فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 262 (هفته چهارم دی 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/10/27
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • فرشته سلیمی جزی، پروین ساجدی، امید آقاداودی صفحه 1
    مقدمه
    از پیش داروی (Premedication) خوراکی برای کاهش استرس کودک قبل از جراحی استفاده می شود. در حال حاضر میدازولام و کتامین بیشترین استفاده را به عنوان پیش دارو دارند. در این مطالعه، تاثیر استفاده از میدازولام خوراکی به تنهایی و یا ترکیب خوراکی میدازولام و کتامین به عنوان پیش دارو در اطفالی که تحت اعمال جراحی سرپایی چشم پزشکی قرار گرفتند، بررسی و مقایسه شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی دو سو کور کارآزمایی بالینی، 136 کودک 6 ماه تا 6 سال که تحت عمل جراحی سرپایی چشم پزشکی قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. اطفال به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و 30 دقیقه قبل از شروع عمل جراحی به گروه 1، mg/kg 5/0 میدازولام خوراکی و به گروه 2، ترکیب خوراکی میدازولام mg/kg 25/0 و کتامین mg/kg 5/2 داده شد. در هر دو گروه، فراورده ی دارویی در آبمیوه با طعم توت فرنگی با حجم کلی mg/kg 5/0 حل شد. دو گروه از نظر رفتار پایه، پذیرش دارو، رفتار کودک حین جدا شدن از والدین و رگ گیری، وضعیت هوشیاری پس از پایان بیهوشی، میزان اضطراب زدایی (30 دقیقه بعد از دادن دارو)، آرام بخشی (Sedation) 10، 20 و 30 دقیقه بعد از دادن دارو، تعداد دفعات تلاش جهت رگ گیری، و مدت زمان Recovery بررسی و مقایسه شدند. هر گونه عارضه ی جانبی مثل تهوع، استفراغ و... نیز ثبت شد
    یافته ها
    در این مطالعه، زمان شروع آرام بخشی در گروه ترکیبی سریع تر از گروه میدازولام به تنهایی بود. بین دو گروه از نظر معیار آرامش بخشی اختلاف معنی دار وجود داشت. اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر رفتار پایه ی کودک، پذیرش دارو، میزان اضطراب زدایی، رفتار کودک حین جدایی از والدین، مدت زمان Recovery و وضعیت هوشیاری پس از پایان بیهوشی وجود نداشت. مدت زمان و دفعات تلاش جهت رگ گیری در دو گروه یکسان بود؛ اما رفتار کودک حین رگ گیری در گروه ترکیبی بهتر بود. در هر دو گروه 1 کودک دچارتهوع شد. 2 کودک در گروه ترکیبی استفراغ کردند.
    نتیجه گیری
    پیش داروی خوراکی با ترکیب دوز پایین میدازولام و کتامین آرامش بخشی سریع تر و موثرتری را نسبت به استفاده از میدازولام به تنهایی ایجاد می کند و رفتار کودکان حین رگ گیری نیز در گروه ترکیبی بهتر خواهد بود.
    کلیدواژگان: میدازولام، کتامین، جراحی سرپایی چشم پزشکی اطفال، پیش دارو
  • محمدحسین آخوندی، مهدی کارگرفرد صفحه 10
    مقدمه
    میلیون ها ورزشکار مسلمان در سراسر جهان هر ساله در ماه رمضان روزه می گیرند. با این حال، یافته های کمی در مورد اثرات روزه داری در ماه رمضان روی عملکرد ورزشی وجود دارد. هدف مطالعه ی حاضر، بررسی تغییرات آمادگی قلبی- تنفسی، ترکیب بدنی و چربی های خون افراد ورزشکار طی روزه داری در ماه رمضان به تمرینات ورزش هوازی متوسط تا شدید بود.
    روش ها
