فهرست مطالب

فصلنامه فیزیولوژی ورزشی
پیاپی 12 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/11/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فردین کلوندی، اصغر توفیقی، خالید محمدزاده سلامت صفحات 13-26
    توان، ترکیبی از قدرت و سرعت و از عوامل مهم موفقیت ورزشکار در رقابت های ورزشی است. تمرینات الاستیک و پلایومتریک به عنوان روش هایی نسبتا جدید برای بهبود توان معرفی شده اند. با توجه به کمبود مطالعات انجام شده در زمینه اثرات تمرینات الاستیک بر عملکردهای بدنی، در این تحقیق تفاوت بین اثر تمرینات الاستیک، پلایومتریک و مقاومتی بر عملکرد بی هوازی والیبالیست های نخبه استان کردستان بررسی شد. 30 نفر از والیبالیست های نخبه (میانگین سنی59/1 ± 86/24 سال، قد 84/3 ± 187 سانتی متر و وزن 93/2 ± 83/78 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه تمرین الاستیک (10نفر)، گروه تمرین پلایومتریک (10نفر) و گروه تمرین مقاومتی (10نفر). هر سه گروه به مدت هشت هفته، دو جلسه در هفته و طبق برنامه ای مدون به تمرین پرداختند. قبل و پس از برنامه تمرین، پیش و پس آزمون پرش عمودی، دویدن 72/45 متر، قدرت عضلانی پا (اسکات) از آزمودنی ها به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، t همبسته، ANOVA یک طرفه و آزمون غیرپارامتریک کروسکال والیس استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد در رکوردهای پس آزمون آزمودنی ها، در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنی داری روی داده است. تحلیل ANOVA یک راهه نشان داد رکوردهای دویدن 72/45 متر گروه تمرین الاستیک به طور معنی داری کمتر از دیگر گروه هاست (05/0 p<). پس از تمرین، میانگین قدرت عضلانی در گروه تمرین قدرتی و الاستیک نیز بیشتر از گروه تمرین پلایومتریک بود (05/0 p<). با توجه به نتایج، به نظر می رسد تمرین الاستیک می تواند روشی مفید در بهبود برخی عملکردهای بی هوازی ورزشکاران باشد.
    کلیدواژگان: تمرین الاستیک، عملکرد بی هوازی، توان انفجاری
  • محمدرضا حامدی نیا، مهدی زارعی، محمد شبانی صفحات 27-46
    کارایی حرکتی از عوامل مهم و تعیین کننده در عملکرد دوچرخه سواری استقامتی محسوب می شود. با وجود این، مطالعات قبلی که کارایی دوچرخه سواری را در دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور مقایسه کرده اند، نتایج متناقضی گزارش کرده اند؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسه هزینه انرژی و کارآیی دوچرخه سواری در دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور است. 73 دوچرخه سوار جاده تمرین کرده سطح بالا شامل 42 نفر دوچرخه سوار حرفه ای و 31 نفر دوچرخه سوار آماتور در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها یک آزمون ورزشی قلبی-تنفسی فزاینده (رمپ) را تا سرحد خستگی روی چرخ کارسنج اجرا کردند. هزینه انرژی آزمودنی ها از میانگین حجم اکسیژن دمی و حجم دی اکسید کربن بازدمی، به وسیله دستگاه تجزیه کننده گازها و با استفاده از معادله ارائه شده برور و همکاران محاسبه شد. کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری آزمودنی ها، به ترتیب به صورت نسبت میزان کار انجام شده به هزینه انرژی و نسبت کار انجام شده به اکسیژن مصرفی در بارهای کاری 200 و 300 وات محاسبه شد. نتایج نشان داد کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری در بار کاری 200 وات بین دو گروه دوچرخه سواران آماتور (کارآیی 76/1 ± 58/22%، اقتصاد دوچرخه سواری، 37/0 ± 68/4 لیتر/کیلوژول) و حرفه ای (کارآیی 45/2 ± 27/23%، 51/0 ± 79/4لیتر/کیلوژول) تفاوت معنی داری ندارد، اما در بار کاری 300 وات، کارآیی (011/0= p) و اقتصاد دوچرخه سواری (011/0= p) در دوچرخه سواران حرفه ای (کارآیی 72/1 ± 87/23%، اقتصاد دوچرخه سواری 37/0 ± 03/5 لیتر/کیلوژول) به طور معنی داری بیشتر از دوچرخه سواران آماتور (کارآیی 76/1 ± 58/22%، اقتصاد دوچرخه سواری 27/0 ± 75/4 لیتر/کیلوژول) و درمقابل، هزینه انرژی (98 ± 1263در برابر 71 ± 1333 ثانیه/ژول) کمتر بود (018/0= p). بین کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری در دو بار کاری 200 و 300 وات تفاوت معنی داری وجود نداشت. یافته های این پژوهش نشان داد دوچرخه سواران حرفه ای، در مقایسه با دوچرخه سواران آماتور در شدت های بالا، کارآیی بهتری دارند که تا حدی می تواند تفاوت عملکردی عمده بین آن ها را در شدت های بالا توضیح دهد.
