فهرست مطالب

آموزش پرستاری - سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار 1392)

مجله آموزش پرستاری
سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/04/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اسراء ناصحی، عباس عباس زاده *، فریبا برهانی، منصور عرب، میترا ثمره فکری، مجتبی جعفری صفحات 1-7
    مقدمه
    کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله عدم آگاهی و دانش آن ها نسبت به این بیماری قرار دارد. تاکنون روش های آموزشی مختلفی جهت بهبود کیفیت زندگی این بیماران مورد بررسی قرار گرفته که نتایج متفاوتی داشته است، لذا مطالعه حاضر جهت مقایسه تاثیر دو مدل آموزشی مبتنی بر رعایت و توانمندسازی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم انجام گردیده است.
    روش
    این مطالعه نیمه تجربی، تاثیر دو مدل آموزشی، بر کیفیت زندگی 70 بیمار مبتلا به آسم را مورد ارزیابی قرار داد. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند در یک گروه آموزش براساس مدل مبتنی بر رعایت و در گروه دیگر آموزش براساس مدل توانمندسازی داده شد. قبل از مداخله و هشت هفته بعد از اتمام مداخله هر دو گروه پرسشنامه کیفیت زندگی مربوط به بیماران مبتلا به آسم را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.18 انجام گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران در گروه آموزش مبتنی بر رعایت (15/8±)6/47 و در گروه آموزش توانمندسازی (93/10±)5/44 بود. نتایج نشان داد که میانگین نمره کلی و ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم در دو گروه قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری نداشتند (05/0p>) آزمون آماری تی زوج افزایش آماری معناداری را در نمره کلی و ابعاد کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه نشان می دهد (05/0p<).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو مدل آموزشی می توانند سبب ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم گردد. لذا نقش آموزش جهت ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم توسط کادر درمان به خصوص پرستاران باید مدنظر قرار گرفته شود.
    کلیدواژگان: مدل آموزشی مبتنی بر رعایت، مدل آموزشی توانمندسازی، کیفیت زندگی، بیماران مبتلا به آسم
  • نادر آقاخانی، سید حمید شریف نیا، محمدرضا دهقانی *، حمید حجتی، سامیه غنا، میترا حکمت افشار، سامره اقتدار صفحات 8-15
    مقدمه
    آموزش بالینی یکی از اجزای اصلی برنامه های دانشجویان پرستاری می باشد و عدم کسب توانمندی های لازم در این حیطه از مشکلات دانش آموختگان این رشته تحصیلی است. بر همین اساس، ضرورت استفاده از روش های نوین آموزشی برای ارتقای کیفیت آموزش بالینی بیش از پیش دارای اهمیت می باشد. یکی از این راهکارها استفاده از روش مشارکت پرسنل پرستاری در امر آموزش بالینی است. این پژوهش درصدد شناسایی اثربخشی این روش بر کارآیی آموزش بالینی بر دانشجویان پرستاری و کاربرد نتایج در جهت حل مشکلات آموزش بالینی صورت گرفته است.
    روش
    در این پژوهش تجربی، 40 نفر از دانشجویان پرستاری دوره کارآموزی عفونی به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون روش مشارکت پرستاری و گروه شاهد آموزش های روتین را دریافت کردند. در پایان دوره کارآموزی مهارت های بالینی دانشجویان با استفاده از چک لیست بررسی گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی، میانگین و انحراف معیار و جهت بررسی ارتباط بین متغیرها، از آزمون t و از نرم افزار SPSS v.16 استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، پژوهش در دو گروه آزمون و شاهد از نظر مشخصات دموگرافیکی همگن بودند. در این پژوهش سنی شرکت کننده ها 87/19، 65% مونث و 5/92% مجرد بودند. همچنین گروه آزمون در مهارت های بالینی از قبیل مهارت در دادن دارو، ارتباط با بیمار، رعایت نکات ایزولاسیون و پانسمان نمره بیشتری نسبت به گروه شاهد کسب نموده و اختلاف معناداری با گروه شاهد داشتند (05/0>p).
