فهرست مطالب

نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
سال دوم شماره 1 (بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/05/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • خسرو ابراهیم*، مریم نورشاهی، عبدالحسین طاهری، محمود بیک سرشت صفحه 181

    هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر سه دوره زمانی 10،5و15 ثانیه انقباض ایستا در روش کششی انقباض آرام- برگشت- حفظ- استراحت (SRHR)بر کشش عضلات همسترینگ مردان غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: به همین منظور تعداد 30مرد غیر ورزشکار با میانگین(سن :2/1 ± 20 سال قد:1/5 ±171 سانتیمتر و توده بدن: 6/3 ± 68 کیلو گرم) بصورت تصادفی در یکی از گروه های تجربی سه گانه به ترتیب با 10،5و15 ثانیه MVIC قرار گرفتند. اندازه گیری های دامنه کشش عضلات همسترینگ در پیش و پس آزمون، با استفاده از آزمون SLR و بوسیله گونیامتر اجرا گردید. برنامه های تمرین شامل اجرای یک نوبت با سه تکرار تمرین کششی(PNF- SRHR)در هر نوبت بود که حجم آن در پایان برنامه تمرین به سه نوبت با سه تکرار افزایش یافت. آزمودنی ها سه جلسه در هفته و به مدت 6 هفته تمرین کردند. پس از دوره تمرین ، مجددا از آزمودنی ها آزمون SLR بعمل آمد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری کلموگروف اسمیرنف t وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)استفاده شد. نتایج نشان داد اگر چه دامنه کشش عضلات همسترینگ در هر سه گروه به صورت معنی دار در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافته است. اما بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. یعنی با طولانی تر شدن زمان MVIC افزایش بیشتری در انعطاف پذیری مشاهده نشد.

    کلیدواژگان: MVIC، PNF، آزمونSLR
  • بختیار ترتیبیان *، بهروز درفشی، اصغر عباسی صفحه 189

    تفاوت فیزیولوژیک در ورزش دست در مقایسه با ورزش پا در پاسخ به نوع و شدت تمرینات وجود دارد هدف از تحقیق مقایسه پاسخ های هورمون رشد،تستوسترون و لاکنات بین ورزش فزاینده دست و ورزش فزاینده پا می باشد.

    روش تحقیق

    بدین منظور از بین کاراته کاران پسر شهرستان ارومیه 8 نفر با میانگین سن 2/2±9/18 سال به عنوان آزمودنی به صورت داوطلبانه در این تحقیق شکت کردند. آزمودنی های تحقیق، 2 آزمون ورزشی فزاینده روی دوچرخه کارسنج دستی و دوچرخه کارسنج پایی پیشرفته مونارک(مدلE838)، را با فاصله استراحت یک هفته ای اجرا کردند. نمونه های خونی پس از اتمام آزمون های ورزشی دست و پا جمع آوری و غلظت های لاکتات خون (میلی گرم/دسی لیتر) با استفاده از روش آنزیمی reagent Iactate Enzymatic و غلظت های هورمون رشد و تستوسترونبا استفاده از روش آنزیمی ایمنواسی اندازه گیری گردید.

    نتایج

    یافته های تحقیق نشان داد که در مقادیر لاکتات، هورمون رشد و تستوسترون بین آزمون دست و آزمون پا اختلاف معنی داری وجود نداشت(به ترتیب 30/0-P، 07/0-P و 78/0-P)همچنین رابطه معنی داری بین مقادیر لاکتات و هورمون رشد در هر دو آزمون دست و پا وجود داشت(به ترتیب 81/0-P،71/0-P) بین مقادیر لاکتات و تستوسترون در آزمون دست رابطه معنی داری وجود داشت(71/0-P)اما در آزمون پا بین مقادیرلاکتات و تستوسترون رابطه معنی داری وجود نداشت(61/0-P).

    بحث و نتیجه گیری

    در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که در مقایسه ورزش فزاینده دست و ورزش فزاینده پا، اختلاف معنی داری در مقادیر لاکتات خون، هورمون رشد و تستوتسرون پلاسما بین این دو نوع ورزش وجود ندارد. بنابراین، در تدوین برنامه های ورزشی ویژه جهت بهبود عملکرد کاراته کاران حرفه ای با توجه به پاسخ هورمون های آنابولیکی، توجه به شدت نسبی فعالیت در ورزش های پایی و ورزش های دستی، می تواند از اهمیت زیادی برای این گروه از ورزشکاران برخوردار باشد.

    کلیدواژگان: ورزش های دستی، ورزش های پایی، لاکتات، هورمون های آنابولیک، کاراته
  • افشین مقدسی*، مریم عباسی دره بیدی، محمدرضا یوسفی، مهدی کارگر فرد صفحه 199

    هدف از تحقیق حاضر مقایسه شیوع علایم جسمی و روحی سندرم پیش از قاعدگی(PMS) در دختران ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاهی بوده است.