    66 نفر از مردان ورزشکار سالم روزه دار و غیر روزه دار از بین افراد ورزشکاران استقامتی شهرستان یزد به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه روزه دار (22 = n)، روزه دار و فعالیت ورزشی (22 = n)، غیر روزه دار (22 = n) قرار گرفتند. سپس گروه روزه دار و فعالیت ورزشی، علاوه بر انجام اعمال روزه داری، فعالیت ورزشی را به مدت یک ماه (12 جلسه، 3 جلسه در هفته به مدت 120 دقیقه با شدت 85-65 درصد اکسیژ ن مصرفی بیشینه) در طی ماه مبارک رمضان انجام می دادند. در حالی که گروه روزه دار تنها روزه داری و گروه غیر روزه دار فقط فعالیت ورزشی را به عنوان اثر مداخله ای انجام می دادند. وزن، شاخص توده ی بدنی، اکسیژ ن مصرفی بیشینه، قند خون، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پر چگال و تری گلیسرید آزمودنی ها قبل و بعد از ماه رمضان اندازه گیری شد.
    یافته ها
    حداکثر اکسیژ ن مصرفی و لیپوپروتئین پر چگال ورزشکاران روزه دار همراه با فعالیت ورزشی در مقایسه با قبل از رمضان افزایش معنی داری پیدا کرد؛ در حالی که کلسترول تام و گلوکز کاهش یافت. همچنین، نتایج حاصل از اندازه های تکراری، هیچ تغییر معنی داری بین میانگین متغیرهای ترکیب بدنی و چربی های خون گروه های ورزشکاران را نشان نداد. همچنین، بین میانگین اکسیژ ن مصرفی بیشینه ی گروه های ورزشکاران، تفاوت معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    ترکیب فعالیت ورزشی و روزه داری در ماه مبارک رمضان هیچ اثر معکوسی در عملکرد ورزشی افرادی که تمرین زیر بیشینه را انجام می دهند، ایجاد نمی کند. همچنین، روزه داری همراه فعالیت ورزشی با افزایش در حداکثر اکسیژن مصرفی، لیپوپروتئین با چگالی بالا و بهبود کلسترول تام و گلوکز خون در ورزشکاران روزه دار همراه است.
    کلیدواژگان: روزه داری در ماه رمضان، حداکثر اکسیژن مصرفی، گلوکز، چربی های خون، ورزشکار
  • فرزاد احمد آبادی، مهرداد میرزا رحیمی، مهدی صمدزاده، اشکان نیک آئین، بیتا شهباز زادگان، مهشید حاجی علی صفحه 23
    مقدمه
    تشنج از جمله اختلالات نورولوژیک پیچیده ای است که با اختلال عملکرد نورون های سیستم عصبی و جریان های الکتریکی غیر طبیعی همراه است. هر چند تشنج ناشی از تب، اغلب خوش خیم است و سبب مشکلات نورولوژیک چندانی برای بیماران نمی شود؛ اما در کل کودکانی که دچار تشنج های عود کننده می شوند، به طور معمول در معرض خطر ابتلا به اختلالات رفتاری نیز می باشند. در درمان این بیماران، اغلب از پروفیلاکسی های درمانی و داروهای ضد تشنج نیز استفاده می شود. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی سولفات روی در پیشگیری از عود تشنج ناشی از تب انجام گرفت.
    روش ها
    مطالعه ی حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود. در این مطالعه، کودکان پس از بررسی و وجود معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. سپس با استفاده از بلوک های تصادفی به دو گروه دارو و دارونما (Placebo) تقسیم شدند و از نظر سنی و جنسی همسان شدند. در ادامه از افراد هر دو گروه، نمونه ی خونی تهیه و جهت اندازه گیری میزان روی خون، به آزمایشگاه فرستاده شد. پس از ترخیص بیماران برای گروه مورد شربت زینک سولفات و برای گروه شاهد دارونما تجویز گردید. در پایان یک سال بررسی بیماران، سطح روی در آن ها اندازه گیری گردید. در انتها اطلاعات حاصل از بیماران وارد برنامه ی