    نتیجه گیری
    در روش مشارکت پرسنل پرستاری، فراگیران در داخل گروه و بین گروه، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و همکاری، اعتماد به نفس و درک آن ها افزایش می یابد و میزان یادگیری با این شیوه بیشتر و کسب مهارت ها بهتر از کارآموزی روتین است. لذا اجرای این روش به شکل گسترده در حرفه پرستاری و دیگر رشته های علوم پزشکی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: اثربخشی، مدل مشارکت، کارآیی، آموزش بالینی، دانشجویان پرستاری، بخش عفونی، ارومیه
  • اسما شجاعی، بتول نحریر *، نسیم نادری، آرمین زارعیان صفحات 16-26
    مقدمه
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی توسط پرستار بر میزان امیدواری در بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
    روش
    در این پژوهش 189 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه شاهد و یا آزمون قرار گرفتند. گروه شاهد فقط مراقبت های روتین بیمارستانی را دریافت کرد. گروه آزمون اول حین ترخیص به مدت یک ساعت آموزش حضوری و یک کتابچه آموزشی محقق ساخته دریافت کرد. گروه آزمون دوم علاوه بر دریافت آموزش حضوری و کتابچه آموزشی حین ترخیص، 3 ماه پیگیری تلفنی توسط پرستار را بعد از ترخیص دریافت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و امیدواری میلر (Miller) بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری و نرم افزار SPSS v.18 صورت گرفت.
    یافته ها
    قبل از انجام مداخله اختلاف معناداری بین میانگین های امیدواری سه گروه مورد مطالعه وجود نداشت (354/0=p). بعد از انجام مداخله اختلاف معناداری بین میانگین های امیدواری هر سه گروه وجود داشت (004/0=p).
    نتیجه گیری
    آموزش به بیمار همراه با پیگیری تلفنی بعد از ترخیص توسط پرستار به طور معناداری باعث افزایش امیدواری بیماران نارسایی قلبی می شود و این نوع مداخله کم هزینه می تواند جهت ارتقای امیدواری بیماران نارسایی قلبی بعد از ترخیص موثر باشد.
    کلیدواژگان: نارسایی قلبی، آموزش حین ترخیص، پیگیری تلفنی توسط پرستار، امیدواری
  • یاسین آزادمنش *، جلیل عظیمیان، رضا ضیغمی، حسن جهانی هاشمی صفحات 27-35
    مقدمه
    شناسایی عوامل عوامل موثر بر یادگیری در رفع مشکلات و نارسایی های نظام آموزشی بسیار مهم و حیاتی است. یکی از عوامل موثر بر یادگیری، سبک یادگیری است که افراد به تناسب تفاوت های فردی خود از سبک های متفاوتی برای یادگیری استفاده می کنند. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی سبک های یادگیری با برخی ویژگی های دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی قزوین با استفاده از الگوی وارک (VARK) می باشد.
    روش
    این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جمع آوری داده به وسیله پرسشنامه استاندارد وارک صورت گرفته است. میزان اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفا کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. انتخاب جامعه مورد مطالعه به صورت سرشماری بوده و کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی قزوین که تمایل به شرکت در مطالعه داشتند، در آن مشارکت نمودند. تعداد کل شرکت کنندگان در پژوهش 242 نفر بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی نظیر آزمون تی مستقل و کای دو استفاده شد. سطح معناداری کلیه آزمون ها کمتر یا مساوی 05/0 در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS v.16 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره خام سبک جنبشی حرکتی، شنیداری، خواندنی و نوشتنی و دیداری به ترتیب معادل 63/2±16/5، 55/2±76/5، 67/2±15/6 و 34/2±36/4 بود که بالاترین میانگین مربوط به سبک خواندنی نوشتنی بود. بین جنسیت و دوره تحصیلی با تک تک سبک های یادگیری رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). وضعیت تاهل با سبک خواندنی- نوشتنی رابطه معنادار داشت (05/0≥p) و مقطع تحصیلی هم فقط با سبک جنبشی- حرکتی و دیداری رابطه معنادار داشت (05/0≥p). همچنین سبک یادگیری ترکیبی «TOTAL VARK» با هیچکدام از متغیرهای دموگرافیک مطالعه رابطه معناداری نداشت (05/0≤p).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه، مهم است که مدرسین از تنوع سبک های یادگیری در بین دانشجویان آگاه بوده و با انتخاب سبک مناسب با نوع یادگیری دانشجویان اثربخشی آموزش های داده شده را ارتقا بخشند.
