فهرست مطالب

فنون ادبی - سال پنجم شماره 2 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1392)

مجله فنون ادبی
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/08/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • میرجلیل اکرمی، محمد پاشایی صفحات 1-20
    مشفق کاظمی در عصر رضاشاهی نخستین رمان اجتماعی فارسی را با محور قرار دادن حقوق و آزادی های زنان به رشته تحریر درآورد. رمان های اجتماعی که بعد از این رمان در دهه اول و دوم قرن حاضر نوشته شد، هر چند از نظر موضوع و مرتبه هنری قابل قیاس با «تهران مخوف» نیستند؛ ولی براساس ساختار اجتماعی رمان مذکور طرح و پی ریزی شده اند. این پژوهش از بین عناصر داستانی، در پی واکاوی پیرنگ و شخصیت پردازی تهران مخوف و نقد و تحلیل آن است. طرح رمان «تهران مخوف» به اقتضای مضمون آن چندان پیچیده و تو در تو نیست و نظم طبیعی حوادث در آن بر نظم ساختگی غلبه دارد و رخدادها همواره در روایت به گونه ای هم بسته و زنجیر وار اتفاق افتاده است. تهران مخوف مملو از کشمکش های عاطفی و اخلاقی است و از این لحاظ به رمان های تاریخی که کشمکش های جسمانی و زورآزمایی «آدم خوب» و «آدم بد» را توصیف می کنند، هیچ شباهتی ندارد. نویسنده در این اثر از شیوه مستقیم و گزارشی برای خلق و پرداخت شخصیت ها استفاده می کند. شیوه شخصیت پردازی مشفق کاظمی در تهران مخوف هم بسته و پیوسته به شیوه شخصیت پردازی قصه های کهن و رمان به معنای اروپایی و مرسوم آن است. شخصیت های داستانی تهران مخوف به دو جبهه تعلق دارند و همه آن ها واجد شخصیت ایستا هستند. شخصیت های داستانی این اثر در خلال رمان به بلوغ نسبی نرسیده اند و به زبان خاص خود تکلم نمی کنند. هر شخصیتی تنها رسالت پیش بردن داستان را بر عهده دارد و هویت مشخصی ندارد.
    کلیدواژگان: رمان اجتماعی، تهران مخوف، شخصیت پردازی گزارشی، پیرنگ
  • سیداحمد پارسا، سعدی حاجی صفحات 21-34
    طبقات مختلف اجتماع، صاحبان حرف و مشاغل گوناگون و مردمان شهر و روستا هر کدام تحت تاثیر ویژگی های طبقاتی، تحصیلی، جنسیتی، اقلیمی، دینی، سنی و روانی متفاوت، نوع سخن گفتن و به عبارتی کارکردهای زبانی ویژه ی خود را دارند. انعکاس تنوعات زبانی جامعه در فضای آثار داستانی یکی از ویژگی ها و به عبارت درست تر از امتیازات داستان نویسی معاصر است. عدم توجه به این امر و تحمیل خواست نویسنده بر زبان اشخاص داستان، نادیده انگاشتن استقلال شخصیت های داستان، ایجاد اختلال در عنصر گفت و گو و تقلیل آن به ابزاری جهت انتقال آراء نویسنده، و در نهایت مخدوش کردن وجه هنری و زیبایی شناختی اثر است. برقراری تناسب میان کارکردهای زبانی اشخاص داستان با تیپ شخصیتی آن ها هم از نظر توفیق نویسنده در شخصیت پردازی و هم از نظر ایجاد پندار واقعیت که هر دو از اصول داستان پردازی اند لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر داستان بلند نون و القلم آل احمد را از این منظر بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی می شود. نتیجه نشان می دهد میان کارکردهای زبانی اشخاص با تیپ های شخصیتی آنان تناسب چندانی وجود ندارد که دلیل آن را می توان تحمیل بینش و بیان نویسنده بر قهرمانان داستان دانست. به عبارت دیگر به نظر می رسد آل احمد این داستان را عرصه ی ترویج اندیشه های سیاسی خود و انتقاد از اندیشه های مخالف قرار داده است.
