیم) داشته باشد.
    کلیدواژگان: تمرین قدرتی، اشتها، لپتین، گرلین آسیل دار
  • یعقوب حسینی، بهمن میرزایی، غلامرضا نعمتی صفحه 151
    هدف از این پژوهش، مطالعه اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان بود. به همین منظور 24 نفر از کشتی گیران که حداقل 6 ماه سابقه تمرین کشتی داشتند، (سن 42/2 ±30/17 سال، قد 14/6 ±41/ 170 سانتی متر، وزن 18/13±29/72 کیلوگرم، شاخص توده بدنی06/1 ± 89/24 کیلوگرم بر متر مربع و چربی بدن 39/7±36/12 درصد) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی با الگوی هرمی دوگانه (7نفر)، الگوی پلکانی معکوس (7نفر) و گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی، توان بی-هوازی و ترکیب بدنی کشتی گیران قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف-اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی و همچنین آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی و ترکیب بدنی وجود ندارد (05/0p≥)؛ ولی بین انها و گروه کنترل تفاوت معنی داری دیده شد. ارزیابی برونده توان، نشان داد که بین گروه های پلکانی معکوس و هرمی دوگانه، پلکانی معکوس و کنترل اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p≥)؛ اما اختلاف بین گروه کنترل و هرمی دوگانه معنی دار بود (05/0p≤)؛. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند، دو پروتکل متفاوت تمرین مقاومتی مورد استفاده، نتایج مشابهی در ایجاد حداکثر قدرت و هایپرتروفی عضلانی ایجاد می کند، اما برای افزایش اسقامت عضلانی الگوی باردهی پلکانی معکوس و برای افزایش توان پاها الگوی باردهی هرمی دوگانه مناسب تر است.
    کلیدواژگان: کشتی گیر، تمرینات قدرتی، الگوی باردهی هرمی، الگوی باردهی پلکانی معکوس
|
  • Mr Adell Donyai, Dr Khosro Ebrahim, Dr Hamid Rajabi Page 13
    1. the purpose of this study was comparison of the effect of ribose and creatine acute supplementation on anaerobic performance (peak power, mean power, fatigue index) in repeated intensive exercise in elite wrestlers. For this purpose 10 subjects with mean age (22±3 yr) and BMI (23±2 kg/m2) participated in this study voluntary. Research was quasi-experimental and was done in double blind design and Subjects participated in all three session. Each session included 4 stages of intensive exercise with 15min inactive rest. Each stage included three lower and upper extremity Wingate test in alternative pattern with 1min active rest between each test. one hour before the test ribose, creatine or placebo (0.1 gr per kg of body weight) were consumed. Also the second dose of supplement was give after the end of second stage of test. Data was analyzed with repeated measure (3×4). the result showed that peak power and mean power is effected to ribose and creatine supplementation. There was no significant difference between supplements and placebo groups, regarding to the fatigue index. Generally it seems that ribose and creatine acute supplementation alone enhance anaerobic performance after repeated intensive activities (such as repeated bout of Wingate tests in this study)
    Keywords: Ribose, creatine, repeated intensive exercise, anaerobic performance, elite wrestler
  • Mr Hamed Barzegar, Dr Rahman Soori, Dr Ali Akbarnejad Page 25
    Introduction
    The purpose of this study was the effect of different musical rhythms on metabolic responses during incremental exercise.
    Materials And Methods
    Seventeen non-athletes healthy male (ages: 19.76 ± 0.97 yr, height: 176 ± 6.72 cm, weight: 68.5 ± 5.95 kg), voluntarily performed Bruce protocol until exhaustion with slow music and fast music condition, counter-balanced format. Variables were measured in 3, 6 and 9 minutes of test. An ANOVA with repeated measures was used to compare the three conditions, and a post hoc LSD test was performed to determine which groups differences (P<0.05).
    Results
    The results showed that listening to music during progressive exercise has significant effect on perceived exertion rate in first stage (P<0.05), respiratory exchange ratio in all stages test, A-Vo2diff in first and second stages test and the anaerobic threshold (P<0.05), but there isnt significant differences in fat oxidation in none stages of test (P<0.05).
    Conclusions
    The results of this study showed that listening to music during exercise increase the metabolic efficiency by improvement of perceived exertion rate and increased anaerobic threshold.
    Keywords: different musical rhythms, Perceived exertion rate, Anaerobic threshold
  • Soraya Asgarpour, Parvaneh Nazarali, Leila Baghersad Renani Page 41

    Physical fatigue caused by physical activity especially exercise can affected some immune system components and functions. Immune system is highly sensitive to physiological and mental stress, so it can be used some of immune and hormonal factors as an exercise training stress index. The aim of this study was to investigating relation between IL-6, cortisol and testosterone concentration and overtraining after one period of short term intensive exercise training in elite female athletes. For this, among 28 elite female judoka, 7 national judokas selected as statistical sample by objective and accessible selection. Subjects completed overtraining questionnaire pre and post exercise training. Blood sample obtained per and post exercise training. Exercise performed by 80-95 % MHR intensity in first day afternoon and morning and afternoon of second, third and forth days. IL-6, cortisol and testosterone was measured by ELISA method and analyzed by SPSS-16 software. In this study one period of short term intensive exercise training result in significant increase in cortisol concentrations (P˂0.05), but there was no significant difference in IL-6, testosterone and T/C (P˃0.05). overtraining syndrome observed in no subjects. Also, there was no significant correlation between overtraining and all measured factors (P˃0.05). Although, IL-6 is main factor of overtraining development, overall, it seems that using of hormonal indicators isn’t reliable index for overtraining prediction and further studies are required for argument of this theory.

