فهرست مطالب

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال شانزدهم شماره 68 (هفته دوم مهر 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/07/14
  • تعداد عناوین: 3
|
  • شهلا نورانی سعدالدین، رقیه دادی گیوشاد، حبیب الله اسماعیلی، زهره سپهری شاملو صفحات 1-11
    مقدمه
    سندرم قبل از قاعدگی، مجموعه ای از علائم ناخوشایند فیزیکی، روانی یا رفتاری است که به صورت تکرار شونده در فاز لوتئال چرخه قاعدگی مشاهده می شود. 90 درصد زنان، درجاتی از نشانه های سندرم قبل از قاعدگی را تجربه می کنند. تاکنون درمانی برای سندرم قبل از قاعدگی تایید نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر شدت علائم روانی و جسمانی سندرم قبل از قاعدگی دانشجویان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دو گروهه از بهمن ماه سال 1391 تا پایان خرداد ماه سال 1392 بر روی 68 دانشجوی سال اول کارشناسی ساکن در خوابگاه دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. افراد به طور تصادفی در دو گروه آموزش و کنترل قرار گرفتند. گروه آموزش، مهارت های زندگی را طی 8 جلسه آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات فردی و قاعدگی، پرسشنامه سلامت عمومی، فرم تشخیص موقت سندرم قبل از قاعدگی، فرم ثبت وضعیت روزانه علائم و فرم های سنجش آگاهی و نگرش درباره سندرم قبل از قاعدگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های من ویتنی، تی مستقل، تی زوج و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر متغیرهای سن، سن منارک، شاخص توده بدنی، تحصیلات و شغل پدر و مادر، رشته تحصیلی، طبقه اجتماعی - اقتصادی، دیسمنوره و شدت آن، شدت سندرم قبل از قاعدگی، تاخیر در انجام فعالیت های روزانه و غیبت از کلاس درس به دلیل سندرم قبل از قاعدگی، آگاهی و نگرش درباره سندرم قبل از قاعدگی همگن بودند. دو گروه از نظر شدت علائم روانی سندرم قبل از قاعدگی بعد از مداخله تفاوت معنی داری داشتند (005/0=p). اما از نظر شدت علائم جسمانی سندرم قبل از قاعدگی در بعد از مداخله، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (907/0=p).
    نتیجه گیری
    آموزش مهارت های زندگی، شدت علائم روانی سندرم قبل از قاعدگی را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: آموزش، دانشجویان، سندرم قبل از قاعدگی
  • زهرا امامی مقدم، سید رضامظلوم، فاطمه زوبین، نیره خسروی القار، فاطمه سردارآبادی، اقدس کریمی، سلمه دادگر * صفحات 12-20
    مقدمه

    آموزش بالینی، وسیله ای است که کارآموزان از طریق آن، به طور مستقیم در موقعیت تبدیل اطلاعات نظری به عملی قرار می گیرند. مطالعه حاضر با هدف تعیین استاندارد آموزشی برای دفعات انجام مهارت های بالینی تنظیم خانواده بر اساس منحنی یادگیری انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک مطالعه از نوع سری زمانی است که در سال 91-1390 بر روی 54 کارآموز بهورزی مشغول به تحصیل در پایه اول آموزشگاه بهورزی مشهد، نیشابور و تربت جام انجام شد. افراد به شیوه سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و شامل اطلاعات فردی کارآموزان بهورزی و چک لیست ارزیابی تبحر بالینی بهورزان جهت انجام مهارت های تنظیم خانواده بود. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کروسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این مطالعه، منحنی یادگیری مهارت های بالینی نشان داد که با انجام مهارت ها به تعداد 30-21 بار، میزان تبحر کسب شده در حد کفایت (بیشتر از 75 درصد) می باشد و با افزایش دفعات انجام مهارت در طول 15 هفته کارآموزی، سطح تبحر تغییر معنی داری نداشت و ثابت ماند. استاندارد دفعات مورد نیاز انجام مهارت های تنظیم خانواده، 21 تا 30 دفعه می باشد.

    نتیجه گیری

    تعداد دفعات مورد نیاز برای انجام مهارت های تنظیم خانواده، حداکثر 30 بار می باشد. این تعداد دفعات، کمتر از تعدادی می باشد که در بالین جهت کارآموزان بهورزی پیش بینی شده است. بنابراین با استفاده از منحنی یادگیری، می توان ضمن تعیین تعداد دفعات استاندارد برای انجام یک مهارت بالینی و فراهم نمودن امکان تمرین کافی برای دستیابی به تبحر لازم، ایجاد ماندگاری در یادگیری، در وقت و هزینه برای آموزش مهارت ها نیز صرفه جویی کرد.