آنالیز آماری گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه 80 کودک (40 کودک گروه مورد و 40 کودک گروه شاهد) شرکت کردند. در گروه مورد، 27 نفر (5/67 درصد) و در گروه شاهد 24 نفر (60 درصد) پسر بودند. میانگین سنی در گروه مورد 19/16 ± 90/28 ماه و در گروه شاهد 47/13 ± 65/27 ماه بود (709/0 = P). میانگین روی در افراد گروه مورد 12/8 ± 36/75 و در گروه شاهد 32/7 ± 21/73 میکروگرم بر دسی لیتر بود. در گروه مورد، 7 بیمار و در گروه شاهد، 10 بیمار دچار عود مجدد تشنج طی یک سال بررسی شدند (412/0 = P). همچنین مشاهده شد که هیچ ارتباط معنی داری میان سن و جنسیت با عود تنشج وجود ندارد؛ اما مشاهده گردید که سطح اولیه و انتهایی روی و همچنین افزایش سطح سرمی روی در کودکان با عود تشنج به صورت معنی داری کمتر از کودکان بدون عود تشنج بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه ی حاضر نشان داد که شربت روی نتوانست از میزان عود تشنج ها بکاهد. این امر به دلیل سطح ناکافی سرمی روی و به احتمال زیاد ناشی از عدم مصرف مناسب دارو و یا کاهش ثانویه ی سطح سرمی این میکروالمان در کودکان مبتلا به عود تشنج می باشد.
    کلیدواژگان: سولفات روی، پیشگیری، تشنج، تب
  • مرجان علی نژاد، پروانه شکرانی، علیرضا عموحیدری، مریم عطارد صفحه 32
    مقدمه
    در پرتودرمانی، حضور ایمپلانت های فلزی بر توزیع دوز تاثیر می گذارد. این اثر، علاوه بر انرژی پرتو به نوع، اندازه، جنس و موقعیت قرارگیری ایمپلانت بستگی دارد. در این تحقیق، تاثیر ایمپلانت های ستون مهره ای بر توزیع دوز در نخاع، توسط شبیه سازی Monte Carlo بررسی شد.
    روش ها
    شتاب دهنده ی انکور، فانتوم آب، فانتوم پلکسی گلاس حاوی ستون مهره ای و فانتوم پلکسی گلاس حاوی ستون مهره ای و ایمپلانت های میله ای توسط کد های کاربر BEAMnrc و DOSXYZnrc شبیه سازی و اعتبارسنجی شد. اثر حضور ایمپلانت ها و تغییر اندازه، جنس و موقعیت ایمپلانت ها بر توزیع دوز بررسی شد.
    یافته ها
    مقایسه توزیع دوز با و بدون ایمپلانت، نشان دهنده ی افزایش دوز ناشی از الکترون های برگشتی از سطح فلز تا 5/5 درصد و تا فاصله ی mm 4 از سطح فلز بود. بیشترین تضعیف، ناشی از فلز تایتانیوم 9 درصد بود. با کاهش فاصله ی بین میله ها، افزایش اثر تضعیف و با کاهش فاصله ی میله ها از نخاع، افزایش دوز در نخاع مشاهده شد. کاهش قطر میله ها سبب کاهش تغییرات دوز شد. تغییر جنس ایمپلانت ها از تایتانیوم به ویتالیوم و استیل، تضعیف را به میزان 2 برابر افزایش داد.
    نتیجه گیری
    آشفتگی دوز ناشی از ایمپلانت، در نخاع قرار گرفته در سایه ی فلز به صورت کاهش و در نخاع قرار گرفته بین دو میله، به صورت هم افزایش و هم کاهش بود. اثر اندازه ی ایمپلانت با بزرگ شدن قطر آن و اثر جنس، زمانی که نخاع در سایه ی ایمپلانت واقع شود، اهمیت بیشتری می یابد. به طور کلی، تاثیر ایمپلانت بر توزیع دوز نخاع، تابعی از اندازه، جنس و موقعیت قرارگیری ایمپلانت است. بنابراین بررسی توزیع دوز برای این بیماران توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ایمپلانت های ستون مهره ای، پرتودرمانی متاستاز مهره ها، توزیع دوز، شبیه سازی Monte
  • جواد زوار رضا، فهیمه دانش پویا *، بمانعلی جلالی، حمیدرضا شاهمرادی صفحه 45
    مقدمه

