فهرست مطالب

فصلنامه زیبایی شناسی ادبی
سال دوم شماره 8 (تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/04/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • هاشم محمدی، سودابه بخشایی صفحه 1
    از میان مقلدان نظامی، ابتدا امیرخسرو دهلوی است که مطلع الانوار را سروده و پس از آن خواجوی کرمانی روضه الانوار را به رشته تحریر در آورده است. این دو مثنوی اخلاقی–عرفانی که به پیروی از مخزن الاسرار سروده شده اند، هر چند در ساختار و محتوا شباهت ها و همانندی های قابل ملاحظه ای دارند، اما تمایزاتی نیز در بافت ادبی آن ها به چشم می خورد. در این پژوهش به منظور آشنایی بیشتر با این دو منظومه و شناخت زیبایی ها و امتیازات هر کدام، به بررسی و مقایسه ویژگی های ادبی و وجوه افتراق آنها پرداخته شده است.
    مهم ترین تفاوت های موجود در ساختار ادبی این دو اثر به شرح زیر است:1 از آنجا که خواجو تشبی هات و استعارات مورد استفاده را با دامنه ای وسیع و شیوه ای متفاوت بیان نموده،لذا تنوع و گسترش ابزار بیانی و صور خیال در روضه الانوار بیشتر از مطلع الانوار می باشد.
    2 نوآوری و خلاقیت خواجو در کاربرد صنایع بدیعی معنوی، به ویژه ای هام تناسب، تناقض (پارادوکس)، تلمیح و تنسیق الصفات، سبب استواری و انسجام بافت ادبی روضه الانوار شده است.
    3 استفاده از تمثیل یا ارسال مثل در مطلع الانوار فهم اشعار این منظومه را آسان تر و دل نشین تر ساخته است.
    کلیدواژگان: مطلع الانوار، روضه الانوار، ابزار بیانی، صنایع بدیع معنوی
  • ابوالفضل رجبی صفحه 19
    از نگاه بارکلی اساسا تصورات انتزاعی از حیث منطقی امکان پذیر نیستند، زیرا هیچ تعینی ندارند. برای مثال تصور انتزاعی رنگ، نه سفید است، نه سیاه، نه سرخ، نه سبز و... بدین سان این تصور در واقع وجود ندارد، زیرا متناقض خواهد بود. علاوه بر این کارکردهایی که برای تصورات انتزاعی در نظر گرفته می شوند، قابل قبول نیستند؛ اولا تصورات انتزاعی چندان به کار برقراری ارتباط میان مردمان نمی آیند. زیرا عموم مردم بی آنکه از این تصورات آگاهی داشته باشند، به آسانی با یک دیگر به گفتگو می نشینند. ثانیا تصورات انتزاعی در گسترش علوم و شناخت نقشی ندارند، زیرا مفاهیم و قوانین کلی علوم نه از طریق انتزاع، بلکه به واسطه جایگزین بارکلی، یعنی نمایندگی تصورات جزیی صورت می گیرد. ثالثا تصورات انتزاعی ارتباط نام های کلی و اشیای جزیی را حاصل نمی کنند. زیرا اگر نام های کلی از طریق انتزاع فراهم آمده باشند، کاملا فاقد تعینند و بنابراین با اشیای جزیی مناسبتی نخواهند داشت. اما بارکلی به جای آموزه انتزاع به نمایندگی تصورات جزیی معتقد است. به اعتقاد وی وقتی نامی کلی را به زبان می آوریم، مصداقی جزیی از این نام به ذهن می آید و نماینده تمام مصادیق دیگر آن محسوب می شود. به دیگر سخن چنان نیست که ما در ذهن خویش تصوری کلی، تعین نایافته و انتزاعی (یعنی منتزع از هر خصوصیتی) داشته باشیم. در واقع و بنا به اصطلاح بارکلی هر تصوری جزیی است. اما به نظر می رسد که جایگزین بارکلی چندان کار آمد نیست. زیرا لازمه آن داشتن تصوراتی کلی و پیشینی است.
    کلیدواژگان: زبان، تصورات انتزاعی، تصویر، تصورات جزیی
  • سیده سعیده سنجری صفحه 35
    مشاهده و درک هرگونه تناسب و هماهنگی و کمال در پدیده های جهان، انسان را به تحسین و شگفتی وامی دارد و تصور زیبایی را دراو برمی انگیزد. تصور زیبایی ازخلق هنر در مورد ترکیب (= ساختار) انسان درمتون ادبی کهن بسیارآمده است.ترتیب واصول جای گرفتن هریک ازنیروهای مادی(= جسمی) و معنوی(روحی) و ارتباط منظم بین آنها نشانگر خردی روشن است که بیان کننده دو ساحت وجودی است: 1) جنبه روحانی که با حواس ظاهر قابل دریافت نیستند. 2) جنبه مادی که پس از مرگ به خاک می پیوندند. در جای جای متون ادب فارسی به ترکیب انسان از جسم و جان (به معنی تن و روان) و به مقوله ارزشمندی خرد به عنوان نیروی غیرمادی انسانی که در متون کهن نیز از آن به عنوان اصلی جاودانه و باقی نام برده می شود، اشاره شده است.
