فهرست مطالب

مرتع و آبخیزداری - سال شصت و ششم شماره 1 (بهار 1392)

نشریه مرتع و آبخیزداری
سال شصت و ششم شماره 1 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مریم آذرخشی، جلیل فرزادمهر، مهدی اصلاح، حسین صحابی صفحات 1-16
    تغییر اقلیم عبارت است از تغییرات رفتار اقلیمی یک منطقه در مقایسه با رفتاری که در طول یک دوره زمانی بلندمدت منطقه از اطلاعات ثبت و مشاهده شده مورد انتظار است. در مناطق مختلف دنیا، مطالعات زیادی درباره تغییر اقلیم انجام شده که نتایج آن ها نشان دهنده تغییر عوامل اقلیمی، به ویژه بارش و دما، است. در این مطالعه، روند تغییرات فصلی و سالانه بارش و دما در سطح کشور در 24 ایستگاه سینوپتیک با آمار پنجاه ساله (1956 2005) انجام شد. از روش من کندال و رگرسیون خطی برای نشان دادن روند تغییرات در پارامترهای اقلیمی مورد مطالعه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد ترکیبی از روندهای افزایشی و کاهشی در داده های بارش سالانه مناطق مختلف کشور دیده می شود. روند تغییرات بارش سالانه در دامنه شمالی البرز و دامنه های غربی زاگرس منفی است، در بخش های مرکزی ایران مثبت، در مناطق شرقی و جنوب شرقی منفی، و در بخش های جنوبی کشور مثبت. روند تغییرات دما در بیشتر ایستگا ه های مورد مطالعه مشاهده می شود که در بیشتر آن ها این روند مثبت است. بیشترین تغییرات در دمای متوسط تابستان مشاهده شد و کمترین تغییرات دما در فصل زمستان. ایستگا ه های اهواز و خرم آباد در فصول سال به سمت سردترشدن پیش می روند. ایستگاه ارومیه در فصول پاییز و تابستان روند منفی دارد و ایستگا ه های شهرکرد و بندرعباس در فصول تابستان و زمستان به سمت سردترشدن پیش می روند.
    کلیدواژگان: تغییر اقلیم، روند، روش من کندال، روش رگرسیون خطی، ایران
  • ایمان اسلامی، علی اکبر مهرابی، غلامرضا زهتابیان، مهدی قربانی صفحات 17-26
    بخش کشاورزی مهم ترین مصرف کننده آب در دنیاست. عموما، در این بخش، آب، به عنوان نهاده ای تولیدی، مصرف می شود. تقاضا برای آب کشاورزی از تقاضا برای محصولاتی سرچشمه می گیرد که برای تولید آن ها آب استفاده می شود. هدف از این مقاله بررسی کشش تولیدی و تقاضای آب در باغات انار روستای چرخاب است. در این تحقیق، از 95 تولید کننده محصول انار در جامعه آماری 153 باغدار انار، تصادفی، نمونه گیری شد. در این تحقیق، بهره وری نهایی و متوسط و همچنین کشش تولیدی هر یک از نهاده های موثر بر تولید محاسبه شده است. نتایج برآورد تابع تقاضای محصول انار بیانگر آن است که بین قیمت آب کشاورزی و مقدار مصرف آن رابطه منفی وجود دارد. محاسبه کشش تقاضای آب نیز نشان می دهد که، با افزایش یک درصدی قیمت آب در این منطقه بیابانی، تقاضای آب 32/24 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین، نتایج بهره وری حاکی از مصرف بیش از حد بهینه آب در تولید محصول انار است، به طوری که کشش تولیدی آن 0565/0- برآورد شد. بنابراین، با توجه به کشش بالای تقاضای آب، سیاست گذاری های قیمتی کارآمد جهت کنترل مصرف این نهاده باارزش در مناطق خشک و بیابانی، به ویژه استان یزد، که با بحران شدید کمبود آب روبه روست، ضروری است.
    کلیدواژگان: آب، کشش تقاضا، کشش تولید، انار، مناطق خشک و بیابانی
  • لیلا بخشنده مهر، سعید سلطانی، عادل سپهر صفحات 27-41
    بر طبق تعریف کنفرانس بین المللی مبارزه با بیابان زایی، «پدیده بیابان زایی» عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک، و نیمه مرطوب خشک ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی. این پدیده مدت هاست که یک مشکل جدی اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. روش مدالوس یکی از روش های کاربردی در ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی و برآورد ریسک آن است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی بیابان زایی و تهیه نقشه آن در دشت سگزی (واقع در شرق شهر اصفهان)، مدلی منطقه ای، با اصلاح روش مدالوس، ارائه شده است. درگام اول، بر اساس وضعیت محلی، هفت معیار کیفی، مشتمل بر اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی، فرسایش آبی، فرسایش بادی، و مدیریت و سیاست، برای ارزیابی بیابان زایی، مدنظر قرار گرفت. هر معیار شامل شاخص های متعددی است که آن را به لحاظ کیفی تعریف می کنند. این شاخص ها بر اساس میزان تاثیرشان بر فرایند بیابان زایی کمی شدند. برای هر شاخص امتیازی بین 100 تا 200 در نظر گرفته شد. امتیاز هر معیار با محاسبه میانگین هندسی امتیاز شاخص ها و امتیاز وضعیت فعلی بیابان زایی با محاسبه میانگین هندسی امتیارات هفت معیار اصلی حاصل گردید. در پایان، وضعیت فعلی بیابان زایی در چهار کلاس، مشتمل بر خفیف، متوسط، شدید، و بسیار شدید، طبقه بندی شد و نقشه وضعیت این پدیده با سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گشت. بر اساس این نتایج، 2 درصد از مساحت منطقه در کلاس بیابان زایی متوسط، 35 درصد در کلاس بیابان زایی شدید، و 63 درصد نیز در کلاس بیابان زایی بسیار شدید قرار دارد. معیار «اقلیم» و «مدیریت و سیاست» از عوامل مهمی هستند که موجب فرایند بیابان زایی در این منطقه شده اند.