    برخی مطالعات نشان داده اند که افزایش هوموسیستئین در خون، تغییراتی در سیستم انعقاد و فیبرینولیز ایجاد می نماید، ولی مکانیسم دقیق آن روشن نیست. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه ی غلظت های مختلف هوموسیستئین و آسپرین بر روی پارامترهای انعقاد و ضریب نفوذپذیری لخته در پلاسمای افراد سالم بود.

    روش ها

    ابتدا پلاسمای غنی از هوموسیستئین (50، 100، 200 میکرومولار) و آسپرین (1، 10، 100 میلی گرم در لیتر) تهیه گردید و پس از انکوبه نمودن در 37 درجه ی سانتی گراد به مدت 24 ساعت، پارامترهای انعقاد به روش کدورت سنجی تعیین شدند. همچنین ضریب نفوذپذیری لخته تعیین گردید. از آزمون Student-t برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    اثر متقابل هوموسیستئین در غلظت 200 میکرومولار با آسپرین 100 میلی گرم در لیتر در زمان کل انعقاد (15/1 ± 00/820 ثانیه)، حداکثر سرعت انعقاد (003/0 ± 232/0) و ضریب نفوذپذیری لخته [151/0 ± (6-10 × 108/1)] نسبت به گروه هوموسیستئین با غلظت 200 میکرومولار به ترتیب برابر با 8/12 ± 0/555 ثانیه، 008/0 ± 258/0، 0381/0 ± (6-10 × 493/0) معنی دار بود. هوموسیستئین 200 میکرومولار همراه با آسپرین 1 میلی گرم در لیتر بر روی هیچ یک از شاخص ها اثر معنی داری نداشت. هوموسیستئین 100 میکرومولار با آسپرین 1 میلی گرم در لیتر در برابر هوموسیستئین 100 میکرومولار تنها در ضریب نفوذپذیری لخته [به ترتیب 071/0 ± (6-10 × 787/0) و 053/0 ± (6-10 × 636/0)] اثر معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    آسپرین با مقادیر بیشتر از 1 میلی گرم در لیتر بر روی غلظت های بالاتر هوموسیستئین تاثیر بیشتری دارد، به طوری که با ایجاد وقفه در مرحله ی انعقاد، لخته دیرتر تشکیل می شود و با عملکردی که بر روی ساختار لخته دارد نفوذپذیری آن را افزایش می دهد.

