فهرست مطالب

مجله علوم و صنایع غذایی ایران
سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/02/19
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا قدس ولی، منوچهر وثوقی، محمدحسین حداد خداپرست، فخری شهیدی صفحات 1-13
    در این تحقیق تاثیر واریته و روش استخراج روغن روی ترکیبات شیمیایی (پروتئین، گلوکوزینولات و اسید فیتیک) کنجاله های تک فازی (استخراج روغن بوسیله هگزان) و دوفازی (استخراج روغن توسط متانول – آب و هگزان) ارقام کانولای ایران (Brassica napus) شامل کوانتوم، پی.اف 7045.91 و هایولا 401 بررسی گردید. شرایط بهینه استخراج پروتئین و اسید فیتیک و نیز قابلیت ترسیب پروتئین کنجاله های آزمایشگاهی، مورد آزمایش قرار گرفت. تاثیر روش استخراج روی پروتئین، گلوکوزینولات و اسید فیتیک محتوی تعیین گردید. استخراج قلیایی در pH بین 9.5 و 12.0 و ترسیب ایزوالکتریک در pH بین 3.5 و 7.5 با گام 0.5 واحد آزمون شد. تاثیر رقم و روش استخراج روغن بر پروتئین و گلوکوزینولات محتوی معنی دار (P>0.01) بود، چنانکه روش دوفازی منجر به افزایش حدود 15-10 درصد در میزان پروتئین و کاهش حدود 50 درصد در میزان گلوکوزینولات گردید. اسید فیتیک محتوی کنجاله ها تحت تاثیر رقم و روش استخراج نبود و اختلاف معنی دار (P>0.05) مشاهده نشد. pH بهینه استخراج پروتئین برای تمامی تیمارها، 12.0 بود. روش استخراج روغن دارای تاثیر معنی دار (P>0.01) روی حلالیت نیتروژن بود. بیشترین راندمان استخراج پروتئین در این تحقیق، 60.7 درصد و مربوط به کنجاله هگزانی واریته پی.اف بود. قابلیت استخراج اسید فیتیک در pH بین 12-11.5 (پی.اف هگزانی) و 16.2 (هایولا هگزانی و دوفازی) مشاهده شد. تاثیر pH بر میزان ترسیب پروتئین استخراج شده در محلول قلیایی بسیار معنی دار (P>0.01) بود. pH بهینه ترسیب برای تمامی کنجاله های آزمایشگاهی در دامنه تقریبا وسیعی (بین 4.5 تا 5.5) قرار داشت که بیش از 50 درصد از پروتئین های استخراج شده، به صورت رسوب بازیافت گردید. حدود 60 درصد از پروتئین موجود در هر دو نوع کنجاله به صورت دو محصول قابل استفاده شامل پسمان کنجاله و ایزوله پروتئینی رسوبی، جدا گردید. بیشینه راندمان بازیافت پروتئین رسوبی برای کنجاله هگزانی 15.4 درصد (رقم پی.اف) و برای کنجاله دوفازی 10.5 درصد (رقم کوانتوم) بود. ایزوله های پروتئینی رسوبی فاقد گلوکوزینولات و حاوی مقادیر کم (1.84-0.45 درصد) اسید فیتیک بودند
    کلیدواژگان: کلزا، کانولا، استخراج دو فازی، استخراج قلیایی، ترسیب ایزوالکتریک، پروتئین رسوبی، گلوکوزینولات، اسید فیتیک
  • شاهین رفیعی ، مهدی کاشانی نژاد صفحات 15-26
    خشک کردن یکی از مهمترین مراحل فرآوری پسته است و بهینه سازی آن باعث بهبود کیفیت محصول نهایی می شود. تغییر پارامترهای خشک کردن مانند درجه حرارت، سرعت جریان، رطوبت نسبی هوا و رطوبت اولیه پسته تاثیر قابل ملاحظه ای بر خصوصیات کیفی، شیمیایی و میکروبی پسته خشک دارد در نتیجه کنترل روند بهینه سازی خشک کردن امری ضروری می باشد. این مسئله نیاز به شرح دقیق مکانیزم خشک کردن دارد، در این مقاله معادله انتقال جرم با فرض متقارن بودن دانه پسته، دستگاه معادله سیستم انتقال جرم فرمول بندی شده و به روش اجزا محدود با ضرایب پخش جرم متفاوت حل شده اند. برای تایید صحت مدلهای استخراج شده، بوسیله خشک کن آزمایشگاهی، توده بستر نازک پسته (رقم اوحدی) با رطوبت اولیه 0.26 (بر پایه خشک) و با دمای هوای خشک کننده 700C و 55 و رطوبت نسبی 20% و سرعت جریان هوا 1.5m/s خشک شد. در طول مدت خشک کردن بستر نازک، وزن توده پسته با فواصل زمانی یک دقیقه اندازه گیری شده و با این داده ها رطوبت پسته محاسبه گردید. مدلها نیز با توجه به ورودی های حاصل از شرایط آزمایشگاهی با گام یک دقیقه حل شد. ضریب پخش جرم اصلاح شده در طی خشک شدن پسته با دمای هوای خشک کننده 700C و 55 به ترتیب 7.5 10-10m2/s و 5.0 10-10 محاسبه شد که متوسط انحراف نسبی داده های شبیه سازی شده نسبت به داده های آزمایشگاهی برای دمای هوای خشک کننده 700C و 55 با ضرایب پخش جرم اصلاح شده به ترتیب 1.87% و 5.3% محاسبه شد که قابل قبول بود. در نتیجه از مدل شبیه سازی شده می توان برای پیش بینی تغییرات رطوبت و گرادیان رطوبتی در داخل دانه پسته در طی خشک کردن استفاده نمود.
