فهرست مطالب

مجله طب جنوب
سال هفدهم شماره 2 (خرداد و تیر 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/03/02
  • تعداد عناوین: 14
|
  • ذبیح الله عزیزی، سهیلا منصورپور، اسماء سبزه واری فرد، صدف عصایی، غلامحسین رنجبر عمرانی* صفحات 107-119
    زمینه
    بیماری دیابت شایع ترین بیماری متابولیسم کربوهیدرات هاست که به علت نقص در ترشح انسولین توسط پانکراس و یا نقص در عملکرد گیرنده های انسولینی و یا هر دو ایجاد می گردد. در تحقیق حاضر به بررسی نقش هورمون های جنسی در مقاومت سلول های بتای پانکراس در مقابل استرپتوزوتوسین پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 56 موش صحرایی ماده بالغ با وزن متوسط 200 گرم مورد بررسی قرار گرفتند. گروه ها به تفکیک شامل گروه 1 (آب و غذای کافی)، گروه 2 (تزریق روغن زیتون)، گروه 3 (حیوانات دیابتی شده با استرپتوزوتوسین) گروه 4 (حیوانات گنادکتومی شده)، گروه 5 (گنادکتومی+استرپتوزوتوسین)، گروه 6 (هورمون جنسی+استرپتوزوتوسین)، گروه 7 (هورمون جنسی+استرپتوزوتوسین+هورمون جنسی) بودند. موش های صحرایی ماده استرادیول والرات را به مقدار 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت چهار هفته پیش از دیابتی شدن در گروه 6 و به مدت چهار هفته پیش و دو هفته بعد از دیابتی شدن در گروه 7 و به صورت تزریق عضلانی دریافت کردند. برای القاء دیابت در حیوانات داروی استرپتوزوتوسین (Streptozotocin) (STZ; S0130 Sigma-Ardrich) به مقدار 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن که در بافر سیترات حل شده بود به صورت تک دوز و درون صفاقی تزریق گردید. برای مقایسه ی متغیرها در گروه های مختلف، از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 و آزمون t-test استفاده شد.
    یافته ها
    سطح گلوکز خون در گروه های تجربی 6 و 7 دریافت کننده هورمون نسبت به گروه شاهد 3 و گروه 5 افزایش داشت و در گروه 7 این افزایش معنی دار بود (05/0P≤). انسولین سرم در گروه های تجربی 6 و 7 نسبت به گروه شاهد 3 و گروه 5 افزایش معنی داری داشت (05/0P≤). تعداد مطلق سلول های جزیره ای در گروه های تجربی 6 و 7 نسبت به گروه شاهد 3 و گروه 5 افزایش معنی داری (05/0P≤) داشته است.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهد که هورمون استرادیول دارای اثرات حفاظتی بر روی سلول های بتای پانکراس در مقابل تخریب استرپتوزوتوسین می باشد.
    کلیدواژگان: استرادیول، پانکراس، استریولوژی، استرپتوزوتوسین
  • میترا خادم الشریعه، سید علیرضا حسینی کاخک*، محمدرضا حامدی نیا، طیبه امیری پارسا صفحات 120-129
    زمینه
    لیپوپروتئین لیپاز (LPL) یک آنزیم های کلیدی در متابولیسم چربی بوده و نقش مهمی در برداشت لیپوپروتئین ها از پلاسما دارد. اثر تمرینات حاد بر LPL بافت چربی به خوبی روشن نمی باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی پاسخ ژن و فعالیت LPL بافت چربی به یک جلسه تمرین در موش های صحرایی نر بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 31±388 گرم به طور تصادفی در دو گروه کنترل (12 سر) و تجربی (12 سر) قرار گرفتند. گروه تجربی، یک جلسه تمرین به مدت 120 دقیقه و با شدت 18 متر بر دقیقه را روی تردمیل انجام دادند. بلافاصله، 2 و 24 ساعت پس از تمرین موش ها بیهوش و نمونه گیری خون و بافت چربی اپیدیدیم انجام شد. بیان ژن LPL به روش نسخه برداری معکوس واکنش های زنجیره ای پلیمراز (RT-PCR) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس داده های تکراری تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری (05/0>P) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که بیان ژن LPL بافت چربی بلافاصله (98/14=F، 01/0=P)، دو (97/3=F، 01/0=P) و 24 ساعت (48/2=F، 001/0=P) پس از تمرین به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت. همچنین فعالیت LPL بافت چربی بلافاصله (06/2=F، 02/0=P)، دو (05/3=F، 001/0=P) و 24 ساعت (729/0=F، 003/0=P) پس از تمرین به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت.
    نتیجه گیری
    افزایش LPL بافت چربی پس از یک جلسه تمرین حاد بدان معنی است که تا 24 ساعت پس از تمرین ما شاهد کاهش تری گلیسریدهای پلاسما و تجمع آن ها در بافت چربی خواهیم بود. این مسئله حاکی از آثار مثبت حتی یک جلسه تمرین بر متابولیسم چربی هاست.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، LPL، موش صحرایی، بافت چربی
  • آزاده سادات آزادبخش، محمدرضا سام *، فرح فرخی، علیرضا زمردی پور، علی اکبر حداد مشهد ریزه، آرام مکاری زاده صفحات 130-140
    زمینه
    سلول های بنیادی مزانشیمی هدف مناسبی جهت سلول درمانی و ژن درمانی بیماران هموفیلی B محسوب می شوند. این سلول ها دارای ویژگی های بی نظیر از جمله تمایز به طیف وسیعی از سلول های مختلف و ایمنی زایی اندک در شرایط پیوند می باشند که آن ها را برای سلول درمانی و ژن درمانی مناسب کرده است. بیان اندک ترانس ژن از مشکلات ژن درمانی است. با شناسایی توالی های تنظیمی و استفاده از آن ها در موقعیت های مناسب در ناقلین می توان در جهت بهبود بیان ژن با هدف ژن درمانی اقدام نمود. در این بررسی، 4 ناقل پلاسمیدی فاکتور 9 فاقد و واجد اینترون های ژن بتاگلوبین به درون سلول های مزانشیمی ترانسفکت گردیدند. هدف این پژوهش بررسی توانایی این سلول ها در بیان فاکتور 9 بود.
    مواد و روش ها
    پس از جداسازی سلول های بنیادی مزانشیمی از استخوان تیبیا و فمور موش رت، فنوتیپ این سلول ها با روش فلوسایتومتری تعیین شد. ناقلین پلاسمیدی فاکتور 9 با استفاده از عامل ترانسفکشن به درون سلول های مزانشیمی وارد شدند. 48 ساعت پس از ترانسفکشن، توانایی سلول های بنیادی در بیان مینی ژن های مختلف فاکتور 9 از طریق انجام آزمون ساندویچ الایزا بر روی محیط کشت و آزمون RT-PCR ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS ویرایش 18 استفاده شد. مقایسه میانگین داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (One – Way ANOVA) انجام شد.
    یافته ها
    بالاترین سطح بیان فاکتور 9 از سازه ژنی بدون اینترون و سازه ژنی دارای اینترون 1 ژن بتاگلوبین به دست آمد.بالاترین میزان فعالیت زیستی از فاکتور9 ترشح شده به محیط کشت از سازه ژنی دارای اینترون 1 و 2 بتا گلوبین به دست آمد.
