فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال سوم شماره 1 (پیاپی 5، پاییز و زمستان 1382)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال سوم شماره 1 (پیاپی 5، پاییز و زمستان 1382)

  • 110 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/10/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، ابراهیم جوادی، محمدحسن باستان حق، محمد پژوهی، رضا ملک زاده، محمود محمودی، علیرضا شفایی، محمدرضا مهاجری تهرانی، علی رجبی، محمد فرهادی صفحه 1
    مقدمه
    بیماری سلیاک و دیابت نوع 1 از نظر نشانگرهای HLA و جایگاه های کروموزومی یکسان با یکدیگر مربوط هستند که ممکن است علت وقوع این دو اختلال با یکدیگر در عده زیادی از زیر گروه های جمعیتی شبیه باشد. این مطالعه برای بررسی شیوع مثبت بودن پادتن ضد گلیادین (یک نشانگر در بیماری سلیاک) در بیماران دیابتی شهر تهران و تعیین اینکه آیا یافته های گزارش شده در مورد افزایش آنتی گلیادین مثبت در بیماران دیابتی در مطالعه ما نیز تکرار می شود یا خیر، طراحی گردید.
    روش ها
    در این مطالعه 182 نفر (52نفر با دیابت نوع 1 و 130 نفر با دیابت نوع 2) شرکت کردند که 110 نفر آنها زن بودند. محدوده سنی بیماران در گروه دیابت نوع 1 3-29.5 سال و در گروه دیابت نوع 2 42-65 سال بود. از هر بیمار یک نمونه خون تهیه و با روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم از نظر IgG ضد گلیادین بررسی شد. لازم به ذکر است تمام بیماران در زمان نمونه گیری فاقد علایم گوارشی بودند.
    یافته ها
    در یک بیمار با دیابت نوع 1 (9/1%) و دو بیمار با دیابت نوع IgG (%1.5) 2 ضد گلیادین مثبت بود. شیوع مثبت بودن پادتن گلیادین در افراد سالم دهنده خون در شهر تهران 064/0% است.
    نتیجه گیری
    شیوع آنتی پادتن گلیادین در بیماران دیابتی نوع 1 و 2 به ترتیب 30 و 24 برابر بیشتر از جمعیت عادی در شهر تهران است این با گزارش سایر مناطق در مورد شیوع بیماری سلیاک در بیماران دیابتی سازگار و متناسب است. به علت حساسیت و ویژگی نسبتا کم (هر دو حدود 80%) آنتی بادی ضد گلیادین، از آن کمتر استفاده می شود (نسبت به ایده آل) اما سنجش با ایمونوفلورسانس غیر مستقیم یک روش سریع و ارزان قیمت است و برای برنامه های غربالگری زیر گروه های جمعیتی مناسب می باشد و می توان آن را برای همه بیماران دیابتی در معرض خطر توصیه نمود.
    کلیدواژگان: دیابت قندی، بیاری سلیاک، پادتن ضد گلیادین، غربالگری، شیوع
  • رحیم وکیلی، محمود محمودی، علی قاسمی صفحه 7
    مقدمه
    دیابت شایع ترین بیماری غدد درون ریز در کودکان و نوجوانان محسوب می شود. شیوع بیماری های خود ایمنی تیرویید در کودکان و نوجوانان دیابتی بیشتر از جمعیت معمولی است و گواتر قابل لمس در 10 تا 20% و هیپوتیروییدی واضح در 1 تا 5% بیماران دیابتی گزارش شده است.
    روش ها
    در این مطالعه پادتن های تیرویید تیروپراکسیداز (Tpo - ab) و تیروگلوبولین (Tg - ab) و غلظت سرمی تیروتروپین (TSH) در 48 کودک و نوجوان دیابتی اندازه گیری و با یک گروه شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. علاوه بر اطلاعات عمومی، معاینه اختصاصی از نظر وجود گواتر و نمودهای بالینی بیماری های خود ایمنی دیگر انجام می گرفت.
    یافته ها
    از تعداد 48 بیمار دیابتی، 12 بیمار اختلال خود ایمنی تیرویید داشتند در 10 بیمار Tg-ab در 9 بیماره Tpo-ab و در 7 بیمار نیز هر دو آزمون مثبت بود. شیوع کلی پادتن های تیروییدی در بیماران دیابتی 25% بود ولی در هیچکدام از افراد گروه شاهد این پادتن ها وجود نداشتند (p=0.006). از 12 بیمار با اختلال خود ایمنی تیرویید سه بیمار هیپوتیروییدی داشتند و در گروه شاهد هیچ مورد هیپوتیروییدی مشاهده نشد (p=0.013).
    نتیجه گیری
    شیوع اختلال خود ایمنی تیرویید در افراد دیابتی ارتباط واضحی با جنس، سن شروع دیابت، طول مدت دیابت و وضع کنترل قند خودن نداشت. در نهایت میزان بروز هیپوتیروییدی و اختلال خود ایمنی تیرویید در کودکان و نوجوانان در این مطالعه 25% و مشابه نتایج سایر مطالعات انجام شده بود و ما ارزیابی سالانه بیماران دیابتی از این لحاظ را توصیه می کنیم.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، هیپوتیروییدی، پادتن های تیروییدی
  • آرش حسین نژاد، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، حسین ادیبی، ژیلا مقبولی صفحه 13
    مقدمه
    گزارش های متناقضی درباره اثر دیابت نوع 2 و شیوه زندگی افراد دیابتی بر میزان تراکم معدنی استخوان و پوکی استخوان وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین دیابت نوع 2 و تراکم استخوان و آثار شیوه زندگی در این ارتباط در خانم ها در دوران قبل و بعد از یائسگی می باشد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 20 نفر دیابتی و 57 نفر غیر دیابتی در دوران قبل از یائسگی و 126 نفر دیابتی و 315 نفر غیر دیابتی در دوران یائسگی انجام شد. افراد مورد مطالعه خانمهای مراجعه کننده به بخش سنجش تراکم استخوان مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. سنجش تراکم استخوان در مناطق ستون مهره ها (مهره های دوم تا چهارم کمری) و لگن (سر استخوان ران) با روش DXA انجام شد معیارهای خروج از مطالعه ابتلا به اختلالات هورمونی و غدد درون ریز، روماتولوژی یا بیماری مزمن در هر دو گروه بود. افراد دیابتی و غیر دیابتی از لحاظ سن و شاخص توده بدن BMI در هر دو گروه قبل و بعد از یائسگی همسان شدند.
