فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال بیست و پنجم شماره 4 (پیاپی 60، زمستان 1382)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال بیست و پنجم شماره 4 (پیاپی 60، زمستان 1382)

  • 106 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/11/15
  • تعداد عناوین: 21
|
  • محمد تقی اخی، مسعود انصارین صفحه 7
    زمینه و اهداف
    عقب ماندگی ذهنی، نوعی سندرم رفتاری است که علت، مکانیسم، سیر و پیش آگهی واحدی ندارد. این سندرم که با درجات مختلف بروز میکند، بر عملکرد هوشی و کارآیی شخص (در مقایسه با افراد هم سن و هم گروه اجتماعی) در زمینه مهارتهای اجتماعی، مسولیت پذیری، برقراری رابطه، کارهای روزمره، استقلال فردی و خودکفایی تاثیر می گذارد و سبب تخریب یا کاهش آنها می شود. با توجه به تاثیر عقب ماندگی ذهنی بر فراگیری آموزشهای مختلف از جمله عادات بهداشتی، انتظار میرود که میزان بروز بیماری های عفونی از جمله عفونت دستگاه ادراری در این افراد نسبت به افراد هم گروه، هم سال و هم جنس با هوش طبیعی، بیشتر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی نسبی عفونتهای دستگاه ادراری در افراد عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با میزان ابتلای افراد سالم است.
    روش بررسی
    نمونه ادرار صبحگاهی 200 نفر (45 درصد مذکر و 55 درصد مونث) از افراد عقب مانده ذهنی زیر 14 سال تبریز که در مراکز توانبخشی خصوصی (تحت نظارت سازمان بهزیستی) تحت درمانهای مختلف بودند و نیز 60 نفر (30 نفر مونث و 30 نفر مذکر) که هیچگونه عقب ماندگی ذهنی نداشتند و از همان گروه سنی بودند. با روش های استاندارد میکروب شناسی تحت مطالعه میکروسکوپیک و کشت قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصل، نشانگر شیوع 5 درصدی عفونت ادراری در افراد عقب مانده ذهنی بودند، در حالی که در گروه شاهد هیچگونه مورد مثبتی وجود نداشت. اشریشیا کلی با 6 مورد از 10 مورد (60 درصد) در این افراد رتبه اول را با خود اختصاص داده بود و کاملا به آنتی بیوتیکهایی مانند سیپروفلوکساسین، جنتامایسین و نیتروفورانتوئین حساسیت داشت (100 درصد). آمپی سیلین اثری بر روی اشریشیا کلی های جدا شده نداشت. بالاترین درصد آلودگی، در میان افراد مونث (45.5 درصد) و نیز در افراد متعلق به خانواده های بیسواد (60 درصد) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    میزان شیوع عفونت ادراری در افراد عقب مانده ذهنی با نتایج حاصل در مورد شیوع عفونت در افراد عادی (با تشابه سنی و جنسی) که در مقالات و کتب معتبر ارایه شده اند هماهنگی دارد، اما میزان بروز در افراد عقب مانده (5 درصد) نسبت به نتیجه مطالعه در 60 فرد فاقد عقب ماندگی ذهنی (با شیوع صفر درصد) بیشتر بوده است.
    کلیدواژگان: عفونت ادراری، عقب مانده ذهنی، تست حساسیت
  • رضایت پرویزی، صمد غفاری، سوسن حسن زاده سلماسی، علیرضا مولوی پور، ناصر صفایی صفحه 11
    زمینه و اهداف
    بالون پمپ داخل آئورت (IABP) یک وسیله کمکی است که برای بهبود گردش خون و عمل پمپ کردن قلب به کار می رود. این پمپ کار بطن چپ را کم می کند، مصرف اکسیژن میوکارد و پس بار قلب را کاهش می دهد و باعث افزایش فشار دیاستولی آئورت می شود. این افزایش فشار باعث بهبود گردش خون کرونری می شود و خونگیری بافت زیر اندوکارد را بهتر می کند. هدف از این مطالعه، بررسی استفاده از بالون پمپ داخل آئورت و عوارض ناشی از آن در بیمارستان قلب و عروق شهید مدنی تبریز بوده است.
    روش بررسی
    این مطالعه با مراجعه به پرونده بیمارانی که از سال 1377 تا 1379 تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر قرار گرفته بودند، انجام شده است. از بین 1134 بیمار، پرونده های 43 بیمار (4 درصد) که در عمل جراحی آنها از بالون پمپ داخل آئورت استفاده شده بود انتخاب شدند و پرونده آنان مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای که شامل سن، جنس، اورژانس بودن عمل، نتیجه آنژیوگرافی، سابقه انفارکتوس، عوارض تعبیه بالون و میزان مرگ و میر بود جمع آوری شدند و با روش آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این بررسی، 72 درصد بیماران مذکر و 28 درصد آنان مونث بودند؛ میانگین سنی هر دو گروه 7.8±57.4 سال بود 46.5 درصد بیماران به طور اورژانس تحت عمل قرار گرفته بودند و 76.74 درصد آنان سابقه انفارکتوس قبلی را ذکر می کردند. در 67.5 درصد بیماران به علت اشکال در جدا شدن بیمار از پمپ و یا به علت مشکلات همودینامیک بعد از عمل و در 32.5 درصد بیماران در دوره قبل از عمل به صورت پروفیلاکتیک، بالون پمپ تعبیه شده بود. میزان مرگ و میر در این بیماران 32.5 درصد بود. در بیماران زنده مانده در 4.65 درصد بیماران شواهد ایسکمی اندام وجود داشتند و میزان خونریزی در محل تعبیه بالون 11.6 درصد بود.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان می دهد که عوارض ناشی از تعبیه بالون پمپ در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز، با عوارض ذکر شده در مطالعات دیگر قابل مقایسه هستند. بالون پمپ در این بیمارستان اغلب در بیماران پرخطر یا بیمارانی که دچار مشکلات همودینامیک هستند، مورد استفاده قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: بای پس عروق کرونر، بالون پمپ داخل آئورتی، عوارض
  • حمزه حسین زاده، سهراب نگارگر، حسن بخشی شایان صفحه 16
    زمینه و اهداف
    روش بی حسی توام نخاعی اپیدورال، برای اولین بار در سال 1937 توسط "سورسی" توصیف شد. این محقق، این تکنیک را اپی ساب دورال نامید، چون اول سوزن را وارد فضای زیر عنکبوتیه می کرد و بی حسی نخاعی انجام داد. در سالهای بعد، روش های فضای دوگانه به کار گرفته شدند، اما هیچ کدام از این روش ها آسان و بدون عارضه نبودند. در این مطالعه، بی حسی نخاعی با بی حسی توام نخاعی اپیدورال از نظر میزان بروز سردرد، درصد عدم موفقیت، شروع اثر و عوارض حین عمل مقایسه شده است. هدف از انجام این مطالعه، به کارگیری یک سوزن دوکاناله مخصوص برای انجام بی حسی توام نخاعی اپیدورال بود که یک تکنیک سالم و بی خطر محسوب می شود. با این تکنیک، می توان همزمان از مزایای روش های اپیدورال و نخاعی برخوردار شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که به صورت آینده نگر و دوسوکور انجام شده است، در 60 بیمار در دو گروه مجزا قرار داده شده اند. در گروه شاهد 30 بیمار با سوزن نخاعی شماره 25 تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند و در گروه دوم در 30 بیمار با سوزن دوکاناله بی حسی توام نخاعی اپیدورال انجام گرفت؛ در هر دو گروه از 3 میلی لیتر بوپیواکائین 0.5 درصد ایزوبار برای بی حسی نخاعی استفاده شد. تمام بیماران، کاندیدای اعمال جراحی الکتیو اورولوژیک و احشای لگنی بودند؛ در کلاس I, II, III ASA قرار داشتند و فاقد هرگونه کنتراندیکاسیون برای بی حسی نخاعی اپیدورال بودند.
