فهرست مطالب

ذهن - سال پنجم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1383)

فصلنامه ذهن
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1383)

  • 187 صفحه، بهای روی جلد: 11,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/03/15
  • تعداد عناوین: 11
|
  • عقلانیت
  • صفحه 1
    عصر جدید، بحث عقلانیت سرچشمه و سرنخ بسیاری از مباحث دیگر است و مباحث فراوانی با آن پیوند دارند. گرچه این بحث به تعبیری، مهمترین دستاورد معرفت شناختی جدید است؛ ولی با ابهامات و اختلاف دیدگاه های فراوانی همراه است؛ هنوز معرفت شناسان دیدگاه واحدی درباب عقلانیت ندارند و تصاویر گوناگونی از آن را ترسیم می کنند. پرسش های عمده ای که درباب عقلانیت مطرح می شوند عبارتند از: عقلانیت چیست؟ عقلانیت از چه ملاک هایی پیروی می کند؟ آیا مدل عقلانیت علم بر همه حوزه ها حکفرما است یا هر حوزه ای عقلانیت خاص خود را دارد؟ آیا یک مدل از عقلانیت وجود دارد یا مدل های گوناگونی درکارند؟
  • علیرضا قائمی نیا صفحه 3
    بحث عقلانیت، یکی از پیچیده ترین و مهم ترین مباحث معرفت شناسی است. گرچه این اصطلاح در موارد بسیاری به کار می رود، ولی اغلب، کاربردها و معانی متفاوت آن با ابهاماتی همراه می شود. هدف این مقاله، ایضاح معانی و کاربردهای گوناگون این اصطلاح است. عقلانیت در معرفت شناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب می آوریم حاکی از این است که وظیفه ای معرفت شناختی را در پذیرفتن آن رعایت کرده ایم. در مقاله، از تفکیک عقلانیت نوعی و عقلانیت هنجاری سخن به میان آمده، و سپس بیان تفاوت های عقلانیت وظیفه شناختی و عقلانیت ابزاری و نقد عقلانیت ابزاری مایه بحث قرار گرفته است و در نهایت، مفهوم عقلانیت کل نگر بیان شده است.
    کلیدواژگان: عقلانیت نوعی، عقلانیت هنجاری، عقلانیت وظیفه شناختی، عقلانیت ابزاری، عقلانیت کل نگر
  • هادی صمدی صفحه 13
    فلاسفه علم طی چهار دهه گذشته اغلب با مسایل نسبی گرایی ، عقلانیت علم و قیاس ناپذیری نظریه های علمی مواجه بوده اند . اینها مسائلی هستند که در آغاز قرن بیستم سخنی از آنها نبود. در دهه پنجاه میلادی الگوهای تجربه گرایان از علم و روش آنان مورد نقادی های فراوانی قرار گرفت. در دهه شصت میلادی حرکتی تاریخ گرایانه در فلسفه علم شروع شد و توجه عمده آن متوجه این نکته بود
  • سید عبدالحمید ابطحی صفحه 39
    عقلانیت معرفت از موضوعات کلیدی و جدی در معرفت شناسی به شمار می آید. توجه نوع معرفت شناسان اخیر به معیارها و روش های تامین عقلانیت در حوزه های معرفتی جلب شده است.دانش تجربی که از فربه ترین حوز های مورد مطالعه معرفت شناسی است به صورت خاص دانش فلسفه علم را به خود اختصاص داده است اما بسیاری از علم شناسان، در بررسی عقلانیت معرفت علمی ناچار شده اند معیارهای عقلانیت را در حوزه ای عام تر بررسی کنند و لذا درآثار خود عقلانیت معرفت را مطرح ساخته اند. فایرابند که منکر هر گونه روش قابل دفاع در معرفت علمی است برای توجیه عقلانیت معرفت تجربی معیارهای عامی را در معرفت به معنای گسترده آن ارائه نموده است. وی آزادی اندیشه را تامین کننده عقلانیت معرفت می داند، آزای در حدی که می تواند همنشین بی ضابطگی در معرفت شود
  • رمضان فیروزجایی صفحه 65
    عقل بخشی از حقیقت انسان و به دیگر سخن، وجهی از وجود او است که از طریق آن هم کسب معرفت می کند و هم عمل می کند و زندگی انسانی خود را پیش می برد؛ هستی و جهانی را که در آن می زید، خود و امکانات و توانایی ها و محدودیت هایش را، اهداف و سود و زیان ها و راه های آن را، انسان های دیگر و رفتارهای آنها را و... همه و همه را عقل می شناسد؛ انسان در زندگی فردی و جمعی، رفتار خود را در پرتو عقل و خرد سامان می دهد و برای رسیدن به اهداف منظور برنامه ریزی می کند. بدین ترتیب طبیعی است که هم از حقایق (یعنی احکام و گزاره های) عقلانی سخن گفته شود و هم از رفتار عقلانی. عقلانی بودن به مثابه وصفی ارزش داورانه در برابر غیرعقلانی بودن قرار داده می شود و از دو عنوان معقول و نامعقول برای اخذ یا رفض گزاره ها و رفتارها استفاده می شود. به موازات بسط معارف بشری و رشد فلسفه