فهرست مطالب

پژوهش در آموزش علوم پزشکی - سال یکم شماره 0 (بهار و تابستان 1386)

مجله پژوهش در آموزش علوم پزشکی
سال یکم شماره 0 (بهار و تابستان 1386)

  • پیش شماره
  • تاریخ انتشار: 1386/05/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • شادمان رضا ماسوله، مینو میترا چهرزاد*، یاسمن یعقوبی صفحات 1-6
    مقدمه
    الگوهای آموزشی ابزاری برای یادگیری بوده که ضمن کمک به یادگیری فراگیران در کسب اطلاعات، نظریات، مهارتها، ارزش ها و شیوه های تفکر، بر توان آنان در حصول به هدفهای معین و متفاوت می افزاید. افزایش توانایی یادگیری یکی از مقاصد اساسی این الگوها محسوب می شود.
    روش ها
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که با هدف مقایسه تاثیردوالگوی آموزشی معلم مدار (نمایش عملی) و فردمدار (شبیه سازی رایانه ای) بر میزان یادگیری مهارتهای دانشجویان پرستاری در مورد نحوه انجام احیاء نوزاد در سال 1382 در دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت انجام شده است. نمونه های این پژوهش را 31 نفر از دانشجویان ترم سوم پرستاری تشکیل می د ادند که به صورت سرشماری از جامعه پژوهش انتخاب شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات دموگرافیک و چک لیست مشاهده در مورد نحوه انجام احیاء نوزاد بود. ابتدا پیش آزمون در مورد نحوه انجام احیاء نوزاد از کلیه دانشجویان به عمل آمد، سپس دانشجویان به طور تصادفی به دو گروه آزمون (روش شبیه سازی رایانه ای)در اتاق رایانه و شاهد(نمایش عملی) دراتاق پراتیک فن پرستاری تقسیم شده و تحت آموزش در مورد نحوه انجام احیاء نوزاد توسط یک فرد با محتوای آموزشی واحد قرار گرفتند. برای هر دو گروه امکانات لازم برای انجام تمرین عملی فراهم گردید. دوهفته بعد آزمون نهایی به صورت ایستگاهی از هر دو گروه و در یک روز در مورد رویه فوق به عمل آمد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که هردو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک (جنس، سن، معدل ترم قبل، معدل دیپلم ومیزان علاقه به رشته تحصیلی) بر اساس آزمون آماری کای دو تفاوت معنی داری نداشتند. بین میانگین عملکرد واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از آموزش به روش نمایش عملی براساس آزمون تی زوج اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (0 0 5/0 P<) و نیز بین میانگین عملکرد واحدهای مورد پژوهش قبل و بعد از آموزش به روش شبیه سازی رایانه ای براساس آزمون تی زوج اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (0 0 5/0 P<)، اما در مقایسه تاثیر آموزش در دو گروه با استفاده از دو روش آموزشی نمایش عملی و شبیه سازی رایانه ای، براساس آزمون تی اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد، یعنی تاثیر آموزش به دو روش فوق بر یادگیری فراگیران یکسان بوده است.
    نتیجه گیری
    همانطورکه ذکرشد تاثیرآموزش به دوروش فوق بریادگیری فراگیران یکسان بوده است، اما با توجه به اختصاص اکثریت زمان کلاس به فعالیت دانشجو در روش شبیه سازی رایانه ای، کاهش مدت زمان آموزش و کاهش هزینه در استفاده از این روش و رضایت بیشتر فراگیران، می توان گفت استفاده از این روش می تواند در آموزش ویادگیری مهارتهای پرستاری موثر باشد و سبب ارتقاء کیفیت آموزش در این رشته گردد. البته ذکر این نکته ضروری است که در این روش جنبه های عاطفی آموزش مستقیم درنظر گرفته نمی شود.