    کلیدواژگان: سبک یادگیری، وارک، دانشجویان، پرستاری، مامایی
  • جمال صیدی، فاطمه الحانی *، منیره انوشه صفحات 36-48
    مقدمه
    فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان یکی از حوزه های معرفت بشری، یکی از دروس مهم در اکثر رشته های تحصیلی از جمله رشته آموزش پرستاری در مقطع دکتری می باشد. تضمین کیفیت آموزش پرستاری نیازمند بررسی دوره ای برنامه های درسی این مقطع می باشد. در حقیقت نیازهای حرفه ای پرستاران از عوامل مهم ایجاد تحول در این واحد درسی می باشد. بنابراین این مطالعه با هدف آسیب شناسی درس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت در مقطع دکتری پرستاری می تواند در این راستا کمک کننده باشد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه کیفی با روش آنالیز محتوی است. با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف با 11 دانشجو مقطع دکتری و 2 مدرس واحد درسی اصول و فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، علوم بهزیستی و توانبخشی و تبریز در سال 1390 مصاحبه انجام شد. کلیه مصاحبه ها روی کاغذ پیاده شد و به صورت دستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته های نهایی تحقیق از پنج طبقه شامل برنامه ریزی آموزشی، ارتقای استراتژی های انگیزه ساز، اصلاح فرآیندهای ارزشیابی تعاملی، انطباق محتوی با فلسفه خاص و عام و انعطاف پذیری محتوی با نیازهای دانشجویان با زیرطبقه های متعدد و یک درون مایه اصلی شامل اصلاح فرآیند مدیریت آموزشی بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده اهمیت و ضرورت بازنگری برنامه های درسی مقطع دکتری پرستاری از جمله درس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت در پرستاری می باشد. جهت بهبود کیفیت برنامه درسی این واحد بهتر است محتوی درسی آن براساس نیازهای جامعه پرستاری و دانشجویان باشد تا بتوانند آن را به صورت عملی در آموزش، تحقیق و بالین به کار ببرند.
    کلیدواژگان: آسیب شناسی، دکتری پرستاری، اصول فلسفه تعلیم و تربیت، آنالیز محتوی
  • بتول نحریر *، ناهید رژه، عباس عبادی صفحات 49-54
    استفاده از شواهد در بالین به افزایش کیفیت مراقبت از سلامت منجر خواهد شد. پرستاری مبتنی بر شواهد فرآیندی است که در سال های اخیر به عنوان شیوه ای برای مراقبت های بهداشتی و درمانی براساس جدیدترین یافته ها مطرح شده است. طی این فرآیند پرستار می تواند با استفاده از شواهد تحقیقات موجود، مهارت بالینی خود و عملکرد بیمار، تصمیمات بالینی مناسب را اتخاذ نماید. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که پرستاران در عملکرد مبتنی بر شواهد با مشکل مواجه بوده اند و بیشترین مشکل آن ها یافتن بهترین شواهد، شناسایی منابع صحیح، استفاده از روش های جستجوی بهینه و ارزیابی شواهد ذکر شده است. هدف از نگارش این مقاله تعیین عوامل موثر بر پرستاری مبتنی بر شواهد است که به روش مروری و با مطالعه مقالات موجود در حوزه پرستاری مبتنی بر شواهد انجام شده است.
    کلیدواژگان: پرستاری مبتنی بر شواهد، آموزش پرستاری، یادگیری مبتنی بر شواهد، شواهد و قضاوت حرفه ای، گام های یادگیری مبتنی بر شواهد
  • مژگان جانی قربان، مریم الله دادیان *، فریبا حقانی صفحات 55-65
    مقدمه
    پیشرفت در آموزش پرستاری و پزشکی باعث شده است که روش های سنتی آموزش به روش های پیشرفته برای تمرین مراقبت های بالینی در یک محیط ایمن تبدیل شود. شبیه سازی یک روش تدریس منحصر به فرد برای یادگیری و ارزیابی است. با توجه به این که در کارآموزی های رشته های پزشکی و پیراپزشکی محدود بودن تسهیلات و فضاهای بالینی و یا کوتاهی زمان اقامت بیمار در بیمارستان می تواند برروی فرصت های یادگیری دانشجویان در زمینه مراقبت از بیمار تاثیر گذارد و فرصت های یادگیری کمتری برای دانشجویان فراهم شود به نظر می رسد فراهم آوردن محیطی شبیه سازی شده مثل بالین، بهترین راه برای آموزش بهتر و در نتیجه پیشگیری از خطاهای پزشکی و کنترل هر گونه آسیب به بیمار باشد. هدف از انجام این پژوهش مروری بر روش تدریس شبیه سازی در آموزش بالینی می باشد.