    نتیجه گیری
    سلول های بنیادی مزانشیمی توانائی بیان فاکتور 9 و اسپلایسنگ اینترون 1 ژن بتاگلوبین را نشان دادند. توالی های اینترونی بتاگلوبین سطح بیان فاکتور 9 را کاهش دادند که این کاهش بیان را می توان با احتمال به اسپلایسینگ نادرست اینترون ها نسبت داد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی، هموفیلی B، فاکتور 9، ناقل پلاسمیدی، اینترون های ژن بتاگلوبین
  • محمد ارجمند، آتوسا گلشاهی، علی موحد*، اعظم امینی، زیبا اکبری صفحات 141-149
    زمینه
    آرتریت روماتوئید از بیماری های اکتسابی بافت هم بند می باشد و دارای زیر گروه های گوناگونی است که دربیشتر اوقات علت اصلی آن را نمی توان مشخص نمود. هدف از این مطالعه، کاربرد اسپکتروسکوپی 1HNMR جهت بررسی نمای متابولیکی و کسب اطلاعات بیوشیمیایی خون انسان سالم و مقایسه متابولوم آن ها با سرم خون بیمار آرتریت روماتوئیدی فعال می باشد. متابونومیکس بر پایه NMR، برای آنالیز سریع نمونه های بیولوژیکی مناسب بوده و روش اسپکتروسکوپی 1HNMR، نسبت به روش های دیگر آنالیز، ارجحیت دارد. آنالیز بیماری به کمک تشدید مغناطیس هسته به تشخیص زود هنگام بیماری نیز منجر می گردد. بدیهی است، این تشخیص زود هنگام می تواند، تاثیر زیادی در کیفیت زندگی و روند بهبود این دسته از بیماران بنماید. در این مطالعه هدف ما بررسی پروفایل متابولیکی سرمی بیماران آرتریت روماتوئید به منظور شناسائی بیومارکر جدید و الگوی متابولیکی در این بیماران می باشد.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی متابولومیکس بیماران آرتریت روماتوئید از سرم خون 16 بیمار که در فاز فعال بیماری آرتریت روماتوئید بودند و 16 فرد سالم که از نظر جنس و سن مشابه گروه بیمار بودند استفاده شد. در تمام نمونه ها، حضور فاکتور روماتوئیدی آرتریت از طریق افزایش در مقدار T1 مایع سینوویال مفصلی نشان داده شده است. در این مطالعه به کمک روش های PCA و PLSDA و همچنین نرم افزارهای کنومکس و کد محاسباتی پرومتب در محیط متلب تمامی متابولیت های موجود در این بیماری را طبقه بندی شد و یافته ها با بانک داده های متابولیتی HNMR (www.metabolomics.ca) مقایسه شد. همچنین آزمون های، ANA (Anti Nucleair Antibody) و Anti ccp (Anti cyclic citrullinated peptide) و اوره نیز به کمک روش الایزا و رنگ سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در این بررسی، مسیرهای متابولیکی که بیشترین تغییرات را داشته اند عبارتند از مسیر بیوسنتز هورمون های استروئیدی، متابولیسم بیوتین، بیوسنتز اسیدهای چرب، مسیر بیوسنتز اسیدهای آمینه والین، لوسین و ایزولوسین و همچنین متابولیسم اسیدهای چرب لینولئیک شناسائی شدند.
    نتیجه گیری
    در بیماری روماتیسم و بیماری های مزمن التهابی، فعال شدن دستگاه دفاعی باعث مصرف بیش ازحد انرژی می گردد، ATP بهترین منبع انرژی درون سلولی است و از مسیرهای گلیکولیزوفسفوریلاسیون اکسیداتیو به دست می آیند. تغییرات مشاهده شده در مسیر سنتز و ورود به سیکل کربس اسیدهای آمینه والین و لوسین و همچنین سنتز اسیدهای چرب آزاد نیز تایید کننده نیاز بالای انرژی می باشد. در این افراد، افزایش سنتز و کاتابولیسم اسیدهای چرب منجر به تولید استیل کوا و سنتز اجسام کتونی می گردد. با توجه به اینکه بیماری روماتیسم زیر گروه های مختلفی داشته، و نیاز به روش های دقیق تری جهت تشخیص می باشد، بنابراین پیشنهاد می گردد با استفاده از الگوی به دست آمده از این مطالعه می توان به پیدایش بیومارکرهای جدید در تشخیص زود هنگام بیماری روماتیسم کمک نمود.
    کلیدواژگان: متابونومیکس، اسپکتروسکوپی NMR، PLSDA، PCA، Pattern recognition و آرتریت روماتوئید
  • ماریا ظهیری، منصوره موحدین *، سیدجواد مولا، مهرداد نوروزی نیا، محمدرضا نوروزی، ناصر امیرجنتی صفحات 150-160
    زمینه
    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی پایه اسپرم-زایی انسان می باشند. با توجه به شمار اندک و نبود شاخص اختصاصی، مطالعه پیرامون ویژگی ها و عملکرد این سلول ها در شرایط داخل آزمایشگاهی می تواند در درک بیولوژی باروری مردان کمک کننده باشد. بررسی کنونی به منظور ارزیابی تاثیر هم کشتی با سلول های سرتولی بر میزان کلونی زایی و بیان تعدادی از ژن های اختصاصی سلول های جنسی مردان در شرایط داخل آزمایشگاهی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    سلول های بیضه ای با استفاده از روند هضم آنزیمی دو مرحله ای و استفاده از صفحات تمایزی،از بیوپسی های بیضه جداسازی شدند. دو سیستم کشت به صورت هم کشتی با سلول های سرتولی خود فرد و کشت سلول های اسپرماتوگونی بدون هم کشتی (به عنوان گروه کنترل) طراحی شد. طی سه هفته کشت تعداد و قطر کلونی های حاصل ارزیابی شد. بیان اینتگرین آلفا 6، اینتگرین بتا 1 و PLZF به عنوان شاخص های اختصاصی سلول های جنسی با استفاده از Real time PCR مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS ویرایش 16 و بامحدوده اطمینان 95 درصد مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد هم کشتی با سرتولی به طور معنادار منجر به افزایش تعداد و قطر کلونی های حاصل از سلول های اسپرماتوگونی طی دوره کشت نسبت به گروه کنترل شد (05/0>P). همچنین میزان بیان مارکرهای سلول های بنیادی جنسی تحت بررسی در طی هفته های دوم و سوم، در گروه هم کشتی نسبت به گروه کنترل به طور معنادار بالاتر بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثرات بهینه سلول های سرتولی بر روی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، به نظر می رسد بهره مندی از سیستم هم کشتی با سلول های سرتولی می تواند به عنوان روش مناسبی به منظور غنی سازی سلول های اسپرماتوگونی انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی اسپرماتوگونی انسان، کلونی زایی، کشت، بیان ژن
  • اسکندر رحیمی *، نادیا بلاغی اینالو، سمیه صفاری، فرناز پیروزان، علیرضا رحیمی صفحات 161-172
    زمینه
    مقدار طبیعی هورمون گرلین و انسولین در تعادل انرژی، کنترل و تنظیم وزن بدن و پیشگیری از بیماری دیابت نوع 2 نقش مهمی دارند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر دوازده هفته فعالیت بدنی همراه با مصرف مکمل امگا 3 بر تغییرات سطوح سرمی هورمون های گرلین و انسولین در زنان جوان بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی 60 زن جوان به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. (مکمل و فعالیت، فعالیت تنها، مکمل تنها و کنترل). آزمودنی های گروه مکمل و فعالیت و گروه فعالیت تنها، 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته در برنامه تمرینی بسکتبال زیر نظر مربیان متخصص شرکت کردند. از آزمودنی ها در گروه مکمل- فعالیت و گروه مکمل تنها خواسته شد روزانه 3 عدد کپسول یک گرمی امگا -3 به مدت 12 هفته مصرف کنند. در حالت پایه و در انتهای 12 هفته ویژگی های آنتروپومتریکی و میزان هورمون های گرلین و انسولین به وسیله نمونه خونی و با شرایط مشابه بعد از 8-12 ساعت ناشتا و قبل از صرف صبحانه به روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون کولموگرف- اسمیرنوف جهت طبیعی بودن داده ها و برای مقایسه میانگین های دو گروه از آزمون تی و مقایسه گروه ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. یافته های تحقیق با نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد بررسی قرار گرفت
    یافته ها
    میانگین سنی آزمودنی ها 89/1±14/23 سال و وزن 5/08±45/60 کیلوگرم بود. یافته های آزمون آنالیز واریانس نشان داد که متعاقب 12 هفته فعالیت میزان گرلین تام و انسولین به ترتیب در گروه های مکمل و فعالیت (000/0=P، 000/0=P)، فعالیت (000/0P=، 000/0P=) و مکمل (044/0P=، 017/0P=) افزایش و کاهش معنی داری یافت. در گروه کنترل اختلاف معنی داری در سطوح سرمی گرلین (740/0P= و انسولین (108/0P=) در پس آزمون نسبت به پیش آزمون مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید فعالیت بدنی تنها و فعالیت بدنی همراه با مصرف مکمل امگا -3 سبب تغییر معنی دار بر سطوح هورمون های گرلین و انسولین نمونه های آماری می گردد. این تغییرات ممکن است به کنترل و پیشگیری از بیماری دیابت و عوارض حاصل از آن کمک کند.
