فهرست مطالب

پژوهش نامه تاریخ اسلام - سال دوم شماره 6 (تابستان 1391)

پژوهش نامه تاریخ اسلام
سال دوم شماره 6 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/04/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محسن بهرام نژاد صفحات 5-45
    میرزا طالب خان اردوبادی، یکی از چهره های سیاسی و دیوانی عصر صفویه است که در زمان شاه عباس اول و شاه صفی به مقام وزارت عظمی منصوب شد. شواهد و مستندات تاریخی، حاکی از آن است که دستگاه دیوانی در دوران وزارت او، به لحاظ مالی و نظارت بر عملکرد کارگزاران، دچار آشفتگی شد؛ تا جائی که این شرایط، در دور نخست، منجر به عزل او از منصب وزارت، و در مرحله دوم، منجر به قتل او - توسط شاه صفی- گردید. پژوهش حاضر، حول محور این پرسش سامان یافته است که: شرایط اجتماعی و سیاسی دوران حیات میرزا طالب خان، چه تاثیری در شکل گیری شخصیت و فعالیت های او در مسند وزارت داشت؟ یافته های تحقیق، نشان می دهد که طالب خان، فاقد هرگونه استعداد کافی و شایستگی لازم برای احراز مقام وزارت بود. اما ارتقاء وی به وزارت، صرف نظر از نسبتی که با خاندان خواجه نصیرالدین طوسی و وزیر بزرگی چون میرزا حاتم بیگ داشت؛ بیشتر، متاثر از شرایطی بود که زمام دارانی با خصوصیات فکری شاه عباس اول و شاه صفی، در آن حکمفرما بودند.
    کلیدواژگان: میرزا طالب خان، شاه عباس اول، شاه صفی اول، وزارت
  • محمدرضا رحمتی صفحات 47-63
    در پایان دومین دهه قرن نهم هجری، حکمران تیموری قم، به قرایوسف- رهبر ترکمانان قراقویونلو و نیرومندترین رقیب شاهرخ تیموری- پیوست و به دنبال آن، سراسر ناحیه عراق عجم، دچار ناآرامی شد. قراقویونلوها با درک نارضایتی مردم عراق عجم از حکومت تیموریان، اندیشه سلطه بر این ناحیه را در سر می پروراندند. با آشفته شدن اوضاع در عراق عجم، خطر سلطه ترکمانان بر آن فزونی یافت.
    موقعیت راهبردی عراق عجم- به ویژه تجارت آن- موجب شد تا شاهرخ تیموری، سیاست استقرار آرامش و تحکیم سلطه تیموریان را در این منطقه در پیش گیرد. اردوکشی سال 823 ق. او به آذربایجان، برای محو اقتدار قراقویونلو ناکام ماند و خطر ترکمانان از عراق عجم رخت بر نبست. سلطان تیموری برای زدودن یا کاستن از این خطر، قم را مرکزیت بخشید. در این نوشتار، نگارنده برآن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، میزان تاثیر گذاری قم بر گرایش های مردم عراق عجم، موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی این شهر- به ویژه جایگاه آن در محورهای مواصلاتی و شاهراه های بازرگانی ایران آن روز- و نیز، اهداف منطقه ای شهریار تیموری را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
    کلیدواژگان: قم، عراق عجم، محور هرمز، سلطانیه، شاهرخ تیموری، قراقویونلو
  • نعمت الله صفری فروشانی، عباس میرزایی صفحات 65-76
    شرطه الخمیس، واژه مرکبی است که می تواند به عنوان یکی از مصادیق تشکیلات نظامی در تمدن اسلامی، مورد توجه قرار گیرد. جایگاه و کارکرد نظامی شرطهالخمیس، در زمان حکومت امام علی، در شماری از منابع تاریخی بازتاب یافته و مورد تایید قرار گرفته است. اما برخی از منابع رجالی، تاریخی و حدیثی شیعه- یا متمایل به شیعه- با رویکردی متفاوت، آن را نهادی ویژه - و حتی مقدس- به شمار آورده اند و با تنگ گرفتن دایره شمول آن، تنها افراد خاصی را در درون آن جای داده اند. این مقاله می کوشد تا با سنجش و ارزیابی گزارش های منابع مختلف، و تدقیق در شواهد و قرائن هر دو سو، نتایج منقحی را به دست دهد.
    کلیدواژگان: شرطه، خمیس، شرطه الخمیس، امام علی(ع)، رویکرد تاریخی، رویکرد رجالی
  • زهرا علیزاده بیرجندی، اکرم ناصری صفحات 77-107
    نقش آستان قدس رضوی به عنوان یکی از قدیمی ترین نهادهای مذهبی - با پیشینه دیوانی و اداری- در گسترش فرهنگ تشیع، از موضوعات قابل توجهی است که ارزیابی تاثیرات آن، مستلزم بررسی وظایف و اقدامات متولیان این آستانه است. وجود پرشمار متصدیان منصب نقابت و نقیب و هزاران خادم و مستخدم با بیش از دوازده قرن قدمت و قرار گرفتن منصب تولیت، در راس هرم ساختار تشکیلاتی آن پژوهشی پردامنه را ضروری می سازد و آنچه مقرر است در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، و با تکیه براسناد و داده های تاریخی مورد بررسی قرار گیرد، واکاوی سیر تطور منصب نقابت و تولیت در آستان قدس رضوی به همراه ارزیابی وظایف و کارکردهای متولیان و تاثیر عملکرد آنان در اشاعه فرهنگ شیعی است.