    کلیدواژگان: الگوی معلم مدار، الگوی فردمدار، مهارت، دانشجویان پرستاری
  • حسین خوشرنگ*، آبتین حیدرزاده، عطاء الله اسدی صفحات 7-13
    مقدمه
    آگاهی و مهارت کامل در انجام عملیات احیاء برای کلیه پرسنل پزشکی ضروری است چرا که با افزایش تعداد افراد آموزش دیده در احیاء قلبی ریوی در جامعه، میزان زنده ماندن و تعداد افرادی که بعد از نجات از ایست قلبی ریوی از کیفیت بهتری برای زندگی برخوردار می شوند، افزایش می یابد.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر آموزش در مرکز مهارتهای بالینی بر آگاهی پزشکان و پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1383 بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، مداخله ای از نوع قبل و بعد (Before - After) بوده است. 230 نفر (115 پزشک عمومی و 115 پرستار) شاغل در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مرکز مهارتهای بالینی مورد مطالعه قرار گرفتند. آگاهی این افراد توسط پرسشنامه ای که حاوی 20 سوال در زمینه اقدامات اولیه احیاء (برای گروه پرستاری و پزشکی) و 10 سوال در زمینه اقدامات پیشرفته احیاء (برای گروه پزشکی) بود، مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس در یک دوره کلاس تئوری مطالب مهم در رابطه با اقدامات اولیه و پیشرفته احیاء به کمک اسلاید و ویدئو پروژکتور تدریس شد و با استفاده از مانکن های استاندارد و بصورت عملی روش های احیاء مقدماتی و پیشرفته آموزش داده شد. در پایان دوره آگاهی شرکت کنندگان در کارگاه توسط پرسشنامه مورد سنجش مجدد قرار گرفت. اطلاعات حاصله وارد رایانه شد و با نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری ANOVA و T Test - Paired موردارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین نمره آگاهی پرستاران در زمینه اقدامات اولیه احیاء قلبی ریوی قبل از مداخله 61/2 ± 03/7 و بعد از مداخله 84/2 ± 42/12بود. (0 001/0 (P< میانگین نمره آگاهی پزشکان در زمینه اقدامات اولیه احیاء قلبی ریوی قبل از مداخله 73/2 ± 74/9 و بعد از مداخله 54/2 ± 67/12 بود. (0 001/0 (P< میانگین نمره آگاهی پزشکان در زمینه اقدامات پیشرفته احیاء قلبی ریوی قبل از مداخله 01/2 ± 68/2 و بعد از مداخله 04/2 ± 26/4 بود. (0 001/0 (P<
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهشی میزان آگاهی واحدهای مورد پژوهش بعد از دوره آموزشی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و این مطلب لزوم برگزاری هر چه بیشتر کلاس های آموزشی را با کیفیت بهتر تایید می کند.
    کلیدواژگان: احیاء قلبی ریوی، آگاهی، آموزش، پزشکان، پرستاران
  • محمد جعفر مدبرنیا*، ابراهیم زعیمی، فریبا عسگری، کیومرث نجفی، فاطمه نظیفی، مسعود زکی پور صفحات 14-20
    مقدمه
    هدف ارزشیابی، قضاوت درباره کیفیت آموزش و مشخص نمودن جنبه های قوت و ضعف آن جهت دستیابی به اهداف نظام آموزشی و ارتقاء کیفیت آن است. به این منظور مناسب ترین روش، ارزشیابی درونی است که توسط خود گروه انجام می شود. این مطالعه با هدف اجرای طرح ارزشیابی درونی در گروه آموزشی روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان به منظور تضمین کیفیت آموزشی انجام شده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی در سال تحصیلی84- 1383 می باشد که با استفاده از الگوی اعتبار سنجی و رتبه بندی گورمن انجام شد. عوامل مورد ارزیابی عبارت بودند از: ساختار بیمارستان، مدیر گروه، معاون آموزشی، اعضاء هیات علمی در عرصه های آموزشی، پژوهشی و سایر موارد، فراگیران (کارآموز، کارورز و دستیار)، منابع آموزشی و دانش آموختگان. اطلاعات از طریق پرسشنامه ها و وارسی نامه ها جمع آوری و سپس توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج ارزیابی نشان