فهرست مطالب

پژوهش های ادبی و بلاغی - پیاپی 2 (بهار 1392)

نشریه پژوهش های ادبی و بلاغی
پیاپی 2 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/02/17
  • تعداد عناوین: 6
|
  • لیلا عرفانیان قونسولی، شهلا شریفی صفحات 11-25
    فردوسی در شاهنامه، اصول اخلاقی و معارف عمیقی را بیان کرده است که پوششی از اسطوره، آن را در برگرفته است. اسطوره اگرچه در ظاهر ممکن است غیر واقعی و افسانه ای به نظر رسد، ولی با گشودن درهای معانی، می توان به حقایق نهفته در ورای آن دست یافت. بر این اساس، در مقاله حاضر، با استفاده از اصول تجزیه و تحلیل کلام و بررسی ابیات و واژگان و صنایع ادبی به کار رفته در هفت خان رستم، سعی شد از معنای لایه اول گذشته و به معنای لایه دوم دست یابیم. با بررسی واژگان و ابیات و صنایع ادبی به کار رفته در هفت خان رستم بر اساس اصول تجزیه و تحلیل کلام، معنای لایه دوم به دست آمد: انسان برای رسیدن به کمال، باید پای در مسیر خطر گذارد و نهراسد. وی باید با ویژگی های بد خویش که همانند حیوانات وحشی می باشند بجنگد. بایددر مقابل دشواری های طبیعی مقاومت کند و در رویارویی با مشکلات، از خدا یاری طلبد. وی باید آگاه باشد و از پرداختن به جسم و پروردن آن دوری ورزد و با نفس خویش مبارزه کند تا به کمال برسد و چشم حقیقت بین او، بینا شود.
    کلیدواژگان: هفت خان رستم، فردوسی، تجزیه تحلیل کلام، معنای لایه اول، معنای لایه دوم
  • صدیقه سادات مقداری صفحات 26-36
    مولانا شمس الدین / کمال الدین محمد وحشی بافقی یکی از شاعران نامی ایران در قرن دهم است که در سال 939 هجری قمری در شهر بافق چشم به جهان گشود. ارزش شعر او بیشتر در تاثیری است که در تغییرات سبکی شعر فارسی در سده دهم بر جای گذاشته است و منجر به پیدایش و رشد سبک جدیدی شده است که به سبک بازگشت یا «مکتب وقوع» موسوم می باشد. برجسته سازی از مسایل مطرح در نقد فرمالیستی است که در بررسی ها و نقدهای مرتبط به ادبیت متن مورد توجه قرار می-گیرد. منظور از آشنایی زدایی درشعر، مجموعه راه کارهایی است که شاعر به واسطه ی آن ها سعی می کند متن را در برابر دیدگان مخاطب، غریبه جلوه دهد، در اثر این امر دریافت معنای متن توسط مخاطب به تاخیرافتاده و متن ادبی آشنازدا می گردد. از تجزیه و تحلیل ترکیبات آشنازدای شعر وحشی می توان به نتایج زیررسید: شاعربیشتر با به کارگیری گروه های اسمی و گاه با ترکیبات اسمی ای که درجملات پیرو قابل تاویل به صفت هستند و نقش وصفی می پذیرند، سعی درآشنایی زدایی داشته است. ازطرفی گره خوردگی این ترکیبات با ایماژهای شعری ازدیگرعوامل برجسته ساز غزلیات وحشی بافقی می باشد. ازدیگرراه-کارهای زبانی وحشی، جهت برجسته کردن کلامش، مختصرسازی و فشرده سازی هنرمندانه ی مفاهیم، کاربرد شاعرانه ی کلمات گویشی و مثل ها در شعر در سطح واژگان و نحو، جابجایی ها و تکرارهای برجسته و سایر ویژگی هایی که به غزل وحشی هویت خاص بخشیده است.