    کلیدواژگان: ارزیابی بیابان زایی، مدالوس، سیستم اطلاعات جغرافیایی، دشت سگزی، نقشه برداری بیابان زایی
  • محبوبه حاجی بیگلو، محمدتقی دستورانی، عباسعلی قزل سوفلو، محمدرضا اختصاصی صفحات 43-58
    مورفولوژی هر سیستم رودخانه ای در ارتباط و تحت تاثیر فرایندهای حاکم بر آن، از جمله شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، وضعیت فرسایش، و رسوب گذاری و نیز خصوصیات زمین شناسی و توپوگرافی محیط رودخانه ای و حوزه بالادست آن، است. شناخت ویژگی ها و آثار متقابل فرم و فرایندهای حاکم در سیستم های رودخانه ای، که به شناخت رفتار رودخانه ها در محدوده های زمانی و مکانی منجر می شود، اهمیت ویژه ای در توسعه مدل های مفهومی در ارتباط با محیط های رودخانه ای دارد.در این تحقیق سعی شد مورفولوژی حاصل از فرایندهای حاکم بر رودخانه فیروزه - شاهجوب در خراسان شمالی ارزیابی شود و رابطه بین خصوصیات هندسی و عوامل موثر بر آن ها استخراج گردد. بدین منظور، مدل هیدرولیکی HEC-RAS (از طریق الحاقیه HEC-Geo RAS)، پس از آنالیز حساسیت و واسنجی، جهت شبیه سازی عوامل و فرایندهای حاکم اجرا گردید و روابط حاکم بر پارامترهای مختلف هندسی و عوامل موثر بر این پارامترها در 37 بازه تفکیک شده در این رودخانه استخراج و تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده، با درنظرگرفتن مقادیر خطای استاندارد، سطح معنی داری، و ضریب تعیین، از بین مدل های مختلف خطی ساده، درجه 2، درجه 3، و نمایی، مدل های نمایی مناسب ترین روابط حاکم بر خصوصیات هندسی و عوامل مربوط به فرایندهای موثر بر رودخانه مورد نظر هستند.
    کلیدواژگان: مورفولوژی رودخانه، مدل HEC، RAS، مدل های رگرسیونی، رودخانه فیروزه، شاهجوب
  • سید حمزه حسینی کهنوج، رضا عرفانزاده*، پریا کمالی صفحات 59-72

    مطالعه و شناخت رژیم غذایی علفخواران و همچنین ارزش رجحانی گونه های مرتعی جهت مدیریت مراتع امری ضروری است. بنابراین ارزش رجحانی چهارده گونه مرتعی در مراتع شهرستان کهنوج در دو مرحله (رشد رویشی و پس از بذردهی) توسط سه کلاسه سنی بز نژاد رایینی (یکساله، سه ساله و پنج ساله ماده) به روش زمان سنجی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد دام های مسن تر زمان بیشتری را صرف چرای گونه های گیاهی کردند و در دوره مورد مطالعه بیشترین ارزش رجحانی مربوط به گونه Stipa capensis و cuneifolia Taverniera و کمترین ارزش رجحانی مربوط به گونه Rhazya stricta بود. مقایسه ارزش رجحانی گونه های گیاهی در هر مرحله فنولوژیکی نیز بیانگر تفاوت معنی دار ارزش رجحانی گونه های گیاهی در هر فصل بود. در شرایطی که گونه های یکساله به وفور در مراتع منطقه وجود داشتند (مرحله رشد رویشی) اغلب چرای دام مربوط به گونه های یکساله بود اما زمانی که درصد پوشش گونه های یکساله از پوشش گیاهی کاهش یافت دام منطقه، بخصوص دام های مسن تر چرای خود را از گونه های درختچه ای و بوته ای افزایش دادند. بطورکلی می توان گفت بز نژاد رایینی صرفا سرشاخه خوار نیست بلکه در صورت نبود گونه های علفی، توانایی زیادی را برای تامین نیازهای غذایی خود از گونه های درختچه ای و بوته ای دارد. پیشنهاد می شود در فصولی که علوفه کافی برای چرای دام منطقه وجود ندارد (تابستان)، می توان در کوتاه مدت با علوفه کمکی و در دراز مدت از طریق اصلاح مراتع و گسترش گونه های بومی و دارای رجحان پایدار و بالا از قبیل Taverniera cuneifolia جهت تامین علوفه مورد نیاز دام اقدام نمود.

