فهرست مطالب
فصلنامه پژوهش های منطقه ای
سال یکم شماره 1 (پاییز 1392)
- تاریخ انتشار: 1392/09/26
- تعداد عناوین: 8
- سرمقاله
-
صفحه 7
-
صفحه 13مقوله تقریب مذاهب اسلامی از مسائلی است که در ادبیات سیاسی و اجتماعی جهان اسلام سابقه طولانی دارد. نگاهی اجمالی به آثار باز مانده از عالمان متقدم مذاهب، این موضوع را آشکار می سازد که از دیرباز و از اوان شکل گیری مذاهب مختلف عالم اسلام، اندیشه های وحدت آمیز اسلامی در آراء برخی بزرگان مذاهب وجود داشته و به فراخور زمان، مطالبی در این رابطه بر قلم ایشان جاری شده است. تقریب بین مذاهب مختلف اسلامی در یک قرن اخیر از جانب متفکران اسلامی از زوایای مختلف، مورد بحث و بررسی و تحلیل شده است و در نتیجه موافقان و مخالفان زیادی در مقابل هم صف آرایی نموده اند، ریشه ی این اختلافات را علی رغم تاکید قرآن کریم و سنت پیامبر’ بر وحدت و اخوت اسلامی، باید در تفاوت رویکردها و برداشت ها پیرامون تقریب و وحدت اسلامی، جستجو کرد. باید اذعان داشت که مقوله ی جریان شناسی نگرش ها و رویکردها نسبت به مسئله «تقریب مذاهب» تاکنون چنان که شاید و باید به آن پرداخته نشده است و لذا جهات مبهم آن زیاد و زمینه های دشواری آن بسیار است. امروزه مجموعه مباحث و مسائل پیرامونی «تقریب مذاهب اسلامی» به حدی از رشد و کمال رسیده که سزاوار است از بیرون نگریسته شود تا با بررسی و تحلیل مجموعه نگرش ها و رویکردها، به یک نگاه جامع و نظام مند در ساختار شبکه ای دست یافت. نگاه درختواره ای رویکردها و تحلیل آنها در دامنه ی منظومه ای جامع، ما را به چگونگی ارتباط و تعامل آنها و نحوه ی تاثیرگذاری و اثر پذیری آنها نسبت به همدیگر، رهنمون می سازد. در این مقاله سعی می شود مباحث مقدماتی که نقش تعیین کننده ای در تبیین موضوع و تحلیل مسائل پیرامونی آن دارد، مورد اشاره قرار گیرد. در همین راستا برخی از ابعاد مفهوم شناسی تقریب، خاستگاه معرفتی آن، موانع درونی و بیرونی تقریب، ارزش و جایگاه آن، اهمیت کارکردی آن و...، مورد بحث و بررسی قرار داده شده است تا تحلیل و تبیین روشنی از محل نزاع ارائه نماید. تلاش شده است گزارش تحلیلی روشنی از رویکردهای گوناگون در هر دو طیف مخالفان و موافقان، ارائه و انگیزه و دلائل آنان تجزیه و تحلیل شود.
کلیدواژگان: جریان شناسی، تقریب، مذاهب اسلامی، وحدت اسلامی، امت اسلامی، اخوت اسلامی -
صفحه 41فقه و شریعت را می توان یکی از زیر ساخت های هر دین و مذهبی دانست. فرقه اسماعیلیه و انشعابات آن همچون طیبیان و بهره ها به عنوان یک فرقه مذهبی از فقه و شریعتی متمایز برخوردار هستند. جایگاه فقه و شریعت نزد فرقه های گوناگون اسلامی همچون اسماعیلیان، پژوهشگر را برآن داشته است تا ضمن واکاوی التزام و عدم التزام به فقه و شریعت توسط بخشی از فرقه اسماعیلیه به نام بهره ها، به دنبال پاسخ این سوال باشد که: جایگاه فقه و شریعت در منظر بهره های اسماعیلیان چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه بدین شرح است که: بهره ها چون قائل بودند که دوره قیامت و ترک شریعت و توجه به باطن - که یکی از عقاید اصولی مورد نظر تمامی اسماعیلیان است- فرا نرسیده است، به شریعت پایبند ماندند. دراین تحقیق از روش توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شده است. دستاورد این پژوهش روشن شدن وضعیت بهره های اسماعیلی در رعایت و عدم رعایت شریعت است، به طوری که نتیجه این گونه شد که، مستعلویان و طیبیان ادامه دهنده ی سیره و روش شاخه شریعت مدار اسماعیلیان یعنی فاطمیان، در التزام داشتن و توجه به شریعت بودند.