    روش تحقیق

    این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است که جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی ایلام تشکیل داده است که سابقه بیماری های زمینه ای موثر بر PMS نداشته اند و از دارو یا مسکن خاصی استفاده نکرده اند و همگی دارای سیکل قاعدگی منظم بوده اند. بدین منظور از بین آن ها تعداد 100 نفر ورزشکار(میانگین و انحراف معیار؛سن 1/4±6/23 سال،قد4/5 ±9/162 سانتی متر،وزن 0/9±7/60 کیلوگرم،سابقه فعالیت ورزشی 8/2±3/3 سال) و 100 نفر غیر ورزشکار (میانگین و انحراف معیار؛سن 2/2±3/22 سال.قد 6/5±2/162 سانتی مترف وزن 6/8±4/59 کیلو گرم) انتخاب شدند . جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه با نمونه های تحقیق با استفاده از پرسشنامه PMS صورت گرفته است. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی دو گروه مستقل استفاده شد.

    نتایج

    یافته های تحقیق حاکی از آن بود که دانشجویان ورزشکار(8/5±2/10) به طور معنی داری علایم جسمی کمتری نسبت به گروه غیر ورزشکار(7/7±7/12) داشته اند(79/1-tو024/0-P) اما در رابطه با علایم روحی بین دختران ورزشکار(9/8±2/11) و غیر ورزشکار(6/9±7/14) اختلاف معنی داری وجود نداشت (87/1-tو425/0-P). همچنین بین دختران ورزشکار(16/2-tو 175/0-P)در خصوص شدت علایم PMS نتایج نشان داد که در مجموع 5/93درصد (187 نفر) از آزمودنی ها به سندرم پیش از قاعدگی مبتلا هستندکه نتایج تحلیل های آماری نشان داده که در مجموع 5/93درصد (187 نفر) از آزمودنی ها(96درصد) در این رابطه وجود ندارد(16/2-tو 175/0-P) در خصوص شدت علایم PMS، نتایج بیانگر آن بود که دختران ورزشکار شدت علایم پایین تری نسبت به دختران غیر ورزشکار داشته اند اما نتایج آزمون تی این اختلاف را معنی دار نشان نداد(01/2-tو 775/0-P)

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده و پایین بودن علایم جسمی در دختران ورزشکار نسبت به دختران غیر ورزشکار و با توجه به اینکه روش های درمانی بلن موثر بیخط فاقد عوارض جانبی،آسان و قابلدسترس باشد پیشنهاد می شود که خانم های مبتلا به PMSعلاوه بر توجه به تمامی موارد تاثیر گذار بر سندرم پیش قاعدگی،در هفته چند جلسه به انجام تمرینات ورزشی منظم بپردازند.

    کلیدواژگان: سندرم پیش از قاعدگی، علائم جسمی و روحی، دختران ورزشکار و غیر ورزشکار
  • محمود نیک سرشت، مقصود پیری، حمید آقا علی نژاد، علی نیک سرشت صفحه 209

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین استقامتی،پلایومتریک و موازی بر ویژگی های بیوانرژیک و مهارتی بازیکنان فوتبال مرد انجام شد.

    روش تحقیق

    بیست و نه فوتبالیست با میانگین سن 72/4 ± 42/25 سال ، قد 1/7 ± 6/177 سانتی متر و توده بدن 6/177 ± سانتی متر و توده بدن 59/6 ± 2/73 کیلو گرم به روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه استقامتی(10- n) پلایومتریک (10- n)و موازی (9-n)قرار گرفتند. تمرین استقامتی شامل4 نوبت دویدن4 دقیقه ای با شدت 90-95 درصد ضربان قلب بیشینه با 3 دقیقه استراحت فعال بین نوبت ها بود. تمرین پلایومتریک شامل 9 حرکت جهشی و پرتابی در 3 نوبت با 10 تکرار بود که با شدت پایین تا بیشینه انجام شد. تمرین موازی شامل اجرای هر دو تمرین استقامتی و پلایومتریک در یک جلسه بود که ابتدا تمرین پلایومتریک و سپس تمرین استقامتی اجرا شد.تمرینات به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه اجرا شد. قبل و بعد از دوره تمرین،آزمون های 1600 متر برای توان هوازی بیشینه،پرش عمودی وRAST برای توان بی هوازی و مور- کریستین برای مهارت های فوتبال اجرا شد. از آزمون های t استیودنت ،تحلیل واریانس یک طرفه وLSD برای تحلیل داده ها استفاده گردید.