    دربیان ساختار انسان به عنوان ششمین و برترین آفریده در متون کهن دو مقوله مورد نظر است:1 بیان قوای اصلی انسان چون جان، روان، فروهر، خرد و... که پس از مرگ باقی است.
    2 وظایف هر یک از نیروها در ترکیب درونی و بیرونی انسان در این تحقیق گزارنده می کوشد به بیان قوای تشکیل دهنده انسان در متون ادبی کهن بپردازدو از نظر ریشه شناسی نیز آنها را مورد بررسی قرار دهد و در قسمی نیز به تقسیم بندی قوای انسانی از دیدگاه متون فارسی بپردازد.
    کلیدواژگان: انسان، متون، ادبیات کهن، قوا، فارسی، هنر
  • ایرج مهرکی، آزاده حساوی صفحه 51
    هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار روایت و دست یابی به الگوی پیرنگ داستان شیرین و فرهاد، با توجه به دستور روایت تزوتان تودوروف (Tzvetan Todorov) است. داستان عاشق شدن فرهاد بر شیرین به طور موازی با داستان اصلی خسرو و شیرین نظامی روایت می گردد. در این بررسی واحدهای روایی به سه دسته گزاره، پی رفت و متن دسته بندی می شوند. دو واحد نخست واحدهایی تحلیلی و سومین آنها که با چگونگی ترکیب پی رفت ها تشکیل می شود، واحدی است. تجربی پی رفت ها در صورت کامل بودن، حرکتی از تعادل اولیه به سوی تعادل ثانویه دارند. برای سنخ شناسی طرح و توطئه یا همان پیرنگ گزاره ها به انواع، گزاره های الزامی، اختیاری و به دیل از هم متمایز می گردند. مبنای کار، گزاره های به دیلی هستند که تعادل را به پی رفت باز می گرداند. روایت شیرین و فرهاد با سه پی رفت و در نتیجه سه گزاره به دیل مواجه است. در این پژوهش با تقلیل گزاره های به دیل و هم چنین پی رفت ها به یک کنش (فعل)، به الگوی پیرنگ «خواستن به دست آوردن نیاوردن در روایت شیرین و فرهاد دست می یابد. این الگو با موضوع روایت که داستانی است عاشقانه کاملا هم خوانی دارد.
    کلیدواژگان: روایت، شیرین و فرهاد، تودوروف، پیرنگ، گزاره، پی رفت
  • غلامحسین شریفی ولدانی، ریحانه صادقی صفحه 71
    فروغ فرخ زاد شاعر معروف معاصر بسیار با احساس ودارای طبعی روان و زبانی ساده و گیرا بود. او نیز هم چون بسیاری از شاعران پیشین مانند سنایی و ناصرخسرو دارای دو دوره حیات شاعری بود. در دوره نخست بیشتر از عواطف و احساسات شخصی خود سخن می گفت اما در دوره دوم که همراه با آگاهی و تعهد بود، به خواسته ها و مشکلات جمعی بیشتر توجه کرد و با زبانی متفاوت به بازگو کردن آنها پرداخت. گروهی گمان می کنند وی علیه تفکر دینی عصیان ورزیده است و خواندن اشعار او را به ویژه برای جوانان مضر می دانند؛ حال آنکه او نیز مانند بسیاری از شاعران بزرگ گذشته هم چون حافظ درد دین دارد و با زهد دروغین و ریا و ریاکاران مخالف است و نه با دین و تفکر دینی. خداگرایی، کمال جویی، شور و اشتیاق به حرکت، تلاش برای پیوستن به نور و جاودانگی، مرگ اندیشی و نوع نگرش بهخداوند و جهان هستی از نکات برجسته ای است که می توان با تامل در اندیشه و سخنان فروغفرخ زاد بدان دست یافت.
    این نوشتار به بیان بازتاب اندیشه های دینی، مذهبی و عرفانی فروغ فرخ زاد در اشعار وی می پردازد.
    کلیدواژگان: خدا، جهان هستی، زندگی، عشق، صفا، مرگ
  • مهران بیغمی صفحه 101
    امیر خسرو دهلوی از شاعران بنام قرن هفتم و از جمله مقلدان توانای حکیم گنجه در خمسه اوست که قدرت هنر نمایی و تصویر سازی و خیال انگیزی او چشم گیر است. وی بنا بر رسم شاعران در آغاز دیوان شعر و مثنوی های خود بعد از ستایش و حمد به درگاه الهی به نعت رسول اکرم(ص) به خصوص واقعه معراج آن حضرت پرداخته و سیر این حادثه را با وصف های شاعرانه و خیال انگیزی هنرمندانه به تصویر کشیده است.