    کلیدواژگان: خدمات تنظیم خانواده، منحنی یادگیری، مهارت بالینی
  • فرناز سهیلی، سجاد علیزاده، مریم حسنی، پری بسطامی صفحات 21-27
    مقدمه
    یائسگی، پدیده ای دائمی و با اهمیت در دوران زندگی زنان است که زمان ایجاد آن تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. در این دوره به دلیل تغییرات هورمونی، افراد مستعد مشکلات قلبی - عروقی و همچنین توده و سرطان های پستان و اندومتر می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی پاتولوژی های پستانی موجود در دوره قبل و بعد از یائسگی انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه، تعداد 310 نمونه پاتولوژی پستان از زنان مراجعه کننده به مرکز پاتولوژی بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد طی سال های 1391-1381 مورد بررسی قرار گرفت. جامعه پژوهش، بیمارانی بودند که تحت توده برداری، عمل جراحی ماستکتومی رادیکال و برداشت غدد لنفاوی، ماستکتومی کامل و ناکامل قرار گرفته بودند و اطلاعات پاتولوژی آنها در آزمایشگاه ثبت شده بود. اطلاعات مربوط به معاینه فیزیکی و اطلاعات فردی بیماران و علت مراجعه آنان از طریق مطالعه پرونده های الکترونی و در صورت لزوم، از طریق تماس با افراد استخراج شدند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    به طورکلی شایعترین یافته های پاتولوژیک در زنان بالای 40 سال به ترتیب، فیبروآدنوما (7/28%) و داکتال کارسینوما (3/27%) بود که فیبروآدنوم (2/39%) در مرحله پیش از یائسگی و داکتال کارسینوما (4/34%) در مرحله پس از یائسگی، شایعترین یافته ها بودند.
    نتیجه گیری
    شایعترین توده ها پیش از یائسگی از نوع خوش خیم و پس از یائسگی، از نوع بدخیم است. لذا انجام معاینات دوره ای منظم و پیگیری های ماموگرافیک در سنین یائسگی ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: پاتولوژی، توده پستان، یائسگی
|
  • Shahla Nourani Saadoldin, Roghayeh Dadi Givshad, Habibollah Esmaily, Zohreh Sepehri Shamloo Pages 1-11
    Introduction
    Premenstrual syndrome includes a set of unpleasant physical، emotional or behavioral symptoms which can be observed in repeated form during the luteal phase of menstrual cycle. 90% of women experience some grades of premenstrual syndrome symptoms. No definitive treatment has been certified for premenstrual syndrome. This paper tends to investigate the impact of life skills education on severity of psychological and physical premenstrual syndrome symptoms in university students.
    Methods
    This clinical trial was conducted during February 2013 to June 2013 on 68 first year bachelor students who were resident in dormitory of Ferdowsi University of Mashhad، Iran. Students were randomly divided into two groups of education and control. Life skills were taught to education group in 8 sessions. Data collection tools include menstrual and demographic information questionnaire، general health questionnaire، temporary diagnosis form of premenstrual syndrome، daily status report form، knowledge and attitude assessment form about premenstrual syndrome. Data were analyzed using SPSS software version 16 and statistical tests such as Mann-Whitney، independent t-test، paired t-test and chi-square. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    Both groups were similar in age، age at menarche، body mass index، parental education and occupation، academic field of study، socio-economic class، dysmenorrhea and its severity، premenstrual syndrome severity، delay in performing daily activities and absences from the classroom due to premenstrual syndrome، knowledge and attitudes about premenstrual syndrome. After the intervention، the severity of psychological premenstrual syndrome had significant difference in two groups (p=0. 005)، but in the severity of physical premenstrual syndrome no significant difference was observed (p=0. 907).
    Conclusion
    Life skills education decreased the severity of psychological symptom of premenstrual syndrome.
    Keywords: Education, Premenstrual Syndrome, Students
  • Zahra Emami Moghadam, Seyed Reza Mazloum, Fatemeh Zoubin, Nayereh Khosravi, Fatemeh Sardar Abadi, Aghdas Karimi, Salmeh Dadgar Pages 12-20
    Introduction

    Clinical education is a dynamic process that provides condition to combine theoretical knowledge with real practical environment for practitioners. This study was done to determine the practice times that are necessary for health worker trainees to achieve enough competency to perform family planning skills، based on flattening the learning curve.

    Methods

    This time-series study was conducted on 54 junior students of paramedical school of Mashhad، Nishabur and Torbatjam، Iran in 2012. Participants were selected with census method. Data tools were a research-made questionnaire included demographic information of health worker and family planning check list for assessing their clinical skills. Data was analyzed by SPSS software (version 16)، Kruskal- Wallis and Pearson correlation. P value less than 0. 05 was considered significant.

    Results

    According to learning curve of family planning clinical skills، practicing 21-30 times is enough (75%) for health workers to achieve adequate competency. During 15 weeks of clinical education، the level of competency did not change significantly.

    Conclusion

    The maximum appropriate practice times of family planning clinical skills in junior paramedics are 30 times. By using learning curve can achieve to ideal competency level and enough retention of skills as well.

    Keywords: Clinical Competence, Learning Curve, Family Planning Services
  • Farnaz Soheili, Sajjad Alizadeh, Maryam Hassani, Pari Bastami Pages 21-27
    Introduction
    Menopause is a permanent and important event in women life that the time of its creation is influenced by several factors. In this period due to hormonal changes، women are prone to cardiovascular problems، breast mass and cancer and endometrial cancer. This study was performed to evaluate the pre-and post-menopausal pathologies samples of breast.
    Methods
    In this study، 310 pathological samples of breast were studied in pathology center of Shohada hospital in Khorramabad، Iran during 2002 to 2012. The study samples were patients who had underwent mass and tumor biopsy، radical mastectomy and removal of lymph nodes، total and partial mastectomy and their pathologic data had been recorded. Physical examination، patient demographic data and their chief complain were extracted. Data were analyzed by SPSS software (version 16) and Chi-square test. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    The most common pathological findings in women older than 40 years were respectively fibro adenoma (28. 7%) and ductal carcinoma (27. 3%). Fibro adenoma (39. 2%) was the most common finding in premenopausal stage and ductal carcinoma (34. 4%) in postmenopausal stage.
    Conclusion
    The most common type of masses in premenopausal period are benign and in postmenopausal are malignant. The regular periodic examination and mammographic follow up are recommended during menopausal age.
    Keywords: Breast Mass, Pathology, Menopause