    یافته ها
    در مجموع 146 نفر مبتلا به دیابت و 372 نفر غیر دیابتی بین سنین 40 تا 81 سال بررسی شدند. در دوران قبل از یائسگی تراکم معدنی استخوان در دو گروه دیابتی و غیر دیابتی اختلاف معنی داری نداشت. در دوران بعد از یائسگی تراکم معدنی استخوان در ستون مهره های کمری در گروه دیابتی بالاتر از گروه غیر دیابتی بود. تراکم معدنی استخوان در همه گروه ها با افزایش سن کاهش می یافت و با شاخص توده بدن ارتباط داشت. پس از تطبیق سن و شاخص توده بدن اثر شیوه زندگی بر تراکم معدنی استخوان ارزیابی شد. شاغل بودن در دوران بعد از یائسگی اثر مثبتی بر میزان تراکم معدنی استخوان داشته است. مصرف لبنیات با افزایش تراکم معدنی استخوان در افراد دیابتی همراه بوده است. مصرف سیگار ارتباط معنی داری با تراکم استخوان نشان نداد.
    نتیجه گیری
    به نظر نمی رسد که پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان از مشکلات دیابت نوع 2 باشد. در خانم های دیابتی در سنین یائسگی مصرف لبنیات و فعالیت بدنی برای پیشگیری از پوکی استخوان توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پوکی استخوان، تراکم معدنی استخوان، دیابت قندی، شیوه زندگی
  • نصرت الله ضرغامی، رادینا اشتیاقی، علی خسرو بیگی، دیان دایر، جمال حلاج زاده صفحه 23
    مقدمه
    دیابت شایع ترین بیماری غدد درون ریز در انسان است. عدم کنترل دیابت به موازات پیشرفت آن به عوارضی از قبیل رتینوپاتی ونفروپاتی منجر می شود. در حال حاضر برای کنترل طولانی مدت دیابت از اندازه گیری هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) استفاده می گردد اما به علت عدم دسترسی به یک روش استاندارد همگانی برای آن، یافته های جدید فاکتور رشد شبه انسولین 1-(IGF-I) را به عنوان شاخص احتمالی کنترل دیابت مطرح نموده اند. در این مطالعه ارتباط بین میزان غلظت های سرمی تام IGF-I و HbA1c بررسی می گردد.
    روش ها
    این مطالعه مورد - شاهدی مقطعی بر روی 26 بیمار دیابتی نوع 1 (15 مرد 11 زن با میانگین سنی 1/9 ± 7/23 سال) تازه تشخیص داده شده که فاقد عوارض پیشرفته این بیماری بودند انجام شده. گروه شاهد شامل 26 فرد سالم (9 مرد و 17 زن با میانگین سنی 4/4 ±1/24 سال) بود. میزان گلوکز ناشتایی پلاسما (FPG) با استفاده از روش آنزیمی (گلوکز اکسیداز) و HbA1c به روش کالریمتری اندازه گیری شدند. IGF -I و پروتئین شماره 3 متصل شونده به آن (IGFBP-3) به طریق ایمونواسی اندازه گیری شدند. معنی دار بودن آماری برای سطح P<0.05 دو دنباله در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین غلظت IGF-I در گروه بیماران به طور معنی داری پایین تر از گروه شاهد بود (P<0.05). بین میانگین سطوح IGF-I و HbA1c همبستگی معکوس معنی داری ملاحظه گردید(P<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه نتیجه گرفته شد هنگامی که دیابت به خوبی کنترل نباشد، غلظت سرمی IGF - I کاهش می یابد. از طرف دیگر غلظت سرمی تام IGF -I با HbA1c همبستگی داشت لذا شاید بتوان از میزان IGF-I به طور غیر مستقیم به عنوان نشانگر میزان کنترل قند خون در دیابت استفاده نمود.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، JGF، I، HbA1C، گلوکز ناشتایی پلاسما
  • بررسی همخوانی نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد
    محمدحسن باستان حق، باقر لاریجانی، علیرضا خلیلی فرد، آرش حسین نژاد، رامین حشمت، نسیم خالقیان، غزال خوشه چین صفحه 31
    مقدمه
    دیابت شایع ترین علت نارسایی کلیه، نابینایی و آمپوتاسیون غیر تروماتیک است. طبق توصیه(Diabetes Association American) ADA پیشگیری از عوارض بیماری با انجام پایش سطح قند خون بیماران امکان پذیر است.
    روش ها
    نوار سنجش قند خون بتاچک (Betachek) ساخت کشور استرالیا که نیازی به دستگاه های الکترونیک گلوکومتر ندارد، قادر است طیف و محدوده ای از مقادیر قند خون را به بیمار نشان دهد. در این مطالعه در 100 بیمار دیابتی با سنین مختلف که به طور داوطلبانه از درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی انتخاب شدند، نمونه های خون مویرگی و وریدی با این نوار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس با روش آنزیماتیک (روش استاندارد کیت آزمایشگاهی) مقایسه گردید.
    یافته ها
    اختلاف میانگین قند خون مویرگی و وریدی با روش استاندارد به ترتیب (P<0.0001) 21/85 mg/dl و (P<0.002) 17.09 mg/dl بود که به میزان 13/11% در خون مویرگی و 8.7% در خون وریدی بیشتر از روش استاندارد بود. در این مطالعه براساس همخوانی پیرسون مقادیر همخوانی در خون وریدی بیشتر از خون مویرگی بود (840/0 در مقایسه با 0.824) و با روش استاندارد به طور معنی دار همخوانی داشت(P<0.0001).
    نتیجه گیری
    براساس این نتایج، با توجه به وجود همخوانی قابل قبول نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد آزمایشگاهی، استفاده از این نوارها برای پایش سطح قند خون خانگی قابل قبول به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: نوار سنجش قند خون بتاچک، همخوانی، روش استاندارد، دیابت قندی
  • بهزاد شمس، مهین هاشی پور، سید حسین سعادت، سید محمدحسین امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان صفحه 35
    مقدمه
    با توجه به حضور مجموعه ای از عوامل مختلف مستعد کننده، افزایش شیوع عفونت هلیلوباکترپیلوری در بیماران دیابتی محتمل به نظر می رسد. این مطالعه، با هدف بررسی شیوع عفونت فوق در کودکان دیابتی و مقایسه آن با گروه شاهد به انجام رسیده است.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، تعداد 75 بیمار دیابتی 2-18 ساله و به همین تعداد کودک غیردیابتی به عنوان گروه شاهد انتخاب و هر دو گروه از نظر سن، جنس و وضعیت اقتصادی اجتماعی همسان گردیدند. سپس در تمامی افراد مورد مطالعه، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازه گیری و فراوانی نسبی عفونت هلیکوباکترپیلوری بر مبنای آزمون مذکور، مشخص گردید. در بیماران دیابتی با علائم گوارشی و سرولوژی مثبت، آندوسکوپی به منظور تایید نهایی تشخیص و مشخص نمودن موارد نیازمند درمان انجام شد.
