فهرست مطالب

مطالعات راهبردی - سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 61، پاییز 1392)

فصلنامه مطالعات راهبردی
سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 61، پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/10/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • داود غرایاق زندی صفحات 7-32
    مفهوم عدالت عمدتا در نسبت با برابری و آزادی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله در پی آن است تا نشان دهد عدالت تا چه میزان در تناظر با امنیت قرار دارد و سپس به فواید عدالت در کاهش اختلاف، استقرار نظم و ایجاد قانون در جامعه می پردازد. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که چه نسبتی بین عدالت اجتماعی و امنیت ملی وجود دارد؟ منظور از نسبت گذاری ارتباط مفهومی بین این دو این است که نقاط اشتراک و افتراق آنها، اولویت عدالت یا امنیت، فواید عدالت برای امنیت ملی، جایگاه دولت در بحث عدالت و امنیت و نسبت آن با بی طرفی دولت و برابری مورد بحث قرار می گیرد. در پایان، نتایج و یافته های نظری در بندهای مختلف ارائه می گردد.
    کلیدواژگان: عدالت اجتماعی، امنیت ملی، برابری، آزادی، بی طرفی دولت، قانون
  • اصغر افتخاری صفحات 33-56
    این واقعیت که عدالت و امنیت هر دو از فضایل عالی به شمار آمده و مطلوب جوامع مختلف هستند، پاسخ دادن به این سوال را که در مقام تعارض کدامیک از این دو اصل می باشند و یا اینکه نسبت بین این دو فضیلت، چگونه است؟ را بسیار دشوار می سازد. در مقاله حاضر، محقق ضمن تعریف مفاهیم مذکور و تبیین مواضع بروز تعارض بین «عدالت» و «امنیت ملی» در دو ساحت نظر و عمل؛ به دسته بندی دیدگاه های موجود در جهت خروج از این وضعیت می پردازد که عبارتند از رویکردهای امنیت محور و عدالت محور. در ادامه، ضمن نقد این رویکردها، دیدگاه بدیل اسلام که بر اصل تعامل استوار است، ارایه می شود. مطابق این رویکرد جدید، باید بین دو وجه اصلی عدالت و امنیت ملی (کارکرد و بنیاد) تفکیک قایل شد. تنها در این صورت است که مشخص می شود عدالت و امنیت ملی در شرایط طولی (کارکرد امنیت با کارکرد عدالت و یا بنیاد امنیت با بنیاد عدالت) از در تعارض در نمی آیند و فقط در شرایط تقاطعی (کارکرد امنیت ملی با بنیاد عدالت و یا بنیاد امنیت ملی با کارکرد عدالت) چنین تعارضی امکان تحقق می یابد. در این مواقع نیز به طور طبیعی کارکردها بر بنیادها اولویت می یابند.
    کلیدواژگان: عدالت، امنیت، اسلام، انصاف، نظم، حق، محرومیت نسبی
  • حسن عالی پور صفحات 57-88
    امنیت ملی و عدالت کیفری، مفاهیمی ستیزآمیزاند. به جهت همین تعریف ناپذیری، پیوند میان امنیت ملی و عدالت کیفری بیشتر با رویکرد کارکردی برجسته می شود. با آنکه عدالت کیفری، مفهومی برخاسته از گزاره های اخلاقی و بایسته های حقوق طبیعی است، ولی با بنیادگیری دولت، مفهوم آن دگرگون شده است. در واقع، چیستی عدالت کیفری در سزاگرایی که چهره ای فردی، اخلاقی و انتزاعی داشت، پررنگ می شد، ولی در حقوق کیفری امروزین، عدالت کیفری چهره ای سودانگار و جامعوی یافته است. از همین دریچه، عدالت کیفری به امنیت ملی نزدیک شده است. دگرگونی هایی مانند بزه انگاری گسترده در حوزه امنیت ملی، بزه انگاری شروع به جرم بیشتر رفتارهای مجرمانه و اقدام های تامینی برای تهدیدهای اجتماعی، سبب شده عدالت کیفری در معنای ترازویی ناتراز برای فرد و دولت ظاهر شود. دلیل این ناترازمندی آن است که امنیت ملی سبب شده عدالت کیفری از جهت کارکرد پویا و پیش رو باشد، ولی از جهت هدف همواره رو به گذشته داشته باشد.
