فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های ژئومورفولوژی کمی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/04/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمود علایی طالقانی*، زهرا رحیم زاده، علی رضاپور صفحات 1-18
    جهت شبکه ها، چگونگی زاویه اتصال آنها و ناهنجاری های زهکشی، شواهدی بر تاثیر فعالیت های تکتونیکی بر الگوی زهکشی و وضعیت مورفولوژی کانال های جریانی در حوضه بالادست رودخانه الوند به شمار می روند. این وضعیت که متاثر از شکستگی های طولی و عرضی کف ناودیس ریجاب و کج شدگی آن به سمت جنوب غرب است، سبب شده تا آبراهه های اصلی در این حوضه، به صورت مجزا از ناودیس ریجاب خارج شوند. بر اساس این شواهد، در این پژوهش نقش نئوتکتونیک در مورفولوژی کانال های جریانی حوضه بالادست رودخانه الوند، واقع در غرب استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام این پژوهش، پس از تعیین حدود منطقه مطالعاتی و تقسیم بندی آن به پنج زیرحوضه، ابتدا نقشه های شیب، توپوگرافی، شبکه زهکشی و گسل های حوضه، تهیه و سپس پارامترهای شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆A)، شاخص عدم تقارن حوضه (AF)، شاخص شیب طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی حوضه (T)، شاخص پیچ وخم رودخانه اصلی(S) و الگوی زهکشی برای هر زیرحوضه محاسبه شده اند. برای تهیه نقشه های مورد نیاز، از مدل ارتفاعی رقومی (Dem) در محیط نرم افزار ArcGIS 9.3 استفاده شده است. رتبه بندی شبکه زهکشی با روش استراهلر انجام گرفت. برای تهیه نقشه گسل ها نیز، از نقشه 1:100000 سازمان زمین شناسی استفاده شده است. با بررسی این شاخص ها مشخص شد که وضعیت زمین ساخت حوضه، در مورفولوژی کانال های جریانی و مقدار شاخص های مورد بررسی در این پژوهش، به ویژه شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی، نقش موثری داشته اند؛ به گونه ای که در ناودیس ریجاب، به خصوص در بخش میانی آن (زیرحوضه شماره 4)، تعداد بیشتر گسل ها و شکستگی های طولی و عرضی(گسل های کرند، ریجاب، پاطاق و پیران)، نقش مهمی در ناهنجاری زهکشی آن داشته است. نتایج به دست آمده از شاخص های S، T، S و AF نشان می دهد که تکتونیک در قسمت غرب حوضه (بخش غربی ناودیس ریجاب) نسبت به شرق حوضه (تاقدیس گلبانگ) فعال تر است.
    کلیدواژگان: ژئومورفولوژی، کانال های جریانی، نئوتکتونیک، زاگرس
  • عادل سپهر*، ابوالفضل بهنیافر، عباسعلی محمدیان، ابوالفضل عبداللهی صفحات 19-36
    ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل موثر در حساسیت-پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
    کلیدواژگان: زمین لغزش، حساسیت پذیری، الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور، دامنه های شمالی بینالود
  • سید حسن صدوق، سکینه خاتون نظام محله، محمدعلی نظام محله* صفحات 37-48
    این پژوهش به بررسی میزان آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحلی در منطقه حفاظت شده شبه جزیره میانکاله، واقع در بخش شرقی استان مازندران پرداخته است. قسمت عمده این منطقه را تپه های ماسه ای ساحلی تشکیل می دهد. این تپه ها در کل جهان، تحت تاثیر فشارهای گوناگون طبیعی و انسانی سیستم های بسیار حساسی هستند که حفظ آنها در نقش اکوسیستم های مهم، نیاز به مدیریت صحیح دارد. این پژوهش بر آن است که میزان آسیب پذیری سیستم تپه های ماسه ای را که زیستگاه گونه های گیاهی و جانوری این منطقه هستند، با استفاده از مدل DVI که برای نخستین بار در ایران انجام می شود، بررسی کند. برای انجام این بررسی از داده های آماری، داده های مکانی و بازدیدهای میدانی استفاده شده است. ابتدا منطقه به چهار قطعه تقسیم شده و این قطعات با پنج گروه از متغیرهای تاثیرگذار در این سیستم، مورد ارزیابی قرار گرفتند. مولفه های پنج گانه شامل شرایط ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای، عوامل دریایی، عوامل جوی، شرایط پوشش گیاهی و تاثیر فعالیت های انسانی، اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج آسیب پذیری برای قطعه های اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب برابر 42، 37، 43 و 49 درصد به دست آمد. از آنجایی که ضریب کمتر از 50 درصد آسیب پذیری پایین است، می توان نتیجه گرفت که این منطقه براساس استاندارد های شاخص، درکل درصد آسیب پذیری پایینی دارد.