کلیدواژگان: فقه، شریعت، اسماعیلیه، مستعلویه، بهره ها، طیبیان -
صفحه 67مطالعات نظری در ارتباط با جنبش های اجتماعی و بطور خاص تحولات کشورهای اسلامی بیشتر به عوامل و زمینه های شکل گیری، تبیین نتایج انقلاب ها و تحولات پس از آن پرداخته اند، اما مسئله ی هویت مشترک این جنبش های اجتماعی کمتر در این پژوهش ها بطور مستقیم منعکس شده است. در این مقاله برای بررسی هویت مشترک، ابتدا بر لزوم توجه به دو مسئله ی تفاوت ها و نقاط مشترک تحولات کشورهای عربی تاکید و پس از دسته بندی و معرفی چارچوب های نظری در تحلیل جنبش های اجتماعی، تلاش می شود این دو مسئله در آن چارچوب ها معنادار شوند. برای این منظور توجه به مراحل مختلف این جنبش ها (شکل گیری، گسترش، نتیجه) ضروری است. بحث هویت مشارکت کنندگان در اعتراضات جنبش بیداری با تاکید بر مراحل شکل گیری و گسترش ناآرامی ها بررسی و ماهیت سیال این مفهوم به لحاظ نظری و همچنین با استفاده از نظرسنجی های عمومی کشورهای عربی مورد تاکید قرار می گیرد. در پایان با تکیه بر مفهوم «دیگری» در میان کشورهای مسلمان به محوریت هویت اسلامی اشاره خواهد شد.
کلیدواژگان: کنش جمعی، هویت، جریان های اجتماعی، شبکه های اجتماعی و قالب های شناختی -
صفحه 91تا سال ها در بین محققان و پژوهشگران عرصه ی دین و مطالعات اسلامی در مورد نحوه گسترش اسلام و عوامل تاثیر گذار بر سرعت و عمق گسترش آن اختلاف بوده است؛ دیدگاه ها از زور شمشیر جهادگران اولیه اسلام تا قدرت، کشش و جاذبه درونی دین اسلام متغیر بوده است. باید دانست که پرسش از چگونگی ورود اسلام به یک منطقه و نحوه گسترش آن، صرفا یک مطالعه تاریخی و مرور گذشته نیست، بلکه این مطالعه می تواند نقاط قوت و عوامل گسترش دهنده اسلام در یک منطقه را نشان دهد، عواملی که موجب گسترش و عمیق تر شدن آموزه های اسلامی شده اند و جامعه و تمدن اسلامی را شکل داده اند. در این سپهر، با توجه به این سوال که «چه شاخصه های اجتماعی و سیاسی بر گسترش و عدم گسترش اسلام در قاره آفریقا موثر بوده است؟» و از سر اهمیت این مطالعه در فعالیت های فرهنگی و دینی، در نوشتار حاضر سعی شده است ضمن مطالعه کوتاه تاریخی از نحوه ورود و گسترش اسلام در آفریقا، به عوامل اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار آن نیز اشاره شود.