    در این مقاله، این دست مایه های شاعرانه و صورت های خیالی از واقعه معراج را در خمسه امیر خسرو دهلوی بررسی می کنیم.
    کلیدواژگان: معراج، اسری، افلاک، بهشت، براق، صور خیال
  • محسن ایزدیار، مهسا غفاری صفحه 121
    در این مقاله بر اساس چارچوب و مولفه های نقد ساختارگرایانه و با توجه به روش تزوتان تودورف در روایت شناسی، دو اثر داستانی «خروس» ابراهیم گلستان و «سیاسنبوی» محمدرضا صفدری از لحاظ ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته و سپس با توجه به ادبیات اقلیمی جنوب، این دو اثر از حیث محتوایی تحلیل شده اند.در این بررسی، دو داستان «سیاسنبو» و «اکوسیاه» از مجموعه «سیاسنبو» انتخاب شده و به استناد بررسی تطبیقی ساختارگرایانه این دو داستان کوتاه با داستان بلند «خروس» درمی یابیم که گرچه از لحاظ ظاهری شباهتی به یک دیگر ندارند و متعلق به دو نویسنده ای هستند که یکی متعلق به نسل اول و دیگری نسل سوم نویسندگان ایران است، دارای الگوی ساختاری یکسانی در روایت می باشند. در بحث محتوایی نیز مولفه های اصلی مکتب جنوب در این سه داستان به کار رفته است، مولفه هایی نظیر رئالیسم، ناتورالیسم و زبان که به نوعی در اکثر آثار داستانی جنوب مشترک است.
    کلیدواژگان: نقد ساختارگرایانه، مکتب جنوب، خروس ابراهیم گلستان، سیاسنبوی محمدرضا صفدری
  • محمدرضا قاری، پرستو احمدی صفحه 139
    مقاله حاضر بر اساس اشتراکات موجود میان غزلیات خاقانی و حافظ، به سنجش آنها با یک دیگر از دیدگاه نقد بینامتنی پرداخته است. امروزه در ادبیات بررسی دیدگاه ها و روابط شاعران با یک دیگر جایگاه مهم و درخور توجهی پیدا کرده است. اهمیت به این کار بیشتر از این منظر شایان توجه است که تاثیرپذیری هر شاعر از دیگران به خوبی روشن و آشکار می شود.مضامین و تعابیر مشابه و غزلیات هم وزن و هم قافیه ای که در اشعار این دو شاعر وجود دارد زمینه را برای این سنجش فراهم ساخته است. بر این اساس مصادیق شکل و محتوا بر پایه مباحثی در عرفان و صور خیال در اشعار خاقانی و حافظ به بحث کشیده شده است و در پایان نیز مباحثی در بررسی موسیقی در اشعار این دو شاعر بزرگ کاویده شده است.
    کلیدواژگان: غزل، عناصر بینامتنی، محتوا و فرم، صور خیال، موسیقی بیرونی و کناری
  • مجتبی قدس، عاطفه طهوری صفحه 175
    قصه گویی و قصه نویسی در ادب فارسی سابقه ای دیرینه دارد. قصه ها از نظر محتوا و مضمون به چندین دسته تقسیم می شوند: حماسی، عرفانی، تغزلی، اخلاقی و... مخاطبان این قصه ها با توجه به نوع آن ها طبقات خاصی از جامعه را در برمی گرفته اند اما عشق به شنیدن داستان و افسانه از یک سو و کشش و زیبایی آن از سوی دیگر باعث گسترش و فراگیر شدن قصه و حکایت در میان مردم می شده است.از جمله آثار ادب فارسی که حاوی مجموعه ای از حکایات مردم پسند است دو کتاب «کلیله و دمنه» و «سندبادنامه» را می توان نام برد. این دو که تعلیم اخلاق را در قالب تمثیل آورده اند و جزء آثار تمثیلی به شمار می آیند به نکات ظریفی در مورد اخلاق فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پرداخته اند.با توجه به این که «سندبادنامه» به تقلید از «کلیله و دمنه» نگاشته شده و نوعی رابطه مرید و مرادی بین این دو اثر وجود دارد مقایسه آنها می تواند نکات مهمی را در مورد هر دو اثر توضیح دهد.در این مقاله پس از بررسی دقیق هر دو اثر، تلاش شده ویژگی-های مهم نگارشی، شکلی و محتوایی آنها با تکیه بر نگارش داستان های دو اثر مقایسه شود. و خواننده خود بتواند در مورد کیفیت هر دو اثر قضاوت کند.
