فهرست مطالب

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال نهم شماره 2 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/05/03
  • تعداد عناوین: 14
|
  • نقیب نقوی صفحات 9-36
    چنان چه به ادبیات از دیدگاه جامعه شناسی نگریسته شود، چنین می نماید که آب نوشان و سرچشمه های ادبیات عرفانی، ادبیات غنایی است و عارفان، ادب عاشقانه را به گونه ای زندآگاهی یا هرمنوتیک (Hermeneutic) و تفسیر و تاویل عرفانی برده اند؛ به گونه ای که معبود ازلی در چهره ی بانویی خود نمایی می کند. این فرآیند را در اسرار التوحید ابوسعید ابو الخیر و دیگر عارفان بنام می توان دید.
    غزل که برجسته ترین گونه ی شعر غنایی است، از یک سو واقع گرا، و از سویی سخت ایده آلیستی است. بنابراین ادبیات بناچار نباید تنها بازتاب روحی پدیدآورنده باشد؛ یعنی پنداشته شود که سراینده ی شعر عاشقانه، باید ناگزیر خود عاشق هم بوده باشد. از این روی گفته شده است ادبیات در ساختار خود آفریده می شود، نه این که بازتاب روحی پدید آورنده ی آن باشد. این گونه است که یک اثر ادبی آمیزه ای است از پیکره و پیام، یا فرم و محتوای ادبی.
    معشوق در شعر پارسی بویژه غزل، اسطوره است، نه چهره، و دست یابی به آن یک آرمان. این اسطوره ای بودن تا پیدایش ادبیات نوین بر شعر پارسی سایه افکنده بود. اما در شعر امروز ایران گه گاه معشوق به گونه چهره ی واقعی (Portrait) در می آید.
    معشوق شعر پارسی و انسان شرقی، کلی است؛ و در همه ی گستره های زمان و مکان حضور دارد. نخست اسطوره است، اما اندک اندک با رنگ پذیری از فرهنگ غرب به فردیت (Individuality) گرایش می یابد، و از کلیت دور می شود. اما از جایی که ادبیات بر پایه ی سرشت خویش پیش می رود، از دل غزل عاشقانه ها، عارفانه ها، و... زاده می شود. در عاشقانه ها که برجسته ترین و بشکوه ترین سروده ها و غزل هاست انسان و گیتی می زیند، و عارفانه ها به پدیده های فراگیتیانه و مینوئیک روی می آورند. اما در غزل نو چه عاشقانه و چه اجتماعی بازتاب نوینی از چشم اندازهای شعر نو را می توان دید که زبان آن نیز برگرفته از شعر نوست، و در این گفتار تا اندازه ای بدان پرداخته خواهد شد.
    کلیدواژگان: زندآگاهی، هرمنوتیک، تفسیر، تاویل، عارفانه ها، عاشقانه ها
  • سید نعمت الله تقوی بهبهانی صفحات 37-52
    تاویل آیات قرآن مجید یکی از روش های فهم آیات است. اصحاب حدیث حنبلیان و اخباریان با هر نوع تاویل مخالف اند. برخی از دانشمندان دینی در محدوده ای و با شرایطی تاویل را می پذیرند. اسماعیلیان برای تاویل هیچ حدومرزی نمی شناسند، ازاین رو موردطعن و نکوهش دیگر گروه های مسلمان قرار گرفته اند. صوفیان و عارفان نیز برای برداشت های مورد نظر خود از آیات قرآن، تاویل را به صورت گسترده ای به کار می برند. در این مقاله به موارد فوق همراه با نمونه هایی از تاویل نزد گروه های مسلمان به این موضوع پرداخته شده است. ابتدا تاویل و تفسیر و تفاوت آن دو آمده و سپس به دیدگاه های موافق و مخالف و حدود مجاز بودن آن توجه شده است.