    کلیدواژگان: بز رایینی، شاخص رجحان، کلاسه سنی، کهنوج، مراتع مناطق خشک، مرحله فنولوژیکی
  • مرتضی دهقانی، حسین قاسمی، آرش ملکیان صفحات 73-88
    امروزه، اجرای عملیات آبخیزداری، عموما، بر پایه معیار هایی مانند موقعیت استراتژیک حوزه، اشتیاق مردم، فقر، سیل خیزی، فرسایش خاک، و نظایر آن صورت می گیرد؛ این موضوع باعث شده در برخی موارد نتایجی معکوس و برخلاف اهداف اولیه حاصل شود. از طرفی، منطق فازی قادر به مدیریت محدوده وسیعی از گزینه های تصمیم گیری است. تعیین حوزه هایی با تولید رسوب و سیل خیزی بالا و اولویت بندی اجرای عملیات آبخیزداری، با استفاده از نظریه ها و مهارت های منطق فازی، از اهداف اصلی این تحقیق است. برای این هدف حوزه آبخیز فورگ، واقع در استان خراسان جنوبی و شهرستان درمیان، به مساحت 11137 هکتار، انتخاب شد. با توجه به اینکه حوزه انتخابی، مانند اکثر حوزه های کشور، فاقد ایستگاه باران سنجی، هیدرومتری، و رسوب سنجی است، رفتار هیدرولوژی و فرسایشی حوزه با استفاده از نقشه های پایه، عکس های هوایی، تکنیک های GIS، بازدید های میدانی، و همچنین تحلیل های آماری بررسی شد. برای کاهش محاسبات با حفظ دقت تحقیق با تحلیل عاملی فاکتورهایی که اهمیت بسیار زیادی در سیل خیزی و فرسایش خاک حوزه دارند انتخاب شدند. سپس، امتیاز این عوامل فازی و، در نهایت، اهمیت نسبی عوامل محاسبه شد و اولویت مکانی اجرای عملیات آبخیزداری، بر اساس فاکتور های سیل خیزی و فرسایش خاک، مشخص گردید. نتایج نشان داد تلفیق ابزار های GIS و روش های منطق فازی با مدل های سنتی دقت محاسبات را به نحو چشمگیری افزایش می دهد. توصیه می شود، به منظور کاهش آثار مخرب ناشی از سیل، خشک سالی، فرسایش و تبعات مرتبط، با توجه به تحقیق حاضر، اولویت زمانی و مکانی عملیات آبخیزداری مشخص شود تا متناسب با محدودیت های مختلف مالی، اجرایی، و زمانی عملیات آبخیزداری در مناسب ترین موقعیت انجام گیرد.
    کلیدواژگان: اولویت بندی مکانی، عملیات آبخیزداری، کاهش سیل، کنترل فرسایش، منطق فازی
  • شهربانو رحمانی، عطاالله ابراهیمی، علیرضا داودیان دهکردی صفحات 89-109
    تعیین تیپ های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولا در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM) رابطه بسیار قوی با دما، رطوبت، فرآیندهای ژئومورفولوژیکی وعوامل تخریبی داشته به همین دلیل انتظار می رود جایگزین بالقوه ای برای متغیر های تعیین کننده پوشش گیاهی باشد. در مطالعه حاضر روشی مبتنی بر مدل رقومی ارتفاع زمین و سیستم های اطلاعات جغرافیایی برای تولید نقشه پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده سبزکوه در استان چهارمحال و بختیاری به کار گرفته شد.در این روش به منظورشناسایی پارامترهای محیطی تعیین گر ساختار پوشش گیاهی، شش پارامتر محیطی اولیه و ثانویه شامل نقشه های هیپسومتری، شیب، جهت، بارش، دما و تابش خورشیدی از روی DEM استخراج گردید. جهت بررسی ارتباط بین این عوامل و توزیع مکانی پوشش گیاهی، تجزیه و تحلیل کمی با استفاده از ابزار آماری آنالیز مولفه اصلی انجام شد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره الگوی توزیع مکانی پوشش گیاهی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که هر چند فقدان اطلاعات در مورد گستره فعالیت های انسانی منجر به برخی ابهامات در تفسیر الگوهای فضایی پوشش گیاهی می شود، اما استفاده از متغیرهای توپوگرافیک و اقلیمی استخراج شده از روی DEM در پیش بینی پراکنش پوشش گیاهی برای نشان دادن الگوی توزیع مکانی تیپ های گیاهی منطقه بسیار مفید وامیدوار کننده بود.