    کلیدواژگان: کلیله و دمنه، سندبادنامه، داستان، بررسی تطبیقی، شکل و محتوا
  • مهدی بختیاری صفحه 199
    هدف این نوشتار آن است که مشابهت ها میان اسطوره های ایران باستان را مورد بررسی قرار دهد و آنها را با برخی وقایع مسلم تاریخی بسنجد. ابتدا نویسنده، نظریه خود را در باب چگونگی پیدایش اسطوره مطرح می کند و برای گفته خود از پژوهش های انجام شده در غرب مثال می آورد. نتیجه گیری این بخش ارتباط ناگسستنی فلسفه با اسطوره است. در ادامه به مهم ترین تشابهات اسطوره ها و سرگذشت پیامبران و زندگی طاغیان که در کتب آسمانی آمده و احتمال تاثیر آن در اسطوره های ایرانی می پردازد. مانند سرگذشت نمرود و اسطوره کیکاووس؛ اسطوره سیاوش و ابراهیم؛ اسطوره بیژن و یوسف.نتیجه گیری مهم این مقاله ارتباط اسطوره ها با وقایع تاریخی و شباهت معنادار میان آن هاست. هم چنین انتخاب معنادار فردوسی از اسطوره های ایرانی مورد تامل است. این احتمال که فردوسی حکمت داستان ها و سرگذشت طاغیان و پیامبران را درک کرده باشد و از اسطوره های ایرانی آن را انتخاب کرده که با این سرگذشت ها شباهت دارد نیز محتمل است. هم چنین احتمال تاثیر وقایع تاریخی در اسطوره های ایرانی نیز در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: اسطوره، اسطوره شناسی سنجشی، آرکی تایپ(خرد جمعی)، سمبل(رمز، نماد)، توارد میان اسطوره ها
  • سمیه رضایی، زینب رضایی، اکبر صیادکوه صفحه 217
    خاقانی شخصیتیبزرگ و دانشمندی دارای ذوق و قریحه سرشار بود. او خود به بزرگی خویش واقف بود، و در اشعارش بارها به آن اشاره کرده است؛ اگر چه این تمایل به ستایش خویشتن در اشعار شاعران بزرگ دیگر، چون سعدی، حافظ و... نیز دیده می-شود؛ اما خاقانی در این راه پای فراتر نهاده است. شاید داشتن چنین توانمندی هایی موجب شده که شخصیت او به گونه ای شکل گیرد که دیگران را به هیچ شمارد، خود را بی بدیل و نظیر بپندارد، ارتباطات شکننده ای با دیگران داشته باشد و عنصر تفاخر جزء ویژگی های سبکی وی به شمارآید. ویژگی هایی که از نظر دانش روانشناسی، ویژگی های یک فرد «خودشیفته» قلمداد می شود. خاقانی انسانی کمال گرا و جاه طلب نیز بوده است، کسی که می خواست همه چیز مطابق آرمان های او باشد، و البته باید گفت، همین کمال-گرایی نیز یکی از خصوصیات افراد خودشیفته است.
    در این مقاله پس از مراجعه به منابع و کتاب های روانشناسی و استخراج ویژگی های خودشیفتگی، آثار افضل الدین بدیل خاقانی با آن ها سنجیده شده، و ویژگی های شخصیتی وی که برجسته ترین آن ها خودشیفتگی است، تحلیل و بررسی گردیده است.
    کلیدواژگان: انتقاد ناپذیری، خاقانی، شخصیت خودشیفته، فخریه، کمال گرایی، هیچ پنداری دیگران
  • احمد حسنی رنجبر، علی آزادمنش صفحه 243
    میرزا محمد ابراهیم ساغر اصفهانی (وفات 1302 ه.ق) از شاعران فاضل و بنام عصر ناصر الدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بوده است. ساغر صاحب تالیفات بسیاری در مدح و مرثیه رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) می باشد که در سرلوحه تالیفات او، سبعه ابحر یا سبع المثانی چشم نوازی می کند. سبعه ابحر، مثنوی دینی در شرح حال و بیان معجزات و کرامات پیامبر (ص) و دوازده معصوم (ع) است. با توجه به این که ساغر از شاعران دوره دوم بازگشت ادبی به شمار می آید، در این مجموعه کوشش شده است تا صور خیال در چهار چوب دانش بیان سنتی (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) مورد بررسی قرار گیرد؛ هر چندکه هدف و تصمیم بر این نیست که ساغر اصفهانی را به عنوان شاعری مبتکر معرفی نماییم.
    کلیدواژگان: تاریخ ادبیات، سبک بازگشت، ساغر اصفهانی، سبعه ابحر، صور خیال