    کلیدواژگان: هوموسیستئین، آسپرین، انعقاد، نفوذپذیری
|
  • Fereshteh Salimi, Jazi, Parvin Sajedi, Omid Aghadavoudi Page 1
    Background
    Administrating premedication for children undergoing outpatient ophthalmologic procedures to reduce costs and increase efficiency is very important. The mostly used drugs for premedication are midazolam and ketamine. In this study, we compared the effectiveness of combined oral midazolam and ketamine with oral midazolam alone in outpatient pediatric ophthalmologic surgeries.
    Methods
    In this double-blinded randomized clinical trial study, 136 children aged 6 months to 6 years undergoing outpatient ophthalmologic procedures with class I or II in American Society of Anesthesiologists (ASA) scale and without systemic disease were enrolled. Children were randomly divided in two groups. Thirty minutes before operation, group 1 received oral midazolam 0.5 mg/kg and group 2 received oral midazolam 0.25 mg/kg with ketamine 2.5 mg/kg. Medications were mixed with strawberry-flavored juice with volume of up to 0.5 ml/kg. In both groups, children’s basic behavior, acceptance of premedication, anxiolysis (30 minutes after premedication), sedation at 10, 20, and 30 minutes after premedication, parental separation behavior (30 minutes after premedication), children’s puncture behavior, number of attempts for venipuncture, puncture duration, post-anesthetic arousal stage at the end of anesthesia and recovery duration were be compared. Any complication like nausea and vomiting were also recorded.
    Findings
    There were significant differences between two groups in sedation score and children's puncture behavior score. There were no significant differences between the two groups regarding the children’s behavior type, acceptance, anxiolysis, parental separation, and arousal stage behavior scores. Numbers of attempts for venipuncture, puncture duration and recovery variables were similar in the two groups. Nausea was seen in one child in both groups. 2 children in combination group vomited.
    Conclusion
    Oral premedication with low dose combination of midazolam and ketamine makes earlier and more effective sedation and better puncture behavior than oral midazolam alone.
    Keywords: Midazolam, Ketamine, Outpatient pediatric ophthalmologic surgery, Premedication
  • Mohammad, Hossein Akhondi, Mehdi Kargarfard Page 10
    Background
    Millions of athletes participate every year in the Ramadan fasting of all around the world. However, few findings are available on the effects of Ramadan fasting on athletic performance. The aim of the present study was to investigate changes in cardiorespiratory responses, body composition, and blood lipids due to moderately and heavy aerobic exercise training during the fasting month of Ramadan in athletes.
    Methods
    Sixty-six trained healthy men from Yazd city, Iran, were selected as purposeful and then randomly assigned into 3 groups: only fasting (F, n = 22), fasting plus exercise (FE, n = 22), and only exercise (E, n = 22). In addition to the fasting, subjects in the FE group also participated in an aerobic exercise-training program [65-85% maximal oxygen consumption (VO2 max)] for 4 weeks during Ramadan. Body weight, body mass index, fat percentage, VO2 max, and blood glucose, total cholesterol (TC) low-density lipoprotein (LDL), high-density lipoprotein (HDL), and triglycerides (TG) were measured at baseline and after Ramadan.
    Findings
    The VO2 max and HDL level of the FE group was increased compared to pre-fasting, whereas the total cholesterol and blood glucose were significantly reduced at the end of the 29-day fasting Ramadan period (P < 0.05). No significant changes were observed between groups in body composition and blood lipid profile. A significant different in predicted Vo2 max was observed in the athletes group (P < 0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that Ramadan fasting combined with exercise training had no adverse effect on the subjects when performing aerobic exercise at submaximal level. In addition, fasting and exercise increase maximum oxygen consumption and improve total cholesterol, triglyceride and blood glucose in athletes.
    Keywords: Fasting Ramadan, Cardiorespiratory fitness, Body composition, Lipid profile levels, Athletes
  • Farzad Ahmadabadi, Mehrdad Mirzarahimi, Mehdi Samadzadeh, Ashkan Nikaeen, Bita Shahbazzadegan, Mahshid Hajiali Page 23
    Background
    Seizure is accompany with neurons function disorder and abnormal electrical action. However, febrile convulsion seizure is usually benign and causes no important problem for patients; but all children with febrile convulsion are usually faced with behavior disorders. In these patients, prophylaxis and anti-convulsion drugs are used. This study aimed to survey the efficacy of zinc sulfate in prevention of febrile convulsion recurrences.
    Methods
    In this clinical trial study, 80 children the same in age and gender, after passing inclusion and exclusion criteria were divided in two equal groups: drugs and placebo. We got blood samples of both groups and checked serum zinc level after release, prescribed zinc syrup for case and placebo for control group. After a year, we measured serum zinc level in patients and finally we analyzed the data.
    Findings
    In case group, 27 (67.5%) and in control 24 (60%) children were boys. The mean age was 28.90 ± 16.19 and 27.65 ± 13.47 months in case and control groups, respectively (P = 0.709). The mean zinc level was 75.36 ± 8.12 and 73.21 ± 7.32 µg/dl in case and control groups, respectively. In case group, 7 patients and in control group, 10 had seizure recurrences in a year (P = 0.412). There was no relationship between recurrences and age or gender; but the first and the last measured level of zinc and the amount of increase of zinc level in children with recurrence were significantly less than the children without it.
    Conclusion
    In current study, we observed that zinc sulfate syrup could not decrease the seizure recurrences related to insufficient serum zinc level, probably because of incorrect drug using or secondary decrease of serum zinc level in these children.
    Keywords: Zinc sulfate, Prevention, Febrile convulsion, Recurrences
  • Marjan Alinejad, Parvaneh Shokrani, Alireza Amouheidari, Maryam Atarod Page 32
    Background
    In radiotherapy, the presence of metallic implants affects the dose distribution, depending on beam energy and type, size, material and position of the implant. In this study, the effect of spinal implants on dose distribution was evaluated by Monte Carlo simulation.
    Methods
    Oncor accelerator and water phantom, Plexiglas phantom containing spine and Plexiglas phantom containing spine and rod implants were simulated using BEAMnrc and DOSXYZnrc user codes and were validated. The effect of the implant presence, its size material, and location on dose distribution was investigated.
    Findings
    Comparison of dose distributions with and without implants showed an increase of 5.5% in dose up to 4 mm from metal surface, due to the back scattering of electrons. Maximum attenuation in titanium rods was 9%. When the rods were positioned closer to each other, an increase in attenuation was observed. However, dose in spine was increased, when the distance between rods and spine was reduced. Rods with smaller cross section had less effect on dose. Attenuation in vitallium and stainless steel implants were 2 times greater than titanium implants.
    Conclusion
    Depending on the location of implant with respect to spine, dose perturbation due to implants can either increase or decrease the dose in spine. The effect of size and material of implant was more important when spine was located under the implant. Generally, the effect of spinal implant on dose distribution is a function of size, material and position of the implant. Therefore, it is recommended to evaluate the dose distribution for such patients individually.
    Keywords: Spinal implants, Spinal radiation therapy, Dose distribution, Monte Carlo simulation
  • Javad Zavar, Reza, Fahimeh Danesh, Pouya, Bemanali Jalali, Hamidreza Shahmoradi Page 45
    Background