    کلیدواژگان: توزیع پوشش گیاهی، مدل رقومی ارتفاع زمین (DEM)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، رگرسیون لجستیک، سبزکوه
  • ولی الله رئوفی راد، عطا الله ابراهیمی، حسین ارزانی، زهرا شجاعی اسعدیه صفحات 111-120
    خوش خوراکی عبارت است از مجموعه عوامل فیزیکی و شیمیایی گیاه که دام را به خوردن یا نخوردن یک گیاه ترغیب می کند. این تحقیق تلاشی است در ارائه شاخصی به عنوان معرف خوش خوراکی گیاهان مرتعی. بدین منظور، رابطه بین خوش خوراکی و کیفیت علوفه گیاهان مرتعی در مراتع کرسنک استان چهارمحال و بختیاری بررسی شد. نخست ترکیب گیاهی هر یک از گیاهان بر مبنای پوشش تاجی و تولید به روش نمونه برداری تصادفی سیستماتیک (در هر تیپ گیاهی 2 ترانسکت 200 متری و در طول هر ترانسکت 15 پلات) و رژیم غذایی دام ها (گوسفند و بز) به روش زمان سنجی تعیین شد. سپس، شاخص انتخاب هر یک از گونه های گیاهی توسط گوسفند و بز تعیین شد. در مرحله بعد، کیفیت علوفه گونه های غالب رژیم غذایی دام ها با اندازه گیری درصد CP، درصد ADF، میزان DMD و ME تعیین شد. در پایان، رابطه همبستگی بین شاخص های کیفیت علوفه (متغیرهای مستقل) و شاخص انتخاب هر یک از گونه های گیاهی توسط گوسفند و بز (متغیر وابسته)، با استفاده از نرم افزار SPSS (Ver.15)، تعیین و تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین شاخص های کیفیت علوفه، فیبر جدا شده در اسید ((ADF، هضم پذیری ماده خشک (DMD)، و انرژی متابولیسمی با شاخص انتخاب هر یک از گونه های گیاهی توسط گوسفند (بر حسب هم درصد تاج پوشش و هم تولید) رابطه معنی داری (05/0P≤) نشان دادند. اما بین شاخص های کیفیت علوفه گیاهان با شاخص انتخاب هر یک از گونه های گیاهی توسط بز (بر حسب درصد تاج پوشش و تولید) رابطه معنی داری (0.05 P≤) یافت نشد. با توجه به نتایج به دست آمده، کیفیت علوفه را می توان، با توجه به نوع دام، شاخصی از خصوصیات شیمیایی گیاهان مرتعی، در تعیین خوش خوراکی آن ها، برشمرد. بنابراین، با توجه به ضرورت تعیین کیفیت گیاهان مرتعی برآورد ظرفیت چرا و خوش خوراکی گونه های مرتعی ضروری است برای تعیین کیفیت گونه های مرتعی کوششی انجام پذیرد.
    کلیدواژگان: مرتع، چرای دام، خوش خوراکی، کیفیت علوفه
  • محمد شریفی یزدی، فرهنگ قصریانی، مینا بیات صفحات 121-129
    به منظور تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه گونه(Artemisia sieberi) در مراتع استپی دهنو بردسیر استان کرمان باجرا درآمد. برای رسیدن به این هدف در سایت یک هکتاری محصور شده به همین منظور آزمایش انجام شد، تیمارهای مورد نظر در این تحقیق شامل چهار شدت برداشت: 25، 50 و 75 درصد برداشت به روش تقلید چرا (Simulation) و شاهد (بدون برداشت) بودند. در هر تیمار 10 پایه مشابه و متوسط از گونه مورد نظر بعنوان تکرار انتخاب شدند و متغیرهای وابسته طی سه سال دوره آزمایش از سال 1387 تا 1389 روی این گونه اندازه گیری شد و در فرمهای مخصوص ثبت شدند. نتایج بدست آمده در قالب طرح آماری کرت های خرد شده در زمان در سه سال 1387 تا 1389 در نرم افزار SASمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج برداشت علوفه در طی انجام آزمایش نشان داد که کمترین میزان تولید در سال 87 در شدت برداشت 25 درصد و بیشترین میزان آن در سال 88 در تیمار شاهد بوده است. با توجه به منبع تغییرات در عرصه مرتعی (چرای دام به عنوان عامل اصلی مدیریتی و شرایط آب و هوایی سالانه) و با عنایت به اینکه خاک منطقه نیز از پایداری نسبتا خوبی برخوردار است، می-توان بیان کرد که چرای دام تا کمتر از 50 درصد از وزن رویش سالانه حتی در سال های خشکسالی هم ضامن بقای گونه Artemisia sieberi در منطقه دهنو بردسیر خواهد بود و سلامتی و شادابی این گونه را به خطر نمی اندازد.