داد که براساس رتبه بندی گورمن، وضعیت ساختار بیمارستان رضایت بخش (4/2)، مدیر گروه بیش از رضایت بخش(31/3)،معاون آموزشی بیش از رضایت بخش (5/3)، اعضاء هیات علمی بیش از رضایت بخش (1/3)، فراگیران (کارآموز 4/3،کارورز 8/3ودستیاران 2/3) بیش از رضایت بخش و دانش آموختگان رضایت بخش (51/2) بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    بطور کلی گروه آموزشی روانپزشکی براساس رتبه بندی گورمن امتیاز بیش از رضایت بخش را کسب نموده است. لذا، ضروری است اعضاء هیات علمی گروه به بازنگری بایدهای یادگیری، طرح درس و ارتباط پویاتر در داخل و خارج گروه اهتمام ورزند. هرچند گروه دربسیاری از ملاک ها از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده، اما از نظر بهبود فعالیتهای آموزشی بویژه جذب اعضاء هیات علمی روانپزشک و روانشناس به حمایت بیشتر مسئولین نیاز دارد.
    کلیدواژگان: ارزشیابی درونی، گروه آموزشی روانپزشکی
  • عاطفه قنبری خانقاه *، شیرین جفرودی صفحات 21-25
    مقدمه
    آموزش بالینی مهم ترین بخش در آموزش پرستاری و مامایی و جزء لاینفک آن می باشد که به لحاظ اهمیت، قلب آموزش حرفه ای شناخته شده است. بیش از 50 درصد از برنامه های آموزشی دوره پرستاری به آموزش بالینی اختصاص دارد. آموزش بالینی، فرآیند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل و متغیر های زیادی قرار دارد و باعث می شود آنچه را که دانشجو به صورت علمی آموخته در عمل به کار گیرد. بنابراین، باید همگام و مشابه با آموزش در کلاس باشد. برای مقابله با چالش های موجود یعنی شکاف بین آموزش و خدمات ارائه شده بر بالین بیمار، یکی از راه حلهای موجود، استفاده از راهکارهای جدید در یادگیری بالینی دانشجویان می باشد. در این راستا، این تحقیق به تعیین چگونگی استفاده از روش های یادگیری بالینی و عوامل موثر بر آن از دیدگاه مربیان بالینی می پردازد تا شاید یافته های کسب شده در ارتقاء آموزش بالینی و از بین بردن شکاف بین آموزش و درمان مورد استفاده قرار گیرد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش، یک مطالعه توصیفی است که در آن به شیوه سرشماری پرسشنامه در میان کلیه مربیان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی توزیع گردید که از آن میان 30 مربی پس از پاسخگوئی پرسشنامه ها را مسترد نمودند. در این تحقیق پرسشنامه ای مشتمل بر 3 بخش، بخش اول مشخصات دموگرافیک، بخش دوم چگونگی استفاده از روش های یادگیری بالینی بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت (همیشه، معمولا «، گاهی اوقات، اصلا» و اطلاعی ندارم)، بخش سوم عوامل موثر بر چگونگی استفاده از روش های یادگیری بالینی (عوامل مربوط به مربی،دانشجو و محیط یادگیری بالینی) استفاده گردید.یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS / Ver: 10 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش از روش آموزش بر بالین بیمار (90 درصد)، کنفرانسهای فردی (7/76 درصد)، کنفرانسهای گروهی (80 درصد)، کنفرانس بر اساس مراقبت پرستاری (7/86 درصد) استفاده می کردند. تمامی متغیرهای دموگرافیک به تفکیک با روش های یادگیری بالینی با استفاده از آزمون آماری کای دو و تست دقیق فیشر بررسی گردید. فقط ارتباط متغیرهای استخدام رسمی قطعی با گزارشات صبح و عصر (05/0 < (P، سابقه کار آموزشی بالای 10 سال با کنفرانس بر اساس مراقبت پرستاری (04/0 < (P و کنفرانس گروهی و فردی (06/0 < (P معنی دار گردید. در بخش عوامل مربوط به مربی، عامل آگاهی و تسلط علمی مربی (100 درصد)، در بخش عوامل مربوط به فراگیر، علاقه و انگیزه دانشجو (100 درصد) و در محیط یادگیری بالینی، وسایل و امکانات فضای آموزشی (3/93 درصد) بعنوان بیشترین عوامل موثر از دیدگاه مربیان بالینی در نظر گرفته شده اند.