    نتایج

    نشان داد توان هوازی بیشینه در گروه استقامتی، پلایومتریک و موازی به طور معنی داری افزایش یافت پرش عمودی در گروه های پلایومتریک و موازی افزایش معنی دار داشت،همچنین در این گروه ها میانگین و اوج توان بی هوازی افزایش و شاخص خستگی کاهش معنی داری نشان داد.ولی دغییر معنی داری در هیچ یک از این متغیرها در گروه استقامتی دیده نشد. همچنین تغییر معنی داری در کیفیت مهارت های شوت زدن و در بیل کردن در هیچ یک از گروه ها دیده نشد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرین موازی پلایومتریک و استقامتی به تنها بر ویژگی های بیو انرژیک و مهارتی اثر منفی ندارد. بلکه موجب افزایش معنی دارmax2 VOو میانگین توان بی هوازی و کاهش معنی دار شاخص خستگی نسبت به تمرینات پلایومتریک و استقامتی صرف شده است.

    کلیدواژگان: تمرین موازی، ویژگی های بیوانرژیک، مهارت های فوتبال
  • مریم عرب اسدی*، محمدرضا کردی، عباس علی گایینی صفحه 217

    هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر تمرین و ویبریشن (WBV) بر عوامل آمادگی جسمانی دختران دانشجوی فعال و غیر فعال بود.

    روش تحقیق

    40 دانشجوی(20فعال و 20 غیرفعال) با میانگین سنی 53/1±62/21، قد 54/5±33/165، وزن 55/5±36/59و BMI 42/±33/21 به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. گروه فعال و غیرفعال هر کدام به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تجربی(10=n)تقسیم شدند. برنامه تمرین WBV شامل سه هفته (3جلسه در هفته) بود که جلسات با 5 وهله یک دقیقه ای (یک دقیقه تمرین WBV و یک دقیقه استراحت) آغاز و تا 8 وهله افزایش پیدا کرد. شدت این تمرین با فرکانس 40 هرتز و دامنه 10میلی متر تنظیم گردید. به منظور بررسی تاثیر تمرین WBV، 3 آزمون قدرت بیشینه اندام پایین تنه،استقامت عضلانی(پرش به طرفین)و انعطاف پذیری (خمش به سمت پایین)در ابتدا و پس از سه هفته تمرین انجام شد. داده های بدست آمده با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی ANOVA، آزمون t همبسته و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که سه هفته تمرین ویبریشن تاثیر معنی داری بر قدرت دانشجویان فعال و غیر فعال (به ترتیب 001/0-Pو 006/0-P) استقامت عضلانی (به ترتیب029/0-P و 03/0-P) و انعطاف عضلات پایین تنه (به ترتیب02/0-P و 02/0-P) داشته است و در گروه های کنترل فعال و غیرفعال هیچ تغییر معنی داری در عوامل مورد مطالعه حاصل نشد.

    بحث و نتیجه گیری

    براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که تمرین ویبریشن بر بهبود قدرت، انعطاف پذیری و استقامت عضلاتی دختران فعال و غیرفعال موثر است.

    کلیدواژگان: ویبریشن کل بدن، قدرت، استقامت عضلانی، انعطاف پذیری
  • ابراهیم بنی طالبی*، محمد فرامرزی، اکبر اعظمیان جزی، مهشید سلیمانی صفحه 225

    نگرانی هایی در مورد مصرف مواد مخدر که دارای آثار افزایش وزن و اختلالات برخوریپس از ترک هستند. وجود دارد. الگوهای تغذیه ای نامناسب و افزایش بیش از حد وزن در دوره بازگشت از اعیاد به مواد مخدر و الکل مشاهده شده است. هدف از این تحقیق بررسی کارایی یک دوره فعالیت بدنی و برخی متغیرهای آنتروپومتریک چون(وزن، شاخص توده بدنی و نسبت محیط کمر به باسن) چربی های خونی و برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی(kaeP² VO، قدرت و استقامت عضلانی، انعطاف پذیری و درصد چربی مدت 30تا 60 روز در دوره ترک اعتیاد بسر می بردند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به نسبت 1:1 تحت نظارت ناظر پروژه به گروه تجربی(32نفر) و کنترل (30نفر) تقسیم شدند. از 62 آزمودنی 38 نفر موفق به اتمام دوره تحقیق شدند(20آزمودنی گروه تجربی،18 آزمودنی گروه کنترل) 12 هفته تمرین شامل شرکت در فعالیت ها و ورزش هایی مانند بازی بدمینتون، پیاده روی و دوی نرم بود. ترکیب بدنی به وسیله کالیپر، کلسترول تام، لیپوپروتیین با دانسته بالا و پایین و تری گلیسیرید از طریق کیت های تشخیصی آنزیمی در ابتدا و پایان دوره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در گروه تمرینی در میزان کشش بارفیکس، تعداد درازونشست و انعطاف پذیری افزایش معنی داری مشاهده شد.(01/0>P) نسبت محیط کمر به باسن در آزمودنی های گروه تجربی تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون نداشت(05/0>P) اما بین گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری مشاهده شد(05/0>P) در آزمودنی های گروه کنترل در پایان 12 هفته در TCوTGوLDLتغییرات مشاهده شد. در حالی که در مقایسه با شروع تمرین افزایش معنی داری در مقایسه با شروع تمرین افزایش معنی داری در مقدار HDL و VLDL وجود نداشت(05/0