    کلیدواژگان: Artemisia sieberi، شدت برداشت، سایت استپی دهنو بردسیر، simulation
  • عطاالله کاویان، فاطمه آدینه، قربان وهاب زاده، عبدالواحد خالدی درویشان صفحات 131-144
    بررسی خصوصیات شکل مواد بستر و تغییرات مکانی آن ها در طول حوزه آبخیز می تواند به شناخت بیشتر فرایندهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی حوزه آبخیز کمک کند و بسته به تغییرات مکانی این رسوبات در طول رودخانه اصلی و مخزن سد اهمیت زیادی در مکان یابی سازه های هیدرولیکی و مدیریت مناسب مخازن سدهای بزرگ دارد. با توجه به مطالعات اجرایی احداث سد مخزنی چهاردانگه ساری، این پژوهش در حوزه آبخیز قلعه سر در بالادست حوزه آبخیز چهاردانگه مازندران انجام پذیرفت. بدین منظور، پس از شناسایی منطقه مورد نظر، شش مقطع در طی آبراهه اصلی در جهت پایین دست رودخانه تعیین شد و برداشت رسوبات بستر به شیوه ترکیبی انجام گرفت. نمونه ها در آزمایشگاه آنالیز شد و ویژگی های مورفومتری رسوبات بستر، شامل چولگی، کشیدگی، میانگین، نما، درصد شن، ماسه، سیلت، رس، بافت رسوبات، اندازه های بزرگ، متوسط، کوچک ذرات، قطر ظاهری، کرویت، گردشدگی، ضریب پهنی، عامل شکل، و D10، D50، و D90 رسوبات بستر، در جهت پایاب اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج بررسی در جهت پایین دست نشان داد که دامنه تغییرات عامل شکل و کرویت روندی کاهشی، دامنه تغییرات متوسط اندازه ذرات و گردشدگی روندی افزایشی، دامنه تغییرات ضریب پهنی روندی پیچیده، و دامنه تغییرات اندازه سه محوری روندی یکنواخت و ناچیز داشته است. نتایج این بررسی، همچنین، نشان داد که این تغییرات ممکن است تحت تاثیر عوامل فیزیوگرافی، لیتولوژی، و زمین ساخت منطقه قرار گرفته باشد.
    کلیدواژگان: بار بستر، تغییرات در جهت پایاب، ویژگی های ریخت سنجی، مازندران، ایران
  • علی بمان میرجلیلی، محمد موسایی سنجره ای، شهاب الدین زارع زاده مهریزی صفحات 145-156
    شناخت بهتر وضعیت پوشش گیاهی مراتع کشور و تغییرات آن در سال های مختلف، بر اساس نوسانات بارندگی و خشک سالی، اهمیت ویژه ای دارد. این شناخت اهمیت اولویت بندی اقتصادی مراتع را بر میزان بهره وری مشخص می سازد. تاکنون پایش جامع و مستمری برای پوشش گیاهی مراتع کشور در سال های مختلف، از نظر آثار خشک سالی و ترسالی، صورت نگرفته است. در این تحقیق آثار ترسالی و خشک سالی بر روی درصد تاج پوشش گیاهی و میزان تولید گیاهی در یازده عرصه پخش سیلاب و سه عرصه شاهد بررسی شد. در عرصه پخش سیلاب و عرصه شاهد، در هر یک، جداگانه، 3 ترانسکت 100 متری به فاصله 25 متری از همدیگر، به صورت عمود بر شیب، روی خطوط تراز و در هر ترانسکت 10 پلات 2×1 مترمربعی به فاصله 10 متری از همدیگر تعبیه شد. برای اندازه گیری تولید از روش قطع و توزین استفاده شد و برای اندازه گیری پوشش از پلات های 2×1 مترمربعی. نتایج با استفاده از آزمون دانکن در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل به روش GLM در سطح اطمینان 95 و 99 درصد نشان داد که میزان تولید و تاج پوشش در تیمار های خشک سالی و ترسالی در سطح 1 درصد معنی دار است (010p<). میزان تولید شبکه در ترسالی ها 336 درصد و میزان تاج پوشش 34 درصد نسبت به خشک سالی افزایش داشته است. این امر بیانگر آن است که در ترسالی ها، که میزان بارندگی از میانگین سی ساله بیشتر است، میزان درصد تاج پوشش و تولید مثبت بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق، پخش سیلاب باعث افزایش پوشش گیاهی و تولید علوفه در شبکه ها شد.
    کلیدواژگان: ترسالی، خشک سالی، پوشش گیاهی، تولید علوفه، پخش سیلاب، منطقه هرات استان یزد
  • علی اکبر نظری سامانی، حسام هروی، مهدی پناهی، مسعود جعفری شلمزاری صفحات 157-165
    تغییر در نوع استفاده از عرصه های طبیعی کشور مشکلی است که از گذشته های دور مطرح بوده است. شیوه های بهره برداری اراضی، بهره برداری از جنگل و مرتع ‎، ایجاد مناطق مسکونی و شهری و... از عواملی هستند که روی شدت فرسایش و تولید رسوب یک منطقه اثر می گذارند. لذا آگاهی از مقادیر کمی فرسایش خاک ناشی از تبدیل اراضی می تواند در برآورد دقیق اثرات نامطلوب، پنهان و غیر ملموس فرسایش موثر عمل نموده و این امر به برنامه ریزی های استراتژیک در جهت مدیریت پایدار اراضی کمک می کند. در مطالعه حاضر دوره آماری 1349 تا 1383 مورد بررسی قرار گرفت. این دوره به دو زیر دوره 1349 تا 1366 و 1366 تا 1383 تقسیم گردید. طی دو دوره ذکر شده آمار داده های رسوب سنجی، هواشناسی (بارندگی) و هیدرولوژیک (دبی) با در نظر گرفتن تغییرات کاربری اراضی مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که با در نظر گرفتن دوره های ترسالی و خشکسالی علت کاهش رسوب در طی این دو دوره در بارندگی مشابه مربوط به اثرات افزایش اراضی رها شده در منطقه می باشد. همچنین عامل دبی با توجه به اختلاف بین دبی های بدون بعد قبل از 1366 و بعد از 1366 با سطح معنی داری معادل 98/0 با احتمال 99 درصد معنی دار نیست. به عبارت دیگر کاهش تولید رسوب در این دوره زمانی را می توان به تغییرات کاربری اراضی یعنی افزایش اراضی رها شده و در نتیجه افزایش اراضی مرتعی در منطقه مرتبط دانست.