    یافته ها
    میزان عدم موفقیت در گروه نخاعی 13.2 درصد بود و در گروه توام، هیچ موردی از عدم موفقیت در انجام "راشی" وجود نداشت (P=0.04) میزان سردرد در گروه توام صفر و در گروه نخاعی. 66 درصد بود (P=0.05) متوسط زمان شروع اثر بی حسی نخاعی در گروه شاهد 4 ثانیه و در گروه توام 3.77 ثانیه بود. در گروه شاهد (نخاعی) در 33.3 درصد موارد دو بار برای انجام بی حسی نخاعی سعی شده بود؛ در گروه توام در صددرصد موارد، یک بار تلاش کافی بود (P=0.03). از نظر عوارض حین عمل، تفاوت چندان قابل ملاحظه نبود. عمق فضای اپیدورال در گروه توام، 5.44 میلی متر محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    با به کارگیری سوزن مخصوص دوکاناله، گذاشتن اولیه کاتتر اپیدورال و انجام بی حسی نخاعی بعد از آن بدون تداخل، در گذاشتن کاتتر امکان پذیر می شود.
    این روش ضمن کاهش میزان عدم موفقیت در بی حسی نخاعی و ایجاد سطح بی حسی مزایای زیر را به همراه دارد: شروع اثر سریعتر است، میزان سردرد بعد از بی حسی نخاعی کاهش می یابد و از میزان عدم موفقیت نخاعی کاسته می شود. در این تکنیک عمق فضای اپیدورال اندازه گیری می شود تا به آسانی بتوان سوزن اپیدورال را جابه جا کرد؛ همچنین امکان طولانی کردن اثر بی حسی، گسترش بی حسی از طریق مصرف مقادیر کم داروی بی حسی با کاتتر اپیدورال و آنالژزی بعد از عمل با استفاده از کاتتر اپیدورال، وجود دارد. با توجه به مزایای تکنیک توام با سوزن دوکاناله، این تکنیک برای اعمال جراحی اورولوژیک، احشای لگنی و اندامهای تحتانی مخصوصا اگر بی دردی بعد از عمل، ضرورت داشته باشد، توصیه می شود.
    کلیدواژگان: بی حسی نخاعی، بی حسی اپیدورال، بی حسی توام نخاعی - اپیدورال
  • معصومه زیرک جوانمرد، رجبعلی صدرخانلو صفحه 20
    زمینه و اهداف
    هالوپریدول یکی از مشتقات بوتیروفنون است که به عنوان داروی آرام بخش قوی مصرف می شود. این دارو در روند جایگزینی جنین در اندومتر دخالت می کند و باعث بروز بدشکلی در اندامها به صورت فوکوملیا و کاهش وزن جنین می شود.
    روش بررسی
    به منظور بررسی اثر هالوپریدال بر رشد جوانه اندام و کاهش وزن جنین، در روز هشتم حاملگی این دارو به میزان 5 و 10 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن از طریق داخل صفاقی به موشهای حامله تزریق شد. در روز سیزدهم جنین ها از رحم خارج شدند و تحت بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این تحقیق مشخص شد که هالوپریدول می تواند باعث کاهش جنین ها شود. اوج این کاهش در جنین هایی دیده می شود که در دو انتهای رحم واقع شده اند (این جنین ها به صورت جنین جذب شده مشاهده می شدند). همچنین تاخیر مشهود در رشد اندامها، به صورت بیرون زدگی در ناحیه طرفی بدن دیده شد. در برشهای میکروسکوپی، اندامها به صورت محور مزانشیمی دیده می شدند که توسط اکتودرم سطحی پوشیده شده بودند.
    نتیجه گیری
    تاثیر هالوپریدول، به صورت افزایش کورتیکواسترونها به ویژه گلوکوکورتیکوئیدها، اعمال می شود. این امر باعث کاهش هورمون رشد، کاهش تشکیل استخوان و افزایش جذب استخوان می شود؛ همچنین تزریق این دارو در مراحل اولیه شکل گیری جوانه اندام، مانع از تراکم و تمایز سلولهای جنینی در جهت تشکیل محورهای اولیه استخوان می شود.
    کلیدواژگان: هالوپریدول، تکامل اندام، ناهنجاری، جنین موش
  • محسن سکوتی، وحید منتظری، پروین شکوری، عطاء ادهمی، عزت سادات سیدی صفحه 24
    زمینه و اهداف
    هدف این مقاله، بررسی اشکالات پیش آمده در تشخیص کیست هیداتیک ریه در رادیوگرافی های قفسه سینه است. کیست هیداتیک ریه در مناطق آندمیک مناظر گوناگونی را ایجاد می کند که گاهی با دیگر بیماری های ریوی قابل اشتباه هستند. در مطالعه ای که توسط "اوزواران" و همکاران در ترکیه (یکی از مناطق آندمیک کیست هیداتیک) صورت گرفته، به بررسی عوامل لغزش در قابلیت تشخیصی رادیوگرافی قفسه سینه در کیستهای هیداتیک عارضه دار و بدون عارضه پرداخته شده است، اما در این بررسی میزان حساسیت و ویژگی رادیوگرافی قفسه سینه مشخص نشده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه، 50 کلیشه رادیوگرافی قفسه سینه که مشکوک به کیست هیداتیک ریه بودند (مربوط به سالهای 1370 تا (1380، بدون ارایه شرح حال و نتایج اقدامات تشخیصی دیگر، توسط 3 متخصص رادیولوژی به صورت "کور" بررسی شدند و نتایج به دست آمده، با تشخیص قطعی حین عمل و گزارش پاتولوژی، مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    نظر متخصصان رادیولوژی در این تحقیق در جداول 1، 2 و3 آورده شده است که وجود عوامل لغزش تشخیصی را در تفسیر رادیوگرافی ساده قفسه سینه در موارد کیست هیداتیک ریوی نشان می دهد. با جمع آوری این نتایج در جدول 4، میزان حساسیت و ویژگی این روش مشخص شده است. میزان حساسیت رادیوگرافی ساده قفسه سینه در بیماران دچار کیست هیداتیک ریوی عارضه دار 73 درصد و در گروه بدون عارضه 78 درصد و میزان ویژگی آن در دو گروه فوق به ترتیب 72.5 و 72.4 درصد بوده است.