    کلیدواژگان: هرمنوتیک، تاویل، تفسیر، باطنیان، صوفیان، حروفیه و نقطویه
  • حمیدرضا سلیمانیان* صفحات 53-68
    بر اساس رابطه ی بنیادین هنر و عرفان در فرهنگ و تمدن اسلامی، بسیاری از متون منثور صوفیانه، رنگ و جلایی هنری نیز یافته اند. تمهیدات عین القضات همدانی از جمله آثاری است که شاید بتوان اظهار داشت اهمیت هنری آن هم ارزش محتوای عرفانی آن است.
    مبنای طریقت عین القضات، شکستن عادت ها و دمیدن روحی تازه و باطراوت در عرصه ی دین است. این کار از جهاتی عملا همان رسالت هنرمندان و مبارزه با روند اتوماتیزه شدن درک هستی و زندگی و شعار فرمالیست های روسی است.
    یقینا این هم سویی در نزد قهرمان آشنایی زدایی دینی عین القضات همدانی ورود به عرصه ی شعر را در آثارش بویژه تمهیدات در پی داشته است. بر مبنای همین عادت ستیزی، رگه هایی از نظرات ادبی معاصر را در سخنان او می یابیم. خواندن اثری به روش مبتنی بر ساخت شکنی که دریدا به عنوان یک روش یا استراتژی خواندن، مطرح می کند یا اندیشه های صورت گرایان و نشانه شناسان مبتنی بر محو معنای ازپیش تعیین شده در اثر ادبی، مسائلی است که هم خوانی های زیادی با سخنان این عارف بزرگ دارد.
    مقاله ی حاضر، حاصل نگرشی در این زمینه است. شماره ای که در ذیل هرکدام از شواهد متن ذکر شده، مربوط به شماره ی صفحات کتاب تمهیدات است که مشخصات کتاب شناسی آن در منابع پایانی یادداشت شده است.
    کلیدواژگان: عین القضات همدانی، عادت ستیزی، فرمالیسم، شالوده شکنی
  • اسماعیل آذر، مریم گیاهی صفحات 69-82
    با روی کار آمدن حکومت غزنویان، با آن که غلام زادگانی ترک بودند و زبان و فرهنگ فارسی را به درستی درک نمی کردند اما به ناچار بسیاری از مراسم و آداب زمان سامانیان را اجرا کردند و به شاعران بها دادند زیرا شاعران با سرودن قصایدی در مدح آنان می توانستد، نام و شکوه آنان را به گوش جهان آن روزگار برسانند. از میان جشن های بی شماری که در آن زمان برگزار می شد، جشن مهرگان پس از جشن نوروز از شکوه و جلالی خاص برخوردار بود، این شکوه را می توان در قصیده های شاعران آن دوره به خوبی دریافت. با بررسی قصاید فرخی، عنصری و منوچهری بر اساس داده های آماری و نشان دادن این موارد در قالب نمودار، به روشنی این موضوع اثبات شده است. شیوه نگاه این سه شاعر به جشن مهرگان و کاربرد این جشن در اشعارشان بیشتر مبتنی بر تبریک به پادشاهان عصر خود بوده است. بازتاب جشن مهرگان در اشعار شاعران را می توان همسان با اهمیت و شکوه آن جشن در آن روزگار دانست؛ بر همین اساس از قرن پنجم به بعد نام و نشان این جشن در اشعار شاعران کم رنگ می شود تا جایی که امروزه این جشن به دست فراموشی سپرده شده است.
    کلیدواژگان: مهرگان، قصاید، فرخی، عنصری، منوچهری
  • منصور جمالی* صفحات 83-98
    زبان شعری شاملو با زبان شاعران معاصر وی تفاوت هایی عمده دارد و به تعبیر دیگر، تافته ای جدا بافته است. این تفاوت ناشی از مطالعه و پژوهش ژرف و گسترده ی او در نظم و نثر کهن است.