    روش
    این مقاله، مطالعه مروری از نوع سنتی است که پژوهشگران در سال 1391-1390 با بررسی مجلات الکترونیکی Proquest و Elsevier تمام مقالات راجع به شبیه سازی از سال 2000 تا 2011 را جمع آوری کرده و سپس از بین مطالعات مرتبط، مواردی که دارای اهداف، متد، روش کار، حجم نمونه، آنالیز و نتیجه گیری مشخص بودند، انتخاب کردند که از این میان 3 مطالعه کیفی، 11 مورد کمی، 5 مورد کیفی- کمی می باشند.
    یافته ها
    اگرچه شبیه سازی سطوح مختلف دارد اما شواهد نشان می دهد کارایی و تاثیرگذاری آن، در مقایسه با آموزش سنتی و روش های مبتنی بر سخنرانی بیشتر است. شبیه سازی ابزاری مهم در آموزش بالینی با اثرات سودمند برای اساتید، دانشجویان و بیماران می باشد.
    نتیجه گیری
    در دهه گذشته شبیه سازی یک استراتژی کلیدی آموزشی برای پرورش مهارت های بالینی در رشته های مختلف شده است. سیاستگزاران، اساتید و بنیانگذاران، بر نیاز به پرورش مهارت های بالینی قبل از ورود به بالین، به منظور افزایش امنیت بیمار و کاهش فشار بر محیط های بالینی تاکید می کنند.
    کلیدواژگان: شبیه سازی، یادگیری، آموزش بالینی
  • زینب هدایت *، جواد شیخی آهنگر کلایی صفحات 66-70
    افزایش حجم باقیمانده ادرار در مثانه بسیاری از بیماران نورولوژیک موجب مشکلات متعدد ادراری نظیر کاهش حجم کارای مثانه و به دنبال آن تکرر ادرار و عدم توانایی نگه داشتن ادرار و عفونت های مکرر ادراری و افت عملکرد کلیه ها شود. این دستگاه ماساژور با همکاری مشترک گروهی از پزشکان و مهندسین مکانیک و برق طراحی و به شیوه ای بسیار ساده و کم هزینه برای تقویت بازتوانی عضلات مثانه ساخته شده است. سیستم پیشنهاد شده دارای دو قسمت مکانیکی و الکترونیکی می باشد و انتظار می رود با توجه به موج جهت دار طراحی شده برای این دستگاه که از بالا به پایین و خارج به داخل است مستقل از تقویت قدرت انقباض عضلات مثانه با ایجاد یک موج رو به پایین به تخلیه موثرتر ادرار کمک کند. دستگاه ماساژور قید شده در حال حاضر در مرحله ساخت دستگاه می باشد و در فاز بعدی قرار است براساس مطالعات مداخله ای کارآزمایی بالینی طبق نظر متخصصین ارولوژی برروی بیماران مناسب آزمایش شده و با مقایسه تغییرات حجم باقیمانده ادرار قبل و بعد از استفاده از این دستگاه به بررسی دقیق تر به میزان اثربخشی این دستگاه پرداخته شود.
    کلیدواژگان: ماساژور، باقیمانده ادرار، مثانه
|
  • Asra Nassehi, Abbas Abbaszadeh *, Fariba Borhani, Mansur Arab, Mitra Samareh Fekri, Mojtaba Jafari Pages 1-7
    Introduction
    Quality of life of patients with asthma is affected by many factors including the lack of knowledge about the disease. Different training methods with different outcomes have been applied to improve the quality of life of these patients. The aim of this study was to design to investigate and compare the effect of two educational models based on compliance and empowerment on the quality of life of patients with asthma.
    Methods
    In this s quasi-experimental study, the effect of two educational models on quality of life of 70 patients with asthma was assessed. The samples were randomly assigned into two groups. The training was based on the compliance model (CM) and patient empowerment model (PEM) in each group. Both groups completed the asthma quality of life questionnaire before the intervention and eight weeks after it. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics.