    یافته ها
    شیوع عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران دیابتی، 7/22% و در گروه شاهد 3/17% بود که اختلاف موجود، از نظر آماری معنی دار نبود. از نظر متغیرهای زمینه ای مانند سن، جنس، سن شروع دیابت، تعداد ویزیت طی شش ماهه اخیر، HbA1c و نیاز به انسولین روزانه، تفاوت معنی داری بین بیماران دیابتی آلوده به هلیلوباکتر پیلوری و افراد غیر آلوده، وجود نداشت. علایم گوارشی در کودکان دیابتی شایع تر از گروه شاهد بود ولی شیوع این علائم در دو گروه دیابتی آلوده و غیر آلوده، تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    چنین به نظر می رسد که ابتلا به دیابت باعث افزایش شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در کودکان دیابتی نشده است. با این حال، برای تعیین اثر درمان اختلال یاد شده در بهبود کنترل قند خود کودکان دیابتی نوع 1، انجام مطالعات بیشتر ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، هلیکوباکتر پیلوری، شیوع، کودکان
  • فرگل بویا، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، جمشید لطفی، محمد مهدی نورایی، فاطمه بندریان صفحه 41
    مقدمه
    بیش از 5/1 میلیون نفر در ایران مبتلا به دیابت هستند. نوروپاتی یکی از شایعترین عوارض دیابت است که باعث کاهش کیفیت زندگی بیماران دیابتی می گردد و در نهایت ممکن است به زخم و آمپوتاسیون پا منجر شود. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر در پیدایش و پیشرفت نوروپاتی دیابتی می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه مورد - شاهدی که در بیمارستان شریعتی انجام شد، 110 بیمار دیابتی شرکت داشتند. برای انتخاب گروه مورد و شاهد از سیستم امتیازدهی میشیگان استفاده شد. معیار تشخیص قطعی نوروپاتی EMG-NCV بود. سپس متغیرهای مختلف شامل غلظت لیپیدهای خونی، فشارخون، مصرف سیگار، روش کنترل دیابت و کیفیت آن بین دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    در این مطالعه رابطه آماری معنی داری بین سن، (کیفیت) کنترل دیابت و مدت بیماری با نوروپاتی به دست آمد 0.005) و 0.04 و P:0.04) همچنین بین عوامل خطرزای آترواسکلروز (پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) با نوروپاتی دیابتی ارتباطی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    هیپرگلیسمی تنها عامل خطرزای قابل کنترل برای نوروپاتی دیابتی است. کنترل قند خود میزان بروز و سرعت پیشرفت نوروپاتی دیابتی را کاش می دهد و کیفیت زندگی بیماران دیابتی را بهبود می بخشد. به همین علت باید بیماران مسن، بیماران مرد و بیمارن با کنترل بد دیابت از نظر معاینه پاها و دریافت آموزش های عملی مورد توجه ویژه قرار گیرند.
    کلیدواژگان: دیابت قندی، نوروپاتی، سیستم امتیاز دهی میشیگان
  • محمد افخمی اردکانی، مژگان مدرسی، الهام امیر چقماقی صفحه 47
    مقدمه
    دیابت یکی از مهمترین و شایعترین بیماری های متابولیک در جهان است. شیوع دیابت در ایران 5/4-6% و در جمعیت بالای 30 سال مناطق شهری یزد 2/14% گزارش شده است. میکروآلبومینوری از مدتها قبل از بروز سندرم بالینی نفروپاتی دیابتی به وقوع می پیوندد که با تشخیص زود هنگام آن می توان با کنترل بهتر قند خون و به کار بردن داروهای مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین و کنترل دقیق فشار خون از پیشرفت نفروپاتی دیابتی جلوگیری کرد. با توجه به شیوع بالای دیابت در یزد و اهمیت درمان زود هنگام میکروآلبومینوری، بر آن شدیم تا ارتباط میکروآلبومینوری را با طول مدت ابتلا به دیابت، سن، شاخص توده بدن، تری گلیسرید و کلسترول سرم و فشار خون بررسی کنیم.
    روش ها
    مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش مقطعی بر روی 288 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد در فاصله سالهای 1382-1381 انجام شده است. بیماران به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. برای بیماران آزمایش میکروآلبومینوری انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه شیوع میکروآلبومینوری 14.2% به دست آمد و مشخص شد که بین میکروآلبومینوری و فشار خون دیاستولی (P=0.003) و طول مدت ابتلا به دیابت (P=0.001) ارتباط مستقیم وجود دارد ولی میکروآلبومینوری با تری گلیسرید و کلسترول سرم، سن و شاخص توده بدن ارتباط معنی داری ندارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نسبت بالای میکروآلبومینوری، پیشنهاد می شود آزمون غربالگری میکروآلبومینوری برای تمام بیمارن دیابتی به ویژه افراد با پرفشاری خون و مدت ابتلای طولانی به دیابت انجام شود تا با درمان مناسب آن و با کنترل دقیق فشار خون از پیشرفت نفروپاتی دیابتی جلوگیری گردد.
    کلیدواژگان: دیابت قندی، میکروآلبومینوری، پر فشاری خون، کلسترول، تری گلیسرید
  • محمود سوید، محمدرضا قوانینی، الهه شیر دل، غلامحسین عمرانی صفحه 53
    مقدمه
    نوروپاتی از جمله عوارض شایع بیماری دیابت است. الکترونوروگرافی و معاینه بالینی ارزش بسیاری در تشخیص زودرس و نهایتا جلوگیری از عوارض ناتوان کننده آن دارد.
    روش ها
    103 بیمار دیابتی با میانگین سنی 14±6/52 سال به روش تصادفی از مراجعان به درمانگاه غدد دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدند. 4/29% بیماران مبتلا به نوع 1 و 6/70% به نوع 2 دیابت بودند. در تمام بیماران شرح حال، معاینه عصبی و الکترونوروگرافی شامل اندازه گیری سرعت هدایت عصبی و ارتفاع موج و زمان تاخیر دورین (distal) در سه عصب حسی و حرکتی و رفلکس H (هوفمان) بررسی شد.
    یافته ها
    4/79% بیماران دارای حداقل یک یافته بالینی و الکترونوروگرافی غیر طبیعی بودند. شیوع نوروپاتی با مدت بیماری رابطه مستقیم داشت (P<0.05). شایع ترین شکایت بیماران احساس مورمور و خواب رفتگی اندام ها (72/0) و سوزش پاها (36%) بود. شایع ترین یافته معاینه کاهش رفلکس مچ پا (92%) و کاهش حس ارتعاش در پاها (76%) بود. غیر طبیعی بودن رفلکس (%92.5) Hو کاهش ارتفاع موج حسی عصب پرونئال سطحی ((%79 شایع ترین یافته ها در الکترونوروگرافی بودند. بین یافته های بالینی و یافته های الکترونورگرافی ارتباط معنی داری وجود داشت.