    کلیدواژگان: امنیت ملی، عدالت کیفری، حقوق کیفری، دولت، فرد، بزه، کیفر، شرع
  • عبدالله قنبرلو صفحات 89-112
    سوال اصلی مقاله عبارتست از اینکه چرا با وجود انتقادات گسترده ای که از منظر علم اقتصاد به سیاست های برابری گرایانه عدالت اقتصادی وجود دارد، بسیاری از دولت ها همچنان پیگیر برنامه های عدالت خواهانه ولو با رویکرد برابری گرایانه هستند. فرضیه مقاله این است که دغدغه امنیت ملی از مهمترین محرک های سیاست عدالت اقتصادی دولت هاست. دولت ها به عدالت اقتصادی بها می دهند، چرا که احساس تبعیض و محرومیت نسبی در میان اقشاری از شهروندان را مخل امنیت ملی می دانند. به هر میزان چنین احساسی قوی و گسترده باشد، پتانسیل های چالش علیه نظام سیاسی و یکپارچگی ملی نیز افزایش خواهد یافت. احساس تبعیض محدود به طیف محروم نیست، طیف های مرفه نیز ممکن است تحت شرایطی احساس تبعیض کرده و به تبع آن امنیت ملی را به چالش بکشند.
    کلیدواژگان: نابرابری، محرومیت نسبی، عدالت اقتصادی، اعتدال، ثبات سیاسی، مسوولیت اخلاقی، امنیت ملی
  • مراد کاویانی راد صفحات 113-130
    محیط جغرافیایی، نمودگاه برهمکنشی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و طبیعی است و عدالت محیطی، پیوستگاه تعامل و تعادل جستارهای محیط جغرافیایی، عدالت و امنیت است. عدالت محیطی به مثابه رویکردی فراگیر به نابرابری های موجود، بر این فرض استوار است که همه آحاد جامعه جدای از ناهمگونی های زیستی و اعتقادی باید از پیامدهای محیطی برخاسته از مناسبات نابرابر اقتصادی و اجتماعی محافظت شوند. داده های موجود نشان می دهند نابرابری های فضایی که برآیند ناکارامدی نظام توزیع در خلق فرصت های برابر به شمار می روند، زمینه بروز بحران های اجتماعی و ناامنی محیطی هستند. از آنجا که عدالت مرکز ثقل امنیت است. طی دو دهه اخیر رویکرد ایجابی به مقوله امنیت، خلق وضعیت مطلوب برای تحقق خواسته های آحاد جامعه را گریزناپذیر کرده است. بر این پایه، رویکرد عدالت محیطی که بنیادی جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی در مقیاس های خرد و کلان دارد، بر بنیاد رویکرد امنیت ایجابی، زمینه را برای برابری همگانی فرصت ها، تامین حقوق مدنی و تامین امنیت پایدار ملی فراهم می کند.
    کلیدواژگان: محیط جغرافیایی، عدالت، عدالت محیطی، نابرابری فضایی، امنیت ملی
  • هادی آجیلی، علی اسمعیلی اردکانی صفحات 131-158
    تلاش در این نوشتار آن است تا به این سوال پاسخ داده شود که دو مفهوم اصلی، یعنی عدالت و امنیت ملی در گفتمان اسلامی به عنوان گفتمانی که تعریفی موسع از امنیت نیز ارائه می دهد، چگونه مفهوم سازی و صورت بندی می شوند. مسئله ای که به نظر نگارندگان پاسخ آن باید در مسیر توجه به مبنای دینی این گفتمان و راه حل های برآمده از آن برای پرکردن شکاف میان عدالت و امنیت جستجو گردد، زیرا از منظر گفتمان اسلامی، همان طور که ظلم و تبعیض موجب ناامنی و بر هم خوردن احساس امنیت ملی و بین المللی و صلح جهانی است، تحقق و رعایت عدالت در مناسبات داخلی و بین المللی، موجب برقراری احساس امنیت در تمامی سطوح می شود.
    کلیدواژگان: گفتمان اسلامی، دین، امنیت، عدالت جهان شمول، امنیت امت محور
  • نبی الله ابراهیمی صفحات 159-180
    هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه عدالت و گفتگو در رویه های امنیت بین الملل است. چگونه گفتگو می تواند امنیت بین المللی عادلانه تری به همراه داشته باشد؟ واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری، از جمله نظریه هایی هستند که می توانند به خوبی جایگاه گفتگو را توضیح دهند. روند جهانی شدن و پدیدارشدن موضوع بنیادگرایی، عملا گفتگو را وارد حوزه نظریه و عمل می کند. به عبارتی، گفتگو با جهانی شدن رابطه ای دوسویه دارد، یعنی جهانی شدن، گفتمان فوق را تسریع و این گفتمان نیز به روند جهانی شدن کمک خواهد کرد. گفتگو و عدالت از منظری دیگر، به طور عملی و به واسطه رواداری و کنش ارتباطی که بر مبنای عقلانیت ایجاد شده، می تواند به طرد بنیادگرایی منجر شود. این مقاله، نخست به تبارشناسی دو مفهوم گفتگو و عدالت می پردازد، سپس ارتباط این دو مقوله را با امنیت بین الملل، با استفاده از نظریه های روابط بین الملل مشخص نموده ودر پایان، جایگاه گفتگوی فوق را در رابطه با دو موضوع جهانی شدن و بنیادگرایی مورد کندوکاو قرار خواهد داد.