    کلیدواژگان: گرلین تام سرم، انسولین، امگا، 3، فعالیت بدنی، زنان جوان
  • آرش خاکی*، ایرج سهرابی حق دوست، معرفت غفاری نوین، یدالله آذرمی، مهناز حیدری صفحات 173-181
    زمینه
    آنتی بیوتیک های خانواده فلوروکینولون بر روی بیماری های حاصل از باکتری های گرم منفی بسیار موثر عمل می کنند در حال حاضر اکثر کشورهای دنیا از این دارو استفاده می کنند. هدف از انجام تحقیق فوق، پی بردن به اثرات داروی ciprofloxacin در طول دوره اسپرماتوژنز در Rat بوده است.
    مواد و روش ها
    20 عدد رت نر نژاد ویستار، به دو گروه (10=n) کنترل و(10=n) تحت مطالعه تقسیم شدند. هر دو گروه تحت مطالعه، و کنترل در شرایط یکسان از لحاظ مکان و محل زندگی و نوع ماده غذایی و آب آشامیدنی نگهداری می شدند و فقط گروه تحت مطالعه در مقایسه با گروه کنترل از دوز درمانی داروی ciprofloxacin به میزان 5/12 میلی گرم برکیلوگرم در طول 60 روز (طول دوره اسپرماتوژنز) به صورت محلول در آب آشامیدنی استفاده کردند. در پایان روزهای تیمار (روزهای چهل و هشتم و شصتم) از جهت سنجش میزان تستسترون از ناحیه دمی 5 سی سی از هر سر موش صحرایی خون گیری به عمل آمد. جهت ارزیابی مراحل مختلف اسپرماتوژنز از بافت بیضه در روز شصتم نمونه برداری شد و توسط فرمالین 10 درصد بافر نمونه ها تثبیت گشتند.
    یافته ها
    طبق مشاهدات در زیر میکروسکوپ نوری و آنالیز انجام شده آماری، درصد لوله های سیمینیفر در گروه کنترل به میزان معنی داری (05/0P<) سالم و نرمال بودند و به عبارتی در مرحله دهم (SC 10) قرار داشتند. از سوی دیگر درصد لوله های منی ساز موجود در گروه تحت مطالعه حضور سلول های سرتولی، توقف بلوغ سلول های اسپرماتوسیت اولیه، اختلال در تفکیک و تمایز اسپرماتیدها هیپو اسپرماتوژنز را نشان می داد که این یعنی لوله های سیمینیفر از لحاظ تکاملی در مراحل Sc 2، Sc 5-4 و Sc 9-6 واقع بودند. میزان هورمون تستسترون در گروه تحت مطالعه در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود (05/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله در گروه تحت مطالعه و مقایسه آن با گروه کنترل نشان داد که میزان تستسترون کاهش یافته بود و تحت آنالیز آماری این یافته ها به میزان (05/0p<) معنی دار بود. از آنجا که طبق تحقیق ما داروی ciprofloxacin با تخریب لوله های سیمینیفر و تاثیر آن بر تکامل مراحل مختلف ده گانه اسپرماتوژنر دارای اثرات منفی بر روی بلوغ اسپرماتوسیت ها بوده و سبب کاهش هورمون تستسترون در روز شصتم نسبت به روز چهل و هشتم بود، لذا احتمال می رود که مصرف طولانی مدت این دارو سبب کاهش میزان تستسترون و آسیب سلول های قاعده ای گردد و تکامل مراحل اسپرماتوژنز تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلیدواژگان: سیپرو فلوکساسین، تکامل لوله های سیمینیفر، تستسترون، اسپرماتوژنز
  • سیده فهیمه موسوی، فاطمه فتوحی *، آتنا یوسفی، بهرخ فرهمند، بهناز حیدرچی، رضوان توکلی، معصومه توسطی خیری صفحات 182-190
    زمینه
    ویروس انفلوانزا پاتوژن تنفسی مهمی است که سالانه منجر به درصد بالایی از بیماری و مرگ ومیر می شود. ویروس جدید A/H1N1 (Novel) که در سال 2009 جمعیت زیادی از مردم جهان را درگیر کرد، از بازآرایی ژنوم سه نوع ویروس انفلوانزای انسانی، خوکی و پرندگان به وجود آمده است. با توجه به نقش مهم هماگلوتینین (HA) در عفونت زایی ویروس انفلوانزا، تعیین توالی ژنوم این پروتئین و بررسی تغییرات آن ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه ژن HA ویروس A/H1N1 Novel جدایه ی ایران جداسازی و بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی، ژنوم ویروس از نمونه های مستقیم بیمار مبتلا به انفلوانزای Novel AH1N1 که با روش Real-timePCR و بر پایه پروتکل بین المللی در آزمایشگاه تحقیقات انفلوانزای انستیتو پاستور به تایید رسیده بودند، استخراج شد و طول کامل ژنوم HA با استفاده از پرایمرهای اختصاصی به روش One step-RT-PCR تکثیر یافت. ژنوم تکثیر یافته بعد از کلونینگ در ناقل pGEM-T Easy، با آنالیز آنزیمی و تعیین توالی تایید گردید.
    یافته ها
    طول کامل ژن بیان کننده پروتئین HA به کمک PCR از نمونه های بیمار جدا شد و پس از الکتروفورز و مشاهده قطعه مورد انتظار 1777 جفت بازی، استخراج از ژل صورت گرفته و سپس در ناقل pGEM-T Easy کلون و تعیین ترادف شد. توالی حاصله با استفاده از نرم افزار chromas ویرایش 45/1 مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا با کد دستیابی «1/419001 HQ»در بانک ژنی ثبت گردید.
    نتیجه گیری
    نتایج آنالیز نوکلئوتیدی نشان داد که توالی فوق با تمام سکانس های گزارش شده از سراسر دنیا از جمله سویه توصیه شده برای واکسن مطابقت دارد.