    نتیجه گیری
    از آنجاییکه آموزش پرستاری زیربنایی برای رفع نیازهای سلامتی و بهداشتی جامعه از طریق تربیت نیروی انسانی کارآمد می باشد و از طرفی یکی از مهمترین اجزای آموزش پرستاری، آموزش بالینی است، لذا ضرورت دارد که مسئولین و برنامه ریزان به این مهم اهتمام ورزند.
    کلیدواژگان: آموزش بالینی، مربی پرستاری، دانشجوی پرستاری، محیط یادگیری بالینی
  • آبتین حیدرزاده*، حیدر دادخواه تیرانی، عطا الله اسدی، مینو نعمتی صفحات 26-31
    مقدمه
    توانائی برقراری ارتباط برای یک پزشک اهمیتی همسنگ با دانش پزشکی او دارد. این مطالعه به ارزیابی آگاهی و نگرش کارورزان،دستیاران و اعضاء هیات علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مورد مهارتهای ارتباطی به منظور تدوین برنامه های مناسب برای ارتقاء این مهارت پرداخته است.
    روش و ابزار: مطالعه مقطعی حاضر باانتخاب نمونه ای 175 نفره به شیوه سهمیه ای و متوالی در تابستان سال 1382 انجام شد. برای ارزیابی آگاهی و نگرش افراد نسبت به مهارتهای ارتباطی از پرسشنامه ای چند جوابی استفاده شد. روائی محتوائی و صوری آن به تائید کارشناسان آموزش پزشکی رسید و پایائی آن به شیوه دو نیم سازی مورد آزمون و تائید قرار گرفت. پرسشنامه توسط مجریان در اختیار افراد مورد مطالعه قرار گرفت و به شکل خود ایفا تکمیل و بدون درج نام جمع آوری گردید. داده های حاصله توسط نرم افزار آماری SPSS و در سطح معنی داری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نمونه مورد بررسی شامل 64 کارورز، 26 دستیار و 85 عضو هیات علمی بوده است.در بررسی کلی 5/65 درصد افراد مورد مطالعه نگرش مثبت ضعیف نسبت به مهارتهای ارتباطی داشته اند. در بررسی تفکیکی 56% اعضاء هیات علمی76% دستیاران و 57% کارورزان نگرش مثبت ضعیف داشته اند. (011/0 P<) میانگین نمرات آگاهی از مرجع 25 نمره درسه گروه فوق به ترتیب 3/2 ± 24/8، 6/2 ± 78/8 و 3/2 ± 7/5 بوده است(001/0> P) در بررسی عوامل زمینه ای سن، تاهل،سابقه مطب داری وجنس فقط عامل سابقه مطب داری دارای ارتباط معنی دار و مثبت با نمرات آگاهی و نگرش افراد بوده است. (03/0 P<)
    نتیجه گیری
    آگاهی اندک افراد مورد مطالعه نسبت به مهارتهای ارتباطی و نگرش مثبت ضعیف آنها نشانگر عدم توجه به مقوله مهارتهای ارتباطی در آموزش پزشکی رایج کشور است. لذا پیشنهاد می شود که آموزش این مهارتها در محتوای برنامه درسی دانشکده های پزشکی گنجانده شود.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، مهارت های ارتباطی، عضو هیئت علمی، آموزش بالینی