    از جمله تفاوت های عمده، این است که کلمات، ترکیبات و افعال کهن که در سبک خراسانی و عراقی رایج بوده، چنان در شعر او طبیعی جلوه می کند که نه تنها آسیبی به زبان شعر او نزده بلکه زمینه ی پیوند بین زبان کهن و زبان محاوره ی امروز را فراهم آورده است.
    دو بعدی بودن زبان شعری شاملو، سبکی خاص پدید آورده که براستی باید آن را «سبک فردی» شاملو نامید. انصافا باید اذعان کرد که شاملو از نظر کاربرد زبان متناسب شعر، یک سر و گردن از معاصران خود بالاتر است و درحقیقت دیوان شعر او لوح فشرده ای از زبان رودکی تا حافظ است و تقریبا هیچ ویژگی سبکی (زبانی) کهن نبوده که دیوان شاملو از آن بی نصیب مانده باشد.
    کلیدواژگان: شاملو، شعر معاصر، سبک شناسی، زبان محاوره، زبان کهن
  • علیرضا رعیت حسن آبادی*، محمدعلی زهرا زاده صفحات 99-114
    «میخاییل باختین» یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان قرن بیستم در زمینه ی علوم انسانی بویژه زبان شناسی می باشد که تاثیر بسیار زیادی بر جریان فکری دوران پس از خود گذاشت. مشهورترین نظریه ی او «مکالمه گرایی» است که منجر به نظریه «بینامتنیت» توسط «ژولیا کریستوا» و «مرگ مولف» توسط «بارت» شد. اساس نظریه ی وی بر مکالمه گرایی و ساحت چندآوایی در رمان، استوار است.
    کتاب «هفتاد سنگ قبر» سروده ی «یدالله رویایی» از نمونه های عالی شعر حجم است که حاوی هفتاد قطعه شعر حجمی است و موضوع «مرگ» جان مایه ی آن هاست.
    در این مقاله نشان داده شده است که «مکالمه گرایی» مدنظر «باختین» که نمود اصلی آن در رمان است، در اشعار این کتاب به کار رفته است و نیز انواع مکالمه در اشعار این کتاب بررسی شده است.
    کلیدواژگان: باختین، حجم گرایی، شعر، چندصدایی
  • محمد شریف حسینی* صفحات 115-140
    سلاطین غزنویان در سده ی چهارم و پنجم هجری، راه اربابان سامانی خود را در شعر و شاعری ادامه دادند. غزنویان که نزد منتقدان ادبی به تشویق سخن سرایان فارسی مشهورند، غالبا با زبان عربی آشنا بودند و آن را می-فهمیدند؛ زبان دیوان رسائل آن ها عربی بود. سلاطین و شاهزادگان غزنوی و به عبارتی دیگر سبکتگین، فرزندان او (محمود، نصربن سبکتگین، امیراسماعیل، مسعود، امیرمحمد) شعر عربی را می فهمیدند. دراین زمینه تفاوتی بین شعرفارسی و عربی قائل نبودند و شاعران عربی سرا را نیز مورد تشویق و تمجید قرار می دادند و اشعار عربی زیادی در مدح آن ها سروده شد. علاوه بر سلاطین و امیران، وزیران و کارگزاران حکومتی و خاندان های مطرح آن دوران، از قبیل ابوالفتح بستی، میمندی، ابوسهل حمدوی، ابوسهل زوزنی، ابوسهل لکشن، قابوس بن وشمگیر، آل میکال از ادیبان ادب پرور دوران خویش بودند.
