فهرست مطالب

زمین شناسی ایران - پیاپی 27 (پاییز 1392)

فصلنامه زمین شناسی ایران
پیاپی 27 (پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/11/12
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جمال رسولی *، داریوش اسماعیلی، وحید احدنژاد صفحات 3-15

    کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد یکی از بزرگ ترین کمپلکس های نفوذی در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان در غرب ایران است. واحد اصلی سنگ شناسی آن گرانودیوریت است که به وسیله استوک های کوچک کوارتزدیوریتی و مونزوگرانیتی قطع می گردد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی، پارامتر ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین بررسی شد. داده های ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین در تعداد 95 نمونه از واحدهای سنگی مختلف کمپلکس بروجرد، با میزان دگرسانی کانی بیوتیت در مقطع نازک مربوط به این ایستگاه ها با هم مقایسه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مقادیر ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی، SIμ 14 تا SIμ 921 است. همچنین مشخص شد که بین شدت دگرسانی کانی بیوتیت و ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین رابطه عکس برقرار است. داده های ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی مشخص می کند که کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد جزء سنگ های پارامغناطیس بوده و در گرانیت های سری ایلمنیتی ایشی هارا قرار می-گیرد. همچنین با استناد به مطالعات قبلی می توان گفت که دامنه تغییرات مقادیر ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین در پهنه سنندج- سیرجان شمالی حدودا SIμ 200 است و بنابراین کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی از لحاظ مغناطیسی، پارامغناطیس می باشند. در نهایت می توان گفت که در همه کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی بین شدت دگرسانی کانی بیوتیت و ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین رابطه عکس برقرار است. یعنی در هر جایی از کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی که شدت دگرسانی کانی بیوتیت بالا رفته باشد، احتمالا مقدار ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین کاهش یافته است.

    کلیدواژگان: ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین، ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی، دگرسانی بیوتیت، کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد
  • حبیب الله قاسمی*، خدیجه جمشیدی صفحات 17-29
    سنگ های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک، عمدتا به شکل نفوذی و گاهی خروجی، در محدوده استان سمنان و به صورت پراکنده در بخش های مختلف زون البرز شرقی حضور دارند. ترکیب سنگ شناسی آن ها در نمونه های نفوذی، از الیوین گابرو تا مونزونیت و در نمونه های خروجی، الیوین بازالت است. جایگاه درون ورقه قاره ای تشکیل این سنگ ها در نمودارهای تکتونوماگمایی مختلف به تایید رسیده است. همچنین بررسی های ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی، از نشات-گیری ماگمای والد این سنگ ها از ذوب بخشی10 تا 15 درصدی یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت لرزولیت حکایت دارند. ماگمای آلکالن مذکور در فشارهای بیش از 30-25 کیلوبار و از اعماق 100-90 کیلومتری منشا گرفته و در حین صعود و جایگزینی، توسط سنگ های پوسته قاره ای، متحمل آلایش پوسته ای اندکی شده است.
    کلیدواژگان: سنگ های آلکالن بازیک، شمشک، البرز شرقی و ژوراسیک
  • لیلا صالحی*، مریم محمدی سیانی صفحات 31-40
    کربنات های آب شیرین از نظر ویژگی های ژئوشیمیایی به خصوص ویژگی های ژئوشیمی ایزوتوپی با یکدیگر متفاوت هستند. مطالعه ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن یکی از مهم ترین روش های مطالعاتی کربنات ها از جمله تراورتن است. محدوده محلات با داشتن ذخایر عظیم تراورتن بستر چنین مطالعاتی را فراهم می سازد. این منطقه بخشی از پهنه ساختاری ایران مرکزی است. قدیمی ترین واحدهای سنگی منطقه، سازند سلطانیه و جوان ترین آن ها، نهشته های تراورتن است. این نهشته ها با اشکال تپه ای در اطراف محلات برون زد داشته و معادن متعددی را تشکیل می دهند. بر اساس مطالعات ایزوتوپ پایدار اکسیژن و کربن، سنگ های تراورتن به دو دسته تقسیم می شوند: تراورتن های نوع ترموژن و نوع متئوژن. دامنه تغییرات مقادیر ایزوتوپ کربن13 تراورتن های ترموژن از ‰ 4- تا ‰ 8+ متغیر است و تراورتن های متئوژن دارای دامنه تغییرات δ13C (VPDB) از ‰ 0 تا ‰ 11- می باشند. در نمونه های تراورتن محلات، این دامنه بین ‰ 69/1 تا ‰ 70/9 قرار می گیرد که نشان دهنده تراورتن های ترموژن است. به علاوه، راه دیگری که می توان نوع نهشته های تراورتن را از هم تفکیک کرد، تعیین منشا دی اکسید کربن است. به طوری که مقادیر پایین 〖〖δ^13 C〗_(CO)〗_2 آبی که در زمان ته نشست تراورتن وجود داشته است، دلالت بر ترموژن بودن تراورتن دارد. در این منطقه 〖〖δ^13 C〗_(CO)〗_2 برابر با ‰ 47/8- است که ترموژن بودن این نهشته ها را تایید می کند. همچنین با استفاده از ایزوتوپ اکسیژن 18 دمای آب در زمان نهشت سنگ های تراورتن تعیین می شود. دمای نهشت تراورتن آبگرم محلات، 43 درجه سانتیگراد محاسبه شده است. این دما، شاهدی بر ترموژن بودن این نهشته است.