    کلیدواژگان: برجسته سازی، آشنایی زدایی، غزل، وحشی بافقی، نقد فرمالیستی
  • شکرالله پورالخاص، فاطمه نجفی صفحات 37-46
    خرافات معلول زندگی آدمی وعکس العمل او در مقابله با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است،که در مواقع حساس و لحظه هایی که عدم اعتماد و اطمینان به آینده وجود دارد حادث می گردد. اغلب خرافه ها در گذشته بخشی از نظام گسترده ی باورهای اجتماعی را تشکیل می دادند به عنوان میراث اجتماعی به افراد رسیده اند. برخی ازعقاید خرافی نیز منشا روانی دارند.این افکار موهوم وخیالی افراد رااز تدبیرمسائل براساس منطق و برنامه ریزی باز داشته و تهدیدی در جهت پیشرفت و توسعه ی جامعه محسوب می شوند ازاین رو باید با برنامه ریزی و بررسی دقیق علل بروز و اشاعه ی این باورهاگامی اساس در کمرنگ کردن خرافات در سطح جامعه برداشت. با توجه به آنچه گذشت، اهمیت تحقیق و بررسی درباره ی خرافات روشن می شود.بر این اساس در این مقاله تلاش می شود برخی از عقاید خرافی عصر غزنویان که در اشعار فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی بدان ها اشاره شده است از دیدگاه روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته وعلل گرایش به خرافات در این عصر تبیین شود.
    کلیدواژگان: خرافات، غزنویان، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی، روانشناسی
  • ایوب مرادی، سارا چالاک صفحات 47-61
    مرگ از موضوعاتی است که بسته به اینکه در کدام فرهنگ و محیط جغرافیایی مطرح شود، دارای معانی متفاوتی است. افراد و گروه های مختلف به مرگ از دیدگاه های گوناگونی نگریسته اند و هریک از زاویه ای این پدیده ی رازآلود را مورد توجه قرار داده اند.
    مرگ در نگاه عرفان اسلامی تصویری بسیار زیبا و با شکوه دارد. در این طرز از نگاه مرگ نابودی و فنا نیست بلکه رفتن از مرحله ای به مرحله ی دیگر و آغاز حیاتی دوباره است.
    صائب تبریزی نیز از شاعران صاحب اندیشه ای است که دغدغه ی مرگ و زندگی بعد از آن در اشعارش نمود بسیاری یافته است. در این مقاله سعی شده است با مطالعه در دیوان این شاعر سترگ، دیدگاه و طرز فکر وی به مقوله ی مرگ در معرض دید و داوری خوانندگان قرار بگیرد.
    ذائقه ی عرفانی صائب باعث شده است که وی به مرگ نگاهی عارفانه داشته باشد. او مرگ را فرصت بال افشانی می داند و این پدیده را با عباراتی نظیر عید، دولت جاوید و صبح امید یاد می کند. موضوع مرگ ارادی، به عنوان یکی از محوری ترین دیدگاه های عرفانی در اشعار او نیز جلوه و نمود خاصی دارد.