    کلیدواژگان: پسته، رقم اوحدی، خشک کردن، درجه حرارت، رطوبت
  • زهرا مختاری، زهره حمیدی اصفهانی*، محمدحسین عزیزی صفحات 27-34

    در این تحقیق تاثیر روش فرآوری با پرس (فشردن) در پایداری حالت ابری آب هویج در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. مراحل مورد بررسی شامل اسیدی کردن و آنزیم بری بوده که برای تعیین تاثیر مورد اول (اسیدی کردن)، دو مقدار اسید سیتریک به هویج خرده شده اضافه شد kg) نمونه g/ اسید سیتریک 1 و 0.5) و با شاهد بدون اسید مقایسه شد. برای تعیین تاثیر مورد دوم، آنزیم بری هویج خرده شده در دماهای 80°C و 70 و 60 به مدت 10 دقیقه انجام شد. اسیدی کردن با 0.5g/kg اسید سیتریک بیشترین اثر را روی پایداری حالت ابری نشان داد. اگر چه، اسیدی کردن هویج خرد شده باعث پایداری حالت ابری شد، اسیدی کردن آب هویج بعد از استخراج، باعث تشدید تشکیل رسوب و دو فاز شدن نمونه ها گردید. آنزیم بری هویج خرد شده اسیدی در دمای 70°C به مدت 10 دقیقه بیشترین تاثیر را در غیرفعال سازی آنزیم پکتین استراز و تشدید استخراج بناکاروتن نشان داد.

    کلیدواژگان: آب هویج، پایداری حالت ابری، اسیدی کردن، آنزیم بری
  • غلام رضا جاهد خانیکی، ابوالفضل کامکار صفحات 35-41
    عسل ماده شیرین طبیعی تولید شده توسط زنبورهای عسل از شهد گلها با ترشحات بخشهای زنده گیاهان است. نظر به اینکه خواص فیزیکو – شیمیایی عسلهای هر منطقه بسته به نوع گل و گیاهی موجود در آن منطقه متفاوت می باشد. لذا شناخت درصد مواد تشکیل دهنده آن مهم است. در این تحقیق تعداد 60 نمونه عسل از زنبورستانهای شهرستان گرمسار استان سمنان در سال 1382 جمع آوری شد. نمونه ها به آزمایشگاه شیمی مواد غذایی انتقال یافت و پس از آماده سازی نمونه ها، آزمایشات تعیین درصد رطوبت، مواد جامد؛ وزن مخصوص؛ خاکستر؛ pH و اسیدیته انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین درصد رطوبت، مواد جامد؛ وزن مخصوص محلول 20 درصد؛ خاکستر؛ pH و اسیدیته نمونه های عسل به ترتیب: 16.32 درصد، 83.68 درصد؛ 1.323018؛ 0.28 درصد، 4.54 و 16.33 میلی اکی والان در کیلوگرم می باشد.