    Keywords: IL, 6, overtraining, female elite athletes
  • Marefat Siahkouhian, Davar Khodadadi, Lotfali Bolboli Page 53
    Aim
    The aim of this study was to investigate the effect of acute exercise on platelet and coagulation system in active and inactive men.
    Methods
    Fifteen physically inactive men (24.9 ± 1.37 years) and 15 regularly active men (25.6 ± 1.34 years) performed sub-maximal (70% VO2 max) exercise trial for 30 min. Platelet count(PC), fibrinogen, Activated partial thromboplastin time(aPTT) and Prothrombin time(PT) were measured before, immediately after exercise, and after 30 minutes recovery.
    Results
    30 min exercise training resulted in significant decrease in PT and aPTT (P<0.001). Partial eta2 results, also indicated that 0.712 and 0.737 of PT and aPTT changes, respectively, accounted for the exercise training (P<0.001).
    Conclusion
    It was concluded that it seems that physical exertion increases PC, and also stimulates coagulation system, that may increase the risk for arterial thrombogenesis, especially in inactive subjects.
    Keywords: Coagulation, Cardiovascular events, PT, aPTT
  • Page 81
    Purpose
    The purpose of this study was to determine the effect of eight weeks combined training on strength muscles and motor function in women with multiple sclerosis (MS). Twenty women with MS with mean age of 34.55±4.78 yrs, mean Expanded Disability Status Scale 2.95±1.54, mean weight 63.56±8.00 Kg and mean body mass index 24.24±2.84 Kg/m2, were randomly divided to subgroup, experimental (n=10) and control (n=10) groups.
    Methodology
    Research method has been two types of group with two steps of pre-test and post-test. The experimental group, beside consuming the prescribed drugs, participated in eight weeks combined training (include warming for 20 minutes, aerobic training for 15 minutes with 50-60% maximum heart rate strength exercises with upper and lower extremities for 15 minutes with 50-70% 1-RM and recovery for 10 minutes) 3 times a week for 60 minutes, while control group only consumed prescribed drugs. The data were analyzed with SPSS16 software and Factorial Anova significant with level at (P≤0/05).
    Results
    The result of this study showed that combined training on chest press in experimental group were not significantly increased (P>0/05). However, combined training on leg press, knee extensions and paddle test in experimental group were significantly increased (P<0/05). The result showed that combined training on stair climbing test in experimental group were significantly increased (P<0/05). But improvement in timed 10-meters walk test and timed up and go test in experimental group with MS did not significantly decreased (P>0/05).
    Discussion
    The result suggests that combined training program can increase strength muscles women with multiple sclerosis.
    Keywords: combined training, multiple sclerosis, strength muscle, functional capacity
  • Bahman Mirzaei, Farhad Rahmani, Nia, Zivar Salehi, Rahman Rahimi Page 97
    The purpose of the present study was to examine the effects of 7 days creatine monohydrate (CrM) supplementation on lipid peroxidation and body composition after aerobic exercise to exhaustion in athletes. Therefore, thirty one young male wrestlers (age 19.52±2.75 years, body mass 79.24±16.13 kg, height 173±6.49 cm, and body fat 16.37±5.92 %) volunteered to participate in this double-blind, placebo controlled study and were randomly placed into either placebo (PL; 4 × 5 g.day-1 of maltodextrine powder; n=16) or creatine monohydrate (CrM: 4 × 5 g.day-1 CrM, n=15) groups. Prior to and following supplementation, subjects performed aerobic exercise to exhaustion on cycle ergometer. Urine samples were collected before (Pre), after (Post) and 24 h after (24h Post) exercise tests to determine lipid peroxidation. We observed a non-significant trend toward a small increase in lipid peroxidation by 0.43% in CrM and 3.06% in PL group after exercise to exhaustion in young wrestlers (p>0.05). significant increases were observed in body mass (3.71 %), soft lean mass (4.04%), intracellular fluid (3.9%) and extracellular fluid (4.28%) (P<0.05). The results of this study showed that short-term CrM supplementation didn’t affect on lipid peroxidation induced by aerobic exercise to exhaustion but, short-term CrM supplementation improved wrestlers’ body composition.