    کلیدواژگان: انفلوانزا، هماگلوتینین، پاندمی 2009، توالی یابی، بانک ژن
  • فریال منصف، صابر خدابنده *، ایرج نبی پور صفحات 191-200
    زمینه
    کاربرد کونوتوکسین ها به عنوان نوروکسین و سیتوتوکسین در علم پزشکی امروزی کاملا مشهود است. این توکسین ها توسط دستگاه تولید سم حلزون های دریایی تولید شده و به شکارشان تزریق می گردند. برای به دست آوردن و شناخت این توکسین ها شناخت ساختار اندام تولید کننده و روند ساخت آن ها در این اندام لازم است.
    مواد و روش ها
    تعداد شش نمونه Conus coronatus در زمستان 1391 در سواحل بین جزر و مدی جزیره قشم جمع آوری شدند. دستگاه تولید سم پس از جداسازی به مدت 24 ساعت در محلول بوئن فیکس شده و سپس به اتانول 70 درصد انتقال داده شد. پس از آبگیری و پارافینه کردن و قالب گیری، توسط میکروتوم برش زده شد و پس از تهیه لام و رنگ آمیزی با استفاده از روش بافت شناسی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی مقاطع تهیه شده نشان داد که حباب سم دارای ساختار عضلانی می باشد و در وسط، مجرایی دارد که موادی در حال خروج از سلول های پوششی آن دیده می شود. مجرای سم شامل لایه ی خارجی از بافت هم بند همراه با عضله، لایه ی داخلی از یک لایه سلول اپیتلیالی استوانه ای با هسته ی قاعده ای و بخش داخلی لومن که با گرانول ها پر شده اند. پس از بررسی تصاویر مشاهده شد که گرانول ها در قسمت منتهی به حلق دارای تعداد بیشتر اما سایز کوچک تری هستند. هسته های جدا شده و رها شده به لومن در هر سه بخش مجرای سم مشاهده شد. در برش های کیسه ی رادولا، تعداد زیادی رادولا مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    حباب سم نقش ترشحی ضعیفی دارد و مجرای سم، در قسمت منتهی به حباب سم، دارای گرانول های درشت تر و بالغ تر است و ترشح هولوکرین در سراسر مجرای سم انجام می شود. مناسب ترین بخش برای استخراج کونوتوکسین ها قسمت منتهی به حباب سم تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: حلزون مخروطی، حباب سم، مجرای سم، جزیره قشم، رادولا، سم
  • محمد مهدوی *، معصومه حسین نژاد، مسعود وهابی مقدم صفحات 201-206
    زمینه
    تعیین میزان پرتودهی در برش نگاری رایانه ای (CT) جهت تعریف دز مرجع، کنترل کیفی مراکز CT و برآورد خطر ابتلا به سرطان ناشی از تابش ضروری است
    مواد و روش ها
    توزیع پرتودهی ناشی از آزمون های CT سر و قفسه صدری در مرکز CT بیمارستان رازی رشت، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان، توسط فانتوم های هم ارز بافت با استفاده از دوزیمترهای گرماتاب (TLD) صورت گرفت. فانتوم های سر و تنه با ابعاد استاندارد با تعبیه 4 حفره پیرامونی و 1 حفره مرکزی، برای جاسازی دزیمترهای گرماتاب مورد استفاده قرار گرفت. تراشه های کوچک P، Cu، Mg: LiF به دلیل هم ارزی تقریبی با بافت نرم، حساسیت زیاد، روند پاکسازی ساده و منحنی درخشش غیر پیچیده به عنوان بلور گرماتاب برگزیده در این پروژه بود.
    یافته ها
    با استفاده از داده های حاصل میزان شاخص دز برش نگاری رایانه ای (CTDI) برای سر 85/52 میلی گری، برای تنه 15/68 میلی گری و شاخص دز وزنی برای سر 67/13 میلی گری و برای تنه 94/16 میلی گری برآورد شد.
    نتیجه گیری
    دزهای دریافتی در سی تی اسکن نسبت به شیوه های دیگر پرتونگاری نسبتا بالا هستند و با افزایش شدت جریان، میزان دز افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: دز، سی تی اسکن، فانتوم، دزیمترهای گرماتاب، شاخص دز برش نگاری رایانه ای
  • سید عباس حسینی* صفحات 207-214
    زمینه
    مواد پرتوزای طبیعی با گسیل دائمی پرتو و ورود به بدن از طرق مختلف سبب بیماری می شوند. در صورتی که پرتو به میزانی بیش از معیار تعیین شده توسط کمیته بین المللی حفاظت در برابر تابش باشد ایجاد نوعی بیماری یا مرگ خواهد کرد. این مطالعه به این منظور انجام گرفت تا مقدار پرتوزایی در آب، خاک و هوای شهر چابهار از استان سیستان و بلوچستان سنجیده شود.
    مواد و روش ها
    جهت تحقیقات رادیواکتیویته آب، هوا و خاک چند نقطه شهر چابهار انتخاب شد. مطالعات پرتوزایی آب آشامیدنی در محلی بنام بندرگاه و میدان شهر و نیز تحقیقات خاک در روستای طیس و شیلات و همچنین پرتوزایی هوا در نقاط مذکور انجام گرفت. اندازه گیری پرتوزایی توسط تکنیک اسپکترومتری گاما با استفاده از آشکارساز گاما از نوع ژرمانیوم با خلوص بالا انجام شد.
    یافته ها
    متوسط غلظت اکتیویته پتاسیم 40، رادیم 228 و توریم 232 در خاک و رادیم 228 در آب آشامیدنی و آب مصرفی گیاه اندازه گیری شد. متوسط غلظت مواد پرتوزای خاک 5/34±450 بکرل بر کیلوگرم پتاسیم 40، 5/2±5/28 بکرل بر کیلوگرم رادیم 228 و 6/2±3/24 بکرل بر کیلوگرم توریم 232 بود. در آب آشامیدنی میزان غلظت رادیم 228 کمتر از 2 میلی بکرل بر لیتر بود که در مقایسه با حد استاندارد جهانی (ICRP) ایجاد بیماری نمی کند و حدودش کمتر است. میزان دوز جذبی در هوا 20- 5/485 نانوگری بر ساعت و میزان دوز موثر بین 5/24 تا 596 میکروسیورت بود.
    نتیجه گیری
    اختلاف چشمگیری در مورد پتاسیم 40 و توریم 232 و رادیم 228 نسبت به متوسط بعضی از نقاط جهان وجود داشت که ممکن است به سبب عوامل مختلفی مانند توده میکروبی یا مواد آلی موجود باشد. البته این منطقه کمترین تابش در مقایسه با متوسط جهانی را داشت.