    نیتجه گیری: نوروپاتی در بیماران دیابتی ما شیوع بیش از حد معمول دارد. با توجه به همخوانی معاینات بالینی با نتایج الکترونوروگرافی، توجه بیشتر پزشکان به معاینه بالینی و شکایات بیماران دیابتی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: نوروپاتی دیابتی، دیابت قندی، نوروپاتی محیطی، الکترونوروگرافی
  • سید موید علویان، بهزاد حجازی زاده، فریبرز نعمتی زاده، باقر لاریجانی صفحه 59
    مقدمه
    وجود اختلال در متابولیسم کربوهیدرات در بیماران مبتلا به سیروز کبدی کاملا شایع است. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع دیابت قندی و اختلال تحمل گلوکز در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کبدی و همچنین تعیین عوامل احتمالی مرتبط با بروز دیابت در این بیماران انجام شد.
    روش ها
    در فاصله زمانی مهر 1381 تا فروردین 1382کلیه بیماران مبتلا به بیماری مزمن کبدی که به «مرکز هپاتیت تهران» مراجعه داشتند و شرایط خروج را نداشتند (185 بیمار) برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. غلظت گلوکز ناشتای سرم و غلظت گلوکز سرم دو ساعت بعد از مصرف 75 گرم گلوکز برای تمام بیماران اندازه گیری شد. تشخیص دیابت قندی و اختلال تحمل گلوکز براساس آخرین معیارهای اعلام شده توسط انجمن دیابت آمریکا (ADA) بود.
    یافته ها
    بیماران شامل 42 حامل غیر فعال هپاتیتB، 102بیمارمبتلا به هپاتیت مزمن B یا C و 41 بیمار سیروزی بودند. میانگین سنی 0/12±8/43 سال در محدوده 22 تا 84 سال بود. دیابت در 40 بیمار (6/21%) و اختلال تحمل گلوکز در 21 بیمار (4/11%) وجود داشت. آنالیز تک متغیره نشان داد که سن(P=0.000) وضعیت بیماری کبدی (P=0.000)، سابقه پرفشاری خون(P=0.007) سابقه فامیلی دیابت (P=0.000) و شاخص توده بدن(P=0.009)(BMI) با شیوع دیابت رابطه معنی دار دارند. پس از انجام آنالیز چند متغیره، سن (P=0.01)، سابقه فامیلی دیابت (P=0.001)، هپاتیت مزمن (P=0.0004) و سیروز (P=0.0004) ارتباط مستقل و معنی داری با شیوع دیابت داشتند. اطلاعات بیماران مبتلا به سیروز و هپاتیت مزمن در قالب گروه های جداگانه نیز آنالیز شد. در نتیجه مشخص شد که شیوع دیابت در گروه سیروز در بیماران با درجه Child - Pugh بالاتر(P=0.04) و در گروه هپاتیت مزمن در بیماران با سن بالاتر (P=0.04) و در گروه هپاتیت مزمن در بیماران با سن بالاتر (P=0.04)، درجه فیبروز کبدی بالاتر (P=0.04)و BMI بالاتر (P=0.003) به طور معنی داری بیشتر است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد که بیماران دچار سیروز و هپاتیت مزمن در خطر ابتلا به دیابت قندی هستند. سن بالا، شدت بیماری کبدی و چاقی از عواملی هستند که با پیدایش دیابت در این بیماران ارتباط دارند.
    کلیدواژگان: دیابت، اختلال تحمل گلوکز، بیماری مزمن کبدی، سیروز، هپاتیت مزمن
  • حسن صفایی، مسعود امینی صفحه 71
    مقدمه
    افراد دیابتی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی عروقی هستند و پیش آگهی نامطلوب تری دارند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی در جمعیت دیابتی شناخته شده نوع 2 انجام شده است.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی به روش نمونه گیری آسان، 1150 بیمار دیابتی شناخته شده نوع 2 پس از معاینه بالینی و ثبت مشخصات از نظر اختلالات چربی خون، پرفشاری خون، چاقی، پروتینوری و استعمال دخانیات مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیماران مورد مطالعه شامل تعدات 345 نفر مرد (9/29%) و 806 نفر زن (1/70%) بودند میانگین قند خون ناشتا HbA1c=9.2±1.5، 165.6±53.4 و مدت ابتلا به دیابت 10.2±5.7 سال بوده است. درصد بیماران زن دارای سه عامل خطرزا نسبت به مردان به طور مشخص بیشتر بود (7/50% در مقابل 5/33%؛ (P<0.001 هیپرکلسترولمی در بیماران زن شایع تر بود که 5/19% مردان و 2/50% زنان (P<0.001) را شامل می شد. همچنین شیوع چاقی در بیماران زن بیشتر بود (6/13% مردان، 8/30% زنان؛ 56.6% (P<0.001 بیماران پرفشاری خون و 3/29% آنها پروتیینوری داشتند (6/25% مردان و 6/21% زنان) و 17% بیماران سیگاری بودند که اکثریت با مردان بود.
    نتیجه گیری
    شیوع بسیار بالای عوامل خطرزای قلبی عروقی در بیماران دیابتی قابل ملاحظه می باشد و ضروری است کنترل قند خون و سایر عوامل خطرزای قلبی برای کاهش عوارض و جلوگیری از پیشرفت آنها مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: بیماریهای قلبی، عروقی، دیات نوع 2، عوامل خطرزا
  • باقر لاریجانی، مریم خرم شاهی بیات، محبوبه خلیلی گرگانی، فاطمه بندریان، شاهین آخوندزاده صفحه 77
    مقدمه
    افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در بیماران دیابتی است که بروز آن علاوه بر اثر در سیر درمان، می تواند پیش آگهی بیماری را نیز دستخوش تغییر کند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع افسردگی در بیماران دیابتی و ارتباط آن با کنترل قند خون طراحی گردید.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 375 بیمار دیابتی (نوع 1 و 2) مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریتعی و انجمن دیابت ایران شرکت داشتند. ابتدا بیماران به وسیله آزمون یک از نظر افسردگی غربال شدند، سپس بیماران افسرده طبق معیارهای DSM-IV از جهت دو اختلال افسردگی اساسی و افسرده خویی (dysthymia) ارزیابی شدند.