    کلیدواژگان: عسل، خواص فیزیکوشیمیایی، شهر گرمسار (ایران)
  • امیرشاکریان، نوردهر رکنی، علی شریف زاده، سعیدآل آقا، رضا طالبیان صفحات 43-50
    عفونت های ناشی از کمپیلوباکتر ژژونی به عنوان یکی از مهمترین بیماری های منتقله از غذا در بسیاری از کشورهای جهان می باشد که باعث ایجاد اسهال در اکثر کشورها می شود. در این بررسی 400 نمونه کد طیور از تابستان 1380 لغایت بهار 1381 از فروشگاه های عرضه کننده گوشت طیور در سطح شهرکرد و کشتارگاه صنعتی طیور شهرکرد نمونه برداری شد. نمونه ها در محیط های کشت غنی کننده و اختصاصی کشت داده شدند.
    از مجموع 400 نمونه کبد گرفته شده، 64.75 درصد از کبدها آلوده به کمپیلوباکتر ژژونی تشخیص داده شد که از 200 نمونه اخذ شده از فروشگاه های عرضه کننده گوشت طیور، 65 درصد و از 200 نمونه اخذ شده از کشتارگاه صنعتی طیور شهرکرد 64.5 درصد آلوده به کمپیلوباکتر ژژونی بود. همچنین از 400 نمونه کبد گرفته شده در طول 4 فصل سال، در پاییز 1380، با 80 درصد بالاترین میزان آلودگی و در بهار 1381، با 45 درصد کمترین میزان آلودگی به کمپیلوباکتر ژژونی مشاهده شد. از نظر آماری اختلاف معنی داری بین هر کدام از فصول با میزان کل و در بین فصول مختلف مشاهده شد (P<0.001).
    بر اساس نتایج حاصله می توان گفت که مصرف کبد طیور آلوده به کمپیلوباکتر ژژونی به عنوان یکی از مخاطرات بهداشتی در جوامع انسانی نقش مهمی ایفا می نمایند.
    کلیدواژگان: کمپیلوباکترژژونی، مرغ کشتارشده، کبد، شهرکرد، فروشگاه ها
  • حمید میرزایی، گیتی کریم، مصطفی سودی صفحات 51-60
    در سالهای اخیر تحقیقات متعددی در زمینه اثرات مفید لاکتوباسیلوس کازئی، یکی از باکتری های پروبیوتیک، بطور تجربی روی حیوانات و انسان انجام گرفته است. اولین قدم جهت استفاده از میکروارگانیسم های مناسب برای تهیه فرآورده های پروبیوتیک شیر، شناسائی شرایط رشد آنها در شیر و عوامل موثر بر آن می باشد. در این تحقیق تاثیر دکستروز، والین، گلیسین، تیامین و دماهای مختلف بر سرعت رشد لاکتوباسیلوس کازئی در شیر مورد مطالعه قرار گرفته است. برای انتخاب دمای مناسب رشد میکروارگانیسم از گرمخانه های 38، 40، 42 و 44 درجه سانتیگراد استفاده شد و اسیدیته نمونه های شیر بعنوان شاخص رشد باکتری در ابتدا و در طول گرمخانه گذاری اندازه گیری گردید. برای ارزیابی تاثیر مقادیر ویتامین B1 بر رشد، از غلظتهای صفر، 5، 10 و 15 پی پی ام (PPM)، برای ارزیابی اثر دکستروز از غلظت های صفر، 0.4، 0.6، 0.8 و یک درصد دکستروز و برای ارزیابی تاثیر گلیسین و والین از غلظت های صفر، 30، 60، 90 و 120 پی پی ام آنها استفاده گردید و اسیدیته نمونه های شیر در ساعات صفر، 1، 2، 3، 4 و 5 گرمخانه گذاری (42 درجه سانتیگراد) اندازه گیری شد. سرعت افزایش اسیدیته در دماهای 44 و 42 درجه سانتیگراد بطور معنی دار از سایر دماها بیشتر بود (P<0.05). افزون غلظت های مختلف دکستروز، والین و گلیسین تاثیر معنی داری روی سرعت افزایش اسیدیته نمونه های شیر نداشت (P<0.05). افزون تیامین نیز بر سرعت افزایش اسیدیته تاثیر معنی داری نداشت، ولی ظاهرا قدرت تولید آنزیمهای پروتئولیتیک و گاز توسط این باکتری تقویت می گردد
    کلیدواژگان: دکستروز، والین، گلیسین، تیامین، دما، سرعت رشد، لاکتوباسیلوس کازئی، شیر
  • سید هادی رضوی، ایوان مارک صفحات 60-69