    کلیدواژگان: تابش، خاک، آب، پرتوزایی محیط، پتاسیم 40، رادیم 228، توریم 232، رادیواکتیویته، رادیونوکلئید
  • فرحزاد جباری آزاد، افشین شیرکانی *، رضا فریدحسینی صفحات 215-222
    زمینه
    نشانگان آلرژی دهانی شامل علائم ازیاد حساسیت فوری وابسته به ایمونوگلوبولین E، به علت واکنش متقاطع بین پروتئین های گرده گیاهان، میوه ها و سبزیجات تازه پس از خوردن آن ها می باشد. این نشانگان در 40 تا80 درصد بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی وجود دارد. تاکنون بررسی های اندکی در مورد رینیت آلرژیک فصلی و میزان ابتلا به نشانگان آلرژی- دهانی انجام گرفته است. هدف مطالعه حاضر شناخت هر چه بیشتر این نشانگان می باشد که سبب درمان به هنگام و بهبود کیفیت زندگی بیماران می گردد
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی که به صورت آینده نگر انجام شد، 103 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی در مرکز تحقیقات آلرژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد وارد پژوهش شدند. حساسیت به آلرژن های هوایی با آزمون پوستی پریک ارزیابی شد و پاسخ مثبت 3 میلی متر بیشتر از کنترل منفی تعریف گردید. برمبنای شرح حال آلرژی غذایی و آزمون پوستی پریک مثبت جهت تایید تشخیص برای بیماران آزمایش چالش غذایی به صورت یکسو کور انجام شد. در نرم افزار آنالیز آماری SPSS ویرایش 5/11 با کمک آزمون های آماری کای مربع، و تی زوجی هم مقایسه شدند. همچنین P کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از 103 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی 63 بیمار (2/61 درصد) با میانگین سنی 6/10±8/28 سال مبتلا به نشانگان آلرژی-دهانی و 40 بیمار (8/38 درصد) با 2/13±8/26 سال به آن مبتلا نبودند. میانگین سال های ابتلا به بیماری در گروهی که نشانگان آلرژی دهانی داشتند 9/5±7 سال و در گروه مقابل 4±5 سال بود که به طور معناداری تفاوت داشت (04/0-03/0=CI، 03/0=P). این نشانگان در زنان و بیمارانی که هم زمان آسم و کنژنکتیویت آلرژیک داشتند، بیشتر بود اما رابطه آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که همه بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک فصلی مبتلا به نشانگان آلرژی دهانی نمی شوند ولی به طور معناداری طول دوره رینیت آلرژیک فصلی با افزایش ابتلا به نشانگان آلرژی دهانی همراه بود. اگر چه مطالعات بیشتر همراه با چالش غذایی دوسوکور و کنترل شده با پلاسبو پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: نشانگان آلرژی دهانی، رینیت آلرژیک فصلی، آزمون چالش غذایی
  • محمدکاظم شریفی یزدی، محمدتقی حقی آشتیانی، بهرام نیک منش، محمد مهدی سلطان دلال * صفحات 223-232
    زمینه
    سپتی سمی شایع ترین علت مرگ ومیر در کشورهای عقب مانده و در حال رشد در نوزادان به خصوص در هفته اول زندگی و کودکان خردسال می باشد. هدف از این بررسی تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی عوامل باکتریال مولد سپتی سمی در بخش های اطفال و نوزادان در مرکز طبی کودکان بوده است.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه از نوع توصیفی است که طی 8 ماه از مهر 90 الی خرداد 91، 216 نمونه کشت خون با علائم سپتی سمی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها با استفاده از محیط غنی کننده BHI و تلقیح بر محیط های کشت آگارخوندار و مک کانکی آگار در گرم خانه 35 درجه سانتی گراد نگهداری و سپس کلونی های مشکوک با آزمون های افتراقی بیوشیمیایی تشخیص داده شدند. همچنین جهت تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های جدا شده از روش دیسک دیفیوژن استفاده گردید. آنالیز نتایج به کمک امار توصیفی و نرم افزار SPSS ویرایش 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 55 مورد (46/25 درصد) از نمونه های کشت خون مورد بررسی مثبت شدند. شایع ترین باکتری های گرم منفی و مثبت جدا شده از کشت خون با برتری باکتری های گرم منفی به ترتیب فراوانی عبارت بودند از: اشریشیا کلی 42/31 درصد، استافیلوکوکوس اورئوس 86/22 درصد و کلبسیلا پنومونیه 20 درصد. از نظر حساسیت آنتی بیوتیکی مقاومت استافیلوکوکوس ها به آنتی بیوتیک ها بالا بود، به گونه ای که همه صد درصد به پنی سیلین مقاومت نشان دادند. از بین گونه های آنتروباکتریاسه نیز بیشترین حساسیت به نورفلوکساسین، آمیکاسین، توبرامایسین بود و همه به آمپی سیلین مقاومت داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان می دهد بیشترین آلودگی در بخش کودکان ناشی از باسیل های گرم منفی است و نورفلوکساسین موثرترین آنتی بیوتیک جهت درمان بوده است.
    کلیدواژگان: سپتی سمی، نوزادان، عوامل باکتریال، مقاومت آنتی بیوتیکی
  • مهبد ابراهیمی*، زهرا بحرانی نژاد صفحات 233-242
    زمینه
    حضور زنان شاغل باردار در محیط اجتناب ناپذیر می باشد. شرایط شغلی زنان باردار در محیط های کاری متفاوت است و سطوح متفاوتی از خستگی های شغلی را ایجاد می کند. زایمان زودرس یکی از مشکلات عمده ای است که متخصصین زنان و زایمان در طی روند پیگیری یک حاملگی با آن مواجه هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر خستگی های شغلی بر روی بروز پدیده زایمان زودرس بود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه آینده نگر 287 زن شاغل در کارگاه های صنعتی یک جامعه شهری با حاملگی اول و تک قلو با سن حاملگی 24-22 هفته شرکت کرده اند. از این افراد درخواست شده که تعداد ساعات کاری خود را در هفته اعلام کرده و به سئوالات پرسشنامه استاندارد تعیین کننده منبع خستگی شغلی پاسخ دهند. بر اساس این پرسشنامه، 5 منبع خستگی شغلی بدین صورت تعریف شده است: 1- وضعیت جسمی در هنگام انجام کار، 2- کار با ماشین های صنعتی، 3- فعالیت های جسمی، 4- استرس های روانی و 5- استرس های محیطی. افراد فوق تا زمان زایمان پیگیری شدند و اطلاعات بآزمون های آماری مجذور کای و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از میان 5 منبع خستگی شغلی تنها یک منبع با افزایش خطر زایمان زودرس ارتباط مستقیم داشت و آن وضعیت جسمی در هنگام انجام کار بود (019/0=P). بین هیچ کدام از منابع خستگی شغلی و پارگی زودرس پرده های جنینی ارتباط آماری معنی دار به دست نیامد. بین افزایش ساعات کاری با زایمان زودرس و یا پارگی زودرس پرده های جنینی ارتباط آماری معنادار وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    وجود ارتباط بین منابع خستگی شغلی و زایمان زودرس می تواند پیام هشدار دهنده ای برای کارفرماها جهت توجه بیشتر به وضعیت شغلی زنان باردار باشد.
    کلیدواژگان: حاملگی، دردهای زودرس زایمانی، پارگی زودرس پرده های جنینی، خستگی شغلی
|
  • Zabihollah Azizi, Soheila Mansoorpoor, Asma Sabzehvarifard, Sadaf Asaie, Gholam Hossein Ranjbar Omrani * Pages 107-119
    Background
    Diabetes mellitus (DM) is the most common metabolic disorder، with defective insulin secretion or insulin receptor function، or both. We examined the protective effect of estradiol against the destruction of pancreatic β-cells by streptozotocin (STZ).
    Material And Methods
    This empirical research involved 56 adult female rats (180-200 g) randomized to: group 1، food and water; group 2، olive oil injection; group 3، STZ-induced DM; group 4، castrated rats; group 5، gonadectomy + STZ; group 6، gonadal hormone + STZ; group 7، gonadal hormone + STZ + gonadal hormone. Estradiol valerate was injected intramuscularly (5 mg/kg in group 6، 4 weeks before DM induction، and 5 mg/kg in group 7، 4 weeks before and 2 weeks after DM). Diabetes was induced by 60 mg/kg، intraperitoneal STZ (STZ; 20130 Sigma-Aldrich) in citrate buffer. Data were analyzed using SPSS 16 software.