    کلیدواژگان: شعر عربی غزنوی، محمود غزنوی، ادب غزنویان
  • محمدصادق تفضلی*، مریم نظامی صفحات 141-160
    آیین‎ ما مجموعه‎ی آداب و رسوم یک جامعه است که شکل سنت و قانون یافته است. در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران، مقطع فراخ زمانی و فرمان روایی مقتدر ساسانی بستر تثبیت و پیدایی بسیاری از این آیین‎هاست که در بخش سترگی از شاهنامه‎ی فردوسی، این سند هویت ایرانی، تجلی می یابد. در این مقاله نمودی از جهان‎بینی و فرهنگ ایرانی، جلوه های آیینی مرگ و مراسم آن در بخش تاریخی و ساسانی شاهنامه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. این مقاله می تواند در حوزه های شاهنامه شناسی و آیین های ملی و اجتماعی آن و دوره های کهن و اساطیری استفاده شود.
    کلیدواژگان: آیین، مرگ، سوگ، ساسانیان، شاهنامه‎ی فردوسی
  • شمس الحاجیه اردلانی صفحات 161-182
    موسیقی، ابزار پیشرفت زبان وآزادی اندیشه است. ارج نهادن و حرمت گذاردن به آن، حرمت به زبان فارسی است؛ لذا نگرش بزرگان ادب پارسی، به این مهم، ارزشمند و شایسته ی بررسی می باشد.
    اشارات صریح فردوسی به آلات موسیقی، حاکی از میزان دانش وی از این علم است. شاهنامه منبع عظیم حکمت و هنر، برای شناسایی تاریخچه ی موسیقی ایرانی اهمیت بسزایی دارد؛ این اثر ضمن معرفی سازهای موسیقی و کاربرد آن ها؛ مبین عادت ها و سنت های گذشتگان، در زمینه ی سازهایی است که در مناسبت ها و اوقات گوناگون، نظیر مراسم استقبال از شاهان و پهلوانان، مجالس بزم و سوگ، شروع کار و بازی، آغاز و میانه ی کارزار، نواخته می شده است. هرچند هر مناسبتی، ابزار و آلات ویژه ی خود را داشته، اما ابزار و آلات مشترکی هم وجود داشته. موسیقی رزمی در ابتدای حرکت سپاهیان به سمت دشمن، کاربرد داشته است؛ اما در میانه ی کارزار نیز برای تقویت روحیه ی ستیزه جویی و خشم جنگ جویان، آهنگی می نواختند. موسیقی در دوره های اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه، نمود بارزی دارد، اما اعتبار سندیت شاهنامه در شناساندن موسیقی دوره ی ساسانی به ویژه دوران خسرو پرویز انکارناپذیر است. اهمیت و جایگاه اجتماعی خنیاگران دوره ی ساسانی از اشارات بسیار فردوسی به رامش گران آشکار می گردد.
    کلیدواژگان: ساز، شاهنامه، موسیقی، رامشگر
  • علیرضا اقدامی معافی*، فرشته گلچین راد صفحات 183-196
    هر شعری را می توان یک واحد زبانی به حساب آورد که پیامی را از گوینده به خواننده می رساند اما این پیام دارای محتوای خبری نیست بلکه ابزار انتقال تجربه است. یکی از عوامل مهم انتقال تجربه که گوینده و خواننده باید از کاربرد بجا و درک درست آن در ساختار شعر آگاه باشند، رنگ آمیزی عاطفی کلام است که در اصطلاح ادبیات، لحن نامیده می شود. مقاله ی حاضر به بررسی انواع لحن شخصیت های «داستان موسی (ع) و شبان» مثنوی مولانا می پردازد تا خوانندگان محترم پس از مطالعه آن شناخت بسیار خوبی از شخصیت ها و اخلاق درست و نادرست و رفتار اجتماعی صحیح پیدا نمایند. در این مقاله مقدمه ای درباره ی لحن و عوامل موثر در لحن آمده است و سپس تنوع این لحن ها را در داستان بررسی کرده تحلیل آماری انجام شده است و نتیجه ی زیر حاصل شد که لحن استدلالی، بیش ترین درصد فراوانی (31 بیت) را به خود اختصاص داده است.