    کلیدواژگان: گفتگو، امنیت عادلانه، واقع گرایی، لیببرالیسم، سازه انگاری، جهانی شدن، بنیادگرایی
|
  • Davood Gharayagh Zandi Pages 7-32
    The concept of justice is discussed mainly in relation to freedom and equality. This article tries to show the correspondence level of justice with security and the benefits of justice in decreasing differences, and establishment of order rule of law in society. The main question of article is that “what is the relation between social justice and national security?” By relation, we mean the similarities and differences, priority of security or justice, benefits of justice to national security, the role of state in justice and security and it’s relation with state’s neutrality and equality. Findings and core arguments are discussed in different parts of article
    Keywords: social justice, national security, equality, freedom, state neutrality, law
  • Asghar Eftekhari Pages 33-56
    Since security and justice are both among the top virtues of human society, makes it difficult to prefer one of them in positions of conflict or to explain their relationship. In this article, author first defines both concepts and then explains possible positions of practical and theoretical conflict between them. Security based and justice based approaches are two classical ways of solving the conflicts. Author argues that Islamic approach which is based on interaction between justice and security has more explanatory power to solve the positions of conflict. According to this approach we should separate justice and security aspects (function and fundamental). By this separation we find that justice and security in linear function (security function with justice function or security fundamentals with justice fundamentals) don’t have any conflicts. But in cross terms (security function with justice fundamentals or security fundamentals with justice functions) we can consider conflicts. Albeit, in this situation naturally functions have priority over fundamentals.
    Keywords: justice, equity, Islam, right, relative deprivation
  • Hassan Alipoor Pages 57-88
    National security and criminal justice are conflictual concepts. So their connection is discussed based on their functions. Although criminal justice is derived from morality and natural law, but after emergence of state its concept has been changed. In its essence criminal justice was based on recompense, but in today’s criminal law it is based on interest seeking. From this view it can be argued that criminal justice has approached to national security. Changes like spreading delinquencies in national security arena, which in turn intensifies criminal actions and consequently security measures, makes criminal justice an unbalanced standard for state and individuals. Author argues that national security concerns have formed this unbalanced position. While National security concerns cause it to be dynamic in its function, in turn make in past-faced in its goals
    Keywords: national security, criminal justice, criminal law, state, individual, delinquency
  • Abdollah Ghanbarloo Pages 89-112
    The main question of this article is that “while there is spreading economic critics of egalitarianism economic justice policies, why numerous governments follow this policy? “The hypothesis argues that national security concerns are determined factors in pursuit of these economic policies by governments. Since discrimination and relative deprivation are negative factors in national security states value economic justice. The more discrimination will form the more challenges against political regime and national integration. Nevertheless, discrimination feeling is not confined to deprived people, but affluent class also can feel discriminated and challenge national security.
    Keywords: inequality, relative deprivation, economic justice, political stability, moral responsibility, national security
  • Morad Kaviani Rad Pages 113-130
    Geographical environment is the context of interaction among economic, social and natural structures. Environmental justice is the junction point of interaction and balance among geographical environment, justice and security. Environmental justice as a pervasive approach toward inequalities assumes that units of society (individuals) aside from their biological and ideological differences should be protected against environmental impacts of unequal economic and social arrangements. Since justice is the backbone of security, Existing data shows that spatial inequalities which are derived from inefficiency of distribution system in forming equal opportunities are important factors in social crisis and environmental insecurity. During recent decades, forming appropriate situation to fulfill individual’s demands has been inevitable because of positive approach toward security. So that environmental justice who has geographical, social and political aspects, beside positive approach toward security can improve public opportunity equalities, securing civil rights and sustainable security.
    Keywords: geographical environment, justice, Environmental justice, spatial inequality, national security
  • Hadi Ajili, Ali Esmaeeli Ardakani Pages 131-158
    This article tries to discuss this question that “how Islamic discourse define and conceptualize critical concepts of security and justice”? Authors believe that any answer to this question must be based on religious nature of Islamic discourse and its effort to fill the gap between justice and security. From Islamic point of view, while discrimination and injustice can make insecurity in national, international and global arena, justice in domestic and international arrangements could make security in all levels of analysis.
    Keywords: Islamic discourse, religion, Security, global justice, Umma based security
  • Nabiollah Ebrahimi Pages 159-180
    This article tries to discuss status of justice and dialogue in practices of international security. The main question is that “how can dialogue make a more just international security? Realism, liberalism and constructivism can explain the status of dialogue. The process of globalization and emergence of fundamentalism has entered dialogue into theory and practice. In other words, dialogue and globalization have mutual relationship, which means that globalization could strengthen dialogue and dialogue helps globalization process. From other point of view, dialogue and justice in practice through communicative action and tolerance which are based on rationality, can exclude fundamentalism. This article first reviews genealogy of dialogue and justice then explains their status in international security using international theories. The last section explores this article’s relation with globalization and fundamentalism.
    Keywords: dialogue, just security, realism, liberalism, constructivism, globalization, fundamentalism