    یافته ها
    9/41% بیماران دیابتی مورد مطالعه طبق آزمون یک افسرده بودند که از این میان 7/23% مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، 3/9% مبتلا به افسرده خویی و 8/0% به هر دو اختلال مبتلا بودند. بیشترین شیوع اختلال افسردگی اساسی و افسرده خویی به ترتیب در گروه سنی 31-59 سال و گروه سنی بالای 60 سال بود. همچنین افسردگی در زنان بیمار، در بیماران با قند خون کنترل نشده و نیز بیمارانی که عوارض سیستمیک دیابت داشتند شایع تر بود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه افسردگی عارضه روانی مهم و شایعی در بیماران دیابتی است که در زنان بیمار، بیماران با قند خون کنترل نشده و دارای عوارض سیستمیک دیابت شیوع بالاتری دارد. این نتایج لزوم توجه به این عارض و کنترل قند خون و پشگیری از پیدایش عوارض دیابت جهت پیشگیری از ابتلا به افسردگی را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، التهاب، کرفس کوهی، خرگوش
  • باقر لاریجانی، حسین فخر زاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی صفحه 89
    مقدمه
    هیپرلیپیدمی از مهم ترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماری های قلبی - عروقی در جهان محسوب می شود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریبا 125000 نفر می باشد. مطالعات متعدد نشان می دهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمی شود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصا پرستاران می توانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچه های آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعه کننده به درمانگاه لیپید است.
    روش ها
    این بررسی از نوع مطالعات مداخله ای است که نمونه هایی به صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونه ها 304 نفر بوده اند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
    یافته ها
    در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنی داری به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه شاید بتوان گفت که اثر هر جلسه آموزشی می تواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که برای نتیجه گیری بهتر، این جلسات به طور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.
    کلیدواژگان: آموزش بیماران، آگاهی، عملکرد، اختلالات لیپید
  • صدیقه عسگری، غلامعلی نادری، مژگان قاری پور، غلامرضا دشتی، علی سجادیان صفحه 90
    مقدمه
    مطالعات جدید آترواسکلروز را بیماری التهابی معرفی نموده اند. از این رو استفاده از داروهای ضدالتهاب ممکن است در پیشگیری یا کنترل آترواسکلروز مفید باشد. یافتن داروهایی با منشا طبیعی (گیاهی) و بدون عوارض جانبی مفید به نظر می رسد. کرفس کوهی از خانواده چتریان می باشد که دارای آثار ضدالتهابی و ضددرد بوده است. لذا مطالعه حاضر جهت بررسی اثر گیاه مزبور بر پیدایش و پیشرفت آترواسکلروز طراحی شد.
    روش ها
    بیست خرگوش نر بالغ سفید خریداری شده از انستیتو پاستور ایران به مدت دو هفته تحت رژیم پایه قرار گرفتند و پس از آن به طور تصادفی به چهار گروه پنج تایی تقسیم شدند (گروه اول: دارای رژیم معمولی،گروه دوم: رژیم پرکلسترول، گروه سوم: رژیم معمولی به علاوه کرفس کوهی و گروه چهارم: رژیم پرکلسترول به علاوه کرفس کوهی) و به مدت سه ماه تحت رژیم های مربوطه قرار گرفتند. قبل و بعد از اتمام دوره از حیوانات آزمایشهای بیوشیمیایی به عمل آمد و مقادیر کلسترول تام، HDL-کلسترول، LDL-کلسترول، تری گلیسرید و قند خون ناشتا توسط روش آنزیمی با کیت مربوطه و CRP کمی توسط روش کدورت سنجی و مالون دی آلدیید و ظرفیت آنتی اکسیدانی با روش اسپکتروفتومتریک تعیین گردید. در پایان پس از اتوپسی، نمونه آئورت و کرونر های راست و چپ مورد بررسی آسیب شناختی قرار گرفت.
    یافته ها
    در حیواناتی که تحت رژیم معمولی یا رژیم معمولی به اضافه کرفس بودند، در هیچکدام از عروق آئورت، کرونر راست و چپ رگه های چربی ایجاد نشد. همچنین در رژیم حاوی کلسترول و کرفس کوهی نیز پیدایش رگه های چربی در آئورت، کرونر راست و چپ به طور معنی داری کمتر از گروه مصرف کننده کلسترول بود و در آنها کلسترول، LDL-کلسترول وCRP کمی در گروه های مصرف کننده کرفس کوهی به طور معنی داری کمتر بود.
    نتیجه گیری
    گیاه کرفس کوهی احتمالا اثر مفیدی در جلوگیری از پیدایش و پیشرفت رگه های چربی دارد. جهت یافتن مکانیسم های دقیق چنین اثری، مطالعات دیگری باید انجام گیرد.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، التهاب، کرفس کوهی، خرگوش
|
  • Shahin Yarahmadi, Bagher Larijani *, Ebrahim Javadi, Mohammad, Hassan Bastan Hagh, Mohammad Pajouhi, Reza Malekzadeh, Mahmood Mahmoudi, Aliereza Shafaei, Mohammad, Reza Mohajeri, Tehrani, Ali Rajabe, Mohammad Farshadi Page 1
    Celiac disease and typel diabetes mellirus have been linked to the same HLA markers and chromosomal loci, which may account for the concurrence of the two disorders in a significant number of patients. This study was designed to investigate the frequency of anti-gliadin antibodies, a marker for celiac disease, in diabetic patients.
    Methods
    In this study, 182 diabetic patients (52 with typel and 130 with type2 diabetes) were screened for anti-gliadin IgG by indirect immunofluorescence. Age range was 3-29.5 and 42-65 years for type 1 and type 2 diabetes groups.
    Results
    Anti-gliadin IgG was found in 1.9% and 1.5% of patients with type land type 2 diabetes. In Tehran, 0.02% of healthy blood donors have been reported to be seropositivitive for anti-gliadin IgG.
    Conclusion
    The prevalence of anti-gliadin seropositivity in type 1 and type 2 diabetics, was respectively 30 and 24 times higher than the general population of Tehran. This concurs with other reports indicating higher occurrence of celiac disease in diabetic populations. The rather low sensitivity and specificity (both around 80%) of the antigliadin antibody test has made it a suboptimal diagnostic test. However, it is quick and inexpensive and can be suitable for screening programs. We recommend the test in all at-risk populations including diabetics.
    Keywords: Diabetes Mellitus – Coeliac disease – Gliadin – Screening – Prevalence
  • Rahim Vakili *, Mahmood Mahmoudi, Ali Ghasemi Page 7
    Diabetes mellitus is the commonest endocrine-metabolic disorder during the early years of life. As many as one in five of insulin-dependent diabetics may have thyroid antibodies in their sera, which is 2-20 times higher than the general population.
    Methods
    Tpo-ab, Tg-ab, TSH and HbAlC were measured in 48 children and adolescents with diabetes and compared with for sex/age-matched controls. Clinical data including sex, age at onset and duration of diabetes, family history and signs and symptoms of thyroid disorders were recorded. Statistical analysis was made using SPSS software.