    کلیدواژگان: لحن، شخصیت، داستان، موسی، شبان و مثنوی مولوی
  • محمد بیات مختاری صفحات 197-214
    رساله ی نوروزنامه اثری است که از دیرباز آن را به خیام نسبت داده اند. مجتبی مینوی در سال 1312، آن را به نام خیام منتشر کرد و در مقدمه ی کتاب به جز خیام، هیچ کس را شایسته ی عنوان نویسنده ی آن ندانست. در همان اوان کسانی چون مینورسکی، مستشرق معروف، بنابه دلایلی با این نظر مخالفت کردند تا این که محسن فرزانه طی مقاله ای که در 1363 مدعی شد که نوروزنامه از خیام نیست و نویسنده ی آن کی خسرو شیرازی است. فرزانه هنگام مطالعه ی فرخ نامه جمالی، در سال 580 ه.ق، عباراتی از کتاب که نویسنده آن ها را از قول کی خسرو شیرازی مطالعه می کند. سپس وی با ذکر برخی شباهت ها بین نوروزنامه و فرخ نامه، نویسنده ی نوروزنامه را کی خسرو شیرازی می داند اما فرزانه می نویسد که من به جز در این کتاب (فرخ نامه) نام کی خسرو شیرازی را در جای دیگر نشنیده ام و نمی دانم که او چه کسی است. در این مقاله با دلایل دیگری حدس فرزانه تایید و تقویت شده و نیز آشکار شده است که کی خسرو شیرازی چه کسی است.
    کلیدواژگان: نوروزنامه، خیام، کی خسرو شیرازی، فرخ نامه جمالی، محسن فرزانه
  • حسین پارسایی، معصومه رسولی* صفحات 215-237
    سنایی اولین شاعر عارفی است که عرفان را به صورت گسترده وارد شعر فارسی کرد. وی زهد را به دو نوع حقیقی و غیرحقیقی تقسیم می کند. زهد حقیقی را می ستاید و زهد ریایی را تحقیر می کند. تحقیر زهد ریایی در واقع همان وجه انتقادی – اجتماعی اشعار اوست که با اندیشه های ملامتی– قلندری به ستیز با زاهدان عصرخود بر می خیزد. حافظ نیز این نوع نگرش انتقادی را از شاعران پیش از خود به وی‍ژه سنایی اخذ می کند و وارد غزلیات خود می کند. غزل هردو شاعر در قلمرو زهد شعر اعتراض است که با هدف دعوت به درون بینی و دوری از ظاهرپرستی سروده شده است.
    کلیدواژگان: سنایی، حافظ، زهد و ریا
  • لیدا حسن پور آزاد، فضل الله رضوی پور صفحات 239-255
    منوچهری دامغانی بسیاری از شاعران عرب را، به گونه ای، در اشعارش یاد می کند و یا به برخی از مضامین آن ها اشاره دارد. وی از میان سرایندگان معلقات ده گانه، به پنج نفر از آن ها اشاره کرده است.
    هدف کلی از این پژوهش، مقایسه ی تطبیقی موضوعات وصف در دیوان منوچهری و قصیده ی طرفه بن العبد می باشد. شیوه ی کار بدین ترتیب است که موضوعات مختلف وصف را که در معلقه ی شاعر عرب نمایان و مشترک با موضوعات وصف در دیوان منوچهری است به صورت جداگانه، مطالعه و مقایسه کرده و شباهت ها و تفاوت های موجود در میان آن ها را بررسی و ابیاتی که تاثیرپذیری و تاثیرگذاری در آن ها به چشم می خورد ذکر و سپس نتایج به دست آمده بیان شود.