    کلیدواژگان: تمرین اضافه وزن، اعتیاد، چربی خون، لیپوپروتئین ها
  • حمید اراضی*، احسان اصغری، نوید لطفی صفحه 235

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات یک جلسه تمرینات ویژه آماده سازی و مهارتی بر متغیرهای هماتولوژیک کونگ فو کاران زبده انجام شد. روش تحقیق: بدین منظور،8 کونگ فو کار با میانگین سنی46/0 ±21 سال ، وزن 6/3±8/63 کیلو گرم قد 3/3± 170 سانتی متر و توان هوازی 2/3 ±4/47 میلی لیتر کیلو گرم در دقیقه در این مطالعه شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد 90دقیقه تمرینات ویژه آماده سازی و مهارتی شامل: 20دقیقه گرم کردن،20دقیقه جهش ها و غلت ها 10 دقیقه شنا،شکم و بارفیکس 30دقیقه مرور فنون ویژه کونگ فو و 10 دقیقه سرد کردن را انجام دهند. سپس جهت ارزیابی تاثیر تمرین بر متغیرهای خونی، نمونه های خون وریدی قبل و بلافاصله پس از تمرین گرفته شد. از آزمون آماری t همبسته جهت بررسی تغییر زیرگروه های هماتولوژیکی استفاده شد(05/0 ≤P) نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین مقدار HGB،HCT،RBC،MCV،MCH،PLT پیش و پس از فعالیت تفاوت معنی داری وجود دارد. مقادیر RBC، HGB، MCV، HCT به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. در حالی که PLTو MCHبه طور معنی داری افزایش یافته اند. این نتایج نشان داد یک جلسه تمرین ویژه آماده سازی و مهارتی می تواند به عنوان محرک ویژه پاسخ های هماتولوژیکی و ایجاد تغییر در متغیرهای هماتولوژیکی عما نماید. بنابراین این مدل از فعالیتهای ممکن است بر اجرای ورزشکار تاثیر بگذارد.

    کلیدواژگان: فعالیت بدنی، هماتوکریت، هموکلوبین، پلاکت
  • مریم نورشاهی*، خسرو ابراهیم، بیتا دانشجو صفحه 241

    هدف از تحقیق حاضر تاثیر ماساژ LPG به عنوان مکمل برنامه هوازی در کاهش چربی زیرپوستی بدن بود.

    روش تحقیق

    بدین منظور تعداد 45 از زنان داوطلب 40-25 سال منطقه غرب تهران انتخاب و بر اساس شاخص توده بدن (BMI) به طور همگن در سه گروه تمرینی فعالیت هوازی،ماساژ توسط دستگاه LPG و فعالیت هوازی همراه با ماساژ LPG قرار گرفتند. فعالیت هوازی 30دقیقه با شدت 55 درصد ضربان قلب بیشینه به طور فزاینده بود. ماساژ توسط دستگاه LPG در نواحی شکم، پهلوها، نشیمنگاه، ران به مدت 30دقیقه انجام شد. برنامه هر گروه دو جلسه در هفته و به مدت هشت هفته برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق از آزمون آماری ANOVA دو طرفه به اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری(05/0 ≥P)استفاده شد. نتایج حاکی از کاهش معنی دار چربی زیرپوستی نواحی شکم، ایلیاکرست و ران در گروه فعالیت هوازی به ترتیب 11%، 4% و 4/8% و فعالیت هوازی- ماساژ 18% ، 9/12% بودهمچنین کاهش چربی زیرپوستی در فعالیت هوازی- ماساژ بطور معنی داری بیشتر از برنامه فعالیت هوازی بود. بیشترین کاهش در هر دو گروه، در ناحیه شکم مشاهده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این تحقیق، ورزش هوازی باید به عنوان رکن اصلی برنامه های کاهش وزن قرار گیرد . ماساژ وقتی همراه با فعالیت هوازی باشد می تواند کاهش چربی موضعی بیشتری را به همراه داشته باشد.