    Results
    In diabetic group, twelve patients had positive thyroid autoantibodies; Tg-ab was positive in ten and Tp-ab was positive in nine and both were positive in seven patients. The prevalence of thyroid antibodies in our study was 25% and in the control group, nobody had thyroid antibodies (P=0.006). Of the twelve patients with autoimmune thyroid disorders, three had hypothyroidism.
    Conclusion
    The prevalence of autoimmune thyroid disorders was not influenced by sex, age, duration of diabetes or HbAlc level. On the whole, nearly one-fourth of diabetic patients had thyroid antibodies, and annual thyroid antibodies investigation for these patients is suggested.
    Keywords: IDDM, Hypothyroidism, Thyroid antibody
  • Arash Hossein, Nezhad, Bagher Larijani *, Mohammad Pajouhi, Hossein Adibi, Jilla Maghbouli Page 13
    There are controversies on the effects of diabetes and lifestyle of affected patients on their bone mineral densities (BMDs). This study has investigated the effects of lifestyle of type 2 diabetics on BMD at the lumbar spine and proximal femur in pre and postmenopausal women.
    Methods
    In a historical cohort study, 20 pre-menopausal type 2 diabetics and 57 non-diabetics and 126 type 2 Diabetics and 315 non-diabetics postmenopausal women, were recruited. BMD measurements were also made to the spine and proximal femur (Neck, Wards, and Shaft) by dual energy X-ray absorptiometry (DXA) technique. Exclusion criteria were endocrine, rheumatologic or chronic diseases. Type 2 diabetic cases and non-diabetics were matched for age and body mass index (BMI) in both pre menopausal or postmenopausal groups.
    Results
    A total of 146 type 2 Diabetic patients without any other endocrine disorder and 372 non-diabetic women, aged 40-81 years were enrolled. No significant differences were found between diabetics and healthy controls in terms of BMD values of spine and femur regions in the pre‌menopausal women. Postmenopausal diabetics, however, had higher BMD at the lumbar spine compared with the healthy postmenopausal controls. An age-related decrease in BMD values (lumbar and femur) was observable in all groups and a significant correlation between BMI and BMD was found. Adjusting for age and BMI, the effect of lifestyle on BMD at all sites was investigated. Occupation was associated with BMD in postmenopausal, but not in premenopausal women. Among the investigated dietary items, milk, yogurt and cheese were all associated with increased BMD in at least one region in diabetic patients. Smoking was not associated with BMD.
    Conclusion
    Type 2 Diabetes does not seem to be complicated by bone loss and osteoporosis. Physical activity and milk consumption in postmenopausal diabetic women can be a protective factor against bone loss.
    Keywords: Diabetes Mellitus, Lifestyle, Bone mineral density, Osteoporosis
  • Nosratollah Zarghami *, Radina Eshtiaghi, Ali Khosrowbeygi, Dian Dayer, Jamai Hallaji Page 23
    Diabetes is a common endocrine disease with complications such as retinopathy, nephropathy and neuropathy which has its monitoring through biomarkers desirable. At present, glycosylated hemoglobin (HbAic) is used for monitoring the long term control of glucose levels in diabetic patients. However, absence of a standardized range, has led to investigations that recently have suggested insulin-like growth factor-I (IGF-I) as a good biomarker for monitoring blood glucose levels in diabetics. The aim of this study was to examine the correlation between IGF-I and HbAic in Type 1 diabetes.
    Methods
    We designed a cross-sectional case-control study. The study composed of 26 newly diagnosed patients with Type 1 diabetes (15 male and 11 female; mean age, 23.7±9.1 years) and 26 healthy controls (9 male and 17 female; mean age, 24.1±4.4 years). Levels of fasting plasma glucose (FPG), HbA]C) IGF-I and IGF-binding protein-3 (IGFBP-3) were measured in both groups. FPG was measured by enzymatic glucose oxidase method and the colorimetric method was used to measure HbAlc. Determination of total serum levels of IGF-I and IGFBP-3 were done using immunoassay methods. P-value<0.05 was considered as statistically significant.
    Results
    The mean value of IGF-I concentrations in type 1 diabetics was significantly lower than controls (p< 0.05). A reverse correlation was observed between IGF-I and HbAic.
    Conclusion
    The study indicates that in poorly controlled diabetics, levels of FPG and HbAic rise concurrent with a drop in levels of IGF-I decreases. Our study also showed a significant correlation between IGF-I and HbAie. Therefore, IGF-I could be indirectly used as a biomarker for controlling glucose levels in diabetics.
    Keywords: IGF_?_HbA1c – FPG_Type 1 diabetes
  • EVALUATING THE CORRELATION BETWEEN BETACHEK BLOOD GLUCOSE STRIPS AND STANDARD METHOD
    Mohammad, Hasan Bastan Hagh *, Bagher Larijani, Ali, Reza Khalilyfard, Arash Hossein, Nezhad, Ramin Heshmat, Nasim Khaleghian, Gazal Khoshechin Page 31
    Diabetes mellitus (DM) is the commonest cause of renal failure, blindness and non traumatic amputation. According to ADA, prevention of DM complications is possible through monitoring and control of blood glucose levels.
    Methods
    The Betachek strip, produced in Australia, is able to determine biood glucose level with no need for electronic glucometer devices.
    Results
    In this study, we compared venous and capillary blood glucose levels as determined by lest strips with measurements of enzymatic method (the standard laboratory kit). The mean capillary and venous blood glucose measured by the strip test was 21.85 mg/dl (P< 0.0001) and 17.9 mg/dl (P< 0.002); respectively that was 11.13% more than the standard method.
    Conclusion
    In this study, standard method had higher correlation with venous samples glucose level, than capillary samples (as measured by Betachek) (0.84 vs. 0.824). This difference was statistically significant (P< 0.0001).Good correlation between the Betachek strip and the standard enzymatic method of blood glucose measurements, advocate its usage in home setting.
    Keywords: Betachek strip, correlation, standard method, diabetes mellitus
  • Behzad Shamsi, Mahin Hashemipour *, Sayed Hossein Saadat, Sayed Mohammad Hasan Emami, Zahra Abdyazdan, Akbar Hasanzadeh, Khosrow Khaibi, Sasan Haghighi, Silva Hovsepian Page 35
    Increased prevalence of Helicobacter Pylori (HP) infection is a common feature in diabetics, which is attributable to the presence of diverse predisposing factors. In this study, the prevalence of HP infection has been investigated in type 1 diabetic children.
    Methods
    In a cross-sectional study, anti-HP antibody (IgG) was measured in 75 type 1 diabetics (aged 2-18 years) and the results were compared with 75 healthy children who were matched for age, sex and socio-economic status. In seropositive diabetic patients with gastrointestinal (GI) symptoms, gastroduodenoscopy was performed to establish the diagnosis.