  • فاطمه مدرسی، مریم عرب صفحات 35-48
    صنعت های بدیعی افزون بر کارکردهای زیباشناسانه ی خود تاثیرات گوناگونی بر کلام می گذارند. موسیقی درونی یکی از اثرات صنایع بدیعی است که می تواند نقش مهمی در زیباسازی کلام و تاثیر آن بر مخاطب داشته باشد. منظور از موسیقی درونی، موسیقی ای است که با استفاده از صنایع بدیع لفظی به وجود می آید. صنایعی که باعث می شوند کلمات به وسیله ی تشابه و تجانس هر چه بیشتر مصوتها و صامتها به یکدیگر وابسته شوند و بین آنها رابطه ی آوایی محسوسی ایجاد شود. باید توجه داشت که تکرار رکن اصلی موسیقی درونی است و اساسی ترین خصوصیت موسیقی به شمار می رود؛ زیرا اگر تکراری نباشد نه تنها وزن بلکه آهنگ هم به وجود نمی آید. در واقع هم در نت های موسیقی و هم در هجاهای کلمات و جملات شعر، تکرار اهمیت دارد. مقوله های تکرار، واج آرایی، جناس و سجع از جمله صنایع بدیعی هستند که در ایجاد موسیقی درونی شعر نقش عمده ای ایفا می کنند. در این پژوهش برآنیم با رویکردی توصیفی-تحلیلی به عوامل موسیقی ساز تمهیدات به عنوان نمونه ای از شعر منثور بپردازیم. برآیند تحقیق نشان از آن دارد تکرار از جمله صنایع بدیعی است که ضمن ایجاد موسیقی در این اثر منثور، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر عین القضات می کند.
    کلیدواژگان: عین القضات، تمهیدات، موسیقی، تکرار، سجع، جناس
  • محسن ذوالفقاری، علی اکبر کمالی نهاد صفحات 49-66
    شاعر برای انتقال عاطفه به مخاطب، زبان خود را به طرق گوناگون تقویت می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری با ابداع تصاویر تازه، ورود به عرصه های گوناگون خیال و... از ویژگی های شاعران خلاق در راستای تقویت زبان ادبی خود و ایجاد سبک شخصی است. در این راستا خاقانی از تمهیدات مختلفی بهره برده که هیات فیزیکی و شنیداری، جنبه های معنایی، ابجدی و دیگر ویژگی های حروف، از جمله ی آنهاست. این موضوع موجب برقراری ارتباط هایی بین آنها و معانی ذهنی وی شده و کارکردهایی هنری به حرف در شعر او بخشیده است. این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف حرف در شعر خاقانی پرداخته و بسامد نوع حروف، اصالت تصویرهای بر پایه ی حروف، اخذ وجه شبه های مختلف، ارتباط های چندگانه ی معنایی و لفظی حروف در بافت شعر، ساخت آرایه های ادبی بر پایه ی حروف، ارتباط حس حاکم بر تصاویر و حروف و.. . را در شعر او نشان داده است.