    کلیدواژگان: ایزوتوپ پایدار، تراورتن، ژئوشیمی، محلات
  • کیوان اورنگ، محمد محجل* صفحات 41-53
    مجموعه دگرگونی شورو، واقع در بخش جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان، سه گامه دگرریختی اصلی و دو گامه دگرگونی را متحمل گردیده است که همگی پس از ژوراسیک میانی رخ داده اند. این مجموعه به بخش های چاه گز، چاه انجیر، چاه قند و دوچاه زهرا تقسیم شده است. دگرریختی گامه اول در مناطق چاه گز و چاه انجیر، در بردارنده چین های یال موازی دارای میل کم تا متوسط رو به شمال باختر- جنوب خاور و برگوارگی پیوسته سطح محوری دارای شیب کم تا متوسط رو به شمال خاوری می باشد. چین های محصول دگرریختی گامه دوم، باز تا بسته بوده، میل کم رو به شمال خاور- جنوب باختر داشته و برگوارگی کنگره ای سطح محوری آن ها شیب زیاد به سوی شمال و جنوب دارد. برگوارگی ترکیبی گامه دوم، قائم بوده، راستای شمال خاور- جنوب باختر داشته و به موازات آن در واحدهای شیستی ناحیه چاه گز، پهنه های برشی محلی راستالغز راستگرد توسعه یافته اند. برگوارگی سطح محوری چین های مراحل اول و دوم با تبلور و آرایش بلورهای مسکویت مشخص شده و شرایط دما- فشار پائین رخساره شیست سبز را نشان می دهند. در دگرریختی گامه سوم، چین ها ایستاده و دارای میل کم (در ناحیه چاه انجیر) تا متوسط (در ناحیه چاه گز) رو به شمال باختر هستند. در منطقه دو چاه زهرا، دگرریختی گامه اول به دو بخش قابل تفکیک است: گامه نخست با فعالیت پهنه های برشی شکل پذیر راستالغز با راستای کلی خاوری- باختری و جای گیری هم زمان گرانیت دوچاه زهرا مشخص می شود. در گامه دوم، چین های دارای محور با میل کم رو به شمال باختر و جنوب خاور با سطوح محوری دارای شیب متوسط رو به جنوب تا قائم تشکیل شده و پهنه-های برشی شکل پذیر را با محور موازی با خطواره کششی چین می دهند.
    کلیدواژگان: چند دگرریختی، سیرجان، گرانیت میلونیتی، مجموعه دگرگونی شورو
  • یعقوب نصیری، اسدالله محبوبی، سید رضا موسوی حرمی، احمدرضا خزایی، بیژن یوسفی یگانه صفحات 55-74
    سازند امیران به سن کرتاسه بالایی – پالئوسن در منطقه لرستان حوضه زاگرس گسترش دارد. به منظور مطالعه محیط رسوبی سازند امیران در ناحیه لرستان، دو برش چینه شناسی (برش نمونه و پیرشمس الدین) اندازه گیری و نمونه-برداری شده است. ضخامت این دو برش به ترتیب 890 و 920 متر است. مرز زیرین این سازند در برش نمونه با سازند گورپی مشخص و مرز بالایی آن با سازند تله زنگ تدریجی است. این سازند شامل مجموعه ای از لیتوفاسیس کنگلومرا، ماسه سنگ، گل سنگ و سنگ های کربناته است. سازند امیران در منطقه مورد مطالعه از دو واحد، رخساره کربناته (در واحدهای قاعده ای و بالایی) و رخساره آواری (در واحدهای میانی و بالایی) تشکیل شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، سنگ های سیلیسی آواری به 8 رخساره و سنگ های کربناته به 18 میکروفاسیس تفکیک شده اند. میکروفاسیس های کربناته در 3 کمربند رخساره ای دریای باز، سد و لاگون و در یک پلاتفرم از نوع سکو ته نشین شده-اند. بیشتر رودیست های شناسایی شده این سازند، به صورت بالارونده، افقی و انفرادی با فابریک کانستراتال بوده که در رسوبات مربوط به محیط لاگون وجود دارند. با توجه به جنس های Dictyoptychus و به ویژه Luftusia، سن ماستریشتین برای این واحد سنگی پیشنهاد می شود. سنگ های سیلیسی آواری این سازند شامل پتروفاسیس های شیل، سیلتستون، کالک لیتایت، لیتیک وک، چرت آرنایت و ارتو میکروکنگلومرا است. بر اساس مطالعات پتروگرافی و وجود ساخت های رسوبی مانند طبقه بندی تدریجی، توالی بوما و...، این رسوبات تحت جریان های آشفته در محیط شیب دار و مخروط های زیر دریایی برجای گذاشته شده اند.