  • فرحناز جوکار*، کبری سلامی کهن، شادمان رضا ماسوله، نرگس رشیدیان صفحات 32-37
    مقدمه
    بلایا رخدادهایی هستند که اوضاع طبیعی موجود را به هم می ریزند و سطحی از رنجش را ایجاد می کنند که از ظرفیت و تطابق جامعه تحت تاثیر فراتر می رود. بعضی از این رخدادها ناشی از عوامل طبیعی است. ایران به لحاظ تنوع و تعداد حوادث طبیعی یکی از کشورهای بلا خیز دنیا است و زلزله و سیل به عنوان مهمترین بلایای طبیعی در کشور مطرح هستند. آگاهی کادر درمان به ویژه پرستاران درباره مقابله با این حوادث از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین لحاظ تحقیقی با هدف تعیین وضعیت آموزش پرستاران در رابطه با مقابله با حوادث غیر مترقبه در سال 1383 در بیمارستان شهید بهشتی انزلی انجام شد.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی 50 پرستار و بهیار شاغل در بیمارستان شهید بهشتی انزلی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که سابقه کار اکثریت نمونه ها (52%) بالاتر از 15 سال بود. 78% نمونه ها پرستار و 22% بهیار بودند. در رابطه با گذراندن دوره آموزشی در 3 سال گذشته فقط 14% دوره احیای قلبی، مغزی و ریوی را گذرانده و هیچ کدام از نمونه ها دوره های حمل مصدوم، کنترل خونریزی، پانسمان و بانداژ، سوختگی، مسمومیت ها، اطفاء حریق، عملیات نجات پس از وقوع زلزله یا سیل را نگذرانده بودند. اکثریت (5/65%) موافق بودند که آموزش موارد فوق در دوران دانشجویی در حد متوسط موثر است. 1/11% عضو کمیته حوادث غیر مترقبه بودند و برای آنها دوره آموزشی برگزار شده بود. هیچ کدام عضو سازمان هلال احمر نبودند. اکثریت (92%) با تشکیل تیم عملیات نجات در بیمارستان ها موافق بودند. 62% در دوران اشتغال خود در حادثه غیر مترقبه قرار گرفته بودند و عملکرد خود را 5/43% متوسط و 34% ضعیف می دانستند. اکثریت موافق بودند که دوره های آموزشی حوادث غیر مترقبه برای همه مردم اجرا گردد. در صورت وقوع سیل یا زلزله اکثریت (83%) امکانات موجود را ناکافی می دانستند. از نظر نمونه ها مهم ترین عامل جهت عملکرد مناسب در زمان وقوع حادثه به ترتیب امکانات (58%) مدیریت قبل از بحران (5/50%) آموزش قبل از وقوع حادثه (42%) و مدیریت بعد از بحران (10%) بود.
    بحث و نتیجه گیری
    مدیران بیمارستان ها باید ضمن کسب اطلاعات لازم در زمینه مدیریت بحران با تدوین برنامه های مدون آموزشی اقدام به آموزش پرسنل در رابطه با فوریت ها و کمک های اولیه نمایند و نه تنها موجب افزایش مهارت آنان در زمینه های مختلف کاری گردند، بلکه باعث مشارکت فعال آنان همراه با اعتماد به نفس کافی در زمان بروز حوادث شوند.