    کلیدواژگان: تصویر، حروف، موسیقی، مکتب آذربایجانی، خاقانی
  • مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی صفحات 67-88
    به گفته ی محققان، ردیف را می توان یکی از اجزای اصلی شعر کهن فارسی دانست که ساخته و پرداخته ی ذوق و قریحه ی ایرانی است. ردیف به عنوان یکی از ارکان موسیقی کناری، نقش عمده ای در شعر کلاسیک فارسی ایفا نموده است و پارسی سرایان از دیرباز به سرودن اشعار مردف توجه نشان داده اند. در اشعار ابتدایی فارسی، کمتر از ردیف استفاده شده است اما هرچه شعر فارسی به سوی تکامل روی نهاده، کاربرد ردیف نیز بیشتر نمود پیدا کرده و شاعران به مرور از کاربرد ردیف های ساده به سوی استفاده از ردیف های دشوار رونهادند. یکی از شاعرانی که توجه ویژه ای به ردیف نشان داده و کاربرد انواع ردیف در شعر او بسامد بالایی دارد، خاقانی است. در این جستار، تلاش شده است از زاویه ی آمار به ردیف در شعر خاقانی پرداخته شود؛ لذا با ارائه ی آمارهای دقیق اشعار مردف و غیر مردف و انواع ردیف در کل دیوان این شاعر، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد اشعار مردف وی بسیار بیشتر از اشعار غیر مردف اند. آمار انواع ردیف نیز نشان می دهد که ردیف های فعلی پرکاربردترین نوع ردیف در شعر خاقانی هستند. از سوی دیگر، کارکردهای ردیف در شعر خاقانی نیز مورد بررسی قرار گرفت و به این نتیجه دست یافتیم که عمده ترین کارکردهای ردیف در شعر این شاعر عبارتند از: ایجاد وحدت میان شاعر و مخاطب، هماهنگی ردیف با مضمون شعر، ایجاد صور خیال و ترکیبات جدید، برجسته سازی یک تصویر یا مضمون، القای حس درونی شاعر، ایجاد وحدت تخیل و اندیشه، تقویت موسیقی شعر، ایجاد لذت دیداری و پوشاندن عیوب قافیه.
    کلیدواژگان: ردیف، انواع ردیف، کارکردهای ردیف، هنجارگریزی، خاقانی
  • ناصرقلی سارلی صفحات 89-108
    یکی از اساسی ترین اعمال تاریخ نگاری، طبقه بندی اطلاعات تاریخی در محور درزمانی است. چگونگی این طبقه بندی یا شیوه دوره بندی نگرش نظری مورخ را به موضوع نشان می دهد و هم شکل و فرم عرضه تاریخ را معین می کند. با آن که دوره بندی در تاریخ ادبی نمی تواند جدا از دوره بندی تاریخ عمومی تلقی شود، تعدد ملاک ها و مقیاس های تحلیل در ادبیات و وجود انواع مختلف ادبی، آن را پیچیده تر ساخته و شیوه های متفاوتی را در دوره بندی تاریخ ادبی میسر نموده است. در مجموع، می توان دو رویکرد متفاوت را در دوره بندی تاریخ ادبی از هم بازشناخت؛ هرچند اغلب در تاریخ های ادبی این دو رویکرد با هم می آمیزند: 1. رویکرد درونی (فرهنگی و اجتماعی) که به دوره بندی ادبی بر بنیاد عوامل بیرون از ادبیات گرایش دارد. 2. رویکرد درونی (صورتگرایانه/ فرمالیستی) که تاریخ ادبی را صرفا بر مبنای ویژگی های مشاهده پذیر مرتبط با ادبیات دوره بندی می کند. دوره بندی در تاریخ ادبی می تواند به شیوه های متفاوتی صورت گیرد و بر ملاک های متفاوتی مبتنی باشد: مفاهیم گاهشمارانه قرن، دهه و سال؛ الگوهای زیستی/ اندام وار تکامل؛ نویسندگان و شاعران بزرگ؛ شعارهای ادبی یا ارزیابی های ادیبان هر عصر؛ رویدادها، مفاهیم و دوره های تاریخ عمومی و سیاسی؛ تناظر ادبیات با هنر و اندیشه؛ رویکردها و شیوه های زبان؛ هنجارهای غالب ادبی. این شیوه ها درعمل با هم به کار می روند و هریک در روایت نوع خاصی از تاریخ ادبی کارایی دارند. کلیدواژه ها: دوره بندی، دوره ادبی، تاریخ ادبی، نظریه ادبی، نظریه تاریخ ادبی.