    کلیدواژگان: هزینه انرژی، اقتصاد دوچرخه سواری، دوچرخه سوار
  • یاسر گاراژیان، حمید اراضی، مینو دادبان شهامت صفحات 47-58
    هدف این پژوهش تاثیر مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر عملکرد، توان و کار عضلانی دانشجویان دختر ورزشکار است. بدین منظور، 16 نفر از دانشجویان ورزشکار غی ر رقابتی به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کراتین (8= n) و دارونما (8= n) تقسیم شدند. در پیش آزمون، عملکرد عضلات (پنج تکرار در سرعت 60 درجه بر ثانیه و 50 تکرار در سرعت 180 درجه بر ثانیه) طی حداکثر انقباض اختیاری درونگرا با پای برتر، توسط دستگاه ایزوکنتیک اندازه گیری شد. اندازه های توده بدون چربی، درصد چربی و دور ران نیز آزمودنی ها گرفته شد. سپس، گروه کراتین روزانه 20 گرم کراتین را در چهار وعده پنج گرمی (ساعت 8، 12، 16، 20) به مدت شش روز مصرف کردند. گروه دارونما مانند پروتکل گروه کراتین عمل کردند، با این تفاوت که به جای کراتین، نشاسته مصرف می کردند. همه اندازه گیری ها در پس آزمون طی زمان مشابهی تکرار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد اوج گشتاور عضلات خم کننده زانو در سرعت 60 و 180 درجه بر ثانیه، زمان رسیدن به اوج گشتاور در باز کردن در سرعت 180 درجه بر ثانیه، تعداد تکرار حرکت در اوج گشتاور در خم کردن زانو در سرعت 60 و 180 درجه بر ثانیه توان عضلات بازکننده و خم کننده زانو در سرعت 60 درجه بر ثانیه، کل کار انجام شده در خم کردن و باز کردن زانو در سرعت 60 درجه بر ثانیه در گروه کراتین، در مقایسه با گروه دارونما افزایشی معنی دار داشته است (05/0 P<). بین توده بدون چربی، درصد چربی و دور ران در گروه کراتین و دارونما تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0 P<)؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین به بهبود عملکرد عضلانی در دختران ورزشکار منجر می شود و تاثیری بر توده بدون چربی ندارد.
    کلیدواژگان: اوج گشتاور، توده بدون چربی بدن، توان، کراتین مونوهیدرات
  • رحمن سوری، نجمه رضاییان، نیکو خسروی صفحات 59-76
    تمرینات مقاومتی با تغییرات متابولیکی و اندوکرینی چشمگیر همراه است و با کاهش روند تحلیل عضلانی و ضعف و سستی دوران پیری به بهبود عملکرد افراد در سنین بالاتر کمک می کند. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات مقاومتی را بر سطح سرمی ویسفاتین و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان میان سال مطالعه کرده است. 16 زن چاق (شاخص توده بدنی برابر یا بیشتر از 30 کیلوگرم بر مترمربع) یائسه غیرفعال (میانگین سنی 54 سال) در دو گروه تجربی و کنترل در 10 هفته برنامه تمرینات مقاومتی (1RM 60-40%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. غلظت ویسفاتین سرم و HOMA-IR و شاخص های آنتروپومتریک، قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی، t مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0< P انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد مقادیر وزن و درصد چربی در گروه تجربی کاهش داشت، ولی این تغییر معنی دار نبود (05/0< P). مقادیر HOMA-IR و سطح ویسفاتین سرم پس از 10 هفته تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت (05/0< P). با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون، بین سطوح ابتدایی و تغییرات سطح سرمی ویسفاتین با مقادیر اولیه و تغییرات هیچ یک از متغیرهای آنتروپومتریک و HOMA-IR در گروه تجربی رابطه معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P). به علاوه، بین مقادیر اولیه و تغییرات HOMA-IR با مقادیر اولیه و تغییرات هیچ یک از متغیرهای آنتروپومتریک رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0< P)؛ در نتیجه، اجرای 10 هفته تمرین مقاومتی تاثیر معنی داری بر سطح ویسفاتین سرم زنان چاق این پژوهش نداشت. این یافته ها با عدم تغییر در HOMA-IR نیز همسو است.
    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی، ویسفاتین، فاکتور افزایش دهنده سنتز کلونی سلول های پیش ساز بتا، شاخص مقاومت انسولین، زنان
  • فرشته شهیدی، غلامرضا لطفی، ناصر رستم زاده صفحات 77-94
    هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0 ± 97/13 سال، 579/9 ± 20/157 سانتی متر و 159/8 ± 70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0 ± 14 سال، 803/7 ± 73/153 سانتی متر و 225/9 ± 17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC، TG، LDL، HDL) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0= r) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0= r) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.