    Results
    The mean age of the patients was 47.6 years in the CM group and 44.5 years in PEM group. The mean scores for overall and dimensions of quality of life and self management knowledge were not significantly different between the groups before and after the intervention (P>0.05). Significant increase in the mean scores of overall and dimensions of quality of life and self management knowledge after the intervention in comparison with the scores before the intervention in both groups was reported (P<0.05).
    Conclusion
    Both training methods improved quality of life patients with asthma. The role of education in order to improve the quality of life for patients with asthma should be considered by health care team members especially nurses. Key words: Keywords:
    Keywords: Compliance, based educational model, empowerment educational model, quality of life, patients with asthma
  • Nader Aghakhani, Hamid Sharifnia, Mohammad Reza Dehghani *, Hamid Hojati, Samieh Ghena, Mitra Hekmat Afshar, Samereh Eghtedar Pages 8-15
    Introduction
    Clinical education is one of the most important ingredients of nursing curriculum. Inadequacies in nursing skills are main concerns of nursing students. Therefore, the application of new teaching methods is essential to improve the quality of clinical education. The Clinical Education Associate Method (CEAM), using the collaboration of nursing staff is a strategy for clinical education. The aim of this study was to investigate the effect of the nursing staff associate model on nursing student's clinical learning.
    Methods
    This was a quasi-experimental study. 40 nursing students were randomly and equally assigned into two groups. The students in the experiment group were trained by nursing staff during clinical education, while the students in the control group received the routine education. The clinical skills of the students were assessed using a checklist. Collected data was analyzed using descriptive and inferential statistics.
    Results
    The students in both groups were the same in terms of demographic characteristics. The students in the experiment group received better marks in clinical skills such as medication, communication with patients, isolation methods, and dressing in comparison with the students in the control group (P<0.05).
    Conclusion
    In the nursing staff associate model, students interact with each other and will be able to communication better, and their self-esteem is improved. Moreover, the level of learning in such students is higher in comparison with students taught using the routine method. Therefore, the widespread application of this model in nursing and other healthcare disciplines are suggested.
    Keywords: Effectiveness, nursing staff associate model, clinical learning, nursing students
  • Asma Shojaee, Batool Tahrir *, Nasim Naderi, Armin Zareian Pages 16-26
    Introduction
    This study was conducted to investigate the effect of patient education and telephone follow up by the nurse on the level of hope in patients suffering from heart failure.
    Methods
    In this study, 189 patients suffering from heart failure were chosen using the convenient sampling method and randomly were assigned into two experiment and one control groups. The control group received only usual care. The first intervention group received one hour education and also one educational booklet at the time of discharge. The second intervention group received telephone followed up by the nurse three months after discharge and also one hour education and educational booklet at the time of discharge. Data was collected using miller hope and demographic data questionnaires. Data was analyzed using descriptive and inferential statistics.
    Results
    There was no significant difference between the mean of hope in the groups (P=0.354). After the intervention, a significant difference was reported between the mean of hope in the groups (P=0.004).
    Conclusion
    Patient educations at discharge and telephone follow up after discharge as a cost-effective method by the nurse significantly increase hope in patients suffering from heart failure.
    Keywords: Heart failure, education at discharge, telephone follow up by nurse, hope
  • Yasin Azadmanesh *, Jalil Azimian, Reza Zeighami, Hasan Jahani, Hashem Pages 27-35
    Introduction
    Exploring factors affecting learning is crucial for resolving problems and inadequacies of the educational system. One of the main factors affecting learning is the learning style that varies in different people. The aim of this study was to investigate the correlation between learning styles and the characteristics of nursing and midwifery students in Qazvin University of Medical Sciences using the VARK model.
    Methods
    This was a correlational-descriptive study. The VARK Standard Questionnaire was used for data collection. Samples were consisted of 242 nursing and midwifery students of Qazvin University of Medical Sciences chosen using the census method. Descriptive and inferential statistics were used for data analysis. The level of significance was set as 0.05.
    Results
    The mean and standard deviation of raw scores of kinesthetic, audible, reading-writing and visual styles were 5.1±2.63, 5.76±2.55, 6.15±2.67, and 4.36±2.34, respectively. The highest mean was belonged to the reading-writing style. There was a statistically significant relationship between gender and academic course (P≤0.05). There was the same relationship between the marital situation and reading-writing styles (P≤0.05). The academic course had statistically significant correlations with visual and reading-writing learning style (P≤0.05). Also, there were no statistically significant relationship between the total VARK and demographic variables (P≥0.05).