    کلیدواژگان: فعالیت هوازی، ماساژ درمانی، دستگاه LPG، کاهش چربی موضعی
  • سیده نسیم حبیب زاده*، فرهاد رحمانی نیا، حسن دانشمندی صفحه 249

    هدف از این پژوهش بررسی اثر برنامه پیاده روی بر چگالی استخوان دختران لاغر در پیشگیری از کاهش چگالی استخوانی و پوکی استخوان بود. 20 نفر از دخترا لاغر غیروز شکار 19-25 سال به طور داوطلبانه در این پیوهش شرکت کردند و سپس به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره شاهد و تجربی تقسیم شدند. در ابتدای چگالی استخوانی(BMD) آزمودنی ها در دو ناحیه ران و ستون فقرات به روش جذب دوگانه اشعه ایکس(DEXA) و همچنین پارامترهای خونی در آزمایشگاه اندازه گیری شدند. سپس گروه تجربی برنامه پیاده روی را که شامل 30 دقیقه پیاده روی مداوم با شدت 50/75 درصد حداکثر ضربان قلب 3جلسه در هفته و به مدت 2 ماه بود. انجام دادند. ذتمام اندازه گیری ها بعد از 2 ماه تکرار شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از t- استودنت در گروه های ناهمبسته در پیش آزمون و پس آزمون در سطح(05/0 >p)استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه پیاده روی بر چگالی استخوانی ران و ستون فقرات (L4-L2) و غلظت کلسیم و فسفر سرم دختران لاغر گروه تجربی اثر معنی دار نداشت،اما سطح استروژن سرم در گروه تجربی نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر بود(004/0=P)همچنین کل وزن بدنی دختران لاغر نیز نسبت به مقدار پایه تغییر نکرد،اما توده عضلانی در گروه تجربی افزایش و توده چربی و درصد توده چربی به طور معنی داری کاهش یافتند(0005/0-P) . این پژوهش نتیجه گرفت که برنامه پیاده روی در کوتاه مدت بر چگالی استخوان دختران لاغر اثر نداشت و این بدان معنی است که آن ها همچنان در معرفی خطر ابتلا به پوکی اسخوان قرار دارند.در نتیجه به نظر می رسد به تحقیقات بیشتری برای پیشگیری از این بیماری در دختران لاغر نیاز است.

    کلیدواژگان: دختران لاغر، چگالی استخوانی، پوکی اسخوان، کاهش چگالی اسخوانی، برنامه پیاده روی
  • داریوش شیخ الاسلامی وطنی*، سعید رضا نوری مفرد، مرتضی بهرامی نژاد صفحه 257

    بر خلاف افراد غیرفعال و اغلب ورزشکاران آماتور که معمولا به برنامه های تمرینی خاص پاسخ نشان می دهند. این وضعیت در مورد ورزشکاران حرفه ای هنوز نامعلوم است.و نتایج تحقیقات معدودی که در این زمینه وجود دارد نیز ضد و نقیض است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته برنامه ورزشی منتخب بر پارامترهای قلبی- تنفسی، ترکیب بدنی و میزان متابولیسم پایه BMR در ورزشکاران حرفه ای بود.

    روش تحقیق

    برای این منظور 7 ورزشکار تیم ملی مشت زنی با میانگین قد3/22±2/176 سانتی متر و وزن 51/18±91/74 کیلوگرم انتخاب شدند قبل و پس از اتمام دوره به لحاظ متغیرهای قلبی- تنسی(اکسیژن مصرفی در آستانه لاکتات، حداکثر اکسیژن مصرفی میزان تهویه در سه شرایط استراحت، آستانه لاکتات وmax ²VO تعداد ضربان قلب آستانه لاکتات، و تعداد ضربان قلب در شرایط max ²VO) BMRو ترکیب بدنی(وزن توده چربی درصد چربی BMI،LBM، توده عضلانی و میزان کل مایعات بدن)به کمک دستگاه گازآنالایزر و دستگاه اندازه گیری ترکیب بدنی مورد ارزیابی قرار گرفتند همچنین همبستگی بین متغیرهای ترکیب بدنی، قلبی- تنفسی وBMR مدنظر قرار گرفت. نتایج آزمونt جفتی نشان داد این برنامه خاص(با شدت و الگوی ارایه شده) تاثیری بر متغیرهای ترکیب بدنی در آزمودنی های مورد نظر ندارد هرچند متغیرهای قلبی- تنسی برخی از متغیرهای قلبی- تنسی (تهویه دقیقه ای) با اکثر پارامترهای ترکیب بدنی، و همچنین رابطه BMR با بیشتر شاخص های ترکیب بدنی بود.

    بحث و نتیجه گیری

    در کل یافته های ما بیان گر آن است که احتمالا چنین برنامه می تواند بر فاکتورهای قلبی- تنسی مورد نظر تا حدودی اثرگذار باشد. خصوصا چنان چنان چه طول دوره تمرینی طولانی تر باشد. اما ظاهرا ویژگی های ترکیب بدنی ورزشکارانی در این سطح تاثیر قرار نمی گیرد

    کلیدواژگان: برنامه ورزشی، تهویه دقیقه ای، ضربان قلب، اکسیژن مصرفی، ترکیب بدنی، بوکسور
|
  • Page 181
    Purpose

    The purpose of this study was to investigative the effects of three time periods of 5, 10, and 15 seconds of maximum voluntary isometric contraction (MVIC) in the slow-reversal-holdrelax stretching technique on hamstring flexibility in non-athletes men.