    Results
    In groups 6 and 7 (estradiol) blood glucose was higher than in groups 3and 5 and in group 7 was significantly higher (P ≤ 0. 05). Groups 6 and 7 also had higher serum insulin concentrations (P ≤ 0. 05) and absolute numbers of islet cells (P≤ 0. 05) compared to groups 3 and 5.
    Conclusion
    Estradiol exerted a protective effect against early STZ-induced apoptotic damage to pancreatic β-cells.
    Keywords: estradiol, pancreas, streptozotocin, stereology
  • Mitra Khademosharie, Seyed Alireza Hosseini-Kakhk *, Mohammad Reza Hamedinia, Tayyebeh Amiri Parsa Pages 120-129
    Background
    Lipoprotein lipase (LPL) is a key enzyme in lipid metabolism، and has important role for uptake of lipoproteins from plasma. The effect of acute exercise on adipose tissue LPL is not yet elucidated. The purpose of this study was to evaluate the response of adipose tissue LPL activity and its mRNA to acute exercise in male Wistar rats.
    Material And Methods
    Twenty four male Wistar rats (weight: 388±31 g) randomly divided into 2 groups: control (n=12) and trained (n=12). The exercised rats ran on treadmill for 120 minutes (18 m/min). After anesthetizing and killing the rats، blood and epididymal fat pad samples were taken at 0، 2، and 24 h after exercise. Semi-quantitative RT-PCR was used to measure LPL mRNA level in adipose tissue. Data were analyzed with using repeated measurment ANOVA. The alpha level was established at P<0. 05.
    Results
    The results showed that adipose tissue LPL mRNA significantly increased immediately (F=14. 98، P=0. 01)، 2 (F=3. 97، P=0. 01)، and 24 (F=2. 48، P=0. 001) hours after exercise in comparison with control. Also، LPL activity in adipose tissue significantly increased immediately (F=2. 06، P=0. 02)، 2 (F=3. 05، P=0. 001)، and 24 (F=0. 729، P=0. 003) hours after exercise.
    Conclusion
    Elevation of adipose tissue LPL activity following acute exercise means up to 24 after exercise plasma triglyceride reduced and deposited in adipose tissue. These confirmed the positive effect of even one session of exercise on lipid metabolism.
    Keywords: Endurance exercise, lipoprotein lipase (LPL), Wistar rat, adipose tissue
  • Azadehsadat Azadbakhsh, Mohammad Reza Sam *, Farah Farrokhi, Alireza Zomorodipour, Ali Akbar Haddad Mashahrizeh, Aram Mokarizadeh Pages 130-140
    Background
    Mesenchymal stem cells (MSCs) are appropriate target for gene and cell-based therapy of hemophilia B patients. MSCs possess several unique properties such as capability of differentiating into multiple lineages and lower immunogenecity in transplant procedure that make them attractive candidates for cell and gene therapy. One of the challenges in the gene therapy is the low expression level of transgene. To improve expression، strong regulatory elements in the context of vectors could contribute to improve efficacy of gene therapy strategies. In this study four human factor IX (hFIX) -expressing plasmids equipped with various combination of human -globin (hBG) introns and Kozak sequence were transfected into the MSCs and expression of the hFIX was evaluated in vitro.
    Material And Methods
    MSCs were obtained from tibias and the femora of rats and phenotypic characterization of the MSCs was determined by flow cytometry. Four hFIX-expressing plasmids were introduced into the culture-expanded MSCs using transfection agent. 48 hours after transfection، ability of the MSCs for expression of the hFIX and efficacies of the plasmids were evaluated by performing sandwich ELISA on cultured media as well as semi-quantitative RT-PCR. All analyses were performed with One-way ANOVA using SPSS software.
    Results
    The highest expression level of the hFIX was obtained from intron-less and hBG intron-I containing construct. The highest biological activity was obtained from hBG intron-I،II containing construct.
    Conclusion
    Successful expression of the hFIX was obtained from recombinant MSCs. MSCs were able to splice heterologous hBG intron-I from the hFIX-cDNA. Application of thehBG introns reduced the hFIX expression levels، probably due to improper splicing of the hBG introns.
    Keywords: mesenchymal stem cells, hemophilia B, human factor IX, plasmid, human ?, globin introns
  • Mohammad Arjmand, Atoosa Golshahi, Ali Movahed *, Azam Amini, Ziba Akbari Pages 141-149
    Background
    Rheumatoid arthritis (RA) is a chronic، systematic inflammatory disorder that may affect many tissues and organs، but principally attacks synovial joints and it is a common rheumatic disease with many subtypes. Nuclear Magnetic resonance (1H NMR) spectrometers with high sensitivity، resolution and dynamic range has permitted the rapid، simultaneous investigation of complex mixtures of endogenous or exogenous components present in biological materials. Metabonomics is the systematic study of chemical finger print resulted from cell reactions and could be used as a new biomarker for early disease diagnosis. In the present investigation، we studied serum metabolic profile in rheumatoid arthritis (RA) in order to find out the metabolic finger print pattern of the disease.
    Materials And Methods
    In our metabonomics study serum samples were collected from 16 patients with active RA، and from equal number of healthy subjects. They were evaluated during a one-year follow-up with the assessment of disease activity and 1H NMR spectroscopy of sera samples. In all the cases، the presence of active rheumatoid arthritis was shown by an increase in the T1 values of the synovium of the joints. We specified and classified all metabolites using PCA، PLSDA chemometrics methods. Chenomx (Trail Version) and ProMetab codes in Matlab software environments were used for our data analysis. Results were compared with the NMR metabolite data bank (www. metabolomics. ca). Anti-CCP، ANA and urea were also analyzed by ElISA and colorimetric methods respectively.
    Results
    The most changes identified in this study were in the biosynthesis pathways of steroid hormones، biotin، fatty acids، amino acids (Leucine، Valin and isoleucine) and also linoleic acid.
    Conclusion
    In rheumatoid arthritis disease، the activation of the immune system consumes larg amounts of energy. The main donor of free energy in cells is ATP، which is generated by both glycolysis and oxidative phosphorylation. Changes in amino acids and free fatty acids biosynthesis pathways confirm the high energy utilization. In this disease، the increase in free fatty acid metabolism leads to production of Acetyl CoA and ketone bodies. Since there are many diseases subtype in rheumatoid arthritis، more sensitive diagnostic method is required. The result of our investigation suggests that metabolome profiling method could be used as a new biomarker for early diagnosis of rheumatoid arthritis disease.
    Keywords: Metabonomics, rheumatoid arthritis, NMR spectroscopy, PCA, PLSDA, Pattern recognition, metabolic finger
  • Maria Zahiri, Mansooreh Movahedin *, Seyyed Javad Mowla, Mehrdad Noruzinia, Mohammad Reza Noroozi, Naser Amirjanati Pages 150-160
    Background
    Human spermatogonial stem cells (SSCs)، are the foundation of spermatogenesis. Because of low number and lack of significant marker in human SSCs، studying their characteristics، could provide better understanding about the biology of male fertility. This study was designed to examine the effects of in vitro co-culture with sertoli cells on SSC colonization and germ cells specific gene expression of human spermatogonial stem cells.
    Material And Methods
    Testicular cells were isolated from testis biopsies by using two step enzymatic digestion and differential plating. two culture system were designed: co-culture with patient Sertoli cells and culture of SSC without co-culture (as control group). The number and diameter of colonies were evaluated during 3 weeks of culture. The expression of alpha 6 integrin، beta1 integrin and PLZF، as germ stem cell specific markers، was assessed using quantitative RT-PCR. Statistical analysis was performed using one way ANOVA in SPSS vesion 16 software with 95% Confidence interval.