    Conclusion
    It is suggested that lecturers to be aware of the variations of the learning style among students and select the style of teaching appropriate to the student's learning style in order to improve the efficacy of learnt process.
    Keywords: Learning style, VARK, students, nursing, midwifery
  • Jamal Seidi, Fatemeh Alhani *, Monireh Anoosheh Pages 36-48
    Introduction
    Philosophy of education is one of the epistemological domains of human science and one of the important courses in the curriculum of nursing doctoral degree. Quality of nursing education depends on the periodical assessment and improvement of this course. Therefore, the aim of this study was the pathological assessment of the principles and philosophy of education course in nursing doctoral degree.
    Methods
    A qualitative design using a content analysis approach was used. Using a purposive sampling method, 11 doctoral degree students and 2 lecturers were interviewed. The interviews were transcribed verbatim and analyzed.
    Results
    Five categories were developed: educational planning, promoting motivational strategies, modification of the process of mutual evaluation, compliance of the content with philosophy and content compliance with student's needs. The main theme was the reform of the process of educational administration.
    Conclusion
    Results of this study show the importance and necessity of review and revision of the principles and philosophy of education course. In order to improve the quality of this course, the course content should be designed based on the needs of nursing students to be applicable in education, research and practice.
    Keywords: Pathology, nursing doctoral degree, principles, philosophy of education, content analysis
  • Batool Nahrir *, Nahid Rejheh, Abbas Ebadi Pages 49-54
    The application of evidence in clinical practice can lead to the improvement of quality of health care. Evidence-based nursing has been introduced as a method for the provision of health care services using the latest findings. In this process, nurses can use the available research evidence, clinical expertise and patient's function to adopt appropriate clinical decisions. It is shown that nurses face problems such as the identification of appropriate resources, and evaluation of evidence for the optimum search methods during the application of evidence-based practice. The aim of this review study is to identify elements influencing evidence-based nursing.
    Keywords: Evidence, based nursing, nursing education, evidence, based learning, evidence, professional judgment, evidence, based learning steps
  • Mojhgan Janighorban, Maryam Allahdadian *, Fariba Haghani Pages 55-65
    Introduction
    Advances in medical and nursing education has led to the transformation of traditional teaching methods to advanced teaching methods for clinical care in a secure environment. Simulation is a unique modality for experiential learning and evaluation. Limited facilities or short-stay patients impact learning in the field of medicine and paramedical sciences. Thus, few learning opportunities are present in the areas of patient care for students. Preparation of a simulated environment helps with the improvement of education, in a controlled environment and prevents of medical errors and any harm to the patient. The aim of this article was to review teaching of simulation in clinical education.
    Methods
    Electronic databases and publishers such as proQuest and Elsevier from 2000 to 2011were reviewed. All articles on simulation were collected and related studies to clinical education according to inclusion criteria were picked up. Six qualitative studies, 11 quantitative studies and 4 studies with mixed qualitative – quantitative methods were selected for analysis.
    Results
    Although simulating has different levels, but evidence suggests that in comparison to traditional training and lecture-based methods, it has more efficiency and effectiveness. Simulation is an important tool in clinical education with positive effects for faculty, students and patients.
    Conclusion
    In the past decade, simulation has been a key strategy for the development of clinical skills in students. Policymakers, professors and founders focus on the need to develop clinical skills before entrance to the bedside in order to improve patient safety.
    Keywords: Simulation, learning, clinical education
  • Zeinab Hedayat *, Javad Sheikhiahangarkolaei Pages 66-70
    Patients with neurological diseases are likely to have incomplete bladder emptying either as a result of detrusor hypocontractility or detrusor sphincter dyssynergia. Incomplete emptying of bladder can in turn lead to worsening urinary symptoms. In this study, the bladder massager as a new patent is invented by a group of doctors and engineers to rehabilitate bladder and help with the voiding process and increase free-flow rates. The massager is consisted of mechanical and electrical parts. It can strengthen the bladder contractions and help with the voiding process. Patients hold the device on their suprapubic about 2.5 cm above the symphysis pubis while voiding. This study is considered to be the first step for future clinical experiments to determine the effect of such devices on neurogenic patients.
    Keywords: Bladder, residual urine, massager