    نتیجه گیری
    در مناطق آندمیک کیست هیداتیک، این بیماری ممکن است در رادیوگرافی قفسه سینه خود را به اشکال مختلفی نشان بدهد و همواره باید در تشخیص افتراقی انواع ضایعات ریوی مد نظر قرار گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده، برای تشخیص دقیقتر بیماری، استفاده از CT اسکن، سونوگرافی و برونکوسکوپی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: کیست هیداتیک ریه، رادیولوژی، لغزش تشخیصی
  • اصغر صالح پور رنجدوست فام، محمدرضا نهایی، ثریا محمد اسفنجانی صفحه 28
    زمینه و اهداف
    وجود میکروارگانیسمهای پاتوژن در مناطقی که افراد زیادی از آنها استفاده می کنند، خطر بالقوه انتقال این میکروارگانیسمها را در جامعه افزایش می دهد. این مطالعه، در خوابگاه دختران فجر 2 دانشگاه علوم پزشکی تبریزی انجام شد. بعد از تبدیل محل به خوابگاه، برای ضد عفونی آن از ترکیبات هالامید 5 در هزار (کلرامین) استفاده شده بود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر ضدعفونی کنندگی ترکیب هالامید بر نواحی مختلف خوابگاه بود. برای مقایسه میکروارگانیسم های جدا شده، نمونه برداری یکسانی از محل خوابگاه دختران فجر 1 دانشگاه نیز به عمل آمد تا حضور هرگونه ارگانیسم پاتوژن متعلق به کاربری قبلی مشخص گردید.
    روش بررسی
    نمونه برداری از محلهای مختلف هر دو خوابگاه انجام شد. سوابهای تهیه شده بلافاصله در محیط کشت "تریپتی کیس سوی براث" قرار داده شدند. بعد از انکوباسیون، نمونه ای از محیط فوق به محیط های کشت منتقل شد و رشد هر گونه ارگانیسم تحت مطالعه قرار گرفت. برای بررسی از نظر عوامل قارچی نیز نمونه های از محیط فوق به محیط های کشت منتقل شد و رشد هر گونه ارگانیسم تحت مطالعه قرار گرفت. برای بررسی از نظر عوامل قارچی نیز نمونه های تهیه شده در محیط های کشت قارچی و در دمای 25 درجه سانتیگراد نگهداری شدند و در هر روز از نظر رشد قارچ ها مورد مطالعه قرار گرفتند؛ ارگانیسمها پس از رشد لازم ، تعیین هویت شدند.
    یافته ها
    نتیجه مطالعه، نشانگر حضور باکتری های بالقوه پاتوژن بود (از قبیل سودوموناس و باکتری هایی که اغلب در عفونت های بیمارستانی دخالت دارند، مانند اشریشیاکلی، کلیسیلا، پروتئوس و نیز باکتری های فرصت طلب از قبیل استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و باسیلوس سوبتیلیس). از نظر قارچ های ایزوله شده نیز مخمرها و قارچ های رشته ای (از نوع ساپروفیت) شناسایی شدند. مقایسه میکروارگانیسمهای دو خوابگاه، نشانگر حضور بیشتر باکتری های گرم منفی و قارچها در خوابگاه دختران فجر 2 بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشانگر عدم کارآیی لازم هالامید در هزار در حذف باسیلهای گرم منفی و اسپور قارچهای ساپروفیت هستند و نیاز به استفاده از روش های موثر ضدعفونی را گوشزد می کنند.
    کلیدواژگان: هالامید (کلرامین)، باکتری، قارچ، ضد عفونی، خوابگاه
  • مسیح الله طاهر، منوچهر مصری پور، مینا فردوسی صفحه 32
    زمینه و اهداف
    غدد درون ریز یکی از مهمترین سیستمهای کنترل بدن را تشکیل می دهند و از طریق ترشح هورمونها، اثر تنظیمی بر اکثر سلولها اعمال می کنند. عوامل مختلفی فعالیت غدد داخلی را تحت تاثیر قرار می دهند که از آن جمله می توان به افزایش یا کاهش ترشحات سایر غدد اشاره کرد. شناخت و بررسی این تاثیرات متقابل، از اهمیت و موقعیت خاصی در تشخیص بیماری ها برخوردار است. بنابراین، در این تحقیق تصمیم به بررسی تاثیر هورمونهای تیروئید بر فعالیت بخش قشری غدد فوق کلیه گرفته شد و بدین منظور میزان 17- هیدروکسی کورتیکواستروئیدهای ادرار که تابولیت آندروژی بخش قشری هستند، نسبت به کراتینین ادرار 24 ساعته مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش بررسی
    گروه مورد مطالعه شامل 100 نفر افراد سالم به عنوان شاهد (با میانگین سنی 7±35) و 100 نفر بیمار مبتلا به هیپرتیروئیدی بود؛ این افراد دارای T4 و T3 بالا و TSH پایین و علایم بالینی (شامل کاهش وزن علیرغم افزایش اشتها، تاکی کاردی، کم خوابی و حساسیت به گرما) بودند و بین سالهای 80-75 به مرکز تشخیصی مهدیه اصفهان مراجعه کرده بودند. میانگین سنی گروه مورد مطالعه 7±35 بود و در آنان میزان T4،T3 و TSH، 17- هیدروکسی کورتیکواستروئیدها و17 - کتواستروئیدهای ادرار اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میزان 17- هیدروکسی کورتیکواستروئیدهای ادرار افراد سالم که در طیف طبیعی محسوب می شوند، 9.6-2 میکروگرم بر میلی گرم کراتینین با میانگین 1.870±5.4 بود؛ این میزان در بیماران مبتلا به هیپرتیروئیدی 1.2±5.85 و در بیماران هیپرتیروئید 23-15.1 واحد با میانگین 2.87±17.9 تعیین گردید و با استفاده از آزمون t، اختلاف معنی داری (P<0.01) در هر دو مورد مشاهده شد. در بررسی آماری با روش تعیین ضریب همبستگی، نتایج زیر در ارتباط با تغییرات هورمونهای تیروئیدی و تاثیر این ترشحات بر هورمونهای بخش قشری غدد فوق کلیه، حاصل شدند. در افراد سالم همبستگی بین هورمونهای تیروئیدی و TSH با 17- کتواستروئیدها و 17- هیدروکسی استروئیدهای ادرار مشاهده نگردید. در افراد مبتلا به هیپرتیروئیدی، همبستگی مستقیم، قوی و مثبتی بین میزان T4 و T3 با میزان 17- هیدروکسی استروئیدهای ادرار مشاهده نکردید. در افراد مبتلا به هیپرتیروئیدی، همبستگی مستقیم، قوی و مثبتی بین میزان T4 و T3 با میزان 17- کتواستروئیدها و 17- هیدروکسی استروئیدهای ادرار 24 ساعته مشاهده گردید r=0.64-0.72) و (P<0.05 در نهایت، بین TSHبا 17- کتواستروئیدها و 17- هیدروکسی استروئیدهای ادرار 24 ساعته در بیماران مبتلا به هیپرتیروئیدی، نوعی همبستگی مستقیم قوی و منفی وجود داشت (r=0.74).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حال از این پژوهش که گویای اثر ترشحات هورمونهای تیروئیدی بر بخش قشری غدد فوق کلیه هستند، شاید بتوان چنین اظهارنظر کرد که افزایش میزان هورمونهای تیروئیدی نوعی تحمیل را بر سیستم فوق کلیه اعمال می کند و احتمالا تنظیم غده تیروئید، در کاهش ترشحات هورمونهای بخش قشری غدد فوق کلیه موثر است. بنابراین، چنین به نظر می رسد که اگر کنترل هورمونهای تیروئیدی توام با تنظیم ترشحات بخش قشری غدد فوق کلیه انجام پذیرد، نتایج بهتری حاصل خواهند شد.