    کلیدواژگان: رسوب، کاربری اراضی، دبی، ترسالی، طالقان
|
  • Maryam Azarakhshi, Jalil Farzadmehr, Mahdi Eslah, Hossein Sahabi Pages 1-16
    Climate change is defined as long term and irreversible changes in the climatic behavior of a region. Many studies have been conducted in different regions of the world on climate change. The results of these studies show considerable changes in climatic factors especially in precipitation and temperature. In this research، the trend of changes in annual and seasonal rainfall and temperature in 24 synoptic stations over a 50-year data period (1956-2005) was investigated in Iran. The Mann- Kendall test and linear regression technique were used to analyze the trend of changes in climatic factors. The results showed both increasing and decreasing trends in annual rainfall at various regions of Iran. Annual rainfall in northern slopes of Alborz and western slopes of the Zagros Mountain as well as in eastern and southeast parts of Iran had a decreasing trend while in the central of Iran the trend of changes was increasing. In southern region of Iran the rainfall had an increasing trend. The results also showed that temperature in most of the studied stations over the considered period was increasing. The highest and lowest changes in temperature were seen in the mean temperature of summer and winter، respectively. Ahwaz and Khorramabad stations had a decreasing trend and over all seasons would go toward more cooling. The temperature trend in Oromiye was decreasing in autumn and summer while Shahrekord and Bandar abbas had the same trend in summer and winter.
    Keywords: climate change, Iran, linear regression, Mann, Kendall test, trend
  • Iman Islami, Ali Akbar Mehrabi, Gholam Reza Zehtabian, Mehdi Ghorbani Pages 17-26
    Agriculture sector is the main consumer of water in the world. In productive sectors like agriculture، water is considered as a valuable mediatory commodity or production input. Demand for agriculture water comes from consumers› (agriculture products›) behavior. This study aims to evaluate water use optimality in Pomegranate Arbors at the Charkhab village in the Yazd province. The data was randomly collected from 95 people of 153 beneficiaries in the study area. This study surveys water demand variations in the case of one percent change in water procurement expenses in Yazd. Elasticity estimation revealed that pomegranate producers› sensitivity to agriculture water price changes is high. To be specific، one percent increase in the price of agriculture water would decrease water demand by 24. 32 percent amongst pomegranate producers in Yazd. Production elasticity of water input was obtained 0. 0565 which is located in the third part of production region and means over-consumption of water by producers due to its low price. Given high demand for water in this arid area having appropriate polices in water pricing for optimal water consumption is needed.
    Keywords: demand elasticity, pomegranate, production elasticity, water demand
  • Leila Bakhshandehmehr, Saeid Soltani, Adel Sepehr Pages 27-41
    According to the UNCCD definition، “Desertification” is land degradation in arid، semi-arid and dry sub-humid areas resulting from various factors، including climatic variations and human activities. It has been recognized as a major economic، social، and environmental problem in many countries of the world. The MEDALUS methodology is a practical approach to assess the present status of desertification and evaluate the desertification risk. In this study، a regional model has been developed to desertification assessment and mapping in the SEGZI plain (Eastern Isfahan) based on the MEDALUS methodology. At first step، seven criteria including climate، soil، vegetation cover، ground water، water erosion، wind erosion and policy and management were recognized according to the local condition. Each criterion included several indicators accounting as factor quality determination. These indicators quantified based on their influences on desertification process. For each indicator a score ranging from 100 to 200 were assigned and desertification weighting was finally extracted. The weight of each factor and the weight of desertification status was calculated by geometric mean. Ultimately، desertification status was classified in four levels including low، moderate، severe and high severe. At last the maps of these results was produced by geographical information system. Results showed that 2% of the study area was classified as moderate class، 35% classified as severe and 63% involved high severe class. Climate، policy and management are the most important factors have led to desertification process in this region.