    در این تحقیق یک سوش ایزوله جدید بنام Sporobolomyces ruberrimus H110 به منظور تولید کاروتنوئیدها (تورولارودین و بتا کاروتن) با استفاده از یک منبع ازت معدنی (سولفات آمونیوم) و یک منبع کربن (گلیسرول صنعتی) مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. سه غلظت مختلف سولفات آمونیوم (3، 20 و 30 گرم در لیتر) به عنوان منبع ازت با ثابت نگاهداشتن غلظت گلیسرول در حدود 70 گرم در لیتر و درجه حرارت 23°C و pH=6 در یک راکتور 3 لیتری غیر مداوم بکار گرفته شد. حداکثر سلول خشک در هر سه غلظت تقریبا مساوی (34 گرم سلول خشک در لیتر) و حداکثر میزان تورولارودین 1.20، 2.70 و 2 میلی گرم در گرم وزن خشک سلول و همچنین غلظت بتا کاروتن 0.05، 0.10 و 0.03 میلی گرم در گرم وزن خشک به ترتیب در غلظتهای 3، 20 و 30 گرم در لیتر سولفات آمونیوم بدست آمد. بیشترین مقدار m max (0.096) در غلظت 30 گرم در لیتر و راندمان سلول خشک بر اساس میزان مصرف سوبسترای کربن (گلیسرول صنعتی) در تمامی آزمایشات 0.52±0.01 گرم سلول خشک به ازا گرم گلیسرول حاصل شد.
    کلیدواژگان: کاروتنوئید، بتا کاروتن، تورولارودین، کینتیک، سولفات آمونیوم، Sporobolomyces ruberrimus
  • ابوالفضل کامکار صفحات 71-79
    در این مطالعه تعداد 48 نمونه از پنیرهای سفید کارخانه ای عرضه شده در شهر تهران (مربوط به کارخانجات مختلف و با تاریخ تولیدهای متفاوت) بصورت تصادفی انتخاب شده و مقدار آفلاتوکسین های B1، B2، G1، G2 و M1 با روش کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) مورد ارزیابی قرار گرفت. آفلاتوکسین M1 در 37 نمونه (70.08%) از 48 نمونه پنیرهای مورد آزمایش وجود داشت. حدود75.6% از نمونه های مثبت، دارای مقادیر آفلاتوکسین M1، بیشتری در مقایسه با حداکثر مجاز (0.25ppb) که توسط اتحادیه اروپا پذیرفته شده است، بودند.
    میزان آلودگی در نمونه های تولید شده طی ماه های مختلف با یکدیگر متفاوت بود. محدوده آلودگی نمونه های مختلف پنیر در طی دوره شش ماهه مطالعه به ترتیب در طی ماه های دی، بهمن، اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد 747-159، 720-197، 1047-185، 761-232، 627-218 و 495-176 نانوگرم در هر کیلوگرم و میانگین آنها 390.87، 496.12، 553.50، 287.12، 258.25 و 213.87 نانوگرم در هر کیلوگرم بود.
    بالاترین میانگین آلودگی به آفلاتوکسین M1، در نمونه های پنیر تولیدی در اسفندماه (553.5ng/kg) و پایین ترین آن مربوط به نمونه های تولیدی در طی خرداد ماه 213.8ng/kg بدست آمد.
    در تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات بدست آمده مشخص گردید که میانگین آلودگی نمونه های پنیر در طی مدت شش ماه و بین ماه های مختلف به صورت جداگانه معنی دار نمی باشد (P>0.05)، ولی در مقایسه میانگین نمونه های اخذ شده طی دو فصل سال، یعنی زمستان و بهار، این اختلاف معنی دار می باشد (P=0.004).
    به عبارت دیگر میانگین آلودگی آفلاتوکسین پنیرهای تولید شده در طی فصل زمستان بصورت معنی داری از میانگین آلودگی آفلاتوکسین نمونه های جمع آوری شده در فصل بهار بالاتر بود. ضمنا در این بررسی هیچکدام از نمونه ها دارای آلودگی به آفلاتوکسینهای B1، B2، G1، G2 نبودند.
    بنابراین می توان نتیجه گرفت که میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 در نمونه های پنیر آزمایش شده در این مطالعه می تواند برای سلامتی مصرف کنندگان مخاطره آمیز باشد.