    کلیدواژگان: غدد تیروئید، غدد فوق کلیه، T4، T3، TSH 17 - کتواستروئیدها، 17 - هیدروکسی استروئیدهای ادرار
  • محمود عمرانی، عزت سادات سیدی صفحه 37
    زمینه و اهداف
    هموفیلی به مجموعه ای بیماری ها اطلاق می شود که با نقایص انعقادی همراه هستند و اگر درمان سریع انجام نشود، گاهی اوقات سبب مرگ بیمار می شوند. با پیشرفت تغییرات به وجود آمده در زمینه تشخیص و درمان هموفیلی، عدم کارآمدی مفصل ایجاد می شود و باعث معلولیت فرد می گردد. هدف ازاین بررسی، آشنایی با تغییرات رادیولوژیک ناشی از هموفیلی در استخوانها و خارج از استخوان است.
    روش بررسی
    از تمام بیمارانی که با خونریزی مفصلی به بیمارستان شهید قاضی مراجعه کرده بودند، رادیوگرافی به عمل آمد و تغییرات آن بررسی شد. در خونریزی های خارج مفصلی نیز از سونوگرافی یا CT اسکن کمک گرفته شد. برخی از بیماران، به مدت سالها تحت کنترل بودند.
    یافته ها
    241 بیمار به علت ابتلا به خونریزی ناشی از نقص انعقادی به بیمارستان شهید قاضی تبریز مراجعه کرده بودند که در بین آنان 192 بیمار، ابتلا به هموفیلی را نشان می دادند. در 164 نفر کمبود فاکتور) VIII هموفیلی (A و در 28 بیمار نقص فاکتور IX (هموفیلی (B مشخص شد؛ موردی از ابتلا به هموفیلی نوع C این مرکز وجود نداشت. بیماران از تمام شهرهای استان به کلینیک هموفیلی بیمارستان مراجعه کرده بوند. بیشترین ابتلا در مفاصل زانو دیده شد. مچ پا، آرنج، مچ دست، هانش و شانه، به ترتیب گرفتار بودند. سایر مفاصل نیز در امان نبودند.
    نتیجه گیری
    تشخیص به موقع و درمان حفاظتی غیر جراحی، بهترین روش برای حفظ سلامت این بیماران است. چون پونکسیون و بیوپسی در این افراد خطرناک است، آشنایی با تغییرات رادیوگرافیک در تشخیص گرفتاری مفصل اهمیت دارد. اگر بتوانیم بیماران را با آموزش، از بچه دار شدن و این حداقل از به دنیا آوردن فرزندان پسر بازداریم، می توانیم امیدوار باشیم که شیوع بیماری کنترل شود.
    کلیدواژگان: هموفیلی، هموفیلی A، هموفیلی B، نقص انعقادی
  • محمود عیدی، معروف انصاری صفحه 41
    زمینه و اهداف
    ریکاوری از بیهوشی، ممکن است با عوراض متعددی همراه باشد. یکی از این عوارض که مصرف اکسیژن بدن را شدیدا افزایش می دهد، لرز بعد از عمل است که ممکن است در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر و نارسایی قلبی خطرناک باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر کلونیدین بر روی لرز بعد از عمل است.
    روش بررسی
    طی یک مطالعه آینده نگر، 100 بیمار به طور تصادفی در بیمارستان شهدا، زنان و نیکوکاری انتخاب و به دو گروه 50 نفری A و B تقسیم شدند. به بیماران گروهA، 0.2 mg کلونیدین قبل از بیهوشی داده شد و این بیماران با بیماران گروه B (گروه شاهد) که پلاسبو دریافت کرده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. در این بیماران، متغیرهای دیگری غیر از لرز از قبیل فشارخون ضربان قلب در دوره قبل و حین عمل جراحی اندازه گیری شدند و تاثیر نوع و مدت جراحی بر روی لرز بعد از عمل، مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    درصد وقوع لرز در گروه A نسبت به گروه B کاهش معنی داری را نشان می داد. ارتباط نوع و مدت عمل با شیوع لرز معنی دار بود و اختلاف فشار خون حین عمل نیز در بیماران دو گروه از نظر آماری معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نتیجه این مطالعه حاکی از این است که کلونیدین با اثر مرکزی خود سبب کاهش شیوع لرز در دوره بعد از جراحی می گردد و میزان این کاهش حدود 20 درصد است.