در طول تاریخ، مفاهیم عقل و عقلانیت دچار تغییراتی شدند و به صورت های مختلف تعریف شدند. گاهی که سخن از عقل گفته می شود، منظور عقل شهودی مدرک کلیات است؛ اما گاهی، منظور عقل استدلال گر است. عقل استدلال گر نیز گاهی منحصر در عقل استدلال گر حسی و تجربی (= علمی) است و گاهی اعم از آن است؛ عقل استدلال گر حسی، به نوبه خود، به انحای مختلف قابل ملاحظه است. این اختلاف ها نشان می دهند که از منظرهای مختلف به عقل نگاه می شود و هر منظری تلقی خاصی از عقلانیت و معیار آن دارد؛ پس مفهوم عقلانیت نیازمند بررسی و پژوهش است. چندی است که این مفهوم در مغرب زمین محل نزاع و مناقشه های بسیاری قرار گرفته است؛ هم در فلسفه و هم در جامعه شناسی نظریه هایی درباره عقلانیت ابراز شده است. مقاله حاضر می کوشد تا دیدگاه علامه طباطبایی (ره) را در این زمینه گزارش و بررسی کند. پیشاپیش یادآوری می کنیم که علامه طباطبایی (ره) درباره عقلانیت به مثابه موضوع مستقل اظهار نظر نکرده و بحث جداگانه ای تحت عنوان عقلانیت مطرح نکرده است، اما در لابه لای بسیاری از سخنان و بررسی های عالمانه آن متفکر به صورت استطرادی و فرعی، دیدگاه ها و آرایی درباره این موضوع یافت می شود که نگارنده مقاله حاضر کوشید تا برخی از آنها را در قالب نظریه عقلانیت ایشان گزارش و بازسازی کند؛ پژوهش حاضر نشان خواهد داد که نظریه عقلانیت علامه طباطبایی (ره)، نظریه ای فیلسوفانه و معرفت شناسانه است نه جامعه شناسانه.
  • غلامرضا نظریان صفحه 81
    جامعه علمی، بنا به نظر عقل گرایان دارای روش علمی است، ولی ناعقل گرایان وجود چنین روشی را منکرند. در این مقاله وجوه اختلاف نظر عقل گرایان و ناعقل گرایان با اشاره به چهره های اصلی این دو جریان توضیح داده شده و سپس دیدگاه های آنان درباب عقلانیت بیان شده است. پوپر ازجمله عقل گرایان و کوهن ازجمله ناعقل گرایان است که دیدگاه های آنها به اجمال بیان شده است.
  • هاوارد سنکی، دیوید کوک برن، جفری بوکر ترجمه: پیروز فطورچی صفحه 101
  • مرتضی فتحی زاده صفحه 133
  • صفحه 165
    منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفت شناسی است که دو تن از اساتید معرفت شناسی، یعنی جاناتان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کرده اند و 137 تن از اساتید دانشگاه های جهان در نوشتن آن همکاری داشته اند. کتاب نخستین بار در سال 1992 توسط انتشارات بلک ول منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. البته در نوشتن مقاله های این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده می شود:I. A Dictionary of Philosophy، edited by Thomas Mautner، Blackwell، 1996.
    II.The Cambridge Dictionary of Philosophy، General editor،Robert Audi، CambridgeUniversity Press، U.S.A، 1995III.The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich، Oxford UniversityPress، 1995
  • ایمره لاکاتوش صفحه 177
    (1922 74) Imre Lakatos فیلسوف مجارستانی الاصل ریاضیات و علم، که در دانشگاه کیمبریج تحصیل کرد؛ و عنوان پایان نامه دکتری او، که در باب برهان های ریاضی نوشت، برهان ها و ابطال ها (Proofs and Refutations) است. لاکاتوش سپس در مدرسه اقتصادی لندن به تدریس مشغول شد. لاکاتوش بیش تر تحت تاثیر روش جورج پولیا (George Polya) در حل مسائل ریاضی از راه آزمون و خطا، و فلسفه علم کارل پوپر قرار گرفت. او در پایان نامه دکتری اش این را مطرح کرد که رشد معرفت ریاضی از الگوی «برهان ها و ابطال ها پیروی می کند و این با تصورات پوپر درباره رشد علم مطابق است. به عقیده او یک «برهان» ریاضی بیشتر از آن که بر نهاد مطرح شده را اثبات کند فراهم آورنده فرصت انتقاد یا فرصت کشف ایرادها است. لاکاتوش با خلاقیت، دیالکتیک استدلال در تاریخ ریاضیات را کشف کرد و بر اساس آن، افکار بسیاری را پدید آورد که در زمینه های دیگر به کار بست. او با اینکه مقالات بسیاری درباره ویژگی های معرفت ریاضی نوشت (مقالات فلسفی، جلد 2، 1978) و در آنها این نکته را مطرح کرد که معرفت ریاضی را می توان به مثابه شکلی از تجربه گرایی دانست، سرانجام به تدریج به پژوهش در باب فلسفه روی آورد.