    Keywords: desertification assessment, desertification mapping, geographical information system (GIS), MEDALUS, SEGZI plain
  • Mahbobe Hajibigloo, Mohammadtaghi Dastorani, Abbas Ali Ghezelsofloo, Mohammad Reza Ekhtesasi Pages 43-58
    The morphology of a river system is affected by dominant watershed processes including climatic، hydrologic، hydraulic، erosion and sedimentation، geological and topographical characteristics of the river environment and watershed. Understanding the interaction between the river form and dominant watershed processes in river systems is necessary for recognition of river behavior and of importance for developing river environments conceptual models. In this research the aim was to evaluate morphological characteristics caused by dominant watershed processes in the Firoozeh-shahjoob river of north Khorasan and extract equations in order to mathematically link between the river physical features and watershed processes. For this purpose، the HEC-RAS hydraulic model after doing sensitivity analysis and calibration process was used to simulate the relation between dominant watershed processes and river physical factors for 37 reaches of this river. Considering the standard error، level of confidence and coefficient of determination، compared to simple linear models، second order (quadratic) and third order (cubic) models، exponential models were the most suitable ones to extract the mathematical relation between geometrical characteristics and the related dominant processes in this river system.
    Keywords: Firooze, shahjoob river, HEC–RAS model, regression models, river morphology
  • Sayed Hamzeh Hosseini, Reza Erfanzadeh, Paria Kamali Pages 59-72

    The study on the livestock dietary and preference value of different species are essential for rangeland management. Therefore، this study was carried out to evaluate the preference indices of 14 plant species in Kahnuj، during two different phenological stages (vegetative growth and after-seed-dispersal). The close observation method was used to measure the preference index for three age classes of Rainian goat (one، three and five years). The results showed that main and interaction effects of goat age، plant phenological stage and the kind of plant species on preference values were significant. Older goat consumed a higher time to graze in the study area. Stipa capensis had the highest preference index and Rhazya stricta had the lowest. The preference index of most plant species was significantly variable between two phenological stages. In addition، in each phenological stage، the preference value of plant species was significantly different. In the vegetative growth stage that annual plant species were abundant، goats mostly focused on these plant species for grazing. However، in the after-seed-dispersal stage in which the annual cover decreased، goats (particularly older ones) focused on shrubs for browsing. As a result، Rainian goat is a grazer in the normal situation and he can be a browser in the hard condition. It was suggested that the cover of Taverniera cuneifolia to be increased in the study area in order to compensate the deficiency of forage in long term. Artificial foraging is useful to reserve the performance of goats (particularly younger ones) in short term.

    Keywords: age class, dry rangeland, Kahnuj, phenological stage, preference index, rainian goat
  • Morteza Dehghani, Hosein Ghasemi, Arash Malekian Pages 73-88
    Nowadays، watershed management practices are undertaken based on selective criteria and/ or a specific purpose such as a decrease in flood risk، soil erosion and the like. In this respect، fuzzy logic has the ability to manage a wide range of options for decision making. This research aimed to use the fuzzy logic theory to priorities watershed management practices considering time and budget constraints in catchments with high sediment production and flood risk. This research was carried out in the Foorg watershed of Darmian town with an area of 11137 ha. All parameters related to soil erosion and flood risk were determined using the standard methods. Fuzzy score for each mentioned factor was then determined. Finally watershed management practices using the fuzzy theory and GIS were prioritized.
    Keywords: erosion control, fuzzy logic, GIS, MPSIAC, prioritizing, reducing flood, watershed operations
  • Shahrebanoo Rahmani, Ataollah Ebrahimi, Alireza Davoudian Pages 89-109
    The analysis of the relationship between spatial distribution of environmental factors and vegetation types is crucial for understanding mountainous ecosystems. In this research a GIS based approach was used to produce a vegetation map for Sabzkouh protected area in the Chaharmahal-Va-Bakhtiari province. To identify environmental parameters affecting the vegetation cover، 6 primary and secondary environmental parameters including hypsometric، slope steepness، slope direction، annual precipitation، temperature and sun radiation maps were derived from the study area DEM. To investigate the relationship between these factors and the spatial distribution of vegetation cover، quantitative analyses using statistical techniques like Principal Components Analysis (PCA) were undertaken. Then، the spatial distribution of vegetation types was predicted using a multi-logistic regression. Results showed that topographic variables derived from the DEM were very useful for indicating habitats of range and forest types. Although lack of information on the anthropogenic effects led to some uncertainties in the interpretation of spatial pattern of vegetation types، the topographic and climatic variables، derived from the DEM، were considerably effective in modelling the spatial distribution of vegetation types.
    Keywords: DEM, GIS, logistic regression, Sabzkouh, vegetation mapping
  • Valiollah Raufirad, Ataollah Ebrahimi, Hossein Arzani, Zahra Shojaei Asadeiye Pages 111-120
    Palatability includes plants physical and chemical property that encourages an animal select a plant for grazing. This study is an attempt for intruducing an indicator for determining the palatability of rangeland plants. To do this، the relationship between palatability and forage quality of rangeland plants in Karsanak rangelands of the Chaharmahal-va-Bakhtiari province was studied. First، plant composition based on plant canopy cover and production wasdetermined using of the systematic random sampling method (in each plant type there are 2 transects of 200 m and 15 plots along each transect). Also، the percentage of present each plant in the livestock diet (sheep and goat) was determined using the filming method. Then، the selection index of each plant species by sheep and goat was determined. In the next stage، the forage quality of some plant species was determined by determining the percentage of CP، ADF، DMD and ME. Finally، the relationship between plant quality indices (independent variables) and the selection index of plant species by sheep and goats (dependent variable) was determined using the SPSS software (Ver. 15). Results showed that there is a significant relationship between the selection index of each species (both percentage canopy cover and production) and ADF، DMD، and ME by the sheep (P ≤0. 05). However، such a significant relationship was not found for CP. And، there is not a significant relationship between the selection index of each species (both percentage canopy cover and production) and ADF، DMD، ME and CP by the goat (P ≤0. 05). Considering the results، the quality of forage can be an indicator in determining their palatability.