    کلیدواژگان: صائب، مرگ، مرگ آگاهی، موت ارادی، عرفان
  • مرتضی چرمگی عمرانی صفحات 62-80
    میرزا محمد ولی دشت بیاضی متخلص به«ولی» از شاعران مشهور سده دهم هجری است. وی معاصر شاه تهماسب صفوی ودیگر پادشاهان این سلسله تا روزگار شاه عباس اول بوده است. زادگاه شاعر بنا به تصریح اکثر تذکره نویسان (دشت بیاض) از توابع قهستان خراسان است. او یکی از شاعران توانای عهد خود و در سخنوری ملک الشعرای روزگارش بوده وگاه اشعار او به عنوان «شعر طرحی»در حضور بزرگان مطرح شده است. با توجه به اینکه نام این شاعر پرآوازه قرن دهم در بسیاری از کتب وتذکره های دوران صفویه و پس از آن ذکر شده اما آنگونه که در خورشان وجایگاه ادبی او باشد بررسی عالمانه وجامعی درباره او انجام نشده است واغلب صاحبان تذکره و تاریخ ادبیات نیز به ذکر کلیاتی از زند گی واوضاع واحوال او بسنده کرده اند. نگارنده در این مقاله کوشیده است تا بر اساس قدیمیترین تذکره ها ونسخ خطی دیوان اشعار ولی (12نسخه)درباره زوایای مبهم زندگی، آغاز شاعری، سفرها، نظر مورخان وتذکره نویسان درباره او، آثار به جای مانده، تاریخ وفات ومدفن او وموضاعات شعری این شاعر اطلاعاتی فرا روی خوانندگان قرار دهد در ین مقاله گفته های صاحبان تذکره درباره این شاعر مورد نقد وارزیابی قرار گرفته است وسعی شده علاوه بر اطلاعات کتابخانه ای از تحقیقات میدانی نیز سود جسته شود
    کلیدواژگان: ولی دشت بیاضی، مولانا محمد، زندگی واحوال، بررسی شخصیت
  • آسیه ذبیح نیا صفحات 81-91
    مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حسن و دل» را به سال 840 ه ق، ساخته است. حسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است.
    چنان که از متن داستان برمی آید انگیزه ی این تصنیف، نمایش تلاشی است پرحادثه برای دستیابی به «آب حیات» که نویسنده پس از عرض تاویلاتی بسیار و در مسیر این تلاش ها آدمی را به مقصد رهنمون می کند و اما در این نمایش، صحنه، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن.
    دراین داستان بسیاری ازجنبه هاوعناصرداستانی متعارف درادبیات داستانی دیده می شودکه هدف این مقاله بررسی و تحلیل فراوانی عناصرداستانی نظیر: زاویه دید، طرح،ساختار،اندیشه وتم،کشمکش،شخصیت و شخصیت پردازی،گفت وگو وزمان مکان است. گویی این داستان با بهره مندی ازفنون عناصر داستان پردازی نوین بیان شده است. هم چنین پرداخت عناصرداستانی دراین داستان به گونه ای است که مخاطب در برخورد باآن به مثابه یکی از شخصیت های داستان حضور فعال دارد.
    مقاله حاضربه منظوربررسی وتحلیل حسن ودل سیبک نیشابوری،به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده است ویافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده اند.
    کلیدواژگان: حسن و دل، عقل، عشق، داستان غنایی، عناصر داستان
|
  • Pages 11-25
    Ferdowsi is a scholar who stated great truths and learnings in his famous book Shahname; but a cover of myth covered these truthes. so، we can open the door of myth and reach to the truths، if we use discourse analysis principles and if we pay a profound attention to it''s form. therefore، in this paper، by using discourse analysis and considering the words and sentences in Haft Khane Rostam، we tried to open the door of meaning and we went from the first layer meaning to the second. the second layer of meaning which we reached to by considering vocabularies and sentences according to discourse analysis principles: for reaching to perfection، we should go to the heart of problems and dangers and we should fight against our bad behaviors. we should stand in front of hardship and we should ask God''s help. we should not pay to body and we should fight against self for reaching to perfection and gaining an eye in our heart، which can see truthes.
    Keywords: Haft Khane Rostam, Ferdowsi, discourse analysis, the first layer meaning, the second layer meaning
  • Pages 26-36
    Molina Shamsodin/ Kamaloddoin Mohammad vahshiBafghi is one of the most well-known Iranian poets who were born in Bafegh in 939 (inHejri-Ghamari calendar). He was one of the most influential poets on the 10th century Persian poem that lead to a new literary school، namely Voghu School. Defamiliarization is one of the current trends in formalist text criticism. This article aims to investigate defamiliarization of words and phrases in Vahshi''s lyric poems to show his mastership in language and literature. Vahsi makes the text outstanding and defamiliar through nominalization of verbs and adjectives، topicalization of different parts of speech، finalization of different parts of speech، abstraction of sentences and phrases through deletion or combination of different parts، dialectical usages like dialectical words or proverbs in the poems، noticeable repetitions and so many other literal and lingual methods which grants Vahshi''s poem a unique identification.