    کلیدواژگان: آموزش، حوادث غیر مترقبه، پرستار
  • اکرم سادات منتظری، عاطفه قنبری خانقاه*، نازیلا جوادی، فرشته منجمی صفحات 38-44
    مقدمه
    آموزش بالینی، بخش عظیمی از آموزش عملی دانشجویان محسوب می شود. برای ارتقاء آموزش بالینی، باید سعی نمود که دانشجویان را از یادگیری طوطی وار دور کرده و به سوی ایجاد تفکر انتقادی، حل مسئله و ساخت مفهوم سوق داد. با توجه به اینکه یکی از استراتژی هایی که سبب ارتقاء تفکر انتقادی و حل مسئله می شود، استفاده از نقشه های مفهومی است. لذا پژوهشگران بر آن شدند که به بررسی کاربرد نقشه های مفهومی در آموزش بالینی دانشجویان بپردازند. محتوا: مفاهیم، ارتباطات بین مفاهیم، سلسله مراتب، ارتباطات فرعی و مثالها ترکیبات یک نقشه مفهومی هستند. نقشه مفهومی ابزار مفیدی است که سببب یادگیری معنی دار می گردد. هدف از یادگیری به روش نقشه کشی مفاهیم، توانا کردن فراگیران به تکمیل دانش فراموش شده، روشن ساختن دانش موجود، درک ارتباطات و ارتقاء تفکر انتقادی است.
    نتیجه گیری
    مدرسین حرف پزشکی با چالش های متعددی در راستای ارتقاء و ارزشیابی تفکر انتقادی در دانشجویان مواجه هستند، لذا به ناچار نیازمند استراتژی های مختلف آموزشی نظیر نقشه کشی مفهومی می باشند که به منظور اجرای آن در بالین و تسهیل یادگیری تحقیق وتفحص بیشتر در این خصوص ضروری است.
    کلیدواژگان: نقشه مفهومی، آموزش بالینی، دانشجوی پرستاری
  • مریم آرامی* صفحه 45
    واژه نامه توصیفی آموزش
|
  • Pages 1-6
    Introduction
    Teaching models are learning tools which not only help learners to access information، theories، skills، values and thinking methods، but also increase their ability to reach the specific and different aims.
    Methods
    This research is a quasi-experimental study for comparing the effect of two teaching models، teacher centered (practical performance) and student centered (resembling by using computers)، on nursing students'' learning rate about neonate resuscitation process in Guilan university of medical sciences. The research samples were included of 31 nursing students of third semester، chosen by census. The data collecting tools were a demographic questionnaire and a checklist about the neonate resuscitation method. At first، a pretest was taken from all of the students about the neonate resuscitation method، then they were randomly divided in two groups، one who were (resembling by using computers) in the computer room and the control group (practical performance) in nursing practical education practiceroom taught by one person with a single educational content. The facilities for practical practice were provided for both groups. Two weeks later the final stational exam was taken about the mentioned process from both groups in a single day.
    Results
    Findings showed no difference between two groups in the field of demographic characteristics (sex، age، last semester mean scores). Significant statistical differences were seen among understudy functional units before and after the practical demonstration way of education by using paired T- Test (P <. 005) and also among the mentioned group before and after the education by resembling with computers (P<. 005). But، no difference was seen between two groups by using the same test by comparing the effects of two teaching models، practical demonstration and resembling by using computers.
    Conclusion
    As was mentioned above the effects of two teaching models were similar. But considering the more time of the class allocating to students'' activity by using computers for resembling، decreasing of teaching duration and costs and more learners satisfying with this method، we can say that using resembling by computers in teaching can be effective in teaching nursing skills and its improvement. But، it is necessary to say that in this method emotional points of direct teaching is not mentioned.
    Keywords: teacher centered model, student centered model, skill, nursing students
  • Pages 7-13
    Introduction
    Complete knowledge and skills about cardiopulmonary resuscitation are necessary for all medical staff because with increasing number of trained personnel in the field of CPR، survival rate and the number of individuals that will enjoy a better quality of life in the community after being saved from cardiopulmonary arrest، will be increased. This research aims to evaluate the effects of education in clinical skills center on cardiopulmonary resuscitation (CPR) knowledge of physicians and nurses working in Educational Therapeutic Centers of Guilan University in year 2004.