    کلیدواژگان: کلونیدین، لرز، بی هوشی عمومی
  • اسماعیل فلاح، جاوید مرتضوی، سید هادی ملجایی، نسرین مهدی پور زارع، مهدی کریمی نژاد اصل صفحه 45
    زمینه و اهداف
    توکسوپلاسموز یکی از عفونتهای مشترک بین انسان و حیوان در جهان است. در شکل مادرزادی، عامل بیماری از طریق جفت به جنین منتقل می شود. عفونت اکتسابی، در اثر خوردن اووسیستهایی که گربه دفع می کند و یا از طریق گوشت آلوده، ایجاد می شود. عفونت مادرزادی ممکن است سبب مگر جنین، تغییرات مرضی سیستم اعصاب مرکزی و یا اختلالات چشم شود. شکل اکتسابی بیماری، اغلب بدون علامت بوده و یا با احساس ناراحتی عمومی و کوریورتینیت همراه است. در افرادی که دچار اختلاف سیستم ایمنی هستند، در بیماران مبتلا به بیماری های بدخیم، در افرادی که تحت پیوند عضو قرار گرفته اند و در بیماران مبتلا به ایدز، عفونت ممکن است به صورت حاد و کشنده رخ بدهد. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع آنتی باید ضدتوکسوپلاسما گوندئی در سرم خون بیماران مبتلا به بیماری های بدخیم (سرطانی) در افراد مراجعه کننده به بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز بود.
    روش بررسی
    در این بررسی از 100 بیمار دچار نقص ایمنی که مبتلا به بدخیم لنفوم، هوچکین و سایر بدخیمی ها بودند، نمونه برداری صورت گرفت. در همه بیماران، علایم بالینی مختلف مانند تب، سرفه، پنومونی، سرگیجه، سردرد، لنفادنوپاتی، ارگانومگالی و علایم نورولوژیک وجود داشتند. از هر بیمار 5 میلی لیتر خون گرفته شد و پس از سانتریفوژ و گرفتن سرم، نمونه در سردخانه 20- درجه سانتیگراد تا هنگام آزمایش نگهداری گردید. در روش ایمونوفلورسنت غیرمستقیم، آنتی ژنهای مورد استفاده شامل تاکی زوئیتهای توکسوپلاسما با وفور 10 میلیون انگل در میلی لیتر بودند و کونژوگه مصرفی، آنتی هیومن IgG بود. تاریخ انقضای همه مواد مصرفی معتبر بود و روش آزمایش با روش استاندارد کتابهای مرجع مطابقت اشت.
    یافته ها
    شیوع توکسوپلاسموز با تیتر 1:20 معادل 48 درصد بود. بیشترین درصد عفونت در سنین 70-61 (66.6 درصد) و کمترین آن در سنین بالاتر از 70 (14.2 درصد) مشاهده گردید. بیشترین درصد عفونت در افرادی که محصل بودند یا شغل آزاد داشتند (به ترتیب 61.5 و 59.1 درصد) مشاهده شد و کمترین میزان مربوط به افراد دارای شغل دولتی (28.6 درصد) بود. بیشترین درصد عفونت در افرادی که در روستا زندگی می کردند، مشاهده گردید (53.4 درصد). بیشترین فراوانی تیتر آنتی بادی در عیار 1:100 (تعداد 16 نفر) و کمترین فراوانی آنتی بادی در عیار 1:200 (تعداد 5 نفر)، دیده شد. تیتر آنتی بادی 1:800 در چهارنفر از بیماران در سنین 70-61 مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    اگرچه در تعدادی از بیماران، توکسوپلاسموز علایم بالینی واضحی دارد، در اکثر افراد دارای کفایت ایمنی، این عفونت بدون علامت خاصی سیر خود را دنبال می کند. چون توکسوپلاسموز می تواند در افراد مبتلا به نقایض ایمنی منجر به بیماری عود کننده و سیستمیک شود، امروزه اهمیت این عفونت در این گروه از مبتلایان افزایش یافته است. با توجه به شیوع موارد مثبت در این بیماری، باید هر چند وقت یک بار برای پی بردن به تبدیل عفونت مزمن به عفونت حاد، اقدام به اندازه گیری تیتر سرمی بیماران شود؛ همچنین این بیماران باید تحت درمان ضدتوکسوپلاسموز قرار بگیرند.
    کلیدواژگان: توکسوپلاسموز، نقص ایمنی و بدخیمی، ایمونوفلورسنت غیرمستقیم
  • فیبا قادری، جواد باقری صفحه 50
    زمینه و اهداف
    ادم یکی از علایم بالینی شایع با عوارض بسیار زیاد است که توجه ویژه ای را در درمان و برنامه های توانبخشی به خود اختصاص داده است. ادم به وجود مقادیر مایع غیرطبیعی در فضای بافت خارج سلولی بدن گفته می شود. وازوترین به عنوان یکی از روش های بالینی در فیزیوتراپی برای کاهش ادم به کار می رود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر وازوترین در کاهش ادم اندام تحتان است.
    روش بررسی
    سیزده بیمار (یازده زن و دو مرد) که به ادم اندام تحتانی مبتلا بودند، به صورت غیرتصادفی ساده از بین مراجعه کنندگان به درمانگاه های ارتوپدی، بدون توجه به سن یا جنس، انتخاب شدند. متوسط سن این بیماران 45.54 (با طیف 17 تا 63 سال) و علت مراجعه آنان وجود ادم در اثر واریس وریدی، لنف ادم یا ادم پس از بی حرکتی بود. این بیماران تحت درمان با وازوترین قرار گرفتند. پارامترهای درمان عبارت بود از:فشار مثبت: 0.05 بار؛ زمان حفظ فشار مثبت: 30 ثانیهفشار منفی: 0.3 بار؛ زمان حفظ فشار منفی:10 ثانیهکل زمان درمان: 30 دقیقه؛ تعداد جلسات درمان: 15-10 جلسه (به صورت سه بار در هفته)
    یافته ها
    اطلاعات جمع آوری شده، با نرم افزار آماری SPSS ver. 6 و آزمون t مزدوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مشخص شد که نتایج از نظر کاهش حجم ادم(P=0.02)، درد(P<0.001)، حساسیت در لمس (P<0.001) و افزایش مدت زمان خستگی پذیری (P<0.001) معنی دار هستند.
    نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهند که وازوترین با پارامترهای ذکر شده، در درمان ادم اندام تحتانی و عوارض ناشی از آن موثر است.