    Results
    Sera were positive for anti-HP in 22.7% of diabetics versus 17.3% in controls (P>0.05). No significant difference was observable between seropositive and seronegative diabetic groups as regard to age, sex, age at onset of diabetes, number of outpatient visits during the last 6 months, HbAlc and insulin requirements. Gastrointestinal symptoms were more common in diabetics than the healthy controls; the prevalence of these symptoms, however, did not differ significantly between seropositive and seronegative diabetics.
    Conclusion
    The study indicated that type 1 diabetes is not associated with increased risk of HP infection. Further studies are required to investigate the impact of HP infection treatment on the glycemic control in diabetic children.
    Keywords: Type 1 Diabetes_Helicobacter Pylori_Prevalence_Children
  • Fargol Boya, Bagher Larijani *, Mohammad Pajouhi, Jamshid Lotfi, Mohammad Mehdi Noraii, Fatemeh Bandarian Page 41
    At least 2 million people are affected by type II diabetes mellitus in Iran. Neuropathy is one of the commonest complications of diabetes affecting the quality of life of patients and can result in foot ulcer and amputation. The current study aimed to examine possible factors that could alter development of diabetic neuropathy.
    Methods
    In this case-control study, 110 diabetic patients were selected from Shariati hospital diabetes clinic. Michigan Neuropathic Diabetic Scoring (MNDS) was used to distinguish cases from controls. The neuropathic status of patients was confirmed with EMG-NCV. Multiple factors were compared between the two groups including ACE-I consumption, blood pressure, serum lipid level, sex, smoking, method of diabetes control and its quality.
    Results
    Statistically significant relations were found between neuropathy and age, gender, quality of glycemic control and duration of diabetes (P values: 0.04, 0.04, 0.000 and 0.005, respectively). No correlation existed between atherosclerotic risk factors (high BP, hyperlipidemia, cigarette smoking) and diabetic neuropathy.
    Conclusion
    In this study, hyperglycemia was the only modifiable risk factor for diabetic neuropathy. Glycemic control can decrease the incidence of neuropathy and delay its progression leading to improvement in the quality of life in diabetics. Aged and male diabetic patients and those with poor diabetes control are groups in most need of regular foot exam and more practical educations.
    Keywords: Diabetes mellitus, Neuropathy, Michigan score
  • Mohammad Afkhami Ardakani *, Mojgan Modarresi, Elham Amirchaghmaghi Page 47
    Diabetes is one of the most common metabolic diseases. The prevalence of diabetes, which is around 4.5 - 6% in Iran, reaches as high as 14.2% in population of age 30 years and over in Yazd. Microalbuminuria is diagnosable before development of nephropathy and could be detected at an early stage when effective therapy can still be carried out. In this stage near normalization of blood glucose, strict blood pressure control and administration of ACE inhibitors can prevent nephropathic complications.This study was aimed to determine the correlation among microalbuminuria, age, duration of diabetes, body mass Index, serum triglyceride, serum cholesterol and blood pressure in type 2 diabetic inhabitants of Yazd diabetes research center.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out during November 2002-July 2003 to investigate the correlation between microalbuminuria and assumed risk factors. Two hundred and eighty eight type 2 diabetic patients (141 males and 147 females) were selected through consecutive sampling.
    Results
    Overall prevalence of microalbuminuria was 14.2%. Chi-square analysis revealed the association between microalbuminuria and high diastolic blood pressure (P-value=0.003) and duration of diabetes (P-value = 0.001). No statistically significant correlation was found between microalbuminuria and body mass index, serum triglyceride, serum cholesterol and systolic blood pressure.
    Conclusion
    Determination of urine albumin/creatinin ratio is an easy method for screening microalbuminuria which is recommended for all diabetics especially those with hypertension and a long term history of diabetes.
    Keywords: Diabetes, Microalbuminuria, Duration of diabetes, Blood pressure, Cholesterol, Triglyceride
  • Mahmood Soveid, Mohammad Reza Ghavanini, Elaheh Shirdel, Gholamhossein Omrani* Page 53
    Neuropathy is a common complication of diabetes mellitus. Meticulous neurological examination and electrodiagnosis are valuable tools in early diagnosis of neuropathy and prevention of its sequels.
    Methods
    A hundred and three randomly selected diabetic patients were recruited from the endocrine clinic. Mean age of patients was 52.6 ±14 years. 29.4% had type 1 and 70.6% had type 2 diabetes.Medical history was taken from patients and neurological examination was done. Electroneurographic examination included nerve conduction velocity, action potential amplitude, distal latency and H reflex measurements.
    Results
    Neuropathy was found in 79.4% of patients. The prevalence of neuropathy had a direct relation with duration of the disease. The most common complaints were tingling and numbness of extremities (72%) and burning sensation of the feet (36%). The most common physical findings were abnormal ankle jerk (92%), and decreased vibration perception (76%) in feet. Abnormal H reflex(92.5%) and decreased amplitude of action potentials (79%) were the most common electroneurographic findings. There was a strong correlation between clinical and electroneurographic findings.
    Conclusion
    Neuropathy was quite common in diabetic patients. Neurologic examination is, therefore, recommended to prevent unnecessary workups and prevent complications.
    Keywords: Neuropathy, Diabetes mellitus, Sensory signs, Electroneurography
  • Sayed Moayad Alavian *, Behzad Hajarezadeh, Friborz Nematizadeh, Bagher Larijani Page 59
    Alterations in carbohydrate metabolism are frequently observed in cirrhosis. We conducted this study to define the prevalence of diabetes mellitus (DM) and impaired glucose tolerance (IGT) in patients with chronic liver disease (CLD), and explore the factors that may be potentially associated with the development of DM in these patients.
    Methods
    From October 2002 to March 2003, 185 consecutive patients with CLD, who referred to "Tehran Hepatitis Center", were enrolled into the study. Fasting plasma glucose and two-hour plasma glucose were measured in patient's sera. DM and IGT were diagnosed according to latest American Diabetes Association criteria.
    Results
    The subjects included 42 inactive HBV carriers, 102 patients with HBV or HCV chronic hepatitis, and 41 cirrhotic patients. Mean age was 43.8±12.0 years ranging between 22 to 84 years. DM and IGT were diagnosed in 40 (21.6%) and 21(11.4%) patients, respectively. Univariate analysis showed that age (P=0.000), CLD status (P=0.000), history of hypertension (P=0.007), family history of DM (P=0.000), and body mass index (BMI) (P=0.009) were associated with DM. Using Multivariate analysis, age (P=0.01), family history of DM (P=0.0001), chronic hepatitis (0.0004), and cirrhosis (P=0.0004) remained as the factors independently associated with DM. When patients with cirrhosis and chronic hepatitis were analyzed separately, higher Child-Pugh's score in cirrhosis (P=0.04) and older age (P=0.04), higher fibrosis score (P=0.04), and higher BMI (P=0.003) in patients with chronic hepatitis were found to be associated with higher prevalence of DM.