    Keywords: forage quality, grazing livestock, palatability, range
  • Mohammad Sharifi Yazdi, Farhang Ghasriani, Mina Bayat Pages 121-129
    The present research was done in steppic rangelands of Dehno، Kerman province to study the effects of different harvesting intensities of Artemisia sieberi applying simulation method. The experiment was conducted using split plots in a completely randomized experimental design of ten replications to find the best grazing intensity. Treatments are including no harvest (as a control)، 25، 50 and 75% harvest. In each treatment، 10 similar and average plant species were selected as replications. All dependent variables were evaluated during the study and results were analyzed in SAS software. Results showed Minimum and maximum forage production was obtained at 25% harvest in 2008 and no harvest treatment in 2009، respectively. Regarding to the obtained results and soil condition، the 50% harvesting intensity is recommended in Dehno site to maintain the vigority of Artemisia sieberi that is not dangerous for its survival، healthiness and vigority even in drought conditions.
    Keywords: Artemisia sieberi, dehno, bardsir pastures, harvesting intensity, simulation
  • Ataolah Kavian, Fatemeh Adineh, Gorban Vahabzadeh, Abdolvahed Khaledi Darvishan Pages 131-144
    Investigating downstream changes in bed load shape can be useful to detect watershed hydrological processes and it is very important to design hydraulic structures and to manage capacity of large storage dams، properly. Regarding to doing of enforcement studies، this research was conducted in Qalesar River in upstream of Chahardangeh watershed in Mazandaran Province. After recognition of the study area، 6 sections were selected towards downstream for bed load sampling. Laboratory analysis were done to measure and calculate some bed load shape characteristics including skewness، kurtosis، mean، mode، percent of sand، fine gravel، silt and clay، sediment texture، small، medium and large diameters، nominal diameter، sphericity، rounding، width ratio، shape factor and D10، D50 and D90. Results indicated a decreasing trend in shape factor and sphericity، an increasing trend in mean diameters and roundness، a complex trend in width ratio and a uniform trend in 3 axes. Our finding also indicated that this variations may be affected by physiographic، lithologic and geotechnical characteristics of the study area.
    Keywords: bed load, characteristics, downstream changes, morphometric Mazandaran province, Iran
  • Alibeman Mirjalili, Mohammad Musaei Sanjeraei, Shahabodin Zarezadeh Mehrizi Pages 145-156
    A better understanding of rangeland vegetation cover and its variation in different years based on wetness and droughtiness fluctuations is a great importance. Economical priority setting of rangelands is based on variations in rainfall and drought patterns، because it yields to better characterization of vegetative cover. Yet a comprehensive and continuous monitoring of vegetative cover of rangelands has not been established. To study the influence of droughtiness and wetness on vegetation cover and production forage، 11 sampling areas and 3 reference areas were selected in Herat. Three 100-m transects were located 25-m apart within each sampling area. Production and cover were estimated within 10 located 2- plots along each transect. Data were analyzed using Duncan›s test Design a completely random with a factorial GLM procedure at 99% and 95% confidence levels. Results showed that the vegetation cover and production in wetness were significantly different from those in droughtiness (P<0. 01). The vegetation production and cover increased by 36. 3% and 34% respectively in the wetness compared to the droughtiness. The influence on production and cover was positive and efficient in the wetness with the average rainfall higher than the 30-yr average. Finally، the results of flood spreading increased vegetation cover and production forage in dams.
    Keywords: flood spreading, heart region of Yazd province, production forage, vegetation cover, wetness, droughtiness
  • Aliakbar Nazari Samani, Hesam Heravi, Mehdi Panahi, Masoud Jafari Shalamzari Pages 157-165
    Natural landscape alternation is a problem that has been under debate for a long time. Land utilization techniques like agriculture، forest and rangelands، residential and urban are among influential criteria affecting erosion severity and sediment yield in a given region. In this respect، land management is a promising option to mitigate it. Thus، acquaintance with quantitative soil erosion owing to land-use changes is of great importance for estimating disadvantages and latent and intangible symptoms of erosion. Strategic planning for sustainable development could be benefited from such knowledge. The current research considered a statistical period from 1970 to 2004. This period was sub-divided into two separate periods from 1970 to 1987 and from 1987 to 2004. During these periods، statistics relating to sedimentation، climatology (precipitation) and hydrology were analyzed. Results revealed that the sediment reduction in these two periods under similar rainfall would be as a result of an increase in abandoned areas.
    Keywords: discharge, Land use, sediment, Taleghan, wetness