    Methods
    The present research is a before-after interventional study of 230 people (115 general physicians and 115 nurses) working in educational therapeutic centers of Guilan university of medical sciences (GUMS) and in clinical skills centers. Knowledge of individuals was evaluated by a questionnaire containing 20 questions about basic CPR (for nurses and physicians) and 10 questions about advanced CPR (only for physician group). Then by organizing a theoretical course for these groups about basic and advanced cardiopulmonary resuscitation and using slides and video-projector، important issues about this material were taught. By using standard manikins practically basic and advanced CPR were taught. At the end of the course، knowledge of participants in the workshop was re-evaluated. The collected data was entered in the computer and the data were evaluated by SPSS software، ANOVA and T-paired test (p<0. 05 was considered significant.)
    Results
    Mean score of nurses'' knowledge about basic cardiopulmonary resuscitation before the intervention was 35% and after intervention reached to 62% (P=0/0001). Mean score of physicians'' knowledge about basic CPR before intervention was 48% and after intervention changed to 63% (P=0/0001). Mean score of physicians'' knowledge about advanced CPR before the intervention was 26% and after the intervention increased to 42% (P=0/0001).
    Conclusion
    Considering the findings of this study the two mentioned groups'' knowledge about CPR has been considerably increased after education. This point supports the necessity for arranging more and more educational CPR classes with higher quality.
    Keywords: Cardiopulmonary resuscitation, Education, Knowledge
  • Pages 14-20
    Introduction
    The aim of evaluation is to judge about the quality of education and identifying its strengths and weaknesses in order to access the educational system objects and its improvement. Therefore، the best way is the internal evaluation which is done by the groups themselves.
    Methods
    The present research is a descriptive cross-sectional study in year 2004-2005 which has been done by using the accreditation pattern and the categorization of Gorman. The evaluated criterions included hospital structure، head of department، educational vice chancellor، academic faculty members، learners (students، interns and residents)، educational references and graduates. Data were collected via questionnaires and check lists and then were analyzed by SPSS soft ware.
    Results
    The findings has shown that by the categorization of Gorman، Hospital situation was «satisfactory» (2. 4)، Head of department، vice chancellor، faculty members ranked in «more than satisfaction» (3. 31، 3. 5، 3. 1)، learners also were in «more than satisfaction» (students 3. 4، interns 3. 8 and residents 3. 2) and graduates، got 2. 51 which has been reported as «satisfactory».
    Conclusion
    Overally، psychiatry group has been ranked in «more than satisfactory» class of the Gorman classification. Therefore is necessary for faculty members to revise the must leanings، lesson plan and try more for dynamic relationship inside or out side the group. Although، the group has had good situation in many of the criterions، it needs more supports from managers for educational activities improvement especially in the field of selecting faculty members which are psychiatrist and psychologist.
    Keywords: Internal Evaluation, Psychiatry Department
  • Pages 21-25
    Introduction
    Clinical education is the most important part of nursing and midwifery education. More than 50 percent of educational programs in nursing course allocate to clinical education. This process is a complex one which is affected by many factors and must be similar and a long with education in class because it helps students to use practically what they have Learned theoretically. For encountering with present challenges like the current gap between educations and providing services on bedside، one of the solutions is to use the new methods of students'' clinical learning. This research aims to study about the ways of using clinical learning methods and teachers'' attitude toward the effecting factors on them which may result in using the findings in approving clinical education and destroying the gap between education and treatment.
    Methods
    This research is a descriptive study. The questionnaires were distributed among all of the nursing teachers in nursing and midwifery faculty by census. 30 teachers had completed them. The questionnaires were in three parts including demographic characteristics in first section، how to use the clinical learning methods in second part and effecting factors on the ways of using clinical learning methods (factors related to teachers، students and area). Findings were analyzed by SPSS software.