    کلیدواژگان: طرفه بن العبد، شعر جاهلی، منوچهری، وصف
  • زهرا سامانی صفحات 257-279
    نماد یا «رمز» یکی از ابزارهایی است که در آثار شاعران و نویسندگان پس از قرن چهارم- بخصوص در اشعار صوفیانه- تا دوره ی معاصر جایگاه ویژه ای یافته است. در میان شاعران معاصر مهدی اخوان ثالث به عنوان یک شاعر متعهد از رمز و نماد در شعر خود بهره جسته است و به دلیل وجود استبداد و خفقان، رمز و نماد در این نوع شعرها، پیچیده تر می شود. وی از زبان حیوانات مانند اسب، گرگ، جغد و... و از گیاهان مانند درخت سدر، ناژو و... برای القای مفاهیم ذهنی خود، مدد جسته است.
    کلیدواژگان: اخوان، شعر، نماد، جانوران، گیاهان
|
  • N. Naqavi Pages 9-36
    With a sociological view of literature, one may consider the sources and origins of mystic literature to be in lyrical literature; it seems that mystics have turned love literature to a hermeneutic variety which portrays God in the figure of a lady. This process can be seen in the works of Abu Saeed Abulkhayr and other mystics.Ghazal, which is a typical type of lyric poetry, is realistic on the one hand and strongly idealistic on the other. Therefore, literature should not necessarily be the emotional reflection of the creator; the composer of a lyric poem should not be necessarily deemed to be a lover. Hence, literature is said to be created in its own structure, not as a refection of the creator's emotions. A literary work is a combination of body and message, form and literary content.
    Keywords: hermeneutics, interpretation, commentary, mystic, lyric poetry, ghazals
  • S. N. Taqavi Behbahani Pages 37-52
    One way to understand the verses of the Koran is to interpret them. The people of hadith (hadith specialists), Hanbalis and Akhbaris, oppose any kind of interpretation, but some religious scholars accept it with some conditions. Ismailis do not consider any limits for interpretation; hence, they are blamed for this by other Muslims. Sufis and Mystics also utilize interpretation to justify their own impressions of the verses of the Koran. The present article focuses on the above-mentioned issues as well as some instances of interpretation by different Muslim sects. It first deals with the difference between interpretation and commentary and then considers the pros and cons and the limits.
    Keywords: Hermeneutics, interpretation, commentary, Batenis, Sufis, Horufieh, Noqtavieh
  • H. R. Soleimanian* Pages 53-68
    Thanks to a basic relation between art and mysticism in Islamic culture and civilization, many of Sufi verse texts are artistically oriented. Tamhidat, by Ein al-Qozat Hamadani, is a work which can be claimed to have equally important artistic and mystic values. The basis of Ein al-Qozat Hamadani's approach is to break habits and to breathe new and fresh spirit into religion. This is somehow practically similar to the mission of artists to fight with the routinization of the understanding of life and universe and equal to the mottos of Russian formalists. Based on his defamiliaristic view, some traces of the theories of contemporary literature can be seen in his words. Derida's views and formalists and semiotician's ideas about the omission of predetermined meaning in a literary work have a lot in common with this great mystic's words.
    Keywords: Ein al Qozat Hamadani, defamiliarizatoin, formalism
  • E. Azar, M. Giahi Pages 69-82
    Although Ghaznavid power was founded by Turk bondmen who did not understand Persian language and culture accurately, they performed many traditions of the Samanid era and lauded poets since poets could immortalize their power by composing poems to praise them and to propagate their glory and power. The manifestation of this festival in the poems of well-known poets reflects the glory and importance of this festival. From the fifth century (A.H.) onwards, this festival has gradually disappeared from the poetry of the poets.
    Keywords: Mehregan, qasida, Farrokhi Unsori, Manoochehri
  • S. M. Jamali* Pages 83-98
    Shamlu's poetic language is different from the language of his contemporary poets. This difference results from his deep and extensive study of ancient verse and prose. One main difference is that ancient words and word combinations that were common in Khorasani and Iraqi styles are so naturally exploited in his poetry that his poetry is not only unhurt but provides a link between ancient language and today's conversational language.The bidimensionality of Shamlu's poetry has created a new special style, which can be rightfully called "Shamlu's Individual Style." It must be acknowledged that he is better than his contemporaries in the appropriate use of language. His poetry is a concise summary of the language from Roudaki to Hafiz. Almost all ancient stylistic features can be seen in Shamlu's poetry.