کلیدواژگان: آفریقا، ورود و گسترش اسلام، سیر تاریخی، عوامل اجتماعی و سیاسی -
صفحه 125ساختار سیاسی اجتماعی و اقتصادی عربستان سعودی تحت حاکمیت رژیم آل سعود سال هاست که در مقابل خواسته های اصلاحی و شعار تغییر گروه های مختلف مذهبی، سیاسی و قومی مقاومت می کند. این ساختار که مبتنی بر نوعی حکومت پدرسالار و اقتدارگرا می باشد، پس از سال 1932 و با ترکیبی از آموزه های مذهبی وهابیت و قدرت آل سعود نضج گرفت و پیوند آل شیخ به عنوان رهبریت مذهبی و آل سعود به عنوان رهبریت سیاسی، ساختار کنونی را در عربستان به وجود آورد. این حکومت در طی 80 سال گذشته به واسطه ی درآمد سرشار نفتی خود و همچنین توجی هات مذهبی مبتنی بر وهابیسم و نیز هم پیمانی با غرب و آمریکا توانسته است خود را از گزند مخالفان برهاند. اما در ابتدای دهه دوم قرن بیست و یکم زلزله های سهمگینی تحت عنوان «بیداری اسلامی» در منطقه خاورمیانه به وقوع پیوست که به نظر می رسد پس لرزه های آن در عربستان هم قابل احساس است. انقلاب تونس، مصر و لیبی و از آن مهمتر خیزش مردم بحرین و یمن که همسایه ها و هم پیمانان نزدیک عربستان می باشند، گروه های معترض عربستان را برای تغییر، مصمم تر نموده است. نقش و اهمیت عربستان در تحولات منطقه و جهان عرب و تاثیرگذاری تحولات آن در اوضاع منطقه اهمیت تحولات داخلی این کشور را دوچندان می کند. سوال اصلی تحقیق پیش رو این است که چالش اصلی آل سعود در پی خواسته های داخلی و در سایه تحولات سال 2011 تحت عنوان بهار عربی چه می تواند باشد و چه نتایجی را به بار خواهد آورد؟ این که مردم عربستان علی رغم تلاش دولت برای حفظ آرامش ازطریق درآمد نفتی و توجی هات مذهبی، ساختار کنونی را دیگر پاسخگوی نیازها و مطالبات سیاسی، اقتصادی و مذهبی خود نمی یابند و تحت تاثیر آموزه های اسلام و انقلاب های رخ داده در منطقه به دنبال شاکله ای جدید از نظام سیاسی هستند، فرضیه این تحقیق را در برمی گیرد.
کلیدواژگان: عربستان سعودی، آل سعود، بیداری اسلامی، خاورمیانه -
صفحه 169شبه جزیره بالکان (در اروپای جنوب شرقی) یکی از مناطقی است که محل حضور پیروان ادیان و فرهنگ های متعدد می باشد و به عنوان پلی میان شرق و غرب، همیشه مورد توجه تمدن ها بوده است. پراکندگی اقوام مختلف با زبان ها، آیین ها، اعتقادات، فرهنگ ها و هویت های مختلف در حوزه بالکان، وجود مسلمانان بومی و فرقه های علوی و همزیستی مسالمت آمیز آنان با یکدیگر و با سایر پیروان ادیان، وجود زمینه های مساعد جهت حضور و مشارکت فعال و همکاری موثر نهادهای فرهنگی، پیشینه حضور فرهنگی ایران و جایگاه زبان و ادب فارسی در منطقه و بسیاری از نکات دیگر، از برجستگی های ممتاز اروپای شرق و بالکان است که ضرورت دارد به منظور معرفی وضعیت این جمعیت اثرگذار در منطقه، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
کلیدواژگان: اروپای جنوب شرق، بالکان، مسلمانان، شیعیان، فرقه های علوی، ظرفیت ها -
صفحه 201بیداری اسلامی یا «الربیع العربی» عنوان حرکتی بود که ازسال 2011م از کشور تونس آغاز شد. این حرکت آرام آرام به کشورهای دیگر منطقه مانند کشور مصر، لیبی و مغرب سرایت کرد. به طوری که باعث شد پادشاه کشور مغرب تغییراتی را در برنامه حکومت به وجود آورد؛ مثل تغییر در قانون اساسی، تغییر ساختار حکومت و رفع بعضی مشکلات مردم. بیداری مورد بحث در مغرب به واسطه فعالیت های چند جنبش اسلامی فعال مثل «الحرکه العدل والاحسان» و«الحرکه الاصلاح و التوحید» است. حرکت-های اسلامی مغرب به نام الشبیبه الاسلامیه از دهه ی هفتاد میلادی شروع شدند. در سال 1969م انشعاباتی در حرکت الشبیبه الاسلامیه ایجاد شد. دو حرکت جماعت العدل و الاحسان و الاصلاح و التوحید از مهم ترین آنها بود که تحت فشار پادشاه الحسن الثانی دچار مشکلات زیادی شدند اما این دو حرکت با وجود تمام مشکلات توانستند خود را در فضای سیاسی مغرب حفظ کنند. پژوهش حاضر سعی دارد به گروه های فعال در جنبش اسلامی مغرب و اندیشه های رهبران این جنبش و نقش آنها در تحولات گذشته کشور مغرب و تحولات 2011 موسوم به بیداری اسلامی بپردازد.