    کلیدواژگان: دوره بندی، دوره ادبی، تاریخ ادبی، نظریه ادبی، نظریه تاریخ ادبی
  • فریده خواجه پور، ذوالفقار علامی صفحات 109-122
    یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در داستان و نمایشنامه ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیت هایی را که برای خواننده در حوزه داستان و رمان مثل افراد واقعی جلوه می کنند شخصیت پردازی می گویند. مقاله پیش رو به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در یکی از رمان های دفاع مقدس به نام نخل ها و آدم ها پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت ها و انعکاس و نمود واقعیت را در شخصیت های این رمان نمایان سازد. این بررسی نشان می دهد، شخصیت های رمان بیشتر به صورت مستقیم پردازش شده اند. همچنین، استفاده هر چند اندک نویسنده از روش شخصیت پرداز ی غیر مستقیم، در کنار شیوه مستقیم و ارتباط منسجمی که میان شخصیت با دیگر عناصر داستان ایجادکرده در استحکام بنای داستان نقش ویژه ای ایفا کرده است.
    کلیدواژگان: نخل ها و آدم ها، نعمت الله سلیمانی، شخصیت و شخصیت پردازی
  • محمدامیر مشهدی، عبدالله واثق عباسی، فاطمه ثواب صفحات 123-148
    تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا می کند. سیف فرغانی نیز شاعری تصویر گراست که به مدد این عنصر، در عرصه ی تصویر آفرینی های بکر و خیال انگیز، گام بر می دارد. در این پژوهش تشبی هات قصاید سیف فرغانی از جنبه های مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبی هات نوین، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آن ها ارائه شده است؛ تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تاثیر آن ها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر سیف فرغانی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت می کند که شاعر از نظر انواع تشبیه، به تشبی هات فشرده و اضافه ی تشبیهی، تشبیه مفرد به مفرد و حسی به حسی گرایش بیشتری دارد و از نظر ساختار شکلی، تشبیه مفروق بیشترین بسامد را در اشعار وی به خود اختصاص داده است. ضمن این که گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین در ضمن اشعار خویش، مبدع تشبی هات نوینی است که در نوع خود بی نظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف مواد تشبیه، در جهت اخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویات و مفاهیم مجرد و انتزاعی گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبه به ابزارآلات و اشیا بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خود اختصاص داده اند. با بررسی زاویه تشبیه تنها حدود 3/1 تشبی هات وی با زاویه باز و ابداعی و بقیه موارد، تکراری هستند و تصاویر شعری وی بیشتر ایستا می باشند تا پویا و متحرک.
    کلیدواژگان: خیال، تشبیه، قصیده، سیف فرغانی، زاویه تشبیه، ایستایی و پویایی تشبیه
  • رضا نجاریان، مریم غضنفری صفحات 149-160
    غالب دهلوی معروفترین سخن سرای قرن سیزدهم ه.ق. در هند است. در آن سرزمین او را لسان الغیب و شهنشاه سخن می نامند. غالب 334 غزل فارسی خود را در 20 وزن سروده است؛ 85 درصد غزل های او در شش وزن پرکاربرد کل غزل فارسی و غزل سبک هندی است. به این ترتیب، بیشتر غزل های غالب مطابق معیار و شیوه های معمول زمان است؛ اما از اوزان کم کاربرد نیز در غزل خود بهره گرفته است. قالب غزل با توجه به ماهیت آن پیوند عمیق تری با موسیقی دارد و نقش وزن در آن برجسته تر از دیگر قالب هاست و ما در این مقاله سعی داریم تا به معرفی آماری اوزان غزل های غالب بپردازیم. بحرهای مضارع، مجتث، رمل و هزج پرکاربردترین اوزان غزل او را شامل می شود. وزن های کوتاه در غزل غالب کمتر استفاده شده است. از ویژگی های اوزان مورد علاقه او بلندبودن، ثقیل بودن و قابلیت تقسیم به دوپاره است. وزن فاعلات مفعولن فاعلات مفعولن تنها وزن نادر غزل غالب است که 4 غزل را به این وزن سروده است.