    Keywords: Shamlu, contemporary poetry, stylistics, conversational language, ancient language
  • A. Raeeyat Hassanabadi*, M. A. Zahrazadeh Pages 99-114
    Mikhaeel Bakhtin is one of the greatest twentieth century theorists in humanities, especially linguistics, who had a posthumous dramatic effect on intellectual currents. "Dialogism" is his famous theory, which led to Julia Kristeva's "Intertexuality" and Roland Barthe's "Author's Death." The basis of his theory is dialogism and polyphony in novels.Haftad Sang-e Ghabr (Seventy Tombstones) by Yadollah Royaee is an excellent example of espacemental poetry that contains seventy poems about death. The present article reveals that Bakhtin's dialogism is exploited in this book and analyzes the types of dialogue used in this book.
    Keywords: Bakhtin, espacementalism, poet, polyphony
  • M. Sharif Hosseini* Pages 115-140
    In the fourth and fifth centuries (A.H.), Ghaznavid kings followed in the footsteps of their Sassanid predecessors. They were known for their encouragement of poets and were familiar with Arabic and understood it. Arabic was the written language of their government. Ghaznavid kings and princes understood Arabic poetry. They treated Arabic and Persian poets equally; therefore, many Arabic poems were composed in their praise. Viziers, government officials, and renowned families of that era also liked literature and encouraged literary men.
    Keywords: Ghaznavid Arabic Poetry, Mahmoud Ghaznavi, Ghaznavid literature
  • M. S. Tafazzoli*, M. Nezami Pages 141-160
    Rituals are sets of customs and ceremonies of a society that take the form of law and tradition, are institutionalized in people's beliefs, and are to be followed by people. In the history of Iranian culture and civilization, the vast era of Sassanid power was the source of many of these rituals, manifested in large parts of Shahnameh. Studying them will result into a better presentation of Iranian identity and civilization. The present article endeavors to study and analyze a manifestation of Iranian worldview and culture – the rituals of death, funeral procession, and mourning – in the Sassanid part of Shahnameh. Having briefly reviewed ancient attitudes to death, it studies their approach to dead bodies, burial, cremation, etc.Keywords: ritual, death, mourning, Sassanid, Shahnameh
    Keywords: ritual, death, mourning, Sassanid, Shahnameh
  • Sh. Ardalani Pages 161-182
    Music is a tool to improve language and freedom of thought. Respecting Persian music is thus equal to appreciating Persian language. The attitude of Persian scholars is valuable and deserves investigation.Ferdowsi's explicit references to musical instruments display his knowledge of music. Shahnameh, a great source of wisdom, knowledge, and art, is important in understanding the history of Iranian traditional music. Shahnameh introduces a variety of musical instruments and their application. It reveals folk customs and habits about instruments which were played on various occasions, such as ceremonial welcome of the kings and heroes, ceremonies of joy and grief, opening ceremonies of careers and games, and finally beginning and middle of wars. Although various occasions have specific instruments, there are common instruments for all occasions.Martial music is particularly applied at the beginning of the departure of troops toward the enemy and is played in the middle of campaign to strengthen the militancy spirit and anger of the soldiers. The musical element is obviously prominent in all three ages of Shahnameh, namely mythical, heroic, and historical. Creditability of Shahnameh is undeniably valid in the understanding of music in historical age, especially in the kingdom of Khosrau II. The importance and social status of the minstrel class at Sassanid time is obvious from Ferdowsi's frequent references to musicians.