کلیدواژگان: بیداری اسلامی، مغرب، الشبیبه الاسلامیه، حرکه العدل والاحسان، حرکه الاصلاح و التوحید
-
Page 13The Proximity of Islamic Schools of Thought has a long history in social and political literature of Islamic world. A glimpse at the remaining work of early scholars of religion reveals that from the beginning of formation of different Schools of Thought in the Islamic world, there was some Islamic unifier thoughts in some Religious leader's verdicts, so there are some written words in this field by them according to the time. In the recent century, the proximity of different Islamic Schools has been discussed in some different aspects by Islamic thinkers, and as a result many pros and cons appeared. The cause of these disputes_ despite with emphasizing of Quran and practice of the Holy Prophet Mohammad on Unity and Islamic brotherhood- should be searched on different approaches and Interpretations about Islamic proximity and unity. It should be mentioned that processology of approaches about "Proximity of Islamic Schools of Thought" has been neglected till now, so its vague aspects and difficult areas are so many. Nowadays peripheral topics about "Proximity of Islamic Schools of Thought" reaches the extent of growth that it is better to be seen from outside to access comprehensive and systematic attitude in network structure by analyzing approaches and attitudes. Looking systematic approaches and its analysis in the range of comprehensive system, will lead us how they connect, interact, influence, and take effect one another.In this article is tried to mention preliminary issues which have determinant role to explain the topic and analyze its peripheral issues. In this way has been discussed the concept of the approximation, its cognitive origins, Internal and external barriers of approximation, its value and position, it's functional significance etc, to provide a clear analysis and explanation of the dispute. We have tried to present clear analytical reports from various approaches in both of pros and cons spectra, and analyze their motivations and reasons.Keywords: Processology, Approximation, Islamic Schools of Thought, Islamic unity, Nation of Islam, Islamic brotherhood
-
Page 41Jurisprudence and Shariah (Divine law) can be onsidered as one of the infrastructures of any religion. Ismaili ect and its branches like Tayebis and Bohras, have distinct theology and Shariah as two religious sects. The position of Jurisprudence and Shariah for different Islamic sects such as Ismailis, motivated me to explore commitment and lake of commitment to Jurisprudence and Divine law by Bohras as a branch of Ismaili sect, and then to ask: what is the position of Jurisprudence and Divine law for Ismaili’s Bohras? In answering this question, the hypothesis is: because Bohras believed that the period of Judgment and leaving the Shariah and favoring Batin (conscience) – which is one of the fundamental beliefs of all Ismailis - has not come yet, they remained committed to Divine law. The method of this research is descriptive, analytical and data collection via library study and taking notes. This study as a result clarifies the status of Ismaili’s Bohras regarding compliance and non-compliance with Shariah, so the result is that Mustalis and Tayebis, regarding commitment to Shariah, continue the method of Fatimis, the Shariah-centered branch of Ismailis.Keywords: Jurisprudence, Shariah, Ismailism, Mustalis, Bohras, Tayebis
-
Page 67Theoretical studies of social movements and specially of recent events in Arab countries are investigated mainly by concerning causes and grounds of formation, outcomes and the events after these movements; but the issue of common identity of these social movements is rarely considered directly. In this article it is argued that in order to explain common identity of the participants, looking at these events’ differences and similarities, of which I will try to make sense in theoretical frameworks, is necessary. But it is important to consider different phases of these movements (formation, development and outcome) in order for the dynamic nature of this concept to be explained. I will try to represent this dynamic in theoretical frameworks and Arab public opinions and accordingly the concept of “otherness” will be emphasized as determinative factor to specify this identity as Islamic.Keywords: collective action, identity, social movements, social networks, cognitive frames
-
Page 91For Years, among Researchers in the field of religion and Islamic Studies there has been disagreement about how Islam is spread and what are the effective elements on the Speed and Depth of its spread; viewpoints has been variable from power of early Islamic jihadist's sword to power and Intrinsic attraction of Islam. It must be understood that the question about how Islam enters to the area and how it spreads, is not only a historical study but also has the potentiality to show the strong points of Islam and the factors of its expansion in one region, the factors which caused the spread and depth of Islamic teachings and formed Islamic civilization and society. Regarding the question that, "Which social and political factors has been effective on spread and suppress of Islam in Africa?" and because of the importance of this study about cultural and religious activities, in this article I tried to mention the social and political factors of entrance and spread of Islam in Africa as well as the brief historical study about it.Keywords: Africa, entrance, spread of Islam, historical pathway, social, political factors