    Methods

    Thirty nonathlete men (Mean±SD; age, 20±2.1years; body mass, 68±6.3 kg; height, 171±5.1 cm) were randomly assigned to one of the three training groups: 5s-MVIC, 10s-MVIC, and 15s-MVIC. Measurements of hamstring stretch were performed at the beginning and at the end of six weeks of training by researcher using a goniometer and SLR test. Training program included one set of stretch training (SRHR-PNF) with three repetitions per set and three sessions per week for 6 week. The training increased to three sets with three repetitions at the end of the program. At the end of training period, rate of hamstring stretch was measured using SLR test. Data were analyzed using dependent t-test and one-way ANOVA.

    Results

    Data analysis showed significant increases in hamstring flexibility for three groups. However, no significant difference between groups was found (P0.05).

    Conclusions

    according to the findings of the present study it could be concluded that a longer MVIC time dose not lead to a greater increase in flexibility.

    Keywords: MVIC, PNF, SLR test
  • Page 189
    Purpose

    The purpose of this study is to determine and compare the blood lactate, growth hormone and testosterone responses to arm and leg exercises.

    Methods

    Eight young professional karate players (age, 18.90±2.20) volunteered to participate in this study. The subjects completed two exercise protocols on arm and leg ergometers with one week intervening. Blood samples were collected after two exercise tests and were analyzed to determine blood lactate concentrations by using enzymatic lactate reagent and growth hormone and testosterone concentrations by using an immunoassay method.

    Results

    There were no significant differences between effects of arm and leg exercises on blood lactate, growth hormone and testosterone concentration (P=0.30, P=0.07 and P=0.78, respectively). There was a significant correlation between blood lactate and growth hormone concentrations in both arm and leg exercise (r=0.81 and r=071, respectively). In addition, there was a significant correlation between blood lactate and testosterone concentrations in arm exercise (r=0.71), but there was no significant correlation between blood lactate and testosterone concentrations in leg exercise (r=0.61).

    Conclusions

    In conclusion, the results of this study suggest that there is no difference between the effects of upper and lower body exercise on blood lactate, growth hormone and testosterone concentrations. However, in designing training programs for professional karate players, with respect to anabolic hormones, relative exercise intensity for upper and lower body exercises can be very important.

    Keywords: Upper body exercise, lower body exercise, lactate, anabolic hormones, karate
  • Page 199
    Purpose

    The purpose of this study was to compare prevalence of premenstrual syndrome (PMS) symptoms between athlete and non-athlete female students of the Islamic Azad University of Ilam.

    Methods

    One hundred female athletes (Means±SD; Age, 23.6±4.1 years; height, 162.9±5.4 cm; weight, 60.7±9.0 kg; previous history of physical activity, 3.3±2.8 years) and 100 non-athletes (Means±SD; Age, 22.3±2.2 years; height, 162.2±5.6 cm; weight, 59.4±8.6 kg) were selected among female students that had regular menstrual cycle and did not take any medicine. Data were collected using PMS questionnaire. Data were analyzed by using t-test.

    Results

    Results of this study showed that somatic symptoms of female athletes (10.2±5.8) were significantly (t=-1.79, P=0.024) lower than non-athletes (12.7±7.7). However, no significant difference between psychological symptoms of athlete (11.2±8.9) and non-athletes (14.7±9.6) was found. In addition, in terms of PMS no significant difference (t=-2.04, P= 0.091) between athletes (21.5±13.1) and non-athletes (27.8±15.9) was detected. In total, 93.5% of subjects (n=187) had PMS and that there was no significant difference (t= -2.16, P= 0.175) between athletes (91%) and non-athletes 96%) students.

    Conclusions

    Based on the results of the present study it could be suggested that females with PMS might consider regular physical activity in addition to the other affecting factors.

    Keywords: Premenstrual syndrome, somatic symptoms, psychological symptoms, athletes, non, female
  • Page 209
    Purpose

    The purpose of this study was to determine the effects of endurance, plyometric and concurrent training (combination of plyometric and endurance training) on the bio-energetic and skill characteristics of male soccer players.

    Methods

    To this end 29 male soccer players with average age of 25.42 ± 4.7 yr, height of 177.60 ± 7.10 cm and body mass of 73.20 ± 6.59 kg were randomly assigned and divided into three groups of endurance (n=10), plyometric (n=10) and concurrent (n=9). The endurance training consisted of 4×4 min interval running at 90-95% of maximal heart rate, with a 3 min jogging in between. The plyometric training consisted of 9 explosive jumping and throwing exercises in 3 sets with 10 repetitions which subjects done with low to maximal intensity. The concurrent training consisted of both plyometric and endurance training at one session that plyometric training performed first. All training program performed for 8 week and 3 times a week. The subjects performed 1600m run test for VO2max, RAST and vertical jump height for anaerobic power and Mor-Cherestian test for skill characteristics before and after training period.