    کلیدواژگان: شبه جزیره میانکاله، تپه های ماسه ای ساحلی، آسیب پذیری، شاخص DVI
  • مهران مقصودی*، ابراهیم مقیمی، مجتبی یمانی، امیرحسین چرخابی، فاضل ایرانمنش صفحات 49-66
    دشت آزادگان در غرب استان خوزستان قرار دارد. این دشت نه تنها وارث مواد حاصل از آبرفت و بادرفت های دوران کواترنری است، بلکه رخدادهای محیط شناسی مانند تغییرات آب وهوایی که بر توالی و خصوصیت های رسوب شناسی تاثیر می گذارد را نیز با خود به همراه دارند. بنابراین، پژوهش پیش رو با هدف شناخت وقایع محیط شناسی، مانند تغییرات اقلیمی هولوسن در دشت آزادگان خوزستان، بر اساس خصوصیات رسوب شناسی انجام شد. برای این کار، دو مغزه رسوبی به عمق ده متر، یکی در منطقه رفیع (محیط دریاچه ای) و دیگری در منطقه جفیر (محیط رودخانه ای) به منظور بررسی خصوصیت های فیزیکی و شیمیایی برداشت شد و سپس در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. در مورد خصوصیت های رسوب شناسی مغزه رفیع، نتایج نشان داد از سطح زمین تا عمق چهار متری، ذرات درشت دانه با بافت سیلتی لومی و از عمق چهار تا ده متری، ذرات ریزدانه با بافت سیلتی رسی وجود دارند. مدل رفتار رسوبی نمونه ها در قسمت اول، بسیار شبیه به محیط رودخانه ای است؛ اما در قسمت دوم، یعنی از عمق چهار تا ده متری، رفتار رسوبی کاملا متمایز از قسمت اول، و توزیع دانه ها نسبت به عمق با افزایش ذراتی مانند رس و سیلت همراه است، بنابراین می توان نتیجه گرفت، شرایط رسوب گذاری ذرات ریزدانه در مغزه رسوبی رفیع، در محیط رسوبی کم انرژی با شرایط اقلیمی مرطوب تر اتفاق افتاده است؛ اما توالی عمودی رسوبات دلتایی و رودخانه ای در بالای رسوبات ریزدانه دریاچه ای در منطقه را می توان ناشی از پس روی سطح اساس خلیج فارس، به دلیل وجود شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک، به همراه کاهش بارندگی و افزایش انرژی رواناب دانست.
    کلیدواژگان: دشت آزادگان، تغییرات اقلیمی، رسوب شناسی، رودخانه کرخه و هولوسن
  • صیاد اصغری سراسکانرود، مهدی فیض الله پور، وحید محمدنژاد آروق* صفحات 67-78
    پژوهش پیش رو، تحلیل علمی و تکنیکی از بررسی مدل های موجود و نتایج حاصل از آن در تعیین متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت برای حوضه های متوسط مقیاس، واقع در حوضه رودخانه جاجرود به منظور تعیین مناسب ترین مدل برای برآورد نسبت تحویل رسوب در زیرحوضه های این رودخانه است. برای بررسی متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت، به داده های آماری بارندگی و پارامترهای حوضه نیازمندیم. شاخص SDR شاخصی برای اندازه گیری واکنش حوضه به میزان فرسایش بالادست است. در این نوشتار از هفت مدل ونانی، سرویس حفاظت خاک آمریکا، مانرو و رنفرو، ویلیام و برنت، روئل و ویلیامز برای برآورد نسبت تحویل رسوب SDR استفاده شده است. در اکثر این مدل ها به پارامترهای مساحت، نسبت R/L، طول آبراهه اصلی و شیب حوضه برای محاسبه SDR از طریق روابط ارائه شده برای هر مدل نیاز است. مقادیر حاصل از این روابط برای تعیین بهترین مدل در تخمین نسبت تحویل رسوب با SDR واقعی مقایسه شده و مقادیر حاصل از تفاضل SDR واقعی و پیش بینی شده با توجه به کمترین میزان اختلاف، مدل مطلوب را معرفی می کند. نتایج بررسی مدل های مذکور نشان می دهد که از هفت زیرحوضه مطالعه شده، در چهار زیرحوضه فشم، میگون، امامه و افجه، مدل مانرو و رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برداشته است و در دو زیر حوضه آهار و کند، مدل روئل به نتیجه مطلوب دست یافته و تنها در زیرحوضه لوارک، مدل رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برآورد نسبت تحویل رسوب داشته است.
    کلیدواژگان: حوضه رودخانه جاجرود، مدل سازی، مقدار واقعی و پیش بینی کننده، نسبت تحویل رسوب
  • محمد ابراهیم صادق زاده ریحان*، جمشید یاراحمدی صفحات 97-112