    کلیدواژگان: آستان قدس رضوی، منصب تولیت، قاجار، فرهنگ تشیع
  • محمد غفوری صفحات 109-125
    در منابع مختلف شیعه معادل اصطلاحات و مفاهیم متعددی بکار رفته است که هریک نیازمند توضیح و تشریح تخصصی است. صرف نظر از این تنوع می توان این مفاهیم را در چند گروه اصلی دسته بندی کرد: شیعه محب، شیعه جلد و رافضی(اعم از مقیت، خبیث و غالی) این اصطلاحات، از سده های میانه به بعد، دچار تغییر مفهومی شدند؛ بطوری که، اصطلاح شیعه، به طور مطلق، به کسانی گفته شد که در گذشته، رافضی غالی نامیده می شدند. در سده های نخستین مطابق عرف معمول شیعه غالی به کسانی اطلاق می شد که به عثمان، زبیر، طلحه، معاویه و مخالفان علی(ع) انتقاد داشتند و به آنها دشنام می دادند. اما در دوره های بعد، غالی، به کسی گفته می شد که ضمن کافر دانستن مخالفان علی(ع) از شیخین هم بیزاری می جستند. هم چنین، شیعه در قرون نخستین اسلامی، کسی بود که تنها به تقدم علی(ع) بر عثمان اکتفا می کرد؛ ولی در سده هشتم- قطع نظر از این که رافضی یا غالی خوانده شود- صحابه- حتی شیخین- را تکفیر می کرد و دشنام می داد. بدین ترتیب بررس تغییرات اصطلاحی و مفهوی شیعه از سده های نخستین به بعد و تشریح معنای متعدد آن با رویکرد تبیینی در منابع اهل سنت و تمییز تشیع عراقی از اصطلاح تشیع کوفی دستامد این پژوهش است.
    کلیدواژگان: شیعه، رافضی، شیعه محب، تشیع کوفی، تشیع عراقی، تشیع اعتقادی، منابع اهل سنت
  • بهادر قیم، مسعود ولی زاده صفحات 127-149
    ساختار سیاسی و اجتماعی متشتت جزیره العرب در روزگاران پیش از اسلام، تابعی از حاکمیت نظام قبیله ای بود. با ظهور اسلام و حرکت اصلاح گرایانه پیامبر اکرم(ص)، این ساختار، به سوی همگرایی سیاسی سیر نمود. اما چند دهه بعد از وفات آن حضرت، نظام متمرکز، به یک جریان گریز از مرکز تبدیل شد و بار دیگر، قبایل منطقه جزیره العرب در یک صف بندی جدید سیاسی- و احیانا مذهبی- به ایفای نقش پرداختند. در این میان، قبیله عبدالقیس با حضور در روند جریان های سیاسی- اجتماعی صدر اسلام و ارتباط عمیق و ریشه دار آنها با تشیع از یک سو، و دگرگونی ترکیب قومی و جمعیتی سرزمین های پیرامون خلیج فارس از سوی دیگر، به صورت عنصری فعال و تاثیرگذار در معادلات سیاسی و اجتماعی ظاهر شد.
    این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، می کوشد تا نقش بنی عبدالقیس را در تحولات صدر اسلام مورد بررسی قرار دهد و اهتمام آنها را در فتوحات شرقی قلمرو خلافت اسلامی باز نماید و به تبیین حمایت بخشی از آنها از علی بن ابی طالب و جریان موسوم به تشیع، بپردازد.
    کلیدواژگان: عبدالقیس، فتوح اسلامی، بحرین، تشیع، امام علی(ع)
  • زندیق ستیزی درعصرخلافت مهدی عباسی / (با تاکید بر مانویان به مثابه زندیقان خاص)
    علی ناظمیان فرد صفحات 151-168
    سیاستی که مهدی عباسی نسبت به مخالفان و دگراندیشان در پیش گرفت و در تاریخ فرهنگ اسلامی به «زندیق ستیزی» نامبردار شد؛ موضوعی است که از دیرباز، ذهن تاریخ پژوهان مسلمان و غیر مسلمان را به خود مشغول داشته، و موجب پدید آمدن ادبیات قابل توجهی پیرامون آن شده است. راستی، کدام عامل، خلیفه را به واکنش خشم آلود نسبت زنادقه واداشت؟ مفروض غالب پژوهش های به عمل آمده در باب انگیزه های خلیفه، از توسل به سیاست یاد شده، این است که او برای پاسداری از حریم توحید و کیان اسلام، به اتخاذ این روش مبادرت ورزید؛ اما یافته های پژوهش حاضر، در تبیین انگیزه های خلیفه، بر این فرضیه استوار است که افزون بر دغدغه دفاع از حریم توحید، آنچه خاطر خلیفه را مشوش کرد و او را به واکنش خشم آلود نسبت به زندیقان - به ویژه مانویان- واداشت، این بود که اینان در کنار ترویج آموزه های فلسفی مانوی- در خصوص دوگانگی در بن مایه های هستی- به انتقال مفاهیم ضد اشرافی و ضد طبقاتی مانویت نیز روی آوردند تا از این رهگذر، حاکمیت عباسی را به چالش کشند. خلیفه نیز برای دفع تهدیدهای احتمالی و جلوگیری از نشر این اندیشه ها در جامعه، سیاست زندیق ستیزی را درپیش گرفت و جانشینان خود را به ادامه این مشی، توصیه کرد.
    کلیدواژگان: خلافت عباسی، زندیق، مانویت، نخبگان اجتماعی