    کلیدواژگان: ادم، وازوترین، واریس وریدی
  • ناهیده قند چیلر، سعید خامنه، جعفر شهامفر، مهری جعفری شبیری صفحه 54
    زمینه و اهداف
    یائسگی در مطالعات اپیدمیولوژیک به صورت قطع قاعدگی به مدت 12 ماه متوالی بدون علت مشخص (از قبیل مصرف هورمون، کمبود غذایی و جراحی رحم یا تخمدانها) تعریف می شود. قطع واقعی قاعدگی، به از دست دادن فولیکولهای تخمدان نسبت داده می شود که طی آن تا چند سال زنان دچار تغییرات اندوکرین، سوماتیک و روانی می شوند و این تغییرات مربوط به روند پیر شدن تخمدانها و کمبود استروژن هستند. از طرف دیگر، نگرش زنان چه قبل از یائسگی و چه بعد از یائسگی نسبت به این پدیده، از جمله مسایل مطرح است. این پژوهش با هدف بررسی نگرش زنان در مورد پدیده یائسگی و عوامل مرتبط با آن، در شهر تبریز انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی "مقطعی" است که ضمن تعیین میانگین سن یائسگی و نگرش زنان در مورد آن، ارتباط این پدیده را با متغیرهای دیگر از قبیل سن اولین قاعدگی، مصرف قرصهای جلوگیری از حاملگی و مصرف سیگار، مورد ارزیابی قرار داده است. تعداد 448 نفر از زنان یائسه و 256 نفر از زنان غیریائسه، با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری و در پرسشنامه ثبت گردیدند. سپس اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS آنالیز شدند و با استفاده از آزمون ANOCA و آزمون t، ارتباط متغیرها مطالعه شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بر اساس یافته های این مطالعه، سن متوسط یائسگی 5.54±47.38 سال تعیین شد و بیشترین فراوانی (43.75 درصد) در بین 46 تا 50 سالگی دیده شد. همچنین این پژوهش نشانگر نگرش مثبت به این پدیده در 25.45 درصد از زنان و نگرش منفی در 55.13 درصد از زنان و بالاخره بیانگر بی نظر بودن در 19.42 درصد از زنان بود. یافته های این پژوهش هیچگونه ارتباطی را بین سن یائسگی و عوامل بررسی شده (شامل سن اولین قاعدگی، مصرف قرصهای جلوگیری از حاملگی و مصرف سیگار) نشان ندادند. برای بررسی ارتباط سن یائسگی و قرصهای جلوگیری از حاملگی از آزمون t و برای مطالعه رابطه یائسگی با اولین قاعدگی و سیگار از آزمون ANOVA استفاده شد (به ترتیب،(P=1.5, P=0.494, P=0.424. متداولترین علایم مرتبط با یائسگی، به ترتیب شامل وجود ترشحات واژن، خونریزی بعد از یائسگی، کاهش میل جنسی، استئوپروز، تحریک پذیری، اضطراب، بیخوابی و گرگرفتگی بودند.
    نتیجه گیری
    زنان شهر تبریز از سن یائسگی نسبتا پایین برخوردار هستند و اکثرا در مورد این پدیده نگرش منفی دارند. دو گروه قبل و بعد از یائسگی در مقایسه با هم، اختلاف آماری معنی داری را از نظر نگرش مثبت و منفی به این پدیده نشان نداند.
    کلیدواژگان: سن یائسگی، نگرش، عوامل موثر بر یائسگی
  • یوسف کوه سلطانی، ولی عبادی صفحه 58
    زمینه و اهداف
    شمارش گلبولهای سفید خون، ساده ترین و قابل دسترس ترین شاخص التهاب است. در حوادث حادی مانند آنژین ناپایدار (UA) و یا انفارکتوس حاد میوکارد (AMI)، گلبولهای سفید خون (WBC) افزایش پیدا می کنند. هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط بین شدت افزایش گلبولهای سفیدخون و میزان عوارض و مرگ و میر در UA و AMI است.
    روش بررسی
    تعداد 1840 بیمار که با تشخیص UA و AMI از اوایل سال 1377 لغایت نیمه اول سال 1380 در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز بستری شده بودند، در دو گروه مساوی مورد بررسی قرار گرفتند. از کل بیماران مبتلا به UA (920 نفر) تعداد 436 مرد و 484 زن با (میانگین سنی 57) و از کل بیماران مبتلا به AMI (920 نفر) 618 نفر مرد و 320 نفر زن (با میانگین سنی 63) بودند. در تمام بیمارن به طور روتین شمارش گلبولهای سفید خون در دو روز اول پس از شروع علایم انجام شد و ارتباط موربیدیته و مرگ و میر بیمارستانی با شدت لکوسیت استخراج گردید.
    یافته ها
    درد سینه عمده ترین شکایت در کل بیماران (51.6 درصد) بود. شایعترین یافته در الکتروکاردیوگرافی بیمارن مبتلا به AMI، تغییرات (70.6) ST درصد و در بیماران مبتلا به UA معکوس شدنT (47.8درصد) بود. تغییرات آنزیمی (CPK وLDH و CK-MB) همراه با تغییرات الکتروکاردیوگرافیک، معیارهای افتراق انفارکتوس حاد میوکارد از آنژین ناپایدار بودند. شمارش گلبولهای سفید خون در همه بیماران در دو روز اول پس از شروع علایم انجام می شد که متوسط آن 7100 /mm3بود. در 86 درصد بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار، تعداد لکوسیت کمتر از 10000 /mm3 بود. در تعدادی از این بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار که بیماران مبتلا مدت بستری در بیمارستان تبدیل به انفارکتوس حاد میوکارد شده بود، اکثرا تعداد لکوسیت خون بالای 10000 /mm3 بود. در بیماران مبتلا انفارکتوس حاد میوکارد، اغلب تعداد WBC بالای 10000 /mm3 بود. مرگ و میر ناشی از انفارکتوس حاد میوکارد، اکثرا در بیمارانی رخ داده بود که دارای WBC بالای 10000 /mm3 بودند.
    نتیجه گیری
    اگر چه تعداد گلبولهای سفیدخون از شاخصهای غیراختصاصی التهاب است، تعداد WBC در حد بالای 10000 /mm3 عاملی مهم در پیش بینی وخیم تر شدن آنژین ناپایدار (تبدیل به انفارکتوس میوکارد) و ایجاد شوک کاردیوژنیک و مرگ و میر داخل بیمارستانی در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد محسوب می شود.
    کلیدواژگان: انفارکتوس حاد میوکارد (AMI)، آنژین ناپایدار (UA)، گلبولهای سفید خون (WBC)، عوارض بیمارستانی، مرگ و میر بیمارستانی
  • قدرت محمدی، میر رحیم سیاح ملی، دکترعابدین عابدینی صفحه 62
    زمینه و اهداف
    شیوع رتراکسوین پرده در بیماران مبتلا به اوتیت میانی مزمن که تحت عمل تمپانوماستوئیدکتومی قرار می گیرند، نسبتا زیاد است. تشخیص و درمان این بیماران، یکی از مشکلات بزرگ گوش، حلق و بینی است؛ این بیماری عامل اصلی انسداد طولانی مدت شیپور استاش است که تحقیق و بررسی بیشتری را می طلبد. هدف از این مطالعه، شناخت و درمان این بیماران و جلوگیری از رتراکسیون بعدی بود.