    Results
    Findings showed that more cases have been using bed side teaching (90%)، single conferences (76. 7%)، group discussion (80%) and nursing care conferences (86. 7%) for teaching. All of the demographic variables were disjunctively studied related to clinical learning methods by using X c 2 statistical exam and subtle Fischer test. The only statistical relationships were seen between position of employment morning and evening reports (P<0. 05) and between more than ten years history of educational work and nursing care conferences (P<0. 04)، group discussions and single conference (P<. 06 (. The most effective factors by faculty members'' attitude were teachers'' knowledge and scientific proficiency (100%)، students'' interest and motivation (100%) and education facilities (93. 3%).
    Conclusion
    As nursing education is a basis for providing social health needs by training competent human source and clinical education is one of its most important parts، therefore managers should pay more attentions to clinical learning methods.
    Keywords: clinical education, nursing teacher, nursing student, clinical learning, environment
  • Pages 26-31
    Introduction
    Having the ability of making communication is important as much as the physician''s knowledge. This research has studied about the Guilan medical university interns، residents and faculty members'' attitudes toward communication skills considering finding perfect methods to improve the mentioned Skills.
    Methods
    In This cross –sectional study 175 cases has been chose by quota and sequential sampling. A multiple choice questionnaire has been used for evaluating the individuals'' attitude toward communication skills. Its face and content validity has been approved and its reliability has been performed by split – halves method (p<. 05). Collected data have been analyzed by the SPSS software.
    Results
    Our samples were included of 64 interns، 26 residents and 85 faculty members. Totally، 65. 5 percent of the individuals'' had a weakly positive attitude toward communication skills. In the disjunctive analysis 56، 76 and 57 percent of respectively faculty members، residents and interns had weakly positive attitudes (P<. 011). The mean scores of knowledge of three mentioned groups respectively have been 8. 24 ± 2. 3، 8. 78 ± 2. 6 and 5. 7 ± 2. 3 (P<. 001). Considering demographic characteristics only history of having a clinic has had a significant and positive relationship with individuals'' scores of knowledge and attitude toward communication skills (P<. 03).
    Conclusion
    Under studied cases little knowledge about communication skills and their positive attitude demonstrate lack of paying attention to the field of communication skills in our country. Therefore teaching these skills is suggested to be inserted in educational content for general practitioners.
    Keywords: knowledge, attitude, communication skills, intern, resident, faculty member
  • Pages 32-37
    Introduction
    It is well known that the normal life is disturbed by disaster which involves the high level adaptation of society. There are a lot of disasters such as earthquake and flood in Iran. The health staff especially nurses'' knowledge about facing these disasters is very important. To determine the nursing knowledge about encountering with disasters، the current study was undertaken.
    Methods
    This was a descriptive- analytical study which was carried out in 2004 at Shaheed Beheshti hospital in Bandar Anzali. By available sampling fifty nurses and nurses'' aids were asked to answer to a questionnaire.
    Results
    statistical analysis was performed by SPSS. Most of subjects have been working for more than 15 years، and 78% of them were nurses. Related to parficipating the educational courses in past 3 years، only 14% of them had passed the cerebral cardio plomonary resuscitaion course and no one had passed an educational program for transporting a casualty، bleeding control، dressing، bandage، burning، poisoning، fire- fighting and helping after earthquake and flood. Most of them (65%) considered the education level about mentioned cases in university as moderate. Few subjects (11/1%) were members of a disaster committee and have participated in an educational program. None of them was the member of Red- Cross. Most of them (92%) agreed with formation of a resuscitation team in hospitals. Most of them (62%) have experienced a disaster in their work time and they considered their performance (43/5%) as moderate and 34% as weak in that time. Most of them agreed with implementing a citizen education program. Most of them (83%) didn’t consider the encountering equipments with earthquake and flood as enough. The equipments (58%)، the management before disaster (50/5%)، the education before disaster (42%)، and the management after disaster were the most important factors for encounter with disaster.
    Discussion
    Hospital managers should educate the staff about emergencies and first aids along with getting necessary information concerning crisis management through compiling educational codified programs so that they not only cause their skills increasing in different fields of work but also their active participation along with enough self- confidence at the time of disaster will be increased.
    Keywords: Education, Disasters, Nurse