    Results

    The analysis of data before and after training programs using T-test, ANOVA and LSD showed that: In all of the three groups VO2max increased significantly. In plyometric and concurrent training groups, peak and average anaerobic power increased and the fatigue index decreased, significantly. No changes were found in this variable in endurance group. Also, no changes were found in dribbling and shooting skills in all of the groups after the training program.

    Conclusions

    In this study utilizing concurrent plyometric and endurance training not only had no negative influence on bio-energetic and skills characteristics, but this can also improves their VO2max, average anaerobic power and fatigue index more than along of plyometric and endurance training (p;0/05).

    Keywords: Concurrent training, Bio, energetics, Soccer skills
  • Page 217
    Purpose

    The aim of this study was to investigate the effects of vibration training on physicalfitness of trained and untrained student girls.

    Methods

    40 volunteers (20 trained and 20 untrained, age, 21.62±1.53yr; height, 165.33±5.54 cm; BMI, 21.33±1.42 kg/m2; body mass, 56.36±5.55 Kg) participated in the study. Trained and untrained subjects were randomly assigned to either the vibration group (n=10) or control group (n=10). The vibration-intervention consisted of a 3-week whole body vibration training, 3 times a week, while sessions started with five sets of 1 min (with 1 min rest) and increased to eight sets. The frequency and amplitude were set at 40 Hz of 6 mm with isometric squatting (knee 110°) being performed. Three performance tests (extension strength of lower extremities with a vertical leg press, an endurance test a test for flexibility) were performed at the beginning and after 3 weeks of training. All data were analyzed by using ANOVA, paired student’s t- test and unpaired t-test.

    Results

    Our results showed a significant effect of 3 weeks of vibration training on strength of lower extremities (P=0.006, P=0.001 for trained and untrained subjects, respectively), endurance of lower extremities (P=0.03, P=0.02) and flexibility (P=0.02, P=0.02) in trained and untrained groups. No significant changes were found for all variables in both control groups.

    Conclusions

    It could be concluded that whole-body vibration is a suitable training method to improve strength, endurance and flexibility in a young girl athletes and non-athletes.

    Keywords: Whole, body vibration, strength, muscle endurance, flexibility
  • Page 225
    Purpose

    The purpose of this study was to determine the amount of weight gain, blood lipids, WHR, BMI, fat percentage and some physical fitness factors in addicted persons after quitting drugs.

    Methods

    Subjects were 62 persons (20-35 years old) who had only 30-60 days quitting history. Participants at approximately 1:1 ratio under the supervision of a project investigator were randomly assigned either to training (n=32) or control group (n=30). 38 individuals completed the study protocol (20 from exercise group and 18 from control group). The training group performed 12 weeks of a training program encompassed playing badminton, walking and jogging. Exercise duration progressed from 20 minutes per session to 45 minutes at the end of 12 weeks, and intensity of training increased from 50% of baseline heart rate reserve to 70 % at the end of training. Body fat percent was determined using the sum of three skin-fold measurements (chest, abdomen, and tight). Total cholesterol (TC), HDL-C, (LDLC) and triglyceride (TG) were measured using diagnostic kits.

    Results

    There were significant increases in pull-up, sit-and-reach, and flexibility tests in training group (P< 0.01). WHR for training group did not show any significant increase (0.001±0.03), though the changes were significantly (P<0.05) different compared to control group (0.012±0.024). Subjects in control group had significant increase in TC, TG, and LDL-C, while, HDL C and VLDL did not changed significantly.

    Conclusions

    Exercise resulted in slowing down the increases in BMI that occurred after quitting drug (EG: 0.21 kg/m2 and CG: 1.5 kg/m2) (P<0.05). It seems that, physical activity and exercise can prevent or manage overweight after quitting drugs, and smoking.

    Keywords: Exercise training, weight gain, addiction, HDL, C, LDL, triglyceride
  • Page 235
    Purpose

    The purpose of this study was to investigate the effects of single session of preparatory and specific exercises in Kung fu on some hematological variables.

    Methods

    For this reason, eight Kong fu athletes (age, 21±0.46 years; height, 170±3.27 cm; weight, 63.75±3.62 kg) took part in this study. Subjects were asked to perform specific exercises during 90 min (20 min warm up, 20 min leaps and rolls, 10 min push up and pull up, 30 min repetition of specific techniques and 10 min cool down). Blood samples were taken pre and immediately after exercise. Data were analyzed by using paired t-test.