    Keywords: creatine monohydrate, lipid peroxidation, aerobic exercise to exhaustion
  • Saeed Nazari, Alireza Salimi Avnsar, Sajad Ahmadizad Page 119
    The purpose of this research was to investigate the responses of some factors related to overtraining to a period of preparation and competition in Elite volleyball players. Subjects were 12 elite volleyball players participating in Super League (experimental group) (age 25.8±6.5, height 191.0±8.2, weight 88.2± 8.2) and 12 healthy sedentary subjects (age 23.7±3.7, height 180.2±7.7, weight 74.6± 12.1) as control group. The experimental group performed preparation training including endurance, weight lifting and skill training, for eight weeks, as well as another 8 weeks of training including a period of volleyball competitions and routine trainings for sustaining the fitness; while the control group had no regular physical training. For measuring all hormones (ACTH, testosterone, cortisol, T/C) and peak power, all subjects attended the physiology lab and blood samples (8 ml) were taken pre-training, after 8 weeks of training and at the end of the competition period. The results revealed that ACTH, Testosterone, Cortisol, T/C had no significant differences in the three measuring points in volleyball players (p>0.05). In addition, there was no significant difference in all the above variables between two groups. Peak power values at the mid-training were significantly different from the pre- training values in experimental group (p<0.05), while the increase at the end training stage were not significantly different. Based on the findings of the present study it could be concluded that during the period of preparation training and competitions in Iranian super league the markers of overtraining were not significantly changed which is an indicator of appropriate training protocol, proper recovery and adaption to training and competition.
    Keywords: Hormone, preparation training, Volleyball, Competition
  • Fatah Moradi, Hasan Matinhomaee, Mohammadali Azarbayjani, Maghsoosd Peeri Page 135
    Abstract Introduction &
    Purpose
    Quality of relationship between exercise and appetite is important both for people interested in maintaining a healthy body weight and for athletes wishing to optimize performance. The purpose of this study was to survey relationship between changes of appetite score with circulating levels of leptin and acylated ghrelin following a period of strength training.
    Materials and Methods
    In a semi-experimental study, twenty one obese young men were randomly placed at two groups: strength training (n=10, 26.7 ± 3.3 yr, 96.1 ± 5.5 kg, 31.2 ± 2.9 %, 32.6 ± 2.8 kg/m2) and control (n=11, 28.1 ± 3.7 yr, 95.7 ± 5.7 kg, 30.9 ± 3.2 %, 32.1 ± 3.7 kg/m2). General characteristics of subjects, circulating levels of leptin and acylated ghrelin (using ELISA kits), and appetite score (using Council on Nutrition Appetite Questionnaire) were assessed before and after training. Strength training protocol consisted of twelve weeks weight training (3 sessions per week, 10 stations, 3 sets 8-12 repetitions in each station, intensity 60-80% of one repetition maximum, rest between sets 1 min and between stations 2 min, duration of main training 20-40 min per each session). Data analyzed by SPSS16 software. Statistical significance was accepted at P<0.05.
    Results
    Strength training decreased serum leptin concentration (8.0±4.1 vs. 6.1±3.6 ng/ml) and increased plasma acylated ghrelin concentration (15.1±4.6 vs. 18.6±2.8 pg/ml) and appetite score (30.4±1.7 vs. 32.3±2.2) (p=0.025, p=0.039, p=0.042 respectively). Also, changes of appetite score in strength training group were inversely correlated to serum leptin concentration changes (p=0.003), but were directly correlated to changes of plasma acylated ghrelin concentration (p=0.013, p=0.022 respectively).
    Conclusion
    Performing strength training for twelve weeks decreases serum leptin levels, but increases plasma acylated ghrelin concentrations. These changes are associated with appetite improvement. Also, it appears that changes of appetite score following training have correlations to changes of leptin and acylated ghrelin levels (inversely and directly, respectively).
    Keywords: Strength Training – Appetite – Leptin – Acylated Ghrelin
  • Yaghob Hossinei, Bahman Mirzaei, Gholamreza Nemati Page 151
    The aim of this study was to investigates the effects one proud strength training whit two loading patterns (double-pyramid & reverse step) were employed to study their effects on selected physiologic abilities of young wrestlers. For this purpose, 22 wrestlers volunteered to participate. Subjects (age 17.30± 2.42 years; height 170.41± 6.14 cm; weight 72.29±13 Kg; BMI 24.89±1.06 kg/m2 and BF% 12.39± 7.39) had a history of at least 6 months of wrestling training. The subjects were randomly divided into 3 groups; a control group (n=8), and two resistance training groups: a group using the DP loading pattern (n=7); and a group using the RS loading pattern (n=7). The subjects trained for 8 weeks using two selected loading patterns. After assurance the normal data distribution (Kolmogorov– Smirnov test), ANOVA for repeated measurements, Tukey's post-hoc test and independent-samples t test showed muscular strength and endurance, muscular mass and body compostion did not indicate any significant differences between the two training groups; however, this difference was significant for the control group (P ≥ 0.05). Studying the statistical test for "leg-power" indicated that no significant difference existed between the 3 groups; however, the difference between two groups of DP and control group was significant (P ≤ 0.05). In conclusion, it seems that both training models, were suitable for increasing strength, endurance, muscle mass and muscular power; and almost have similar benefit in physiologic factors of the athletes. However if the aim is increasing strength along with increasing muscular endurance, the RS model is more appropriate.
    Keywords: Wrestling, Resistance training, Double, pyramid loading pattern, reverse step loading pattern