    روش بررسی
    400 بیمار تمپانوماستوئیدکتومی شده در بخش گوش، حلق و بینی بیمارستان امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد، 40 بیمار دچار رتراکسیون تمپان بودند. همه بیماران قبل از عمل با اتوسکوپ و میکروسکوپ معاینه شدند؛ در 19بیمار قعر پاکت قابل مشاهده بود و کاهش هدایتی شنوایی حدود 45-35 دسی بل بود. در 21 بیمار باقیمانده، عمق رتراکسیون در معاینه با اتوسکوپ و میکروسکوپ مشاهده نشد و در حین عمل دیده شد که پاکت به آتیک، آنتر و گوش میانی گسترش یافته است؛ کاهش شنوایی در این موارد 60-45 دسی بل بود. همگی بیماران اودیومتری و تمپانومتری شده بودند؛ تمپانومتری از نوع B گزارش شده بود، اما در اودیومتری کاهش شنوایی در حد 60-35 دسی بل وجود داشت.
    یافته ها
    از 40 بیمار عمل شده، 28 نفر که دچار خوردگی استخوانچه ای بودند، در دو مرحله عمل شدند. در مرحله اول، رفع کامل پاتولوژی صورت گرفت و در مرحله بعدی، بازسازی استخوانچه انجام شد. در 12 بیمار کلستئاتوم فقط در قسمت خلفی فوقانی وجود داشت. اما خوردگی استخوانچه ای وجود نداشت. برای تمپانوپلاستی از فاسیای تمپورال استفاده شد. متاسفانه در همه این 40 بیمار، بدکاری شیپور استاش تا حدودی وجود داشت، اما در 8 نفر مجددا رتراکسیون پاکت پیشرفت کرد؛ در این بیماران از گرافت پری کوندریومی غضروف تراگوس استفاده شد و بعد از عمل دوم، در پیگیری 18 ماهه رتراکسیون پاکت پیشرفت کرد؛ در این بیماران از گرافت پری کوندریومی غضروف تراگوس استفاده شد و بعد از عمل دوم، در پیگیری 18 ماهه رتراکسیون مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    انسداد طولانی مدت شیپور استاش، عامل اصلی رتراکسیون پرده تمپان در قسمت خلفی - فوقانی است؛ در چنین مواردی، باید گوش میانی به طور دقیق معاینه شود و پاتولوژی موجود در گوش میانی تمیز و عملکرد شیپور استاش به حال طبیعی برگردانده شود.
    کلیدواژگان: رتراکسیون، پرده تمپان، بدکاری شیپور استاش، کلستئاتوم
  • محمد میرزایی صفحه 65
    زمینه و اهداف
    هدف از این مطالعه، بررسی میزان شیوع سندرم سودواکسفولیاسیون (PXS)، ارتباط آن با کاتاراکت سنی و مقایسه میزان بروز عوارض قبل از عمل و حین عمل کاتاراکت در افراد مبتلا به PXS و بدون PXS بود.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت توصیفی - مقطعی در 185 چشم مبتلا به کاتاراکت که تحت عمل جراحی کاتاراکت به روش ECCE قرار گرفته بودند انجام شد و مندرجات پرونده ها در سه برهه زمانی [در 1) ویزیتهای درمانگاهی؛ 2) ویزیت قبل از عمل: و 3) شرح حال جراحی] از نظر شیوع PXS در این طیف خاص سنی، شیوع جنسی، یک طرفه یا دو طرفه بودن، عوارض قبل از عمل و عوارض حین عمل، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 185 چشم عمل شده 422 مورد (8.22 درصد) مبتلا به PXS بودند و این اختلال در 224 مورد (53 درصد) دو طرفه بود. 247 مورد (58.53 درصد) مرد و 175 مورد (41.47 درصد) زن بودند. شیوع سفتی مردمک 21 مورد (5 درصد)، لرزش عدسی 52 مورد (12.5درصد)، فشار داخل چشمی بالا 40 مورد9.5) درصد)، سکتور ایریدکتومی 42 مورد (10 درصد)، اسفنکتروتومی 4 مورد (1 درصد) و خروج مایع زجاجیه 23 مورد (3.5 درصد) بود.
    نتیجه گیری
    سندرم سودواکسفولیاسیون یافته شایعی در افراد مبتلا به کاتاراکت ناشی از افزایش سن در افراد مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی علوی تبریز است؛ این سندرم در مردان شیوع بیشتری از زنان دارد و عوارض حین عمل کاتاراکت در افراد مبتلا بیشتر از افراد غیرمبتلا هستند.
    کلیدواژگان: سودواکسفولیاسیون، کاتاراکت، سفتی مردمک
  • لاله میرزایی، داود علیزاده داغستانی، مهری جعفری شبیری، مرتضی اشرفی صفحه 69
    زمینه و اهداف
    میزان مرگ و میر و موربیدیته دوران پری ناتال، در مبتلایان به محدودیت رشد داخل رحمی جنین (IUGR) ده برابر بیش از نوزادان سالم است. تشخیص صحیح و دقیق IUGR سبب کاهش عوارض و اتخاذ تدابیر درمانی مناسب می شود. معاینه قبل از تولد و سونوگرافی قبل از تولد، از روش های مرسوم برای غربالگری جنینهای مبتلا به محدودیت رشد دال رحمی هستند که بر اساس مطالعات گوناگون، نسبت به یکدیگر مزایا و معایبی دارند.
    روش بررسی
    در این مطالعه، پرونده های بیماران بستری در بیمارستانهای طالقانی و الزهرای تبریز به طور جداگانه به مدت دوازده ماه بررسی شدند و دقت تشخیصی سونوگرافی قبل از تولد و معاینات بالینی در غربالگری جنینهای مبتلا به محدودیت رشد داخل رحمی، محاسبه شد.
    یافته ها
    در این بررسی به این نتیجه رسیدیم که دقت تشخیصی یک بار سونوگرافی در سه ماهه دوم، تفاوت چندانی با دقت تشخیصی معاینات بالینی قبل از تولد ندارد، اما با انجام دادن دو بار سونوگرافی در سه ماهه دوم و یکبار در سه ماهه سوم، دقت تشیخصی سونوگرافی به صورت چشمگیری افزایش می یابد.
    نتیجه گیری
    برای تشخیص IUGR و اتخاذ تدابیر درمانی لازم و پرهیز از اقدامات غیرلازم و بی فاید، ضروری است که حداقل دو بار سونوگرافی، یکی در سه ماهه دوم و دیگری در سه ماهه سوم، انجام شود تا بتوان به نحو چشمگیر از میزان مرگ و میر و موربیدیته دوران پری ناتال کاست.