    Some studies suggest that increased homocystein in blood leads to alterations in coagulation; however, the precise mechanism is not clear. The aim of this study was to compare different concentrations of homocysteine and aspirin on coagulation parameters and permeability coefficient of clot in the plasma of healthy individuals in vitro.

    Methods

    Different concentrations of homocysteine (50, 100, 200 µM) and aspirin (1, 10, 100 mg/l) were added to the plasma citrate. They were incubated at 37°C for 24 hours. Then, coagulation parameters were analyzed by the turbidimetric procedure at 405 nm and permeability coefficient of clot was determined. The independent samples t-test was utilized to compare the results.

    Findings

    Homocysteine at 200 µM with aspirin 100 mg/l had significant changes in the total coagulation time (820.00 ± 1.15 s), maximum coagulation velocity (0.232 ± 0.003), the permeability coefficient of clot [(1.108 × 10-6) ± 0.151] compared to homocysteine at 200 µM [555.00 ± 12.89, 0.258 ± 0.008, (0.493 × 10-6) ± 0.038, respectively] (P < 0.05). Homocysteine at 200 µM with aspirin 1 mg/l did not significantly change in either parameter (P > 0.05). Homocysteine at 100 µM with aspirin 1 mg/l significantly changed only in the permeability coefficient [(0.787 × 10-6) ± 0.071] compared to homocysteine at 100 µM [(0.636 × 10-6) ± 0.053] (P < 0.05).

    Conclusion

    Aspirin with the dose more than 1 mg/l had more effect on higher concentrations of homocysteine and delayed forming clot by impeding the coagulation. It increased clot permeability, too.

    Keywords: Homocysteine, Aspirin, Coagulation, Permeability