    کلیدواژگان: آفلاتوکسین، پنیرسفید
|
  • A. Ghodsvali*, M. Vosoughi, M. H. Haddad Khodaparast, F. Shahidi Pages 1-13
    In the present study, the effect of variety and oil extraction method on the chemical composition (protein, glucosinolate and phytic acid) of hexane-extracted and two-phase solvent (methanolwater/ hexane) meals from double-zero canola varieties (Brassica napus, cv. Quantum, PF 7045.91 and Hyola 401) were investigated. The suitable conditions for the extraction of proteins and phytic acid as well as protein precipitability of meals were determined. Two methods were applied to prepare of meals: Oil extraction with hexane or with methanol- water/hexane. The effect of oil extraction method on protein, glucosinolate and phytic acid content of meals was investigated. Alkaline extraction at pH between 9.5 and 12.0 and isoelectric precipitation at pH between 3.5 and 7.5, both of them in increments of 0.5 were examined. Variety and oil extraction method had reasonable significant effect (P< 0.01) on protein and glucosinolate content. The Two-phase method brought about an increase in the protein content (15%) and decrease in the glucosinolate (50%). Although, it had no significant effect (P< 0.05) on the phytic acid content. The optimum pH for protein extraction of all meals tested was 12.0. Oil extraction method had significant effect (P< 0.01) on nitrogen solubility. The maximum yield of protein extraction was 60.7% (PF, Hexane-extracted meal). The phytic acid extractability at pH 12.0 was observed between 11.5 (PF, Single phase) and 16.2 (Hyola, Single and Two-phase). The effect of pH on protein precipitation was very significant (P< 0.01). The maximum yield of protein precipitation was observed at pH-values between 4.5 and 5.5. Almost 60% of the proteins were recovered in two usable products: precipitated protein isolate and the meal residue with about 35% protein, suitable for animal feed. The glucosinolate content of precipitated protein isolates was below the detection limit (<0.2 mg/g). precipitated protein isolates had about 85% protein, and there was not significant differences (P<0.01) among them, although significant differences (P<0.01) was observed among their phytic acid content.
    Keywords: Rapeseed, Canola, Two, phase solvent extraction, Alkaline extraction, Isoelectric precipitation, Precipitated protein isolate, Phytic acid, Glucosinolate
  • S. Rafiee, M. Kashaninejad Pages 15-26
    Pistachio nut is an edible seed produced by the pistachio tree. Drying is an important operation in pistachio processing. The moisture content of pistachio nuts decreases from 37-40 % (w.b.) to 5-6 % during drying process. The high quality of pistachio nuts depends on fast and efficient handling and drying operation. Drying conditions (drying air temperature, air velocity, relative humidity and initial moisture content) of pistachio nut affect on quality, chemical and microbial attributes of dried nuts. Thus the drying process must be understood and controlled. This requires an accurate description of the drying mechanism. In this study the finite element formulation and solution of diffusive moisture transfer equations to improve grain drying simulation of axisymmetric bodies is presented. Model was solved with improvement moisture diffusivity (7.5E-10 m2/s for 70°C and 5E-10 m2/s for 55 °C). For experiment, thin layer pistachio nut, ‘ohadi’, was dried with two drying air temperature 55 and 70°C) and during drying air velocity and relative humidity were 1.5 m/s and 20%, respectively. During drying, moisture was measured every minute. Good agreement has been observed when the output of model was compared to experimental data. Relative deviance average that calculated of improvement model for air temperature 55 and 70°C with experimental data, respectively were 5.3% and 8.4%. This result shows that simulation model is near experimental data. Model is used for moisture simulation of pistachio nut drying. The simulated moisture profile and gradient are directly usable for stress cracking analyses of pistachio nut. The results of the finite element analysis can be used for pistachio nut quality evaluation and drying simulation studies.
    Keywords: Pistachio nut, Drying simulation, Finite element method, Moisture diffusivity
  • Mokhtary .Z., Hamidy Isfahani . Z., Azizi . M.H Pages 27-34

    The role of processing technology on carrot juice stability was studied in laboratory-scale pressing technique. To do so, the acidification and blanching conditions were changed. To assess the effect of acidification, different amounts of citric acid were added to the mash (i.e. 0.5 and 1 g citric acid/kg whole sample) and blanched at 60, 70, 80 °C for 10 min and compared untreated sample (without added acid). Acidifying with 0.5 g/kg showed significant effect on cloud stability. Although, the mash acidification improved the cloud stability, acidification following juice extraction even enhanced sedimentation rate. The mash blanching after acidification at 70 °C for 10 min concidreably inactivated of pectin esterase and intensified β - carotene extraction.