    کلیدواژگان: سازند امیران، مخروط زیر دریایی، پلاتفرم کربناته، حوضه زاگرس
  • زهرا عابدپور *، سید محمد میرحسینی، حمید احمدی پور، حبیب الله قاسمی صفحات 75-87
    گرانیتوئید کوه گبری در 42 کیلومتری شرق رفسنجان استان کرمان، در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. نفوذ دو استوک گرانیتوئیدی کوه گبری به درون سنگ های آهکی کرتاسه و کنگلومرای پالئوسن منجر به دگرگونی مجاورتی گردیده است. این سنگ ها اساسا دارای کانی های اصلی کوارتز، آلکالی فلدسپار و پلاژیوکلاز و کانی های فرعی مانند بیوتیت، زیرکن و کانی های اپک می باشند. براساس داده ها و نمودارهای ژئوشیمیایی، مقدار درصد وزنی SiO2 نمونه های مورد مطالعه بین 57/75 تا 83/76 تغییر می کند. نمودارهای عنکبوتی هنجار شده نمونه های گرانیتوئید کوه گبری نسبت به مقادیر گوشته اولیه و کندریتبیانگر غنی شدگی Rb و Th و تهی شدگی Eu و Sr می باشد. بعلاوه نمونه های گرانیتوئیدی منطقه از عناصر LREE غنی شده هستند. بی هنجاری منفی Nb نشان دهنده منشا پوسته ای گرانیتوئید کوه گبری می باشد. براساس داده ها و نمودارهای ژئوشیمیایی، گرانیتوئیدهای کوه گبری از نوع I بوده و به سمت نوع A تمایل نشان می دهند و در موقعیت زمین ساختاری هم زمان تا بعد از کوهزایی قرار می گیرند. شواهد صحرایی، مشاهدات پتروگرافی و ویژگی های ژئوشیمیایی تایید کننده یک منشا ماگمای پوسته ای در شرایط فشار کم می باشند. تغییرات شیمیایی و مشاهدات پتروگرافی اساسا به دلیل تبلور تفریقی ماگمای منشا می باشند.
    کلیدواژگان: تبلور تفریقی، ذوب پوسته ای، رفسنجان، گرانیتوئید کوه گبری
  • شهروز حق نظر*، سارا ملکوتیان صفحات 89-101
    سنگ های آتشفشانی ترسیر داماش در 70 کیلومتری شرق رودبار در استان گیلان برون زد دارند. از نظر ژئوشیمیایی آنومالی های منفی P، Ba، Zr، Ti، Ta، Nb و آنومالی های مثبت K، Th، Pb، Rb از شاخصه های آلودگی پوسته ای این سنگ ها هستند. نسبت های (Tb/Yb)N، Nb/Yb، Zr/Yb، Zr/Y، Zr/Nb، Y/Nb نشانه نشات گیری ماگما از گوشته تهی شده منبع مورب با رخساره اسپینل دارد. مطالعه بر روی روند الگوی عناصر ناسازگار و مقایسه آن ها با مقادیر پوسته قاره ای و نسبت های عناصر کمیاب ناسازگار بیانگر آن است که سنگ-های آتشفشانی منطقه در ارتباط با ماگماتیسم مناطق ریفتی درون قاره ای بوده که با سنگ های پوسته قاره ای آلایش یافته اند. در اثر آلایش پوسته ای، خصوصیات ژئوشیمیایی اولیه این بازالت ها تغییر کرده است به نحوی که خصوصیات مناطق فرورانش را به صورت کاذب نشان می دهند.
    کلیدواژگان: سنگ های آتشفشانی داماش، ریفت درون قاره ای، گوشته منبع مورب، آلایش