    کلیدواژگان: محدودیت رشد داخل رحمی، اولین روز آخرین پریود ماهانه، دور سر جنین، دور شکم جنین، طول استخوان ران جنین، دوران پری ناتال
  • صمد هژیر صفحه 73
    زمینه و اهداف
    احتباس حاد ادراری، رویدادی ناراحت کننده و دردناک در بزرگی خوش خیم پروستات (BPH) است که نیاز به اقدام سریع دارد. بررسی ارتباط میزان سرمی آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA) به عنوان عامل پیشگویی کننده وقوع احتباس حاد ادراری (AUR) در BPH، زمینه این تحقیق است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 60 مرد با میانگین سنی 69.6 و تشخیص BPH که در بخش اورولوژی مرکز آموزشی - درمانی سینای تبریز بستری شده و تحت عمل جراحی پروستاتکتومی قرار گرفته بودند، بررسی شدند. از تمام بیماران بلافاصله بعد از بستری شدن و قبل از هر گونه دستکاری، نمونه خون برای اندازه گیری PSA سرم گرفته شد.
    یافته ها
    آنالیز اطلاعات حاصل از این تحقیق، نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین میزان PSA سرم خون و وقوع احتباس حاد ادراری در بیماران مبتلا به BPH وجود دارد.
    نتیجه گیری
    اندازه گیری PSA سرم خون، می تواند معیار خوبی برای پیش بینی وقوع احتباس حاد ادراری و ضرورت درمانهای لازم در بیماران مبتلا به BPH باشد.
    کلیدواژگان: PSA، احتباس حاد ادراری، BPH
  • مراد هاشمزهی صفحه 75
    شیوع بیشتر اکتینومایکوز شکمی، به دنبال التهاب مزمن آپاندیس و اعمال جراحی آن دیده شده است، اما ممکن است روده بزرگ، معده، کبد، کیسه صفرا، لوزالمعده، روده باریک، ناحیه آنورکتال، اعضای لگن و دیواره قدامی شکم نیز مبتلا شوند. معمولا گرفتاری محدود به یک عضو توخالی است و بیماری منتشر داخل شکمی شایع نیست. این عفونت می تواند تابلوی مراحل بیماری های مختلفی را تقلید کند و برای درمان موفقیت آمیز آن، تشخیص دقیق ضرورت دارد.
    در این مقاله، اکتینومایکوز شکمی در زنی 45 ساله شرح داده می شود که با دردهای مبهم شکمی و توده قابل لمس در ناحیه فوقانی و تحتانی راست شکم مراجعه کرده و سپس دچار درد حاد شکم، تهوع، استفراغ و علایم انسداد روده شده بود و به علت آن تحت عمل جراحی لاپاروتومی فوری قرار گرفته بود. از نظر نمای ظاهری، توده داخل صفاقی، روده بزرگ صعودی، روده بند و جدار شکم را گرفتار کرده و مانند توده های بدخیم به بافتهای مجاور دست اندازی کرده بود؛ در این بیمار لازم شد نیمه راست روده بزرگ برداشته شود، اما تشخیص بافت شناسی به صورت اکتینومایکوز شکمی و ایجاد آبسه در ارتباط با التهاب آپاندیس گزارش شد. بیمار به طور موفقیت آمیز با عمل جراحی و درمان آنتی بیوتیک دراز مدت بهبود یافت.
    اکتینومایکوز اغلب شبیه بیماری بدخیم تظاهر پیدا میکند و برای تشخیص قطعی آن ممکن است لاپاروتومی لازم شود. از نظر تاریخچه، آپاندیس شایعترین عضو داخل صفاقی است که دچار این عارضه می شود و نحوه شایعتر بروز این بیماری، به صورت مجرای ترشحی بدون دلیل و پایدار به دنبال آپاندکتومی و یا تخلیه آبسه آپاندیس بوده است.
    کلیدواژگان: نئوپلاسم شکمی، اکتینومایکوز، آبسه شکمی
  • عباس افراسیابی راد، ناصر صفایی صفحه 79
    در این گزارش، زنی 23 ساله با تشخصی آنوریسم شریان پولمونر اصلی (MPA) معرفی می شود. این بیمار در مراجعه اولیه با تشخیص افوزیون پریکارد تحت عمل "پریکاردیالWindow " و بیوپسی پریکارد قرار گرفته بود. در بررسی بیشتر با اسکن توموگرافیک قفسه سینه، توده کیستیک در مدیاستن قدامی گزارش و بیمار کاندیدای جراحی گردید. عمل جراحی از طریق استرونوتومی میانی و به علت چسبندگی زیاد با کمک دستگاه در مدیاستن قدامی گزارش و بیمار کاندیدای جراحی گردید. عمل جراحی از طریق استرونوتومی میانی و به علت چسبندگی زیاد با کمک دستگاه قلب و ریه مصنوعی، انجام شد. در عمل جراحی، با تشخیص آنوریسم MPA اقدام به رزکسیون نسبی آنوریسم، بستن "مجرای شریانی باز(PDA) " و ترمیم نقص ایجاد شده با "پیچ پریکارد" گردید. بیمار بعد از دو هفته با حالت رضایت بخش بیمارستان را ترک کرد و در پیگیری یکساله نیز علایم بالینی بیمار کاملا بهبود یافته بود.
    کلیدواژگان: آنوریسم، شریان پولمونر اصلی
  • شهین عبدالهی فخیم صفحه 82
    ترومبوز سینوس لاترال قبل از دوران معرفی آنتی بیوتیکها از عوارض شایع عفونتهای گوشی محسوب می شد و با مرگ و میر بالای 90 درصد همراه بود. امروزه شیوع این عارضه کاهش پیدا کرده است؛ همچنین به علت درمان آنتی بیوتیکی، علایم بالینی آن تغییر کرده و میزان مرگ و میر آن به حدود 36-10 درصد رسیده است. امروزه این عارضه نادر بیشتر به دنبال عفونتهای مزمن گوش میانی در بزرگسالان رخ می دهد. در این مقاله، یک مورد نادر از ترومبوز سینوس لاترال در یک کودک، به دنبال ابتلا به اوتیت حاد میانی مطرح میشود. با توجه به تغییر تابلوی بالینی این بیماری و شیوع پایین آن و مرگ و میر بالای بیماری، اهمیت تشخیص به موقع و مداخله جراحی زودرس مشخص می شود. توصیه می شود در هر بیمار مبتلا به بیماری گوش میانی که به درمان دارویی مناسب جواب نمی دهد و دچار تب بالا یا مداوم و یا درد گردن شده است، اقدام به تصویر برداری با روزونانس مغناطیسی (MRI) از گوش و مغز شود.
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحات 1-22