    کلیدواژگان: غالب دهلوی، غزل، شعر سبک هندی، وزن
  • محمدرضا یوسفی، صدیقه رسولیان آرانی صفحات 161-178
    نماد از منظر علوم بلاغی کلمه، عبارت و یا جمله ای است که علاوه بر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای به خواننده القا کند. از آن جا که بیان اندیشه های غامض عرفانی و انعکاس غیر مستقیم اندیشه های سیاسی و اجتماعی در غالب نمادین، آسان تر است، از دیرباز نماد و نمادپردازی در ادب فارسی به ویژه در گستره ی شعر فارسی، ظهور ویژه ای داشته است. در ادبیات معاصر علاوه بر عوامل مذکور،توجه به آشنایی زدایی در متون ادبی و ظهور و بروز مکاتبی که گرایش خاص به ابهام دارند، بسامد نمادپردازی را افزون تر کرده است، به خصوص اینکه نماد تمام ویژگی های ابهام هنری را دارد و یکی از عوامل اصلی ابهام زا در شعر به شمار می رود. از این رو ارائه ی تعاریف دقیق و بررسی نمادهای شعر معاصر، می تواند گره گشای ابهام حاکم بر آن ها باشد و در تشخیص نماد از موارد مشابه آن یعنی کنایه های رمزی و استعاره های نمادنما به خواننده کمک کند. لذا در این مقاله بر آنیم نماد را از دیدگاه ابهام مورد بررسی قرار داده و به موارد نزدیک و مشابه آن نیز بپردازیم.
    کلیدواژگان: نماد، شعر معاصر، ابهام، کنایه ی رمزی، استعاره نمادنما
|
  • Sayyed Ahmad Parsa, Sadi Haji Pages 21-34
    Different social classes، craftsmen،and residents in cities and villages are influenced by classical، sexual، regional، religious، and mental characteristics، and so have their typical linguistic variationsin the atmosphere of the contemprory fictions is one of the prerogatives of this epoch literature. It spoils the aesthetic aspect of the work to ignore the autonomy of characters and impose the wills of the authors upon the story. It is crucial for the author، in viewpoint of author success in characterization and illusion of realism، to coordinate linguistic functions and typical characters. This article is to analyse the long story of Nun val Qalam in this point. Our method is qualitative and the data are analysed library based manner. It is deduced that there is no coordination between linguistic functions and typical characters، which is due to the influence of the author over the characters; in other words، it appears that Ale Ahmad has made the story a domain for expanding his political views and criticizing opponents.
    Keywords: Ale Ahmad, Nun val Qalam, linguistic functions, typical characters, contemprory fictions
  • Fateme Modarresi, Maryam Arab Pages 35-48
    Rhetoricarts in addition to their beautifying fnnctions have differenteffects on speech. Inner music is one of the effects of fine arts that can play an important role in making beautiful speech and its effect on addresse. As aresult، inner music is akind of music that is created by using vocal fine arts. The arts that use words by means of similarities. most of vowels and consonants to be relationship to be created between them. We must take into consideration that the repetition of basic part of musicis inner and the most important characteristic of music is taken into account. Since if it is not repetitive it causes no rhythm and no harmony. In fact، the repetition is highly appreccated in musical note and in spelling of words and sentences and poems. The repetitive kinds، pun، and rhythm are wholly rhetoric arts that have an important role in creating the inner music of poem. In this research، we intend to review the factors of music making from the point of view of descriptive and analytic regarding a sample of prose poem. The process research shows that the repetition is a part of the rhetoric arts that by creating music in this prose work، causes considerable help to understanding concepts and meanings in view of Eyn Ol Ghozat.