    کلیدواژگان: آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن، دانش آموزان شهری - روستایی
  • معصومه حسینی صفحات 95-104
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار است. 20 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 3/2 25 سال، قد 2/8 161 سانتی متر و وزن بدن 5/3 4/55 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی - عروقی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین با وزنه (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین عبارت بود از: اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفته اول با 50 % یک تکرار بیشینه (1RM) در دو نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 % 1RM در سه نوبت با شش تکرار در هفته هشتم رسید. برنامه تمرین سه روز در هفته انجام شد. قبل و پس از فعالیت در شرایط استراحت، تعداد ضربان قلب، اندازه فاصله PR، درصد کسر تخلیه ای، قطر پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیواره خلفی و سپتوم بین بطنی و توده بطن چپ به عنوان متغیرهای عملکردی و ساختاری قلب آزمودنی ها با روش الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. داده ها، با استفاده از آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین ضخامت دیواره خلفی و سپتوم بین بطنی و توده بطن چپ افزایش معنی داری داشت (007/0 - 03/0 - 017/0 P=). در سایر متغیرها تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0 p≤). به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت تمرین با وزنه در ایجاد برخی سازگاری های مناسب ساختاری قلب موثر است و در عملکرد قلب نارسایی ایجاد نمی کند.
    کلیدواژگان: فاصله PR، اکوکاردیوگرافی، زنان غیر ورزشکار، تمرین با وزنه
  • افسانه الهی، عیدی علیجانی، شهلا حجت صفحات 105-120
    کوفتگی عضلانی از عوارض شایع فعالیت بدنی است که حالتی ناخوشایند همراه با احساس درد، سفتی، ضعف و گرفتگی در عضلات است و اغلب پس از انقباض های برونگرا رخ می دهد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آلیسین بر کوفتگی عضلانی تاخیری، با استفاده از پرسشنامه بورگ و فعالیت آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) در ورزشکاران است. در این تحقیق 20 پسر کاراته کای داوطلب باشگاهی به طور تصادفی به دو گروه آلیسین (سن: 52/2 ± 2/21 سال، وزن: 13/10 ± 5/74 کیلوگرم، قد: 59/5 ± 179 سانتی متر) و دارونما (سن: 41/2 ± 6/20 سال، وزن: 09/9 ± 5/68 کیلوگرم، قد: 03/6 ± 176 سانتی متر) تقسیم شدند و به مدت 14 روز قبل و دو روز بعد از فعالیت مکمل مصرف کردند. 14 روز بعد از مصرف مکمل، آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه با شیب 5%- و 75% ضربان قلب ذخیره (HRR) روی نوار گردان دویدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از آزمودنی ها قبل و 14 روز بعد از مصرف مکمل و همچنین یک، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت نمونه خونی گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. آلیسین موجب کاهش معنی داری در فعالیت آنزیم های CK و LDH یک، 24 و 48 ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرین ش، ولی قبل و بعد از 14 روز مصرف مکمل و قبل از اجرای پروتکل تمرین در فعالیت آنزیم های CK و LDH دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. همچنین، با استفاده از مقیاس بورگ از نظر درک درد کوفتگی عضلانی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 ≥α). احتمالا مصرف آلیسین قبل از فعالیت بدنی در کاهش کوفتگی عضلانی تاخیری و کاهش فعالیت آنزیم های CK و LDH موثر است.
    کلیدواژگان: کوفتگی عضلانی تاخیری، آنتی اکسیدانت، آلیسین، انقباض برونگرا، کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز
  • عباسعلی گائینی، فهیمه کاظمی، جواد مهدی آبادی صفحات 121-130
    تمرین منظم و هوازی می تواند موجب هایپرتروفی قلب از نوع فیزیولوژیک شود. هدف از این تحقیق تعیین تاثیر تمرین هوازی تداومی و بی تمرینی بر پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم است. بدین منظور، 10 دانشجوی مرد غیرورزشکار به طور داوطلب انتخاب شدند و در برنامه تمرینی هشت هفته ای، هفته ای، سه روز با 70 درصد HRBmaxB شرکت کردند. پس از پایان هشت هفته، آزمودنی ها چهار هفته در دوره بی تمرینی به سر بردند. در هر جلسه، تمرین دو تداومی به مدت 45 دقیقه انجام شد. پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ با روش اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. با استفاده از آزمون t وابسته، بین ESD، PWT، FS % و EF % پس از هشت هفته، در مقایسه با قبل از تمرین تفاوتی معنی دار (05/0 (P< و بین EDD، IVS، LA، AO، HR، SBP و DPB تفاوتی غیرمعنی دار (05/0 (P> مشاهده شد. بین EDD، FS % و EF % پس از چهار هفته بی تمرینی پس از تمرین، در مقایسه با هشت هفته تمرین تفاوتی معنی دار (05/0 (P< و بین ESD، IVS، PWT، LA AO، HR، DPB و SBP تفاوتی غیرمعنی دار مشاهده شد (05/0 (P>؛ در نتیجه، تمرین هوازی تداومی و بی تمرینی می تواند بر پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم تاثیر گذارد.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی تداومی، بی تمرینی، پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ، مردان سالم