-
Page 125The socio-political as well as the economic structure of Saudi Arabia under the reign of the Saudi Regime, has for years stood against the wants of people for change and the slogan of reform shouted by different religious, political and ethnic sects. This structure which is based on an authoritative patriarch sort of governance, was shaped after year 1932 in a combination of the religious teachings of Wahhabism with the power of the Saudi linage which resulted in the matching of the Sheikh linage as the religious chief with the Saudi linage as the political authority, forming the current structure in Saudi Arabia. During the past 80 years this government, by means of its ample oil income, and its religious rationalization based on Wahhabism, and more so through alliance with the West and the USA, has managed to escape the harm intended by the oppositions. However in the outset of the second decade of the twenty first century, severe earthquakes took place in the Middle-East under the title “Islamic Awakening”, the follow ups of which were later on felt in Saudi Arabia. The revolutions in Tunisia, Egypt and Libya and even more significant, the uprising of the people in Bahrain and Yemen who were the neighbouring allies of Saudi Arabia, have strengthened the wills of the opposition groups in Saudi for change. The role and the significance of Saudi Arabia in transformations of the region and of the Arab world, and the effect of its internal reformation on the regional condition, enhance the impact of its internal transitions. The main question of the present article is: what would be the main challenges of Saudi Arabia from domestic will for change affected by the 2011 reforms under the title “the Arab Spring”, and what outcome would it bring forth? The point that people, despite the efforts by the state for restoring peace and calm through oil incomes and religious justifications, do not reckon the current structure eligible for meeting their political, economical and religious needs and admirations, and that by the influence of Islamic teachings and the revolts taking place in the region, they are after a new structure for their political order, accounts for the hypothesis of this article.Keywords: Saudi Arabia, Saudi linage, Islamic Awakening, Middle, East
-
Page 169Balkan Peninsula (in the Southeast Europe) is among the areas of religions and cultures presence and it has always regarded by civilizations as a bridge between East and West. Distribution of different ethnic groups with different languages, faiths, beliefs, cultures and identities in the Balkans, existence of native and Alawite sects of Muslims and their peaceful coexistence with each other and with other faiths, existence of appropriate grounds for effective participation and collaboration of cultural institutions, Iran's cultural background and status of Persian language and literature in the area and many other things, are among the most important privileges of East Europe and the Balkans that is necessary to be studied and researched to Introduce the status of this effective population in the area.Keywords: South, East Europe, Balkans, Muslims, Shiites, Alawite sects, capacities
-
Page 201“Islamic Awakening” or “Al-Rabi Al-Arabi” was a movement which began since year 2011 from Tunisia. This movement was then gradually expanded to the other countries in the region, namely Egypt, Libya and Morocco. This public uprising caused the Moroccan king to perform some changes in governmental plans; such as reforms in the constitution, government structure and solving some civil short comings. The Awakening that was in action in Morocco was through several active Islamic movements such as “the Justice and Nobility movement” and “Reform and monotheism movement”. The Moroccan Islamic movements started from 1970s under the name “Al-shabih Al-Islamiyyah”. In 1969 several branches were detached from “Al-Shabih Al-Islamiyyah” movement, amongst which, two were the most important: “Justice and Nobility movement” and “Reform and Monotheism” that under intense pressure from King Al-Hasan Al-Thani faced many troubles. Nevertheless these two movements, despite these pressures managed to retain themselves in the political sphere of Morocco. The present article tries to shed some light on the active groups in the Islamic movements of Morocco, the ideologies held by the leaders of these movements and their role in the past reformations in Morocco, and the 2011 reforms under the heading of Islamic Awakening.Keywords: Islamic Awakening, Morocco, Al, Shabih Al Islamiyyah, Justice, Nobility movement, Reform, monotheism movement