    Keywords: instrument, Shahnameh, music, musicians
  • A. Eghdami Moafi*, F. Golchin Rad Pages 183-196
    Each poem can be considered to be a linguistic unit, through which a speaker delivers a message to the reader, a message that does not transfer content but is a means for the transmission of experience. One important factor in the transmission of experience, the right use and correct understanding of which is necessary for the speaker and the reader, is the affective aspect of discourse that is called tone in literature. Tone refers to the writer's attitude toward the work or the theme of the work and sometimes toward the reader. The present paper studies the different tones of the characters in Mowlavi's story of "Moses and the Shepherd." It aims to give the readers a good understanding of the characters and what is right and wrong behavior and ethics. First, it offers an introduction to tone and its effective elements. It then studies the variety of tones in this story, and finally presents the statistical analysis, which suggests that the argumentative tone is more frequent (31 lines).
    Keywords: tone, character, story, Moses, shepherd, Mathnavi Mowlavi
  • M. Bayat Mokhtari Pages 197-214
    There are some books or monographs attributed to Khayyam. One is a monograph named Nowrooznameh, which is attributed to Khayyam. In his 1933 publication of this monograph, Mojtaba Minavi attributed it to Khayyam and stated, in the preface, that nobody else deserves to be the author. Minorsky, a famous orientologist, opposed this attribution. In addition, Mohsen Farzaneh, in an article in 1984, claimed that Nowrooznameh did not belong to Khayyam, but to Kaykhosrow Shirazi. Farzaneh compares Shirazi's sentences quoted in Farrokhnameh Jamali with Nowrooznameh and notices some similarities, but he also states that he has found Shirazi's name only in this book (Farrokhnameh Jamali) and does not know him well. The present article offers other reasons to prove Farrokhi's conjecture and introduces Kaykhosrow Shirazi.
    Keywords: Nowrooznameh, Khayyam, Kaykhosrow Shirazi, Farrokhnameh Jamali, Mohsen Farzaneh
  • H. Parsayi, M. Rasooli* Pages 215-237
    Sanayi is the first poet who extensively entered mysticism into Persian poetry. He divides piety into two types: real and unreal. He praises real piety and despises hypocritical piety. The contempt of hypocritical piety is in fact the critical-social aspect of his poems, which is in contrast with the pious of his time. Likewise, Hafiz borrows his critical attitude from the poets before him, especially from Sanayi. Like Sanayi, he sees the pious of his time committing acts which were against what they preached. Hence, Sanayi and Hafiz despise and contempt such piety, praise and laud real piety, and stand in opposition to untrue claimers of piety. As a matter of fact, their piety is a piety of objection that encourages introspection and discourages hypocrisy and pretense.
    Keywords: Sanayi, Hafiz, piety, hypocrisy
  • F. Razavipour*, L. Hassanpour Azad Pages 239-255
    The article studies the description of fields and mountains, wine and horses in Manoochehri's Book of Poems and Torfat ibn al-Abd's Moallaqeh. Manoochehri Damghani frequently refers to Arab poets in his works and mentions some of their senses. He refers to five composers of the ten known Moallaqehs (moallaqat). These references suggest that he is influenced by them.The present article aims to present a comparative study of descriptive topics in the two works. Various common topics are separately studied and compared, the similarities and differences are stated, the relevant lines of poems are mentioned, and the results are reported.
    Keywords: Torfat ibn al Abd, ignorance poetry, Manoochehri, description
  • Z. Samani Pages 257-279
    Symbol or code is one of the tools that has gained a special status in the works of post- fourth-century poets and authors, especially in mystic works. Of contemporary poets, Mehdi Akhavan Saless, who is regarded to be a committed poet, has used symbols and codes in his poetry. Dictatorship and suppression cause the symbols and codes in such poems to get complicated. To suggest his mental concepts, he personifies animals like horses, wolves, owls, … and plants such as cedars and conifers.
    Keywords: Akhavan, poetry, symbol, animals, plants