    Keywords: Carrot juice, Cloud stability, Acidification, Blanching
  • Jahed Khaniki. Gh.R., Kamkar .A Pages 35-41
    Honey is the natural sweet substance produced by honey bees from nectar of plants or from secretions of living parts of plants or excretions of plant sucking insects on the living pans of plants. Physico-chemical properties of honeys in each region are related to kind of plant and flower. Therefore, knowing of component is very important. In this study, sixty samples of honey were collected from throughout of Garmsar city in Semnan Province of Iran in 2003. Honey samples were sent to the food chemistry laboratory. Then, some physico-chemical parameters such as humidity percent, specific weight of twenty percent solution, solid matter, ash, acidity and pH was determined. The results were showed which humidity percent, specific weight of twenty percent solution, solution solid matter, ash, acidity and pH of honeys are 16.32 %, 83.68, 1.323018, 0.287 %, 16.33 meq/kg, and 4.54, respectively.
    Keywords: Honey, Physico, chemical properties, Garmsar city (Iran)
  • Shakerian .A._Rokni. N._Sharifzadeh. A._Alagha . S._Talebian. R Pages 43-50
    Campylobacter jejuni infectious are one of the most important foodborne diseases in many countries and causing of diarrhea in more contries. A total of 400 liver samples in order to detection of Campylobacter jejuni in liver of broilers chickens during summer 2001 to spring 2002 in slaughterhouse and retail market broilers of Shahr-e- Kord township.All of the samples were culture in enrichment and specific bacteriological media for C.jejuni. Out of 400 samples, 64.75%were positive due to C. jejuni. From 200 samples taken from slaughter house 64.5% and from 200 samples taken from retail markets, 65% were positive. In comparison of the infection rate in different seasons, autumn 2001 with 80% was highest rate and spring 2002 with [45%] was lowest rate. According to the bacteriological findings of this study, Therefore the consumption of infected livers to C. jejuni constitutes a major health hazard for human in this city.
    Keywords: Campylobacter jejuni, Liver broilers, Slaughtered, Retail market, Shahr, e Kord
  • Mirzaei . H._Karim . G._Soodi . M Pages 51-60
    In recent years several experimental studies have been carride out about benefical effects of L. casei, one of the probiotic bacteria, on animals and human. The first step for the use of microorganisms in order to producing probiotic milk products is to recognize their growth conditions in milk and effective elements on it. In this research, the effects of dextrose, glycine, thiamine and different tempratures on growth rate of L. casei in milk have been studied. A series of 38, 40, 42 and 440C incubators were used to choose the best incubation temprature. The acidity of milk samples were measured as the growth index of the microoganism prior and during incubation. The amounts of 0, 5, 10 and 15ppm of vitamin B1; 0, 0.4, 0.6, 0.8 and 1 percent of dextrose; 0, 30, 60, 90 and 120ppm of valine and glycine were used to evalute their effects on the growth rate of L. casei and acidity of milk samples were measured in 0, 1, 2, 3, 4 and 5 hourse of incubation at 420C. The increase of acidity rate at 440C and 420C was significantly higher than other tempratures (p< 0.05). The addition of dextrose, valine, glycine had no significant effect on the acidity rate of the milk samples (p<0.05). Although the addition of thiamine did not have significant effect on the acidity but it improved the ability of enzyme and gas production.
    Keywords: Probiotic, Lactobacillus casei, Growth rate, Milk
  • Razavi . S.H._Evan . M. Pages 60-69
    At this study, growth and production of carotenoid (torularhodin and β- carotene) by a new isolated strain (Sporobolomyces ruberimus H110) were studied using technical glycerol and ammonium sulfate as souces of carbon and nitrogen, respectively. Experiment was carried out in a 3L reactor batch in which glycerol concentration was kept constant but three different concentration of ammonium sulfacte (3, 20 and 30 g/l) were used at 23ºC and pH=6. The maximum yield of toularhodin (2.70mg/l) and β- carotene (0.10 mg/l) was obtained using 20 g/l ammonium sulfate. The highest amount of μmax (0.096 h-1) obtained with supplying of 30 g/l ammonium sulfate. The optimum production (growth yield as a function of glycerol consumption for different intial sulfate ammonium concentrations) was 0.52±0.01 g/g in all of the experiments.
    Keywords: Sporobolomyces ruberimus H110, Carothenoids, Torularhodin, β carotene, Amonium sulfate