    Conclusion
    Our findings indicated that patients with cirrhosis and chronic hepatitis are at risk of developing DM. Older age, sever liver disease, and obesity were associated with development of DM.
    Keywords: Diabetes, Glucose tolerance, Chronic liver diseases, Cirrhosis, Chronic hepatitis
  • Hassan Safaei *, Masood Amini Page 71
    Patients with type 2 diabetes have a higher risk of coronary heart disease and a worse prognosis compared with patients without diabetes. In this study, the prevalence of cardiovascular risk factors have been investigated in type 2 diabetic patients.
    Methods
    A Cross Sectional study with a target population of known type 2 diabetic subjects was conducted in 2002 in Isfahan. From registered patients, 1150 were selected and evaluated for age. sex.duration of diabetes, BMI, hypertension, lipid profile, proteinuria, fasting blood glucose. HbAlc and smoking using convenience sampling methods.
    Results
    Mean fasting blood glucose and HbAl were 165.16 x 53.4 mg/dl and 9.2+ 3.5 percent respectively. The number of women with 3 cardiovascular risk factors was significantly greater than men (50.7% VS 33.5% PO.001). 19.5% of men and 50.2% of wjomen had high serum cholesterol level (>230 mg/dl). The prevalence of obesity (BMI >30Kg/m2) was 13.6% for men and 30.8% for women. 56.6% were hypertensive and 29.3% had proteinuria (P<0.001).
    Conclusion
    Cardiovascular risk factors are present in a considerable proportion of studied type 2 diabetic patients. Control of risk factors and life style modifications should be tightly considered in order to decrease the prevalence ofTHD in the up -coming years of their life.
    Keywords: Cardiovascular disease_risk Factors_Type 2 diabetes
  • Bagher Larijani *, Maryam Khoramshahee, Mahbobe Khalilygorgany, Fatehem Bandarian, Shahin Akhondzadeh Page 77
    Depression is one of the most prevalent mental disorders in diabetics, which affects treatment course and disease prognosis. This study focuses on the association between diabetes and depression as well as depression and glycemic control.
    Methods
    375 diabetic patients (type I and II) of diabetes clinic of Doctor Shariati Hospital and diabetes association of Iran participated in this cross-sectional study.Patients were screened for depression with Beck Depression Inventory. Then depressed subjects wereevaluated with DSM IV criteria for determination of the depressive disorders category.
    Results
    Depression was diagnosed with Beck Depression Inventory in 41.9% of patients. Of these patients major depressive disorder was defined in 23.7%, dysthymic disorder in 9.3% and association of two disorders in 0.8% of patients. Major depressive disorder was more prevalent in 31-59 year old group and dysthymic disorder in more than 60 year age group. Also depression was more prevalent in women, diabetics with uncontrolled blood glucose and patients with diabetes complications.
    Conclusion
    Depression is a prevalent psychiatric disorder in diabetics, which is associated with female gender, poor glycemic control and diabetes complications. Therefore, glycemic control and prevention and treatment of diabetes complications can prevent depressive disorders in diabetics.
    Keywords: Diabetes mellitus, depression, Beck Depression Inventory, dysthymic disorder, major depressive disorder
  • Bagher Larijani, Hossein Fakhrzadeh, Zahra Komeylian *, Ramin Heshmat, Reza Baradar, Jalili, Mansooreh Maadi Page 89
    Hyperlipidemia is a major risk factor for cardiovascular diseases (CVDs). A hundred and sixty six people die each day due to cardiovascular diseases in Iran which accounts for 12500 annual deaths. Several studies have revealed that changes in lifestyle are keys to the prevention of CVDs. This urges the role of continuous and comprehensive educational programs, which should be designed and performed by medical staff specially education nurses.In this study the effect of patient education thorough group discussion or an educational booklet is compared on knowledge and practice of patients with hyerlipidemia.
    Methods
    This was an interventional study. Participants were randomly assigned to the "interactive discussion" group or "booklet" group. Knowledge and practice of participants in both groups were assessed before and after intervention using a standardized questionnaire. A total number of 304 patients with hyperlipidemia were studied which were equally divided into "booklet" or "Interactivediscussion" groups.
    Results
    "Interactive discussion" group showed %27 rise in knowledge and practice. This figure was %26 in the "booklet" group and no significant difference was observable.
    Conclusion
    It was concluded that interventional sessions and educational booklets had comparable efficacies. We suggest that these sessions be held on regular Intervals so as to achieve better results.
    Keywords: patient education, Knowledge, practice, hyperlipidemia
  • Seddigheh Asgari *, Gholamali Naderi, Mojgan Gharipour, Gholamreza Dashti, Ali Sajadian Page 90
    New studies have introduced atherosclerosis as an inflammatory disorder. Usage of anti-inflammatory drugs thus can be useful in preventing atherosclerosis and anti-inflammatory herbal medicines without side effects seem desirable in this view.Amirkahiria Odorutissima (AO) (umbelliferae) is an Iranian flora being traditionally used a:> an anti‌inflammatory drug. This study assessed the effects of this plant on the development and progression of fatty streaks.
    Methods
    Twenty male rabbits were obtained from Iran Pasture institute and were kept under standard condition for two weeks, then randomly divided into four groups with different diets. Groups 1 were fed on rabbit chow (normal cholesterol), group 2 were fed on a high cholesterol diet. group 3 were fed on normal cholesterol diet supplemented with AO, group 4 were fed on high cholesterol diet supplemented with AO. After 12 weeks, the animals were killed and biopsied for their aortas and right and left branches of coronary arteries. Biochemical factors were measured at baseline and after 12 weeks. Levels of cholesterol, LDL, HDL. triglyceride and fasting blood sugar (FBS) were determined by enzymatic methods, and quantitative CRP were determined with turbidometrie methods, malondialdehyde (MDA) and antioxidant capacity were determined with spectrophotometry.
    Results
    The results indicated that there was a significant difference between AO supplemented group compared with other groups (p<0.05) in terms of mean grade o"' fatty streak o"' right and left coronary arteries and aorta. At the end of the 12 weeks period, cholesterol. LDL and CRP were significantly reduced in the groups 3 and 4 (p<0.05).
    Conclusion
    This study suggests a protective role for Amirkahiria odoratissima Mozaffahan against the development of fatty streak; the mechanism of which should be investigated in future studies.
    Keywords: Atherosclerosis, Inflammation, Amirkabiria odoratissima, Rabbit