    Result
    Our results were showed that the number and diameter of colonies increased significantly in co-culture with sertoli cells (P<0. 05). The expression profile of genes in 2nd and 3rd weeks of culture revealed that there is significant higher expression of germ stem cell markers in our co-culture group versus control group.
    Conclusion
    Based on the optimal effects of sertoli cells on spermatogonial stem cells، co culture of the human SSCs with the feeder layer sertoli may be used as a suitable method for the enrichment of human spermatogonial stem cells.
    Keywords: human Spermatogonial Stem Cells, Colony Formation, Culture, gene expression
  • Eskandar Rahimi *, Nadia Balaghy Ainanlo, Somayyeh Safari, Farnaz Pirozan, Alireza Rahimi Pages 161-172
    Background
    Normal levels of ghrelin and insulin hormones play an important role in energy-balance، weight control and preventing type 2 diabetes. The purpose of this study was to evaluate the effects of twelve weeks physical activity with omega-3 supplementation consumption on insulin and ghrelin hormones in young women.
    Materials And Methods
    In this semi-experimental study 60 young women aged 19-25 years randomly divided into four groups including. (Exercise with supplementation، exercise alone، supplementation alone and control group). Exercise group and exercise- supplementation group followed the basketball training for 12 weeks under the supervision of skillful trainers. Supplementation group and exercise- supplementation group were asked to take 3gram omega-3 capsules per day for 12 weeks. Anthropometric indicators and blood samples were obtained in the morning after an 8-12 hr fast prior to the start of the study and again 12weeks after at the end of the study under the same conditions to measure plasma ghrelin and insulin hormones (Elisa method). Data analysis using tests of Kolmogorov-Smirnov t-test، one-way analysis of variance (ANOVA) conducted through SPSS-16 software.
    Results
    The results of ANOVA test showed that after 12 weeks of study ghrelin and insulin levels in exercise-supplement group، (P=0. 000، P=0. 000)، exercise group (P=0. 000، P=0. 000)، and supplement group (P=0. 044، P=0. 017) significantly increase and decrease respectively. But no significant changes were observed in control group for ghrelin (P=0. 740) and insulin (P= 0. 108) levels before and after the study.
    Conclusion
    Based on the results of this study، physical activity with omega-3 supplementation can create significant changes on the levels of ghrelin and insulin hormones in young women. These changes may help to control and prevent diabetes and its، complications.
    Keywords: ghrelin, insulin, omega, 3, physical activity, young women
  • Arash Khaki *, Iraj Sohrabi Haghdoust, Marefat Ghaffari Novin, Yadollah Azarmi, Mahnaz Heidari Pages 173-181
    Background
    Ciprofloxacin is a synthetic antibacterial agent belonging to the family offluoroquinoloneswith a very broad spectrum against of microbial pathogens، especially Gram-negative infectious diseases، that has been approved in more world-widecountries. The aim of this study was planned to seeeffects of ciprofloxacin after inducement، in rat Spermatogenesis.
    Material And Methods
    The twenty male wistar rat were selected and randomly divided into two groups; control (n=10) and test (n=10). The test group was received 12. 5mg/kg (PO) ciprofloxacin daily for sixty day; however the control group just received plate. In sixtieth day the testis tissue of Rat in both groups were remove and prepared for histomorphomotric study and 5cc blood samples were taken for Testosterone analysis.
    Results
    Light microscopic observation، Score count study in seminiferous tubules confirmed most of tubules were in Score2، Score4-5، Score 6-9، and these scoreswere significantly in P< (0. 05)، and this results confirmed tubular، Sertoli cells syndrome، hypospermatogenisis in experimental group، in other hand most seminiferous tubules in control group was significantly in Score 10 P< (0. 05)، and this dataconfirmed intake tubules. There was a marked decrease in serum testosterone hormone، in experimental group as compared with control group، the statically analysis was fishers method (P<0. 05).
    Conclusion
    Since in our study ciprofloxacin had decreasing side effect on Spermatogenesis developmentin rat، it was suggested that using ciprofloxacin maybe cause harmful effects on seminiferous tubular.
    Keywords: ciprofloxacin, seminiferous tubules development, testosterone, spermatogenesis
  • Seyyedeh Fahimeh Mousavi, Fatemeh Fotouhi *, Atena Yousefi, Behrokh Frarahmand, Behnaz Heydarchi, Rezvan Tavakoli, Masoomeh Tavassoti Kheiri Pages 182-190
    Background
    Influenza virus is a globally important respiratory pathogen causing high degree of morbidity and mortality annually. The novel Influenza virus (A/H1N1) which involved many populations of the world in 2009 is a sort of triple reassortment between swine، bird and human viruses. Given the important role of hemagglutinin in the infectivity of influenza virus، genome sequencing of this protein and investigation of its changes seems necessary.
    Material And Method
    In this experimental study، the viral genome was extracted from clinical throat swab samples، in which the presence of swine influenza genome has been confirmed by Real-time PCR according to WHO protocol in Influenza Research Lab، Pasteur Institute of Iran. Full-length of HA genome was amplified using specific primers by one step-RT-PCR، cloned into pGEM-T Easy vector followed by identification with restriction enzyme analysis and sequencing.
    Results
    Full genome of novel influenza A/H1N1 from clinical samples was amplified by PCR and the expected 1777 bp segment PCR product was visualized by electrophoresis، gel purified، cloned into pGEM-TEasy vector and then sequenced. Analysis of sequencing was accomplished by chromas software (version 1. 45-Australia) and the nucleotide sequence data was deposited in GenBank database under the accession number: “HQ419001. 1”.
    Conclusion
    The result of sequencing was well-matched with the recommended vaccine strain and other registered sequences in NCBI.
    Keywords: Influenza A, Hemagglutinin, Pandemic Flu 2009, sequencing, gene bank
  • Ferial Monsef, Saber Khodabandeh *, Iraj Nabipour Pages 191-200
    Background
    Today use conotoxin as a neurotoxin and cytotoxin in medical science is obvious. These compounds are produced by venomous cone snails. Toxins produced by the venom apparatus of this snail and injected into the prey. To obtain and identification of these toxins، study of venom apparatus and the manufacture formation is necessary.
    Materials And Methods
    In order to study the organ، specimens of C. coronatus were collected from the Coast of Gheshm Island. After dissection were fixed in Bouin''s for 48 hours and transferred to laboratory into 70% ethanol. After dehydration and Paraffin embedded were cutted by microtome and then collected on glass slides and stained then photographed and studied.
    Results
    Observation showed that، the venom bulb was muscular and in their middle part a channel with epithelial cells was observable that secreted some material. Venom duct walls composed of 3 parts including the outer layer of connective tissue with muscle an inner layer of columnar epithelial cells with basal nucleus and the inner lumens which filled by the. Departed nucleus by secretion exist in all 3 part of venom duct. In radula sac sections، lots growing radula were observed.
    Conclusion
    Venom bulb was a weak secretion role and venom duct near the pharynx have a more mature granule than the other part. Holocrine secretion happened in all part of venom duct. Most suitable part for extract the conotoxin was the venom bulb end part.
    Keywords: Conus, Gheshm Island, Toxin, C. coronatus, Radula
  • Mohammad Mahdavi *, Masoomeh Hoseinnezhad, Masoud Vahabbi Moghaddam Pages 201-206
    Background
    Determination of the exposure levels in the computerized tomography (CT) practices is necessary to define the respected national reference levels، quality control of CT centers and the risk assessment for radiation induced cancers.