    Keywords: vahshi Bafghi, defamiliarization, formalist criticism, lyric poems
  • Pages 37-46
    Superstition is a cause of human life and his/her reactions towards nature and the mysterious surroundings around him. Which give rise to Superstition especially when man is faced with less certain or un known events and future. Most superstitions، in the past، have been parts and parcels of wide social beliefs which have partly come down to us. Some superstitions have psychological root. There fictitious beliefs hinder people from thinking reasonably and are considered as threats in the way of social development. Therefore، superstition should be studied and made away with. This study concentrates on superstitions during the era of Gaznavids، reflected in the poems of Farrokhi Sistani and Manuchehry Damegani، based on psychological researches and the reasons of attraction towards superstition in this era. Therefore، superstition should be studied and made away with. This study concentrates on superstitions during the era of Gaznavids، reflected in the poems of Farrokhi Sistani and Manuchehry Damegani، based on psychological researches and the reasons of attraction towards superstition in this era.
    Keywords: superstitions, Gaznavids, Farrokhi Sistani, Manuchehry Damegani, Psychology
  • Pages 47-61
    Death is one of the things that Depending on the culture in which it is used، has several meanings. Different people have seen the deaths of several views. And each of these groups have looked at the mysterious phenomenon of a particular angle. Death is a magnificent picture in the mystic vision. In their view Death is not the end of life، but it is the beginning of a new period of life. Saeb is among the intellectual poets that death and Life after that Reflected particularly in his poetry. Our aim in this paper is about of his vision to death to make them available to readers. Saeb has mystical vision to death. He sees death as an opportunity to fly and escape. He uses phrases like Feast، Eternal bliss، and Morning of Hope about Death. Voluntary death as one of Sufism root has a special place in his poetry.
    Keywords: Saeb tabrizi, Death, Awareness of Death, Voluntary death, Mysticism
  • Pages 62-80
    mirza mohammad vali dasht bayazi by the pen name of vali is one of the famous poets of the 10 th solar century.he has been a contemporary of shah tahmasb safavid and of others of the same dynasty up to the days of shah abbas i most biographers have clearly stated that his birth place was dasht bayaz a dependency of qahestan in khorasan he was a capable poet of the time and in eloquence malik al-shoara of his days as well sometimes his poetry has been presented at the presence of graet people although his name frequently appears in many books and biographies of the safavids period and after it no considerable and comprehensive research has been done to duly suit his literary statues and most biographers have not gone beyond some mere general statements about his life conditions and personality the writer of this article tries to according to the earlier biographies and manuscripts of his poetry (12 manuscripts) provid the reader with some insightful knowledge about the dark aspects of his life about the beginning of his poetic career about his journeys about historians and biographers views of him about his extant works about the date and place of his death and about the themes of his poetry in this article great care has been taken to study and verify the statements of biographers about this poet the writer has also tried to depend on library information as well as field research in his studies.
    Keywords: vali dasht bayazi, mowlana mohammad life, personality study, of personality
  • Pages 81-91
    Maulana Mohammad Yahya Sibak was from Kharasan and related from Neyshaboor. He lived at the time of Shah Rukh and died in (582 AH -1448 AD) he was scientist and famous In poem and writing and Prose. This author wrote he book «Beautiful and Heart» in 840 AH «Beautiful and Heart» is a mysticism and symbolic story that is wrote in prose and rhyming prose freshness and same special humans. Setting، tone and soul is cast، its members. The present article is both descriptive analytic; through which itdiscusses and analyzes the fictional elements such as point of view، plot، structure، the idea، (including theme and subject)، conflict، character، characterization، dialogue، time and place setting as well as the atmosphere in a story. Essay «Beautiful and Heart» Analysis Sibak Neyshaboor، the way the library is written in the form of research verification descriptive analysis are presented.
    Keywords: Beautiful, Heart, wisdom, look, Love, Lyrical literature story elements