    Keywords: Eyn Ol Ghozat, Tamhidat, music, repetition, rhythm, pun
  • Dr Masood Roohani, Mohammad Enayati Pages 67-88
    According to researchers, rows can be one of the main components of the ancient Persian poetry as Iranian-made talent and initiative. Row as one of the pillars of the music aside, has played a major role in classical Persian poetry. And the past Persian chorus According to compose poems of rows shown. In the early Persian poetry, little of the row is used But the evolution of the Persian poetry to the inputs, Application of the row will have more Go to the review of the application of the simple parts of the hard parts. One of the poets who have shown special attention to the row and Application forms are high-frequency line in his poem, is khaghani. In these essays, is trying to hit the angle of the line in the poem is Khaghani. We provide accurate statistics of the poem with row and without row and types of rows Was investigated Across the court poet. His poems have a row and was much more than non row poems. Statistics a variety of row show that row of verb is most frequently used type of row in the poem of khaghani. In other hand also examined in row functions Khaghani and The result was that the main functions of row in his poem are: Create unity between poet and audience, Row coordinate with the theme of the poem, Creating new forms of thought and composition, Highlight an image or theme, Induce a sense of inner poet, Unity of thought and imagination, Strengthening of Music Lyrics, Create visual pleasure and Cover defects of rhyme.
    Keywords: Row, types of row, Row functions, Deviation, khaghani
  • Dr Naser Gholi Sarli Pages 89-108
    One of the most fundamental acts of historiography is to classify historical information in diachronic axis. The method of this classification or periodization shows the theoretical approach of the historian and determines the structure and the form of his history. Because of multiple criteria of analysis and various literary genres، periodization in literary history is more complicated than that of general history. We can distinguish two approaches in periodization of literary history، although these can be used together: extrinsic or social-cultural approach (based on criteria extrinsic to literature) and intrinsic or formalist approach (based on criteria intrinsic to literature). Then periodization in literary history can be formulated in different methods and base upon various criteria: chronological such as century، decade and year; organic patterns of evolution; great poets and writers; literary emblems and evaluations of every period; events، concepts and periods of general or political history; analogy of literary history and art or ideas history; approaches and ways of language; dominant literary norms. These methods actually are used together and everyone has adequacy in special kind of literary history.
    Keywords: periodization, literary period, literary history, literary theory, theory of literary history
  • Dr Mohammadamir Mashhdi, Dr Abdollah Vasegh Abbasi, Fatemeh Savab Pages 123-148
    Simile as the main element of imagination has a leading function in the creation of various types of poetic images. Seif Farghani is an image maker poet who، via the aid of this element، takes step in the field of original and inspiring image making. In this research، the similes of Seif Farghani’s odes، are investigated from different aspects like types of simile، materials of simile، new simile، simile instruments and their static and dynamic nature and، at the end، their statistic analysis will be presented so that، in addition to knowing how to employ expressive instruments to create poetry and their impact on the poet’s style and language، the basic criteria of Seif Farghani’s poetry aesthetics would be presented to the reader. This study proves that، regarding types of simile، the poet has more tendency to impact similes and addition simile، singular to singular simile and sensory to sensory ones، and considering the formal structure subtrahend simile has the most frequency in his poems. While the poet has sometimes embodied several formal structures in one simile which has aroused innovation، he is also the inventor of novel similes which are unique in their own type. As to different materials of simile، the poet، according to his own particular thought، has more tendencies toward spiritual and abstract concepts whereas، from the moshabah beh point of view، he has dedicated the highest frequency to instruments and objects in his images. The study of the angle of simile shows that only about 1/3 of his similes are with open angle and innovative and the rest are recurring and his poetic images are static rather than dynamic and animated
    Keywords: imagination, simile, ode, Seif Farghani, angle of simile, static, dynamic simile
  • Dr Mohammad Reza Yousefi, Sedigheh Rassoulian Pages 161-178