    Material And Methods
    On the basis of this necessity، the radiation exposure distribution due to common CT practices has been investigated at Razi Hospital CT center in Rasht using tissue-equivalent phantoms and the thermoluminescent dosimeters (TLD). The Head and Thorax phantoms were used with the standard dimensions incorporating holes at the center and edges for TLD placement. Dosimetry was carried out using LiF; Mg، Cu، P small chips due to their relatively tissue equivalence، high sensitivity convenient annealing procedure and the non-complex glow curve.
    Results
    Results showed that CTDI for Head is 52. 85 mGy and for Body is 68. 15mGy. CTDLW for Head is 13. 67 mGy and for Body is 16. 94mGy.
    Conclusion
    In comparison with other radiographical procedures، patient absorbed doses in CT imaging are usually very high. Content of dose is increased by increase of mAs.
    Keywords: Dose, Computed Tomography (CT), Phantom, Thermoluminescent Dosimeters, CTDI
  • Seyyed Abbas Hosseini * Pages 207-214
    Background
    Natural radioactivity exposes radiation so that it goes whole body through different ways and causes diseases leading to death، if it is more than standard amount by ICRP. The aim of this study was to measure the amount of radioactivity in the soil، water and air of Chabahar city in Sistan and Baluchestan province، Iran.
    Material And Methods
    A few locations of city were chosen as a sampling station. The study of drinking water radioactivity was performed in Bandargah and city square. Soil’ radioactivity tested in Tiss village and Shillat. Radioactivity measurement of air was performed in the above-mention places. The radioactivity of drinking water and soil were measured by using a coaxial detector Germanium with high purity.
    Results
    Average concentrations of Ra-228، Th-222 and K-40 in soil; and Ra-228 in piping drinking water and in consumed plant were 450±34. 5 Bq/Kg، 28. 5±2. 5 Bq/Kg، 24. 3±2. 6 Bq/Kg and <2 Bq/L، respectively. The overall results demonstrated low levels of radioactivity (<2 mBq/L)، and less levels of K-40، Ra-228 and Th-232 in soil. The Ra-228 concentrations measured in piping and underground water were generally below the detection limit. As there was lower radioactivity in comparison with international standards، there was not probably any disease. Absorbed dose in air was 485. 5±20 nanoGy/h and effective dose was 596±24. 5، 5 µSv.
    Conclusion
    It is found that there is a significant difference in average of 228Ra، 40K and 232Th in the area relative to some points in the world that may be because of organic matter and microbial biomass. Different factors effect on radioactivity of samples. This region shows the least ionizing radiation.
    Keywords: radiation, soil, water, k, 40, Ra, 228, Th, 232, radioactivity, radionuclides
  • Farahzad Jabbari Azad, Afshin Shirkani *, Reza Faridhosseini Pages 215-222
    Background
    Oral allergy syndrome (OAS) characterized by oral IgE-mediated symptoms، which is caused by cross-reactivity between proteins in pollens، fresh fruit and vegetables. OAS is presents in 40% to 80% of Allergic rhinitis patients. Association between oral allergy syndrome and duration of seasonal allergic rhinitis is not well known. Early treatment of Patients with OAS caused improvement in quality of life and relief of their symptoms.
    Material And Methods
    In this prospective cross-sectional study between March 2012 to September 2012، 103 consecutive patients with seasonal allergic rhinitis were entered to this study. Their sensitizations to common aeroallergens were confirmed by skin prick test (SPT) by three mm more than negative control. According to food allergy history and prick-to-prick test results، we considered 63 of 103 patients for single-blind oral food challenge test. Data analyzed bty SPSS software (ver 11. 5)، and by Chi squeare test and paired T test. P-value lower than 0. 05 was considered as significant.
    Results
    Among studied cases، 63 patients (61. 2%) with 28. 8±10. 6 years old had OAS and 40 (38. 8%) with 26. 8±13. 2 years old not OAS. We found that there was significant difference between duration of seasonal allergic rhinitis in OAS group (7±5. 9 years) and non-OAS group (5±4 years) (P=0. 03، CI=0. 03-0. 04). This syndrome was more in women and patients who had concomitant asthma and allergic conjunctivitis but statistical association was not significant.
    Conclusions
    This study showed that all of the patients with hay fever do not develop OAS. Duration of seasonal allergic rhinitis was associated significantly with oral allergy syndrome. However، further studies with more sample size and double-blind placebo controlled methods might be needed.
    Keywords: Oral allergy syndrome, seasonal allergic rhinitis, Food Challenge Test
  • Mohammad Kazem Sharifi Yazdi, Mohammad Taghi Haghi Ashtiani, Bahram Nikmanesh, Mohammad Mehdi Soltan Dallal * Pages 223-232
    Background
    Septicaemia is a leading cause of morbidity and mortality of infant’s and childerens espicially in first week of their life، both in developed and underdeveloped countries. The aim of this research was to study of bacterial agents causing septicaemia and to determine their antibiotic suseptibility patternes.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study، it was performed during eight months from October 2011 till May 2011. In total 216 blood culture samples of children suspected of septicaemia in children health centre hospital were send to the laboratory for investigation. The bacterial identification was carried out by culturing and conventional biomedical tests. The antibiotic sensitivity tests were performed by disk diffusion method. These data are analyzed by SPSS and the results Expressed as relative frequencies.
    Results
    Out of 216 tested samples 55 (25. 6%) were positive and 161 (74. 54%) negative. The dominated bacteria was Escherichia coli (31. 42%)، followed by Staphylococcus aureus (22. 86 %)، Klebsiella pneumonia (20%))، Staphylococcus epidermidis (14. 28%)، Streptococcus pneumonia (2. 86%)، Salmonella typhi (2. 86%)، Enterobacter cloacae (2. 86%) and Stenotrophomonas maltophilia (2. 86%). In general gram-negative bacteria were isolated more than gram-positive. Staphylococcus bacteria were more resistant to antibiotics than other isolated bacteria، and were 100% resistant to penicillin. The enterobacteriaceae were more sensitive to norfloxacin، amikacin، tobramycin، and they were 100% resistant to ampicillin.
    Conclusion
    The results obtained in this study showed that gram-negative bacteria are more responsible in septicaemia in children ward، and norfloxacin is the more effective antibiotic in comparison with others.
    Keywords: septicaemia, infants, bacterial agent, antibiotic resistance
  • Mahbod Ebrahimi *, Zahra Bahraninejad Pages 233-242
    Background
    The presense of women in workplace is an unavoiding issue in modern world. The women work in different media. Occupational activities are suspected of having an adverse impact on outcomes of pregnancy. Premature delivery is a catastrophic event in course of pregnancy. The aim of the study was to define the incidence of premature delivery in occupationally involved pregnant women.
    Material And Methods
    A total of 287 primigravida women in an urban society with singleton pregnancies at 22 to 24 weeks gestation were enrolled in a prospective study. They worked in industrial manufactures. The patients reported the number of hours worked per week and answered specific questions designed to determine the following 5 sources of occupational fatigue including: 1- posture، 2- work with industrial machines 3- physical exertion 4-mental stress and 5- environmental stress.
    Results
    The risk of preterm delivery increased with standing more than 3 hours during activities in work place (p. value=0/019). There was not a statistically significant relationship between premature delivery and other sources of occupational fatigue. There was not a statically significant relationship between premature rupture of fetal membranes and the sources of occupational fatigue. There was not a statistically significant relationship between premature delivery and increasing number of hours worked per week.
    Conclusion
    The relationship between premature delivery and occupational fatigue may provide guidelines according to pregnant women and their employers can be advised.
    Keywords: pregnancy, premature labor pain, premature ruptured membrane, occupational fatigue