    Results

    Significant changes were found in hemoglobin (HGB), hematocrit (HCT), red blood cell count (RBC), mean cell volume (MCV), mean corpuscular (MCH) and platelet count (PLT) (P<0.05). RBC, HGB, HCT and MCV were significantly decreased. MCH and PLT significantly increased and non-significant changes were observed in other variables.

    Conclusions

    The present findings indicate that a single session of preparatory and specific exercises can be a stimulus for changes in hematological variables. Therefore, this exercise modality might affect on athlete's performance.

    Keywords: Physical activity, hematocrit, hemoglobin, platelet
  • Page 241
    Purpose

    The purpose of present study was to determine the effect of three exercise methods of aerobic, LPG massage and combined aerobic with LPG massage on spot reduction.

    Methods

    Forty five female volunteers were selected from surrounding area. Based on their BMI they were classified to three groups of aerobic training (with 55-75% HRmax progressively), LPG massage and LPG massage followed by aerobic training. Training protocol included 30 min aerobic exercise at %55 of HR max, two sessions per week for eight weeks. Two-way ANOVA with repeated measures was used for analyzing the data. The level of significance was set at P<0.05.

    Results

    The results showed that the thickness of abdominal, iliac crest and tight subcutaneous fat decreased significantly in aerobic (11%, 4%, and 8.4%; respectively) and aerobic-massage (18%, 12.9%, and 12.4%) groups. Spot reduction in combined aerobic with LPG massage group was significantly more than aerobic group.

    Conclusions

    Therefore, it could be concluded that exercise is an important factor to reduce weight and that LPG as a non-invasive method might ton skin and reduce edema in fat cells and improve circulation.

    Keywords: Aerobic exercise, LPG, massage therapy, spot reduction
  • Page 249
    Purpose

    This study aims to investigate the effect of walking program on bone mass density in order to prevent bone loss and osteoporosis in thin girls.

    Methods

    Twenty untrained thin girls (19-25 year) took part in this study and were divided randomly into two experimental (n=10; BMI, 17.73±1.05 kg/m2) and control group (n=10; BMI, 17.51±1.2 kg/m2). Initially, bone mass density in both hip and spinal (L2-L4) areas were determined by using dual energy X-ray absorptiometry (DEXA) and bloods parameter were measured by routine laboratory test. Then the experimental group started to perform an exercise program that involved 30 minutes walking at an intensity corresponding to 50%-75% of heart rate, 3 sessions per week for 2 months. After 2 months all measurements were repeated. Data were analyzed by student t- test (pre-post) at the level of P<0.05.

    Results

    The results showed that walking program had no effect on bone mass density in thin girls, and had no effect on serum calcium and phosphorus, but the level of serum estrogen in the experimental group was more than the control group (P=0.004). Although, there was no significant change in total body weight in the experimental groups, lean mass were significantly increased and the percent of body fat as well as fat mass were significantly decreased in them (P=0.0005).

    Conclusions

    Therefore, it could be concluded that short term walking program does not effect on bone mass density in thin girls and it means that they are still at risk of osteoporosis and it seems more studies in preventing of this illness in thin girls are needed.

    Keywords: thin girls, bone mass density, osteoporosis, bone loss, walking program
  • Page 257
    Purpose

    The purpose of this research was to assess the effects of 8-week special exercise training on cardio-respiratory parameters، body composition and basal metabolic rate (BMR) in elite athletes.

    Methods

    For this reason، 7 male boxer of national team (height، 176. 2±22. 3; weight،74. 91±18. 51) were selected. They were evaluated by gas analyzer and body composition analyzerbefore and after the training program about cardiorespiratory variables (including: lactate thresholdoxygen consumption (Vo2@LT)، maximal oxygen consumption (Vo2max)، rest ventilation (VER)، lactate threshold ventilation (VELT)، ventilation in Vo2max conditions [VEVo2max]، lactatethreshold heart rate (HRLT)، and lactate threshold in maximal heart rate (HRLT)، BMR، and bodycomposition variables (such as: weight، fat mass (FM)، body fat percent (BF%)، Body Mass Index (BMI)، Lean Body Mass (LBM)، Muscle Mass (MM)، and Total Body Fluid (TBF). Furthermore،correlation among cardiorespiratory، body composition، and BMR properties was studied.

    Results

    Results of paired t-test showed that this special exercise training does not have any effect on body composition، although، cardiorespiratory variables had improved (however، in more cases was not significant). In this manner، results from Pearson correlation indicated that some cardiorespiratory variables (such as VE) had been associated with most of body composition parameters. In addition، this correlation exists between BMR and most of the body composition parameters.

    Conclusions

    In conclusion، our study may demonstrate that such program can be effective on mentioned cardiorespiratory indices especially if training program is extended. However، body composition seemingly is not affected in elite athletes.

    Keywords: Exercise program, ventilation, heart rate, Vo2, body composition, boxers